دانلود پایان نامه : طراحی وضعیت موردانتظار سازمان در سیستم­های اطلاعاتی استراتژیک بر اساس عامل­های هوشمند

امروزه حوزه کاربرد فناوری اطلاعات تقریبا به تمامی جنبه­های زندگی انسان سایه کشیده شده است. سازمان­های تجاری نیز از این قاعده مستثنی نبوده و خصوصا در دو سه دهه­ی اخیر، سازمان­های مختلف از بزرگ و کوچک در جهت نیل به اهداف استراتژیک خود از فناوری اطلاعات بهره کافی برده­اند. سیر تکامل فناوری اطلاعات در سازمان­ها را تا به امروز می­توان به سه دوره تفکیک نمود: سیستم­ها پردازش اطلاعات (DP)، سیستم­های مدیریت اطلاعات (MS) و سیستم­های اطلاعاتی راهبردی (SIS) که دو مورد اول در حقیقت زیرمجموعه­ای از مورد سوم می­باشند. سیستم­های اطلاعاتی راهبردی به آن دسته سیستم­هایی اطلاق می­شود که بر کاربرد سیستم­های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در فرایند مدیریت راهبردی در سازمان­های تجاری متمرکزند. هدف این سیستم­ها کمک به سازمان­ها به منظور تحقق اهداف رقابتی یا سایر هدف­های راهبردی آن­ها و در کل ارتقا،  پیشبرد و بهبود سازمان­ها می­باشد. بنابراین یک سیستم اطلاعاتی در صورتی استراتژیک خواهد بود که در راستای اهداف کلان و استراتژی­های سازمان ایجاد شده باشد[56]. این استراتژی­ها سازمان سمت و سوی حرکت سازمان را (با توجه به چشم­انداز کلی آن) تعیین نموده و سازمان را در راستای حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب یاری می­کنند [1].

برای حرکت به سمت وضعیت موردنظر و حتی پیش از آن برای برنامه­ریزی به­منظور شروع این حرکت، بیش از هر چیز ترسیم وضعیت موردانتظار ضروری به نظر می­رسد و برای ترسیم این وضعیت­، یکی از روش­های مرسوم، استفاده از طرح­ریزی سناریو محور[1] است، بدین معنا که با ترسیم برخی حالت­های محتمل برای آینده سازمان، ضمن چاره­جویی برای مواجهه با هر یک از آن حالات، برترین حالت را به عنوان وضعیت ایده­آل درنظر بگیریم. پژوهش­های بسیاری که در طی سالیان اخیر در این خصوص صورت پذیرفته، ثابت کرده است که می­توان آینده یک سازمان را با توجه به ساختار و نحوه عملکرد هر یک از اجزای آن شکل داد و در واقع به جای موضع واکنشی، از یک موضع سازنده برای مواجهه با چالش­های پیش روی سازمان در مسیر نیل به منظر برازنده بهره جست.

اما ترسیم یک منظر برازنده برای سازمان آنقدرها که شاید در نگاه اول به نظر برسد، ساده نیست. بلکه ترسیم آن نیازمند اجماع طیف

 

پایان نامه

 وسیعی از دانش­ها از حوزه­های گوناگون اعم از مدیریت استراتژیک، آینده­پژوهی، هدف­گذاری، سناریوسازی و غیره است که بایست به منظور طراحی یک آینده مطلوب برای سازمان به صورت همزمان و همروند مدنظر قرار گرفته و در انجام محاسبات و تجزیه تحلیل داده­ها جهت تدوین استراتژی­های و تعیین اهداف کلان سازمان به طور مناسب و متناسب با اهمیتشان منظور شوند. شاید انجام چنین محاسبات پیچیده و کلانی که در آن بایست به عوامل بسیار بسیار زیاد، متنوع، متغیر، نامتجانس و از دامنه­های گوناگون توجه شود، در اکثر موارد و خصوصا در مورد سازمان­های بزرگ و دارای ساختار و ساز و کار پیچیده از حد توان ذهنی بشر خارج باشد، لذا در دهه­های اخیر و با پیدایش و گسترش حوزه­ی جدیدی در علوم کامپیوتر تحت عنوان هوش مصنوعی، ایده­هایی در به­کارگیری این شاخه از دانش در انجام محاسبات فوق الذکر مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفته­اند[55]و]59[.

سیستم­های چندعاملی[2] یکی از زیرمجموعه­های این حوزه است که هدف اصلی آن حل مسائلی است که به دلایلی از قبیل پیچیدگی مسئله، یا در دسترس نبودن کامل محیط موردنظر، یا عدم قطعیت موجود در سیستم و یا دلایل دیگری از این قبیل، توسط یک عامل منفرد (دست کم به سادگی و در زمان قابل قبول) قابل حل نیستند. عامل­ها، به عنوان یکی از اجرای اصلی سیستم­های چندعاملی، موجودیت­هایی مستقل، خودمختار، هدفمند، با قابلیت­های معمولا قوی در برقراری ارتباط با سایر عامل­ها و نیز قابلیت تعامل اجتماعی می­باشند که دارای یک واحد تصمیم­گیر مجزای داخلی هستند که آن عامل را در جهت رسیدن هر چه سریع­تر و بهتر به اهداف طراحی مدنظر طراح عامل یاری می­کند. همچنین معمولا عامل­ها از سطحی از هوشمندی برخوردارند که گرچه در مورد هر عامل منفرد ممکن است قابل توجه نباشد، ولی در کل سیستم را به طرز محسوسی در تحقق هدف کلی آن یاری خواهد کرد. مجموع اهداف عامل­ها به گونه­ایست که یک هدف کلی و نهایی را  برای سیستم تأمین می­کند و این اهداف خرد مسلما نبایست با هدف کلی سیستم متناقض باشند.

