دانلود پایان نامه ارشد : بررسی جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی از دیدگاه استاد مطهری

    جهان کنونی با پیشرفت های سرسام آور فنی و صنعتی خود انسان امروزی را در برابر مشکلات بغرنجی قرار داده است و موفقیت های پی در پی علمی و فنی این احساس را در انسان امروزی بوجود آورده که بی نیاز از بعد اخلاقی است. ( وارنوک ، ترجمه فنایی ، 1380، ص140)

رشد تحقیقات گسترده تجربی و زیست شناسی ، باعث شد که انسان به عنوان یک حیوان تکامل یافته فرض شود و جنبه های اخلاقی انسان صرفاً در حد فعل و انفعالات جسمانی و تغییرات سلولی در نظر گرفته شود . ( برزینکا ، ترجمه بایبوردی ، 1371، ص 30) و از طرف دیگر تعمیم دادن منطق عصر ماشین و بهره وری خط مونتاژ به انسان باعث شد که همانند ماشین با او رفتار شود . ( گوتک ، ترجمه پاک سرشت ، 1380، ص 163)

اگر تربیت را رو کردن آزادانه به ارزش هایی که زمینه ی تکامل انسان را فراهم می کند بدانیم ، درمی یابیم که با همه پیشرفت هایی که در زمینه علم و تکنولوژی صورت گرفته ، هیچ تغییری در تکامل انسان ها رخ نداده است و حتی این پیشرفت موجب تنزل آنها شده است و از آنها افرادی رو گردان از ارزش ها ساخته که مصداق حرف نیچه که انسان مدرن را کوچک می شمارد ، شده است . ( نقیب زاده ، 1376، ص 194)

مهم ترین هدف از نزول وحی الهی تربیت انسان است و عقل که جوهره ی روح الهی است به عنوان عنصر برجسته ی انسان به این موجود عطا

 

پایان نامه و مقاله

 شده تا تحقق این هدف راتأمین نماید . درکنار نیروی بزرگ عقل در انسان ، نیروی عظیم و خیره کننده دیگری به نام عاطفه وجود دارد که از انعکاسات روح انسانی در زمینه خداشناسی و نوع دوستی است و این تجلّی روحی یکی از صفات بارز ممدوحه است و ضامن سعادت ، شخصیت ،کمال ، امنیت و مقام آدمی است.

تربیت اخلاقی از مهمترین ابعاد تربیت می باشد که خود متشکل از ابعادجدایی ناپذیر عقل و عاطفه است. این نوع تربیت زمینه را برای انسان سازی و سعادت انسان فراهم می کند . در طول ادوار گذشته بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان بشری و پیشوایان دینی هر یک به نحوی به این مسأله توجّه کرده اند .

در این فصل ما قصد داریم به ، بیان مسأله ، اهمّیّت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق اعم از اهداف کلی و جزئی و سؤالات تحقیق ( سؤالات اصلی و فرعی  ) و تعریف اصطلاحات عقل ، عاطفه ،  تربیت ، اخلاق و تربیت اخلاقی بپردازیم تا خواننده با کلیات تحقیق حاضر بیشتر آشنا شود .

1-2- بیان مسأله

       اخلاق و تربیت اخلاقی از مهم ترین مسائل انسانی مکتب ها و به ویژه تعلیم وتربیت انسان به شمار می رود . چرا که تربیت اخلاقی موجبات سعادت و رستگاری انسان را فراهم می سازد . پیامبر اکرم (ص) به نقل مطهری (1383) می فرماید : (( بُعِثتُ لِاُتَمِمُ مَکارم الاخلاق )) من مبعوث و بر انگیخته شده ام برای اینکه اخلاق کریمانه را تکمیل کنم . مقوله ی اخلاق دارای ابعاد گوناگون همچون بعد عقل و عاطفه است وباید در مبحث تربیت اخلاقی به آنها توجه داشت .

عقل و عاطفه دو ارزش والای انسانی است که مانند سایر ارزشهای انسانی در روز الست، از سوی خداوند در خمیرمایه ی انسان عجین شده اند . بدون تردید هریک از دو نیروی عظیم عقل و عاطفه در تأمین خوشبختی و سعادت بشر سهم مستقل مؤثری دارند . بشر زمانی به کمال لایق انسانی نایل می شود که از این دو قدرت عظیم به طرز شایسته و با اندازه گیری صحیح استفاده کند . تأمین سعادت و سلامت و تحرّک جامعه مستلزم هماهنگی ، همدلی ، همکاری و همیاری عقل با عواطف و احساسات است . ضعف و فقدان هر یک پویایی ، بلکه اصل حرکت فرد و جامعه را در مسیر تربیت و رشد و تعالی به مخاطره انداخته ، موجب خسارات عظیم و جبران ناپذیری خواهد شد . عقل هادی و راهنمای انسان به سوی کمال است . حکم عقل بر استدلال و برهان مبتنی ، و بر محاسبه و منطق استوار است . عواطف ؛ محرّکی توانمند ، قوّه و بازویی پر تحرّک ، ترمزی قوی و عاملی بازدارنده و ملامت کننده ای پرخاشگر است .عاطفه با محاسبه سر وکار ندارد ، منطق نمی شناسد و با استدلال و برهان بیگانه است .

  پیامبر بزرگوار اسلام، اولین و آخرین پیام آور عقل و عاطفه است که در قرآن کریم از هردو به «رحمة للعالمین» تعبیر رفته است؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم همانطوری که انسان ها را به اندیشیدن در

مسایل زندگی تاکید کرده است، به همان اندازه به محبت و مهرورزی و عطوفت تشویق و ترغیب و امر فرموده است.

نقش عواطف در زندگی انسان غیر قابل تردید است و زندگی انسان در تمام مراحل رشد ، حتی در مرحله شیر خوارگی تحت تأثیر عواطف اوست و رفتار فردی و اجتماعی او به طریقی متأثر از آنهاست . حتّی سلامت روانی و عقلانی انسان وابسته به سلامت عاطفی اوست . ( بهشتی ، 1380، ص 570)

 سقراط از رابطه عمیق بین عقل و اخلاق یاد می کند ، به گونه ای که معتقد است دانش مبنای فضیلت است. سقراط از اولین افرادی است که برای پاسخ به این سؤال که چگونه هر فردی بایستی زندگی کند ، آگاهانه به استدلال های عقل متوسل می شود و روش های مناسبی را برای بکار گیری عقل در حل این مسئله به کار می گیرد . بنابراین سقراط یک نظریه اخلاقی عقل گرایانه متمرکز بر فضیلت را بیان می کند .

( وارنوک، ترجمه فنایی ، 1380، ص14- 28 )

ارسطوهدف زندگانی اخلاقی را کسب سعادت از طریق اجرای دقیق فعالیت های عقلانی می داند . )ارسطو ، ترجمه پور حسینی، 1381 ، ص 83 )

ویلسون نقش عقل را در تربیت اخلاقی در ارتباط با مصالح افراد ، سازگاری منطقی با خود ، شناخت حقایق و به کارگیری این مهارت ها را در عمل مورد بررسی قرار داد. ( الیاس ، ترجمه ضرابی ، 1385 ، ص 88 -89)

کولبرگ هم جایگاه عقل را در تربیت اخلاقی بسیار مهم می داند و عقل را به عنوان یک فرایند تعالی می داند که در این فرایند ، اصول اخلاقی را به عنوان راه حل هایی برای حل مشکلات به کار می گیرد . ( همان ، ص 91 – 92 )

هرست و پیترز هم تربیت اخلاقی را زمینه ای می دانند که فرد بتواند زمینه تعلیم و تربیت عقلانی را فراهم کند . ( زیبا کلام، 1384 ، ص 35 )

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.