موضوع: "بدون موضوع"
پایان نامه در مورد نقش زن در جامعه
جمعه 99/10/26
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
نقش زن در زندگی:
زن به دلیل نقش خاصی که در دستگاه خلقت بر عهده دارد، به سرمایه های درونی بس گرانبهایی مجهّز است که جامعة بشری در رشد خود نیازمند این ارزش ها است. یکی از این سرمایه های درونی عاطفه است که در طول تاریخ و در تمامی اجتماعات نمودهای بسیار شکوهمندی داشته است.[۱] این میل درونی اگر چه همة انسان ها کم و بیش وجو دارد اما بهرة زن از این عطیه الهی بیشتر است. این میل
مقدس از یک سو زنان را برای همه نوع فداکاری، جهت زندگی و همسرش آماده می کند و همچون شمع فروزانی محفل خانواده را روشن می سازد؛ از سویی دیگر، زحمات طاقت فرسای پرورش نسلی را بر عهده دارد. به بیان دیگر: جامعة سالم نیازمند داشتن خانواده های سالم است و سعادت و سلامت هر جامعه در خانواده ها پی ریزی می شود و شمع فروزان محفل خانواده زن است. آنان هستند که با آکنده ساختن کانون خانواده از انس و صفا و الفت می توانند فضای فکری، فرهنگی، دینی و گفتگو های سیاسی و اجتماعی را نورانی کنند و عملاً درس مهر و صفا و از خود گذشتگی را از طریق فرزندان و همسران خویش به آیندگان بیاموزند.
چنانکه در تنظیم صحیح اقتصاد خانواده می تواند تأثیر به سزایی داشته باشد و با تدبیر و برنامه ریزی عاقلانه مرد را در تأمین هزینه و مخارج زندگی یاری رساند و به این وسیله الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشد.
نقش زن در جامعه:
اگر زن از ایفای نقش اجتماعی محروم شود، از رشد اجتماعی او کاسته می شود و جامعه ای که زنان آن از رشد فکری واجتماعی محروم باشند. مسلّماً جامعة رشد یافته ای نخواهد بود، زیرا جامعه از آحاد انسان هایی تشکیل می شود که با تربیت ها و فرهنگ های متفاوتی از خانواده ها شکل می گیرند و وارد اجتماع می گردند.
اینان در تعامل با هم، آداب و سنت ها و نظام ها و قانون های خاصی را به وجود می آورند. که دراثر پیوند با یکدیگر، ماهیت اجتماعی پیدا می کنند.
بنابراین سعادت و سلامت هر جامعه در خانواده ها پی ریزی می شود و انتقال ارزش های دینی، ملّی و فرهنگی و اجتماعی در درجة اوّل به عهدةخانواده ها به خصوص مادر است. پس می توان نتیجه گرفت که جامعة سالم نیازمند مادران سالم است و جامعة فرهنگی، دینی و ارزشی، جامعه ای است که مادران آن از بینش و تفکر سالم فرهنگی، دینی و ارزشی برخوردار باشند.
تداوم مسیولیت در بستر اجتماع:
روح کودک همانند جسمش به شدت در معرض تغییر و تحول است. اگر آموزش و تربیت کودک هماهنگ و متناسب با روح وی تداوم نیابد، رشد دینی و فرهنگی و اجتماعی اش دچار اختلال می گردد و زنان بهترین گزینه هستند که می توانند از عهدة تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان بر آیند. چنان که رعایت مصالح اخلاقی و اجتماعی و حفظ بنیان اصیل خانواده و رفاه حال بانوان اقتضا می کند که مشاغلی همانند طبابت بیماری های خاص زنان و تعلیم و تدریس آن در دانشگاه ها در اعضای زنان باشد.
یک تذکر مهم:
زنان، رهبران اولیة هدایت فکری، اعتقادی و عاطفی جامعه هستند و وظیفة اصلی آنان، فروزان ساختن مشغل پر مهر و صفا و صمیمیت خانواده و حفظ اساسی و بنیان این کانون هدایت است. بنابراین بهانة حضور در عرصة فعالیت های اجتماعی جهت تداوم مسیولیت ها نباید باعث انحطاط شأن و منزلت انسانی زنان گردد و بی بندوباری و فساد اخلاقی را دامن زند و در نتیجه زمینة از هم گسیختگی نظام خانواده و فرو پاشی آن را فراهم کند.
تلازم حقوق و وظایف:
زندگی، سازمانی است که ارکان آن زن و مرد هستند. در این سازمان، وظایف و مسیولیت ها در کنار حقوق و چشم داشت ها، قرار می گیرد. به بیان دیگر: هر جا تکلیف و مسیولیتی است. بحث از حقوق هم در کنار آن مطرح است.
نقش زنان در جنبش مشروطیت :
زنان از این مرحله در جنبش مشروطیت نقش دارند . زنان در لحظه لحظه ی این حرکت مهم سیاسی اجتماعی حضوری چشمگیری داشتند.هنگامی که مخالفت بادولت آغاز شد و مردم در مسجد شاه طهران بارها و بارها بست نشستند ، زنان نیز عهده دار مسئولیتهای مهمی بودند.آنان ضمن همراهی با مردان در آوردند علما بهمسجد برای سخنرانی، مسئولیت حفظ جان علما را هم بر عهده داشتند. ۱
“درواقع در ردیف اطفال واتباع بیگانه به حساب آمدند.” ۳ واین جز استبداد مطلقه و استقرار نظام مرد سالار هیچ چیز دیگری نمی تواند باشد. در جریان تضعیف مشروطه توسط محمد علی شاه،اتحادیه ی غیبی نسوان از متمم قانون اساسی دفاعکرد.محمد علی شاه افراد زیادی را جهت ضربه زدن به مشروطه تحریک می کرد.دراین دوره شاهد حمله ،قتل وغارت زیادی هستیم.د راین برهه ی زمانی نیز زنان ازهیچ گونه کمک جانی ومالی دریغ نکردندواین مطلب مؤید ایثارو شعورفوق العاده ی زن ایرانی است. اوج مخالفت محمد علی شاه به توپ بستن مجلس بود. دراین حادثه وقتل عام مشروطه خواهان ،تنها زنان جرات یافتند پیکر جوانان مجاهد را از زمین بردارندوبعد از استیلای مجدد مستبدین،منزل عمه ی میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل محل استقرار مشروطه خواهان بود. ۴
ولی با همه ی این فداکاریها،باز هم شاهد تضییع حقوق زنان در جامعه هستیم،زیرا مانند سال ۱۳۲۴ ه.ق.د رنظام نامه ی انتخاباتی که در تاریخ ۱۲ذیقعده ی ۱۳۲۹ به تصویب مجلس رسید باز به صراحت زنان از حق انتخاب شدن و انتخاب نمودن محروم شدند.
کشاورزی و دامپروری در اقتصاد ایران حائز اهمیت است. از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ بخش کشاورزی ۸/۲۷ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران (GDP) را تشکیل داده و ۱/۲۶ درصد از جمعیت فعال کشور در این بخش به تولید اشتغال داشتهاند. بخش زیادی از صادرات کشور، محصولهای کشاورزی و روستایی است. زنان روستایی نیمی از جمعیت روستایی کشور هستند و در تمامی فعالیتهای تولیدی دوشادوش مردان به تولید و سازندگی اشتغال دارند. این نوشته با ارائه آمار، سعی در تبیین نقش این تولیدکنندگان خستگیناپذیردارد.
دانلود پایان نامه ارشد : تأثیر مشارکت زنان در عرصه های عمومی و خانوادگی
جمعه 99/10/26
:
زنان كه تقریباً نیمی از جمعیت دنیا را تشكیل می دهند حدود دو سوم از كارهای دنیا را انجام میدهند با این حال آنها تنها ده درصد از درآمد جهانی را به دست می آورند كمتر از یك درصد دارایی جهان را در اختیار دارند این موضوع نشان می دهد كه بیشتر از آنهایی مواجی و اغلب در ارتباط با وظایف خانه داری مانند: به دنیا آوردن و پرورش كودكان، نظافت و حفظ خانواده نگهداری از سالمندان و بیماران است. علاوه بر كارهای روزمره خانگی همچنین بسیاری از زنان كارهای خارج از خانه را تقریباً با دستمزد پایین انجام می دهند.
زن به عنوان مادر رسالت ویژه ای رابر عهده دارند و در مقام مادر بودن دارای احترام و اكرام خاصی است زنان نباید از مسئولیت بزرگی كه خداوند بر دوش آنها نهاده است بی خبر باشند در واقع مادران هستند كه با تربیت فرزندان خود پایه های خانواده و جامعه سالم را بنا می نهند. بسیاری از زنان با وجود تحصیلات و توانایی كافی برای انجام كارهای تخصصی مجبور می شوند در منزل بمانند وظایف مادری و همسری خود بپردازند زیرا تمام كارهای خانگی بر عهده آنها است و همسرانشان به علت تفكر سنتی خود حاضر به همكاری آنها نیستند( ن خ، سال: شماره صفحه ) (احمدی، 1390: 200).
نظام جمهوری اسلامی ایران كه با عنایت به آموزه های اسلامی و توجه به نقش و جایگاه و بسط عدالت و رفع محرومیت و ظلم در جامعه تأسیس گردیده است توجه ویژه ای را به مسائل زنان داشته و همان گونه که در بیانات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری مشاهده می گردد درك ارزش و جایگاه انسانی زن و كوشش در جهت ارتقای سطح كیفی زندگی زنان جامعه از اهم وظایف دولت اسلامی بوده است. به این ترتیب نظام اسلامی فارغ از دیدگاه های افراطی (تجددطلبانه) و تفریطی (متحجرانه) موظف به اعتدال و توجه به شخصیت و كرامت انسانی زن در جامعه است از این حیث زنان نیز همانند مردان از حقوق سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی و … برخوردار گشتند و تفاوت های فطری و طبیعی میان زن و مرد كه موجب ایفای نقش ها و تكالیف متفاوتی توسط ایشان می شود و مطابق فطرت انسانی است. آنان را از حقوق انسانی مشترك با مردان محروم نخواهد ساخت.
این بررسی از یك سو شامل سیاست ها و قوانین كشور در خصوص مسائل زنان می باشد و از سوی دیگر به ارائه برنامه ها و عملكردها و مراكز مهم تصمیم گیری و اجرایی كشور و میزان اهتمام بخش های مختلف دولت به مباحث و موضوعات زنان می پردازد.
بررسی میزان حضور زنان در عرصه های فرهنگی، هنری، اجتماعی، اقتصادی، علمی و … با مشكلاتی مواجه بوده كه امیدواریم با توجه به گذشت سی چند سال از پیروزی انقلاب با شكوه اسلامی و ثابت شدن توانایی های بانوان در عرصه های مختلف مسئولان مربوطه راه كارهای را در مورد این مسئله تدبیر كنند هر چند كه تشكیل مؤسسات و مراكزی جهت متمركز نمودن اطلاعات مربوط به زنان ایران نوید بخش گام های مثبت آنهاست.
1-2- بیان مسئله:
چگونه؟ استان سیستان و بلوچستان با مساحت 502 و 187 كیلومتر مربع پهناورترین استان كشور بوده و 4/11 درصد از مساحت كل كشور را در بر می گیرد. این استان علی رغم اقدامات مثبت و سازنده ی نظام در سال های پس از انقلاب اسلامی شاخص رتبه ی توسعه انسانی در پایین ترین سطح خویش بویژه در شاخص های زنان قرار دارد چرا؟ چون زنان و دختران استان سیستان و بلوچستان از نظر آموزش، بهداشت، سن ازدواج اشتغال و فرهنگ … ازمحرومترین زنان ایران هستند. با توجه به اطلاعات موجود وضعیت فرهنگی جامعه نگاه تبعیض آمیز ثبت به زنان و واقعیت های ملموس فعلی نظیر، پیری زود رس آنان، سهم پایین آنان در اشتعال استان ، سن پایین ازدواج. موضوع چند همسری مردان استان، بیكاری مردان یا شغل های كاذب آنان و تأثیرات منفی آنان بر خانواده ها. در این استان هم مانند استانهای دیگر تقریباً نیمی از جمعیت را تشكیل می دهد بنابراین باید در رفع این تبعیض ها و نابسمانی ها و تقویت حوزه آموزش اشتغال، بهداشت، رفاه و توانمندی آنان گام های بلند و مؤثری از مسئولین برداشته شود.
دانلود پایان نامه ارشد درباره آموزش وپرورش پیش ازدبستان
جمعه 99/10/26
كودكان سرمایه های ارزشمند وسازنده آینده جامعه هستند. آموزش و پرورش در دوره كودكی كه زمان شكل گیری شخصیت و ایجاد عادات مختلف و پیشگیری از بروز مشكلات است. آینده فرد و جامعه را بنایی نهد و مسیر حركت مملكت را مشخص می سازد. توجه به مسائل و مشكلات كودكان باعث پیشرفت و ترقی جامعه می شود و غفلت در رفع مشكلات آنان، خسارات جبران ناپذیری به بار می آورد. از این رو، سرمایه گذاری و برنامه ریزی در آموزش و پرورش ابتدایی، از حساسترین و مهمترین وظایف دست اندر كاران و مسئولان جامعه است و باید از اولویت ویژه ای برخوردار باشد.
هدف ما در اینجا آشنا ساختن خواننده با خصوصیات، شیوه های شناخت، برقراری ارتباط صحیح، نحوه كاركردن و درنهایت رفع مشكلات كودكان است. برای نیل به این هدف ابتدا تعاریف، اهداف، تاریخچه، ضرورت و اصول راهنمایی و مشاوره كودك مورد بررسی قرار گرفته، سپس مطالبی درباره خصوصیات دوره كودكی ارائه شده است تا دست اندركاران آموزش و پرورش و مشاوره كودك بتوانند رفتارهای عادی كودكان را از رفتارهای غیر عادی تشخیص دهند.
تعریف لغوی آموزش و پرورش پیش از دبستان
آموزش: عمل آموختن، یاد دادن تعلیم: تربیت، پرورش
پرورش: 1- تربیت، تعلیم، تأدیب 2- فرهنگ، تمدن 3- پرستیدن، پرستش 4- خوراك، خورش، غذا، طعام
پیش: OIS ]پب. Patis مقابل فلز است.
Paitis، پهـ (7) [Pe$Pat 1- (ق – مكان) جلو، قبل، قدام. مق. پس، پیش، وضع، حال، نهاد
جزوهای جسم بود جهشهای مختلف چنان كه نشستن و برخاستن و ركوع و سجود و چون دست و پا پدر و اندامهای دیگر را نهادهای ایشان سوی چشمهای راست و چپ و زیر و زبر (پیش و پس…) دانشنامه الهی 30
2- (ق- زمان) قبل؛ پس. بعد. پیش از 3- (هر – اضـ ) نزد ( حضور داشتن چیزی یا كسی را رساند)
4-(هر – اضـ ) طرف، جانب، سوی (پیش او رفت)
دبستان: ded – estan ]= رب + پب . rdipi نوشتن + ستان – پسـ 20 (امر)
آموزند؛ مكتب 2- (نو) (مزه) مدرسه ابتدایی- آموزشگاه نوآموزان كه بالاتر از كودكستان و پایین تر از دبیرستان است.
تاریخچه آموزش پیش دبستانی
تاریخچه آموزش پیش دبستانی در ایران به 80 سال پیش باز می گردد.
در سال 1298 مسیونر های مذهبی و اقلیت های دینی به احداث كودكستان ها و مراكز آموزش پیش دبستانی درتهران مبادرت نمودند .در همان اثنا زنده یاد جبار باغچهبان در سال 1303 به احداث باغچه اطفال در شهرستان تبریز مبادرت نموده و چند سال بعد در سال 1307 كودكستان دیگری در شهرستان شیراز دایر نمود. گفتنی است كه در آن اثنا تنها از كودكان خانواده های مرفه و كارمندان عالی رتبه ادارات در این مراكز ثبت نام به عمل می آمد . استقبال این خانواده ها از عملكرد مراكز آموزش پیش دبستانی (كودكستان ها( سبب گردیدكه طی مدت زمان كوتاهی در تهران وچندین شهر بزرگ دیگر كشور، كودكستان هایی توسط بخش خصوصی دایر گردد .از جمله مهمترین برنامه های این مراكز می توان به بازی های مرسوم ، آموزش مقدماتی خواندن و نوشتن ، نقاشی و بازی با عروسك و اشكال هندسی اشاره نمود.در سال 1303 شورای عالی فرهنگ ،به تصویب انحصاری آیین نامه احداث مراكز آموزش پیش دبستانی در شهرستان تهران و درسال 1304به تصویب این آیین نامه برای سایر شهرهای كشور مبادرت نمود.نخستین امتیاز تاسیس كودكستان توسط وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه در سال 1310 صادر گردید.از این روی سال1310 آغاز فصل جدیدی در تاریخ آموزش پیش دبستانی ایران محسوب می گردد.نخستین آیین نامه ویژه كودكستانها و مراكز آموزش پیش دبستانی درسال 1312 به تصویب شورای عالی فرهنگ رسید. در ماده اول این آیین نامه ، سن كودكان جهت پذیرش در كودكستانها 4 تا 7 سال قید شده بود. این در حالیست كه درسال 1335 ، آیین نامه جدیدی جهت اداره كودكستانها به تصویب رسید كه طی آن سن كودكان ، 3 تا 6 سال تعیین شده بود. در سال1334 ، اداره مستقلی جهت رسیدگی و نظارت بر امور كودكستان ها تحت نظارت وزارت فرهنگ تاسیس گردید. در سال1340 ، اداره امور كودكستانهای كشور منحل شده و وظایف مربوطه به اداره كل تعلیمات ابتدائی محول گردید. در آن اثنا دولت به تلاش هایی درجهت احداث كودكستان های دولتی مبادرت نموده و با احداث كودكستانها در شهرهای سراسركشور،كودكان خانواده های طبقه متوسط را تحت پوشش خود قرار داد. تا سال 1322 در سراسر كشور تنها تعداد 7 كودكستان وجود داشت و این در حالیست كه طی سال1331 به 74 و طی سال 51 13 به 431 مركز بالغ گردید. در همان اثنا تلاش هایی درجهت تربیت مربیان مراكز پیش دبستانی نیز آغاز گردید. درسال 1336 ، آموزشگاه های كودكیاری آغاز به فعالیت نمودند . اولین اساسنامه و برنامه درسی این آموزشگاهها طی سال 1345 به تصویب شورای عالی فرهنگ رسید. چندسال بعد تدریس رشته كودكیاری یا آموزش و پرورش پیش ازدبستان در برخی دانشكده های علوم تربیتی من جمله مدرسه عالی شمیرانات و دانشگاه ابوریحان آغاز گردید.
درسال1350 ، اداره كل تعلیمات ابتدایی به دفتر برنامه ریزی آموزش ابتدایی تغییر نام داده و واحد كودكستان های این اداره، عهده دارمسئـولیت طرح و برنامه ریزی آموزش و پرورش پیش دبستانی گردید. درسال1354، با توجه به توسعه كودكستانها و تربیت مربیان كودك، دفتر برنامه ریزی آموزش ابتدایی به دفتر آموزش كودكستانی و ابتدایی تغییر نام داده و بالاخره درسال 1359 در اداره كل و سپس در دفتر آموزش عمومی ادغام گردید . طبق آخرین آیین نامه كودكستانها كه در سال 1349به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسید، تشكیل كلاسهای آمادگی ضمیمه آموزش ابتدایی گردیده و سن كودكان كودكستانی 3 تا 6 سال تعیین گردید. درسال 1353 ، وزارت آموزش و پرورش طبق انتشار بخشنامه ای به اعمال اصلاحاتی در آیین نامه مذكور مبادرت نمود. مطابق این تغییرات تنها آندسته از كودكانی كه از سن 5 سال تمام برخوردار بودند از حق ثبت نام دركلاسهای آمادگی بهره مند گردیدند.
درگذشته امتیاز تاسیس مهدهای كودك ویژه كودكان رده های سنی 3 تا 6 سال به وزارت آموزش و پرورش و مجوز تاسیس مراكز مراقبتی كودكان زیر رده سنی3 سال به اتاق اصناف واگذار گردید. ازسال1354، سازمانهای دولتی موظف به تاسیس مهدهای كودك شده و ضوابط آنها از سوی سازمان زنان تنظیم گردید. درسال1356، در بودجه كل سازمانهای دولتی، بودجه لازم جهت احداث مهدهای كودك ویژه فرزندان زنان كارمند پیش بینی شده و سازمان زنان مسئولیت تشكیل و نظارت بر آنها را عهده دار گردید. پس از انقلاب اسلامی ، بر اساس تصمیم گیری هیات وزیران، با انحلال سازمان زنان ، سازمان ملی رفاه خانواده، سازمان تربیتی شهرداری تهران و انجمن ملی حمایت از كودكان، اجازه تاسیس مهدهای كودك به وزارت بهداری و بهزیستی و سپس به سازمان بهزیستی محول گردید. درحال حاضر صدور مجوز و نظارت بركلیه مهدهای كودك دولتی و خصوصی بر عهده سازمان بهزیستی كشور است. ازسال 1372 كلیه كلاسهای آمادگی ضمیمه مدارس دولتی به علت كمبود جا منحل گردید.گفتنی است كه این كلاسها 30 سال پیش درسال1349 و با تصویب شورای عالی آموزش و پرورش تشكیل شده بود . ازجمله انواع مهدهای كودك كه درحال حاضر درسراسركشور فعالیت دارند میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
ــ مهدهای كودك خصوصی كه توسط بخش خصوصی احداث گردیده اند.
ــ مهدهای كودك خود محوركه وابسته به موسسات دولتی بوده و با كمك هزینه های دولتی و والدین كودكان اداره میگردند.
ــ مهدهای كودك كارگری كه متعلق به كارخانجات بوده و تحت پوشش وزارت كار فعالیت دارند.
ــ مهدهای كودك ادارات آموزش و پرورش كه به ثبت نام از فرزندان زنان شاغل درآموزش و پرورش مبادرت می نمایند.
ــ مهدهای كودك انجمنهای حمایتی سازمان بهزیستی كه به ثبت نام از كودكان تحت پوشش بهزیستی و درصدی از افراد عادی مبادرت می نمایند.
ــ مهدهای كودك انجمنهای روستایی كه به ثبت نام از كودكان روستایی مبادرت می نمایند.
تاریخچه فوق بیانگر این واقعیت است كه سهم دولت در تاسیس مهدهای كودك بسیار ناچیز بوده و عمدتا به تنظیم آیین نامه ها و اعطای مجوزهای قانونی محدود بوده است به نحویكه پس از تشكیل اولین مهدهای كودك ، وزارت آموزش و پرورش به تاسیس مهدهای كودك دولتی پس از 42 سال مبادرت نمود. درحال حاضر برای كودكان زنان غیر شاغل مهد كودك دولتی وجود نداشته وكلاسهای آمادگی ضمیمه مدارس دولتی نیز از سال 1372 منحل گردیده است. علاوه بر این تعداد فارغ التحصیلان رشته كودكیاری با توجه به نیاز مهدهای كودك ، بسیار اندك بوده و دوره های باز آموزی بهزیستی ویژه مربیان و مدیران ، چه از لحاظ مدت زمان و چه از لحاظ تعداد نفرات تحت پوشش هر دوره آموزشی، جوابگوی نیاز مهدهای كودك نمی باشد. . بعنوان مثال از سال 61 13تا 69 13یعنی ظرف مدت زمان 8 سال تنها 1215 نفر ازمدیران و مربیان موفق به گذراندن دوره های آموزشی كوتاه مدت بهزیستی شده اند و این در حالیست كه این رقم درمقایسه با تعداد مدیران ومربیان مهدهای كودك بسیار ناچیز می باشد.
علاوه بر این تعداد مهدهای كودك نسبت به جمعیت كودكان در ایران بسیار ناچیز می باشد.. بعنوان مثال طی سالهای1360- 1359 تعداد مهدهای كودك بر2971 ، تعداد كودكان بر 172002، تعداد كلاسها بر6340 و تعداد كاركنان بر9356 نفر بالغ می گردید واین درحالیست كه طی سالهای 68 ـ 67 تعداد مهدهای كودك بر 2547 ، تعداد كودكان ثبت نامی بر177979، تعداد كلاسها بر5951، تعداد كاركنان بر1983و تعداد كودكان رده های سنی1 تا 6 سال بر12میلیون نفر بالغ گردید . ضــمنا تعداد مهدهای كودك خصوصی شهرستان تهران طی سال1370 بر200 مركز، طی سال1371بر174مركز و طی سال1372بر170 مركز بالغ گردید.
آمارفوق نشانگر افزایش دائمی تعدادكودكانی ثبت نامی مراكز آموزش پیش دبستانی و مهدهای كودك و كاهش تعداد مهدهای كودك و كادر ویژه آن می باشد . آمار سال 68 ـ67 مبین این واقعیت است كه تنها 5 ر1درصد كودكان رده های سنی 1 تا 6 سال و 5 ر2درصد كودكان رده های سنی 3 تا 6 سال ا ز امكانات آموزشی وتفریحی مهدهای كودك استفاده نموده اند. درضمن تعداد كودكان هركلاس بر 30 نفر و نسبت كودكان به كادر آموزشی به نسبت 25 به1 بوده است.به عبارت دیگر به ازای هر 1 پرسنل، 25 كودك وجود داشته است . چنانكه قبلا نیز بدان اشاره گردید رده های سنی 1 تا 6 سال در رشد و پرورش شخصیت كودكان ،از نقش اساسی برخوردار بوده و از این روی آموزش پیش دبستانی به عنوان بخشی از نظام آموزش عمومی محسوب شده و دولتها به برنامه ریزی و سرمایه گذاری در این عرصه مبادرت می نمایند .در كشور ایران آموزش پیش دبستانی در واقع به بخش خصوصی واگذار گردیده وبدین ترتیب خانواده های كم در آمد و متوسط قادر به بهره گیری از امكانات مهدهای كودك نمی باشند و این درحالیست كه كودكان خانواده های مواجه با مشكلات اقتصادی و فرهنگی از نیاز بیشتری به توجه و آموزش برخوردار می باشند. به این ترتیب به دلیل وجود كمبودها ، نواقصات زیاد و برنامه های نادرست و عدم برخورداری از كادر مناسب و عدم اولویت دولت به آموزش كودكان در دوره های پیش دبستانی، اكثریت كودكان با مشكلات عدید ه ای در روند آموزشی و رشد شخصیتی خود مواجه می گردند.
سرمایه گذاری درامور كودكان پیش دبستانی آثار پیش گیرانه بر آسیب های دوران نوجوانی و جوانی وبزرگسالی دارد . بسیاری از انحرافات اخلاقی ریشه دركمبودهای روحی و روانی دوران كودكی دارند. ارتباط اولیه كودك با الگوهای شخصیتی، آینده او را رقم میزنند .برخلاف تصورات عمومی مبنی بر عدم سود آوری سرمایه گذاری در مهدهای كودك چنین سرمایه گذاری هایی به معنای تربیت نیروی خلاق ، هدفمند و آگاه آتیه هر ملت و عوامل بازدارنده بسیاری از آسیب های اجتماعی مطرح می باشند . در مقطع آموزش پیش دبستانی ،والدین و مربیان كودك به شناسایی توانایی های بالقوه كودكان و رشد وتوسعه چنین توانایی هایی مبادرت نموده، شعور و رفتارهای های روانی كودك شكل گرفته و هـدایت صحیـح تجربیات كودك بــه خصوصیات روانی می انجامد كه شخصیت او را پرورش میدهند. درجریان حضور درمراكز آموزش پیش دبستانی است كه كودك شناخت نزدیك به واقعیتی از خود بدست آورده و خواسته های او به عنوان تبلوری از رشد عاطفی ،عقلی و اجتماعی او شكل می گیرد.
دانلود پایان نامه ارشد : بررسی رابطه بین مهارت مذاكره مدیران بازرگانی با فروش شركت
جمعه 99/10/26
:
دنیایی كه در آن زندگی می كنیم شاهد تحولات شگرفی است . سرعت این تحولات روز به روز بیشتر می شود به طوری كه به هیچ وجه با گذشته های دور قابل قیاس نیست . اگر بخواهیم آمادگی همراهی و توان لازم برای همگامی با این تحولات داشته باشیم به ناچار باید اطلاعات ، دانش ، ابزارها و توانمندی های مناسب و ضروری را در خود ایجاد و شكوفا كنیم . در این میان هم مدیر علاوه بر توانایی های فنی نیاز به داشتن مهارت هایی در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران را باید لازمه ی كار خود قرار دهد چون كار مدیر دستیابی و رسیدن به اهداف سازمانی است حال برای رسیدن به این اهداف سازمانی از مهارتهای ارتباطی كه بنحوی برطرف مورد نظر خود بتواند نفوذ پیدا كند باید استفاده كند . هر روز كه می گذرد همه ما چه به عنوان یك فرد ، مدیر ، سازمان و شركت در محدودة گسترده تر و پیچیده تری از ارتباط با دیگران قرار می گیریم .
مهارت ایجاد ارتباط مؤثر و كارآمد یكی از مهمترین مهارت های لازم برای هر مدیر به شمار می رود زیرا موفقیت یك مدیر بیش از آنكه به تواناییهای تكنیكی اش مربوط باشد به توانایی او در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران بستگی دارد نتایج تحقیقی كه توسط نشریه Fortune بر روی 200 مدیر از شش شركت انجام شده حاكی از آن بوده كه بزرگترین عامل شكست مدیران ، ضعف مهارت های ارتباطی آنان بوده است . ( Ertel , 1999 , 23 )
یكی از مهمترین مهارت های ارتباطی ، مهارت در مذاكره1 است[1] ، مذاكره یعنی راه نفوذ در دیگران به منظور مبادله ی افكار یا اشیاء مادی است، مذاكره مهم ترین و رایج ترین وسیله برقراری ارتباط بین انسان هاست . و چون تمام نیازها ، ادامه زندگی ، امنیت ، آسایش زندگی ، رفاه اقتصادی ، افزایش آگاهی ، بالابردن سطح زندگی و پیشرفته ترین سطح این است كه ، با دیگران برای تأمین نیازهای خود به توافق برسند.
روابط به دلیل وجود اهداف مشترك وجود دارد ، و بر این دلالت دارد كه ابزار دستیابی به این اهداف توسط طرف های در حال مذاكره
تقسیم می شوند ، بنا بر این فرآیند مذاكره خریدار و فروشنده به طور همزمان با عناصر همكاری و تعارض روبرو می شوند . همكاری ،اهداف متقابل و فردی را تأمین می كند در حالی كه تعارض محیط رقابتی را برای دو طرف فراهم می كند برای اطمینان از این كه این توافق از نفع شخصی شان حمایت می كند . ( wimsaatt and Gassenheimer , 1996 , 21 )
برای حداقل كردن این تعارض و برای رسیدن به راه حل های مصالحه ، استفاده و كاربرد
مهارت های مذاكره و انتخاب تاكتیك های مناسب مفید است .
یكی از نقش های مدیر از نظر مینتز برگ نقش مذاكره كننده است.(رضائیان1380، 19)
یكی از عوامل اساسی و بسیار مهم بر موفقیت و پیشرفت شركت ها برخورداری مدیران این سازمان ها از مهارت ها و فنون مذاكره می باشد كه این خود یك عامل بسیار مهم در موفقیت و انجام مذاكرات و عقد قراردادها می باشد پس یكی از توانمندی های مهارتهایی كه برای مدیر لازم است فراگیری و كسب مهارت مذاكره است .
تعریف موضوع تحقیق:
در دنیای امروز ، دگرگونی هایی بسیار زیاد همراه با گسترش رقابت درزمینه های متنوع ، بویژه در بازارها مشاهده می شود بازاریابی از محدوده ی تولید ، قیمت گذاری ، شناسایی بازار و توزیع كالا فراتر رفتند و شركت ها مجبور به ایجاد تماس و ارتباط با خریداران بالقوه و بالفعل می نماید با توجه به تغییر در زمینه مفهوم بازاریابی كه از كسب سود از طریق افزایش فروش برمبنای تولید به كسب سود از طریق ارضای نیاز خریداران بر مبنای خریدار و مصرف كننده تغییر جهت داده خواه ناخواه مصرف كننده و خریدار كه در این مفهوم فرصت مشاركت پیدا نموده است به آنان نیز حق تصمیم گیری مربوط به كارشان داده شده است دراین جا اهمیت مذاكره بیش از هر زمانی دیگر روشن دیده شده است و هر چه افراد بیشتری در تصمیم گیری ها مشاركت داشته باشند احتمال عدم توافقها نیز بیشتر خواهد شد با توجه به این موارد آشنایی مدیر و بازاریاب با مهارت های اساسی مذاكره امروزه از اهمیت خاصی برخوردار شده است . آشنایی و نهایتاٌ سلطه به اصول و مهارت هایی در مذاكره مدیران را به این توان مجهز می كند كه در جریان ارتباطات با دیگران از پایین ترین و ابتدایی ترین مذاكرات تا بالاترین حد خودش یعنی مذاكرات بین المللی با طرف های مذاكره به نحوی مذاكره كنند كه توافق حاصل از مذاكرات معقول ، منطقی و در بیشتر مواقع به نفع خود باشد .
بنابراین مساله اصلی تحقیق به صورت زیر تعریف می گردد:
رابطه بین مهارت مذاكره مدیران بازرگانی با فروش شركتهای كاشی و سرامیك چگونه است؟
تاریخچه و سابقه موضوع تحقیق :
با بررسی تحقیقات انجام شده در داخل كشور كه از طریق مطالعه پایان نامه ها در كتابخانه ها و مركز اسناد و مدارك و بررسی پایان نامه های خارجی كه از طریق سایت UMI انجام گرفت , سابقه ای از انجام پروژه ای مرتبط با موضوع وجود ندارد.
فقط تحقیقی در سطح بین الملل توسط رون آندریا كه طی سال 2005 مهارت مذاكره در فروش را مورد بررسی قرار داده كه هدف از این تحقیق شناسایی راه حل هایی جهت اجرای مذاكرات فروش بود در این تحقیق 2000فروشنده به طور یكسان از 500 شركت ثروتمند از همه صنایع را مورد بررسی فرار دا د.و محققانی دیگر نظیر تونی مانینگ و باب ربرتسون بروی مهارت مذاكره و نفوذ در دو بخش طی سال 2003 و پولینس و دیگران كه در مورد تفاوت های فردی و انگیزش در استفاده از مهارت های مذاكره در سال 2000 را مورد تحقیق قرار داده اند.
اهمیت و ضرورت تحقیق :
مذاكره امروزه یكی از با اهمیت ترین و مهمترین كار هر مدیر به حساب می آید . هر مدیر خواه ناخواه مرتبط با افراد زیر دست و مافوق و كلیه افرادی كه به نحوی با سازمان مرتبط در تماس اند برخورد دارد این ارتباط خود نشان دهنده مذاكره است یعنی این ارتباطات به همین جا ختم نمی شود . بلكه وقتی این ارتباطات از مرزهای سیاسی كشورها می گذرد رابطه پیچیده تری تحت عنوان روابط خارجی پیش می آید كه این نوع ویژه ای از مذاكرات و توانمندی های فوق العاده ای را طلب می كند این فرآیند امروزه با سرعت و تنوع و پیچیدگی خاص خودش به پیش می رود كه این یك حقیقت غیر قابل انكار و قطعی به شمار می آید عدم تسلط به اصول فوق باعث خواهد شد كه ، علاوه بر منافع فرد سازمانی ، منافع كلان و ملی نیز در معرض تضییع و خطر قرار می گیرد . بنا بر این برای حفظ منافع خرد و كلان و تقویت فرهنگ مذاكراتی باید به نحو شایسته ای اقدام مثبت و سریعی در این زمینه ایجاد ، توسعه و تقویت این عامل انجام گیرد با این وجود در ایران بسیاری از مدیران روش درست انجام كار مذاكره را نمی دانند هر چند این افراد جهت انجام امور تجاری خود دائماٌ در حال مذاكره اند ، لیكن حرف انجام عملی دلیل بر آن نمی شود كه آن عمل درست انجام شود ، مذاكره هم احتیاج به دانش و مهارت خاص خود دارد كه مدیران ما بایستی با این مهارت ها آشنایی پیدا كنند و آن را به خوبی فراگیرند و از جنبه علمی آنر ا بیاموزند با برخورداری از مهارت در مذاكره بدون اتلاف وقت و انرژی و منابع به راحتی می توانند از نقطه نظرات هم مطلع شوند و به خوبی از این مذاكرات سود ببرند .
از ضروریات این تحقیق آن است كه با توجه به جنبه رقابتی شدن امروزه شركت ها,انتصاب مدیرانی كه بتوانند فروش شركت را بالا ببرنداز اهمیت بالایی برخوردار است.
دانلود پایان نامه ارشد : اینترنت رسانه جدید قرن بیستم
جمعه 99/10/26
:
كودكان ما امروزه در خانه ای پا به دنیا میگذارند كه تلویزیون در آن به طور میانگین هفت تا هشت ساعت در روز روشن است. حالا دیگر بیش از آنكه از مادربزرگها داستان و از پدربزرگها خاطره بشنویم این تلویزیون است كه داستانهای مربوط به انسانها، زندگی و ارزشهای آن را برای ما بیان میكند.
تلویزیون، امروزه به عنوان عمومی ترین و پرمخاطب ترین رسانه جمعی، سهم عمده ای در آموزش و تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم بر فرهنگ و روح و روان جمعی دارد.
تاثیر پذیری اكثریت خاموش جامعه از تلویزیون و برنامههای ماهواره ای تلویزیونی بسیاری از اوقات كشورهای جهان سوم را با بحران فرهنگی روبرو كرده است.
تلویزیون هر روز بر ما تسلط بیشتری مییابد و ما بایستی نگران آثار مخرب برنامههای تلویزیونی برای كودكان و خانوادههای خود باشیم. این حق ماست و میبایستی عكس العمل نشان دهیم. اگر چه تلویزیون فی نفسه مطرود نیست اما برنامههای تلویزیونی در مجموع زیانبار بوده اند. در غرب به نوعی و در شرق به شكلی دیگر خطر برنامههای مخرب و منحط تلویزیونی احساس میشود.
ما بدبختانه فرزندانمان را با تلویزیون تربیت میكنیم وقتی میخواهیم آنان را ساكت كنیم برای آنان تلویزیون روشن میكنیم و یا آنان را به تماشای برناههایی كه خودمان هم نمی دانیم چه هستند دعوت میكنیم. خودمان هم متاسفانه عادت كرده ایم به آنچه پخش میشود فقط خیره شویم و نگاه كنیم. بشر با تولید نیازمند به شناخت دنیای اطراف خود است و انتقال فرهنگ و روحیه مدنی میتواند به صورتی سالم و سازنده انجام گیرد اما به نظر میرسد تلویزیون یك مانع اصلی بر سر راه رسیدن به دنیای بهتر است پس ما بایستی از آثار سوء این جعبه جادویی آگاه شویم و در ارتباط با تلویزیون مسؤولیت خود را بپذیریم.
«تلویزیونی كه میتواند دارای اثرات كاملاً مخرب باشد میتواند به صورت ابزار مفیدی نیز در خدمت تعلیم و تربیت درآید تلویزیون میتواند چنین باشد ولی خیلی غیر محتمل است كه چنین بشود.»
ساخت برنامههای با ارزش وقت بیشتر و تخصص بالاتری لازم دارد اما افرادی كه بتوانند برای مدت زمان پخش برنامههای بد بسازند زیاد هستند و این مسأله را حل میكند.
نمی توان كودكان را برای زمانی كه در مقابل صفحه تلویزیون صرف میكنند سرزنش كرد و اینكه آنها تقصیری ندارند كه از طریق تلویزیون اطلاعات دگرگون شده را دریافت میدارند.
جان كندری میگوید: قرار نیست كه تلویزیون از بین برود از سویی خیلی كم احتمال دارد كه تلویزیون فضای مناسبی را برای اجتماعی
كردن كودكان ایجاد كند.»
در گذشته كودكان ناظر فعالیت بزرگترها بودند و آنچه را خانواده طی یك نسل به آنان آموخته بود الگویی برای نسل آینده میشد اما اكنون باید دریابیم كه كودكان از محیط اطراف خود چه چیزهایی را فرا میگیرند؟ عواملی كه محیط اطراف آنان را میسازد چه نام دارد؟ و تلویزیون به عنوان یكی از این عوامل چه میكند و چه باید بكند؟
در كتاب تلویزیون خطری برای دموكراسی زیر عنوان « چرا بچهها تلویزیون تماشا میكنند؟» آمده است كه : انگیزه كودكان از نشستن در پای تلویزیون با خواست بزرگترها فرق دارد. بزرگترها به اقرار خودشان برای سرگرمی به تماشای تلویزیون میپردازند ولی كودكان ضمن اینكه طالب سرگرمی هستند غالباً برای فهمیدن دنیای اطراف به تلویزیون مینگرند. بزرگترها معمولاً اهمیت كمتری برای تلویزیون قایل هستند و به آن با یك ساده باوری آگاهانه نگاه میكنند». تبلیغات تلویزیونی روی شخصیت كودكان، باورهای كودكان و اعمال كودكان به شدت مؤثر میافتد. معمولاً كودكان از دو سالگی تماشای فیلمهای كارتونی را شروع و تقریباً در 6 سالگی به تماشای تلویزیون عادت میكنند. یعنی قبل از اینكه به مدرسه بروند با تلویزیون دوست میشوند.
به نظر میرسد ورود تلویزیون به عنوان معلم به اعتبار معلم و معلمی پایان بخشیده است یا دارای این چنین قدرتی است زیرا امروزه دانش آموزان در حالی قدم به مدرسه میگذارند كه به شدت از تكنیك تلویزیون و اثرات روانی آن متأثر شده اند و در حالی كه مكانیسم تصویری و بصری تلویزیون ریشه در اعماق آنان دوانده است با سیستم كتاب و حروف چاپی وارد یك نزاع درونی و روانی میشوند این درگیری قربانیان زیادی را میطلبد. كودكان و دانش آموزان كه نمی توانند و یا نمی خواهند از طریق قرائت آموزش ببینند و یا اصولاً توانایی خواندن را ندارند نوآموزانی كه قادر به درك تسلسل منطقی حتی یك پاراگراف نیستند و نمی توانند افكار خود را برروی چند جمله مكتوب متمركز كنند دیگر قادر نیستند بیش از چند دقیقه به بیان شفاهی معلم ویا یك سخنرانی توجه كنند و ارتباط منطقی جملات و مطالب را به خاطر بسپارند و یا حتی فراگیرند.»
كودكان بر خلاف بزرگسالان كه با دیگر رسانهها ارتباط دارند بیشتر با تلویزیون در ارتباط هستند. به عقیده پژوهشگران علت علاقه كودكان به تلویزیون این است كه به آنان امكان میدهد تا در ماجراهای پشت پرده زندگی كودكانه خود رسوخ كنند و دنیا و مردم را بهتر بشناسند. وقتی كودكان ما به دنیا میآیند باید كار دشواری را انجام دهند و آن انطباق پذیری به شكل صحیح روشن میشود و برآنان است كه كودكان را برای وظایف آینده آماده كنند اما وقتی دیگر كسی به كودكان كمك نمی كند كه دنیا را بشناسد آنان دست به دامان تلویزیون میشوند. در حال حاضر پدران و مادران وقت اینكه دنیای وسیع اطراف را به كودك بیاموزند از دست داده اند و از سویی تلویزیونی برای كودكان دست یافتنی ترین دریچه به دنیای افراد بالغ است. پس تلویزیون به كودك یك تصویر یا خیال دگرگونه ارائه میدهد زیرا در تلویزیون بیننده بیشتر از آنچه میبیند تأثیر میپذیرد و این نگرانی در مورد كودكان كه بزرگ میشوند وجود دارد.
تا زمانی که چارچوب نظری هر موضوع علمی مورد توجه و بررسی قرار نگیرد، فرایند پیشبرد تدریجی اهداف آن نیز دارای ابهام است. بدین منظور در این فصل مساله تحقیق و ضرورت و اهمیت آن و همچنین اهداف و روش تحقیق و روش گرداوری اطلاعات مطرح خواهد شد.
بیان مساله واهمیت موضوع تحقیق:
نتایج نظرسنجی درخصوص بررسی میزان استفاده كودكان و نوجوانان از رسانهها كه به تازگی در مركز تحقیقات صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است، نشان میدهد 9/99 درصد كودكان و نوجوانان به تلویزیون دسترسی دارند و این گروه در شبانه روز به طور متوسط 4 ساعت و 16 دقیقه تلویزیون تماشا میكنند.
كودكان و نوجوانان از بین شبكههای تلویزیونی، بیشتر برنامههای شبكه پنج (44 درصد) و سه سیما (42 درصد) را تماشا میكنند. همچنین 52 درصد از این گروه به رادیو دسترسی دارند كه 32 درصد شنوندگان كودك و نوجوان به شبكه پیام گوش میدهند.
گفتنی است 33 درصد كودكان، به ماهواره دسترسی دارند و 82 درصد بینندگان این گروه برنامههای ماهواره ای، شبكههای فارسی زبان را تماشا میكنند. 81 درصد كودكان و نوجوانان به دستگاههای صوتی و تصویری مانند VHS،VCD، DVD، 57درصد به رایانه و 49 درصد به دستگاههایی مانند میكرو، پلی استیشن، سگا و… دسترسی دارند.
شایان ذكر است عمده ترین ژانر مورد علاقه كودكان و نوجوانان در فیلمهای ویدئویی مهیج و ترسناك (21 درصد) است.
نظرسنجی اخیر دربردارنده آماری نو و در عین حال نگران كننده است. به نظر میرسد با رشد چشمگیر ضریب نفوذ رسانهها در خانوارهای ایرانی، به شكل قابل توجهی شاهد تغییر الگوی تماشا و سلیقه مخاطبین كودك و نوجوان هستیم.
نگارنده نیك به یاد دارد كه در سالهای نه چندان دور، پربیننده ترین برنامههای سیما در حوزه مخاطبان كودك و نوجوان، انیمیشنهای دوبعدی و دلنشین عمدتا ژاپنی بود و ساعات اوج شنیدن رادیو توسط همین گروه مخاطبین، هنگام پخش سلام كوچولو بود و شب بخیر كوچولو».اما نظرسنجی اخیر بیانگر این نكته است كه پربیننده ترین شبكههایی رادیویی و تلویزیونی نزد كودكان، یعنی شبكههایی مثل شبكه سه سیما و رادیو پیام، اتفاقا شبكههایی هستند كه نه گروه برنامه سازی خاص كودكان در آنها فعال است و نه هیچ برنامه ای برای این مخاطبان دارد.
