دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد:مقایسه ابعاد سرشت و منش شخصیت افراد اقدام کننده به خودکشی با افراد بهنجار در چارچوب مدل زیستی روانی کلونینجر

خودکشی به معنای نابودی و از بین بردن خود و یا به اصطلاح قتل نفس سالیان درازی است که از روابط عشیره‏ای و سنتی تا روابط پیچیده صنعتی‏– شهری گریبان بشر را گرفته و در فراز و نشیب تحولات اجتماعی، قلب و روح خانواده‏ها را آزرده است. مطالعات همه‏گیرشناسی نشان می‏دهد که خودکشی در بین همه‏ی طبقات و گروه‏های جمعیتی، و همه سنین،  نژاد و اقلیت‏های اجتماعی رخ می‏دهد و در زمره ده علت مرگ و میر جهان است ‏(گیلیون[1]و جامس[2]، 1993). خودکشی از جمله بیماری‏هایی است که به لحاظ ایجاد مشکلات اجتماعی فراوان، تفکرات سوء حاکم بر جامعه و انگ اجتماعی، نه تنها از جنبه سلامت جسمانی بلکه از بعد سلامت روانی اجتماعی نیز، وضعیت بیماران را متأثر کرده و منجر به بروز مشکلات عدیده در فعالیت‏های مفید و علایق بیماران گردیده و‏می‏تواند اثرات زیادی در آسیب‏های اجتماعی بر جامعه وارد نماید‏، به همین منظور، ضرورت انجام بررسی‏های علمی برای شناسایی جنبه‏های مختلف این پدیده‏ی نگران‏کننده احساس می‏شود. به طور کلی، در زمینه‏ی سبب‏شناسی خودکشی می‏توان به عواملی مثل اختلالات روانپزشکی و عوامل روانی، اجتماعی و زیست‏شناختی اشاره کرد (سادوک و سادوک[3]، 2003). بنابر این شناسایی عواملی که به بررسی رابطه بین ویژگی‏های شخصیتی و کاهش اختلالات شخصیت پرداخته و در‏ نهایت در پیشگیری از اقدام‏ به‏ خودکشی و اثرات سوء آن در جامعه پردازند، می‏تواند گام موثری در پیشگیری از بروز چنین مشکلاتی باشد. در راستای این اهداف مطالعه‏ی حاضر، محتوا و فرآیند شخصیت افراد اقدام‏کننده به‏ خودکشی را بر اساس مدل زیستی- روانی کلونینجر مورد بررسی قرار داده، ‏تا بر این اساس در پیش‏بینی علایمی هم چون افسردگی، ناامیدی و افکار خودکشی که منجر به این اقدام گشته، بررسی‏هایی صورت گرفته و به این وسیله در امر پیشگیری از این آسیب‏ها قدمی برداشته شود.

 

  • بیان مسئله :

مطالعات همه گیرشناسی خودکشی در ایران طی دو دهه اخیر نشان داده است که خودکشی و اقدام به آن رو به افزایش است‏. سنین 15 تا 24 سال به عنوان دوره‏ی پر خطر اقدام به خودکشی محسوب می‏شود. مسلماً با از دست دادن این گروه سنی، نه تنها جامعه نیروی مولد خود را از دست می‏دهد بلکه به دلیل بیماری، معلولیت و آسیب‏های اجتماعی و روانی ناشی از معضل خودکشی، هزینه‏های نگه‏داری و ارائه مراقبت‏های خاص در طی سال‏های طولانی را باید ‏تقبل نماید. هم‏چنین خودکشی به سلامت روانی اعضای خانواده صدماتی وارد می‏کند و احتمال وقوع آن را افزایش می‏دهد (محسنی، 1366). نتایج نشان داده‏اند که خودکشی شایع‏ترین عامل مرگ و میر در افراد 15 تا 25 ساله در جهان می‏باشد     (‏سازمان بهداشت جهانی[4]،‏WHO). و در کشورهای توسعه یافته، 1 تا 2 درصد کل مرگ ها را ناشی می شود (گیلیون[5]،

 

پایان نامه و مقاله

 2000‏). میزان خودکشی منجر به فوت در پسران جوان پنج برابر دختران اما اقدام به‏ خودکشی در دختران سه برابر پسران است (اسماعیل‏نیا و همکاران، 1384). این منحصر به فرد بودن در نوع جنس، در خودکشی به دلیل تفاوت‏های فیزیولوژیکی و روانی بین مردان و زنان به دست آمده است (ژانگ[6]، و همکاران،2004).

