پایان نامه ارشد: لایه نشانی نیترید آلومینیوم روی زیرلایه استیل 304 به وسیله دستگاه پلاسمای کانونی

:

اگر چه نمی توان منکر استفاده از انرژی های تجدید ناپذیر از قبیل انرژی باد، خورشید و … شد، اما نمی توان غول صنعت را فقط با انرژی های تجدید ناپذیر سیر کرد. بعلاوه منابع اولیه انرژی های شناخته شده در روی کره زمین فقط برای پانصد سال کفایت خواهد کرد و وسایل زیست محیطی چنان دست و پای بشر را بسته است که متخصصان امر، همین پانصد سال را نیز ناشدنی می پندارند و بنابراین باید در جستجوی منبع انرژی دیگری بود.

امروزه پیشرفت روز افزون بشر سبب شده است که نیاز انسان به تأمین انرژی به حدی زیاد شود که سوخت های فسیلی دیگر نتوانند جوابگوی نیازهای صنعتی باشند. از اینرو متخصصان و دانشمندان به فکر استفاده از انرژی های هسته ای افتاده اند. فرایند شکاف هسته ای که هم اینک در راکتورهای تولید انرژی مورد استفاده قرار می گیرد به علت تولی زباله های رادیواکتیو چندان مورد پسند نیستند، در حالیکه فرایند هم جوشی هسته ای بسیار از این جهت مطلوب تر می باشد زیرا که منجر به محصولاتی می شود که مانند زباله های حاصل از شکاف هسته ای خطرناک نمی باشند. از این رو به علت پاک بودن این انرژی توجه زیادی به آن می شود.

در راستای انجام تحقیقاتی برای دستیابی به این تکنولوژی دستگاه پلاسمای کانونی ساخته شد. این دستگاه در ابتدا به عنوان منبع تولید نوترون های پر انرژی ساخته شد ولی پس از مدتی به عنوان یک دستگاه کم هزینه و با کاربردهای چندگانه مورد توجه دانشمندان و به خصوص دانشمندان کشورهای در حال توسعه قرار گرفت.

دستگاه پلاسمای کانونی در اواخر دهه 1985، اوایل دهه 1960، توسط فیزیکدانان اولی (فیلیپوف) و فیزکدانان آمریکایی (مدر) ساخته شد و به سرعت به عنوان دستگاهی کارا و جالب برای تولید پلاسما و تابش های آن مورد توجه قرار گرفت. پلاسمای کانونی (PF) از هنگام اختراعش در دهه 1960 قویترین چشمه پلاسمایی نوترون به شمار می رفت، تا اینکه با اختراع روش گرمایش توکامک با اشعه خنثی این

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 دستگاه جای پلاسمای کانونی را به عنوان قویترین چشمه پلاسمایی نوترون گرفت. ولی ارزانی و سادگی سیستم پلاسمای کانونی باعث شده که برای استفاده های مختلفی مورد توجه قرار گیرد. حتی آژانس بین المللی انرژی اتمی نوعی از این دستگاه ها را برای جهان سوم طراحی کرد.

دستگاه پلاسمای کانونی می تواند به عنوان منبع تولید اشعه ایکس سخت و نرم به کار رود  که به علت پالسی بودن این اشعه می تواند برای عکسبرداری از وسایل سریع مانند موتور هواپیما به کار رود. از دیگر کاربردهای این دستگاه تولید الکترون و یون می باشد که فرآیند تولید آنها در بخش های بعدی توضیح داده می شود.

یون های حاصل از این دستگاه می تواند برای کاشت یون استفاده شود. البته مهمترین کاربرد دستگاه پلاسمای کانونی، تحقیقات راجع به همجوشی هسته ای در هسته های سبک از قبیل دوتریم، تریتیم، هلیم و لیتیم است.

پلاسما:

پلاسما حالت گازی شکل از ماده است که در آن بر اثر دمای زیاد، اتم های ماده یونیزه شده و گازی متشکل از الکترون ها و یون ها، تولید می شود. با تبدیل شدن یک ماده به پلاسما، خواص جدیدی در آن ظاهر می شود. بر خلاف گازهای معمولی ( که اتم خنثی دارند)، پلاسما می تواند هادی جریان الکتریکی باشد، از خود نور گسیل کند، تحت تأثیر امواج الکترومغناطیسی قرار بگیرد و رفتار جمعی از خود نشان دهد که نه تنها به شرایط موضعی بلکه به حالت پلاسما در مناطق دور نیز بستگی دارد.

پینچ (pinch):

پینچ پلاسما در حقیقت فشرده شدن پلاسما توسط میدان مغناطیسی ناشی از جریان الکتریکی می باشد. در سیستم های پلاسمای کانونی که در بخش بعد توضیح داده خواهد شد، یک جریان الکتریکی نسبتاً زیاد به هنگام تخلیه الکتریکی در داخل پلاسما ایجاد می شود که در اثر بر هم کنش با میدان مغناطیسی بوجود آمده از میدان الکتریکی فشرده می شود و پلاسمای موجود در سیستم را نیز فشرده می نماید. این پدیده به اثر پینچ در پلاسما معروف است. اثر پینچ اساس محصور سازی مغناطیسی پلاسما در سیستم هایی نظیر پینچ در راستای z ، پینچ در راستایө و پلاسمای کانونی می باشد. به این ترتیب می توان گفت که عامل اصلی پینچ پلاسما، بر هم کنش یک جریان الکتریکی قوی با میدان مغناطیسی ناشی از خود آن می باشد.

پلاسمای کانونی:

دستگاه های پلاسمای کانونی سیستم هایی هستند که با تکنولوژی نسبتاً ساده و ارزان توانایی تولید پلاسمای چگال با طول عمر نسبتاً کم را دارند. محدوده ی مشخصات این نوع پلاسما عبارت است از حجم 1cm3 چگالی 1025m-3 طول عمر 100ns، دما1KeV. ویژگی این سیستم ها باعث شده تا آنها مورد توجه پژوهشگران گداخت هسته ای و همچنین تولید و کاربرد پرتوهای یونی، الکترونی، نوترون و ایکس قرار گیرند]2و1[. سهولت نسبی تولید، ارزانی قیمت، شار زیاد و زمان کم تولید پرتو از سیستم های پلاسمای کانونی، بستر مناسبی را جهت کاربردهای صنعتی و پزشکی فراهم می آورد. زمان کم تولید پرتو( حدود 100ns) از یک طرف منجر به کاهش فوق العاده زیاد خطرات بهداشتی و زیست محیطی کاربران شده و از طرف دیگر این امکان را ایجاد می کند که به عنوان مثال وضعیت دقیق و واضح سوژه های متحرک در مقطع خاصی از زمان ثبت شود که این به نوبه خود زمینه ساز بسیاری از کاربردهای پزشکی و صنعتی می باشد.

سیستم پلاسمای کانونی به طور مستقل توسط مدر و فیلیپوف در اوایل سال 1960 طراحی و ساخته شد. دستگاه های ساخته شده توسط این افراد دارای هندسه ی متفاوتی هستند. در دستگاه پلاسمای کانونی نوع فیلیپوف، نسبت شعاع به طول آند بزرگتر از نوع مدر می باشد که این مقدار کمتر از یک است. اصول کاری، اطلاعات کانونی و دیگر پارامترهای این دو دستگاه با یکدیگر یکسان می باشند.

دستگاه فیلیپوف به گونه ای طراحی شده است که اصطلاحاتی در پینچ  در راستای z، ایجاد می کند تا محدوده ی عایق را از ناحیه تنگش جدا نگاه دارد و مانع از ضربه بر روی آن در اثر تابش ناشی از پلاسمای داغ شود. نوع مدر نیز مانند یک تفنگ پلاسمای هم محوری طراحی شده که در فشار بسیار بالا کار می کند. پلاسمای کانونی به سرعت به منبع گداخت نوترون ها و منبع تولید اشعه ایکس(Mather 1965) تبدیل می شود. تا کنون دستگاه های متعددی با مخازن انرژی 1KJ تا 1MJ ساخته شده است. بین میزان انرژی ذخیره شده و اندازه ی دستگاه رابطه ای وجود دارد. آزمایشات انجام شده بر روی پلاسمای کانونی، نشان می دهد که در این دستگاه، پلاسمایی داغ(1KeV) و چگال  (1025cm-3) ایجاد می شود که طول عمر آن 100ns می باشد و رابطه ای نیز بین طول عمر پلاسما و شعاع آند وجود دارد. نکته قابل توجه در این دستگاه، مقدار بالای nτ (n چگالی و τ زمان محصور سازی انرژی ) برای پلاسما و توالی نوترون های گداخت می باشد.

پلاسمای کانونی علاوه بر اینکه منبعی از پلاسمای داغ و چگال و همچنین نوترون های گداخت می باشد، میزان زیادی اشعه ی ایکس نرم، مخصوصاً زمانی که در آن از گازهایی با عدد اتمی z بالا استفاده شود، نیز ساطع می کند. این خصوصیت، پلاسمای کانونی را از دیگر دستگاه ها متمایز کرد و آن را به یک انتخاب مناسب برای لیتوگرافی اشعه ایکس تبدیل کرده است.

در زمینه استفاده کاربردی از این سیستم ها، در دهه های اخیر تحقیقات نظری و عملی گسترده ای در گوشه و کنار دنیا صورت گرفته است. با توجه به گستردگی بیشتر نوع مدر، طبیعی است که بیشتر این تحقیقات حول سیستم های مدر متمرکز بوده است. از این رو، اطلاعات منتشر شده در مورد چگونگی عملکرد و طراحی سیستم های از نوع فیلیپوف نسبت به نوع مدر بسیار محدود می باشد (احتمالاً ساخت دستگاه های نوع فیلیپوف بیشتر با تکیه بر اطلاعات تجربی صورت می گیرد).

تا بحال مهمترین اهداف پژوهشی عبارت بوده اند از بررسی ارتباط بین عوامل ساختاری گوناگون (از قبیل ولتاژ، اندوکتانس، ظرفیت بانک خازنی، فشار و نوع گاز، ابعاد و جنس الکترودها و نیز ابعاد و جنس عایق) و تأثیر این عوامل بر عملکرد دستگاه های پلاسمای کانونی. درسال های اخیر پژوهش در زمینه استفاده کاربردی از این سیستم ها نیز به تدریج در حال شکل گرفتن می باشد.

دانلود پایان نامه ارشد: مطالعه چگالی تراز هسته ­ای با استفاده از مدل لایه ­ای

:

چگالی تراز تک ذره­ای،  یکی از عناصر مهم در بررسی ساختار هسته می­باشد، زیرا در تعیین چگالی تراز هسته،  نقش مهمی دارد. در بررسی چگالی تراز تک ذره­ای از روش­های مختلفی استفاده شده­است که از آن جمله به روش­های مکانیک کوانتومی از قبیل روش تابع گرین، روش اسموث و روش جابجایی فاز می­توان اشاره کرد، که در این روش­ها بازه انرژی به دو ناحیه تقسیم می­شود، ناحیه انرژی پیوسته و نواحی انرژی مقید که بیشتر تمرکز روی نواحی پیوسته است.

یکی دیگر از روش­ها در بررسی چگالی تراز تک­ذره­ای روش نیمه کلاسیکی می­باشد که در این روش از میدان متوسط برای محاسبات استفاده شده است، که میدان متوسط نوترون شامل جملات پتانسیل هسته­ای و برهمکنش اسپین مدار و برای پروتون علاوه بر این جملات، پتانسیل كولنی را نیز دربرمی­گیرد. تاکنون برای محاسبه چگالی تراز تک ذره­ای با استفاده از روش نیمه کلاسیکی پتانسیل­های مختلفی برای هسته­های كروی و تغییر شكل یافته پیشنهاد شده است که از جمله آنها به پتانسیل چاه مربعی متناهی و نامتناهی، پتانسیل نوسانگر هماهنگ و پتانسیل وودز-ساکسون می­توان اشاره کرد. در روش محاسبه مستقیم پارامتر چگالی تراز با استفاده از این روش، انتخاب پتانسیل میدان میانگین برای بدست آوردن چگالی تراز تک ذره­ای   و مقدار آن در انرژی فرمی نقش تعیین کننده­ای دارد[1].

انرژی فرمی بصورت انرژی بالاترین حالت تک ذره­ای پرشده در حالت پایه هسته تعریف می­شود. مقدار انرژی فرمی برای پروتون و نوترون متفاوت است[2].

در هسته­های سنگین به دلیل نزدیک شدن ترازها به همدیگر و همپوشانی­های آنها تمایز بین ترازها سخت می­باشد و با افزایش انرژی، ترازها بیشتر بهم نزدیک می­شوند. به همین دلیل چگالی تراز برای هسته­های سنگین دارای اهمیت قابل توجهی است. چگالی تراز یکی از پارامترهای مهم ساختار هسته به حساب می­آید که با استفاده از آن سایر پارامترهای ترمودینامیکی هسته از قبیل دما، آنتروپی، فشار و ظرفیت گرمایی را می­توان بدست آورد[3,4].

بطوركلی برای محاسبه چگالی تراز از دو روش مستقیم وغیر مستقیم استفاده می­شود. در روش غیرمستقیم با محاسبه آنتروپی و تابع پارش هسته و با استفاده از رابطه بین آنتروپی و چگالی تراز هسته­ای، چگالی تراز محاسبه می­شود. به عنوان مثال به مدل­های آماری BCS [3] ، SMMC [4] و SPA+RPA [5] می­توان اشاره کرد[5-7].

در محاسبه چگالی تراز بطور مستقیم از روش­های آماری که به صورت تئوری ارائه می­شوند استفاده می­شود. به عنوان مثال به مدل­های آماری CTM [6] ، FGM [7] ، BSFGM [8] و GSM [9] می توان اشاره کرد. در این مدل­ها پارامتر چگالی تراز بطور تئوری و نیمه تجربی محاسبه می­شود. در بسیاری از مطالعات مربوط به محاسبه برهمکنش­های هسته­ای، فرمول­های تحلیلی مربوط به چگالی تراز ترجیح داده

 

پایان نامه و مقاله

 می­شوند[3,8-10].

در این مدل­ها پارامترهای چگالی تراز بطور تئوری و نیمه تجربی محاسبه می­شوند. در بسیاری از مطالعات مربوط به محاسبه برهمکنش­های هسته­ای، فرمول­های تحلیلی مربوط به چگالی تراز ارجعیت دارند.

در مدل دمای ثابت،CTM  بازه انرژی به دو بخش تقسیم می­شود که در بخش انرژی­های پایین از ثابت بودن دما می­توان استفاده کرد و در انرژی­های بالا مدل گاز فرمی مورد استفاده قرار می­گیرد. مسئله اصلی در این مدل ایجاد ارتباط بین نواحی کم انرژی و نواحی انرژی بالاست. این مدل پدیده­شناختی براساس فرمول بت  که در آن برهمکنش­های هسته­ای لحاظ نمی­شود، بنا شده است[11].

ساده­ترین بیان تحلیلی برای بررسی چگالی تراز مدل گاز فرمی است که در آن هسته­ها بدون برهمکنش در نظر گرفته شده واز اثرات تجمعی صرفنظر می­شود. مدل  BSFGMبا اعمال برخی اصلاحات در مدل گاز فرمی و با درنظرگرفتن جفت شدگی­های نوکلئونی در بر همکنش­های هسته­ای، ارائه شده است، این مدل در همه­ی انرژی­ها برای بررسی چگالی تراز مورد استفاده قرار می­گیرد.

در مدل BSFGM چگالی تراز هسته­ای دارای دو پارامتر چگالی تراز تک ذره­ای و انرژی جابجایی برانگیختگی است. معمولا این پارامترها به عنوان پارامترهای قابل تنظیم از طریق برازش داده­های تجربی تعیین می­شوند. اگرچه برای محاسبه پارامتر چگالی تراز، به جز برازش از مدل­های مختلف هسته­ ای مثل مدل قطره مایع، مدل لایه­ای و رابطه نیمه تجربی نیز می­توان استفاده کرد و این پارامتر را بطور مستقیم محاسبه نمود.

1-1- مدل های هسته ای

مدل­های هسته­ای تقریب­ها و فرض­هایی هستند که برای شناخت ساختار هسته و نیروی هسته­ای و بر اساس شواهد تجربی معرفی می­شوند و به دو دسته تقسیم می­شود مدل­های نیمه کلاسیکی (Semi-classical models) یا مدل­های ذره­ای مانند مدل قطره مایع (Liquid drop model) و مدل­های کوانتومی (quantum mechanics models) مثل مدل لایه­ای (Shell model).

2-1- مدل قطره مایع

با توجه به اینکه در هسته هر نوکلئون با نوکلئون­های مجاور خود برهمکنش می­کند و به هر نوکلئون از اطراف توسط نوکلئون­های مجاور نیرو وارد می­شود، در نتیجه نوکلئون­های داخل هسته را می توان در حال حرکت فرض کرد. در ضمن نیروی هسته­ای ضمن اینکه جاذبه است، دارای یک جمله دافعه نیز می­باشد که نوکلئون­ها را در یک فاصله معینی از همدیگر نگه می دارد. با توجه به اینکه وضعیت نوکلئون­ها در هسته مانند وضعیت مولکول­ها در مایع می­باشد ماده هسته­ای را می­توان سیال هسته­ای نامید. هر نوکلئونی که در نزدیکی لایه­ی هسته­ای قرار دارد نیروی خالصی به سمت داخل احساس می­کند به طوری که موجب می­شود سطح خارجی خود را به کمترین مقدار سازگار با حجم خود تغییر دهد. شکل هندسی که این سازگاری را دارد کروی است. بنابراین شکل هسته را بصورت کروی می­توان فرض کرد. با توجه به این توضیحات می­توان هسته را مانند یک قطره مایع در نظر گرفت.

انواع مدل­های تجمعی هسته­ای (Collective model) همانند مدل دورانی (Rotational model) و مدل ارتعاشی (Vibrational model) در محاسبات از مدل قطره مایعی استفاده می­کنند. با توجه به این اصل که دوران و ارتعاش هسته بطور کامل مشابه دوران و ارتعاش یک قطره مایع معلق می­باشد.

3-1- مدل لایه ای

مدل لایه­ای یکی از مدل­های هسته­ای به حساب می­آید که با در نظر گرفتن پتانسیل میدان متوسط و پتانسیل ناشی از برهمکنش نوکلئون­ها، تراز­های نوترون و پروتون هسته را با دقت بالایی نتیجه می­دهد. فرض اساسی در مدل لایه­ای این است که علی­رغم جاذبه شدید بین نوکلئون­ها که انرژی بستگی کل هسته را ایجاد می­کند حرکت هر نوکلئون در واقع مستقل از نوکلئون­های دیگر است، اگر تمام جفت شدگی­های بین نوکلئونی یا تمام برهمکنش­های زوجیت نادیده گرفته شوند، مدل لایه­ای را مدل لایه­ای تک ذره­ای می­گویند. بنابراین در مدل لایه­ای تک ذره­ای هر نوکلئون در پتانسیل متوسط یکسان با سایر نوکلئون­ها حرکت می­کند. بنابراین انتخاب یک پتانسیل هسته­ای مناسب مهم است. پتانسیل هسته­ای مناسبی که بتوان نوکلئون­ها را تحت آن پتانسیل در ترازهای انرژی قرار داد بایستی بتوانند نظام هسته را توجیه کند و با آزمایش و تئوری هماهنگ باشد. پتانسیل­های هسته­ای معرفی شده عبارتند از پتانسیل کروی، پتانسیل چاه مربعی متناهی و نامتناهی، پتانسیل نوسانگر هماهنگ و پتانسیل وودز-ساکسون.

با اعمال پتانسیل چاه مربعی و نوسانگر هماهنگ ترازها به صورت تبهگن بدست می­آیند. پتانسیل شعاعی وودز-ساكسون به همراه پتانسیل ناشی از برهمکنش اسپین مدار ترازهای هسته­ای و اعداد جادویی را که نشان دهنده لایه­های بسته هسته­ای هستند به درستی نتیجه می­دهد[13].

با حل معادله شرودینگر برای پتانسیل­های میدان میانگین، بدون در نظر گرفتن جفت­شدگی نوکلئون­ها، ترازهای انرژی و معادله موج نوکلئونی بدست می­آید. ترازهای انرژی تک-نوکلئونی نوترونی و پروتونی بعنوان یك پارامتر اساسی در تعیین پارامترهای ترمودینامیكی هسته از قبیل دما، آنتروپی، فشار و ظرفیت گرمایی نقش ایفا می­کنند. چگالی تراز هسته­ای بصورت تعداد ترازهای هسته در واحد انرژی برانگیختگی مؤثر تعریف می­شود.

در فصل دوم این پژوهش، به بررسی چگالی تراز تک ذره­ای و روش­های مختلفی که در بررسی چگالی تراز تک ذره­ای دارای اهمیت اند پرداخته ایم. در فصل سوم چگالی تراز هسته­ای و مدل­هایی که در آنها پارامترهای چگالی تراز بطور تئوری و نیمه تجربی محاسبه می­شوند معرفی شده­اند و همچنین شیوه­های برازش و اثرات تجمعی نیز ارائه شده­اند. در نهایت در فصل چهارم پارامتر چگالی تراز در مدل BSFGM بصورت تابعی از چگالی تراز تك ذره­ای با استفاده از مدل نیمه كلاسیكی برای پتانسیل­های نوسانگر هماهنگ، چاه پتانسیل مربعی و پتانسیل وودز-ساکسون برای تعدادی از هسته­های سبک، متوسط و سنگین محاسبه شده اند و نتایج بدست آمده با نتایج سایر روش­ها مقایسه شده است.

1) Smooth

2) Woods_Saxon

3) Bardeen-Cooper-Schrieffer

4) Shell Model Monte Carlo

5) Static Path Approximation plus Random Phase Approximation

6) Constant Temperature Model

7) Fermi Gas Model

8) Back-shifted Fermi Gas Model

9) Generalized Superfluid Model

10) Phenomenological

11) Bethe

دانلود پروژه:بررسی موانع صادرات مرکبات و ارائه راه کارهایی برای افزایش صادرات

:

کاهش درآمد حاصل از صدور نفت و نوسانات شدید آن، افزایش جمعیت کشور، کاهش قدرت خرید، درآمدهای نفتی در نتیجه به هم خوردن رابطه مبادله به نفع کشوری صنعتی و پیشرفته در راه تجارت با کشورهای جهان سوم و از همه مهتر پایان پذیر بودن منابع طبیعی و از جمله نفت باید زنگ خطر را برای ما و خصوصاً برنامه ریزان و سیاست گذاران اقتصادی کشور به صدا در آورده و ما را به این باور رسانده باشد که توسعه صادرات غیرنفتی و رهایی یافتن از اقتصاد تک محصولی متکی به درآمد های نفتی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. امروز توسعه صادرات غیرنفتی تنها افزایش درآمدهای ارزی از طریق صدور انواع کالاهای ساخته شده و خدمات محدود نمی شود. بلکه توسعه صادرات نقش مهمتری را به عنوان یک استراتژی رشد و توسعه اقتصادی به عهده دارد. در اجرای استراتژی توسعه صادرات بخشهای مختلف اقتصادی شامل صنعت، معدن، خدمات، بهداشت، کشاورزی، و غیره…. مورد توجه قرار می گیرد.

با توجه به نکته که کشورمان به دلیل شرایط خاص اقلیمی و جغرافیایی جزء محدود کشورهای دنیا است که قابلیت بالایی در تولید محصولات کشاورزی داراست و از نظر تنوع در بخش باغداری و محصولات باغی سومین کشور دنیا پس از کشورهای چین (اول) و ترکیه و

 

پایان نامه و مقاله

 آمریکا (مشترکاً دوم) می باشد. می توان به عنوان بخشی از استراتژیهای توسعه صادرات کشور به بخش کشاورزی و باغداری معطوف شد و با تولید انواع محصولات کشاورزی و باغی علاوه بر تامین نیازهای داخل به صدور این محصولات و درآمدی که ارزی حاصل از آن چشم داشت.

2-1 تعریف موضوع

موضوعی که در این تحقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت «بررسی موانع صادرات مرکبات کشور و ارائه راهکارهایی برای افزایش صادرات آنها می باشد» کشور ما سرزمین پهناوریست که از شرایط آب و هوایی بسیاری متنوعی برخوردار است. همین شرایط آب و هوایی و اقلیمی متنوع زمینه بسیار مساعدی را برای تولید انواع و اقسام محصولات کشاورزی فراهم آورده است. بخشی از این تولیدات به مصرف داخلی می رسد و بخش قابل توجهی از آن نیز قابل صدور به سایر کشورهای دنیا است.

مرکبات نیز به دلیل همین شرایط مساعد آب و هوایی و خاک مناسب در اغلب نقاط کشور به ویژه شمال و جنوب کشور قابل کشت و پرورش است و ذکر این نکته ضروری است که تولید فعلی مرکبات کشور در تولید این محصولات می توان با افزایش سطح زیر کشت و در نتیجه تولید آن به افزایش صادرات آن امیدوار بوده پس با توجه به ظرفیت موجود صاردات این محصولات می توان مقدار قابل توجهی ارز وارد سیستم اقتصادی کشور کرد و با توجه به اینکه در برنامه های اقتصادی دولت برای صادرات محصولات غیرنفتی اهمیت خاصی قائلند. لذا بررسی و تخصص پیرامون این موضوع می تواند راهگشا باشد. در این راستا تحقیق حاضر به بررسی و تبیین مواننع موثر بر افزایش صادرات مرکبات می پردازد و تلاش بر این است که مولفه ی مهمی نظیرتسهیلات و نگهداری انبار سیستم بسته بندی، سیستم حمل و نقل و انجام بازاریابی به طور صحیح و میزان اهمیت و تاثیر هر یک از این چها مولفه در افزایش صادرات مرکبات مورد بررسی و شناسایی قرار گیرد.

3-1 اهمیت موضوع

صادرات فعالیتی بسیار پیچیده و دارای ظرافت های خاصی خویش است. توسعه صادرات امری آسان نیست. برای فروش بیشتر کالا به خریداران شرایط و عمل مساعد بسیار لازم است نه فقط جلب رضایت مصرف کننده خارجی نسبت به کیفیت قیمت، شرایط عرضه، بازار رسانی و خدمات پس از فروش کالا لازم است. بلکه با توجه به این نکته ضروری است که کشور با رقبای سرسخت قدرتمند در این زمینه روبرو است. بدون مطالعات مشکلات و تنگناها و بررسی تحقیق مستمر پیرامون عوامل موثر در افزایش صادرات توسعه صادرات غیرنفتی ممکن نیست بسیاری از کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه دنیا مبالغ هنگفتی را به انجام پژوهشهای علمی به تخصیص می دهند.

در راه صادرات محصولات کشاورزی و از جمله مرکبات که ظرفیت بالایی برای تولید و صادرات آن در کشور وجود دارد موانع بسیاری پیش روی ماست. تولید فعلی مرکبات کشور سالانه بیش از سه میلیون و هفتصد هزار تن است و بررسی انجام شده نشان می دهد که از این مقدار 700 هزار تن حدود 20% آن قابلیت صدور دارد. اما میزان فعلی صادرات این محصول در حدود 70 هزار تن در سال است یعنی در حدود 10% از ظرفیت صادراتی موجود که این رقم بسیار ناچیزی است فراوان مشاهده شده است که کشور عین که تولید بسیار ناچیزی نسبت به کشور ما دراد چندین برابر ما صادرات مرکبات درند.

پایان نامه :ارزیابی میزان مس، روی و منگنز در سرم، كبد و استخوان موشهای صحرایی نر تغذیه شده با نان غنی شده با آهن و بررسی ارتباط آنها با شاخص های استرس اکسیداتیو

آهن یك ماده ی معدنی است كه برای فعالیت­های فیزیولوژیكی بدن ضروری بوده و جزء با اهمیت پروتئین­هایی است كه در انتقال اكسیژن نقش دارند (هموگلوبین و میوگلوبین). همچنین وجود آن برای انجام واكنش­های آنزیمی در بافت­های مختلف، رشد و نمو سلول­ها و تمایز سلولی لازم است. كمبود آهن یكی از شایع­ترین كمبودهای تغذیه­ای در سرتاسر جهان است از علائم كمبود آهن
می­توان به كم خونی، ریزش مو، بی قراری، ضعف و خستگی، زردی، كمرنگ شدن غشاهای مخاطی، كاهش بازدهی، كاهش عملكرد ایمنی و

 

پایان نامه و مقاله

 افزایش حساسیت به بیماری و … اشاره كرد. بهترین راه برای پیشگیری از كمبود آهن استفاده از منابع غذایی حاوی آن یا ماده غذایی غنی شده با آهن است. در ایران و بویژه استان فارس كمبود آهن كمبود اول مواد مغذی است. چون غذای اكثر خانواده­های ایرانی را نان تشكیل می دهد و بیشترین انرژی مورد نیاز خود را از طریق غلات بویژه نان تأمین

می­كنند. با توجه به محدودیت منابع و عدم امكان تأمین مواد مغذی لازم است برای رفع نیازهای تغذیه­ای مردم از ساده­ترین روش­ها برای تأمین مواد مورد نیاز آنها استفاده گردد. یكی از این راهها تهیه نان­های مخصوص و غنی شده با پروتئین، ویتامین­ها و املاح می­باشد. لذا هدف از این تحقیق غنی سازی نان با آهن و برآورد میزان جذب آن در موش­های صحرایی بوده تا در صورت اخذ نتیجه­ی مثبت بتوان به عنوان یك راه ساده، ارزان و عملی در جهت پیشگیری از كمبود آهن مورد استفاده قرار داد. ‍

محمود و همكاران (2011) در غنی سازی پنیر پروسس با آهن به میزان 3 و 5 برابر نیاز معمول
موش­های صحرایی و تغذیه آنها به مدت یك ماه گزارش كردند كه میزان هموگلوبین و آهن سرم در آنها افزایش و ظرفیت كلی اتصال آهن (TIBC) و كلسیم یونیزه و كلسیم مجموع سرم كاهش یافته اما هیچكدام از این افزایش یا كاهش­ها معنادار نبود.

احمد و همكاران (2011) در تغذیه ی موش­های صحرایی ماده با نان غنی شده با كلسیم، آهن و روی به میزان سه برابر مورد نیاز و در یك دوره­ی 28 روزه مشاهده كردند كه جذب هر سه ماده در مقایسه با گروه كنترل افزایش می­یابد. در گروه­های درمانی وزن بدن و سطح آهن و روی در پلاسما، كبد و استخوان ران به طور معناداری بالاتر بود اما در مورد كلسیم تغییر معناداری در سطح آن در پلاسما و كبد مشاهده نگردید.

در بررسی نالپا و همكاران (2012) مشخص گردید كه در نان­های پروبیوتیك حاوی بیفیدوباكتریوم بیفیدوم میزان آهن و كلسیم آزاد شده از نان كاهش می­یابد لذا چنین نان­های مفیدی بایستی از لحاظ مواد معدنی تنظیم گردند تا مصرف آنها منجر به كمبود مواد معدنی نشوند.

در مطالعه سویج و نسبرگ و همكاران (2008) با غنی كردن آرد نان قهوه­ای با نمك سدیم و آهن EDTA و فومارات آهن حداكثر به میزان   kg ̸ mg 35 و مصرف 4 برش نان روزانه به مدت 34 هفته در كودكان 6 تا 11 سال عنوان نمودند كه غلظت هموگلوبین، درصد اشباع ترانسفرین، فریتین و آهن سرم و میزان گیرنده­های ترانسفرین در مقایسه با گروه كنترل تفاوت معناداری پیدا نكرد.

نتایج بررسی شیخ الاسلامی و جمالیان (1382) نشان داد كه میزان اسید فیتیك در نمونه­های آرد مورد استفاده در تهیه نان­ها زیاد است (به طور میانگین 37/570 میلی گرم در 100 گرم) و با توجه به روش­های تهیه­ی نان در اغلب نقاط كشور تخمیر و پخت نان نمی­تواند كمك چندانی به كاهش اسیدفیتیك موجود در نان كند در نتیجه میزان اسید فیتیك در نان تولیدی نیز بالا است (به طور میانگین 31/347 میلی گرم در 100 گرم). بالا بودن اسید فیتیك می­تواند جذب آهن را در بدن مختل و منجر به كمبود این عنصر گردد.

استفاده از جوش شیرین به عنوان خمیر مایه علیرغم اینكه توسط وزارت بهداشت به طور رسمی در فرایند تولید نان ممنوع اعلام شده ولی مطالعه­ی كمانی و همكاران (1389) نشان داد كه این ماده همچنان در فرایند تهیه نان مصرف می شود و مصرف جوش شیرین در نانوایی­های لواش رایج تر از نان بربری، تافتون و سنگگ می­باشد. بقایای جوش شیرین موجود در نان موجب ناراحتی­های گوارشی و مانع جذب كلسیم، آهن و سایر عناصر ضروری در دستگاه گوارش می­شود.

دانلود پایان نامه ارشد : بررسی تغییر رفتار ارتعاشی در اثر گنجاندن الیاف مواد حافظه دار در ورقهای کامپوزیتی بدنه خودرو

همگام با رشد سریع علوم و تکنولوژی در دهه­­های اخیر، نیاز به مواد جدیدی که مهندسان را در طراحی و ساخت سازه­های مهندسی یاری کند، به شدت در جای جای صنعت احساس می شود؛ موادی که در زمینه­های مختلف مهندسی قابل استفاده بوده و با بهبود خواص مورد نظر، مشخصه­های بهتری را در عمل نتیجه دهند.
یکی از عوامل مهمی که باعث پیشرفت و گسترش صنایع در زمینه‌های مختلف شده است، پیدایش مواد جدید می­باشد. دست­یابی به موادی از قبیل کامپوزیت‌ها و آلیاژهای حافظه­دار همگی مبین این مطلب است. در این میان، مواد هوشمند که اساس بوجود آمدن سازه‌های هوشمند می‌باشند، نقش بسیار مهمی را در بهینه‌سازی و توسعه صنایع ایفا کرده­اند.
یکی از تازه­ترین دست­آوردها در مهندسی سازه و مواد در زمینه سازه­های هوشمند، مواد تطبیقی[1] می­باشد. این سازه­ها با استفاده از اثرات مستقیم و معکوس، شرایطی را برای تطبیق سازه با محیط پیرامون خود فراهم می سازند. در این بین، مواد حافظه دار[2]­ سهم بسزایی دارند. مواد آلیاژی حافظه دار،‌ به دلیل رفتار مكانیكی خاصی كه دارند مانند اثر حافظه دار بودن،‌ اثر شبه الاستیك و خواص ماده وابسته به دما به عنوان المانهای سازه های مكانیكی پیشرفته كاربرد فراوانی دارند.
در ادامه به بررسی مواد كامپوزیتی و همچنین مواد حافظه دار و تحقیقات اخیر در این مورد  می پردازیم .

1‌.2‌     پیشینه تحقیق

هونگیو جیا[3] در سال ‌1998]1[، مقاومت در برابر ضربه ساختارهای کامپوزیتی هیبرید آلیاژ حافظه دار را مورد بررسی قرار داد. جذب انرژی کرنشی تیرها و میله های SMA تحت تنش و خمش مورد بررسی قرار گرفتند. او یک مدل تئوری برای ایجاد رابطه بین کسر مارتنزیت، بار اعمالی و انرژی کرنشی جذب شده در آلیاژ حافظه دار ارائه داد. او به طور تحلیلی دریافت که مواد سوپرالاستیک SMA قابلیت جذب انرژی کرنشی بالایی را از خود نشان می دهند. او معادلات غیر خطی برای ورقهای کامپوزیتی هیبرید SMA ارائه داد که می تواند برای تحلیل ضربه سرعت پایین یا بارهای تماسی شبه استاتیک به کار رود. معادلات حاکم شامل تغییر شکل برشی عرضی به همراه تحلیل مرتبه اول، خیز بزرگ ورقها و لامینای  SMA/ اپوکسی می باشد. این معادلات برای حالت کلی با شرایط مرزی کلی و زوایای چینش کلی استخراج

 

پایان نامه و مقاله

 شده اند.

مارك پیترزاكوسكی[4] در سال 2000 ]2[، تغییرات خواص دینامیکی صفحات کامپوزیتی مستطیلی و ورقهای ساندویچی حاوی لایه های تقویت شده توسط فیبرهای SMA را مورد تحلیل قرار داد. او از خاصیت تغییر شدید سختی SMA بر اثر دما، برای کنترل شبه فعال استفاده کرد.
تراویس[5] و همکاران در سال 2001 ]3[، سعی در ساخت و تست کامپوزیتهای هیبرید آلیاژ مواد حافظه دار کردند. این نمونه ها ساختارهای کامپوزیتی متعارفی بودند که از مواد SMA درونشان استفاده شده بود. آنها، این نمونه را برای تایید یک مدل ترمومکانیکی برای ساختارهای SMAHC تهیه کردند. آنها، رفتار تنش کرنش نایتینول، مدول در برابر دما و تنش احیا در برابر دما و سیکل حرارتی را مورد بررسی قرار دادند.
رح و كیم[6] در سال 2002 ]4[، از تئوری برشی مرتبه اول و روش المان محدود برای تحلیل عددی ضربه سرعت پایین وارد بر کامپوزیتهای هیبرید SMA استفاده کردند.
آراتا ماسودا و محمد نوری[7] در سال 2002 ]5[، به منظور بررسی کنترل غیر فعال ارتعاشات توسط تجهیزات ساخته شده با مواد SMA، ارتباط بین شکل حلقه هیستریزیس المانهای SMA و کارایی مواد حافظه دار را به عنوان تجهیزات میراکننده مورد ارزیابی قرار دادند. آنها دریافتند که برای کسب بالاترین کارآیی برای یک دامنه تحریک داده شده، ابعاد حلقه هیسترزیس باید به گونه ای تنظیم شود که پاسخ از حلقه ماکزیمم عبور کند ولی از آن فراتر نرود. همچنین آنان دریافتند که برای داشتن بهترین عملکرد ناحیه محبوس شده توسط حلقه هیسترزیس می بایست نسبت به کل ناحیه زیر نمودار تنش کرنش در حین بارگذاری، تا حد امکان بزرگترین اندازه خود را دارا باشد.
رح  و كیم در سال 2002 ]6[، با تغییر کسر حجمی SMA و افزایش دما، میزان خیز ناشی از ضربه را روی صفحه کامپوزیتی تقویت شده توسط فیبرهای SMA به حداقل رساندند. آنها نشان دادند  که بهینه سازی توزیع کسر حجمی فیبرهای SMA، نقش مهمی در کاهش خیز این صفحات دارد.
موچان و سیلچنكو[8] در سال 2004 ]7[، راه حلی تحلیلی برای مساله از بین رفتن پایداری متقارن محوری یک صفحه دایروی SMA تحت انتقال فاز مستقیم در اثر نیروی فشاری ارائه دادند.
ریوكا گیلات و جاكوب آبودی[9] در سال 2004 ]8[، معادلات میکرومکانیک کامپوزیتهای تک جهته دارای فیبرهای SMA در ماتریس پلیمری یا فلزی را بدست آوردند. آنها این معادلات را برای تحلیل رفتار غیر خطی ورقهای کامپوزیتی با عرض بینهایت تحت اثر بار حرارتی ناگهانی بکار گرفتند.
پارك[10] و همکاران در سال 2004 ]9[، رفتار ارتعاشی ورق کامپوزیتی هیبرید SMA کمانش یافته بر اثر حرارت را مورد بررسی قرار دادند. معادلات المان محدود غیر خطی با تئوری تغییر شکل برشی مرتبه اول در این تحقیق به کار گرفته شدند. رابطه کرنش فون کارمن برای محاسبه خیز بزرگ به کار گرفته شد.
مو[11] و همکاران در سال 2005 ]10[، رفتار مقابله با ضربه ورقهای کامپوزیتی کربن اپوکسی را که دارای سیمهای آلیاژ حافظه دار سوپرالاستیک بود، مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند که اضافه کردند فیبرهای SMA مقاومت در برابر صدمه را برای کامپوزیتها افزایش می دهد.
ژانگ[12] و همکاران در سال 2006 ]11[، ورقهای کامپوزیتی را در دو حالت دارای فیبرهای SMA همجهت و فیبرهای بافته شده SMA مورد تحلیل ارتعاشی ضربه قرار دادند. ایشان دریافتند که با کنترل تحول فاز SMA از مارتنزیت به آستنیت می توان کنترل دقیقتری روی تنظیم سختی سازه داشت.
شانگ و تانگ شن[13] در سال 2007 ]12[، ارتعاشات آزاد و اجباری کامپوزیتهای دارای فیبر آلیاژهای هوشمند را در تغییر شکل های بزرگ مورد بررسی قرار دادند. آنها از معادلات بنیادی ترمومکانیکی SMA ارائه شده توسط Brinson و همکاران برای ارزیابی خواص صفحات کامپوزیتی هیبرید SMA استفاده کردند. آنها از روش گلرکین برای تبدیل معادلات دیفرانسیل جزئی به معادلات دیفرانسیل معمولی غیر خطی استفاده نمودند. آنها دریافتند که اثرات دما روی پاسخ اجباری در حین تحول فاز از ماتنزیت به آستنیت چشمگیر است.
ویكتور بیرمن[14] در سال 2007 ]13[، کنترل غیر فعال ارتعاشات ورقهای نازک کامپوزیتی با فونداسیون الاستیک از آلیاژ حافظه دار را مورد بررسی قرار داد.
خلیلی[15] و همکاران در سال 2007 ]14[، پاسخ ورق کامپوزیتی هیبرید SMA را در برابر ضربه سرعت پایین مورد بررسی قرار دادند. ایشان برای حل تحلیلی معادلات دینامیکی حاکم بر ورق کامپوزیتی هیبرید، از تئوری برشی مرتبه اول و سری فوریه استفاده کردند.
خلیلی و همکاران در سال 2007 ]15[، اثر بعضی از پارامترهای مهم را روی پاسخ ضربه سرعت پایین ورفهای کامپوزیتی هیبرید جدارنازک فعال دارای سیمهای SMA مورد بررسی قرار دادند. در این تحقیق آنها تاثیر سیمهای SMA را روی تاریخچه نیروی تماسی، خیز، کرنشها و تنشهای درون صفحه ای این سازه ها بررسی نمودند. آنها نشان دادند که پارامترهای فیزیکی و هندسی مانند نسبت حجمی SMA، جهت فیبرهای کامپوزیت، جرم ضربه زننده، سرعت ضربه زننده و نسبت طول به ضخامت این صفحات فاکتورهای مهمی در فرایند ضربه و طراحی این سازه ها می باشند.
جان و حریری[16] در سال 2008 ]16[، تغییرات فرکانس طبیعی سازه های کامپوزیتی دارای فیبرهای آلیاژ حافظه دار نایتینول را با تحلیل توزیع انرژی کرنشی روی یک ورق مورد بررسی قرار دادند. ایشان این معادلات کرنش را به طور تحلیلی و عددی حل کردند تا تاثیر نیروهای نقطه ای وارد بر ورق را بررسی کرده و فرکانس طبیعی آن را محاسبه کنند.

1‌.3‌     معرفی موضوع تحقیق

با توجه به ویژگی‌های متمایز و برتر آلیاژهای حافظه‌دار، كاربرد آن‌ها به طور فزاینده‌ای در صنایع مختلف از جمله صنایع تولید خودرو رو به گسترش است ولی به دلیل هزینه گزاف تولید این مواد امروزه از كاربرد خالص آنها خودداری می شود همچنین استفاده فیبرهای مواد حافظه دار در سازه های كامپوزیتی مزیت استفاده از خواص تركیبی كامپوزیت را نیز فراهم نموده و بنابراین علاوه بر افزایش كارایی ورقهای كامپوزیتی مورد استفاده در سازه ها وزن نهایی آنها را نیز كاهش می دهد كه این امر بخصوص در صنعت خودروسازی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سازه‌های SMA در فرآیند ساخت و یا در حین انجام مأموریت، تحت تأثیر بارهای دینامیكی قرار می‌گیرند. رفتار این مواد، با توجه به تحول فازی، متأثر از میدان تنشی پیچیده است. تحولات فازی باعث تغییر مشخصه‌های مكانیكی ماده از جمله مدول یانگ، قابلیت استهلاك، فنریت و فركانس طبیعی سازه می‌شوند و به این ترتیب تعیین عوامل مؤثر در تغییر شكل، تنش‌های متغیر دینامیكی و میزان تأثیر آن‌ها به صورت تركیب با مواد كامپوزیتی امری بسیار دشوار و بغرنج می‌باشد.
در این پروژه، ابتدا نقش مواد حافظه دار در ورقهای كامپوزیتی به صورت استاتیكی مورد بررسی قرار می گیرد و سپس به بررسی تغییر رفتار ورقهای كامپوزیتی تقویت شده با فیبرهای SMA با تغییر پارامترهای مختلف در این ورقها پرداخته می شود