نفوذ بلاشك ماهوارهها و انواع دستگاههای نمایش فیلم خانگی به همراه سیل انبوه فیلمهای رنگارنگ در دسترس این مخاطبان، اندك كورسوی چراغ برنامههای كودك و نوجوان رادیو و تلویزیون ملی را هم به قهقرا میبرد. www.kayhannews.ir
لذا انتشار نتایج این نظرسنجی، به عنوان سندی قابل تأمل درباره میزان و نحوه استفاده كودكان و نوجوانان از انواع رسانههای دیداری و شنیداری، میتواند محرك و انگیزه خوبی برای نظریه پردازان و تحلیل گران رسانه ای باشد تا با بررسی وضعیت كنونی و پس از آن ریشه یابی موضوع بحث، به طرح ساختارهای مدون و بدیع الگوسازی رسانه ای بپردازند. فراموش نكنیم نیمی از اقبال ابررسانهها از جهت تولید برنامههایی همسو و مطابق طبع مخاطبان خود است؛ اما كدام طبع؟! طبع و تمایلی كه رسانه، طی فرآیند حساب شده سلیقه سازی، مخاطبان خود را به نحو شایسته و مطلوب سیاستهای خود، همسو كرده است. سلیقه ذاتی مخاطب او را پای این رسانهها نمی كشاند، بلكه سلیقه ای تماشای این برنامهها را در نهاد مخاطب طلب میكند، كه از سوی سلیقه سازان رسانه اكتساب نموده است.
هم تولیدكنندگان برنامههای تلویزیونی، و هم پدران و مادران خوب میدانند كه دسترسی كودك به تلویزیون دشوار نیست. نه در قفسه ای قفل شده نگهداری میشود و نه روشن كردن آن برای كودكان دشوار است. متاسفانه این واقعیت نشان از بی اعتنایی جامعه به كودك و شرایط جسمی و روحی او دارد.
در یك جمع بندی كلی میشود گفت كه تلویزیون و رادیو، دیوارههای حائل میان جهان كودك و دنیای بزرگسالان را از میان برداشته است. و این، از سه راه مرتبط به هم صورت میگیرد، نخست آن كه درك و فهم پیام آنها نیازی به راهنما ندارد، دوم این كه نه عنصر تفكر و نه حالت جسمی خاصی را نظیر ساكت و مرتب نشستن در كلاس درس- طلب نمی كنند و بالاخره سوم آن كه هیچ گونه درجه بندی و تقسیم بندی ویژه ای برای تماشاچیان خود در نظر ندارد.
در این بررسی، تلویزیون جایگاه ویژه تری دارد. در كنار و در ارتباط با دیگر رسانههای ارتباط جمعی الكترونیكی- كه پیوندی با كتاب و ادبیات مكتوب ندارند- تلویزیون شرایطی را پدید آورده است كه به دوران قبل از ظهور ماشین چاپ كاملا شبیه و یكسان میباشد. همه ما به لحاظ ساختار جسمی و بیولوژیك یكسان هستیم، قادریم تصاویر را دیده و با شنیدن عبارات و جملات مربوط به آن، با آن پیوند برقرار سازیم. اطلاعات و پیامهائی كه تلویزیون ارسال میكند، برای همه یكسان است. رمزی و رازی و ماجرائی و پیامی نیست كه در پرده اسرار بماند و یا فقط به سمع و نظر تماشاچی ویژه ای برسد. و ناگفته پیداست، اگر رمز و رازی از زندگی و جهان بزرگ ترها، برای كودكان و نوجوانان وجود نداشته باشد، مقوله ای به نام طفولیت یا كودكی دیگر موضوعیت نخواهد داشت.
اما چاره چیست؟! تلویزیون دارای تكنیكی است كه ورود همه كس را به میدان خود ممكن ساخته است. هیچ تجربه قبلی و هیچ اندوخته علمی و تئوری و فنی و مالی و هیچ گونه قدرت و توان و دانش خاصی را طلب نمی كند. هم خردسال شش ساله و هم انسان شصت ساله، شرایط لازم را برای بهره بردن از هر آنچه عرضه میشود دارا میباشند. حتی زبان تلویزیون و نوع ارائه و بیان مطالب، محدودیتی ارائه نمی كند. در زبان گفتاری میتوانیم حروف یا كلماتی را طوری زمزمه كنیم كه كودك حاضر در محفل توان فهم آن را نداشته باشد. و یا از عبارات و لغاتی استفاده كنیم كه از حوزه تصور و درك خردسال به دور باشد. اما زبان تلویزیون و صحنههای آن واضح، گویا و از هرگونه پیچیدگی به دور است. هر آن چه كه بر روی صفحه ظاهر میشود در معرض دید كودك قرار دارد و آن هم با وضوح كامل.
هیچ گونه محدودیتی و هیچ گونه انحصاری در دانستن و مطلع شدن، در تلویزیون وجود ندارد؛ و این مهم ترین تفاوت بارز میان كودك در سنین كودكی و جهان بزرگسالان، از میان برداشته شده است. نه تنها كودك در سنین كودكی یا بزرگسالی در جهان بزرگسالان، كه اصولا هر گروه و دسته ای از اجتماع، به دلیل برخورداری از نوعی دانش انحصاری، از دیگران متمایز میباشند. اگر همه افراد میدانستند، آنچه را كه یك وكیل دعاوی میداند، دیگر وكیل و وكالت معنی نداشت. اگر دانش آموز هر آنچه را كه معلم او میداند، میدانست. دیگر تفاوتی میان معلم و شاگرد وجود نداشت؛ همچنین اگر دانش آموزان سال پنجم ابتدائی، هر آنچه را كه دانش آموزان سال دوم یا سوم راهنمائی میدانند، بداند، دیگر چه ضرورتی برای درجه بندی كلاسهای درس وجود دارد.
با عنایت به این نكات و رجوعی دوباره به آماری كه در ابتدای این مطلب ارائه شد، تفكیك گروههای سنی و دستههای مخاطبان برنامههای مختلف تلویزیونی، به نحوی كه این تقسیم بندی از سوی گیرنده پیام هم قابل درك باشد، بیش از هر زمان دیگری ضروری مینماید. از سوی دیگر، اطلاع رسانی و آگاه سازی والدین از پیامدهای استفاده بدون نظارت كودكان و نوجوانان، به موازات طرحهای محدودكننده تماشاگران، به شكل قابل توجهی در خور توجه است. هر چند شاهد پذیرفته شدن این سیكل آزاردهنده در جامعه هستیم كه استفاده كودكان و نوجوانان از تلویزیون تا تماشای آخرین برنامههای شامگاهی ادامه دارد و تا والدین خود را به سمت اتاقهای خود بدرقه نكنند و آنها را نخوابانند، خود به خواب نمی روند.
در اینجا باز لزوم هم اندیشی میان اساتید و نخبگان دانشگاه، سیاستگزاران رسانه و منتقدان حوزه كودك و رسانه به شدت احساس میشود.