در این پژوهش قصد داریم به کمک عامل­های هوشمند، راهکاری به منظور ترسیم وضعیت موردانتظار سازمان توسط سیستم­های چندعاملی ارائه کنیم.

 

1.2.        تعریف مسئله

از دهه­ی 1980 در علم مدیریت، نگرش مبتنی بر ویژگی­های فردی و رفتاری رهبر، جای خود را به تعیین یک چشم­انداز جامع و دقیق از سوی رهبران رده بالای سازمان داد. این جایگزینی به خصوص برای سازمان­هایی که مکررا دستخوش تغییر هستند، بسیار حائز اهمیت بود. بنابراین چشم­انداز سازمان که تا آن زمان بیشتر جنبه­ی تشریفاتی و شعارگونه داشت، به تدریج در علم رهبری[3] از اهمیت و جایگاه ویژه­ای برخوردار شد که می­توانست به عنوان ابزار تأثیرگذاری در دست رهبر سازمان مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر آن وجود یک چشم­انداز مشترک[4] در میان اعضای سازمان، می­تواند به هماهنگی بهتر اعضا در راستای تحقق اهداف سازمان و ایجاد یک مزیت رقابتی در مقایسه با سازمان­های فاقد اینگونه چشم­اندازها، منجر شود. بسیاری از محققین در حوزه رهبری، داشتن چشم­انداز مناسب را برای رهبری اثربخش بسیار ضروری دانسته و آن را لازمه­ی پیاده­سازی استراتژی­ها در سازمان و از ابزار مدیریت استراتژیک می­دانند. چشم­انداز در حقیقت منظر برازنده­ی[5] سازمان را در یک افق معمولا درازمدت ترسیم می­کند و سازمان را در گذر زمان به سوی این آینده پیش­رو رهنمون می­شود. چشم­انداز خود می­تواند دارای سطوح و مراحل متفاوتی باشد که هر مرحله بیانگر یک وضعیت ایده­آل برای سازمان در یک برهه زمانی مشخص است. اما چگونگی طراحی این وضعیت­ها نیازمند داشتن دانشی وسیع در حوزه­هایی متفاوت و متنوع است که شاید از حیطه توانایی­های یک فرد یا حتی یک گروه از مدیران خارج باشد، لذا نیاز به ایجاد ابزار و راهکارهای منسجمی به منظور انجام این مهم در سازمان­ها امروزه و با توجه به حرکت سازمان­ها به سوی استفاده راهبردی از اطلاعات،­ بیش از هر زمان دیگری احساس می­شود.

مفهوم سیستم­های چندعاملی که در یکی دو دهه­ی گذشته به طرز چشم­گیری گسترش یافته و در شاخه­های مختلف علوم و فنون رسوخ کرده است، به عنوان ابزار مناسب و قدرتمندی در مدل­سازی سیستم­های اجتماعی به کار گرفته شده و کارایی خود را در شبیه­سازی این دسته از سیستم­ها به اثبات رسانیده است. بنابراین ما در این پایان­نامه برآنیم تا به کمک سیستم­های چندعاملی و مفهوم عامل­های هوشمند، و از طریق وارد نمودن مفاهیمی همچون آینده پژوهی[6]، طرح­ریزی سناریو[7]، تنظیم هدف[8] و غیره، وضعیت موردانتظار سازمان را در یک سیستم اطلاعاتی استراتژیک به نحو بهینه و با درنظر گرفتن فاکتورها و متغیرهای مختلف درون و برون­سازمانی، طراحی و ارائه کنیم. نتایج این پژوهش می­تواند به مدیران رده­بالای سازمان در تصمیم­گیری­های مهم و کلیدی و ترسیم استراتژی­های موردنیاز کمک شایانی نماید.

اما برای شرح صورت مسئله ابتدا بایست به بررسی مختصر مدلی بپردازیم که توسط اکبرپور و همکاران ارائه شده]1[ و یک سیستم اطلاعاتی استراتژیک را به کمک مفاهیم مطروحه در سیستم­های چندعاملی و با استفاده از عامل­های هوشمند مدل نموده است (شکل ‏1‑1).

در این معماری،  عناصر سیستم اطلاعاتی راهبردی سازمان در قالب عامل­هایی با ویژگی­های خاص خود، مدل شده­اند (هر یک از باکس­های خاکستری رنگ نشانگر یک عامل هوشمند در این معماری می­باشد) و هر یک وظایف مشخص و متمایزی را برعهده دارند.

شکل ‏1‑1 معماری مبتنی بر عامل های هوشمند برای سیستم های اطلاعاتی استراتژیک ]1[

عامل شماره 1 با توجه به تحلیل نیازمندی­های ذینفعان سازمان، اهداف کلی را مشخص می­کند. خروجی دریافتی از کاربران سیستم می­تواند به عنوان پارامتر­های مؤثر در تعیین هدف صحیح برای کل سازمان مورد استفاده قرار گیرد.

عامل شماره 2 مسئول رصد کردن محیط سیستم است. از آنجایی که عوامل بسیاری ممکن است رویکرد، طرح­ها و استراتژی­های سازمان را دستخوش تغییر نماید، این عامل وظیفه شناسایی، تحلیل، فرموله کردن و دسته­بندی مناسب این عوامل را (مثلا به صورت عوامل خارجی، صنعتی، عملکردی و …) بر عهده دارد. بدین ترتیب امکان رصد کردن هوشمندانه و به موقع فرصت­ها و تهدیدها برای سازمان فراهم خواهد شد. عامل شماره 3 وظیفه تحلیل­های درونی را بر عهده دارد و از طریق پردازش دانشی که از گذشته سازمان حاصل شده، همچنین بهره­گیری از روش­های داده­کاوی و نیز استفاده از دانش سایر عامل­ها، دید مناسبی از منابع سازمان به دست می­دهد. ورودی هر دو عامل فوق “رسالت و مسئولیت­های اجتماعی سازمان” می­باشد که قبلا در یک پروسه مدیریت سطح بالا که خارج از معماری سیستم قرار دارد، تعیین گردیده. این عامل­ها در حین فعالیت با یک واحد تصمیم­ساز در ارتباط مستقیم و مداومند تا نتایج و خروجی­های خود را امکان­سنجی کنند. همچنین عامل­های 2 و 3 با هم در ارتباط مستقیمند و خروجی آن­ها بلافاصله برای عامل 4 ارسال می­شود که مسئول “تحلیل و انتخاب راهبردی” است و بدین منظور از تعامل با عامل­های تصمیم­ساز نیز بهره می­گیرد. عامل شماره 5 سه عمل مختلف انجام می­دهد: ساختاربندی مجدد، بازمهندسی و تمرکز دوباره بر سازمان. در واقع این عامل فعالیت موردنیاز را با توجه به اطلاعات دریافتی از مرحله قبل در مدل مدیریت استراتژیک تشخیص می­دهد. خروجی این عامل برای کاربران سیستم نیز ارسال می­شود. نهایتا عامل 6 مسئول کنترل استراتژیک و بهبود مداوم استراتژی­هاست. این عامل که ورودی خود را از عامل 5 دریافت می­کند، استراتژی­هایی را که نیازمند اصلاح یا بهبود باشند، تعیین نموده و تغییرات لازم را در آن­ها پیشنهاد می­دهد. عامل 6 همچنین بازخورد خود را برای عامل­های 1، 2 و 3 ارسال می­کند.

همانطور که پیشتر اشاره شد، عامل شماره 1 با توجه به تحلیل نیازمندی­های ذینفعان سازمان، اهداف کلی و نیز وضعیت موردانتظار را مشخص می­کند. هدف ما در این پژوهش ارائه راهکاری به منظور طراحی یک وضعیت موردانتظار و برازنده برای سازمان با کمک عامل­های هوشمند می­باشد. وظیفه­ای که در معماری فوق بر عهده عامل شماره 1 است]1[.

پایان نامه ارشد: بررسی نگرش و نیت و رفتار خیارکاران استان لرستان نسبت به مدیریت تلفیقی آفات

کشاورزی به عنوان یکی از ارکان اصلی تولید در حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هر کشوری از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. با توجه به روند رو به افزایش جمعیت جهان و همچنین محدودیت موجود در بخش کشاورزی و نیاز به افزایش تولید محصولات کشاورزی توسعه آن به عنوان اصلی ترین منبع تهیه مواد غذایی امری مهم است. یکی از چالش های اساسی در مسیر توسعه بخش کشاورزی آفات و بیماری هایی است که سالانه بخش قابل توجهی از محصولات کشاورزی را از بین می برند. در دهه­های گذشته برای غلبه بر چالش فوق از سموم و آفت کش ها به وفور استفاده شده است (اتحادی و همکاران،1390). همچنین با پیدایش سموم در زنجیره غذایی، آگاهی و حساسیت مردم نسبت به عواقب مخرب استفاده بیش از حد از کودهای شیمیایی و آفت­کش­ها بر روی محیط زیست افزایش یافت. در طی چند دهه گذشته استفاده بیش از حد از سموم شیمیایی برای کنترل آفات و بیماری­های نباتی مشکلات فراوانی را برای انسان ها، محیط و سایر جانداران ساکن در زیستگاه­های طبیعی بوجود آورده است. به طوری که با مصرف سموم در مزارع تولید محصولات غذایی، سموم وارد زنجیره غذایی انسان­ها گردیده که مسایل ابتلای انسان­ها به بیماری­های سخت یکی از پیامد­های آن بوده است. با مصرف انواع سموم شیمیایی بر روی محصولات مزرعه، سموم از طریق شستشو با آب آبیاری و باران شسته شده و باعث انتقال سموم به آب­های زیر­زمینی می گردد. در این میان بکارگیری سموم پرخطر و قوی باعث نابودی سایر اکولوژی­های محیط زیست طبیعی گردیده است (بیگدلی و صدیقی،1389). همچنین استفاده نامتعادل از کودهای شیمیایی باعث کاهش کیفیت و حاصلخیزی خاک، آلودگی زیست محیطی و به ویژه آلودگی منابع خاك و آب می شود (حسین زاده و قربانی، 1389).

امروزه جامعه بشری با یک تضاد و دوگانگی روبرو است. از یک سو نیاز روزافزون بشر به مواد غذایی به ویژه افزایش تولیدات کشاورزی و از سوی دیگر استفاده از برخی روش های جاری با انگیزه دستیابی به تولید بیشتر و کنترل آفات و بیماری­ها، محیط زیست را برای زندگی انسان نامناسب کرده است. زیست­شناسان برای یافتن راه­های سالم­تر برای مبارزه با این مشکل، به امکان استفاده از سایر ارگانیسم ها روی آوردند (سمیع، 1383). تولید محصولات کشاورزی علاوه بر شرایط اقلیمی و مخاطرات پیش بینی نشده، در وهله اول تابع عوامل مدیریتی خاصی است که تاثیرات مهمی در تولید پایدار کشاورزی دارد. این عوامل به طور کلی شامل مدیریت خاک، آب، آفات و بازار­یابی است که هر یک از این بخش­ها، خود دارای مسائل و معضلات بیشماری است، اما در این بین، مدیریت آفات نقش بسیار مهمی در فرآیند تولید محصولات کشاورزی دارد (نوری و همکاران، 1390). بنابراین نظر به اهمیت خسارات ناشی از آفات، توجه نمودن به مدیریت آفات و به طور خاص مدیریت تلفیقی آفات می تواند نقش بسیار مهمی در کنترل عواملی که سبب کاهش محصول کشاورزی می شوند، داشته باشد و همچنین می تواند از آلودگی­های محیط زیست و محصولات کشاورزی جلوگیری نماید.

مدیریت تلفیقی آفات (IPM)[1] سیستمی از كنترل آفات است كه در آن از طیف وسیعی از روش­های زراعی، بیولوژیکی، شیمیایی و مکانیکی استفاده می شود به نحوی كه با كسب حداكثر سود اقتصادی، حداقل آسیب را به محیط زیست وارد كند (قصری، 1388). به عبارت دیگر مدیریت تلفیقی آفات تمامی اقدامات تشخیصی، پیش بینی، پیش گیری، حفاظتی، کنترلی و بهداشتی بهنگام مرتبط با کاهش زیانهای ناشی از آفات و بیماری­های گیاهی را شامل می شود که بر پایه اقدامات بیولوژیک و البته در بسیاری از موارد از طریق مبارزه توامان طبیعی یا شیمیایی (البته در سطحی کم) به انجام رسد؛ البته با این هدف که توأم با کنترل پیامدهای مخرب آفات بر کمیت و کیفیت

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 محصولات، زیست بوم های مربوطه آسیب های کمتری را متحمل شوند (شریفی و همکاران، 1388).

همچنین اصلی­ترین ضعف ساختاری این فرآیند پایین بودن میزان مشاركت بهره برداران و كشاورزان از یك سو و عدم توفیق رهیافت­های متعارف ترویجی از سوی دیگر می باشد. بر این اساس، با افزایش اهمیت مدیریت تلفیقی آفات در فرآیند توسعه كشاورزی دانشمندان و متخصصان ترویج كشاورزی برای رفع این نواقص، به ارایه الگوها و رهیافت های جدیدی روی آورده اند كه بیشتر بر مشاركت، قدرت بخشی، توسعه منابع انسانی و تسهیل آن تاكید دارند. این رهیافت­های مشاركتی در بیشتر كشورها استفاده شده و نتایج مطلوبی  در پی داشته اند (اتحادی و همکاران، 1390).

کاربرد موفقیت آمیز مدیریت تلفیقی آفات نیازمند درک همه جانبه اقدامات و گزیدارهای مختلف کنترل آفات و بهره گیری متوازن، بجا و به موقع از آن گزیدارهای مختلف است. این امر نیازمند نگرش سازنده کشاورزان و آمادگی آنها برای پیاده سازی مدیریت تلفیقی آفات در مزارع خویش از جنبه داشتن دانش و مهارت و نیز توان مدیریت یکپارچه مزارع است. بواقع زمانی مدیریت تلفیقی آفات می تواند موفقیت آمیز باشد که در نظام مدیریت مزرعه تلفیق شود. در دسترس بودن فنون، روش­ها و فناوری­های مناسب از طریق تحقیقات سازگاری و کاربردی در زمینه مدیریت تلفیقی آفات، ارائه آموزش ها و مشاوره های ترویجی به کشاورزان به ویژه از طریق رهیافت­های تحقیق و ترویج مشارکتی یکپارچه، در دسترس بودن خدمات حمایتی و نهاده­ای مورد نیاز و سیاست ها نیز از جمله عوامل تاثیر گذار بر گسترش موفقیت آمیز مدیریت تلفیقی آفات به شمار می رود (شریف زاده و همکاران، 1387).

یکی از رهیافت­های اجرای مدیریت تلفیقی آفات، رهیافت مدرسه در مزرعه (FFS)[2] است. FFS ریشه در رهیافت های مشارکتی روستایی دارد. همچنین FFS یک روش مشارکتی یادگیری، پذیرش و انتشار فناوری است (FAO, 2001) که مبتنی بر اصول یادگیری بزرگسالان و مانند یادگیری تجربی است (Davis et al., 2012). فرض اصلی در به كارگیری رهیافت FFS/IPM  آن است كه این رهیافت به واسطه درگیر نمودن فراگیران در مراحل مختلف یادگیری توأم با عمل، در مقایسه با روش­های آموزشی سنتی، اطلاعات بیشتری را در اختیار قرار داده و دركی عمیق­تر را برای آنان به ارمغان می آورد (قربانی پیرعلیدهی و همکاران، 1390). در مدارس مزرعه­ای مدیریت تلفیقی آفات، مزرعه به عنوان کلاس تلقی می گردد و گیاهان، آفات و بیماری علف های هرز، مواد کمک آموزشی هستند. در مدارس مزرعه ای مدیریت تلفیقی آفات از کلاس های دارای تهویه و ارائه مطلب به وسیله پاور پوینت خودداری می­گردد و در عوض کشاورزان در نشست ها و بازدیدهای مزرعه­ای حضور پیدا می­کنند (امیری اردکانی، 1388).

در این راستا، از اواخر دهه 1980، مدرسه در مزرعه كشاورز به عنوان رهیافتی كارگشا، با حمایت فائو و با تمركز اولیه بر مدیریت تلفیقی آفات در نواحی كشت برنج جنوب شرق آسیا ظهور یافت و رفته رفته موضوعات مختلفی چون فرآوری محصول، مدیریت جنگل و حتی سلامت اجتماعی را نیز در برگرفت (علی میرزایی و همکاران، 1389). همچنین مدل FFS/IPM  شروع به گسترش کرد و محصولات و موضوعات مرتبط با کشاورزی بیشتری را  تحت پوشش برنامه­های درسی خود برد. تاکید برنامه ها به طور عمده بر روی روش مدیریت تلفیقی آفات، مصرف کمتر و ایمن تر آفت کش­ها و درک خوب از رابطه بین آفات مفید و مضر می باشد (Yorobe Jr et al., 2011). از آنجایی که رفتار انسان در برابر پدیده ها تحت تاثیر نگرش فرد نسبت به پدیده مورد نظر است، آگاهی از وضعیت نگرش افراد می تواند در پیش بینی، کنترل و حتی تغییر رفتار به مسئولان کمک شایانی نماید (ظریفیان و عزیزی، 1389). بنابراین در این پژوهش سعی شده است که به بررسی نگرش، نیت و رفتار کشاورزان نسبت به برنامه­ های مدیریت تلفیقی آفات پرداخته شود.

2-1- بیان مسئله

یکی از چالش­های اساسی در مسیر توسعه بخش کشاورزی، آفات و بیماری­هایی است که سالانه بخش قابل توجهی از محصولات کشاورزی را از بین می برند. در دهه­های گذشته برای غلبه بر چالش های فوق از سموم و آفت کش­ها به وفور استفاده گردیده است. اگر چه با این روش، کنترل آفات و بیماری ها تا حدود زیادی موفق بوده است اما پیامدهای زیست محیطی و خطراتی را برای سلامت انسان­ها به دلیل مصرف بی رویه این مواد، ایجاد می نماید (اتحادی و همکاران، 1390). همچنین برآورد مشکل آفات در گستره جهانی نشان می­دهد که اگر آفات وجود نداشتند تولید مواد غذایی جهان می­توانست تا یک سوم افزایش یابد. بر اساس آخرین آمار از سوی کمیته بین المللی حفظ نباتات در سال 1998 خسارت ناشی از آفات و بیماری­ها و علف­های هرز تا مرز 40% برآورد شده است. بر اساس این آمار باید گفت که با مبارزه با آفات تنها 7/27 درصد از خسارت کاسته شده است (سمیع، 1383).

با توجه به خطرات شناخته شده آفت­کش­های شیمیایی، در محیط زیست و سلامت انسان ها، مدیریت تلفیقی آفات سیستمی است که کاهش استفاده از آفت­کش­های شیمیایی را تشویق می کند و استفاده از روش های کنترل غیر شیمیایی را گسترش می دهد (Yorobe Jr, 2011). همچنین حفظ سلامت محصول در طول فصل زراعی، حفظ دشمنان طبیعی آفات در مزرعه و پیرامون آن، مراقبت هفتگی مستمر از مزرعه توسط کشاورزان و ارتقای توانمندی کشاورزان به سطح کارشناسان ماهر در مدیریت مزرعه از اصول بنیادین مدیریت تلفیقی آفات به شمار می رود (شریفی و همکاران، 1388).

علی رغم تلاش های فراوانی که در دهه­های اخیر برای آموزش روستاییان صورت گرفته، هنوز دانش و آگاهی روستاییان برای مدیریت تلفیقی آفات کافی نیست. این امر حکایت از آن دارد که شیوه های به کار گرفته شده از کارایی لازم برخوردار نبوده است. از این رو دانشمندان و متخصصان ترویجی، برای رفع این نواقص، به ارائه الگوها و رهیافت های جدیدی روی آورده اند که بیشتر بر مشارکت، قدرت بخشی، توسعه منابع انسانی و تسهیل تاکید دارند (اتحادی و همکاران،1390). انتشار ایده­ها و تکنولوژی های نوین در بین جوامع وقتی با موفقیت قرین خواهد بود که منجر به تغییر و دگرگونی در دانش، نگرش و رفتار اعضای جوامع گردیده و در نهایت مورد پذیرش آنها قرار گردد (بیگدلی و صدیقی، 1389). با بهبود نگرش­های فرد در مورد موضوع ها، احتیاج او به تفكر و تصمیم گیری­های جدید كم شده و رفتار او در برابر آن موضوع ها مشخص، عادتی و قابل پیش بینی می گردد. در این راستا سیاست‌گذاران معاصر نیز نیازمند ابزاری برای پیش‌بینی این که چگونه کشاورزان برانگیخته شدن و رهیافت‌های جدید را به عنوان شاخص‌های اجتماعی نظارتی که بر اساس آنها موفقیت سیاست‌ها قضاوت می‌شوند، بپذیرند (Austin et al., 1998). یکی از این رهیافت هایی که می تواند در ایجاد آگاهی و توانمندسازی کشاورزان در استفاده از مدیریت تلفیقی آفات اثر بخش باشد، رهیافت مدرسه در مزرعه است. كاربرد این رهیافت نشان می دهد كه برنامه آموزشی مشاركتی و عمل گرای نهفته در آن، می تواند نقش مؤثری در افزایش دانش كشاورزان نسبت به ابعاد مختلف مدیریت تلفیقی آفات مزارع ایفا نماید و درك آنان را در زمینه بوم شناسی زراعی، چرخه زندگی آفات و دشمنان طبیعی این موجودات مضر ارتقا بخشد و نوآوری محلی را بر انگیزد (علی میرزایی و همکاران،1389).

در همین راستا، دوره­های آموزشی ترویجی مدیریت تلفیقی آفات خیار با رهیافت مدرسه در مزرعه از سال 1390 تا 1392 به صورت مستمر در استان لرستان برگزار شده است، این دوره ها در کل استان از جمله در شهرستان های خرم آباد، بروجرد، سلسله و دوره چگنی اجرا شده است؛ این دوره­ها به صورت تقسیم بندی کشاورزان در گروه های 20 تا 25 نفره در کلاس های آموزشی مدرسه در مزرعه برگزار شده است. مساله مهم این است، که دوره های آموزشی مدیریت تلفیقی آفات سبب آشنایی کشاورزان با مضرات سموم و کودهای شیمیایی می گردد و از طرفی آنان را با تولید محصول سالم آشنا می سازد این امر باعث کاهش مصرف آفت­کش­ها و سموم و در نتیجه حفظ محیط زیست و منابع طبیعی می­گردد و نتیجه آن، حرکت به سمت کشاورزی پایدار می باشد. از آنجا که برگزاری این دوره­ها در طول این مدت زمانی، هزینه بر و زمان بر بوده­ است و تا کنون هیچ مرجعی به بررسی نگرش، نیت و رفتار خیارکاران نسبت به مدیریت تلفیقی آفات نپرداخته است، در این تحقیق سعی شده که نگرش، نیت و رفتار خیارکاران شرکت کننده و غیرشرکت­کننده در دوره های آموزشی مدیریت تلفیقی آفات نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات، مورد بررسی قرار گیرد؛ به عبارت دیگر آیا این دوره­ها توانسته است در نگرش، نیت و رفتار خیارکاران در استفاده از مدیریت تلفیقی آفات تاثیر گذار باشد؟ این تحقیق به منظور جواب دهی به این سوال و سوالاتی شبیه به آن، طراحی و اجرا گردید.

