موضوع: "بدون موضوع"

پایان نامه ارشد: بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه استرس و رابطه آن با پرسشنامه سلامت عمومی

:

ویژگی های روان سنجی پرسشنامه استرس هری پس از ترجمه و بررسی روایی ظاهر و محتوا با روش تحلیل عاملی بررسی شد.یک نمونه چهارصد نفری از مردم شهر تهران به روش تصادفی ساده و نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه 66 سوالی H.S.I  را تکمیل کردند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد 39 سوال مناسب شهر تهران می باشد که هشت عامل در سه بخش منابع استرس، پیامد های استرس و فعالیت های کاهنده استرس تحت عناوین منابع استرس در خانواده، منابع استرس در شغل، منابع استرس درمواجهه با عوامل قدرت اجتماعی، پیامد های روانی – رفتاری، پیامد های هیجانی ،پیامد های فیزیولوژیک – بدنی، پیامد های هیجانی، فعالیت های کاهنده استرس بین فردی و فعالیت های کاهنده درون فردی می باشند که بر روی هم تقریباً 167/53 % از واریانس را تبیین میکند.ضریب همبستگی بین سیاهه استرس هری با پرسشنامه سلامت روان  744/0 و به لحاظ آماری معنا داربا 99% اطمینان و 1% خطا تائید می شود و روایی ملاک پرسشنامه هری را بیان می کندو بالاترین همبستگی بین پرسشنامه استرس هری با نمره زیر مقیاس اضطراب و بی خوابی سلامت روان 657/0 می باشد.

فصل یکم: کلیات

بیان مسأله

 

 

پایان نامه و مقاله

 

هانس سلیه[1] «پدر علم روان شناسی استرس» از سال 1935 مفهوم استرس یا تنیدگی[2] را به عنوان نشانگان یا مجموعه واکنش های فیزیولوژیکی نامعین نسبت به عوامل زیان آور محیط با ماهیت فیزیکی یا شیمیایی در نظر گرفت و بدین ترتیب راه را بر بیش از پنجاه سال پژوهش در مقیاس بین المللی در شاخه های متعدد پزشکی و علوم اجتماعی گشود (استورا ؛دادستان،1378)در اغلب پژوهش ها،استرس بر اساس خواسته های محیط از فرد و پاسخ های منفی فرد به خواسته های برونی، مشخص شده است. تنیدگی  یک پدیده جهانی است و خصیصه اصلی آن اینست که تمامی ابعاد روان شناختی،جسمانی، خانوادگی و اجتماعی افراد آدمی را به میان می کشد. این مفهوم که در چهار سوق علوم انسانی،زیست شناختی و فیزیکی قرار گرفته، توانسته است در خلال 90 سال اخیر، نزدیک شدن این علوم به یکدیگر را تسهیل کند و به بارور سازی قلمروهای جدیدی مانند عصب – مصون سازی[3]، که در حد فاصل مصونیت شناسی و عصب- روانپزشکی قرار دارد، و یا روان تنی ملهم از روان تحلیل گری، منتهی شود. تا کنون تنیدگی به منزله «بیماری» جوامع پیشرفته صنعتی مورد نظر قرار گرفته. جوامعی که در آنها، انسان محروم از ساختار مذهبی،خانوادگی و اجتماعی مناسب، به منابع روان شناختی و جسمانی خود، کاهش یافته و دیگر نمی تواند به شیوه ای رضایتبخش، با خواسته های روزمره محیط خود و دگرگونیهای آن مقابله کند. اما امروزه تنیدگی در کشورهای در حال توسعه و یا حتی کشورهای کمتر توسعه یافته یا توسعه نیافته نیز به اشکال گوناگون در حال ظهور و بروز است. مسئولیت ایجاد شرایط یک محیط جدید اجتماعی و فردی برای حمایت از «زندگی» در واقع بر عهده سازمان ها و ارگان های تصمیم گیرنده سیاسی و اقتصادی ملی و بین المللی است برای سنجش میزان استرس برای برنامه ریزی های آتی نیاز به یک ابزار جدید به خوبی احساس می شود چرا که  صاحب نظران معتقدند صرف نظر از مسائل مرتبط با روش های آماری، مساله اصلی،یعنی تدارک یک پرسشنامه معتبر،هنوز لاینحل مانده است.

مطالعه روایی و اعتبار تست هری در کشور هندوستان توسط سازنده آزمون دکتر هری انجام شده است. برای ساخت سیاهه استرس هری بر پایه متون چاپی مرتبط و تبادل اطلاعات با کارشناسان در این زمینه قرار بر این شد یک سیاهه برای اندازه گیری استرس با 5 مقیاس ساخته شود. که از 128 سال اولیه تهیه شده نهایتاً 66 سوال باقی ماند.برای اثبات اعتبار آزمون گشتاور حاصلضربی ضریب همسانی درونی توسط فرمول اسپیر من براون 0.74 محاسبه شد.و ضریب همبستگی پیش آزمون – پس آزمون 0.79 بود و همسانی درونی زمانی 0.88 بود. برای اثبات روایی HSI ، روایی درونی سوالات به 5 استاد روان شناسی ارائه شد که به مقدار کافی قدرت تشخیص و تجربه در منطقه داشتند. آنها تمامی سوالات را خواندند و سطح استرس را به دقت تعیین کردند .

در پژوهش پیش رو در پی دریافت این موضوع بودیم که :

– آیا پرسشنامه استرس از همسانی درونی کافی برخوردار است؟

– پرسشنامه استرس هری از چه عواملی اشباع شده است

– آیا پرسشنامه استرس هری با پرسشنامه GHQ-28 و زیر مقیاس های آن رابطه دارد؟

– نمرات پرسشنامه استرس چگونه در سطح شهر تهران توزیع میشود؟

اهمیت و ضرورت تحقیق:

استرس، کنش وری فرد در قلمرو اجتماعی، روان شناختی،جسمانی و خانوادگی را دچار اختلال می کند. نارضایی حرفه ای،کاهش تولید، افزایش خطاها و تصادفات،تنزل سطح قضاوت،و کندی زمان واکنش را در پی دارد؛ بر اساس ایجاد تغییرات روانشناختی مانند افزایش تحریک پذیری، اضطراب، تنش،حالت عصبی و ناتوانی در مهار خود،روابط اجتماعی و خانوادگی را مختل می کند؛ در ایفای نقش حرفه ای یا پدری ضعف و سستی به وجود می آورد؛  با تضعیف نظام مصون کننده بدن، فرد را مستعد ابتلا به بیماریها می سازد، کار آمدی وی را قبل و بعد از بروز بیماری کاهش می دهد و به افزایش بار تنیدگی کسانی که باید این غیبت ها و کم کاریها را جبران کنند منجر می شود. تنیدگی تغییرات رفتاری نا مطلوبی مانند اعتیاد به مواد، مشروبات الکلی و یا داروها ایجاد میکند، احتمال طلاق و خود کشی را افزایش می دهد. استرس دراز مدت، بیماریهای مزمن مانند بالا رفتن فشار خون، بیماریهای قلبی،بیماری قند یا حمله های نفس تنگی و … را در پی دارد؛بیماریهایی که به صورت زودرس سلامت فرد را مختل می کند و در موارد شدید به مرگ نا بهنگام منتهی می شوند. . اهمیت مساله تنیدگی در بهداشت روانی مردم جوامع کنونی،مارا بر آن داشت که در پی یافتن ابزاری مناسب برای سنجش میزان استرس باشیم. پرسشنامه استرس هری از این جهت انتخاب شد، که طراحی و ساخت پرسشنامه در کشور هندوستان، که دارای ویژگی ها مشترک زبانی و فرهنگی وسیع با کشورایران می باشد، انجام شده بود. ریشه مشترک هند اروپایی زبان های هندی و فارسی و نیز اشتراکات فرهنگی نشات گرفته از مراودات تاریخی دو کشور پرسشنامه هری را برای انجام پژوهش مناسب نشان میداد. و شهر تهران به عنوان یکی از مهاجر پذیر ترین شهر های کشور دارای تنوع فرهنگی گسترده ایست و اغلب فرهنگ های قومی و مذهبی در این شهر دارای نماینده هستند و این اجتماع گسترده نیز ما را بر آن داشت تهران را به عنوان محل نمونه گیری برای انجام  پژوهش حاضر انتخاب نماییم.

اهداف تحقیق:

بررسی ویژگی های روان سنجی سیاهه استرس هری جهت دستیابی به ابزاری برای سنجش استرس افراد و بررسی رابطه آن با سلامت روان مردم شهر تهران از اهداف اصلی این پژوهش است.

سوال های تحقیق:

سوال های اصلی:

– آیا پرسشنامه استرس از همسانی درونی کافی برخوردار است؟

– پرسشنامه استرس هری از چه عواملی اشباع شده است؟

– آیا پرسشنامه استرس هری با پرسشنامه GHQ-28  و زیر مقیاس های آن رابطه دارد؟

سوال فرعی:

– نمرات پرسشنامه استرس چگونه در سطح شهر تهران توزیع میشود؟

[1] Selye, H.

[2] stress            

[3] Neuro- Immunology

پایان نامه ارشد: بررسی ویژگی­های جمعیت­ شناختی و گرایش و انگیزه و موانع مردم برای مشارکت در ورزش شهروندی

به طور کلی ورزش در تمام دوران زندگی از اهمیت زیادی برخوردار بوده است و موجب می شود، افراد مکان مناسبی برای گذراندن اوقات فراغت خود داشته و در تامین سلامت جسمی و روانی آنان تاثیر بسیار زیادی دارد (معدن کن,69). بیش از 2000 سال قبل بقراط، پزشك یونانی در مورد نیاز انسان به فعالیت‌های حركتی مستمر، اعلام داشت كه فعالیت‌های بدنی برای سلامتی ضروری است و ارگان‌های بدن انسان در صورت داشتن تمرینات بدنی معتدل و مستمر، سلامتی خود را حفظ نموده، قوی شده، سرعت عمرشان كاهش پیدا كرده و عمرشان طولانی می‌گردد و چنانچه فعالیت حركتی از زندگی روزمرهشان دور شود، دستگاه‌های بدن او تنبل و آماده پذیرش بیماری‌های گوناگون گردیده و سرعت رشد آنها كاهش و سرعت عمرشان افزایش یافته و پیری در انسان تسریع می‌شود (قره، 1383). نوع زندگی در قرن حاضرماشینی است پیشرفت های تكنولوژیكی امروزی در عین حال كه رفاه و آسایش را برای بشر به ارمغان آورده است اما با كاهش حركت و فعالیتهای بدنی، شیوه های نوینی را بر زندگی انسان ها حاكم كرده و آثار زیانبار ناشی از فقر وكاهش حركت، زمینه ساز بروز بسیاری از مشكلات و ناراحتی­های جسمانی و روانی گردیده است. بدون تردید امروزه ورزش و تربیت بدنی به پدیده جهانی تبدیل شده است و در سال­های آغازین قرن بیستم به عنوان یك هنر و البته در راستای ایجاد جامعه سالم مورد توجه بوده است (دبورا، وست، چارلز و بوچر،1375). امروزه تربیت بدنی و ورزش به عنوان یک ضرورت انکار ناپذیر و یک نیاز اساسی زیربنایی برای تمام کشورها و جوامع محسوب می­شود و به طور چشمگیر و فزاینده مورد توجه همگان قرار گرفته است.از آثار مثبت این پدیده می­توان به تأمین سلامت و بهداشت جسمانی و روانی، کاهش هزینه­های درمانی و افزایش میزان تولید و بهره وری شهروندان اشاره کرد. مقوله ورزش و تربیت بدنی می­تواند به عنوان یک وسیله تفریح و گذران اوقات فراغت و ابزار مؤثر برای جلوگیری از انواع انحرافات اجتماعی به ویژه اعتیاد به سیگار و مواد مخدر باشد.علاوه بر این در دنیای معاصر که عصر هجوم ماهواره ها لقب گرفته است، پدیده ورزش می­تواند به عنوان ابزاری سالم و نسبتأ ارزان برای مقابله با انواع تهاجمات فرهنگی به کار گرفته شود(به نقل ازحمایت طلب1388). اختصاص دادن مدت کوتاهی از زندگی روزانه به فعالیتهای ورزشی و به ویژه در چارچوب ورزش همگانی، علاوه بر تاثیر آن در تأمین سلامت و نشاط فردی و ارتقای سلامت اجتماعی در پیشگیری از اشاعه برخی از آسیب های اجتماعی نیز مؤثر خواهد بود. از این رو توسعه ورزش همگانی و به صورت راهبردی برای

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 ارتقای فرهنگ شهروندی و تقویت سرمایه اجتماعی و مشارکت مردم در امور زندگی شهری به شمار می­آید (ایازی، 1389). ورزش، این پدیده سازمان یافته اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 طی این دوران، ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به خود گرفته و از جنبه­های گوناگونی قابل بررسی است.یکی از مهمترین جنبه­های آن، همگانی بودن آن یا به تعبیری ورزش همگانی است. ورزش همگانی با هدف افزایش مشارکت تمام گروه­های اجتماعی و فراهم کردن تکثرگرایی ورزشی، تقویت ورزش قهرمانی ، ورزش رقابتی، تفریحات سالم و ورزش تفریحی پایه­گذاری شد. امروزه ورزش به ویژه ورزش همگانی از آنجا که موجب افزایش امید به زندگی از طریق ارتقای سلامت افراد جامعه می­شود، یکی از زیرشاخص­های توسعه انسانی در جوامع قلمداد می­گردد.همچنین به واسطه افزایش سلامت و نشاط در جامعه سبب کاهش هزینه­های درمانی و بهداشتی می­شود و بهره وری نیروی کار جامعه را بالا می­برد و از این راه به توسعه همه جانبه آن جامعه کمک می­کند. ورزش همگانی باوجودسادگی حرکات درزمینه سلامت شهروندان می تواندنقش مهمی را برعهده بگیرد. ازطرف دیگراین نوع ورزش رایگان است و نیازبه سرمایه آنچنانی شهروندان ندارد. به همین علت بررسی گرایش شهروندان مهم است تا برنامه ریزی صحیح دراین زمینه انجام شود (معین الدینی 1391). تربیت بدنی و علوم ورزشی یکی از حوزه­های معارف بشری است (جوادی پور وسمیع نیا،1392)  و ورزش همگانی یکی از شاخه­های آن محسوب می­شود که در تأمین سلامت و بهداشت تن و روان انسان­ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است (رضوی، 1381)  اکثر روان شناسان معتقدند که تنها یک علت یا انگیزه سبب بروز رفتار نیست، بلکه عوامل مختلفی باعث گرایش یا عدم گرایش افراد به امر ورزش می شوند (شفیعی، 1373).از طرفی گرایش افراد به هر موضوعی چند بعدی است بنابراین گرایش به موضوعات باید از از زوایای مختلف ارزیابی شودتا بتوان با تقسیم نمره مرکب به نمرات کوچکتر سهم هر بعد یا هربخش از گرایش را اندازه گیری و اعتبار آن را محاسبه کرد. شناخت خصوصیات و موقعیت افراد و آگاهی ازگرایش­های افراد به فعالیت­های حرکتی و ورزشی نقش مهمی درتصمیم گیری های تربیتی وآموزشی و بهداشتی داردو می تواند دست اندرکاران ومتولیان ورزش رادرفراهم کردن امکانات متناسب باتمایلات وتوانایی­ها ونیازهای جسمی و روانی افراد به منظورایجاد زمینه ­های لازم برای توسعه وگسترش فعالیت­های حرکتی و ورزشی وبرنامه ریزی واقع بینانه واصولی کمک کند.

