دانلود پایان نامه ارشد : بررسی تجربی تاثیر ترکیبات بیو دیزل و دیزل بر آلایندگی و عملکرد موتور دیزلMT4-244
جمعه 99/10/26
رشد روز افزون استفاده از منابع فسیلی و محدودیت این منابع باعث افزایش قیمت این ماده ارزشمند و تبدیلآن به یک کالای استراتژیک اقتصادی شده است. اگر مشکلات زیست محیطی و گرم شدن کره زمین به خاطر آلایندگی حاصل از گازهای گلخانهای را نیز به آن بیافزایم، اهمیت یافتن جایگزینی رابرای رفع نیاز روز افزون جهان به منابع جدید انرژی درمییابیم. این مشکل در چند دهه اخیر نهتنها گریبانگیر واردکنندگان نفت بوده بلکه برای کشورهای نفت خیزی چون ایران نیز که با مشکلات گوناگون در زمینه تهیه سوخت رو به رو هستند، هم
مسأله ساز شده است.
تاکنون مهمترین و معمول ترین سوخت جهت استفاده در سرویسهای حمل و نقل، در بسیاری از کشورهای جهان بنزین و گازوئیل بوده است. اتومبیلهایی که بنزین یا گازوئیل را به عنوان سوخت مصرف میکنند موجب انتشار مواد مضر و آلاینده با ترکیبات شیمیایی پیچیده میشوند که خود، سبب تولید اوزون تروپسفری (اوزون در سطح زمین)میشوند. با آنکه تمهیدات مختلف جهت کاهش آلودگی ازمعاینه فنی خودورها گرفته تا نصب سیستمهای کنترل انتشار آلاینده در اگزوز خودروها که در کشورهای پیشرفته بکار گرفته شده، اما این برنامهها در شهرهای بزرگ تولید اوزون و سایر آلایندهها را به طور چشمگیری کاهش نداده است.
سوختهای پاک دارای خواص فیزیکی و شیمیایی ذاتی هستند که آنها را پاکتر از بنزین و دیزل با ساختار و ترکیبات فعلی در عمل احتراق، مینماید. بهطور کلی این سوختها حین احتراق، هیدروکربن(نسوخته) کمتری تولید کرده و مواد منتشر شده حاصل از احتراق آنها دارای فعالیت شیمیایی کمتر برای تشکیل اوزون و مواد سمی دیگر میباشند. استفاده از سوختهای جایگزین، شدت افزایش ودیاکسیدکربنرا که سبب گرم شدن کره زمین میشود نیز کاهشمیدهد. دانشمندان و محققان بسیاری به منظورجایگزینسوختهای مناسبترآزمایشها و تحقیقیات فراوان انجام دادند. از جمله جایگزینهایی که می توان از آنها در موتورهای احتراق تراکمی استفاده کرد، استر روغنهای گیاهی یا بیودیزلهااست.از آنجا که روغنهای گیاهی گرانقیمتهستند، سبب میشوند که بیودیزلهای تولید شده از منابع گیاهی گرانتر از سوخت دیزل معمولی شوند. از اینرو یافتن روغنهای گیاهی غیر خوراکی و استفاده از روغنهای پسماند خوراکی جهت تولید بیودیزل میتواند از قیمت نهایی آنها بکاهد و باعث شود که تولید آنها از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد.
پایان نامه ارشد : بررسی تغییرات رابط کاربری بر نحوه تعامل کاربر با شبکه های اجتماعی و ارائه مدل
جمعه 99/10/26
1-1- تاریخچه تعامل انسان با کامپیوتر:
تحقیقات در زمینه تعامل انسان و کامپیوتر باعث ایجاد تغییرات اساسی در دنیای کامپیوتر شده است. تعامل انسان با کامپیوتر مطالعه و تحقیق در زمینه کاربردپذیری[1] است و بیشتر در مورد درک و تولید نرمافزارها و دیگر تکنولوژیهایی است که افراد از آنها استفاده میکنند. در طول دو دهه گذشته تعامل انسان و کامپیوتر مرکز توجه تحقیقات علوم کامپیوتر و علوم اجتماعی و رفتارشناسی قرار گرفته است. بررسی رفتار کاربر در مقابله با تغییرات ایجاد شده در رابط کاربری یا سایر تنظیمات از شاخههای علم تعامل انسان با کامپیوتر(Human Computer Interaction-HCI) است که با رویکرد روانشناسی در بهبود سیستمهای طراحی شده برای کاربران به کار
می رود. علم “تعامل انسان و كامپیوتر” اولین باردر سال 1975 مطرح و شناخته شد. در سال 1980 به عنوان شاخه ای مستقل از علم مطرح شد و نیز اولین كتاب در این زمینه در سال 1983 چاپ شد.[2] این مبحث پس از مطرح شدن این شاخه از علم توجه گروه بسیار زیادی از متخصصان سیستم و برنامه نویسان و طراحان رابط كاربری به آن جلب شد زیرا تا آن زمان در طراحی سیستمهای كامپیوتری به نقش كاربر توجه زیادی نشده بود. هدف از پرداختن به این علم میان رشته ای ایجاد متدولوژیها و پروسههای طراحی رابط کاربری، ایجاد متدهای برای تغییر رابطهای کاربری جدید، تکنیکهای سنجش و مقایسه رابطهای کاربری،پیاده سازی رابطهای کاربری جدید و تکنیکهای تعامل، پیاده سازی مدلهای توصیفی و پیشگویانه[2]و تئوریهای تعامل بوده است. هدف طولانی مدت تعامل انسان و کامپیوتر نیز طراحی و ساخت سیستمهایی است که کمترین مانع و مشکل را برای مدل شناختی کاربران و آنچه کاربران از کار کردن با سیستم طراحی شده می دانند، ایجاد نماید.[3] کاربرد پذیری، ثبات، امنیت، سادگی ارتباط با شبکه اجتماعی و رابط کاربری همه از مواردی است که در طراحی و حتی بازبینی و اعمال تغییرات در این بستر ارتباطی باید مورد توجه قرار گیرد. در بخشهای بعدی به تفصیل به این موضوع پرداخته خواهد شد. برخی از دلایل موفقیت این علم کاملاَ ریشه در تکنولوژی دارد: تعامل انسان با کامپیوتر مشکلات زیادی را تشخیص داده و برای حل آنها راه حلهای مناسبی در حوزه علوم کامپیوتر ارئه کرده است. برای مثال در ایجاد تغییر در واسط کاربری، سیستمهای مدیریت واسط کاربری، راهنماهای سیستم .
سایر دلایل به طور عمده فرهنگی است: این علم موجب شده است که در صورت استفاده افراد غیر فنی از کامپیوتر و سایر تکنولوژیهای وابسته، تاثیرشان بر زندگی فرد مشخص باشد.
بررسی رفتار کاربر در مقابله با تغییرات ایجاد شده در رابط کاربری یا سایر تنظیمات از شاخههای علم تعامل انسان با کامپیوتر(Human Computer Interaction-HCI) است که با رویکرد روانشناسی در بهبود سیستمهای طراحی شده برای کاربران به کار می رود. علم “تعامل انسان و كامپیوتر” اولین باردر سال 1975 مطرح و شناخته شد. در سال 1980 به عنوان شاخه ای مستقل از علم مطرح شد و نیز اولین كتاب در این زمینه در سال 1983 چاپ شد.[2] این مبحث پس از مطرح شدن این شاخه از علم توجه گروه بسیار زیادی از متخصصان سیستم وبرنامه نویسان و طراحان رابط كاربری به آن جلب شد زیرا تا آن زمان در طراحی سیستمهای كامپیوتری به نقش كاربر توجه زیادی نشده بود. هدف از پرداختن به این علم میان رشته ای ایجاد متدولوژیها و پروسههای طراحی رابط کاربری، ایجاد متدهای برای تغییر رابطهای کاربری جدید، تکنیکهای سنجش و مقایسه رابطهای کاربری،پیاده سازی رابطهای کاربری جدید و تکنیکهای تعامل، پیاده سازی مدلهای توصیفی و پیشگویانه[3]و تئوریهای تعامل بوده است. هدف طولانی مدت تعامل انسان و کامپیوتر نیز طراحی و ساخت سیستمهایی است که کمترین مانع و مشکل را برای مدل شناختی کاربران و آنچه کاربران از کار کردن با سیستم طراحی شده می دانند، ایجاد نماید.[3] کاربرد پذیری، ثبات، امنیت، سادگی ارتباط با شبکه اجتماعی و رابط کاربری همه از مواردی است که در طراحی و حتی بازبینی و اعمال تغییرات در این بستر ارتباطی باید مورد توجه قرار گیرد.
[1] Usability
[2] Descriptive and Predictive Models
[3] Descriptive and Predictive Models
پایان نامه ارشد:ارزیابی عملکرد شهرک های صنعتی استان مازندران با استفاده از تحلیل پوششی داده ها وشبکه های عصبی مصنوعی
جمعه 99/10/26
در سالهای اخیر در اغلب کشورهای جهان برای ارزیابی عملکرد نهادها و دیگر فعالیتهای رایج در زمینههای مختلف، کاربردهای مختلفی از تحلیل پوششی دادهها (DEA) دیده شده است. علت مقبولیت گستردهتر روش DEA نسبت به سایر روشها، امکان بررسی روابط پیچیده و اغلب نامعلوم بین چندین ورودی و چندین خروجی است که در این فعالیتها وجود دارد. [1] در سال 1957 فارل[1] با استفاده از روشی مانند اندازهگیری کارایی در مباحث مهندسی اقدام به اندازهگیری کارایی برای یک واحد تولیدی نمود. موردی که فارل برای اندازه گیری کارایی مد نظر قرار داده بود شامل یک ورودی و یک خروجی بود. مطالعه فارل شامل اندازهگیری “کاراییهای فنی” و “تخصصی” و “مشتق تابع تولید کارا” بود. فارل مدل خود را برای تخمین کارایی بخش کشاورزی آمریکا نسبت به سایر کشورها مورد استفاده قرار داد. بااین وجود، او در ارائه روشی که دربرگیرنده ورودی و خروجی های متعدد باشد، موفق نبود.
چارنز، کوپر و رودز دیدگاه فارل را توسعه داده و مدلی را ارائه کردند که توانایی اندازه گیری کارایی با چندین ورودی و چندین خروجی را داشت. این مدل تحت عنوان “تحلیل پوششی دادهها” نام گرفت و ابتدا در رسالهی دکتری ادوارد رودز[2] و به راهنمایی کوپر[3] تحت عنوان “ارزیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس ملی آمریکا” در سال 1976 در دانشگاه کارنگی مورد استفاده قرار گرفت و در سال 1978 در مقاله ای تحت عنوان “اندازهگیری کارایی واحدهای تصمیم گیرنده” ارائه شد.
از آنجا که این مدل توسط چارنز[4] ، کوپر و رودز ارائه گردید، به مدل CCR که از حروف اول نام افراد فوق تشکیل شده است معروف گردید. هدف در این مدل اندازه گیری و مقایسه کارایی نسبی واحدهای سازمانی مانند مدارس، بیمارستان ها، شعب بانک، شهرداریها و … که دارای چندین ورودی و خروجی شبیه به هم باشند است. [2]
مارشال[5] اولین کسی بود که اهمیت محلی کردن صنایع را به توسعه ناحیه ای صنعت مدرن مرتبط ساخت. او نتیجه گیری کرد که بنگاهها
یا کارخانهها قادرند تا تعدادی از مولفههای تولید مانند زمین، نیروی انسانی، سرمایه، انرژی، و حمل و نقل را از طریق تراکم به اشتراک گذارند. یافتههای ماشال به مفهوم اقتصاد خارجی منجر شد.[27]و[37] کارخانههای تولیدی مجاور هزینههای تولید و هزینههای معاملات را از طریق مشارکت در زیر بنا ، نیروی کار ماهر ، منابع تولیدی در ناحیه کاهش می دهند. بنابراین اقتصاد خارجی و کاهش هزینه معاملات، فاکتور اصلی در تشکیل خوشه های صنعتی می باشد.
وقتی خوشه های صنعتی تخصصی سازی تولید و نزدیکی جغرافیایی بخش های مربوط را به دست می دهد، آنها تکنولوژی خارجی را تولید می کنند که به تولید کنندگان در منطقه کمک میکند . در حالی که عملیات سیستم تولید محلی تخصصی سازی تولید کننده را تقویت می کند و رابطه ی بین تولید کنندگان محلی و موسسه های محلی نزدیکتر می گردد.[20] یکی از منابع رقابتی بودن ناحیه ای عملیات سیستم تولید محلی می باشد.[19] چنین ویژگی های حیاتی اقتصاد محلی، گاهی نمی تواند در ناحیه های دیگر ایجاد یا تکرار شود . به عبارت دیگر فعالیت اقتصادی تولید کننده ها به وسیله محدودیت های ناحیه ای تحت تاثیر قرار می گیرد[21],و چنین رشد بزرگی در یک موقعیت مکانی به شدت محلی شده، می تواند مرتبط با محیط خاصی که مولفه های تولید را نگه می دارد به نام جاذبه ی فضایی باشد .[22]
بنابراین فضای فعالیت صنایع قطعاً شامل موهبت های طبیعی می باشد مانند نیروی انسانی و منافع فرصت که منجر به تولید کنندگان مستقر در همان ناحیه صنعتی می شود. به دلیل علم سرازیر شده ، پویایی نیروی انسانی، فواید اعتماد دو جانبه و ارزش های مشترک در گروه، این شرکت ها عملکرد اقتصادی بهتری را نسبت به تولید کنندگان خارج از ناحیه صنعتی تجربه می کنند.[23] به علاوه مرتبط کردن مهارت ها، اشتراک اطلاعات ، قوانین گروه ، سیستم و نیروی انسانی در یک ناحیه صنعتی برای توسعه صنعت در محل و افزایش رقابتی بودن محل ، بسیار مهم است.
بر اساس مفاهیم مارشال در ناحیهی صنعتی و تئوری که تولیدکنندگان واقعاً از تراکم در مناطق صنعتی یکسان سود می برند ، سیاست های صنعتی دولتی اغلب صنایع خاص را تشویق به جمع شدن در یک ناحیه ی خاص می کند ، در واقع سیاستهای دولت می تواند به طور فعالی صنایع خاص را تشویق کند، توسعه ناحیه ای روستایی و شهری را تنظیم کند ، و شبکه همکاری تشکیل دهد، و مهمتر از همه توسعه صنعتی در ناحیه داده شده را هدایت کند.[24] توسعهی شهرکهای علمی و صنعتی مثالی از چنین سیاستهایی است. همانطور که در بحث ناحیه ی صنعتی اشاره شد، شبکهی ایجاد شده از طریق شهرک صنعتی، موهبتهای ناحیه را به طور مثبتی تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین همکاری در تقویت اقتصاد ناحیه بسیار مورد توجه است.[17]
نگاهی کوتاه به ساختار نظام اقتصادی کشور های مختلف، ما را با اهمیت و جایگاه شرکت ها و بنگاه های کوچک و متوسط و شهرکها و نواحی در برگیرندهی آنها بیشتر آشنا خواهد کرد.
هر سازمان به منظور آگاهی از میزان مطلوبیت و مرغوبیت فعالیت های خود به خصوص درمحیطهای پیچیده و پویا نیاز مبرم به نظام ارزیابی دارد. از سوی دیگر فقدان وجود نظام ارزیابی و کنترل در یک سیستم به معنای عدم برقراری ارتباط با محیط درون و برون سازمان تلقی می گردد که پیامد های آن کهولت و در نهایت مرگ سازمان است. ممکن است بروز پدیده مرگ سازمانی به علت عدم وقوع یکباره آن از سوی مدیران عالی سازمان ها احساس نشود. اما مطالعات نشان می دهد فقدان نظام کسب بازخورد امکان انجام اصلاحات لازم برای رشد، توسعه و بهبود فعالیتهای سازمان را غیر ممکن می نماید، سرانجام این پدیده مرگ سازمانی است.[3]
لذا با شناخت آماری شهرکها و رتبه بندی آنها و مقایسه نتایج حاصله با اهداف و چشم اندازهای شرکت شهرکهای، امکان بررسی عملکردی میسر میگردد که آن هم به نوبهی خود در جهت تدوین راهکارهای موثر برای حرکت در مسیر توسعه بخش صنعت به کار میآید.
1-2- تشریح و بیان موضوع
از آنجایی که تحلیل پوششی دادهها کارایی متفاوتی در طول زمان ارائه میدهد و به هیچ پیشفرض اولیه ای درباره مرز کارایی نیاز ندارد لذا در میان تمام روشهای ارزیابی عملکرد، DEA در سازماندهی و تحلیل دادهها بهترین روش است. اما DEA قادر به تفکیک کارایی همهی شرکتها از یکدیگر نیست دلیل این موضوع کم بودن تعداد واحدهای تصمیم گیرنده نسبت به تعداد ورودی و خروجیها است. هرچه این نسبت بیشتر باشد، مدل قدرت تفکیکپذیری بالاتری خواهد داشت. در صورتی که این رابطهی تجربی بین تعداد واحدهای تصمیم گیرنده ([6]DMUs ) و ورودیها و خروجیها برقرار باشد، قدرت تفکیک پذیری مدل مناسب است:
m : تعدادورودیهای هر DMU
s : تعداد خروجیهای هر DMU
n : تعداد DMU ها
لذا از آنجایی که روش تحلیل پوششی داده ها در صورت کم بودن تعداد واحد های تصمیم گیرنده (DMU ) با توجه به تعداد ورودی و خروجی ها قادر به تفکیک واحد های تصمیم گیری نمی باشد و در واقع مدل های پایه ای DEA قادر به رتبه بندی کامل واحد ها نیستند، سعی میشود تا از تلفیق تحلیل پوششی داده ها و شبکه های عصبی مصنوعی به منظور اندازه گیری عملکرد واحدهای تصمیم گیرنده استفاده شود به نحوی که مشکل مذکور برطرف گردد.
در این پژوهش سعی شده است معیارهای ارزیابی عملکرد شهرکهای صنعتی استان مازندران تعیین گردد و با استفاده از مدل ترکیبی Neuro-DEA با اندازه گیری کارایی شهرکهای صنعتی این استان و تعیین شهرکهای کارا و ناکارا و همچنین رتبه بندی شهرکها به بهینه سازی شرکت شهرکهای صنعتی استان مازندران از طریق ارزیابی عملکرد کمک گردد.
1 Farrell
[2] Rohdes
[3] Cooper
[4] Charnes
[5] Marshall
[6] Decision-Making Units
دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد:ارزیابی کارآیی زنجیره ی تأمین با استفاده از روش تحلیل پوششی دادههای فازی و مدل کارت امتیازی متوازن
جمعه 99/10/26
در سالهای اخیر، مدیریت زنجیرهیتأمین[1] به دلیل افزایش روزافزون رقابت در بازارهای جهانی به یکی از مهمترین زمینهها در شاخهی مدیریت تولید تبدیل شده است. مدیریت زنجیرهیتأمین، به عنوان ابزاری که در اوایل دهه 1990 بوجود آمده و شامل برنامهریزی و مدیریت عملیات و تولید، انتقال و توزیع کالا تا رسیدن به مشتری است، راهی را برای بهبود محیط تولید و رقابتی کردن آن پیشنهاد میدهد. یک زنجیرهیتأمین مجموعهای از امکانات، تأمینکنندگان، مشتریان، محصولات و روشهای کنترل موجودی، فروش و توزیع است که تأمینکنندگان را به مشتریان متصل میکند و با تولید مواد اولیه توسط تأمینکنندگان شروع شده و به مصرف محصول توسط مشتریان ختم میشود (گوناسکاران و همکاران، 2001). به دلیل اینکه زنجیره تامین نقش مهمی را در فرآیند مدیریت تولید ایفا میکند، ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین به عنوان عنصر مهمی از عملکرد شرکت (سازمان) در نظر گرفته میشود. ارزیابی عملکرد را به صورت فرآیند کمیسازی یا به صورت دقیقتر فرآیند کمیسازی و آنالیز اثربخشی و بهرهوری تعریف میکنند. بر این اساس، بهرهوری زنجیرهیتأمین به صورت یک پیمانه اندازهگیری از میزان عملکرد منابع شرکت در کل زمینه زنجیرهیتأمین برای رسیدن به اهداف خاص آن تعریف میشود.
مسائل ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین دامنه وسیعی را از ارزیابی عملکرد واحدهای مستقل یک زنجیرهیتأمین تا ارزیابی عملکرد کل زنجیرهیتأمین را شامل میشود. مساله ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین یکی از جامعترین مسائل تصمیمگیری استراتژیک است که باید برای بهرهوری بلندمدت کل یک زنجیرهیتأمین در نظر گرفته شود.
