پایان نامه ارشد: تغییرات قابلیت آنتی اکسیدانی و زنده مانی دو نوع باکتری پروبیوتیک در طی نگهداری ماست کم چرب
جمعه 99/10/26
1-1- اهمیت غذای علمگرا
یکی از نقشهای اصلی و ابتدائی رژیم غذائی، در کنار احساس سیری مصرف کننده و لذت او، تامین مقادیر کافی از مواد مغذی جهت رفع نیازمندی های متابولیکی بدن است. نتایج تحقیقات اخیر به خوبی نشان دادهاند که صرف نظر از تامین نیازمندی های تغذیهای، رژیم غذائی بسیاری از عملکردهای فیزیولوژیکی را تعدیل و تنظیم نموده و نقش اساسی در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماریها دارد. اصطلاح غذای عملگر برای اولین بار در دههی 1980 در ژاپن مطرح گردید که به معنای غذاهائی با کاربردهای سلامتی بخش ویژه میباشد (گرانتو و همکاران، 2010). طبق تعریف جهانی، غذاهایعملگر، مواد غذائییا ترکیبات مغذی را توصیف میکند که هضم آنها با تغییرات فیزیولوژیکی قابل توجه در بدن همراه است و این اثرات از نقش آنها به عنوان مواد مغذی کاملاً مجزا و مشخص است (سازمان خوار و بار جهانی[1]،2004).
تمامی مواد غذائی در سطوح فیزیولوژیکی عملگر میباشند چرا که مواد مغذی و سایر اجزای مورد نیاز برای تامین انرژی، رشد یا بقای فرآیندهای حیاتی را تامین مینمایند. اما مواد غذائی عملگر در کنار تمامی این ویژگیها، فواید سلامتی بخش زیادی را اعمال مینمایند که ممکن است خطرات برخی بیماریها را کاهش یا سلامتی را بهبود بخشند. مواد غذائی عملگر شامل غذاهای سنتی و متداول، غذاهای اصلاح شده (غنی شده، تقویت شده یا بهبود یافته)، غذاهای پزشکییا غذاهای با کاربرد رژیمی ویژه میباشند (انجمن تغذیه آمریکا[2]، 2009). به دلیل افزایش امید به زندگی و در کنار آن افزایش هزینههای درمان، جوامع با چالشهائی رو به رو شدهاند که برای حل آن بایستی از تکنولوژیهای جدید یا یافتههای علمی بهره جویند و به این ترتیب اصلاحاتی در سبک زندگی مردم صورت میگیرد (کاواک و جوکز،2001)[3]. پیشرفتهای صورت گرفته در علوم غذائی، صنعت غذا را قادر ساخته است که با استفاده از تکنیکهای موثر ساختار فیزیکی و ترکیب شیمیائی محصولات غذائی را بهبود بخشند و به این ترتیب مواد غذائی عملگری طراحی شوند که صرف نظر از ویژگیهای تغذیهای جنبههای دیگری را نیز تامین نمایند (بهرنز و همکاران،2001)[4]. طبق تعریف دیگر، مواد غذائی عملگر به غذاهائی گفته میشود که حاوی 1 یا چند ترکیب دارای عملکردهای مهم و حیاتی در بدن موجود زنده میباشند و رفاه و سلامت اجتماعی را به طور چشمگیریبهبود میبخشند. این غذاها هم چنین خطر ابتلا به بیماریهائی از قبیل دیابت، سرطان، پوکی استخوان و بیماریهای قلبی عروقی از کاهش میدهند (آریهارا و همکاران،2004)[5]. چنین مواد غذائی عموماً شامل یک یا تعداد بیشتری ترکیب مفید از قبیل پروبیوتیک، پریبیوتیک، پلی فنولهای آنتی اکسیدان و استرولها، کارتنوئیدها و سایر ترکیبات میباشند (گرانتو و همکاران،2010)[6].
در بین مواد غذائی که اخیراً در حوزهی مواد غذائی عملگر مطرح و جهت کاربردهای صنعتی و تکنولوژیکی مورد توجه قرار گرفتهاند، میتوان به غذاهای حاوی سویههای پروبیوتیک اشاره کرد (لورنز- هوتینگ و ویلجوئن و2001)[7]. صنعت لبنیات ارتباط قوی با پروبیوتیکها داشته و حدود 33% از کل بازار جهانی غذای عملگر را به خود اختصاص داده است و در این بین سهم مواد غذائی بر پایهی غلات 22% میباشد. سرانهی مصرف ماست در سالهای اخیر شدیداً افزایش یافته است چرا که بسیاری از مصرف کنندگان از اثرات سلامتی بخش این فرآوردهی لبنی به خوبی مطلع هستند (هکمات و رید،2006)[8].
2-1- پروبیوتیک
اصطلاح پروبیوتیک متشکل از دو واژهییونانی به معنای ” حیات بخش[1]” میباشد که برای توصیف و نامگذاری باکتریهای دارای اثرات مفید بر انسان و حیوانات مورد استفاده قرار گرفته است. منشاء مشاهدات اولیه در زمینه نقش مثبت برخی باکتریها به الی متچنیکوف[2] نسبت داده شده است. وی در روسیه به دنیا آمد و برندهی جایزهی نوبل در ابتدای قرن اخیر بود. او پیشنهاد داده است که
” وابستگی فلور میکروبی روده به مواد غذائی این امکان را فراهم می سازد که فلور میکروبی بدنمان را اصلاح و ریزسازوارههای مضر را با انواع مفید جایگزین سازیم”(متچینکوف، 1907) [3]. وی هم چنین افزایش طول عمر کشاورزان بلغار را به مصرف مداوم محصولات لبنی نسبت داد. در همین زمان دانشمند دیگری به نام هنری تایزیر، متخصص اطفال، مشاهده کرد، مدفوع کودکان مبتلا به اسهال حاوی تعداد کمی باکتریهای ویژه با ظاهر Yشکل است(تایزیر، 1906)[4]در مقابل تعداد این باکتریها در کودکان سالم بسیار بالاست. او پیشنهاد کرد این باکتریها می توانند برای بیماران مبتلا به اسهال تجویز گردند تا بخشی از فلور میکروبی سلامتی بخش دستگاه گوارش آنها بازیابی شود.
در حال حاضر کاربرد اصطلاح پروبیوتیک به مواد غذائی محدود میشود که دارای ارگانیسمهای زنده میباشند(تیسر،1906). طبق تعریف دیگر مواد غذائی پروبیوتیک به موادی گفته میشود که حاوی مقادیر کافی از باکتریهای پروبیوتیک جهت اعمال اثرات مفید باشند. متداولترین تعریف برای پروبیوتیکها که توسط سازمان جهانی غذا ارائه گردیده است به این صورت است که «پروبیوتیکها ریزسازوارههای زندهای میباشند که در مقادیر مشخص جهت اعمال اثرات سلامتی بخش در میزبان تجویز میگردند» (سازمان غذا و دارو، 2006).
هدف اصلی استفاده از پروبیوتیکها بهوجود آوردن رابطهای سودمند میان میکروارگانیسمهای مفید، میکروفلور اندامهای گوارشی و محیط آنهاست. جهت استفاده از پروبیوتیکها در مواد غذائی، میکروارگانیسمهای انتخاب شده نه تنها بایستی حین عبور از دستگاه هاضمه زنده بمانند بلکه بایستی قادر به تکثیر در دستگاه معدی رودی نیز باشند. این بدان معناست که این سویهها بایستی به شیرههای گوارشی مقاوم بوده و قادر به رشد در حضور صفرا در روده باشند (کلین و همکاران،1998)[5].
اگرچه سویه های مختلفی از باکتریهای اسید لاکتیک به عنوان پروبیوتیک مطرح و میتوانند مورد بهره برداری قرار بگیرند، اما تنها تعداد کمی از این باکتریها استانداردهای جهانی را دارا بوده و بسیاری از آنها به اسیدیتهی بالای معده و صفرای موجود در روده حساسند و در مسیر دستگاه گوارش میمیرند (هکمات ورید،2006). بسیاری از محصولات پروبیوتیک موجود در بازار حاوی گونههای لاکتو باسیلوس و بیفیدوباکتریوم میباشند که جزء مهمترین گونههای گرم مثبتی میباشند که در حال حاضر به عنوان پروبیوتیک مطرح میباشند (سازمان جهانی خواربار و کشاورزی/ سازمان بهداشت جهانی[6]، 2004). گونههای مختلفی از ریزسازوارههای پروبیوتیک در صنعت غذا مورد استفاده قرار گرفتهاند که از آن جمله میتوان به لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتو باسیلوس کازئی، لاکتوباسیلوس جهنسونی، لاکتوباسیلوس رامنسوس، لاکتوباسیلوس ترموفیلوس، لاکتوباسیلوس روتری، لاکتوباسیلوس دلبروکی زیر شاخه بولگاریکوس ،بیفیدوباکتریوم بیفیدوم، بیفیدوباکتریوم لونگوم، بیفیدوباکتریوم برویس، بیفیدوباکتریوم اینفنتیس و بیفیدوباکتریوم انیمالیس اشاره کرد (کنور، 1998)[7]. در این بین لاکتوباسیلوس دلبروکی زیر شاخه دلبروکیو استرپتوکوکوس ترموفیلوس به طور سنتی در آماده سازی ماست، ماستهای منجمد و برخی دسرها مورد استفاده قرار میگیرند (سنوک،2009)[8]. در جدول 1-1 میکروارگانیسمهای مورد استفاده به عنوان پروبیوتیک نشان داده شده است.
ریزسازوارههای پروبیوتیکی غیر لاکتیکی به ویژه در داروسازی و محصولات حیوانی مورد استفاده قرار میگیرند. باکتریهای دیگری نیز جهت ارزیابی فعالیت پروبیوتیکی خود مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. اینکه آیا باکتریهای موجود در استارتر ماست را میتوان جزء گونههای پروبیوتیک در نظر گرفت یا خیر، هنوز جایبحث دارد (پستکا و همکاران،2001)[1]. اگر چه این باکتریها هضم لاکتوز را بهبود بخشیده و ایمنی را بهبود میبخشند، اما نسبت به شرایط موجود در دستگاه گوارش حساس بوده و زنده نمیمانند.
1-2-1- مهمترین ویژگیهای پروبیوتیکها جهت مصارف غذائی
برای اینکه یک سویه به عنوان پروبیوتیک در صنعت مورد استفاده قرار بگیرد و مصرف آن اثرات سلامتی بخش برای انسان در بر داشته باشد بایستییک سری ویژگیهائی داشته باشد که مهم ترین آنها عبارتند از :
- مقاومت به اسید و صفرا
– اتصال به سلولهای اپتلیال دستگاه معده ای-روده ای
- تولید اجزا و ترکیبات ضد میکروبی از قبیل باکتریوسینها
- رشد مناسب
-اثرات مفید روی سلامت انسان
-غیرپاتوژن بودن و GRAS بودن آنها
- کاربرد راحت در فرآورده
- مقاومت به شرایط فیزیکوشیمیائی در حین فرآیند(پستکا و همکاران، 2001)
2-2-1- ویژگیهای سلامت بخش پروبیوتیک ها
خواص سلامت بخش پروبیوتیک ها بر انسان در شرایط درون زیست یا براساس آزمایشهای انجام شده در شرایط شبیه سازی (شرایط برون زیست) و مطالعات انجام شده بر روی حیوانات به اثبات رسیده است (مومبلی و گیسموندو، 2000)[1]. اثرات سلامت بخش پروبیوتیکها ممکن است ناشی از فعالیت و حضور سلولهای زنده، حضور سلولهای مرده یا حتی قسمتهایی از دیواره سلولی و سیتوپلاسم، متابولیتهای ترشح شده آنها و یا تمامی موارد یاد شده باشد.
مهم ترین اثرات سلامت بخش پروبیوتیک ها عبارتند از :
-خواص ضد جهشی و ضد سرطانی
-جلوگیری از عفونت ها
- تحریک،تقویت و تنظیم سیستم ایمنی
- کاهش کلسترول سرم خون
- بهبود عدم تحمل لاکتوز
- بهبود حساسیت یا آلرژی(مومبلی و گیسموندو، 2000).
مهم ترین مکانیسم های عمل پروبیوتیک ها در جلوگیری از سرطان و جهش عبارت است از :
اتصال ترکیبات جهشزا و سرطانزا به سلول باکتری و ممانعت از جذب آنها توسط بدن
جذب و تجزبه ترکیبات جهش زا و سرطان زا
کاهش فعالیت آنزیمهای مدفوعی با ممانعت از تبدیل ترکیبات پیشساز به ترکیبات جهش زا
مهار باکتریهای مضر
تحریک و تقویت سیستم ایمنی بدن
اثرات سلامتیبخش متابولیتهای ترشح شده پروبیوتیک ها
[1]- Mombelli & Gismondo, 2000
[1]- Pestka et al., 2001
[1]- For life
[2]- Eli Metchnikoff
[3]- Metchnikoff, 1907
[4]_ Tissier, 1906
[5]- Klein et al., 1998
[6]- Food and Agriculture Organization/ World Health Organization (FAO/WHO)
[7]- Knorr, 1998
[8]- Senoc, 2009
[1]- Food and Agriculture Organization
[2]- American Dietetic Association
[3]- Kwak & Jukes, 2001
[4]- Behrens et al., 2001
[5]- Arihara et al., 2004
[6] – Granato et al., 2010(a)
[7]- Lourens-Hattingh & Viljoen, 2001
[8]- Hekmat & Reid, 2006
پایان نامه ارشد: رابطه بین هوش معنوی و شادکامی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان کارخانه قند اقلید
جمعه 99/10/26
بیش از یک قرن است که تفکر غالب مدیریت بر این محور چرخیده است و می چرخد که تمامی تلاش های سازمان باید در جهت بهبود مستمر باشد. همزمان با اوج گیری نهضت مشتری مداری و ظهور زوایای جدید در مطالعات مدیریتی، مفهوم رفتار شهروندی سازمانی نیز در مطالعات مربوط به سازمان مد نظر قرار گرفته است؛ مبنی بر اینكه که نگرش ها و رفتارهای کارکنان می تواند تاثیری مثبت و یا منفی بر کیفیت خدمات داشته باشد. در مکاتب اولیه مدیریت، افراد با رفتارهایی ارزیابی می شدند كه در شرح شغل و شرایط احراز، از شاغل انتظار می رفت ولی امروزه رفتارهایی فراتر از آن ها مد نظر قرار گرفته است. این رفتارها با مفاهیم رفتارهای پیش اجتماعی، رفتارهای فرانقشی، عملكرد زمینه ای، رفتارهای خودجوش و یا رفتار شهروندی سازمانی مدنظر قرار گرفته اند. امروزه این رفتارها جزء جدایی ناپذیری در مدیریت عملكرد محسوب شده و در جنبه های مختلف سازمانی وارد شده اند(بریف[1]، 2010). بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش معنوی و شادکامی با رفتار شهروندی سازمانی انجام می گیرد.
2-1- بیان مسئله
در نظام بوروکراتیک تمام تلاش مدیران در جهت کسب کارایی بیشتر با حفظ سلسله مراتب هرمی سازمان بوده است. به همین جهت مناسبات سطحی و غیرقابل اطمینان بین افراد وجود دارد. اما در نظام ارزشی انسانی و دمکراتیک مناسباتی درست و قابل اطمینان در میان مردم به وجود می آید. در چنین محیطی به سازمان و اعضای آن فرصت داده می شود که تا حد توان پیش روند. بر این اساس توجه به شهروندان در نظام ارزشی دمکراتیک رو به افزایش است. اکنون که اهمیت شهروندان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان درک شده است، رفتار آنها هم می تواند بسیار با اهمیت تلقی شود و از این روست که محققان زیادی به تجزیه و تحلیل رفتار شهروندی پرداخته اند(اسلامی و سیار، 1386).
از مفاهیمی که در دنیای سازمانی امروز اهمیت زیادی پیدا کرده و نقش ویژه ای در پیشرفت و بهبود سازمانی دارد، بحث رفتار شهروندی سازمانی است. مفهوم رفتار شهروندی سازمانی اولین بار توسط بیتمن و ارگان (1980؛ به نقل اسلامی و سیار، 1386) به دنیای علم ارائه شد. تحقیقات اولیه ای که در زمینه رفتار شهروندی سازمانی انجام گرفت بیشتر برای شناسایی مسئولیت ها و یا رفتارهایی بود که کارکنان در سازمان داشتند، اما اغلب نادیده گرفته می شد. این رفتارها با وجود اینکه در ارزیابی های سنتی عملکرد شغلی به طور ناقص اندازه گیری می شدند و یا حتی گاهی اوقات مورد غفلت قرار می گرفتند، اما در بهبود اثربخشی سازمانی مؤثر بودند. این اعمال را که در محل کار اتفاق می افتند این گونه تعریف می کنند: “مجموعه ای از رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که بخشی از وظایف رسمی فرد نیستند،
اما با این وجود توسط وی انجام و باعث بهبود مؤثر وظایف و نقش های سازمان می شوند”. با توجه به این تعریف، از انسان به عنوان شهروند سازمانی انتظار می رود كه بیش از الزامات نقش خود و فراتر از وظایف رسمی، در خدمت اهداف سازمان فعالیت کند. به عبارت دیگر، ساختار رفتار شهروندی سازمانی به دنبال شناسایی، اداره و ارزیابی رفتارهای فرانقش کارکنانی است که در سازمان فعالیت می کنند و در اثر این رفتارهای آنان اثربخشی سازمانی بهبود می یابد(اپل بام و همکاران ، 2004؛ به نقل از اسلامی و سیار، 1386).
نتایج تحقیقات نشان داده است که عوامل چندی می توانند در بروز این رفتارها نقش داشته باشند. لذا، در این تحقیق به نقش احتمالی دو عامل هوش معنوی (SQ) و شادکامی پرداخته می شود. امروزه اهمیت استفاده از افراد با ویژگیهای خاص ذهنی و مهارتی بسیار پررنگ تر شده است. تلاش سازمانها همیشه انتخاب و استخدام افراد موفق، باهوش، باپتانسیل ها و توانایی های بالاتر بوده است. به همین دلیل هنگامی که مفهوم بهره هوشی(IQ) در اوایل قرن بیستم مطرح شد، نظر بسیاری را به خود جلب کرد. ولی در سازمان ها، بعضی از افرادی که بهره هوشی بالاتری داشتند، هنگام برقراری روابط اجتماعی با مشتریان یا هنگام کار گروهی با مشکل روبرو می شدند در حالی که برخی از افرادی که بهره هوشی پایین تری داشتند نه فقط در چنین موقعیت هایی بهتر عمل می کردند بلکه در زندگی و کسب و کار نیز بسیار موفق بودند. جستجوی محققین برای یافتن این برتری به ارائه هوش هیجانی(EQ) انجامید. هوش هیجانی کمک می کند افراد در روابط اجتماعی و خانوادگی خود موفقتر بوده و در هر موقعیتی بهترین رفتار و عکس العمل را داشته باشند اما هنوز ابهامات و فضاهای تکمیل نشده ای در مجموعه هوش انسانی وجود داشت رفتارهایی که بهره هوشی و هوش هیجانی قادر به پاسخگویی به آنها نبوده اند. لذا، سازمان های امروز به دنبال افرادی هستند که مهارتها و توانایی های فراتر از بهره هوشی و هوش هیجانی دارند، کسانی که کنجکاوی سیری ناپذیری دارند و همیشه به دنبال پاسخ پرسش های اساسی در زندگی خود هستند. کسانی که تغییرات آنها را نگران نمیکند بلکه در هر تغییری به دنبال فرصت جدیدی میگردند. نگرشی که امروزه در کنار بهره هوشی و هوش هیجانی مطرح شده است، مبحث هوش معنوی است که در مورد کارکنان سازمان و در زمینه مدیریت و توسعه فردی مورد توجه قرار می گیرد(کامکار،1386).
هوش معنوی، هوشی است که با کمک آن فرد به عمیق ترین معانی، ارزشها، اهداف و بالاترین انگیزشهای خود دست مییابد. هوش معنوی درواقع هوش اخلاقی فرد است که به وی توانایی درونی برای تشخیص درست از خطا را میدهد. به بیان دیگر با کمک آن خوب بودن، حقیقت، زیبایی و دگرخواهی را در زندگی به کار میگیرد(زوهر و مارشال، 2000).
آنچه در مجموعه هوش های انسانی قابل توجه است این است که هوش معنوی نه فقط تصویر هوش انسانی را کامل میکند بلکه بهره هوشی و هوش هیجانی فرد را نیز مدیریت کرده و به وی کمک می کند تا بهترین استفاده را از بهره هوشی و هوش هیجانی خود داشته باشد. از این رو به نظر می رسد، در دنیای کسب و کار، سازمانی که نیروهای آن از هوش معنوی بالا برخوردارند، فضای مثبت و سازنده ای دارد و علیرغم بحث هایی كه در تبادل افكار و خواسته ها صورت می گیرد، حس احترام بالایی بین افراد وجود دارد و هر كس آماده است كه در شرایط مورد نیاز، به كمك دیگران برود. بدیهی است چنین سازمانی مستقیم به سوی موفقیت پیش میرود، موفقیتی كه نتیجه اش تنها به سود سهامداران نیست، بلكه تك تك افراد سازمان همانطور كه در رسیدن به این موفقیت نقش دارند، از آن سود خواهند برند(کامکار،1386).
از طرف دیگر این چنین انتظار می رود، شادکامی که بیانگر سلامت روانشناختی است، بتواند نقش معنی داری در بروز رفتارهای شهروندی سازمانی از طرف کارکنان را، به دنبال داشته باشد. پیشرفتهای سریع فناوری و اطلاع رسانی، علیرغم مزایای فراوان، خلاهایی را برای انسان معاصر به وجود آورده است. موج فزاینده افسردگی، پایین آمدن سن خودکشی، افزایش طلاق و بزهکاری بسیاری از مشکلات روحی ـ اجتماعی دیگر واقعیت های انکار ناپذیری هستند که نشان می دهند گویا شادی از جوامع بشری رخت بربسته است(آرگایل، 1987؛ ترجمه: گوهری نارکی و همکاران، 1382)
شادکامی و نشاط به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تاثیرات عمده ای که بر شکل گیری شخصیت آدمی و در یک کلام مجموعه زندگی انسان دارد، همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از مهم ترین نکاتی که در این زمینه مطرح است، چگونگی حصول شادکامی، تقویت آن و عوامل تاثیرگذار بر دستیابی به این نیاز حیاتی است. شادکامی که هدف مشترک افراد است و همه برای رسیدن به آن تلاش می کنند ارزشیابی افراد از خود و زندگی شان است. این ارزشیابی ها ممکن است جنبه ی شناختی داشته باشد مانند قضاوت هایی که در مورد خشنودی از زندگی صورت می گیرد و یا جنبه ی عاطفی که شامل خلق و هیجاناتی است که در واکنش به رویدادهای زندگی ظاهر می شود. بنابراین، شادکامی شامل مولفه های خشنودی، رضایت از زندگی، عدم خلق و هیجان های منفی از جمله اضطراب و افسردگی است(مرادی، جعفری و عابدی، 1384).
از طرفی، افرادی كه اعتقادات مذهبی قویتری دارند، میزان پایینتری از هیجانات منفی و افسردگی را تجربه، از حمایت اجتماعی بالاتر و اضطراب كمتری برخوردار و در نهایت احساس شادمانی بیشتری در زندگی خود دارند. مذهب، بسیاری از نیازهای اساسی انسان را برآورده میكند و خلاءهای اخلاقی، عاطفی و معنوی او را پر میكند، امید و قدرت را در فرد تحكیم نموده و خصوصیات اخلاقی، معنوی را در فرد و اجتماعات استحكام داده، پایگاه بسیار محكمی برای انسان در برابر مشكلات و مصائب و محرومیتهای زندگی ایجاد میكند. از آنجایی که معنویت یکی از نیازهای درونی انسان بوده و برخی صاحب نظران، آن را متضمن بالاترین سطوح زمینه های رشد شناختی- اخلاقی و تلاش همواره آدمی برای معنا بخشیدن به زندگی و پاسخ به چراهای زندگی می دانند، همچنین، ه عنوان توانایی تجربه شده ای به حساب می آید که به افراد امکان دستیابی به دانش و فهم بیشتر را می دهد و زمینه را برای رسیدن به کمال و ترقی در زندگی فراهم می سازد، بنابراین می تواند در شادی و روحیه بالای افراد نقش پر رنگی داشته باشد(ساغروانی، 1388).
به طوركلی مذهب و داشتن نگرش مذهبی به عنوان یكی از عوامل مؤثر بر شادمانی افراد شناخته شده است. باور به اینكه خدایی هست، كه موقعیتها را كنترل میكند و ناظر بر بندگان خویش است، تا حد زیادی اضطراب را كاهش میدهد. به طوری كه اغلب افراد مؤمن، رابطة خود با خداوند را مانند یك دوست بسیار صمیمی، توصیف میكنند و معتقدند كه میتوان از طریق توسل به خداوند، موقعیتهای غیرقابل كنترل را به طریقی كنترل نمود. به نظر میرسد، جهتگیری مذهبی میتواند موجب احساس شادكامی گردد. در واقع، رابطة شخصی با وجودی برتر، سبب چشم انداز مثبتی در زندگی میشود(مظفری و هادیان فرد، 1384). بنابراین این تحقیق به دنبال آن است تا مشخص کند که آیا بین هوش معنوی و شادکامی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه ای وجود دارد؟
1- organizational citizenship behavior
2-Bateman & Organ
[3]-Appelbaum, Bartolomucci, Beaumier, Girard, Corrigan& Boulanger
[4]-Spiritual Quotient
[5]-happiness
[6] -Intelligence Quotient
[7]- Emotional Quotient
[8]- Zohar & Marshal
[9] – Argyle
[1]- Brief
پایان نامه ارشد: رابطه بین هوش هیجانی و معنوی و اجتماعی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد
جمعه 99/10/26
در بیان مساله به جهت توصیف و توجیه موضوع پژوهش در ابتدا به بیان توضیحاتی در مورد متغیر ملاک پرداخته شده است. همچنین توضیحاتی در مورد اهمیت هوش و مطرح شدن سازه های جدید هوش در سالهای اخیر اشاره شده .همچنین در بیان مساله ، رابطه متغیر ملاک با متغیر های پیش بین به چالش می کشد و کسانی که تاکنون در این رابطه تحقیق کرده اند و در جامعه ما نیز چگونه به صورت مساله در آمده است و چرا این روش انتخاب شده ، پرداخته شده است.
2-1- بیان مسأله
در چند سال اخیر روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که فقط هوشبهر نیست که درافزایش کیفیت زندگی یا بهزیستی روانشناختی تاثیر دارد بلکه هوش حیطه گسترده تری دارد و عوامل بیشتری را پوشش می دهد. در این پژوهش ما به دنبال بررسی رابطه برخی از این عوامل با بهزیستی روانشناختی افراد هستیم.
یکی از مفاهیم اصلی مدل سلامت ، بهزیستی است. اصولا از دیرباز ، رویکردی که در تعریف بهزیستی وجود داشته است رویکرد مبتنی بر لذت گرایی بوده است که منظور از آن به حداکثر رساندن لذت و به حداقل رساندن درد است.اما این سوال نیز مطرح بوده که آیا مولفه های هوش بخصوص هوش هیجانی و هوش اجتماعی رابطه ای با بهزیستی روانشناختی و افزایش کیفیت زندگی افراد دارد یا خیر. بحث بهزیستی روانشناختی از زمانی شروع شد که فیلسوفان لذتگرای یونانی اولین بار به این نتیجه رسیدند که زندگی هر چه با لذت آمیختهتر، بهتر. بعدها روانشناسان قرن بیستم تعریفی از سلامت روان ارائه دادند.واکنون که در چند دهه اخیر سازه های جدید هوش مطرح است ، طبق تعریف هایی که از سازه های هوش مطرح شده و تحقیقات داخلی و خارجی که انجام شده (فصل دوم)، روانشناسان به دنبال رسیدن به جواب این سوال هستند که کسانی که هوش هیجانی و اجتماعی و معنوی بهتری نسبت به دیگران دارند ، آیا بهزیستی بهتری هم دارند؟ و از کیفیت زندگی بهتر برخوردار هستند؟
موضوعاتی که در تحقیقات گذشته مورد پژوهش قرار گرفته، ارتباط بین هوش هیجانی با بهزیستی روانشناختی بوده و یا ارتباط هوش معنوی و هوش اجتماعی با بهزیستی روانشناختی بوده است . اما تا کنون پژوهشی که ارتباط هر سه متغیر را با بهزیستی روانشناختی مورد بررسی قرار دهد،انجام نشده است. این مسئله زمینه ای را فراهم می کند تا با دستیابی به نتایج مشاهده شود که هوش هیجانی و هوش معنوی و اجتماعی تا چه اندازه با افزایش کیفیت زندگی رابطه دارد.
بهزیستی روانشناختی به عنوان یکی از مولفه های اصلی سلامت عمومی و رضا مندی در خلال دو دهه گذشته توجه بسیاری از روانشناسان و محققان را به خود جلب کرده است و پژوهشهای گسترده ای در این رابطه رصورت گرفته است.( برگر[1]، 2001).
همزمان با رشد و گسترش جنبش مثبت نگر در دهه اخیر سلیگمن ،استین ، بارک و پترسون (2005)،روی آورد سنجش کنش وری های مثبت ،تجربه های مثبت و نیرومندی های سازش یافته انسانی مانند: رضایتمندی از زندگی ، بالا رفتن امید به زندگی، خوش بینی ، پذیرش خود ،روابط مثبت با دیگران، تسلط به محیط زندگی و رشد فردی و غیره به طور فزاینده ای در حال گسترش است. که بهزیستی روانشناختی از جمله سازه هایی است که اکنون بیشتر مورد توجه قرار گرفته و اهمیت ویژه ای دارد.
همچنین در تحقیقاتی که مارتین(2003). کازاریا (2004). پیپ و مارتین ، (2006). انجام دادند در رابطه بین سبکهای زندگی و بهزیستی روانشناختی نشان داده اند که رابطه معناداری بین هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. و از آنجایی که این سوال همواره مطرح بوده است که چه کسانی با چه امکانات یا توانایی هایی احساس بهزیستی بیشتری دارند ضمن اینکه تثبیت این موضوع در داخل کشور و وجود رابطه ، بررسی های بیشتر در جهت افزایش کیفیت زندگی افراد و ارتقاء سلامت روانی جامعه را می طلبد.
3-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بنابراین مطالعات و پژوهشهای بیشتر نیاز است تا اهمیت هوش هیجانی ، هوش معنوی و هوش اجتماعی در زندگی افراد آشکار و با نتایج آشکار از این تحقیق صحت این موضوع مد نظر قرار گیرد.در این تحقیق با بررسی رابطه بین هوش هیجانی و اجتماعی و معنوی با بهزیستی روانشناختی و پیش بینی های انجام شده و نشان دادن نتایج می توان به این آگاهی رسید که تقویت هوش هیجانی و معنوی و اجتماعی تا چه اندازه می تواند در ارتقاء کیفیت زندگی افراد تاثیر بسزایی داشته باشد . که با پیگیری تحقیقات در زمینه این سازه های جدید از سوی پژوهشگران ، راه برای شناخت و افزایش بهره وری از سازه های هوش در جهت ارتقاء کیفیت زندگی افراد فراهم شود . پیامد به کاربستن و شناخت هوش اجتماعی و هیجانی و معنوی، دستیابی به مهارتهایی است که به طور بنیادی بر کارکردهای آموزشی، شغلی و اجتماعی افراد اثر میگذارد و نقش اساسی در پیشرفت و موفقیت در زندگی دارد. زیرا به افراد کمک میکند که توانمندیهایشان را بشناسند و اهداف واقعبینانه برگزینند (اسکول، ۲۰۰۲).
4-1- اهداف تحقیق
1-4-1-هدف کلی:
بررسی رابطه بین هوش هیجانی ، هوش معنوی و هوش اجتماعی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس.
1-4-2-اهداف اختصاصی:
بررسی رابطه بین هوش هیجانی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس.
بررسی رابطه بین هوش معنوی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس.
بررسی رابطه بین هوش اجتماعی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس.
5-1- فرضیه های تحقیق
بین هوش هیجانی ، هوش معنوی و هوش اجتماعی با بهزیستی روانشناختی رابطه وجود دارد.
بین هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس رابطه وجود دارد.
بین هوش معنوی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس رابطه وجود دارد.
بین هوش اجتماعی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس رابطه وجود دارد.
6-1- سوالات تحقیق
آیا بین هوش هیجانی ، هوش معنوی و هوش اجتماعی با بهزیستی روانشناختی رابطه وجود دارد؟
آیا بین هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس رابطه وجود دارد؟
آیا بین هوش معنوی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس رابطه وجود دارد؟
آیا بین هوش اجتماعی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بندر عباس رابطه وجود دارد؟
[1] berger
[1] Ryff Psychological well-being Questionarie
[2] – Bar – on
[3] Tet
دانلود پایان نامه ارشد: رابطه بین کیفیت زندگی کاری و مدیریت ارتباط با مشتری در سازمان
جمعه 99/10/26
درگذشته اشتغال نیروی انسانی در سازمانهای دولتی بهمنظور کسب درآمد مستمر و تأمین معاش صورت میگرفت در حالی که امروزه روند جدیدی در سازمانها آغاز شده است و کار در سازمانها معنای جدیدی پیدا کرده است. این امر میتواند ناشی از استاندارد شدن سطح زندگی،افزایش اطلاعات و آگاهیهای نیروی انسانی در مقیاس کلی و ایجاد تغییرات در علاقمندیها و توجیهات کارکنان باشد. کارکنان درخواست دارند در پیامدهای اقتصادی و غیر اقتصادی کارشان تغییرات داده شود چنین بهنظر میرسد که نیاز شدیدی به بهترکردن کیفیت زندگی کاری بسیاری از کارگران و کارمندان وجود دارد. در چند سال اخیر واژه مدیریت ارتباط با مشتری توجه فراوانی را در حوزه بازاریابی، فناوری اطلاعات و . . . به خود جلب نموده است. مخصوصاً افراد دانشگاهی، فروشندگان،نرمافزار، مشاورات و کسب و کارها در این زمینه درگیر شدهاند و مفهوم CRM را که به معنی تلاشهای سازمان جهت ایجاد و ارائه ارزش بالاتر به مشتری است، توسعه دادهاند، سازمانها بطور گستردهای تشخیص دادهاند که مشتریان مهمترین داراییشان هستند و به عنوان مبادلاتی سودمند و متقابل و نیز فرصتهایی که نیاز به مدیریت دارد مینگرند (Piakoyiannaki 2005).
«طرفداران نظریه کیفیت زندگی کاری در جستجوی نظامهای جدیدی برای کمک به کارکنان هستند تا آنها بتوانند بین زندگی کاری و زندگی شخصی خود تعادل برقرار کنند. ادگار و بودین کیفیت زندگی کاری را مجموعه شرایط واقعی کار در سازمان میدانند و معتقدند کیفیت زندگی کاری نگرش و احساس کارکنان از کار خود را بصورت خاص نشان میدهد. (Beaudoin & Edgar, 2003). مشتمل بر جنبه وسیعی از محیط کاری است که بر یادگیری و سلامت کارکنان تأثیر میگذارد». با توجه به مطالب فوق در این پژوهش سعی میشود که رابطه ی بین کیفیت زندگی کاری و مدیریت ارتباط با مشتری در سازمان شرکت نفت پارس در سال 1391 بررسی شود و مؤلفههایی از کیفیت زندگی کاری که بر مدیریت ارتباط با مشتری مؤثر واقع میشوند، مشخص گردد. در ادامه فصل به مباحثی از قبیل بیان مسأله، اهمیت و ضرورتهای تحقیق، سؤالات تحقیق، اهداف پژوهش، فرضیههای پژوهش، قلمرو تحقیق، روش شناسی تحقیق،روشتجزیه و تحلیل آماری، تعریف مفاهیم عملیاتی و متغیرهای پژوهش، چهارچوپ نظری پژوهش، ساختار کلی تحقیق، میپردازیم.
2-1- بیان مسأله
موفقیت در هرسازمانی بستگی به تخصیص و بکارگیری مناسب ابزار، تجهیزات، پول، مواد خام و مواد خام و منابع انسانی آن سازمان در
برنامه های آن دارد و این امر در صورتی امکان پذیر خواهد بود که این سازمان ها بتوانند مهارت ها، توانایی ها و خصوصیات فردی و جمعی کارکنان خود را در راستای اهداف سازمان بکار گیرند. از این رو گفته می شود سازمان ترتیب منظم افراد برای دستیابی به اهداف مشخص است. دانشگاه ها، انجمن های علمی و ادبی، نهادهای دولتی و سازمان ها هستند و همه آنها دارای مشخصه های مشترکی از قبیل دارا بودن منابع انسانی می باشند(سیدجوادین،1384). امروزه در سازمانها توجه به منابع انسانی از ابعاد مختلف مدنظر قرار گرفته است. آموزش و ارتقاء سطح تواناییها و مهارت ها، کیفیت زندگی کاری، حفظ انگیزش و اخلاق کاری، مدیریت ارتباط با مشتری، رضایت شغلی، ارتقاو شیوه های پاداش دهی و موارد مشابه آن به موضوعات مهم و جاری تبدیل شده است(یاوری و دیگران،1388).
امروزه در مدیریت معاصر مفهوم کیفیت زندگی کاری به موضوع اجتماعی عمده ای در سراسر دنیا مبدل شده است. در حالیکه در دهه های گذشته فقط بر زندگی شخصی (غیرکاری) تاکید می شد.طرفداران نظریه ی کیفیت زندگی کاری در جستجوی نظام های جدیدی برای کمک به کارکنان هستند تا آنها بتوانند بین زندگی کاری و زندگی شخصی خود تعادل برقرار کنند. (2006،Akdere). کیفیت زندگی کاری مساله ای پیچیده و مرکب از متغیرهای محیط کاری است و فرآورده ارزیابی کاری شخص از شغلش می باشد(2001، Lewis & etal).
ادگار و بودین کیفیت زندگی کاری را مجموعه شرایط واقعی کار در سازمان می دانند و معتقدند کیفیت زندگی کاری نگرش و احساس کارکنان از کار خود را به صورت خاص نشان میدهد (2003،Beaudoin & Edgar).
از طرف دیگر نیل به زندگی شغلی با کیفیت ، مستلزم کوشش هایی منظم از سوی سازمان است که به کارکنان فرصت های بیشتر برای تاثیرگذاری بر کارشان و تشریک مساعی در اثربخشی کل سازمان میدهد. به این ترتیب هر سازمانی با بهره وری و کارایی مطلوب و موثر،در جستجوی راه هایی است تا کارکنان را به درجه ای از توانایی برساند که هوشمندی خود را به کارگیرند، که این امر به وسیله کیفیت زندگی کاری مناسب یعنی مشارکت و سهیم کردن بیشتر کارکنان در فرایند تصمیم گیری صورت میگیرد. کیفیت زندگی کاری، نمایانگر نوعی فرهنگ سازمان یا شیوه های مدیریت است که کارکنان بر اساس آن احساس مالکیت خود گردان، مسئولیت و عزت نفس می کنند (تمجیدی،13:1386).
در سازمانهایی با کیفیت زندگی کاری بالا، کار معنی دار و خود تنظیم است، با یک آرایش سیستمی انجام می شود و برای انجام آنها نیازمند استفاده از مهارت های پیچیده می باشد. در این نمونه از سازمانها مدیران علاقه مند هستند که معنی کار و شرایط را برای کارکنان تشریح کنند.
موضوع کیفیت زندگی کاری و رابطه ی آن با مدیریت ارتباط با مشتری در این تحقیق مورد بررسی است، مدیریت ارتباط با مشتری به همه فرایندهایی اطلاق می شود که سازمان برای شناسایی، انتخاب، ترغیب، گسترش، حفظ و خدمت به مشتری به کار می گیرد. مدیریت ارتباط با مشتری یک استراتژی است که برای کسب آگاهی بیشتر در مورد نیازها و رفتار مشتریان برای ارتباط بیشتر با آنان استفاده میشود. روابط خوب با مشتری رمز موفقیت در فرایندهای سازمانی است. بخشی از استراتژی یک سازمان جهت شناسایی مشتری ها، راضی نگه داشتن آنها و تبدیل آنها به مشتری دائمی می باشد. همچنین CRM در راستای مدیریت ارتباط مشتری با سازمان و به منظور به حداکثر رساندن ارزش هر مشتری،سازمان را یاری می نماید. وظیفه اصلی CRM تسهیل در برقراری ارتباط مشتری با سازمان، بدون محدودیت زمانی، مکانی و ملیتی می باشد به نحوی که مشتری احساس نماید با سازمان واحدی در تماس می باشد که او را می شناسد و برای او ارزش قائل است، نیازهای او را با سرعت و آسان ترین روش ارتباطی مرتفع می نماید(حیدری و اخوان 1388).
بنابراین پی بردن به عوامل موثر و مرتبط با مدیریت ارتباط با مشتری دارای اهمیت زیادی است، زیرا برنامه کیفیت زندگی کاری شامل هرگونه بهبود در ارتباط با مشتری است که حامی رشد و تعالی سازمان می باشد.
لذا نظام ارزشی کیفیت زندگی کاری و مدیریت ارتباط با مشتری را به عنوان مهم ترین متغیر در مطالعه مدیریت راهبردی مورد توجه قرار می دهد، به این معنا که برآورده نمودن نیازهای مشتریان به بهسازی و کارایی بلندمدت سازمان منجر خواهد شد. سوال اصلی تحقیق این است که کیفیت زندگی کاری تا چه میزان می تواند بر مدیریت ارتباط با مشتری سازمان موثر واقع شود.
این پژوهش در صدد است که با استفاده از پیشینه نظری و تجربی موجود، موضوع پژوهش را پوشش دهد و میزان رابطه ی کیفیت زندگی کاری و مدیریت ارتباط با مشتری سازمان را با روش همبستگی و از طریق پرسشنامه واکاوی کند و میزان رابطه را مشخص و راهکارهای لازم را ارائه دهد.
انجام این پژوهش می تواند مسئولان و برنامه ریزان امور کشور را در امور مربوط به این مهم جهت برنامه ریزی بهتر یاری نماید، با توجه به مطالب مطرح شده عمده ترین سوالات تحقیق و اهمیت تحقیق در ادامه ذکر می شود.
3-1- اهمیت و ضرورت های تحقیق
نیروی انسانی شاغل در سازمان با قابلیت ها و توانمندی های بالقوه خود چنانچه به خوبی مورد توجه قرار گیرد، نقش مهم و حساسی را در راستای رضایت مندی مشتری از سازمان ایفا خواهد نمود. در این مسیر استفاده از تکنیک ها وروش های مختلف، بهبود کیفیت زندگی کاری می تواند مفید واقع شود.
استفاده از تکنیک ها و روش های مختلف کیفیت زندگی کاری هنگامی با موفقیت توأم است که با شناخت همراه باشد و بتوان عملا آنها را مورد استفاده قرار داد و در عرصه سازمان از آنها بهره جست. اولین دلیل اهمیت کیفیت زندگی کاری از این جهت است که در مباحث مدیریتی از اصطلاحی به نام کیفیت زندگی کاری سخن می گویند، منظور از این اصطلاح آن است که یک سوم زندگی هر کارمند در محیط کار او چگونه می گذرد، یا به بیانی دیگر تلقی او از محیطی که در آن فعالیت می کند؟ و آن را با چه صفاتی می شناسد؟
دومین دلیل اهمیت کیفیت زندگی کاری از این جهت است که نیروهای انسانی، کمیاب ترین وگران ترین سرمایه های هرنوع سازمان محسوب می شود و توسعه، پیشرفت و بهره وری هر سازمان منوط به تلاش و کوشش نیروهای انسانی آن سازمان می باشد.
دلیل دیگراهمیت موضوع از این جهت است که عدم توجه دقیق و کافی به کیفیت زندگی کاری، باعث هدر رفتن سرمایه و تلف شدن وقت وانرزی زیاد در کشور خواهد شد. در هر سازمانی کیفیت زندگی کاری بالا برای جذب وحفظ کارکنان اساسی است .Less&kearns,2005)).
از این دیدگاه بررسی کیفیت زندگی کاری که احساس فرد سازمانی را بیان می دارد حائز اهمیت فراوان است زیرا می تواند در کلیه سطوح برکیفیت کار کارکنان تأثیرگذارد. در یک جمع بندی کلی دست کم به هشت دلیل زیر کیفیت زندگی کاری باید برای سازمان ها اهمیت داشته باشد و مورد مطالعه قرار میگیرد
الف- نیروی انسانی، کمیاب ترین و گران ترین سرمایه ی هر نوع سازمانی محسوب می شود و توسعه، پیشرفت و بهره وری هر سازمانی منوط به تلاش و کوشش نیروی انسانی آن سازمان است.
ب- عدم توجه دقیق و کافی به کیفیت زندگی کاری، باعث هدررفتن سرمایه و تلف شدن وقت و انرژی زیادی در جامعه خواهد شد.
پ- در هر سازمان کیفیت زندگی کاری بالا برای جذب و حفظ کارکنان اساسی است(Lees & Kearns ,2005).
ج- زندگی کاری روی احساس فرد درباره مطلوبیت مکان کاری و آنچه در آن است پایه گذاری میشود و مربوط به تجربه جاری فرد در حیطه های کاری است(Knox & et al , 1997).
د- کیفیت زندگی کاری به عنوان یک هدف، بهبود عملکرد سازمانی را از طریق ایجاد مشاغل و محیط های کاری چالشی تر، راضی کننده تر و موثرتر برای افراد در کلیه سطوح سازمانی فراهم می کند.
ن- کیفیت زندگی کاری به عنوان فرهنگ، سطح بالایی از تعهد متقابل بین افراد و سازمان را بوجود میآورد.
و-کیفیت زندگی کاری به عنوان یک فرایند موجب تحقق اهداف از طریق دخالت دادن و مشارکت فعال کلیه افراد سازمان می شود.
ه-کیفیت زندگی کاری پدیده ای است که امروزه از مرز سازمان فراتر رفته و اثرات آن در زندگی خصوصی افراد نیز قابل مشاهده است.
[1] Customer relationship management
Beaudoin & Edgar [2]
[1]- Statistical Package for Social Sciences
دانلود پایان نامه ارشد: سن بلوغ دختران در حقوق ایران با مطالعه تطبیقی
جمعه 99/10/26
قطعی یک واقعه نگران کننده که آینده نوجوان را تهدید می کند ندانند و از آنجا که بسیاری از علائم بلوغ ناشناخته و مجهول مانده است آن را بیان و درصدد مشخص کردن بسیاری از این علائم هستیم و همانطور که نوجوانان بخش قابل توجهی از جمعیت جهان و به ویژه کشورهای در حال توسعه مانند ایران را تشکیل می دهند در فصل سوم به بلوغ در ایران توجه خاصی شده و با مطالعه تطبیقی فرآیند بلوغ را بهتر می شناسیم.
ب) سوال های تحقیق
1) آیا پیشرفت تکنولوژی و همچنین آب و هوا در بلوغ زودرس تاثیر دارد ؟
2) چرا در حقوق کیفری سن مسئولیت و بلوغ پائین است ؟ آیا سن تغییر یافته است ؟
3) مشکلات نوجوانان در دوره بلوغ چیست ؟ راهکارهای برخورد با این مشکلات چیست ؟
فرضیه های تحقیق:
1 – پیشرفت تکنولوژی و شرایط آب و هوایی گرم به طور کلی محیط در بلوغ زودرس تاثیر دارد .
2- تعیین سن بلوغ شرعی مصرحه در قانون به عنوان ملاک سنی پذیرش مسئولیت کیفری و ازدواج منطبق با روح و فلسفه حقوق کودک نیست . در سال های اخیر برای پایین بودن سن بلوغ و مسئولیت در حقوق کیفری تدابیری اتخاذ شده است .
3- در دوران بلوغ تصمیم گیری مشکل تر ، بدخلقی ها بیشتر ، روابط والدین و فرزندان پر تنش تر است.
اهداف تحقیق:
1 – ضرورت خاص به بررسی مشکلات نوجوانان در دوره بلوغ و دادن راهکارهای مناسب به والدین و جامعه برای برخورد با نوجوانان .
2 – مشخص نمودن خلاء های قانونی موجود و راهکارهایی برای حل مشکلات نوجوانان بزهکار.
3 – پیشنهاد ایجاد محیط هایی برای آشنایی بیشتر نوجوانان با این دوره مهم و حساس زندگی و جلوگیری از مشکلات رفتاری نوجوان در سنین بالاتر
4 – توجه به بلوغ فکری در تصمیم گیری های قضایی در رابطه با نوجوان بزهکار.
فصل اول: بلوغ
مبحث اول: مفاهیم و تعریف
اگرچه والدین از ابتدای تاریخ از جوانان خود شکایت داشتند شکی نیست که طی کردن دوران نوجوانی آسان تر بود، زمانی که سرعت زندگی پایین تر، انتخاب ها کمتر، نقش جنس ها کاملاً مشخص و معین و نفوذ و فشار و وسایل ارتباط جمعی تقریباً صفر بود. شاید ما، در
آرزوی زمان «ساده تری» باشیم ولی آنچه مسلم است آن روزها برای همیشه رفته اند. امروزه مرز میان دختری و زنیت، به طور قابل ملاحظه ای محو و کدر شده است. صرف نظر از اینکه آیا دختری واقعاً فرایند فیزیکی بلوغ را آغاز کرده فشارهای اجتماعی برای خودنمایی هرگز به این شدت نبود. همین فشارها چالش عظیمی برای رابطه مادر- دختر به وجود می آورد و این در موقعیتی است که دخترها سعی دارند معنی و مفهومی برای هیجانات تند، آرزوها و خواسته های احساسی عمیق خود پیدا کنند[1]. در این مبحث با مفهوم بلوغ به طور مشخص آشنا می شویم.
گفتار اول: بلوغ
بلوغ مرحله ای از زندگی است که توأم با تحولات جسمی و روحی بارزی می باشد. عده ای می گویند در طول عمر هر انسانی سه نقطه ی حیاتی وجود دارد که عبارتست از تولد، ازدواج و مرگ. ولی در این اظهار نظر مرحله ی بلوغ نادیده گرفته شده زیرا بلوغ قبل از ازدواج رخ می دهد و اگر بلوغی در کار نباشد ازدواج ممکن نخواهد بود[1].
الف) مفهوم لغوی بلوغ
از نظر لغوی، بلوغ در زبان فارسی به مفهوم «رسیدن به سن رشد» «مرد شدن»، «زن شدن»، «رسیدگی»، «پختگی و به حد کمال رسیدن» می باشد[2].
بنابراین، به مرحله ای از رشد و تکامل در مسیر زندگی شخصی اطلاق می گردد که منجر به تغیرات خاص جسمانی وی می شود و او را برای باروری جنسی توانمند می سازد.
از نظر دانشمندان علوم طبیعی، بلوغ دوران تحول ناگهانی و تکامل بیولوژیکی موجود می باشد که در این دوران با آن تغییراتی را در حالات روحی، روانی و رفتارهای وی پدید می آورد. به عبارتی دیگر، دوران بلوغ را می توان دوران اکتساب تدریجی زمان باروری دانست. دوره ای که تغییرات تکاملی در مغز و غدد فرد، منجر به تغییرات جسمانی، روحی، روانی و رفتاری وی می گردد[3].
ب) مفهوم پزشکی بلوغ
بلوغ فرایند شگفتی است مشتمل بر یک رشته تغییرات هورمونی در بدن و مغز دختر. اگرچه بسیاری از مردم، بلوغ را دوره ای می دانند که با اولین قاعدگی دختر شروع می شود ولی این واژه ارتباط با کل توالی رشد دارد که منجر به بلوغ زایشی و بلوغ جنسیتی می گردد. نشانه های فیزیکی آن افزایش رشد، بزرگ شدن سینه، موهای زیر بغل و جاهای دیگر و بوی بدن است که در نتیجه ی فعال شدن غده های برون ریز در آن مناطق ظاهر می شود. اولین قاعدگی در پایان این فرایند صورت می گیرد.
کل این توالی حدود چهار سال یا چهار سال و نیم طول می کشد، اگرچه بعضی از دخترها خیلی زودتر به بلوغ می رسند تغییرات هورمونی در مغز شروع می شود. به مدت هشت سال از کودکی تا قبل از بلوغ دو هورمون به نام گنادوتروپسین ها- LH، هورمون جسم زرد و FsH، هورمون محرک فولیکول- که تخمدان ها را تحریک می کنند، ابتدا در سطح خیلی پایین و در بدن قرار دارند در سن یازده سالگی بالا می آیند و در همان سطحی که در زن بعد از دوره ی یائسگی دیده می شود، قرار می گیرند!
بالا آمدن سطح این هورمون ها چند ماه قبل از بزرگ شدن سینه ها اتفاق می افتد و آن زمانی است که هیپوتالاموس شروع به آزاد کردن هورمون آزاد کننده گنادوتروپسین می کند. آن هم به نبه خود سبب آزاد شدن هورمون LH و FsH از هیپوفیز می شود که سبب رشد فولیکول تخمدانی و تولید استروژن و تستوسترون می شود. استروژن رشد سینه، رشد استخوان و توزیع چربی در جنس مؤنث را سبب می شود و تستوسترون سبب تحریک جنسی و افزایش ترشح غدد سبابه و ایجاد آکنه می گردد. مدتی طول می کشد تا تخمک گذاری به طور منظم صورت گیرد. در این زمان، عادات ماهیانه ی دختر، معمولاً بدون تخمک گذاری است و می تواند غیر منظم و شدید باشد.
بالا آمدن سطح این هورمون ها چند ماه قبل از بزرگ شدن سینه ها اتفاق می افتد و آن زمانی است که هیپوتالاموس شروع به آزاد کردن هورمون آزاد کننده گنادوتروپسین می کند. آن هم به نوبه خود سبب ازاد شدن هورمون LH و FSH از هیپوفیز می شود که سبب رشد فولیکول تخمدانی و تولید استروژن و تستوسترون می شود. استروژن رشد سینه، رشد استخوان و توزیع چربی در جنس مونث را سبب می شود و تستوسترون سبب تحریک جنس و افزایش ترشح غدد سبابه و ایجاد اکنه می گردد. مدتی طول می کشد تا تخمک گذاری به طور منظم صورت می گیرد. در این زمان، عادات ماهیانه دختر، معمولا بدون تخمک گذاری است و می تواند غیر منظم و شدید باشد. 25 تا 50درصد دختران برای 4 سال اول قاعدگی دوره های بدون تخمک گذاری دارند. عوامل گوناگونی در عملکرد غده هیپوفیز و هیوتالاموس و درنتیجه زمان شروع قاعدگی تاثیر می گذارند. این عوامل می تواند هیجانات و باورهای قوی، ساختار بدن، رژیم غذایی، پویایی خانوادگی و ضمنا ساختار ژنتیکی باشند. تا چهل سال بعد عملکرد زایشی و قاعدگی دختر و سپس زن باز هم متاثر از این عوامل از جمله افکار و هیجاناتش خواهد بود. هر زنی که به هنگام استرس، قاعدگی اش دیر یا زود رخ دهد یا اصلا اتفاق نیفتد باید علت را خودش بداند. شروع دوران بلوغ در دختران بسیار متفاوت است، در بعضی بسیار زود و در برخی دیر است. ولی با همه پستی و بلندی ها، بلوغ فرایند طبیعی زندگی است که به ندرت نیاز به درمان دارویی دارد[4].
ج) مفهوم حقوقی و فقهی بلوغ
بلوغ در فقه رسیدن طفل است به حال احتلام (در مرد) و حیض یا حمل در مورد زنان. علامات بلوغ عبارت است از: الف) روئیدن موی عانه ب) روئیدن موی صورت ج) احتلام د) گذشتن پانزده سال قمری از تاریخ تولد (ماده 35 قانون جزا[5])
علامات بلوغ اناث عارت است از:
الف) حیض
ب) حمل
ج) گذشتن 9سال قمری از تاریخ تولد
بلوغ در اصلاح حقوقی سنی است که قانونا شخص طبیعی می تواند اداره کارهای خود را برعهده بگیرد و از حقوق مدنی برخوردار گردد. [7] رسیدن شخص به سن معینی است که در آن عادتا از نظر جسمی و روحی به حد کمال می رسد و می تواند به طور مستقل در دارایی و حقوق مالی خویش تصرف کند. [8]
د) مفهوم نوجوانی: در فرهنگ و بستر آمده است «نوجوانی انتقال از مرحله ی آخر کودکی به مرحله بالندگی و کمال است» یادوره ای از جریان تدریجی زندگی را نوجوانی می گوید که با تحول عمیق دذر جسم و روان و قدرت تجسم و تخیل زیادی همراه است.
مرحله ی بلوغ جنسی در شرایط تحول بهنجار در دوره ی نوجوانی به وقوع می پیوندد. دوره نوجوانی مرز مشخصی ندارد اما تقریبا از 12 سالگی شروع می شود و تا آخر دوره ی دوم زندگی انسان ادامه می یابد.
سازمان بهداشت جهانی دوره ی نوجوانی را از 10 تا15 سالگی و دوره ی جوانی را از 16 تا 25 سالگی تخمین زده است[9].
[1]- گوهری، مریم، تنباکویی، محمدرضا، از بلوغ تا یائسگی، چاپ اول، نشر تربیت، تهران، 1383، ص12.
[2] – صانعی، نیر السادات، راهنمای جامع دختران نوجوان، چاپ اول، نشر اندیشمند، 1385، ص16.
[3] – همان، ص16.
[4] – نورتراپ کریستین، مترجم توران دخت، تمدن، همان، ص46 و47
[5] – مواد قانونی در فصل 3 بررسی شده
[6] – جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، نشر گنج دانش، چاپ احمدی، چاپ دوم، پاییز 1367، ص
[7] – ساکت، محمدحسین، شخصیت و اهلیت در حقوق مدنی، مشهد، نشر مولف، 1370، ص 177
[8] – فصیحی زاده، علیرضا، اذن و آثار حقوقی آن، قم، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1377، ص 75
[9] – اکبری، ابوالقاسم، مشکلات نوجوانی و جوانی، نشر ساوالان، چاپ اول، پاییز 1381، ص4
6- نور تراپ، کریستین، مترجم توران دخت، تمدن، دختران نوجوان، نشر فلسفه، چاپ آرین، 1385، ص45
.Teenage . 1
[2]
2 . juvenile
[4]. لطف آبادی ، حسین ، روانشناسی رشد کاربردی ( نوجوانی و جوانی ) ، نشر اسپید ، چاپ اول ، 1379 ، ص 13 .
[1]. نهج البلاغه