 

2-1- بیان مسئله

 

 نوع زندگی در قرن حاضرماشینی است.پیشرفت تکنولوژی وتأثیر آن در پهنه زندگی انسان­ها، بشر را بافقرحرکتی روبه                                                                        رو ساخته است (معتمدین، 1383). ازآنجایی که حرکت، زندگی و پویایی بشر است و عدم حرکت یا همان فقر حرکتی در هر       سنی با عوارض جانبی چون چاقی، ضعف عضلات، بیماری­های دستگاه گردش خون، تنفس و اختلالات روانی همراه است، بنابراین می­توان گفت حرکت جزء جدانشدنی زندگی انسان­هاست (معتمدین وهمکاران،1388). کاهش تحرک و فعالیت بدنی در زندگی روزمره که به واسطه توسعه و گسترش امکانات و وسایل رفاهی و شیوه­های نوین زندگی به وجود می­آید ضرورت پرداختن به ورزش و تربیت بدنی را بیش از پیش ایجاب می­کند و انجام مستمر و منظم حرکات بدنی در این راستا، امری لازم و حیاتی به نظر می رسد (کاشف، 1379). عمده ترین وسیله ی تربیت همگانی درجامعه معاصر درکشورهای پیشرفته ورزش است (شعبانی وهمکاران،1390). امروزه تربیت بدنی و ورزش به عنوان یک ضرورت انکار ناپذیر و یک نیاز اساسی زیربنایی برای تمام کشورها و جوامع محسوب می شود و به طور چشمگیر و فزاینده مورد توجه همگان قرار گرفته است.از آثار مثبت این پدیده می­توان به تأمین سلامت و بهداشت جسمانی و روانی، کاهش هزینه­های درمانی و افزایش میزان تولید و بهره وری شهروندان اشاره کرد. مقوله ورزش و تربیت بدنی می­تواند به عنوان یک وسیله تفریح و گذران اوقات فراغت و ابزار مؤثر برای جلوگیری از انواع انحرافات اجتماعی به ویژه اعتیاد به سیگار و مواد مخدر باشد. علاوه بر این در دنیای معاصر که عصر هجوم ماهواره­ها لقب گرفته است، پدیده ورزش می­تواند به عنوان ابزاری سالم و نسبتا ارزان برای مقابله با انواع تهاجمات فرهنگی به کار گرفته شود(حمایت طلب،1388).اساساً توسعه ورزش در ارتباط با افزایش مشاركت و ترویج فرصت‌ها و مزایای حضور در فعالیت‌های ورزشی است. مشاركت در ورزش و فعالیت‌های بدنی دامنه گسترده‌ای از مفاهیم از قبیل حضور كودكان در بازی، مشاركت دادن زنان در ورزش، حضور جوانان در ورزش‌هایی كه قانونمند بوده، و نهایتاً توسعه ورزش همگانی، حرفه‌ای و قهرمانی را به هم مرتبط می‌كند (کالیوپی، شیلبوری و کریستین، 2008).با وجود این همه اسناد و مدارک در خصوص ارزش و جایگاه ورزش و تربیت بدنی در توسعه سلامتی و تندرستی متأسفانه در کشور ما هنوز اهمیت و ضرورت ورزش در بین اقشار مختلف جامعه شناخته شده نیست و آن طور که باید و شاید به ارزش و جایگاه ورزش در سلامتی و تندرستی افراد جامعه پرداخته نشده است.عدم تحرک جسمانی یعنی محروم شدن از سلامتی و بهداشت جسمانی، روحی، روانی، شادابی و کارایی که یقینأ صدمات جبران ناپذیری بر کل اجتماع به دنبال خواهد داشت(حمایت طلب،1388). بر اساس نظر متخصصان امور اجتماعی و جامعه شناسان، علل عدم رشد، توسعه و ترویج هر مقوله در یک جامعه را می­توان از ابعاد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و…بررسی کرد. ورزش به عنوان یکی از فعالیت­های فراغتی از نوع فعال، نقش تعیین کننده ای در حفظ سلامت جسمی وروحی انسان­ها دارد. داشتن زندگی سالم مستلزم تحرک و فعالیت­های ورزشی است.این موضوع بارها در پژوهش­های مختلف بیان شده است. آگاهی افراد از تاثیرات مطلوب فعالیت­های ورزشی بر دستگاه­های مختلف بدن، موجب شده تا گرایش به این امر روز به روز افزایش یابد (صفانیا،1380). تاکید مردم ازفعالیت­های رقابتی به سمت ورزش­های آزاد تغییر کرده است، این رویکرد در کشورهای دیگر نیز دیده می شود (غفوری و همکاران،1383). تحقیقات انجام شده در قاره اروپانشان می­دهد که رویکرد اصلی انها گسترش ورزش همگانی است (مظفری وهمکار،1384) نتایج رساله دکتری غفوری نیزبه افزایش سرمایه گذاری در ورزش همگانی ایران تاکید دارد (غفوری، 1382) چون این مسئله بر سلامت افراد بیشتری از جامعه تاثیر می­گذارد و سرمایه گذاری دولت، موجب بهبود چند برابری سلامت و بهداشت در جامعه می­شود (غفوری و همکاران، 1382). اختصاص دادن مدت کوتاهی از زندگی روزانه به فعالیت­های ورزشی و به ویژه در چارچوب ورزش همگانی، علاوه بر تاثیر آن در تأمین سلامت و نشاط فردی و ارتقای سلامت اجتماعی در پیشگیری از اشاعه برخی از آسیب­های اجتماعی نیز مؤثر خواهد بود. از این رو توسعه ورزش همگانی به صورت راهبردی برای ارتقای فرهنگ شهروندی و تقویت سرمایه اجتماعی و مشارکت مردم در امور زندگی شهری به شمار می­آید (ایازی، 1389).

 

ورزش، این پدیده سازمان یافته اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 طی این دوران، ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به خود گرفته و از جنبه­های گوناگونی قابل بررسی است. یکی از مهمترین جنبه­های آن، همگانی بودن آن یا به تعبیری ورزش همگانی است. ورزش همگانی با هدف افزایش مشارکت تمام گروه­های اجتماعی و فراهم کردن تکثرگرایی ورزشی، تقویت ورزش قهرمانی ، ورزش رقابتی، تفریحات سالم و ورزش تفریحی پایه گذاری شد. امروزه ورزش به ویژه ورزش همگانی از آنجا که موجب افزایش امید به زندگی از طریق ارتقای سلامت افراد جامعه می­شود، یکی از زیرشاخص­های توسعه انسانی در جوامع قلمداد می­گردد. همچنین به واسطه افزایش سلامت و نشاط در جامعه سبب کاهش هزینه­های درمانی و بهداشتی می شود و بهره وری نیروی کار جامعه را بالا می­برد و از این راه به توسعه همه جانبه آن جامعه کمک می­کند. ورزش همگانی باوجودسادگی حرکات درزمینه سلامت شهروندان می­تواند نقش مهمی را برعهده بگیرد.ازطرف دیگراین نوع ورزش رایگان است و نیازبه سرمایه آنچنانی شهروندان ندارد. به همین علت بررسی گرایش شهروندان مهم است تابرنامه ریزی صحیح دراین زمینه انجام شود (معین الدینی 1391). گذشته از این، ورزش همگانی در یک جامعه کارکردهای مطلوبی چون افزایش همدلی، تقویت همبستگی و مشارکت اجتماعی و تحکیم روابط و پیوندهای اجتماعی، کمک به فرآیند جامعه­ پذیری افراد نیز دارد. یکی از جنبه­های مهم و کارکردی ورزش همگانی، پیرامون ورزش قهرمانی است(مول و همکاران 1992). در تحقیقی به اثر ورزش همگانی بر ورزش قهرمانی پرداختند. آنها در مدل معروف اوقات فراغت خود، ورزش همگانی را پایه توسعه ورزش قهرمانی و حرفه­ای دانسته­اند. در پژوهش دیگری آزمودنی­ها بر نقش ورزش همگانی و توسعه آن در پیشرفت ورزش قهرمانی تأکید کرده و آن را پشتوانه ورزش حرفه ای و قهرمانی قلمداد کردند (رانسون,2002).

 

سازمان بهداشت جهانی سه شاخص برای شنجش سلامت و تندرستی بین ملل گوناگون ارائه کرده است:

 

1) بیماری­ها   2) مرگ و میر    3) کامیابی

دانلود پایان نامه ارشد : بررسی رابطه بین ارضاء نیازهای بنیادین روان‌شناختی و خودشناسی

 خانواده یکی از رکن­های اصلی جامعه به شمار می‌رود. دستیابی به جامعه سالم آشکارا درگرو سلامت خانواده است و تحقق خانواده سالم مشروط به برخورداری افراد آن از داشتن رابطه­های مطلوب با یکدیگر است. در چنین نظامی افراد با علایق و دل‌بستگی‌های عاطفی نیرومند دیرپا و متقابل به یکدیگر پیوسته‌اند. این دل‌بستگی‌ها اگرچه شاید شدت وحدتشان در طی زمان کاسته شود؛ اما در سراسر زندگی خانوادگی پاینده خواهند بود.(گلدنبرگ[1]، به نقل از حسین شاهی و نقش‌بندی، 1383).
ازدواج به‌عنوان مهم‌ترین و عالی‌ترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی و امنیتی افراد بزرگ‌سال همواره مورد تائید بوده است . ازدواج رابطه‌ی انسانی پیچیده ظریف و پویا هست که از ویژگی‌های خاصی برخوردار است . همچنین توجه به کانون خانواده با محیط سالم و سازنده و روابط گرم و تعاملات میان فردی و صمیمی‌ای که می‌توانند موجب رشد و پیشرفت افراد گردند ازجمله اهداف و نیازهای ازدواج محسوب می­شوند (برنشتاین و برنشتاین[2]، 1989).
زوج به‌عنوان هسته اصلی و پایه‌گذار خانواده بسیار موردتوجه است، سلامت و پویایی خانواده که هسته اصلی و بنیادی سازنده‌ی جامعه محسوب می‌شود ریشه در سلامت و شادابی زوجین دارد. ازدواج معمولاً اصلی‌ترین و مهم‌ترین زمینه‌ای است که عملکرد و اثر صمیمیت و روابط اجتماعی رشد یافته در آن تجلی پیدا می‌کند. هدف از ازدواج، برطرف شدن نیازهای طرفین است و اگر نیازهای زوجین برطرف نشود و به راه‌حل مثبتی جهت دستیابی به نیازهایشان نرسند استرس، ناکامی، سرخوردگی، خشم و درنهایت دل‌زدگی بروز پیدا می‌کند، برای اکثر بزرگ‌سالان شادمانی در زندگی، بیشتر به ازدواجی موفق و روابط زناشویی توام با رضایت وابسته است تا سایر جنبه‌های زندگی. رضایت زناشویی می‌تواند به‌طور کامل بر کیفیت زندگی تأثیر بگذارد و تحقیقات انجام‌شده اهمیت این موضوع را بر انواع نتایج بالینی مانند. بهداشت روانی، بهداشت جهانی و حتی طول عمر تأیید نموده‌اند، هم‌چنین رضایت زناشویی در زندگی می‌تواند با رضایت کلی از زندگی رابطه داشته باشد برای توصیف چگونگی روابط زناشویی از اصطلاحات متعددی مانند: سازگاری، رضایتمندی، سازش، خشنودی موفقیت و کیفیت زناشویی استفاده‌شده است معمولاً کیفیت سازگاری و رضایت زناشویی به‌جای هم به‌کاربرده می‌شوند.

بر اساس نظر ”لاک و والاس[3]“، سازگاری زناشویی برون سازی هر یک از زوجین در موقعیت زمان معین تعریف‌شده است. به نظر سین رضایت زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر بیشتر مواقع احساس خوشبختی و رضایت از یکدیگر و از ازدواجشان دارند یکی از بهترین تعاریف زناشویی توسط «هاپکینز»[4] ارائه‌شده است او رضایت زناشویی را اطاعت عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه‌شده توسط زن یا شوهر زمانی که همه جنبه‌های ازدواجشان را در نظر می‌گیرند تعریف می‌کند رضایت یک متغیر نگرشی است و خصوصیت گروهی زن و شوهر محسوب می‌شود طبق تعریف فوق رضایت زناشویی درواقع نگرش مثبت و لذت‌بخش است که زن و شوهر از جنبه‌های مختلف روابط زناشویی دارند.

  • بیان مسئله

انسان‌ها با ازدواج استقلال می‌یابند و با تشكیل زندگی، یك واحد كوچك اجتماعی را به وجود می‌آورند، مسئولیت می‌پذیرند و به استقلال می‌رسند، زندگی آن‌ها هدف‌دار می‌شود و با پذیرش مسئولیت اداری خانواده خود، تصمیم‌گیرنده می‌شوند . آن‌ها در کنار هم آرامش

 

پایان نامه

 می‌یابند. چنانچه خداوند در قرآن كریم (روم، 2) می‌فرماید : “برای شما از جنس خودتان جفتی بیافریدیم تا با او انس‌گیرید و آرامش یابید و در بین شما دوستی و مهربانی قراردادیم، در این امر برای افرادی كه اهل تفكر باشند آیات و نشانه‌هایی وجود دارد” (صالحی فرد، 1379). از مفاهیم رایج برای نشان دادن میزان شادی و پایداری در خانواده، مفهوم رضایت زناشویی است . درواقع رضایت زناشویی یک ارزیابی کلی از وضع فعلی ارتباط ارائه می‌دهد. برای افزایش رضایت زناشویی تلاش‌های علمی فراوانی صورت گرفته است. این تلاش‌ها به تدوین راهبردهای مداخله‌ای منجر شده است که می‌توان آن‌ها را به سه دسته تقسیم کرد: الف) برنامه‌های آماده‌سازی همسران قبل ازدواج (السون و السون[5]،1997)؛ ب) برنامه‌های غنی‌سازی پس از ازدواج (نیکولز و بکوار[6]،2000)؛ ج) مشاوره ازدواج برای همسران ناسازگار (احمدی، 1383). برای اکثر بزرگسالان، شادمانی در زندگی، بیشتر به ازدواجی موفق و روابط زناشویی توام با رضایت وابسته است تا سایر جنبه‌های زندگی. رضایت زناشویی می‌تواند به‌طور کامل بر کیفیت زندگی تأثیر بگذارد و تحقیقات انجام‌شده اهمیت این موضوع را بر انواع نتایج بالینی مانند. بهداشت روانی، بهداشت جهانی و حتی طول عمر تأیید نموده‌اند، «وارینگ» و همکاران (1981)در مطالعه‌ای دریافتند که نابسامانی ازدواج و عدم خشنودی در زندگی زناشویی به‌طور معناداری با شیوع اختلالات عاطفی و هیجانی در جمعیت عمومی رابطه دارد، درصورتی‌که ازدواج‌های رضایت‌بخش باعث سلامت همسران و مانع رویدادهای منفی زندگی و مشکلات روان‌شناختی در آن‌ها می‌شود. بعضی از موضوع‌های شناخته‌شده‌ای که می‌تواند پدیدآورنده اختلاف‌های زناشویی باشد چنین است پول، روابط جنسی، روابط خویشاوندی، دوستان، فرزندان، خیانت جنسی، مشکلات عاطفی، مشکلات مالی، مشکلات ارتباطی (گفت‌وشنود)، درگیری‌های کاری و مانند این‌ها (ثنایی و ذاکر، 1378)

طبق نظریه خود­تعیین­گری سه نیاز بنیادینِ روان‌شناختی خودمختاری، «شایستگی و ارتباط» وجود دارند که ازنظر انگیزشی در دنبال کردن اهداف و هم­چنین محتوای اهدافی که فرد در جستجوی آن‌ها است نقش دارند و از طریق فرآیندهای نظم دهی باعث انگیزش ذاتی و رفتار خود تعیین‌کننده می­شوند و با عملکرد مؤثر فرد و بهزیستی روان‌شناختی او در ارتباط هستند. به‌بیان‌دیگر، نیازهای ذاتی روان‌شناختی، شرایط خاصی را برای به­زیستیِ روان‌شناختی فراهم می­کنند که ارضاء این نیازها بستگی به شرایط و محیطی حمایت­کننده دارد (دسی و رایان، 2000). همه افراد در سه نیاز بنیادین روان‌شناختی خودمختاری، شایستگی و ارتباط سهیم هستند (رایان و دسی، 2008). خودمختاری با «خودسازماندهی»، تایید رفتار خود و حق انتخاب داشتن در اعمالی که فرد انجام می­دهد (رایان و کنل، 1989؛ به نقل از دسی و رایان، 2008) شایستگی با احساس مؤثر بودن در اعمالی که فرد انجام می­دهد (وایت، 1959، دسی، 1975، اسکینر، 1995؛ به نقل از دسی و رایان، 2000) و ارتباط با احساس مرتبط بودن با دیگران و داشتن حس تعلق به اجتماعی که فرد در آن است (دسی و رایان؛ 1991؛ ریس و پاتریک، 1996؛ به نقل از دسی و رایان، 2000)، تعیین می­شود. مطالعات گذشته نشان داده­اند که ارضاء نیازهای بنیادین روان‌شناختی، پیش­بینی­کننده انگیزش درونی، به­زیستی و دیگر پیامد­های مثبت در حیطه­های گوناگون مانند کار (برای مثال بارد، دسی و رایان، 2004؛ کیسر و رایان، 1999؛ به نقل از ریو، 2005)، آموزش (برای مثال فرر-کاجا و ویس، 2000) تمرین ورزشی (ویلسون و راجر، 2007) شده است.

 خودشناسیِ انسجامی است به آگاهی لحظه‌به‌لحظه نسبت به حالات روان‌شناختی و توان تمایز نهادن و تحلیل محتوای تجارب­ کنونی و نیز پردازش فعال در مورد خود و معطوف به رویدادهای گذشته که نتیجه آن ایجاد دیدی وسیع­تر در جهت هدایت رفتار و تشکیل طرح‌واره‌های فردی پیچیده­تر و کامل­تر است، اشاره دارد (قربانی، واتسون، بینگ، دیویسون و لبرتون،2003). پژوهش‌های صورت گرفته نشان داده­اند که خود­شناسیِ انسجامی با برون­گرایی، پذیرش، وجدان گرایی، ثبات هیجانی و گشودگی به تجربه بیشتر در مدل پنج عاملی شخصیت (طهماسب، قربانی و پورحسین، 2008)، پایداری در برابر نشانه‌های جسمی بیماری (قربانی، واتسون، کانیگام، 2010)، حرمت خود، همدلی و ابعاد مثبت خودشیفتگی (قربانی، واتسون، حمزوی، ویتینگتون، 2010)، در ارتباط بوده است.