3-1- اهمیت و ضرورت موضوع

     در هر هفته ۲۵ هزار تن سموم آفت كش در دنیا مصرف می شود، كه از این میزان، ۷۵ درصد آن توسط كشورهای توسعه یافته و ۲۵ درصد آن در كشورهای در حال توسعه مصرف می گردد، با این وجود، میزان آلودگی محصولات كشاورزی در كشورهای در حال توسعه ۱۳ برابر كشورهای توسعه یافته می باشد. به طور متوسط هر فرد سالانه نیم كیلوگرم سموم شیمیایی را  وارد بدن خود می كند (حیدری و افسری کهنه شهری، 1389). همچنین، استفاده جهانی از آفت کش­ها در ابتدای هزاره سوم  بیش از 5/2 میلیون تن در سال است. هزینه های جهانی آفت­کش­ها حدود 32 میلیارد دلار می باشد. پیامدهای منفی که در سلامت انسان­ها، کیفیت آب، تنوع زیستی و حیات وحش به خاطر استفاده آزادانه از مواد سمی و ورود آنها به محیط زیست ایجاد شده، به یک نگرانی مهم تبدیل گردیده است (Mancini and et al., 2008). استفاده بیش از حد و نامتعادل از كودهای شیمیایی در كشاورزی سبب افزایش هزینه­های تولید و وابستگی به نهاده های بیرونی و منابع انرژی از یك سو و كاهش بهره وری خاك، آلودگی آب­های سطحی و زیر زمینی و متعاقباً اثرات منفی بر سلامت انسانها و سایر موجودات از سوی دیگر گردیده است (ویسی و همکاران، 1389 ). همچنین استفاده بیش از 300 ترکیب شیمیایی خطرناک و مصنوعی نظیر آفت کش‌ها، کود های شیمیایی، علف کش‌ها که باعث اختلال در سیستم سلامتی انسان می‌شود از معایب کشاورزی کنونی است (ملک سعیدی و همکاران، 1389 ). در كشورهای در حال توسعه در مقایسه با كشورهای توسعه یافته به دلیل افزایش مصرف و در دسترس بودن انواع آفت كش­ها و علف­كش­ها، مسمومیت با این سموم نیز از میزان بروز بالایی برخوردار است. برای مثال تخمین زده شده است كه تنها در كشور چین مسمومیت با آفت­كش­ها سبب مرگ حدود 375000 نفر در سال می­شود و 1251 شهروند تایلندی در سال 2006 بر اثر استفاده از آفت كش­ها و علف كش­ها مسمومیت شغلی پیدا كرده­اند (گل زردی و همکاران، 1390). این امر به این دلیل رخ می دهد که تنها بخشی از آفت­کش­ها برای ارگانیسم هدف کاربرد دارد. باقی مانده آفات ممکن است بدون ضرر از بین برود، ولی اغلب آفت کش ها به وسیله آب، باد، خاک به مناطق و موجودات غیر هدف منتقل گردیده و بر سلامت جمعیت های انسانی و حیات وحش تاثیر می­گذارند. نگرانی های عمومی بیشتر از پسماندها از آنجایی عمیق تر می شود که با کمبود تحقیقات و دانش در مورد ترکیب پسماندهای آفت­کش­ها و صدها پسماند شیمیایی دیگر که در محیط وجود دارد، مواجه می باشد Dufour, 2001)). هر چند مضرات را نمی توان حذف نمود، اما می توان آن را کاهش داد (Pratap and Sharma, 2004).

محصولی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته شده است خیار می باشد. خیار یکی از مهمترین صیفی جاتی است که در استان لرستان کشت می شود. در واقع می توان گفت که خیار از نظر سطح زیر کشت، هفتمین محصول استان می باشد. سطح زیر کشت خیار در استان لرستان 12584 هکتار بوده و عملکرد آن 235500 کیلوگرم در هکتار و میزان تولید آن، 275208 تن در سال می باشد. این محصول در بین سایر صیفی جات استان، مقام نخست را به خود اختصاص داده است. نکته حائز اهمیت دیگر برای اننتخاب این محصول، مصرف تازه خوری آن می باشد. از آنجایی که این محصول به صورت تازه مصرف می گردد، وجود سم و کود شیمیایی غیر استاندارد در آن، تهدید جدی برای سلامت انسان محسوب می گردد. بنابراین با توجه به خسارات آفات و بیماری ها و بکارگیری بی رویه سموم و کودهای شیمیایی از نظر اقتصادی و سلامت جوامع انسانی و محیط زیست،  تولید محصول سالم ضرورت دارد که مطالعه مذکور انجام یافت.