2.1 بیان مساله
مدیریت زنجیرهیتأمین مجموعهای از رویکردهایی است که سعی میکند تأمینکنندگان، تولیدکنندگان، انبارها و مصرفکنندگان را به طور مؤثری در هم ادغام کند تا کالاها در مقدار درست، در مکان درست و در زمان درست تولید و توزیع شوند. این رویکردها درصدد حداقلکردن هزینههای سیستم هستند درحالی که سطح خاصی از سرویس را ارضاء میکنند (بیمن، 1999). ثابت شده است که مدیریت مؤثر یک زنجیرهیتأمین، مکانیزم بسیار مؤثری برای تحویل سریع و مطمئن کالا و خدمات با کیفیت بالا و با هزینه حداقلی میباشد (گوناسکاران و همکاران، 2004). سابقاً واحدهای بازاریابی، توزیع، برنامهریزی، تولید و فروش در یک زنجیرهیتأمین مستقل عمل میکردند. متناظراً ارزیابی عملکرد یک زنجیرهیتأمین به معنی ارزیابی عملکرد واحدهای بازاریابی، توزیع، برنامهریزی، تولید و فروش به صورت مستقل خواهد بود. بعضی از محققین در گذشته عملکرد واحدهای مستقل یک زنجیرهیتأمین را ارزیابی کردند مانند ارزیابی عملکرد مراکز توزیع (DC[2]) (راس[3] و دروگ[4]، 2002)، ارزیابی عملکرد فروش ( ایستون[5] و همکاران، 2002)، ارزیابی عملکرد
تأمینکننده ( تولریا[6] و همکاران، 2006) و غیره. به هر حال این واحدهای مستقل در زنجیرهیتأمین دارای اهداف خاص خودشان هستند و این اهداف اغلب با هم در تضاد هستند. بنابراین نیاز به یک چارچوب ارزیابی عملکرد که در آن عملکرد این واحدهای مستقل با هم ادغام شده و به صورت همزمان ارزیابی شوند، احساس میشود. برای بهدستآوردن یک زنجیرهیتأمین کارا، ارزیابی عملکرد کل زنجیرهیتأمین بسیار مهم است. در این پایاننامه به زنجیرهیتأمین به صورت یک کل نگاه میشود و به عنوان یک سیستم در نظر گرفته میشود. در این پایاننامه یک زنجیرهیتأمین سه سطحی شامل تأمینکننده، تولیدکننده و مشتری در نظر گرفته میشود و این زنجیره به عنوان یک واحد تصمیمگیری در سطح تولیدکننده ارزیابی عملکرد میشود.
برای ارزیابی زنجیرهیتأمین شاخصهای مختلفی مانند هزینه، زمان، سود، سطح خدمت و … اندازهگیری میشوند. ارزیابی زنجیرهیتأمین با استفاده از روشهای مختلفی انجام میشود. تحلیل پوششی دادهها به عنوان یک روش ناپارامتریک بر پایه تکنیک برنامهریزی خطی بنا شده است و عملکرد واحدهای مختلف را به نسبت هم میسنجد. وانگ[7] و وانگ (2007) با دادن شواهد و دلایلی مناسب، معتقدند تحلیل پوششی دادهها روش مناسبی برای مدیریت زنجیرهیتأمین است. تحلیل پوششی دادهها میتواند ورودیها و خروجیهای چندگانه داشته باشد و شاخصهای کمی و کیفی را به کار گیرد (وِن و همکاران، 2010). در این پایاننامه شاخصهایی مانند هزینه، تحویل به موقع و زمان تدارک[8] برای ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین در نظر گرفته شده و ارزیابی عملکرد در سطح تولیدکننده انجام میشود در حالی که معمولاً به زنجیرهیتأمین به صورت یک سیستم و کلنگرانه نگاه شود؛ این موضوع بدان معناست که شاخصهای ارزیابی عملکرد برای واحد تولیدکننده (سطح دوم زنجیره) و در ارتباط آن با تأمینکننده و مشتری اندازهگیری میشوند و کلیت زنجیرهیتأمین حفظ میشود.
3.1 سابقه و ضرورت انجام پژوهش
مدلهای تحلیلی ارائه شده برای ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین شامل تکنیکهای مختلفی از روشهای امتیازدهی موزون ساده تا برنامهریزی پیچیده ریاضی و از مدلهای ارزیابی قطعی تا مدلهای تحت شرایط عدم قطعیت را شامل میشود. اخیراً روشهای مختلفی برای مواجهه با مساله ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین ارائه شده است. 16 دسته از این روشها به وسیلهی استمپ[9] و همکاران (2010) مرور شد. این روشها شامل هزینهیابی بر اساس فعالیت، کارت امتیازدهی متوازن، مدل مرجع عملیاتی زنجیرهیتأمین، چارچوب تحقیقات لجستیکی، ممیزی ازلاگ[10]، EFQM و غیره هستند. نتایج این تحقیق در پیوست (پ) ارائه میشود.
برای ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین شاخصهای مختلفی در دستههایی مانند هزینه، زمان، سود، سطح خدمت و … اندازهگیری میشوند. توماس[11] و گریفین[12] (1996) هزینه حملونقل را برابر با بیش از نیمی از هزینههای یک زنجیرهیتأمین دانسته و از آن برای ارزیابی استفاده کردند. لی[13] و بلینگتون[14] (1992) سطح رضایت مشتریان را در شرکتهایی که مشتریانی از سراسر دنیا دارند یک عامل مهم دانسته و اشاره کردهاند که اگر استراتژیهای اتخاذ شده در راستای جلب رضایت مشتریان نباشد بسیار هزینهبر خواهند بود. مپس[15] و همکاران (1997) سطح تولید را عامل بسیار مهمی در هزینه تولید، کیفیت و انعطافپذیری دانسته و اشاره کردهاند که عملکرد فرآیندهای تولید به عنوان بخش مهمی از یک زنجیرهیتأمین باید اندازهگیری شده و بهبود یابد.
اغلب مطالعات موجود بر روی ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین بر چارچوبی از سیستم شاخص ارزیابی استوار هستند. به هر حال، اغلب این روشها از خود افراد برای محاسبه وزن شاخصها در فرآیند ارزیابی استفاده میکنند. به دلیل وجود نظرهای شخصی وزن شاخصها نمیتوانند به صورت دقیق اندازهگیری شوند (وو[16] و اولسن[17]، 2008).
برای کاهش عدم دقت وزن شاخص، که با استفاده از نظر شخصی تصمیمگیرنده افزایش یافته است، از تحلیل پوششی دادهها به عنوان یک روش غیر پارامتریک برای ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین استفاده میشود. خاصیت اصلی تحلیل پوششی داده ها[18] این است که میتواند عملکرد را در حالتی که ورودیها و خروجیهای چندگانه وجود دارد اندازهگیری کند. وانگ و وانگ (2007) یک مدل تحلیل پوششی دادهها را با استفاده از شاخصهایی مانند هزینه، تحویل به موقع، سود و چرخه زمان تولید ارائه کردند. با توجه به این که بعضی از شاخصهای اندازهگیری شده در زنجیرهیتأمین مخصوصاً هزینه به صورت قطعی نیستند و شاخصهای عدم قطعیت در آنها دیده میشود، استفاده از روشهای عدمقطعیت مانند منطق فازی مناسب به نظر میرسد (ژو[19] و همکاران، 2009). تا بهحال برای ارزیابی زنجیرهیتأمین به ندرت از روشهای عدم قطعیت استفاده شده است (وانگ و وانگ، 2007). از روشهای عدمقطعیت استفاده شده میتوان به مجموعههای ناهموار اشاره کرد (ژو و همکاران، 2009). در این مرجع با توسعه یک مجموعه ناهموار از شاخصهایی مانند هزینه، تعداد کارکنان، انعطافپذیری تولید و سطح خدمت برای ارزیابی عملکرد استفاده شده است. در این تحقیق از تحلیل پوششی دادههای فازی جهت ارزیابی عملکرد زنجیرههای تأمین استفاده میشود که در تحقیقات پیشین تاکنون مورد استفاده قرار نگرفته است. در این پایاننامه زنجیرهیتأمین به صورت یک کل و یک سیستم در نظر گرفته میشود که ورودیها و خروجیهای مدل تحلیل پوششی دادههای فازی، همان ورودیها و خروجیهای سیستم زنجیرهیتأمین هستند. شاخصهای ارزیابی در سطح تولیدکننده اندازهگیری میشود و برای حفظ یکپارچگی زنجیرهیتأمین اندازهگیری شاخصها برای تولیدکننده و با حفظ ارتباطش با تأمینکنندگان و مشتریان انجام میشود.
