پایان نامه ارشد: تعیین درجه توسعه یافتگی و رتبه بندی شهرستان های استان کرمان با تاکید بر تسهیلات بانکی
در دنیای کنونی که ما در آن مشغول به زندگی هستیم دستیابی به رشد و توسعه پایدار یكی از مباحث عمده و حائز اهمیت برای كشورها بویژه كشورهای در حال توسعه به شمار می رود. كشورهای در حال توسعه جهت جبران عقب ماندگیها، فرار از فقر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و. . . و برای رسیدن به توسعه ای معتدل و همه جانبه كه بتواند به بهبود وضع زندگی همه مردم آنها منجر گردد، نیازمند شناخت صحیح از دنیا و امکانات پیرامون خود و برنامه ریزیهای مناسب و بهینه در سطح ملی و منطقه ای هستند.هر چند اقدامات توسعه ای و سمت وسوی این تحولات در گذر زمان شاهد تغییرات بنیادی بوده است و شكستها و موفقیتهایی را به همراه داشته است، اما با گذشت نیم قرن هنوز به اهداف خود كه اصلی ترین آنها مقابله با فقر و بهبود شرایط زندگی محرومان می باشد، نائل نگردیده است. شكاف رو به تزاید فقیر و غنی در سطح ملی، فراملی و منطقه ای و بحرانهای زیست محیطی در نیم قرن اخیر همه شواهدی هستند از عدم موفقیت كامل اهداف و راهبردهای توسعه (عمادی، 1376)
معمولا تا بحال اكثر برنامه ریزیها در كشورهای در حال توسعه توسط دولت و بصورت متمركز صورت گرفته و به نیازها و پتانسیلهای مناطق توجه كمتری شده است. تجربه نشان داده است كه در این كشورها نه تنها تخصیص بهینه منابع صورت نمی پذیرد، بلكه عمدتا منابع تخصیص یافته ارتباط چندانی با نیازها و پتانسیلها نداشته و شكاف و دوگانگی بین مناطق مرتبا افزایش یافته است. به نظر می رسد كه در ایران نیز مانند اكثر كشورهای در حال توسعه، فرآیند رشد و توسعه به دلایل مختلف جمله فقدان برنامه ریزیهای بهینه بر اساس آمایش سرزمین و توانایی های منطقه ای، عدم تعادل وتناسب در جذب سرمایه های دولتی و خصوصی در شهرستانها و مناطق مختلف، عدم گردش
و جابه جایی مناسب سرمایه در اقتصاد اكثر شهرستانها و … روندی ناموزون و نامتعادل را طی كرده است و مناطقی وجود دارند كه از رشد و توسعه كمتری نسبت به سایر مناطق برخوردار هستند. با وجود این عدم تعادل و توازن ها، لزوم برنامه ریزی منطقه ای امری واجب بشمار می آید. گزینه ای كه امروزه تقریبأ در اكثر كشورها بخصوص كشورهای توسعه یافته به آن اهمیت زیادی داده می شود. از آنجایی كه یكی از جوانب و اهداف مهم برنامه ریزی توسعه كمك به مناطق كمتر توسعه یافته و اقشار فقیرتر جامعه و انتقال و توزیع عادلانه امكانات و درآمدها با توجه به مزیتهای نسبی مناطق و عقب ماندگیهای آنها می باشد، ضروری است كه به ارزیابی و اندازه گیری میزان برخورداری و سطح توسعه یافتگی و نقاط قوت و ضعف مناطق مختلف و بررسی شرایط بهبودی یا عدم بهبودی آنها پرداخته شود.
تكنیكها و روشهای متفاوتی برای رتبه بندی مناطق بر اساس شاخصهای توسعه وجود دارد که می توان به برخی از آنها از جمله گاتمن، تاكسونومی عددی، استاندارد سازی شاخصها، ،Topsis اشاره کرد .همچنین می توان از روشهای كمی نظیر ناموزون موریس، تحلیل عاملی و .. یاد كرد. درمیان این روشها روش تاکسونومی عددی یکی از متدهای رتبه بندی بشمار می رود.
تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد و به تعیین درجه توسعه یافتگی و رتبه بندی شهرستانهای استان کرمان با تاکید بر تسهیلات بانکی با استفاده از روش تاکسونومی عددی و بصورت توصیفی و تحلیلی پرداخته است. پژوهش حاضر در مقطع زمانی نیمه اول سال 1392 بر اساس آمار مندرج در سالنامه آماری سال 1390 انجام و بصورت نسبتا جامع بیانگر وضعیت برخورداری و توسعه یافتگی شهرستانهای استان کرمان می باشد. از اینرو آمار و اطلاعات مورد استفاده تمامأ مربوط به سال 1390 بوده و برای تهیه شاخصها از جدیدترین آمار موجود استفاده شده است.
2-1- شرح و بیان مسأله پژوهشی
توسعه به عنوان یک پدیده گسترده با موضوعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و غیره از دید متفکرین جهان پنهان نبوده و در دورههای مختلف تاریخی بحث از توسعه و تحول یک بحث جدی و طبقهبندی شده بوده است، اما بطور اخص، بحث توسعه به قرن ۲۰ اختصاص دارد. برخی شروع این بحث را بعد از جنگ جهانی دوم میدانند، اما گروهی دیگر بحث راجع به توسعه به عنوان یک حرکت آگاهانه، نهادینه و اندیشیده شده، به منظور ترقی را، به انقلاب کبیر روسیه در سال ۱۹۱۷ نسبت میدهند، در طی سالهای بعد از انقلاب کبیر، شوروی سعی کرد در طی نیم قرن با یک برنامهریزی متمرکز حرکت به سمت توسعه را آغاز کند و توانست خود را در زمره کشورهای توسعه یافته قرار دهد.
عدهای معتقدند سرآغاز مباحث توسعه، آگاهی و توجه به شکاف بین کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته است. جنگ جهانی دوم و ویرانیها و تبعات وسیع ناشی از آن ، دو واکنش متفاوت را در کشورها به همراه داشت؛ برخی کشورها همچون آلمان سعی کردند دست به بازسازی زده و در جهت رشد و ترقی حرکت کنند و در مقابل برخی کشورها روند معکوس را طی نمودند. از این رو بعد از جنگ جهانی با دو دسته کشور مواجه هستیم: کشورهای توسعه یافته و کشورهای توسعه نیافته یا عقبمانده. در این میان دستهای دیگر از کشورها نیز وجود دارند که بین این دو گروه قرار دارند و کشورهای درحال توسعه نامیده میشوند. توسعه و توسعهیافتگی از جمله دغدغههای مهم اندیشمندان و نظریهپردازان در حوزههای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، به گونهای که هر یک از آنها سعی میکنند با بیان دیدگاهها و نظریات خود، از منظری خاص این موضوع را مورد بررسی قرار دهند. دولتها نیز سعی میکنند تا با استفاده از این نظریات و بالا بردن شاخصهای توسعهیافتگی، خود را در زمره کشورهای توسعه یافته جهان قرار دهند. این مسئله، خاص دولت یا جامعهای ویژه نمیباشد امری جهانی است و هدف اصلی اکثر برنامه ریزان کشورهای مختلف رسیدن به توسعه پایدار است. یکی از مسائل مهمی که برنامه ریزان هر کشور با آن مواجه هستند توسعه زیاد شهرهای اصلی در مقابل توسعه کم شهرهای کوچک و نواحی یا روستاها می باشد در حالیکه شهرهای کوچکتر می توانند یکی از نمونه های سکونت گاهی در زمینه تحقیق و توسعه پایدار باشند. حال با توجه به مطالب فوق سوالات زیر به عنوان سوالات اصلی مطرح است که تحقیق به دنبال پاسخ به آنها است .
1- آیا با توجه به شاخص های توسعه می توان رتبه بندی و سطح بندی شهرستانهای استان را انجام داد؟
2- آیا تسهیلات بانکی بر درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان کرمان تاثیر می گذارد؟
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 12:09:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |