پایان نامه : ژئوپلیتیک آسیای مرکزی و علائق ایالات متحده آمریکا و روسیه (با تاکید بر چالش های محتمل بر جمهوری اسلامی ایران)
جمعه 99/10/26
<p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">نیل به رشد اقتصادی و بالا بردن میل به سرمایه گذاری هنگامی تسریع می گردد که کشورها دارای بازارهای سرمایه فعال و قابل اعتماد باشند. معمولا کشورهایی که از نظر اقتصادی توانمند بوده و ساختار اقتصادی تکامل یافته ای دارند عموماً دارای بازارهای مالی متنوع و کارآمد فراوانی هستند. یکی از مهمترین بازارهای سرمایه بورس اوراق بهادار است. بورس اوراق بهادار در کشورهایی که سعی در تقویت بنیه اقتصادی خود دارند نقش بسیار مهمی را برعهده دارد. وجود بازارهای فعال همواره سرمایه گذاران متعددی را به تکاپو واداشته است و جریان سرمایه و منابع مالی را به بخش های مولد تسریع کرده است. کشورهایی که دارای بورس های سازمان یافته و فعال می باشند توانسته اند سرمایه گذاران زیادی را به سوی این بازارهای سازمان یافته جلب کنند به گونه ای که مثلا در کشور ایالات متحده بیش از 50% مردم سهامداران شرکتهای مختلفی ه
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه پایانی قرن بیستم، جهان شاهد تغییرات شگرف در نقشه جغرافیای – سیاسی خود بود؛ تغییراتی اساسی که به دلیل داشتن شرایطی خاص، توجّه کشورهای بسیاری را با خود معطوف ساخت و زمینه ساز رقابت هایی ژئوپلیتیکی جدیدی در حوزه کشورهای تازه استقلال یافته شد. علّت آن، این بود که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای چندی بر روی نقشه جهان پدیدار شد که به دلیل داشتن امتیازات منحصربفرد، می توانستند برای همسایگان خود هم چالش آفرین و هم سودمند باشند. آنچه که به طور مشخص از کشورهای استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران مورد توجّه قرار دارد، جمهوری هایی تازه تاسیس در ورای دو سوی مرزهای شمال خاوری و شمال باختری جمهوری اسلامی ایران در دو منطقه قفقاز[1] و منطقه آسیای مرکزی[2] است. آنچه از این دو منطقه در این پایان نامه مورد تاکید قرار دارد، “منطقه آسیای مرکزی” به عنوان سرزمین پهناوری در غرب قاره آسیا است. آسیای مرکزی معمولاً در برگیرنده کشورهای ازبکستان، تاجیکستان،ترکمنستا – ن، قزاقستان، قرقیزستان است. البته برای مشخص تر کردن این منطقه باید افغانستان، شمال شرق ایران (خراسان)، و همچنین قسمت سین کیانگ (ترکستان شرقی قدیم) در غرب چین و جنوب سیبری در روسیه را نیز به جزء سرزمینی آسیای مرکزی افزود. به هر حال، این منطقه به دلیل وسعت زیاد سرزمینی، تعداد قابل توجّه جمعیّت و اهمیّت ژئواکونومیکی ویژه ای که نسبت به منطقه قفقاز دارد. از این رو، موضوعیت مکانی این پژوهش را تشکیل می دهد. آنچه در مطالعات جغرافیایی – سیاسی این حوزه بسیار مورد
توجّه قرار دارد و موضوعیّت ژئوپلیتیک پژوهش حاضر را به خود اختصاص داده است، آن است که با وجود به استقلال کشورهای آسیای مرکزی، این کشورها شاهد حضور، نقش آفرینی و اثرگذاری کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای همچو – ن ایالات متحده آمریکا، روسیه، ترکیه، چین و … تحت عنوان “بازی بزرگ جدید”، در منطقه شان هستند که هر یک در پی دستیابی به اهداف ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، ژئواستراتژیک خود در منطقه آسیای مرکزی، دست به فعالیّت های گسترده ای زده اند. از دیدگاه ژئوپلیتیکی قابل توجّه است که آسیای مركزی به عنوان بخش جنوبی از تئوری هارتلند مکیندر با شرایط و ویژگیهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی همراه بوده است. از این لحاظ، با شکل گیری کشورهای آسیای مرکزی در دهه پایانی قرن بیستم عموماً و سال های آغازین قرن بیست و یكم خصوصاً، این منطقه از نگاه کشورهای منطقه ای همچون چین، روسیه و کشورهای فرامنطقه ای مانند آمریكا، جایگاه ارزشمند یافته است و هر یک از آنها سعی می کنند تا برای نقش آفرینی هر چه بیشتر و با ایجاد تسلّط بیشتری بر منطقه، جایگاه والاتری را برای خود فراهم آورنده و در نتیجه بتوانند به اهداف خود در این منطقه دست یابند. اکنون از این شرایط با عنوان بازی بزرگ جدید[3] در این منطقه نام برده می شود كه آغاز آن را می توان از زمان استقلال کشورهای آسیای مرکزی و از دهه 1990 دانست که تا زمان انجام این پژوهش نیز ادامه داشته است. البته با توجّه به زمینه های اهداف و شرایط حضور هر یک در این منطقه، به نظر می رسد که همچنان این رقابت میان این کشورها ادامه داشته باشد؛ این حالی است که جمهوری اسلامی ایران به دلیل ویژگی های ارزشمند ژئوپلیتیکی خود بویژه در مورد موقعیت ژئوپلیتیکی خود در ارتباط با کشورهای آسیای مرکزی، دوره زمانی طولانی مشترک تاریخی و ویژگی های مشترک فرهنگی و دینی با این کشورها، از همان ابتدای استقلال این کشورها ضمن به رسمیّت شناختن آنها به برقراری سعی در برقراری ارتباطات و مناسبات خوب در جنبه های مختلف و همچنین بهبود نارسایی جغرافیایی آنها (به دلیل محصور بودن در خشکی و فقدان دسترسی به دریاهای آزاد) داشته است تا از این طریق بتواند از چهره مناسبی در میان کشورهای آسیای مرکزی برخوردار باشد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جاذبه های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک منطقه، قدرتها و بازیگران منطقه دیگری را نیز به این منطقه جلب کرد. بازیگران منطقه ای که در حاشیه و همجوار با آسیای مرکزی قرار داشتند، همانند ایران، روسیه، و چین، علاوه بر هدف توسعه و نفوذ خود در منطقه، دارای بعضی نگرانی های امنیّتی نیز بودند و بخشی از نقش آفرینی این کشورها متوجه کسب توانایی بازدارنده تهدیدات در آسیای مرکزی بود، در حالی که حضور ترکیه در منطقه تنها با هدف کسب منابع و توسعه صورت گرفت (داداندیش، 1386: 82). بنابراین، از دیدگاه ژئوپولیتیك اصطلاح بازی بزرگ جدید را می توان برای برخوردهای قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای در منطقه آسیای مرکزی به كار برد. این رویداد که بر خلاف جریان بازی بزرگ که در قرن نوزدهم بین دو كشور روسیه و انگلستان شکل گرفت، باید بین بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای (مشخصاً ایالات متحده آمریکا و روسیه) دانست که هر یک در پی دستیابی به اهداف و منافع خود در این منطقه هستند. علل اصلی توجه و حضور ایالات متحده آمریکا در این منطقه را می توان در علل مختلفی جستجو کرد که از میان آنها می توان به این زمینه ها اشاره کرد: جلوگیری از احیای نفوذ تاریخی روسیه بر منطقه آسیای مرکزی، ممانعت از روابط گرم کشورهای این منطقه با جمهوری اسلامی ایران که دارای پیوندهای عمیق فرهنگی و تاریخی با ایران هستند، نقش استراتژیک این منطقه به منظور منطقه بالقوه برای پشتیبانی نظامی از حضور ایالات متحده در جنگ افغانستان و همچنین کنترل بر منابع سرشار انرژی که در این منطقه وجود دارد. از این روی، پس از فروپاشی شوروی سابق، ایالات متحده در این منطقه حضور یافت؛ در حالی که کشورهای منطقه آسیای مرکزی تا قبل از به استقلال رسیدن، جزئی از کشور روسیه و قبل تر از آن جزئی از ممالک محروسیه قاجار محسوب می شدند. امروزه روسیه هم به آسیای مرکزی پس از دو دهه از فروپاشی شوروی با حسّاسیت ویژه ای توجّه دارد. با توجّه به تلاش رقیبان بین المللی عمده نظیر ایالات متحده آمریکا، روسیه که این منطقه را خارج نزدیک خود قلمداد می کند و تلاش می کند تا همچنان نقش نخست را در این منطقه داشته باشد. در این ارتباط، مهم ترین هدف استراتژیک آنها در آسیای مرکزی این است که این منطقه برای آنها اهمیت امنیّتی دارد و این کشورها را عمق استراتژیک خود میدانند و معتقد هستند که برای اینکه مرزهای این کشور، مرزهای امنی باشند باید حضور مستمری در این منطقه داشته باشد. از این رو، حضور قدرتی دیگر را در منطقه بر نمی تابد؛ یعنی برای روسیه حضور و نفوذ قدرتهای رقیب در منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است که بر خود لازم میداند که حضور گستردهای در آسیای مرکزی داشته باشند تا از تهدیدها بر ضد امنیّت ملّی خود جلوگیری کنند. گذشته از این در حوزه اقتصادی و مهمتر از همه در بحث انرژی، روسیه به دنبال آن است که سیطره خود را بر مساله انرژی در منطقه حفظ کند و کنترل امور در این زمینه را مانند مسیر ترانزیت به خارج از منطقه در اختیار داشته باشد.
از این رو، در این پژوهش ضمن بررسی وضعیت جغرافیای سیاسی تک تک کشورهای آسیای مرکزی، زمینه های ژئوپلیتیکی حضور هر یک از کشورهای ایالات متحده آمریکا و روسیه در آسیای مرکزی و اهداف آنها از نقش آفرینی در این منطقه برشمرده و بررسی می شود و چالشهای احتمالی ناشی از این حضور این دو کشور را در آسیای مرکزی بر جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار می دهد.
2 – 1 ضرورت تحقیق
کشور جمهوری اسلامی ایران از جمله معدود کشورهای جهان است که به علت همسایگی با 15 کشور و دارا بودن ذخایر عظیم نفت و گاز در جناح شمال و جنوب و همچنین تسلط بر تنگه راهبردی هرمز دارای موقعیت ژئوپلیتیکی خاصی است. علاوه بر آن، قرار داشتن مناطق استراتژیک و راهبردی همچون خاورمیانه، خلیج فارس، قفقاز و … در جوار این کشور بر این اهمیت می افزاید. علاوه بر این، همسایگی با منطقه حساس و راهبردی آسیای مرکزی، به عنوان قسمت جنوبی هارتلند – که در قرن بیستم نقش بسیار مهمی در مناسبات ژئوپلیتیکی و رقابت های قدرتی میان کشورها داشته است – می تواند بر افزایش اهمیت جایگاه ژئوپلیتیکی کشور جمهوری اسلامی ایران بیفزاید. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و شکل گیری پنج جمهوری قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان توجه کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای چون روسیه، ترکیه، ایالات متحده آمریکا، چین به حوزه آسیای مرکزی، به عنوان این منطقه که دارای اهمیّت ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک است و به عنوان همسایه جمهوری اسلامی ایران، معطوف شد که در این بین دو کشور حضور دو کشور ایالات متحده آمریکا و روسیه به دلیل اثرگذاری بیشتر بر منطقه، اهمیّت بیشتری هستند. زمینه های برخورد منافع این دو کشور در این منطقه مهم به عنوان منطقه ای که در همجواری جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، می تواند برای جمهوری اسلامی ایران که از همان زمان استقلال کشورهای این حوزه دارای روابط دوجانبه مناسبی با یکدیگر هستند، می تواند برای کشورمان فوق العاده با اهمیّت باشد. از این رو، مطالعات ژئوپلیتیکی حضور دو کشور مذکور در آسیای مرکزی و چالش های احتمالی آن بر جمهوری اسلامی ایران، مانند کاهش وجهه و در نتیجه نفوذ جمهوری اسلامی ایران و چالش های مرزی علیه مرزهای شمال خاوری خاوری در استان گلستان می تواند بسیار حائز اهمیّت باشد. بر این اساس می توان گفت که این منطقه از دید ژئوپلیتیکی دارای اهمیّت بسزایی در جهت گیری جمهوری اسلامی ایران دارد.
با توجّه به این رویکرد، در این پژوهش، علاوه بر بررسی زمینه های حضور و اثرگذاری این دو کشور، اثرات حضور این کشورها بر منطقه بر جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار می گیرد؛ بویژه آنکه از یک سو کشورهای منطقه آسیای مرکزی به مقدار قابل توجهی، دارای همبستگی های تاریخی، فرهنگی و قومی و همچنین گستره ژرف آداب و رسوم مشترک با کشور جمهوری اسلامی ایران هستند.
ستند. سرمایه گذارانی که در بورس ها سرمایه گذاری می کنند معمولا در تلاش هستند تا با استفاده از اطلاعات موجود و تحلیل بازار و با اتخاذ تصمیم ها و سیاست های خاص در مقاطع زمانی متفاوت حداکثر استفاده را از این بازارها بعمل آورند و با حداقل ریسک ممکن حداکثر بازدهی را کسب نمایند. بر همین اساس کسانی که در سهام عادی شرکتها سرمایه</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><p><br /></p></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><p><a href="http://fotka.ir/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%a7%d8%ab%d8%b1-%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa%db%8c-%d9%85%d8%b9%d8%a7%d9%85%d9%84/” style="font-family: yekan, tahoma; font-size: 10pt; text-align: right;"><img class="alignnone size-full wp-image-587293″ src="http://ziso.ir/wp-content/uploads/2020/10/thesis-paper-77.png” alt="پایان نامه و مقاله” width="400″ height="199″ /></a></p><p> گذاری می کنند سعی دارند تا بتوانند بگونه ای قیمت سهام شرکتها را قبل از تحقیق آنها پیش بینی نموده و با استفاده از این مهارت منافع خود را افزایش دهند. از آنجا که یکی از عوامل مهم در موفقیت افراد خصوصا مدیران و سرمایه گذاران برنامه ریزی می باشد، لذا برنامه ریزی صحیح و پیش بینی آنچه که احتمالا در آینده به وقوع خواهد پیوست بسیار حائز اهمیت است. بررسی ها نشان می دهد در بازارهای سرمایه ای که از کارایی نسبی برخوردار هستند می توان با تحلیل متغیرهای مهم به نتایج خوبی در خصوص چگونگی روند قیمتها و پیش بینی قیمت سهام شرکتها دست یافت.</p> <br style="box-sizing: border-box;” /> </p><ul style="box-sizing: border-box; margin-top: 0px; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><li style="box-sizing: border-box;">بیان مساله پژوهش</li></ul><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">در بازار کارا، قیمت در پاسخ به ورود اطلاعات اساسی جدید تغییر می کند. از این طریق، معامله گران و سازندگان بازار عقاید خود را درباره ارزش واقعی قیمت در پاسخ به اطلاعات معامله به روز رسانی می کنند. از این رو معاملات خود می توانند اطلاعات را به معامله گران انتقال دهند. معاملات بزرگ بطور مستقیم ظرفیت حرکت دادن قیمت ها طی معاملات را دارند. تصمیمات تجاری دیگر شرکت کنندگان بازار که ممکن است اقدامات آغازگران معاملات باشند نیز بطور غیر مستقیم تاثیر گذار است. اثر قیمتی به ارتباط بین دریافت دستور خرید یا فروش و تغییر قیمت متعاقب آن اشاره دارد. اینکه معامله خرید باید قیمت را به سمت بالا سوق دهد در نگاه اول واضح است. اما این یک واقعیت برای تجار است که اثر قیمتی برای آنان به مثابه یک هزینه است و معامله دوم خرید آنان بخاطر تاثیر خود آنها در بازار بطور متوسط گران تر از اولی است (و همچنین این تاثیر برای فروش بصورت بالعکس است).<br style="box-sizing: border-box;” />نظارت و کنترل اثر قیمتی یکی از پویاترین حوزه های پژوهشی در شرکت های تجاری بوده و به سرعت در حال گسترش است. اثر قیمتی معاملات بلوک بطور گسترده در مطالعات مورد توجه قرار گرفته است و بطور معمول به دو جزء دائمی و موقت طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شده است. جزء دائمی تغییرات قیمت با توجه به محتوای اطلاعات معامله است. در حالیکه اثر قیمتی موقت، تغییر قیمت به دلیل اختلاف های بازار مانند اثر نقد شوندگی و عدم تعادل بین عرضه و تقاضا است. لذا بررسی اثرات معاملات بلوک می تواند در درک چگونگی پاسخ بازار مفید واقع شود. تمرکز این مطالعه بر تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر اثر قیمتی معاملات بلوک در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که بر اساس بررسیهای به عمل آمده تا کنون تحقیقی در این زمینه در ایران انجام نشده است.</p>
دانلود پایان نامه:بررسی رابطه توانمندی روان شناختی وكیفیت زندگی كاری با رضایت شغلی اساتید دانشگاه ازاد اسلامی واحد بندرعباس
جمعه 99/10/26
توانمند سازی منابع انسانی، به عنوان یک رویکرد نوین انگیزشی درونی شغل، به معنی آزاد کردن نیروهای درونی کارکنان و فراهم کردن بستر ها و به وجود آوردن فرصت ها برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و شایستگی های افراد می باشد. توانمند سازی با تغییر در باورها، افکار و طرز تلقی های کارکنان شروع می شود، به این معنی که آنان باید به این باور برسند که توانایی و شایستگی لازم برای انجام وظایف را به طور موفقیت آمیز داشته و احساس کنند که آزادی عمل و استقلال در انجام فعالیت ها را دارند، باور داشته باشند که توانایی تاثیر گذاری و کنترل بر نتایج شغلی را دارند، احساس کنند که اهداف شغلی معنی داری و ارزشمندی را دنبال می کنند و باور داشته باشند که با آنان صادقانه و منصفانه رفتار می شود.احساس توانمندی، بحث نسبتا جدیدی است که تاثیر بسزایی در عملکرد کارکنان سازمان دارد؛ چنانچه افراد احساس توانمندی کنند، منافع سازمانی و فردی متعددی از قبیل خلاقیت، انعطاف پذیری، حل مسئله عملکرد شغلی با کیفیت بالا، رضایت شغلی، سلامت و بهداشت روانی را در بر خواهد داشت. علاوه بر این افراد توانمند، خود کنترل و خود تنظیم هستند. آن ها به آسانی قبول مسئولیت می کنند و دیدگاه مثبتی درباره خود، دیگران و محیط دارند و به زندگی شغلی خوش بین هستند و اساسا دیگران را به عنوان همکار و شریک می بینند نه رقیب. هنگامی که تضاد یا مشکلی در موقعیت شغلی اتفاق می افتد، به جای بی تفاوت بودن و مشکل را به گردن دیگران انداختن، در جستجوی راه حل برای آن هستند. آن ها انتقاد پذیرند و دائما در حال یادگیری هستند(قربانی زاده و خالقی نیا، 1388).کیفیت زندگی کاری به عنوان بخش مهمی از تجربیات کارکنان در محیط کار از سال ۱۹۷۰ وارد ادبیات شد و در طول چند دهه ای که از پیدایش آن مفهوم می گذرد، از آن به عنوان یک متغیر که بتواند رضایت مندی کارکنان را تأمین کند یاد شدهاست و عمدتا در پاسخ به کمبود نیروی کار و مشکل جذب کارکنان جوان در کارهای دفتری و تولیدی عادی شکل گرفت. بنابراین دهه ی ۱۹۸۰ کیفیت زندگی کاری مجددا به طور عمده مورد توجه قرار گرفت و افراد می کوشیدند درک کنند که کیفیت زندگی
کاری واقعا و دقیقا چیست و مفاهیم آن چگونه می تواند به منظور بهبود سازمانهای آنها مورد استفاده قرار گیرد (لاولر، ۱۹۸۳).
هدف این تحقیق بررسی رابطه توانمندی روان شناختی وكیفیت زندگی كاری با رضایت شغلی اساتید دانشگاه ازاد اسلامی واحد بندرعباس می باشد.
1-2-بیان مسئله:
دانشگاه دارای نظام هنجاری خاص روانی ا ست این هنجارهای درونی که جزءویژگیهای جهانی محیط های علمی است سبب می شود تازندگی دانشگاهی وبه تبع آن زندگی اساتید دانشگاه از ویژگیهای هنجاری برخوردار شود هرچه این نظام هنجاری وکیفیت زندگی علمی اساتید تقویت شود کارکردهای دانشگاه توسعه می یابد وبرعکس با ضعیف شدن هنجارها وپایین آمدن کیفیت زندگی دانشگاه در معرض افول کارکردی قرارمی گیرد (فراستخواه ،2008) توجه به کیفیت زندگی کاری وایفای نقش فعال از سوی کارکنان درتصمیمات مرتبط با شرایط کاری با هدف بالابردن رضایت آنها در زمینه توسعه وبهبود بهره وری کارکنان صورت گرفته وعمدتا نیز در حوزه صنعت بودکه بعدا به سایر حوزه های فعالیت از جمله حوزه فعالیتهای علمی کشانده شدابعاد مختلف این مفهوم ذهنی که با تحقق خویشتن، کنترل نفس، رضایت شغلی، کیفیت زندگی فردی وابعاد اجتماعی، انسانی وتعامل یک حرفه یا شغل سروکار دارد اگرچه در سازمانهای مختلف مفاهیم متنوعی دارداما از یک مخرج مشترک یعنی شان ومقام ومرتبه انسانی برخورداراست(متال،دیویس[2]، 2008)
در دانشگاههای ایران استخدام رسمی وامنیت شغلی با توجه به سیر طولانی جایابی اعضاءهیت علمی،اختصاص بورس دریافت اعلام نیاز وموضوعاتی از این قبیل به موضوعی تنش زا تبدیل شده است حجم کاری،ساعات تدریس اساتید در مواردی مانع فعالیت انهادر سایرحوزه هایی نظیر پژوهش وارئه خدمات شده است موضوع ازاد علمی در دانشگاههای ایران به دلیل پذیرش حدودثغور وتعاریفی که مدیران ارشد از آن ارائه می کنند موضوع چالش برانگیز است پژوهشی که میرکمالی ونارنجی در خصوص کیفیت زندگی کاری آنها درسطح نسبتا نامطلوب قراردارد علارغم اینکه رضایت شغلی آنها در سطح نسبتا بالایی گزارش شد(میرکمالی،نارنجی ثانی ،2009 )
منابع انسانی همواره به عنوان یکی از مهمترین استراتژیهای بهبود وتوسعه در سازمان ها به شمار می روند در دهه اخیر توجه به منابع انسانی به عنوان رویکرد جدید در سازمانها مدنظر قرارگرفته است سازمانهای عصر حاضر پایگاه راهبردی به منابع انسانی آن را به عنوان دارایی هوشمند وارزشمند در نظر دارند وپیش از پیش به ارتقای کیفیت زندگی ورضایت شغلی کارکنان توجه دارند، بهبود کیفیت زندگی کاری اعضای هیت علمی مستلزم اهتمام مدیریت سازمان به تدوین استراتژی های منابع انسانی واقداماتی است که براین اساس استفاده مطلوب از منابع انسانی متکی به تدوین استراتژی منابع انسانی واقداماتی است که برای رضایت جسم وروح وحفظ کرامت انسانی کارکنان به عمل می ایداقداماتی که شامل امکانات رفاهی، درمانی، امنیت شغلی، طراحی شغل، اهمیت شغلی، توسعه وپیشرفت شغلی آموزش وبهسازی ومواردی از این قبیل می شود ودر مجموع با عنوان کیفیت زندگی کاری وزندگی شخصی خود تعامل بر قرار می کند(2006/176)
توانمندی به معنای اعطای قدرت، مشارکت در تصمیم گیری ، دریافت اطلاعات مناسب، استقلال عمل، خلاقیت و نوآوری در کار، داشتن دانش مهارتهای لازم ومسئولیت پذیری می باشدکه در دوسطح فردی وسازمانی اعمال می شود.
فرایند توانمند سازی روان شناختی در سطح فردی به معنای فراهم آوردن فرصتهایی جهت کار با دیگران، یادگیری مهارتهای تصمیم گیری و مدیریت منابع وتوانمندسازی کارکنان است، توانمند سازی به عنوان یک فن مدیریتی در واکنش به نیاز کسب وکار در سازمانهای جهانی به کار گرفته می شودودر حرکت به سمت نتیجه محوری یکی از استراتژی های بر جسته مدیریت در همه سازمانها می باشد توانمند سازی کارکنان بررضایت شغلی، حس تعهد، مسئولیت پذیری، بهره وری وکیفیت ارائه خدمات تاثیرمثبت دارد . مفهوم توانمندسازی به معنی آماده سازی نیروی کار با وجه بالایی از انعطاف پذیری و آزادی در تصمیم گیری سازمانی است. توانمندی روان شناختی یک فرایند مستمراست ودر استقرارواجرا نیازمند ایجاد هماهنگی باسیستم و از مهمترین ابعاد لازم در ایجاد توانمندی فرهنگ سازمانی است وایجاد فرهنگ سازمانی توانمند نیاز به منابع انسانی است. کاسیو کیفیت زندگی کاری را ادراک کارکنان از)فیزیکی جسمی، بهداشت فیزیکی ،جسمی وروانی(ذهنی) خود در محیط کار تعریف کرده وعوامل آن را بدین شرح برشمرده است. مشارکت کارکنان، توسعه شغلی، حس تعارض، ارتباط ،سلامت، امنیت شغلی، جبران برابر ومحیط امن وافتخار آمیز(میرکمالی ،2005)و(والتون[3]،1993)و نیز کیفیت زندگی کاری را عکس العمل کارکنان در برابر کار به ویژه پیامد های ضروری آن در ارضای نیازهای شغلی،سلامت روحی تعریف می کند،با استفاده از این تعریف کیفیت زندگی کاری بر پیامد های شخصی،با تجربه کاری و چگونگی بهبود کار به منظور رفع نیازهای فرد تاکید دارد رضایت شغلی به مجموع تمایلات یا احساسات مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند اطلاق می شود یعنی هر چه فرد رضایت شغلی بالایی داشته باشد به میزان زیادی شغل خود را دوست داشته واز طریق آن نیازهای خود را ارضا نموده ودر نتیجه احساسات مثبتی نسبت به آن خواهد داشت رضایت شغلی همچنین به تصور وبرداشت هر فرد از کار خود و نوع احساسات ونگرش های مثبت افراد در خصوص شغل خود نیز تعریف شده است رضایت شغلی نه تنها یکی از عوامل مهم انگیزشی در تدریس اساتید ومعلمان می باشد ،بلکه یکی از نشانگرهایی است که اساتید با رفتار خود آن را به دانشجویان و فراگیران نیز منتقل کرده وبنابراین اهمیت آن به وضوح معین است. رضایت شغلی در ساده ترین بیان عبارت است از احساس عاطفی مفید و مثبتی که پس از انجام کار در فرد حاصل می گردد. البته رضایت شغلی یک عامل مجرد و تنها نیست بلکه ارتباطی بینابین و پیچیده ای از وظایف شغلی، مسئولیت پذیری، کنش و واکنش ها انگیزه ها، تشویق ها و گروه هاست رضایت شغلی نقش بسیار اساسی در عملکرد اساتید دارد وعدم توجه به رضایت آنان موجب توقف رکود نسبی، تحلیل ونزول تدریجی خواهد شد.
[1]
– Matil & Dapuis
– Waltion
دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد:بررسی رابطه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی وباورهای انگیزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سوم متوسطه ناحیه 2 شهر بندرعباس در سال تحصیلی 92-91
جمعه 99/10/26
یکی از نیازهای سطح بالای انسان، میل به دانستن، فهمیدن، یادگیری و آموختن است، سالهای متمادی است که پژوهشگران تعلیم و تربیت و روانشناسان اجتماعی مطالعات فراوانی در مورد عوامل موثر بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان انجام دادهاند. پیشرفت تحصیلی موضوعی است که به خصوص در حال حاضر مورد توجه تمامی کشورهای جهان بوده است و هر ساله مقدار زیادی از بودجه جوامع صرف تحصیل کودکان و نوجوانان میشود (اعظمی رضائی نسب، 1389).
آنچه برای محققان تعلیم و تربیت مهم است این است که چه عواملی بر این انگیزهی مهم انسان یعنی یادگیری تاثیر اساسی میگذارد. در دو دهه اخیر کارشناسان تعلیم و تربیت به مقولههای شناخت و انگیزش توجه بیشتری کردهاند. شناخت در برگیرندهی پارهای از تواناییها و اعمال ذهنی از قبیل دانش، درک کردن، تشخیص دادن و تفکر است و انگیزش با مسائلی از قبیل هیجان، نگرش و ارزشگذاری ارتباط دارد. (جعفری، 1388).
براساس نظریههای جدید مانند یادگیری خود تنظیمی، مولفههای شناخت و انگیزش به صورت یک مجموعهی در هم تنیده و مربوط به هم در نظر گرفته میشود. چهارچوب این نظریه بر این اساس استوار است که دانشآموزان چگونه از نظر فراشناختی، انگیزشی و رفتاری، یادگیری خود را سامان میبخشند (زیمرمن[1] و پونز[2]، 1990).
پژوهش حاضر نیز در همین راستا به دنبال شناسایی عوامل شناختی و انگیزشی موثر بر پیشرفت تحصیلی است.
1-2- بیان مساله
پیشرفت تحصیلی و عوامل موثر بر آن سالها است که مورد توجه متخصصان آموزش و پرورش قرار گرفته است، عوامل زیادی وجود دارد که با پیشرفت تحصیلی مرتبط میباشند که از آن جمله میتوان به راهبردهای خود تنظیمی و باورهای انگیزشی اشاره کرد. نگرش هر فرد درباره خود میتواند زمینه موفقیت تحصیلی و اجتماعی او را فراهم کند و هم زمان نیز به وسیله آن متاثر شود. هم چنین بین نگرش و
یادگیری تعامل وجود دارد، یادگیری میتواند بر نگرشها و نگرشها میتواند بر روی یادگیری اثرگذار باشند (اعظمی رضائی نسب، 1389).
برای محققان تعلیم و تربیت مهم این است که چه عواملی بر انگیزه و نگرش انسان تاثیر اساسی میگذارد. چرا بعضی از دانشآموزان مشتاقانه به تکالیف آموزشگاهی روی میآورند و در انجام تکالیف محوله از خود سختکوشی نشان میدهند. حال آن که تلاش برخی تنها برای اجتناب از شکست است. (امینی زرار، 1387).
در طی سالیان گذشته تغییر قابل توجهی در مطالعه انگیزش رخ داده است که این تغییر منجر به درک روشنتر مفهوم انگیزش و یافتههای قابل تکرار مرتبط با تعلیم وتربیت گردیده است.
شناخت و عاطفه به عنوان دو مولفهی اساسی یادگیری همواره از طرف روانشناسان تربیتی و مربیان مورد تاکید قرار گرفته است و شناخت در برگیرندهی پارهای از تواناییها و اعمال ذهنی از قبیل دانش، درک کردن، تشخیص دادن، تفکر، قضاوت و استدلال میباشد. عاطفه بیشتر با مسائلی از قبیل انگیزش، هیجان، نگرش، ارزشگذاری و نظایر اینها در ارتباط میباشد.
براساس نظریههای جدید مانند یادگیری خود تنظیمی، مولفههای شناخت و انگیزش به صورت یک مجموعه در هم تنیده و مربوط به هم در نظر گرفته میشود. چهارچوب این نظریهها بر این استوار است که دانشآموزان چگونه از نظر فراشناختی، انگیزشی و رفتاری، یادگیری خود را سامان میبخشند (زیمرمن، مارتینز[3] و پونز، 1990).
اکثر الگوهای نظری انگیزشی پیشرفت[4]، باورهای افراد را عمدهترین و اصلیترین تعیینگرهای رفتار پیشرفت میدانند. در واقع مفروضهی همه این نظریهها آن است که انتظارات افراد برای موفقیت و ادراک آنها از توانایی انجام تکالیف مختلف نقش عمدهای در انگیزش و رفتار دارد. (دوئک ولگیت[5]، 1988 ؛ اعظمی رضائی نسب، 1389).
انگیزش را به بیان ساده جهت و شدت تلاش فرد تعریف کردهاند، منظور از جهت تلاش، روشی است که در آن فرد قصد دستیابی به موقعیتهای خاصی را دارد، و منظور از شدت تلاش مقدار کوششی است که از فرد سر میزند. البته این نوع انگیزش در تمامی فعالیتهای انسانی به چشم میخورد ولی تعبیر آن بستگی به شرایط ویژه خود دارد (اسلاوین[6]، 1385 ؛ فتاحی ، 1389)
انسانها برای دستیابی به اهداف، نیازها و غرایز خود، انگیزش لازم را کسب مینمایند. در خصوص جویندگان علم، انگیزه پیشرفت تحصیلی، از اهمیت خاصی برخوردار است.( یوسفی، قاسمی، فیروزنیا، 1388).
سازه انگیزش پیشرفت تحصیلی به رفتارهایی که به یادگیری و پیشرفت در مدرسه مربوط است اطلاق میشود. (عابدی، عریضی، سبحانینژاد، 1384).
باتل[7](بهرامی و رضوان، 1385) معتقد است که انگیزش پیشرفت تحصیلی عبارت است از گرایش همه جانبه به ارزیابی عملکرد خود با توجه به عالیترین معیارها، تلاش برای موفقیت در عملکرد و برخورداری از لذتی که با موفقیت در عملکرد همراه است. با این انگیزه افراد، تحرک لازم را برای به پایان رساندن موفقیتآمیز یک تکلیف، رسیدن به هدف یا دستیابی به درجه معینی از شایستگی در کار خود دنبال میکنند تا بالاخره بتوانند موفقیت لازم را در امر یادگیری و پیشرفت تحصیلی کسب نمایند. (فتاحی، 1389).
بنابراین میتوان گفت انگیزش با چراها و علل رفتار ارتباطی دارد. نظریههای مربوط به انگیزش غالباً بر این فرض استوارند که هیچ عمل یا رفتاری، تصادفی نیست و برای هر رفتاری که انجام میدهیم دلیلی وجود دارد. فروید[8] معتقد است که اگر چه دلایل یا انگیزههای برای رفتار وجود دارد ولی ممکن است ما از علت و چرایی رفتارهایمان آگاه نباشیم. میزان برانگیختگی ما به نیازهای درونی ما، پیامدها و نتایج بالقوه آن رفتار، و پیشبینی شخصی ما درباره این که رفتارمان با چه احتمالی به نتایج موردنظر خواهد انجامید، بستگی دارد. (همان منبع).
انگیزش تنها عامل کلی و مولد رفتار به حساب نمیآید بلکه در یادگیری نقش مهمی دارد. انگیزش یک پیش نیاز برای یادگیری در دانشآموزان به حساب میآید و تاثیر آن بر آموزش و یادگیری بدیهی است (پوراسلامی، شیرازی، 1380).
یکی از متغیرهایی که با انگیزش پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی ارتباط دارد یادگیری خود تنظیمی است. خودتنظیمی سازهای است که از دهه 1967 از سوی بندورا[9] مطرح شد.
بندورا (1986) خود تنظیمی را این گونه تعریف میکند «توانایی شروع کردن و دست کشیدن از فعالیتهای مطابق با مقتضیات، موقعیتهای اجتماعی و آموزش و توانایی به تعویق انداختن انجام کارها با هدف دلخواه» یکی از نظریه پردازنی که در گسترش نظریه خود تنظیمی تاثیر به سزایی داشته زیمرمن بوده است.
نظر زیمرمن (گاردنر[10]، 2009) خود تنظیمی را این گونه تعریف میکند: خودتنظیمی به تفکرات، احساسات و اعمال خود تولیدی گفته میشود که برنامهریزی میشوند و به صورت دورهای برای دستیابی به اهداف شخصی اتخاد میشوند. بندورا (پیرحسینلو، 1382) معتقد است، انسانها دارای نوعی نظام خود[11] هستند و نیروی خودتنظیمی دارند چنان چه توسط این خودتنظیمی میتوانید بر افکار، احساسات و رفتارهای خود کنترل داشته و بر سرنوشت خود نقش تعیین کنندهای ایفا کنند.
بندورا یادگیری خودتنظیمی را علت متقابل بین سه فرایند تاثیرگذار محیطی، رفتاری و شخصی فرض میکند پینتریج و شانک[12] (1990).
یادگیرندگان خودتنظیم، یادگیری را فرایندی منظم و کنترل شدنی میدانند و در قبال پیشرفت شخصی خود، مسئولیت بیشتری میپذیرند. آنان خود را صاحب اختیار و اراده، خودبسنده و دارای انگیزه میدانند. بدین ترتیب، یادگیرنده به طور ارادی به درگیر شدن در یادگیری تمایل دارد. زمانی که رفتارها واقعاً خود تنظیماند افراد آنها را با رضایت کامل و بدون تعارض انجام میدهند. لذا در این تحقیق به بررسی رابطه راهبردهای خود تنظیمی و باورهای انگیزشی بر پیشرفت تحصیلی میپردازد.
[1] . Zimmerman
[2] . Ponz
[3] Martinz
[4] Dweck & leggeit
[5] Motivation Achievement
[6] Eslavin
[7] Batel
[8] . Feruid
[9]. Bandora
[10] .Gardner
[11]. Self system
[12]. Pintrich & Schunk
دانلود پایان نامه ارشد حسابداری : ارزش گذاری رعایت استانداردهای زیست محیطی در بازار سرمایه ایران
جمعه 99/10/26
در دنیای امروز ، ورود به عرصه تجارت جهانی به عوامل بسیاری بستگی دارد . استانداردهای جهانی سال هاست كه با تجارت همراه شده و اكنون با وجود توافق ها، پیمان نامه ها و استانداردها ، زندگی مردم در سراسر دنیا آسان تر شده است . جهانی شدن داد و ستدها و بازارها بدین معنی است كه توافق نامه های جهانی و استانداردها می توانند به تجارت دو جانبه كمك كنند. نقش استانداردهای جهانی در موافقت نامه سازمان تجارت جهانی در زمینه منافع فنی به رسمیت شناخته شده است. این موافقت نامه اصر ار دارد كه دولت ها بر ای پیشگیری از بروز موانع غیر ضروری تجاری از استانداردهای جهانی استفاده كنند.اگر چه بیش از یك دهه از انتشار ایزو 147001 می گذرد، اما شواهد موجود نشان می دهد كه این استاندارد نسبت به ایزو 9000 دامنه كاربرد گسترده تری دارد و بیشتر مورد پذیرش عمومی قرار گرفته ، زیرا سیر فزاینده دریافت گواهینامه ایزو 147001 در جهان شگفت انگیز است و با توسعه دریافت گواهینامه های ایزو 9000 قابل مقایسه نیست. دلایل اقتصادی و تجاری زیادی برای استقرار سیستم مدیریت زیست محیطی براساس استاندارد ایزو 147001 وجو د دارد اما هنوز برخی از صنایع باور ندارند كه این استاندارد می تواند سبب موفقیت در صحنه رقابت جهانی شود(صلاحی وهمکاران ،1388) .
امروزه به دلیل سرعت یافتن توسعه صنایع و افزایش روز افزون تولید ضایعات در بخش های صنعتی و خانگی خطرات جدی و آسیب های
جبران ناپذیری برمحیط زیست تحمیل شده است از این رو سازمان ها نیازمند استقرار سیستم مدیریت محیط زیستی می باشند. سیستم مدیریت زیست محیطی ابزاری است كه سازمان را قادر می سازد تا به آن سطحی از عملكرد زیست محیطی كه مقرر می دارد ، دست یابد و آن را به طور نظام یافته كنترل نماید. به طور كلی هدف ازبرپایی سیستم نظام مدیریت زیست محیطی بر مبنای استاندارد بین المللی ایزو 14700 تحكیم حفاظت ازمحیط زیست وجلوگیری ازآلودگی در توازن با نیازهای اجتماعی و اقتصادی جامعه می باشد ( توکلی وهمکاران ،1390).
با توجه به اهمیت رعایت استانداردهای زیست محیطی درجهان وتاثیر احتمالی آن برنوع وتاثیر توجه سرمایه گذاران به شرکت ها درتحقیق حاضر تاثیر رعایت این استانداردها برمحتوای اطلاعاتی ارقام حسابداری مورد بررسی قرار می گیرد.
1-2- بیان مسئله
با توجه به رشد روز افزون جمعیت و محدود بودن منابع طبیعی در دسترس و معیارهای نادرست توسعه كه فقط رشد اقتصادی آن در نظر گرفته می شود ،بدون آنكه از مسایل زیست محیطی ناشی از آن نظیر افزایش آلودگی، ایجاد ضایعات و تخریب محیط زیست سخنی به بیان آورده شود، عدم محاسبه هزینه های زیست محیطی در قیمت تمام شده محصول كه در نهایت تفكر رایگان پنداشتن محیط زیست را بدنبال دارد و همچنین استفاده نادرست از منابع و عدم توجه به نسلهای آینده موجب گردیده مسائل زیست محیطی در سطح مجامع بین المللی مانند كنفرانس ریودوژانیرو مورد توجه متخصصان و سیاستمداران قرار گیرد . در ایران نیز مانند سایر كشورهای جهان بحث حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار از برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی مورد توجه قرارگرفته است . بر اساس اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حفاظت محیط زیست یك وظیفه عمومی تلقی شده و فعالیتهای اقتصادی كه با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن همراه است ممنوع می باشد .نگرش سیستمی به مسئله محیط زیست نیازمند به یك سیستم مدیریت زیست محیطی می باشد و لازم است به صورت یكپارچه با سایر سیستمهای مدیریتی از جمله سیستمهای كیفیت، مالی و درآمد، ایمنی و بهداشت و همچنین سیستمهای انگیزشی كاركنان به مرحله اجرا درآید . اما برای ایجاد یك سیستم مدیریت زیست محیطی به یك الگو یا مدل برای اجرای صحیح آن نیازاست. استانداردهای سری ایزو 14700برای دست یابی به این منظور و ارائه یك مدل یا الگوی مناسب در سال 1996 توسط كمیته فنی 207 سازمان بین المللی استاندار سازی[1] به تصویب رسید (ریاضی وهمکاران ،1378).
ازجهت دیگرشرکت ها برای جلب توجه مشتریان، سهامداران، دولت ،کارمندان،……وحضوری پایدار درعرصه تجارت ورقابت باسایر شرکت هاوصنعت ها نیازمند به توجه ورعایت مقررات زیست محیطی می باشندانتظار می رود با شدت گرفتن توجه به محیط زیست ورعایت مسائل زیست محیطی سرمایه گذاران به شرکت هایی که این استانداردها رارعایت می نمایند توجه بیشتری نموده واین امرسبب افزایش محتوای اطلاعاتی ارقام حسابداری منتشره توسط این شرکت ها گردد.بنابراین محقق دراین پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال اصلی است که آیا رعایت استانداردهای محیط زیست برمحتوای اطلاعاتی ارقام حسابداری تاثیر می گذاردیاخیر؟
1-3- اهمیت وضرورت تحقیق
فشارهای فزاینده موجود درمحیط وآگاهی های محیطی،نیازبه مطالعه تعاملات بین بخش های اقتصادی با محیط را الزامی کرده است .حساب ملی سنتی براندازه گیری رشدوعملکرد اقتصادی تاکیددارد.به منظور ارزشیابی جامع تری از دوام وتوسعه،لازم است که پذیرش سیستم های مدیریت محیط و بررسی تعاملات بین محیط و عملکردرا مورد بررسی قرارداد. پذیرش سیستم های مدیریت محیطی توسط شرکت ها عموما˝ می تواند سبب تغییر ارتباط بین عملکرد اقتصادی وبازده محیطی شود .شرکت استفاده کننده ازسیستم های مدیریت زیست محیطی این توانایی رادارد که تشکیلات خود را مجددا طوری طراحی کند که تاثیرات نامطلوب آن بر محیط را به حداقل برساند .به علاوه٬با پذیرش سیستم های مدیریت زیست محیطی با کیفیت بالا٬احتمال دارد منجر به مواردی از کاهش استفاده از منابع پولی و طبیعی شود.باید توجه كرد كه ملاحظات زیست محیطی، كشور را هماهنگ با پیشرفت جامعه جهانی در مسیر توسعه پایدار قرار خواهد داد . به عنوان مثال ، در این بخش، پدید آمدن صنایع كوچك و بزرگ بدون در نظر گرفتن اثرات توسعه صنعتی و تولید آلاینده های آب، هوا، خاك ومانند آن بر محیط زیست ، تاثیرات گسترده و مخربی را در برداشته و خواهد داشت . به كارگیری استانداردهای مدیریت محیط زیست) ایزو 14700) نه تنها با قوانین و مقرارت زیست محیطی موجود در یك كشور منافات ندارد بلكه دستاوردهای آن می تواند محیط زیست یك جامعه را در جهت تدوین ضوابط، استانداردها وآیین نامه های اجرایی یاری دهد (فرامرز رسولی ،1384).
یك ضرورت كلیدی بررسی منابع، سودها و زیان های زیست محیطی درمعادله اقتصادی وهمچنین شناخت تاثیر قوانین زیست محیطی بر شرکت هاوعملکرد آن ها وتاثیر رعایت این استانداردها برنوع ونگاه سرمایه گذاران وفعالان بازار سرمایه به شرکت هامی باشد.
با توجه به مطالب ذکرشده وتوجه به اینکه تحقیقات کمی در این زمینه انجام شده است، انجام تحقیقی باموضوع ارزش گذاری رعایت استانداردهای زیست محیطی دربازار سرمایه ایران وتاثیر رعایت استانداردها بر محتوای اطلاعاتی متغیرهای بنیادی حسابداری ضروری به نظر می رسد.
پایان نامه کارشناسی ارشد:بررسی رابطه عزت نفس وخلاقیّت با تعصّب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرجاسک
جمعه 99/10/26
یکی از صفات رذیله انسانی تعصب ناروا و وابستگی غیرمنطقی به چیزی است که اانسان را از درک حق و برتری دادن آن بر باطل، باز می دارد. تعصبهای ناروا در طول تاریخ بشر مشکلات عدیدهای را به وجود آورده است. سد راه هدایت انبیا شدن، درگیریهای ناروا و طولانی و برتری دادن عدهای به ناحق و بدون لیاقت، همه ریشه در تعصبهای ناروا دارد. امروزه نیز در جهان، تعصب باعث درگیریها، سلب آزادیها و خودمحوریهای نابهجا می شود. تعصب جاهلی، انسان را کور و کر نموده، از دیدن حق و قبول آن در هر جا و هر زمان باز می دارد(حسینی، 1386، ص 47). برای دوری از تعصب بیجا و عقاید ابلهانهای که معمولاً گریبانگیر نوع بشر می شود، هیچ نیازی به نبوغ فوق بشری نیست. بلکه با رعایت نکاتی می توان از بسیاری اشتباهات مضحک و نه همه اشتباهات بر حذر بود (راسل[1] ، 1950،ترجمه یوسف زاده، 1378، ص 56). به نظر می رسد برای دوری از تعصب بی جا عواملی مانند عزت نفس و خلاقیت می توانند مفید باشند.
عزت نفس، متأثر از عوامل درونی و بیرونی است. منظور از عوامل درونی، عواملی است که از درون نشأت میگیرد یا خود شخص آن را ایجاد می کند که از آن جمله می توان به نظرها، باورها و اعمال یا رفتار اشاره کرد. عوامل بیرونی همان عوامل محیطی اند. پیام هایی که کلامی و غیرکلامی انتقال پیدا می کنند و تجربه هایی که بانی و موجب آن والدین، آموزگاران، اشخاص مهم در زندگی و سازمان دهندگان فرهنگاند. صفات ناپسندی از قبیل لاف زدن، فخرفروشی، برتری طلبی، خودبزرگ بینی، بلندپروازی، قلدری، زیان رساندن به دیگران و …، به نوعی فقدان عزت نفس را نشان می دهد (خورند، 1383، ص 162).
یکی از ویژگیهای بارز انسان و محور اساسی و حیاتی او، قدرت اندیشه است. انسان در طول زندگی خویش هرگز از تفکر و اندیشه فارغ نبوده و با نیروی تفکّر صحیح تصمیم گرفته، توانسته است به حل مسائل و مشکلات بپردازد و به رشد و تعالی نایل گردد. بدین ترتیب تمام موفقیتها و پیشرفتهای انسان در گرو اندیشه بارور، پویا و مؤثر اوست. از پیچیدهترین و عالیترین جلوه اندیشه انسان، تفکر خلاق است. خلاقیت ایجاد طرحی جدید با ارزش و متناسب است، به بیان دیگر خلاقیت بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است. خلاقیت دارای عناصر تشکیل دهندهای مانند: قلمرو مهارتها، مهارتهای تفکر خلاق و انگیزه است. برای ظهور و تقویت خلاقیت در افراد باید نقطه تلاقی این سه عنصر مشخص گردد، زیرا این نقطه تلاقی، ترکیب پر قدرتی است که شخص را به سوی خلاقیت سوق میدهد. رشد و توسعه خلاقیت، وابسته به عوامل مختلف فردی و اجتماعی، مانند: هوش، خانواده، ویژگیهای شخصیتی و . . . است.(خورشیدی، آزادبخت و دیلمقانی، 1385). حال با توجه به وجود انواع تعصب ها (قومی، مذهبی، جنسی و …) خصوصاً در استان هرمزگان این پژوهش با هدف بررسی رابطه عزت نفس و خلاقیّت با تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی جاسک انجام گردید.
1-2 بیان مسأله
تعصب[2] از نظر لغوی به معنای جانبداری کردن، حمایت و سخت گرفتن است (معین، 1362، ص 11). تعصب در روان شناسی و رشته های مرتبط آن معادل پیش داوری و منظور از آن نگرشی منفی و خصمانه نسبت به فرد یا گروهی خاص است که بر اساس اطلاعات ناقص یا نادرست و بدون داشتن تجربه مستقیم در مورد آن فرد یا گروه، شکل گرفته باشد و بر پایه آن، قضاوت شود(صلیبی، 1382، ص 259).
اما در کل می توان تعصب را اینچنین تعریف نمود: تعصب یعنی موضعگیری قبل از کسب اطلاعات کافی که ممکن است مربوط به یک چیز، عقیده، یا شخص معیّن و یا حتی درباره وجهی از یک کار علمی باشد(کاپلان و سادوک،1996،ترجمه پورافکاری، 1372).
فرد متعصب، از نظر شناختی، دچار خطایی بنیادین است؛ او اجازه نمی دهد محتوای دانش و آگاهی های جدید با محتوای دانش و آگاهی های پیشین ویی درگیر شوند و در تعامل باشند. از نظر پیاژه ذهن، اطلاعات رسیده از جهان خارج را بازسازی و تفسیر و تعبیر مجدد می کند تا آن را با چارچوب درونی خود منطبق گرداند. بیان این مسئله مهم، ما را با مهم ترین خطای فرد متعصّب، آشنا می سازد؛ این گونه افراد، به ذهن خود اجازه چنین تفسیری را نمی دهند و تلاش می کنند تا آن را متوقّف سازند؛ البته همان گونه که اشاره شد، ممکن است فقط در زمینه ای خاص چنین رفتاری را بروز دهند(فلاول[3] ،1928،ترجمه ماهر،1377، ص 19).
افراد متعصب می ترسند که با پذیرش تغییر نفوذ اطلاعات و آگاهی های جدید، خود و موجودیتشان در معرض خطر قرار گیرد؛ کنترل اوضاع و شرایط را از دست بدهند و دیگر نتوانند بر اوضاع جدید مسلّط گردند. آنها با این که خود تجربه ای و آگاهیِ دقیقی از یک مسئله خاص ندارند، به محض شنیدن آن از فرد مقابل، با آن مخالفت می کنند؛ مخالفتی نه از روی آگاهی، بلکه صرفاً بدان دلیل که با سازه های شخصی آنها جور در نمی آید (راس[4]،1992، ترجمه جمالفر، 1373، ص 160).
بنابراین تعصب یک باور یا رفتار است که با حرارت بیچون و چرا، به ویژه برای اهداف یا دینی یا در برخی موارد ورزشی، یا با شور و شوق وسواسی برای تفریح یا سرگرمی انجام شود. جرج سانتایانا تعصب را اینچنین تعریف کردهاست: تلاش خود را مضاعفکردن وقتی هدف را فراموش کردهاید(دانشنامه آزاد ویکیپدیا، 1392).
تعصب یک گرایش است و این گرایش با عوامل مختلفی در ارتباط است (ارونسون[5]،2008،ترجمه شکرکن، 1382، ص 340). عزت نفس از جمله عواملی هست که ممکن است در جلوگیری از بروز این رفتار نقش داشته باشد یا بنحوی با این متغیر در ارتباط باشد(رومان، 1387).
عزت نفس[6] جنبه ای از خودپنداره است که از قضاوت هایی که فرد درباره ارزش خود و احساس های مرتبط با این قضاوت ها ناشی می شود(شیهیان[7]،1964،ترجمه مهدی گنجی،1384). عزت نفس سازه ای است که بر نحوه ی ارزشیابی شخص از خود و اندازه گیری احساس وی از خود ارزشیاش در مقایسه با این که چگونه است و آرزو دارد چگونه باشد، دلالت دارد. ارزیابی مثبت از خود که در قالب عزت نفس بیان می شود برای بهزیستی ذهنی مثبت و ضروری است. عزت نفس به عنوان یک سپر و محافظ در مقابل ناسازگاری روانشناختی عمل می کند و باعث ارزیابی مثبت فرد از زندگی می شود (زانگ[8] ، 2005، ویلیام جیمز[9] 1980)،عزت نفس را به عنوان احساس خودارزشی که از نسبت موفقیت های واقعی بر موفقیت های ادعا شده به دست می آید تعریف کرده است. منظور او از موفقیت های ادعا شده، برآورد موفقیت های بالقوه ای است که بوسیله ارزش ها، آزمان ها و آرزوهایمان از آن آگاهی پیدا می کنیم (کار[10] ، 2004؛ ترجمه پاشاشریفی و نجفی زند، 1385). احساس بیچارگی و ناتوانی و مورد تبعیض و تعصب قرار گرفتن منجر به کاهش عزت نفس افراد می گردد(ارونسون، 2008،ترجمه شکرکن،1387). در تحقیقی که توسط شرمن وجفری[11](2011)، بر روی57نفر از دانش آموزان انجام شد. نتایج نشان داد که عزت نفس پایین می تواند تعصّب نژادی را افزایش دهد و تعصب نژادی نتیجه ی عزت نفس پایین است. همچنین در پژوهشی که توسط جردن، اسپنسر وزانا[12] (2005)، از دانشگاه واترلو انجام شد نتایج نشان داد که افراد دارای عزّت نفس بالا از افراد دارای عزت نفس پایین، تعصب وتبعیض قومیّتی بیشتری دارند و از آن به عنوان تکنیکی دفاعی استفاده می کنند.همچنین بامیستر و همکاران [13](2003)، در بخشی از پژوهش خود نشان دادند که عزت نفس بالا ممکن است که تعصب و تبعیض را افزایش دهد. از طرفی تحقیقات انجام شده در خصوص آسیب شناسی روانی حكایت از آن دارد كه علت بسیاری از رفتارهای آسیب زای فرزندان در خانه و مدرسه مانند پرخاشگری، اضطراب، بزهكاری، مصرف سیگار، افت تحصیلی و مواردی از این قبیل، ریشه در كمبود یا ضعف«عزت نفس» آنان دارد. در واقع هرچه فرد از خودباوری و عزت نفس بالاتری برخوردار باشد از موقعیت و كارآمدی بالاتری برخوردار بوده و از آسیب های روانی- اجتماعی نیز مصون خواهد ماند(بیابانگرد،1372).
از طرفی خلاقیت[14] نیز یکی از مؤلفه های موثر بر تعصب می باشد که فرایندی روانی است که منجر به حل مساله، ایده سازی، مفهوم سازی، ساختن اشکال هنری و نظریه پردازی می شود که بدیع و یکتاست (حائری زاده، 1381). به طور کلی خلاقیت فرایندی فکری و روانی است و محصول خلاقیت، پدیده ای نو و جدید و در عین حال دارای ارزش نیز می باشد. البته خلاقیت یک توانایی عمومی است و در همه ی افراد کمابیش وجود دارد (سلیمانی، 1384). و افراد خلاق نیز دارای ویژگی هایی نظیر انگیزه پیشرفت سطح بالا، کنجکاوی فراوان، علاقه زیاد به نظم و ترتیب، قدرت ابراز وجود و خودکفایی، شخصیت غیرمتعارف و کامروا، پشتکار و انضباط در کارها، استقلال و دارای طرز فکر انتقادی و افکر شهودی می باشند(سیف، 1388). دیوید بوهم در کتابی با نام«درباره خلاقیت»برای نشان دادن خلاقیت چند نکته کلیدی را مطرح میکند.او میگوید تعصب داشتن، بت کردن یک اندیشه یا پارادایم و به دام دوئیتهایی مانند انتزاعی و ذهنی،تضادها،عقل و شهود،مطلق و نسبی و…افتادن باعث کور شدن خلاقیت میشود.او میگوید برای رسیدن به خلق و ابداع تازهها باید به ادراکهایی توجه کنیم که برای آنها تعریفی نداریم(بوهوم،1998).
نتایج برخی تحقیقات نشان داده که عزت نفس با خلاقیت رابطه دارد ( باتلر[15]، 1998، میرعلی یاری، 1379)؛ اما تحقیقات زیادی نیز مبنی بر عدم رابطه بین این دو متغیر می باشند (فروغی، 1375؛ عباسی، 1387).در رابطه با انعطاف پذیری ذهنی واجتناب از تعصب که توانایی به تعویق انداختن قضاوت فوری و تعصب در مواقعی است که در یک وضعیت مبهم قرار می گیریم،داوری سریع درباره ی یک راه حل مانع از راه حل های ابتکاری می شود پس خلاقیت با تعصب و قضاوت نمی تواند همزمان عمل کند.همچنین استفاده از تصورات قالبی، تعصب ، پیش فرض ها ، عادات و شتابزدگی در ارزیابی از موانع خلاقیت به شمار می آیند
(دانشنامه آزاد ویکیپدیا، 1392). پژوهشگران دانشگاه پنسیلوانیا دریافته اند که انسان ها دارای تعصبی پنهان علیه خلاقیت هستند. باوجود آنکه انسان ها خواهان ایده های خلاقانه هستند اما هنگامی که احساس عدم قطعیت و دلواپسی دارند- یعنی در زمانی که می خواهند به یک راه حل خلاق برای مسئله شان برسند- نمی توانند ایده های خلاقانه را تشخیص دهند. بنا به عقیده پژوهشگران، ریشه این مسئله در عدم قطعیت نهفته است(مدیکال اکسپرس[16]،2011).
با توجه به نقش مهم دوره دانشجویی در آینده افراد و نیز موارد مطرح شده در بالا و نتایج متناقص در تحقیقات انجام شده به خصوص در مورد وجود رابطه بین متغیرهای عزت نفس و تعصب و متغیرهای خلاقیت و تعصب خلأ پژوهشی به وضوح دیده می شود و عدم تحقیقات کافی در خصوص رابطه متغیرهای مرتبط با تعصب و نیز نقش مهم این متغیرها در تعصب دانشجویان وضرورت بررسی مجدد رابطه ی عزت نفس با تعصب پژوهشگر را بر آن داشت تا به این سئوال پاسخ دهد که آیا بین عزت نفس و خلاقیت با تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد جاسک رابطه معناداری وجود دارد؟
[1] .Russel,B
[2] .Prejudice
[3] .Fellovel,J
[4] .Russ,A
[5] .Aronson,E
[6] .Self-esteem
[7] .Shihian,I
[8] .Zhang,Y
[9] .James,W
[10] .Kure,A
[11] .Sherrman & Jeffry
[12] .Jordan , spencer & Zanna
[13] .Baumeister,R.,Jennifer D., Campbell, Joachim., Krueger & Kathleen
[14] .Creativity
[15] .Butler,
[16] .Medical express