میزان خودکشی از سال 1380 در ایران به ترتیب 32/5، 47/5، 58/5، 5/5 و 7/5 در صد هزار بوده و همین نتایج نشان می‏دهد که خودکشی در گروه‏های سنی مختلف در کل کشور درصد‏های مختلفی را شامل می‏شود، از جمله 17 سال و کمتر 3/9 درصد‏، سنین بین 18 تا 24 سال حدود 40 درصد‏، سنین بین 25 تا 34 سال در حدود 30 درصد و این درصدها برای سنین 35 سال و بیشتر، 7/20 درصد بوده است(معیدفر و همکاران، 1389). به طور کلی آمار بین المللی‏، اقدام به خودکشی را رقمی حدود 100 تا 300 نفر در 100 هزار نفر جمعیت  محاسبه می‏کند(‏حیدری‏، 1376). میزان خودکشی در بین جوانان 15 تا 19 ساله در جهان در سال 1950 حدود 7/2 در 100 نفر بوده که به 3/11 در 100 نفر در سال 1988 رسیده است (‏سادوک و سادوک،2000). آمار خودکشی درایران در سال 1391، 100 نفر در هر 100 هزار نفر جمعیت کشور بوده است، که در6 مورد به مرگ منجر شده است (وزارت بهداشت‏، درمان و آموزش پزشکی‏). آمار خودکشی در استآن‏های مختلف کشور، از نظرعوامل و تعداد، تفاوت محسوسی را نشان می‏دهد (محمد‏خانی، 1380). آمارها در سال 1379 نشان می‏دهند که خودکشی در افراد 15 تا 29 ساله بیشتر از سرطان و در سنین 10 تا 40 سال بیشتر از بیماری‏های عفونی و در سنین 15 تا 24 سال، بیشتر از بیماری‏های قلبی و عروقی، منجربه مرگ شده است (پشت مشهدی و همکاران، 1386‏). آمار اقدام به خودکشی در سال 1391 در استان فارس 95/135 نفر از هر 100 هزار نفر بوده است که از این تعداد 54/4  نفر به مرگ منجر شده است (واحد بهداشت روان دانشگاه علوم پزشکی شیراز).

این روند رو به رشد اقدام به خودکشی‏، می‏تواند اثرات زیادی در آسیب‏های اجتماعی بر جامعه وارد نماید، به همین منظور، ضرورت انجام بررسی‏‏های علمی برای شناسایی جنبه‏های مختلف این پدیده‏ی نگران کننده احساس می‏شود‏. با رشد فکر و خردمندانه‏تر شدن رفتارها و توسعه بینش‏های علمی، بشر به این پدیده ناخوشایند اجتماعی به دیده انتقادی و موشکافانه نگریسته و برای یافتن علل و عوامل کنترل آن‏، از هیچ کوششی فروگذاری نکرده است. در قرن نوزدهم جامعه‏شناسان و روانشناسان به بحث و بررسی در مورد علت و انگیزه‏های آن پرداخته‏اند و این دو دیدگاه در تبیین این مساله بعضاً رو‏درروی یک‏دیگر قرار‏گرفته‏اند. اکثر کسانی که گرایش به خودکشی دارند، در اصل نمی‏خواهند بمیرند، آن‏ها صرفاً می‏خواهند به درد و رنج‏شان (واقعی یا خیالی) پایان دهند و به عبارتی، آن‏ها نیازمند به کمک هستند (آذر و همکاران، 1385).

در تحقیقات انجام گرفته عوامل متعددی از جمله سن، جنس، نژاد، مذهب، تأهل، شغل، بیماری‏های روانپزشکی، بیماری‏های جسمی، سوء مصرف مواد و اختلالات شخصیتی به عنوان ریسک فاکتورهای اقدام به خودکشی مورد ‏توجه قرار‏گرفته‏اند (سادوک، 2007 به نقل از نوری،1390). بعضی مطالعات نیز عوامل سبب‏سازی چون اختلافات خانوادگی و زناشویی، درگیری با بستگان، بی‏کاری و اختلالات روان‏‏شناختی را با خودکشی ربط می‏دهند (محسنی،1366). مطالعات متعددی نیز متداول‏ترین عوامل خطر برای خودکشی را، اختلالات شخصیت، اقدام به خودکشی قبلی و اختلال‏های افسردگی می‏دانند (دل آذر، 1388، به نقل از نوری، 1390). پژوهش‏های مختلف نشان داده‏اند که با وجود یک ویژگی شخصیتی بنیادی، وجود علایم خاص افسردگی قابل پیش بینی است. اگر چه ماهیت دقیق ارتباط شخصیت با خلق افسرده تا حدودی نامشخص است، اما زیرگونه‏هایی از شخصیت به عنوان خطر برای دوره‏های افسردگی آینده مشخص می‏باشد (کریستین سن[7]،2006).

اختلال شخصیت یک بیماری شایع و مزمن است که شیوع آن بین 15-10 درصد جمعیت عمومی تخمن زده می شود. در حدود نصف بیماران روانپزشکی به اختلال شخصیت مبتلا هستند (شوراکیک[8]و همکاران، 2002). بسیاری از محققان اقدام به خودکشی را با اختلالات خلقی مرتبط می دانند (شر[9]،2006)، که با برخی از ویژگی‏های شخصیتی مرتبط می باشند و به دلیل این که ویژگی‏های شخصیت نسبتاً ثابت هستند، می‏توانند در پیش‏بینی احتمال افکار خودکشی و اقدام به خودکشی فرد اهمیت داشته باشند (کربای[10]،2003). از بین اختلالات شخصیت، اختلال شخصیت اضطرابی،‏ خودشیفته و ضد اجتماعی بیشترین توان پیش‏بینی اقدام به خودکشی را دارا هستند (زرخانه،1388). بنابراین پرداختن به مقوله شخصیت و بررسی ابعاد آن می‏تواند در پیشگیری از اقدام به خودکشی نقش مهمی داشته باشد.

شخصیت نیز از اجزایی مانند سرشت‏ و ‏منش[11]تشکیل شده است. سامانه‏های سرشتی در مغز، دارای سازمان یافتگی کارکردی، متشکل از سامانه‏های متفاوت و مستقل از یک‏دیگر برای فعال‏سازی، تداوم و بازداری رفتار در پاسخگویی به گروه‏های معینی از محرک‏ها است. مدل زیستی-روانی و اجتماعی کلونینجر از شخصیت شامل ابعاد روانی‏– زیست‏شناختی سرشت ومنش است. چهار بعد زیستی-ژنی سرشت عبارتند از: نوجویی، آسیب پرهیزی، پاداش وابستگی، و پشتکار. این ابعاد، پاسخ‏‏های هیجانی خودکار هستند و تصور می‏شود از نظر ژنتیکی مستقل از یک‏دیگر، به طور متوسط ارثی و در طول زمان پایدار و باثبات باشند. سه بعد منش که بر پایه تئوری‏های رشد اجتماعی، شناختی و شخصیت استوار هستند عبارتند از: خودراهبری، همکاری، و خود فرآوری. منش به خودپنداره‏ها و تفاوت‏های فردی در اهداف و ارزش‏ها اطلاق می‏گردد که بر انتخاب‏، تمایلات و معنای آن چه که در زندگی فرد تجربه می‏شود تاثیر می‏گذارد. تفاوت‏ها در منش به طور متوسط تحت تاثیر یادگیری اجتماعی- فرهنگی قرار دارند. از نظرکلونینجر هر یک از این جنبه‏های شخصیت با یک دیگر در تعامل هستند و بر ایجاد اختلالات رفتاری و هیجانی تأثیر می‏گذارند. هم چنین بر ایجاد سازگاری با تجارب زندگی نقش دارند. پرسشنامه سرشت و منش‏(‏TCI)، یک مجموعه آزمون است که مدل هفت بعدی کلونینجر رااندازگیری می‏کند. این مدل، هم برای تشخیص و هم پیش بینی اختلالات شخصیت مفید است.

هریک از مقوله‏های اختلال شخصیت در ویرایش سوم راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی با یک نیم رخ واحد نمرات، بر اساس پرسشنامه سرشت و منش منطبق است. این مدل برای توصیف و پیش‏بینی سیر بالینی اختلالات روانپزشکی نیز موثر است. به نظر می‏رسد این مدل قادر به فراهم کردن تحلیل چند عاملی از شخصیت انسان باشد. ابعاد سرشت و منش در مدل کلونینجر تعامل بین عوامل رشدی و جنبه‏های زیستی شخصیت را ارائه می‏کند. این پرسش نامه جنبه‏های شناختی رفتار و هم بسته‏های رفتاری، تفاوت‏های فردی در ابعاد شخصیت برای اختلالات روانپزشکی را پیش بینی می‏کند (دادفر و همکاران، 1388). کلونینجر معتقد است که چهار بُعد سرشت با هیجآن‏های اصلی بشری نیز مترادف می‏باشند، چنآن‏چه ترس را با اجتناب ‏از ‏آسیب، خشم با نوجوئی، عشق و وابستگی با پاداش- وابستگی، و تسلط را با پشتکار مرتبط دانسته شده است (کلونینجر[12]،1994 و شوراکیک و کلونینجر،2005).

هدف تحقیق حاضر تبیین مقایسه ابعاد سرشت‏ و ‏منش شخصیت افراد اقدام‏کننده به خودکشی با افراد به‏هنجار در چارچوب مدل زیستی-روانی کلونینجر است.

 

[1] -Gilifyon

2 -James

[3] – Sadock & Sadock

[4]- Word health organisashen

[5]- Gilion

[6]- Gang

[7]-Christensen

[8]- Sorakic

[9]- Sher

[10]- Kerby

[11]- attachment and temperament

[12]-Cloninge

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.