پایان نامه ارشد: رابطه بین هوش هیجانی و معنوی و اجتماعی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد
در بیان مساله به جهت توصیف و توجیه موضوع پژوهش در ابتدا به بیان توضیحاتی در مورد متغیر ملاک پرداخته شده است. همچنین توضیحاتی در مورد اهمیت هوش و مطرح شدن سازه های جدید هوش در سالهای اخیر اشاره شده .همچنین در بیان مساله ، رابطه متغیر ملاک با متغیر های پیش بین به چالش می کشد و کسانی که تاکنون در این رابطه تحقیق کرده اند و در جامعه ما نیز چگونه به صورت مساله در آمده است و چرا این روش انتخاب شده ، پرداخته شده است.
2-1- بیان مسأله
در چند سال اخیر روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که فقط هوشبهر نیست که درافزایش کیفیت زندگی یا بهزیستی روانشناختی تاثیر دارد بلکه هوش حیطه گسترده تری دارد و عوامل بیشتری را پوشش می دهد. در این پژوهش ما به دنبال بررسی رابطه برخی از این عوامل با بهزیستی روانشناختی افراد هستیم.
یکی از مفاهیم اصلی مدل سلامت ، بهزیستی است. اصولا از دیرباز ، رویکردی که در تعریف بهزیستی وجود داشته است رویکرد مبتنی بر لذت گرایی بوده است که منظور از آن به حداکثر رساندن لذت و به حداقل رساندن درد است.اما این سوال نیز مطرح بوده که آیا مولفه های هوش بخصوص هوش هیجانی و هوش اجتماعی رابطه ای با بهزیستی روانشناختی و افزایش کیفیت زندگی افراد دارد یا خیر. بحث بهزیستی روانشناختی از زمانی شروع شد که فیلسوفان لذتگرای یونانی اولین بار به این نتیجه رسیدند که زندگی هر چه با لذت آمیختهتر، بهتر. بعدها روانشناسان قرن بیستم تعریفی از سلامت روان ارائه دادند.واکنون که در چند دهه اخیر سازه های جدید هوش مطرح است ، طبق تعریف هایی که از سازه های هوش مطرح شده و تحقیقات داخلی و خارجی که انجام شده (فصل دوم)، روانشناسان به دنبال رسیدن به جواب این سوال هستند که کسانی که هوش هیجانی و اجتماعی و معنوی بهتری نسبت به دیگران دارند ، آیا بهزیستی بهتری هم دارند؟ و از کیفیت زندگی بهتر برخوردار هستند؟
موضوعاتی که در تحقیقات گذشته مورد پژوهش قرار گرفته، ارتباط بین هوش هیجانی با بهزیستی روانشناختی بوده و یا ارتباط هوش معنوی و هوش اجتماعی با بهزیستی روانشناختی بوده است . اما تا کنون پژوهشی که ارتباط هر سه متغیر را با بهزیستی روانشناختی مورد بررسی قرار دهد،انجام نشده است. این مسئله زمینه ای را فراهم می کند تا با دستیابی به نتایج مشاهده شود که هوش هیجانی و هوش معنوی و اجتماعی تا چه اندازه با افزایش کیفیت زندگی رابطه دارد.
بهزیستی روانشناختی به عنوان یکی از مولفه های اصلی سلامت عمومی و رضا مندی در خلال دو دهه گذشته توجه بسیاری از روانشناسان و محققان را به خود جلب کرده است و پژوهشهای گسترده ای در این رابطه رصورت گرفته است.( برگر[1]، 2001).
همزمان با رشد و گسترش جنبش مثبت نگر در دهه اخیر سلیگمن ،استین ، بارک و پترسون (2005)،روی آورد سنجش کنش وری های مثبت ،تجربه های مثبت و نیرومندی های سازش یافته انسانی مانند: رضایتمندی از زندگی ، بالا رفتن امید به زندگی، خوش بینی ، پذیرش خود ،روابط مثبت با دیگران، تسلط به محیط زندگی و رشد فردی و غیره به طور فزاینده ای در حال گسترش است. که بهزیستی روانشناختی از جمله سازه هایی است که اکنون بیشتر مورد توجه قرار گرفته و اهمیت ویژه ای دارد.
همچنین در تحقیقاتی که مارتین(2003). کازاریا (2004). پیپ و مارتین ، (2006). انجام دادند در رابطه بین سبکهای زندگی و بهزیستی روانشناختی نشان داده اند که رابطه معناداری بین هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. و از آنجایی که این سوال همواره مطرح بوده است که چه کسانی با چه امکانات یا توانایی هایی احساس بهزیستی بیشتری دارند ضمن اینکه تثبیت این موضوع در داخل کشور و وجود رابطه ، بررسی های بیشتر در جهت افزایش کیفیت زندگی افراد و ارتقاء سلامت روانی جامعه را می طلبد.
3-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بنابراین مطالعات و پژوهشهای بیشتر نیاز است تا اهمیت هوش هیجانی ، هوش معنوی و هوش اجتماعی در زندگی افراد آشکار و با نتایج آشکار از این تحقیق صحت این موضوع مد نظر قرار گیرد.در این تحقیق با بررسی رابطه بین هوش هیجانی و اجتماعی و معنوی با بهزیستی روانشناختی و پیش بینی های انجام شده و نشان دادن نتایج می توان به این آگاهی رسید که تقویت هوش هیجانی و معنوی و اجتماعی تا چه اندازه می تواند در ارتقاء کیفیت زندگی افراد تاثیر بسزایی داشته باشد . که با پیگیری تحقیقات در زمینه این سازه های جدید از سوی پژوهشگران ، راه برای شناخت و افزایش بهره وری از سازه های هوش در جهت ارتقاء کیفیت زندگی افراد فراهم شود . پیامد به کاربستن و شناخت هوش اجتماعی و هیجانی و معنوی، دستیابی به مهارتهایی است که به طور بنیادی بر کارکردهای آموزشی، شغلی و اجتماعی افراد اثر میگذارد و نقش اساسی در پیشرفت و موفقیت در زندگی دارد. زیرا به افراد کمک میکند که توانمندیهایشان را بشناسند و اهداف واقعبینانه برگزینند (اسکول، ۲۰۰۲).
4-1- اهداف تحقیق
1-4-1-هدف کلی:
بررسی رابطه بین هوش هیجانی ، هوش معنوی و هوش اجتماعی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس.
1-4-2-اهداف اختصاصی:
بررسی رابطه بین هوش هیجانی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس.
بررسی رابطه بین هوش معنوی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس.
بررسی رابطه بین هوش اجتماعی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس.
5-1- فرضیه های تحقیق
بین هوش هیجانی ، هوش معنوی و هوش اجتماعی با بهزیستی روانشناختی رابطه وجود دارد.
بین هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس رابطه وجود دارد.
بین هوش معنوی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس رابطه وجود دارد.
بین هوش اجتماعی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس رابطه وجود دارد.
6-1- سوالات تحقیق
آیا بین هوش هیجانی ، هوش معنوی و هوش اجتماعی با بهزیستی روانشناختی رابطه وجود دارد؟
آیا بین هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس رابطه وجود دارد؟
آیا بین هوش معنوی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس رابطه وجود دارد؟
آیا بین هوش اجتماعی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس رابطه وجود دارد؟
[1] berger
[1] Ryff Psychological well-being Questionarie
[2] – Bar – on
[3] Tet
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 12:06:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |