" پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – ۱-۲- تشریح موضوع و بیان مسئله – 9 "
سه شنبه 01/09/22
“
(کلیات تحقیق)
۱-۱- مقدمه
در محیط رقابتی کنونی، سازمانها باید برای ایجاد ارزش برای مشتریان و حفظ مزیت رقابتی خود، با چالشهای جدید روبهرو شوند. شرکتها وقتی ایجاد ارزش مینمایند که استراتژیهایی را اجرا کنند که با کشف منابع و ظرفیتهای داخلیشان به فرصتهای بازار پاسخ دهد (بوج، ۲۰۱۴)
در بررسی استراتژیها درباره شیوه انتخاب استراتژیهایی بحث میکنیم که میتوان بدان وسیله به بهترین شکل ممکن به هدفهای بلند مدت و مأموریت سازمان دست یافت (دیوید، ۱۳۹۳ : ۳۴۸)
استراتژیستها هیچگاه همه گزینهها و راههای امکانپذیر را که به نفع سازمان هستند، مورد توجه قرار نخواهند داد، زیرا بینهایت راه عملی وجود دارد و برای اجرای هریک از آن ها میتوان راههای بسیار زیادی استفاده کرد. بنابرین مجموعهای از استراتژیهای جذاب و قابل اجرا مورد توجه قرار میگیرند (پیرس و رابینسون، ۱۳۹۳ : ۳۵۰).
انتخاب استراتژیک[۱] عبارت است از ارزیابی استراتژیهای مختلف و انتخاب بهترین آن ها (اعرابی، ۱۳۹۳: ۸)
سازمانها باید وقت، انرژی و منابع انسانی و مالی قابل توجهی را صرف ارزیابی عملکرد خود در تحقق اهدافشان کنند. اما تحقیقات نشان میدهند که علی رغم تلاشهای فراوان و هزینه های مربوط به آن تنها ۳۵ درصد پاسخ دهندگان، سیستمهای سنجش عملکرد خود را مؤثر یا خیلی مؤثر رتبهبندی کردهاند (افشار کاظمی و همکاران، ۱۳۸۸ : ۱۶)
در شرایطی که سنجش عملکرد بسیار حیاتیتر از قبل شده است، سازمانها به طور روزافزونی به این نتیجه میرسند که سیستم سنجش عملکرد آن ها برای جمع آوری، کنترل و به اشتراک گذاری اطلاعات حاصله دارای عیب و نقص است. در شرایطی که روش های مدرن کسب و کار در چند دهه گذشته به طور چشمگیری تغییر شکل یافته است، همچنان در بسیاری از شرکتها سنجش عملکرد به روشهای سنتی انجام میگیرد. ریشه این امر به اتکای تقریبا انحصاری شرکتها به سنجههای مالی عملکرد است (همان منبع)
همان طور که کوپر و همکاران (۲۰۰۷) نشان دادهاند، تحلیل پوششی داده ها برای ایجاد بینشهای جدیدی نسبتبه فعالیتها (و نهادها) که قبلا با روشهای دیگری ارزیابی میشد استفاده شده است (کوپر، ۲۰۱۱: ۲)
کارت امتیازی متوازن از نوآوریهای اخیر مدیریتی است که سازمان را از چهار دیدگاه عمده مدیریتی مورد ارزیابی قرار میدهد و هدف آن، فراهم کردن دید جامعی از کسب و کار برای مدیران عالی میباشد. ولی یک مسئله اساسی در به کارگیری مدل های BSC، تعیین خط مبنا و الگویی است که عملکرد سازمان با آن اندازه گیری شود؛ بدون این استاندارد و خط مبنا، ارزیابی غیر ممکن است. هنگامی که یک خط مبنا برای ارزیابی تعیین شود، ارزیابی در مقابل الگو و طرحهای مورد هدف، انجام خواهد شد. این در حالی است که تعیین استانداردها، سخت و اغلب گمراه کننده میباشد. برای حل این مشکل، مدل ترکیبی کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده ها پیشنهاد شد (آذر، زارعی محمود آبادی، انواری رستمی، ۱۳۹۱: ۶۴)
یکی از اهداف این مدل فائق آمدن بر مشکل فقدان Baseline در BSC و تعریف معیارهای خروجی و ورودی در DEA برای رسیدن به اهداف استراتژیک میباشد (سرفراز و همکاران، ۱۳۹۰)
۱-۲- تشریح موضوع و بیان مسئله
پس از تغییر استراتژیهای کلان گروه مپنا و به تبع آن تغییر استراتژیهای شرکت توسعه ۱، در پروژه های جدید بهجای استفاده از تعداد محدودی پیمانکار در جزایر اصلی به صورت قرارداد EPC ، هر جزیره به بسته های کاری کوچکتر تقسیم میگردد. به این ترتیب که تجهیزات مورد نیاز در قالب قراردادهای خرید و عملیات نصب و راهاندازی نیز در قالب قراردادهای نصب و راهاندازی به فروشندگان و شرکتهای اجرایی ابلاغ میگردد. در این راستا جهت انتخاب فروشنده، استراتژیهای مختلفی پیش روی سازمان قرار دارد. از جمله این استراتژیها، مناقصه، ترک تشریفات و خرید تجمعی میباشد. هریک از این استراتژیها مزایا و معایبی دارد که جهت تعیین بهترین (کارا ترین) استراتژی نیاز به یک روش کمی در سازمان احساس میشود.
تکنیکها و روشهای کنترل استراتژیک بسیاری با هدف ارزیابی نتایج فعالیتهای یک کسب و کار از دیدگاه مدیریت استراتژیک وجود دارد (Dincher, 2004; Eren, 2002; Ulgen & Mirze, 2004). یکی از این روشها کارت امتیازی متوازن است که توسط کاپلان و نورتون ارائه شد (۱۹۹۲) و روش تعیین عملکرد کسب و کار با بهره گرفتن از شاخصهای تابع و هادی بر اساس چشمانداز و استراتژیها میباشد (یوکسل[۲]، داغدویرن[۳]، ۲۰۱۰ : ۱۲۷۰).
توانمندی BSC در طراحی شاخصهای ارزیابی عملکرد، محققان را به استفاده از این تکنیک به عنوان ابزاری برای طراحی شاخص ترغیب کردهاست (سرفراز و همکاران، ۱۳۹۰)
در بررسی ادبیات مرتبط مشخص شده که با وجود سطح رضایت بخش به دست آمده در بعد مفهومی و نظری کارت امتیازی متوازن، این روش از نظر اجرا بر پایه مقادیر کمی، برخی کاستیهایی داشته که باید حل و فصل شود (یوکسل[۴]، داغدویرن[۵]، ۲۰۱۰ : ۱۲۷۰). از روشهای مختلف که برای تکمیل روش BSC مورد استفاده قرار گرفته میتوان به ترکیب BSC با روشهای AHP، ANP و FANPاشاره نمود. اما یکی از مشکلات روش BSC عدم امکان تعیین استقرایی اوزان برای شاخصهای عملکردی و نیازمندی آن به تخصیص اوزان به صورت فرضی و شهودی است که در برخی پژوهشهای جدیدتر نیز بر آن تأکید شده است (افشاریان، ۱۳۸۸) و در روش های مورد اشاره کماکان وجود دارد.
باید بدانیم مدل BSC هیچ روشی را برای رسیدن به هدف پیشنهاد نمیکند. بنابرین برای تعیین مسیر بهبود سازمان باید از تکنیکهای دیگر استفاده نمود. همچنین باید توجه داشت که این مدل در بررسی عملکرد یک سازمان طی سالهای مختلف و یا مقایسه عملکرد بین سازمانهای مشابه ناتوان است (سرفراز و همکاران، ۱۳۹۰).
یکی از این روشها جهت رفع این کاستی، استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها است. به گونهای که معیارها توسط BSC تعریف و سپس به کمک DEA کارایی گزینهها نسبت به یکدیگر مقایسه میشود (همان منبع).
به کمک تحلیل پوششی داده ها که یک مدل برنامهریزی ریاضی برای مقایسه تعدادی واحد تصمیم ساز مشابه بر پایه تعیین مرز بیشترین کارایی در رقابت بین واحدهای تصمیم گیرنده است، مرز بیشینه مطلوبیت چند گزینه راهبردی با اندازهگیری و مقایسه اثربخشی راهبردها و با توجه به توانمندیها و کاستیهای منابع به انگیزه دستیابی به خواستههای سازمان در اختیار قرار میگیرد (افشاریان، ۱۳۸۸).
در این تحقیق با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل پوششی داده ها (مدل CCR یا BCC) استراتژیهای مختلف به عنوان واحدهای تصمیمگیرنده فرض شده و برای هر کدام از استراتژیها، ورودیهایی تحت عنوان هزینه نیروی انسانی و … در نظر گرفته میشود و در نهایت خروجیهای مورد انتظار از این مدل، انتظار نهایی ما از اجرای استراتژی میباشد.
“