1- Integrated Pest Management (IPM)

[2] -Farmer Field School (FFS)

دانلود پایان نامه ارشد : کنترل سرعت موتور القایی بدون حس‌گر سرعت

 ماشین‌های القایی نسبتاً ارزان و مقاوم هستند زیرا آن‌ها را می‌توان بدون حلقه‌های لغزان یا کموتاتور ساخت. این ماشین‌ها بصورت گسترده ای در کاربردهای صنعتی استفاده می‌شوند. بدین خاطر باید توجه بیشتری به کنترل موتور القایی برای شروع به کار ، ترمز کردن ، عملکرد چهار ناحیه ای و غیره نمود. کنترل حلقه باز ماشین با فرکانس متغیر ممکن است هنگامی که موتور عملکردی در گشتاور پایدار با

 

پایان نامه

 نیاز به تنظیم سرعت دارد، درایو با تغییر سرعت رضایت بخشی را ارائه دهد. اما زمانی که به یک درایو با پاسخ دینامیکی سریع و سرعت صحیح یا کنترل گشتاور نیاز است یک کنترل حلقه باز، رضایت بخش نیست. بنابراین نیاز است که موتور در مد حلقه بسته عمل کند. عملکرد دینامیکی سیستم درایو ماشین القایی روی عملکرد کلی سیستم اثر زیادی می‌گذارد. از آن جایی که کنترل موتور القایی یک مدل غیر خطی دارد، انجام آن، یک کار مشکل می‌باشد. چرا که متغیرهای رتور به ندرت قابل اندازه گیری هستند و پارامترهای آن تحت شرایط کار تغییر می‌کنند. برای کنترل سرعت موتور القایی از چندین تکنیک استفاده می‌شود.این طرح می‌تواند به دو گروه اصلی تقسیم بندی شود:

الف) کنترل اسکالر : یکی از اولین روش های کنترل ماشین های القایی، کنترل سرعت ولت بر هرتز            که آن را به عنوان یک روش اسکالر می‌شناسیم، می‌باشد که ماشین با نسبت ولتاژ به فرکانس ثابت ، به منظور ثابت نگه داشتن شار فاصله هوایی و تولید ماکزیمم حساسیت گشتاور ، تحریک می‌شود. این روش نسبتاً ساده است. اما نتایج رضایت بخشی برای کاربردهای با عملکرد سطح بالا ، به بار نمی‌آورد. این موضوع ناشی از این حقیقت است که در روش اسکالر یک کوپلینگ ذاتی بین گشتاور و شار فاصله هوایی وجود دارد و این امر موجب کندی پاسخ ماشین القایی می‌گردد.
ب) کنترل برداری یا کنترل جهت یابی میدان: برای غلبه بر محدودیت های روش کنترل اسکالر ، روش های جهت یابی میدان توسعه داده شدند. دراین روش متغیرها به یک چهارچوب مرجع انتقال داده می‌شوند که از نظر دینامیکی همانند کمیت های dc می‌گردند. کنترل مجزا بین شار و گشتاور این اجازه را می‌دهد که ماشین القایی به یک پاسخ گذرای سریع برسد. بنابراین جهت یابی میدان درایو ماشین القایی می‌تواند برای کاربردهای با عملکرد بالا جایی که به طور سنتی ماشین های dc استفاده می‌شدند، استفاده شود. طرح های بهتر از کنترل سنتی به یک حس گر سرعت برای عملکرد حلقه بسته نیاز دارد. حس گر سرعت چندین عیب از نقطه نظر درایو نظیر قیمت ، قابلیت اعتماد و ایمنی در مقابل نویز دارد. اخیراً دیدگاههای مختلف سرعت بدون حس گر در مقالات مختلف پیشنهاد شده است. اما به دلیل وجود متغیرهای متعدد و غیر خطی دینامیک موتور القایی ، تخمین سرعت روتور و شار بدون اندازه گیری متغیرهای مکانیکی هنوز نیز کاری مشکل می‌باشد.
در یک درایو موتور القایی سه قسمت عمده اصلی وجود دارد : یک موتور القایی ، یک دستگاه الکترونیک قدرت و یک کنترل کننده .

دانلود پایان نامه:مقایسه انتقال الکترون آنزیم کولین اکسیداز توسط سه نوع نانولوله کربنی

 

فصل اول

 

1-1 .آنزیم کولین اکسیداز

 

1-1-1. معرفی آنزیم

آنزیم کولین اکسیداز یکی از انواع آنزیم‌های اکسیدوردوکتاز است. اكسیدوردوكتازها، كه حدود 25% از آنزیم‌های شناخته شده را تشكیل می‌دهند، نقش مهمی در متابولیسم سلول‌های زنده ایفا می‌کنند. این گروه از آنزیم‌ها، شامل تمامی آنزیم‌هایی است كه واکنش‌های اكسیداسیون و احیاء را كاتالیز می‌کنند. از آنزیم‌های این گروه می‌توان به اكسیدازها، پراكسیدازها، دهیدروژنازها، كاتالاز و بسیاری از آنزیم‌های دیگر اشاره نمود [3]. اهمیت مطالعه اكسیـدوردوكتازها در ماهیت واکنش‌هایی است كه كاتـالیز می‌کنند. در واقع، به دلیل این که این آنزیم‌ها واکنش‌های دشواری، از قبیل اكسیداسیون و احیاء انتخابـی مولکول‌های آلی، را كاتالیز می‌کنند، در حوزه

 

پایان نامه

 محیطی اهمیت ویژه‌ای دارند. علاوه بر این، از آنجایی كه اكسیدوردوكتازها به طور گسترده‌ای در سنتز تركیبات آلی مورد استفاده قرار می‌گیرند، در داروسازی كاربرد دارند [4-5]. از میان اكسیدوردوكتازها، اكسیدازها به دلیل اینكه از اكسیژن به عنوان عـامل اكسنده استفاده می‌کنند و نیازی به کوفاکتور ندارند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. آنزیم کولین اکسیداز که در این رساله مورد بررسی قرار گرفته است یکی از انواع اکسیدازها است.

