دانلود پایان نامه:جایگاه عدالت به مثابه قاعده فقهی نزد مذاهب اسلامی

در سال های اخیر، عدالت به عنوان یک قاعده­ی فقهی دستمایه­ی برخی از پژوهشگران عرصه­ی فقه شده است، تا به فقه پویایی ببخشند و فقه را از انزوا به سوی کارآمدی ببرند و چالش های فراروی اجرای احکام را برطرف نمایند. ایشان با نگاه جدید به عدالت و کاربرد آن در ابواب مختلف فقه بر این هدف­اند که از عدالت قاعده­ای فقهی بنا کنند و استنباط احکام شرعی را بر اساس آن سامان دهند و این قاعده را در روش های کنونی فقه وفقاهت وارد نمایند. قاعده­ای فراگیر که تمام ابواب فقه را در می­نوردد و حتی به پندار برخی می­تواند احکام را

 

پایان نامه و مقاله

 نیز نسخ نماید! این نوشتار اثبات می­کند که عدالت ونفی ظلم در فرآیند اجتهاد مؤثر است به گونه ای که فقیه می­تواند آن را وسیله­ی سنجش حکم فقهی خود ودلیلی در تقدیم یک الزام بر الزام دیگر قرار دهد. همچنین پژوهش حاضر تلاشی در جهت اثبات برخورداری عدالت از ضوابط یک قاعده­ی فقهی است وبه عنوان یکی از مقاصد شریعت حاکم بر دیگر احکام اولیه می­باشد. لذا پاسخگویی به این اهداف در درجه­ی اول نیازمند بررسی اصول ومبانی عدالت و شناخت مرجع تشخیص آن در فقه است. باتوجه به نتیجه­ی حاصل در خلال این نوشتار می­توان گفت تأثیر عدالت در استنباطات فقهی به اندازه­ای است که آن را فراتر از دیگر قواعد فقهی و حتی حاکم بر احکام اولیه قرار می­دهد. حکومتی که کارکردش در حل تعارضات، تقیید ادله و حتی به عنوان شاخص در اجرای احکام اسلام به وضوح دیده می­شود و نقشی فراتر از “حکمت” می­یابد. بیان مسائل فقهی در مذاهب اسلامی و استناد به عدالت ونفی ظلم در استنباط احکام، خود به تنهایی پرده از گستردگی این قاعده برداشته و مسیر ما را در جهت قاعده شمردن عدالت هموار می­سازد.

 

کلید واژه: قاعده­ی فقهی، عدالت، قاعده­ی عدالت، مذاهب اسلامی

 

کلیات تحقیق

 

1. طرح مسأله ( بیان موضوع)

 

از آن جایی که فقها گاه از دیدگاه فردی به فقه نگریسته­اند وگاه نقش دوگانه­ای را برای آن ترسیم کرده­اند که علاوه برفردیت، منبع و مرجعی­ در تعیین قواعد و برنامه زندگی آدمی در قلمرو اجتماع نیز می­باشد، بدیهی است کارکرد اجتهاد و شیوه­ی استنباط احکام بر اساس این دو نوع تفکر دچار تغییرات اساسی خواهد شد. از مباحث لازم وتاثیرگذار در این زمینه که معرکه­ی آرا در مذاهب اسلامی نیز می­باشد، مسأله­ی عدالت است.

 

بحث عدالت از زوایای مختلفی در علوم اسلامی قابل بررسی است، عدالت درآفرینش، تشریع وجزا در علم کلام بحث می­شود، عدالت در صفات نفس در علم اخلاق جستجو می­شود. اصول فقه عدل وظلم را به مثابه­ی مصداقی از یکی ازمبانی خود مطرح کرده است، در فقه، عدالت فرد ـ که در مقابل آن فسق قرار دارد نه ظلم ـ در امام جماعت، قاضی، مفتی، وصی شرط شده است. در درایه نیز عدالت راوی بنابر برخی مبانی از شروط صحت حدیث شمرده می­شود.

 

اما آیا عدالت وظلم در فرآیند اجتهاد نیز به کار گرفته می­شود؟ به گونه ای که فقیه با شناخت مصادیق عدل وظلم حکم شرعی را کشف کند. این سؤال عدالت را در معرض طرح آن در قالب یک قاعده­ی فقهی  قرار می­دهد. البته در بررسی این قاعده باید گفت تنها، تلقی رایج از واژه­ی قاعده ـ همچون سایر قواعد ـ ملاك ومنظور نیست بلكه تلقی از قاعده­ی عدالت امری فراتر از سایر قواعد است. به عبارتی رساتر، عدالت، میزان ومعیاری برای استنباط احكام است؛ یعنی هم به واسطه­ی آن می­توان استنباط حکم كرد وهم می­توان این قاعده را به منزله­ی میزانی برای مجتهد دانست كه برمدار ومحور آن استنباط و استخراج حكم را محك بزند.

 

همچنین باید گفت: این سخن به این معناست كه عدالت در متن قرآن و سنت است و در معنایِ ملاك وضابطه­ی ارزیابی احكام اسلامی، جزیی از مسیر و فرآیند افتاء است، كه فقیه با استناد به آن در متن آیات وروایات، آن را منبع استنباط خود قرار داده و یا درستی استنباط خود را محك می­زند و این گونه معنای قاعده بودن عدالت را تحكیم می بخشد.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.