[1] Supply Chain Management
[2] Distribution Center
[3] Ross
[4] Droge
[5] Easton
[6] Talluria
[7] Wong
[8] Lead time
[9] Estampe
3 ASLOG
[11] Thomas
[12] Griffin
[13] Lee
[14] Billington
[15] Mapes
[16] Wu
[17] Olson
[18] Data Analisys
[19] Xu
پایان نامه ارشد : بررسی دیدگاه و عملکرد پرسنل اتاق های عمل در مورد ایمنی بیمار در مراکز آموزشی- درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز،1392
جمعه 99/10/26
……………………………………………………………………………………………………………………………………………….42
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………………………60
تجزیه و تحلیل یافته ها…………………………………………………………………………………………………………………………62
نتیجه گیری نهائی………………………………………………………………………………………………………………………………..67
پژوهش در پرستاری……………………………………………………………………………………………………………………………..68
پیشنهادات برای مطالعات بعدی………………………………………………………………………………………………………………68
منابع………………………………………………………………………………………………………………………………………………….70
ضمائم………………………………………………………………………………………………………………………………………………..74
معرفی پژوهش
عنوان پژوهش: بررسی دیدگاه و عملکرد پرسنل اتاق های عمل در مورد ایمنی بیمار در مراکز آموزشی- درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز،1392.
معرفی مسئله
آشنایی با قوانین و مقررات و ضوابط حاکم بر پرستاری از اولویتهای برنامههای پرستاری است. لذا ضروری است که پرستاران در حفظ و اعتلاء سلامتی و نیز ارتقاء ایمنی بیماران، پیشگیری از بیماریها، تسکین درد و آلام مددجویان پیشقدم باشند و محتوای قوانین پرستاری را بعنوان راهنمایی حین انجام مسئولیتهای محوله مد نظر داشته باشند(1).
فعالیتهای ایمن و بیخطر پرستاری مستلزم درک چارچوب قانونی است که هر پرستار باید به آن عمل کند. امروزه، در تمام جنبههای حرفه پرستاری، درک مفاهیم قانونی، به پرستار در کسب دانش حرفهای کمک میکند تا وی بتواند خود را در انجام مسئولیتهایش محافظت نموده و حقوق بیمار را نیز حفظ کند(2). تمامی پرستاران مسئول تصمیمگیریها و اعمال خود در حفظ و کارآئی شغلی خویش هستند و مسئول دستیابی به بهترین برآیند ممکن برای مددجو هستند، که با هیچ عامل خطرسازی مواجه نباشند و بایستی بطور مداوم دانش قانونی خود را بوسیله آموزش و تجربه ارتقاء بخشند. بنابراین، یک پرستار باید در رعایت استانداردهای مراقبتی و امور مرتبط با ایمنی بیماران سعی و تلاش کافی داشته باشد و در نهایت، در قبال مردم و جامعهای که در آن زندگی میکند، تعهد داشته باشد(2،3). خطاهای پزشکی در سراسر جهان بسیار بالا بوده و یکی از 5 علل مهم مرگ و میر را بخود اختصاص داده است(4). ایمنی بیمار یکی از مهم ترین اجزای کیفیت مراقبت سلامت می باشد(5).
براساس آمار سازمان جهانی بهداشت، اطلاعات استخراج شده از 56 کشور دنیا مؤید انجام 87 میلیون تا 281 میلیون عمل جراحی(یک عمل جراحی به ازای 25 نفر جمعیت دنیا) در سال 2002 میلادی درجهان
بوده است که از این میزان بطور تقریبی هر ساله در جهان حداقل 7 میلیون نفر در اثر اعمال جراحی دچار آسیب و صدمه می شوند و حداقل یک میلیون نفر نیز حین عمل جراحی و یا بلافاصله پس از اعمال جراحی فوت می کنند. نرخ اتفاقات ناخواسته ناشی از اعمال جراحی در دنیا در قسمت بستری بالغ بر 25% و نرخ مرگ و میر خام بعد از اعمال جراحی عمده 15% – 5% می باشد. در کشورهای توسعه یافته نیز بطور تقریبی نیمی از کل عوارض ناخواسته قسمت بستری بیمارستانی مرتبط با اعمال جراحی بوده و این در حالی است که نیمی از این موارد قابل پیشگیری ذکر شده اند. میزان معلولیت های عمده گزارش شده ناشی از اعمال جراحی در کشورهای توسعه یافته 16%- 3% بوده که 8% – 4% آنها منجر به معلولیت دائمی و یا مرگ و میر می گردد(6).