پایان نامه ارشد: تاثیر نگرش سرمایه گذاران وعملکرد مقطعی در مدل ریسک چند عاملی شواهدی از بازار اوراق بهادار
موضوع رابطه بین ریسک و بازده و بررسی مدلهایی برای تبیین هرچه بهتر این رابطه، یکی از موضوعات پایهای مطالعات مالی در چند دهه گذشته بوده است. مطالعات افرادی چون مارکویتز، فاما و فرنچ و کارهارت نشان دهنده اهمیت این موضوع مطالعه است. با همه این فعالیتها، موضوعی که از دید مطالعات کلاسیک پوشیده ماند نقش فعالین بازار سرمایه در قیمتگذاری داراییهای مالی است. بدین جهت
در راستای بررسی عوامل رفتاری موثر بر فعالین بازار سرمایه و به تبع آن ارزشگذاری داراییهای مالی، محققان عرصه روانشناسی و علوم رفتاری پا به محیط مطالعاتی علوم مالی و بخصوص بازار سرمایه گذاشتند. نتیجه این همکاری شاخهای جدید از علوم مالی به نام مالی رفتاری است. مطالعات گستردهای برای بررسی اثرات رفتاری سرمایهگذاران انجام شد. یکی از این عوامل عامل نگرش سرمایهگذاران (Sentiment) میباشد که به بررسی دیدگاه سرمایهگذاران و خوشبینی و بدبینی آنها نسبت به بازار میپردازد. در تحقیق پیش رو، به بررسی نقش این عامل در بازار سرمایه ایران میپردازیم.
1-2. بیان مسئله
دیدگاه سنتی بازده سهام بر این اصل استوار بود که تغییرات قیمت سهام به تغییرات در بنیانهای اقتصادی و عملکردی شرکت وابسته است. اگر اطلاعاتی که برای استفاده در ارزشگذاری استفاده
میشوند پیچیده و درک و بررسی آن به دشواری صورت گیرد، فرآیند ارزشگذاری داراییها را برای سرمایهگذاران دشوار میکنند. از سویی دیگر اطلاعات پیچیده موجب میشود آربیتراژگران و سفتهبازان که نقش مهمی در نزدیک ساختن قیمت بازار به ارزش ذاتی سهام بازی میکنند، دچار خطا شده و همین امر باعث فاصله گرفتن ارزش ذاتی و قیمت بازار از هم شود. مطالعات انجام شده نشان دهنده این نکته است که با بالا رفتن سطح عدم شفافیت شرکتها، سرمایهگذاران بازده بالاتری را طلب میکنند. در واقع با بالاتر رفتن میزان عدم شفافیت اطلاعاتی، سرمایه گذاران هرچه بیشتر بر برداشتهای ذهنی خود از بازار و سهام تکیه میکنند. در زمانی که بازار با رشد قیمتها مواجه است، این رشد را ماندگار برآورد کرده و براساس این فرض به خرید سهام اقدام میکنند. این دیدگاه علاوه بر بازار، بر سهام هم به طور جداگانه تاثیر میگذارد به نحوی که سهامی که در گذشته عملکرد خوبی داشتهاند و از طرفی به دلیل پیچیدگی اطلاعاتی جهت تحلیل تحلیلگران، دشواریهایی را به همراه دارند اغلب انتظارات عملکرد خوب از آنان بالاتر میباشد. اگر تعداد اوراقی که چنین خصوصیاتی دارا هستند در بازار زیاد بوده و نتوان ریسک آنها را بوسیله متنوعسازی کاهش داد، این انتظار را داریم که این اوراق نسبت به نگرش بازار واکنشهای شدیدتری نشان دهند. از طرفی اگر این دسته از ریسکها قابل تنوعبخشی باشند انتظار میرود صرف ریسک شرکتهای با شفافیت کمتر در مقابل شرکتهای با ساختار ریسک مشابه قابل شناسایی و قیاس باشند. مطالعات اخیر بیان کننده رابطهای قوی میان عدم شفافیت سهام و حساسیت به نگرش سرمایهگذاران در سطح مدلهای دو و چند عاملی ریسک هستند.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 01:07:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |