دانلود پایان نامه ارشد: ایده­ شهر فرهنگ چارچوبی برای برنامه ­ریزی شهر ایرانی و اسلامی

اولین فصل پایان­نامه، به کلیات تحقیق اختصاص می­یابد. در این فصل، ابتدا به بیان مساله­ی تحقیق پرداخته می­شود. موضوعی که در دستور کار قرار دارد و اهمیت و ضرورت پرداختن به این مساله به صورت اجمالی شرح داده می­شود و در ارتباط با مسائل یاد شده، سوالاتی طرح می­شود که با فرضیه­سازی در ادامه­ی روند، در پی پاسخ­گویی به مسائل طرح­شده خواهیم بود. از مهمترین بخش­های این فصل، پرداختن به پیشینه­ی تحقیق و بررسی پژوهش­هایی است که محققان قبلی در زمینه­ موضوعات مربوط به عنوان پایان­نامه­ی حاضر انجام داده­اند. پس از پرداختن به روش تحقیق در روال حاضر، پرداختن به مسائل و مشکلات عمده در مسیر انجام پژوهش، پایان­ بخش مباحث فصل اول خواهد بود.

2-1- بیان مسئله

ظهور اسلام در شبه جزیره­ی عربستان در نیمه­ی قرن هفتم میلادی در محیطی عمدتا غیر شهری و زیر سلطه­ی قدرت­های پراکنده­ی قومی و سنت­های رایج زیست کوچندگی به وقوع پیوست (فکوهی،74:1383 و 75). سقوط ساسانیان در سال 641 میلادی در نبرد قادسیه قطعی شد (همان، ص 371). هنگامی که اسلام امپراتوری­های روم­شرقی و ایران را می­گشاید، شهرنشینی و شهرگرایی در مناطق تحت سلطه­ی این دو امپراتوری کاملا مشهود است و نظام شهری و شبکه­ی سراسری شهرها از عوامل پایه­ای نظام سیاسی دولتهای ساسانی و رومی است (حبیبی، 37:1387). شکل­گیری شهر و یا هر مجتمع زیستی عمدتا متاثر و منبعث از عوامل متعددی است که یکی از بنیادی­ترین آنها، جهان­بینی و تفکر انسانهایی است که آنرا برای زیستن خویش می­سازند. شهرها و محیط­زیست مسلمین نیز از این قاعده مثتثنی نیست و در

 

پایان نامه

 فرایند شکل­گیری آنها تفکر و جهان­بینی توحیدی اسلام تاثیری بنیادین داشته است (نقی زاده، 66:1389).

اهمیت اسلام در فرایند شکل­گیری شهرهای اسلامی از موضوعات بحث برانگیز در مطالعات مربوط به شهرهای اسلامی است (پوراحمد و موسوی، 3:1389). ایدئولوژی اسلام هم در دگرگونی شهرهای پیشین موثر افتاد و هم موجب برپایی و رشد شهرهای جدید با ساختار کالبدی مخصوص به خود شد (احد نژاد روشتی و همکاران، 122:1392). واژه­ی شهر اسلامی در واقع اشاره به شهرهای مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا دارد. شرق­شناسان فرانسوی اولین نویسندگانی بودند که اصطلاح شهر اسلامی را بکار گرفتند و این شهرها را در گروه خاصی دسته­بندی کردند (فلاحت، 35:1390). ولی هنوز بیان جامع و منسجمی از مفهوم آن وجود ندارد (همان، ص 44). شهرنشینی در ایران هم نتیجه­ی تحولات تاریخی دوران اشکانی و ساسانی شکل مشخص به خود گرفت، نقش مهمی در روند تمدن ایران داشته است (رضوی، 2:1388). گسترش نظامی اسلام از اواخر قرن 7 میلادی و ورود آن به منطقه­ی خاورمیانه و بویژه ایران و هند، پیوندی میان تمدن اسلامی و تمدن ساسانی بوجود آورد (فکوهی، 75:1383) و به همین دلیل در احداث شهرها در تمدن اسلامی، بی­شک سنت­های بومی و خصلت­های شهرهای پیش از اسلام تاثیرات قابل توجهی بخصوص در سرزمین­های شرقی خلافت اسلامی از خود بجای گذاشته ا­ست (حکیم، 22:1381).

از مسائلی که در شهرهای امروزی مورد توجه قرار گرفته، بحران هویت و پایین بودن سطح کیفی زندگی شهروندان است (کاشی و بنیادی، 44:1392). یکی از مهم ترین بحران های جامعه مدرن و نیز جوامع در حال گذار، بحران هویت است. بنابراین بحران هویت به عنوان یکی از مهم ترین بحران های جوامع معاصر به خصوص جوامع جهان سوم شناخته می شود (میرساردو و همکاران، 78:1387). وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 شمسی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در کشور، انتظار بروز تغییرات بنیادینی در بخش­های مختلف فرهنگی را نزد اکثریت فعالان این عرصه ایجاد نموده است. این تغییرات به تدریج وارد عرصه­های کالبدی گردید و تمنای بازیابی هویت بومی و به عبارت دیگر معماری و شهرسازی ایرانی-اسلامی را در میان مردم، حرفه­مندان و مسئولین در سالهای پس از انقلاب به تدریج بوجود آورد (قالیباف، 151:1390) و در پی یافتن بنیانهایی شدند تا شهر کنونی را با معیارهایی منتج از فرهنگ و تمدن ایرانی-­اسلامی بازسازی نمایند. چرا که تحولاتی که از دهه­ی 1300 در ایران آغاز شد سبب آغاز و سپس توسعه­ی روند شهرنشینی شد و ضمن گذار از مراحل مختلف بالاخره به مرحله­ی شهرنشینی سریع معاصر رسید. فروپاشی روابط سنتی در جامعه و جایگزینی هرچند ناقص روابط سرمایه­داری از مهمترین عوامل شهرنشینی در دهه­های اخیر بوده است (حسامیان و دیگران، 15:1377). بطور کلی از مهمترین ویژگی بسط روابط سرمایه­داری در ایران آن است که این بسط تحت لوای مدرنیزاسیون صورت گرفته است (همان، 26). دوره­ی پهلوی اول (1304 تا 1320) منشا کلیه­ی تحولات اقتصادی-اجتماعی قرن حاضر تلقی می­شود. شروع تحولات شهرسازی و شهرنشینی به مفهوم جدی آن نیز تا حدود زیادی مربوط به این دوره است (سعیدی رضوانی،1371، به نقل از آنامراد نژاد، 72:1390). مهمترین تغییرات کالبدی مربوط به پیدایش خیابانها و میادین جدید و تعریض خیابانهای قدیمی بود. تحولی که اساسی­ترین نقش را در دگرگونی سیمای شهر ایفا کرد. الگوی رایج خیابان­کشی در این دوران ایجاد خیابانهای عمود بر هم است (همان، 72). یکی از ویژگی­های مدرنیته، گسست و انقطاع آشکار عصر مدرن با دوران پیش از آن است. در حقیقت شهر در مفهوم جدید خود در دوران مدرن شکل گرفته و پیش از آن عملکرد و شرایط کالبد و محتوای شهر، تفاوتی آشکار داشته است (جابری مقدم، 53:1386).

 شهر به عنوان دستاورد حیات جمعی انسان سهم زیادی در روند تکاملی تمدن او داشته است (رضوی، 2:1388) اما با الگوی وارداتی برنامه­ریزی شهری، بسیاری از ساختارهای فضایی شهر کهن اسلامی که در سرزمین ایران استقرار یافته بودند دچار دگرگونی شدند (زنگانه و همکاران، 36:1391). معابر شهر سنتی پیاده محور بوده و برای عبور پیاده، چارپایان و گاری با نظم فضایی و سلسله مراتبی خاص خود شکل گرفته بودند و تمدن مدرن با ماشین­آلات بزرگ و تحت عملکرد اقتصاد سرمایه­داری که به فضایی جهت گردش کالا نیاز داشت، احداث خیابان امری لازم بود. در حال حاضر شهرهای سنتی ایرانی با گسترش فیزیکی خود و ادغام ایران در فرایند جهانی­شدن در دوره­ی پهلوی، با چالش­های فراوانی روربه­رو هستند. افزایش جمعیت، مهاجرتهای روستا به شهری، انواع آلودگی ها، کمبود فضای سبز، انباشت ترافیکی و… در حال حاضر مسئولین برای رفع مشکلات شهرها، دنبال بنیانی برای شهرسازی ایرانی-اسلامی هستند. در عصر صفوی گونه­ای متمایز از شهرسازی رایج شد که امروزه برای آن اصولی مترتب ساخته و نظریاتی در خصوص شیوه و فلسفه­ی شهرسازی آن ارائه داده­اند و از آن با عنوان مکتب شهرسازی اصفهان نام می­برند. نمود شهرسازی صفوی در اصفهان از بطن معماری اسلامی بیرون آمده است. شهرسازی اسلامی بنیان مدونی در تمدن اسلامی نیافت و در کل هم در تمدن اسلامی تلاش مستمری که برای ساخت شهرهای جدید وجود داشته باشد ایجاد نشد و متعاقب آن شهرسازی اسلامی هم اصول مدون و اسلوبی خاص به خود نگرفت. بر خلاف شهرسازی، معماری اسلامی از همان دهه­های اولیه مورد امعان نظر قرار گرفته و رشدی بیشتر داشته است و به صورت نمادین با اسلوب معین به طراحی ابنیه پرداخته می­شد. نمادگرایی در معماری اسلامی از شاخصه­های اصلی آن است و در آن پیچیدگی بیشتری دارد و به دلیل موجود نبودن منابع نوشتاری پشتیبان­کننده دارای مشکلات خاص خود است (هیلنبراند، 53:1377). شیخ بهایی و مولانا علی اکبر اصفهانی که شهرسازی در اصفهان و نقش­جهان ساخته و پرداخته­ی آنان است (حبیبی، 1387: 95) در­باره­ی بنیان فلسفی و اصول معماری و شهرسازی در اصفهان منابع نوشتاری بر جای نگذاشته اند. در معماری نمادین نقش­جهان حاکمیت فلسفه و عرفان اسلامی موج می­زند (جابری مقدم، 278:1386) و هنوز هم اصول معماری و شهرسازی در مکتب اصفهان به صورت یک راز باقی مانده است. هویت ایرانی با ویژگی اسلامی پیوندی ناگسستنی دارد و با توجه به جمیع مسائل یاد شده، تلاش ما بر این است تا از فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی و با استفاده از نظریات و مکاتب اجتماعی و شهرسازی­ای که تاکنون مطرح شده­اند، استفاده کرده و یک چارچوب نظری و عملی برای شهرسازی ایرانی-­اسلامی تدوین نماییم تا بتوانیم در پرتو آن به بازیابی هویت شهرهای کشور پرداخته و در جهت رفع مشکلات شهری گام برداریم. ایده­ی “شهر-­فرهنگ” را در این راستا ارائه خواهیم نمود. شهر-­فرهنگ نگرشی تکاملی به تاریخ شهرنشینی و شهرسازی است که معتقد است شهر در طی دوران مختلف، از شهر-­دژها و شهر-­معبد­های دوران باستان تا دولت-­شهرهای سومری و شهر-قدرت های یونانی و …دوران تکامل خود را طی نموده و نهایی­ترین فرمی که به خود می­گیرد شهر-فرهنگ می­باشد. سعی بر این خواهد بود چارچوب نظری ایده­ی شهر-فرهنگ با اصول کلی انعطاف­پذیر، توان کاربرد در تمامی شهرها در پهنه­ی گسترده­ی سرزمین اسلامی ایران را دارا باشد و قادر باشد هم به سامان­دهی شهرهای آسیب دیده از روند مدرنیزاسیون و تاثیرات امواج بعدی ناشی از آن بپردازد و هم چارچوبی برای ساخت نوشهرها و شهرک­های جدید ارائه نماید. به دلیل گستردگی مبحث، تنها به بخش مربوط به ساماندهی شهرهای موجود پرداخته و بخش مباحث مربوط به نوشهرسازی را به فرصتی دیگر موکول می­نماییم. ایده­ی شهر-فرهنگ مبتنی بر بنیانهای فلسفی نوینی بوده و بر چند مبنای تئوریک استوار است که بیشتر با بازخوانی مفاهیم فلسفی و عرفانی مستتر در فرهنگ ایرانی-اسلامی به دست آمده­اند؛ مفاهیم نوینی که ریشه در تاریخ دارند و با بروز رسانی آنها بر آن خواهیم بود تا در مسیر کاستن از مشکلات شهرنشینی و شهرسازی کشور در حد توان گام برداریم. دور نمای کاری ما در این روال بر این محور استوار است که در شهر ایرانی-اسلامی، برای هویت بخشی اسلامی به شهرها به غیر از اینکه مکانهای عمومی را با اسامی مقدس و مفاهیم والای اسلامی و عرفانی نام­گذاری کنیم می­توانیم اقدامات بنیانی و محکم­تری برای این هدف بکار ببریم و در شهرسازی خود طریقتی برگزینیم که به صورت نمادین بازتابی از مفاهیم مقدس و الهی را داشته باشند.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.