1-1-2. تاریخچه

آنزیم کولین اکسیداز اولین بار در سال 1933 توسط برنهایم[1] در بافت حیوانی کشف شد [6]. در میان بافت‌های حیوانی، کولین اکسیداز بیشتر در کبد موش یافت می‌شود. این فرم آنزیم در کلیه نیز یافت شد، ولی در خون و ماهیچه یا قلب دیده نشد [7]. کلی[2] در سال 1952 وجود گروه پروستتیک فلاوین آدنین دی نوکلئوتید FAD)) را در این آنزیم به اثبات رساند. با وجود این که نمونه‌های اولیه کولین اکسیداز از بافت‌های حیوانی با دشواری و ناخالصی بسیار زیاد استخراج شده بود، بعدها این آنزیم از گونه‌های ریز جانداران دیگری نیز به دست آمد، که از آن جمله می‌توان به استخراج آنزیم در سال 1977 از گونه آرتروباکتر[3] اشاره کرد [8].

1-1-3. واکنش آنزیمی

آنزیم کولین اکسیداز واکنش اکسایش کولین به گلایسین بتائین را کاتالیز می­کند. اولین بار در سال 1952 وجود گروه پروستتیک فلاوین آدنین دی نوکلئوتید (FAD) در این آنزیم به اثبات رسید. در واقع، آنزیم کولین اکسیداز با کمک گروه پروستتیک FAD خود، به صورت میانجی، سوبسترا را اکسید می‌کند. اکسایش کولین در دو مرحله انجام می‌گیرد؛ در مرحله اول با انتقال یون هیدرید ((H از کولین به اکسیژن مولکولی سوبسترا به محصول حد واسط ) بتائین آلدئید( تبدیل می‌شود. در مرحله بعد، بتائین آلدئید با انتقال دو الکترون دیگر محصول نهایی بتائین را تولید می‌کند. شمای کلی این واکنش در شکل زیر نشان داده شده است [9].

شکل 1-1. شمای واکنش اکسیداسیون دو مرحله‌ای کولین به گلایسین بتائین کاتالیز شده توسط آنزیم کولین اکسیداز

[1]-Bernheim

[2]-Kelli

[3]-Arthrobacter

پایان نامه دکترای:مقایسه سیر درمانی و پیش آگهی کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91

:

بیان مسئله: بیماری پورپورای ترومبوسیتوپنیک ایدیوپاتیک (ITP) یکی از شایع ترین بیماری های خونریزی دهنده در دوران کودکی است. در بیشتر موارد، بیماری با پتشی و پورپورای منتشر تظاهر می کند. به نظر می رسد علت بیماری تخریب پلاکت ها با واسطه سیستم ایمنی باشد. این بیماری می تواند خود محدود شونده باشد یا به سوی یک وضعیت مزمن پیشرفت نماید (1).

مطالعات نشان داده که میزان بروز آن در کودکان 4/6 مورد به ازای هر 100000 نفر در هر سال است (2 و 3). بیماری می تواند به صورت حاد یا مزمن باشد. وقتی بیش از 6 ماه تعداد پلاکت پایین بماند بیماری مزمن تلقی می شود. تحقیقات نشان داده که در ITP مزمن مبتلایان سن بالاتری داشته و شروع بیماری به صورت بی سر و صدا می باشد. 50-60% از مبتلایان به ITP سابقه عفونت وایرال را از 1-3

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 هفته قبل از ابتلا به ITP نشان می دهند و در هنگام بروز بیماری اکثرمبتلایان از علائم ویروسی پاک شده اند (4). این بیماری بیشتر در گروه سنی دو تا پنج سال مشاهده می شود ولی می تواند در تمام رده های سنی مشاهده شود (5).

درمان های متعددی در مورد این بیماری پیشنهاد شده که در مطالعات مختلف اثرات متفاوتی از آن ذکر شده است این درمان ها شامل درمان های دارویی (پردنیزولون، روگام، IVIG) و درمان جراحی (اسپلنکتومی) می باشد (4). تحقیقات متعددی در دهه های اخیر در مورد شیوع و تشخیص و درمان پورپورای ترمبوسیتوپنیک ایدیوپاتیک انجام شده ولی هنوز عرصه برای بررسی بیشتر و شناسایی فاکتورهای پیشگویی کننده ازمان آن باز می باشد. در مورد فاکتورهای مستعد کننده به بیماری مزمن در مطالعه های مختلف سن بالا و جنس مونث و شروع بی سر و صدای بیماری مطرح شده است (6 و 7). لذا هدف از این مطالعه بررسی سیر بیماری و پیش آگهی در بیماران مبتلا به ITP در بیمارستان کودکان شهر قم در سالهای 88 تا 91 بوده است.

 

اهداف پژوهش :

الف  اهدف اصلی طرح:

تعیین سیر درمانی و پیش آگهی کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91

 

ب- اهداف فرعی طرح:

  • تعیین توزیع جنسی کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91
  • تعیین توزیع سنی کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91
  • تعیین میزان ازمان در کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا91
  • تعیین میزان ازمان در کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91 بر اساس سن
  • تعیین میزان ازمان در کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91 بر اساس جنس
  • تعیین میزان ازمان در کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91 بر اساس نوع تظاهر اولیه بیماری
  • تعیین نحوه ی پاسخ به درمان در کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91 در روزهای 3 یا 5 شروع درمان
  • مقایسه نحوه ی پاسخ به درمان در کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91  براساس دریافت IVIG و IVIG + Methyl prednisolon
  • تعیین میزان ازمان در کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91 بر اساس تعداد پلاکت اولیه
  • تعیین میزان عوارض بیماری در کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91
  • تعیین میزان عوارض بیماری در کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91 بر اساس سن
  • تعیین میزان عوارض بیماری در کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91 بر اساس جنس
  • تعیین میزان عوارض بیماری در کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91 بر اساس تعداد پلاکت اولیه
  • تعیین طول دوره درمان کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91
  • تعیین توزیع کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91 بر اساس دریافت IVIG و IVIG + Methyl prednisolon
  • تعیین میزان درصد بهبودی در کودکان مبتلا به ITP در بیمارستان حضرت معصومه در سال 88 تا 91 پس از 6ماه و توزیع براساس سن وجنس
 
مداحی های محرم