اهمیت رضایت زناشویی در رشد و پیشرفت افراد (برنشتاین و برنشتاین، 1989) و بهبود عملکرد و سلامت خانواده (وارینگ، 1981) و از سوی دیگر اثرات مثبت ارضا نیازهای بنیادین روانشناختی (خودمختاری (آزادی)، شایستگی و ارتباط) و خودشناسی انسجامی در بهتر شدن عملکرد افراد در زمینه های مختلف و بهزیستی و سلامت روانی (دسی و رایان، 2000،قربانی و همکاران، 2008)، محقق را بر آن داشت تا مطالعه مورد نظر را به رضایت زناشویی و با موضوع رابطه بین ارضا نیازهای بنیادین روانشناختی، خودشناسی انسجامی با رضایت زناشویی اختصاص دهد. بدلیل اهمیت و نقش اساسی معلمان، در رشد و تربیت دانش آموزان (به‌عنوان ارکان آینده جامعه) و همچنین، الگوپذیری دانش آموزان از معلمان و از طرفی اهمیت رضایت زناشویی در سلامت روانی و بهبود عملکرد افراد این تحقیق در مورد جامعه­ی معلمان صورت گرفته است.

به طور خلاصه در تحقیق حاضرسعی برآن است که به این سوال پاسخ داده شود که آیا ارضا نیازهای بنیادین روانشناختی، خودشناسی انسجامی با رضایت زناشویی درفرهنگیان رابطه دارد؟

  • اهمیت و ضرورت پژوهش:

خانواده، اولین و بادوام‌ترین بستر رشد است. نقش انکارناپذیر خانواده در تحول، سلامت کارکرد زوجین و بخصوص کودکان در تمام ابعاد شناختی، اجتماعی، رفتاری، عاطفی و تحصیلی به‌خودی‌خود از اهمیت و ضرورت بسیار بالایی برخوردار است. سنگ بنای تشکیل خانواده ازدواج هست. ازدواج به‌عنوان مهم‌ترین و عالی‌ترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی و امنیتی افراد بزرگ‌سال، همواره مورد تأیید بوده است. ازدواج رابطه انسانی، پیچیده ظریف و پویایی هست که از ویژگی‌های خاصی برخوردار است. همچنین، توجه به کانون خانواده، محیط سالم و سازنده برای کودکان، روابط میان فردی گرم و صمیمی که می‌تواند موجب رشد و پیشرفت افراد گردد ازجمله اهداف و نیازهای ازدواج محسوب می‌شوند؛ اما از طرفی زندگی مشترک دو انسان با یکدیگر آن‌هم از دو جنس متفاوت امری بسیار ظریف و گاه دشوار است، زیرا ارتباط ناسالم و عدم شناخت صحیح زوجین از نیازهای یکدیگر باعث بروز بسیاری از مشکلات زناشویی به‌صورت پنهان و آشکار در بستر خانواده می‌شود و موجودیت خانواده را موردحمله قرار می‌دهد (شرفی،1382).

در دهه‌ی 90 مطالعات علمی پیرامون زناشویی توجه زیادی را به خود جلب کرد در مقایسه با یافته‌های علمی دهه‌های گذشته، در دهه‌ی 90 حجم زیادی از مطالعات به جنبه‌های مختلف رضایت زناشویی اختصاص داشته است (برادبری و دیگران 2000) درک کیفیت و ارزش امواج وسیله‌ای برای درک اثرات آن بر روی تمام فرایندهای داخل و خارج خانواده است. ازجمله دلایل معقول و منطقی مطالعه بر روی جزئیات زناشویی، درک محوریت آن در سلامت خانواده و اشخاص اهمیت آن برای جامعه در حالتی که ازدواج‌های موفق شکل می‌گیرد، دست کشیدن از جرم و نیاز به گسترش در اختلافات تجربی برای زوجین به‌منظور جلوگیری یا کم کردن فشارهای زناشویی و طلاق، می‌باشند. (بوگام[23]، شوهام[24]، هیزر[25]، دیرتو و استیکل[26]، 1998؛ به نقل از سودانی،1385)

در دهه‌ی 80 و 90 محققان موضوع رضایت زناشویی را با تأکید بیشتر بر جنبه‌هایی از تعاملات زناشویی که کمتر محسوس و قابل‌مشاهده هستند، ادامه داده‌اند. (شامل تفسیر رفتارهای متقابل، هیجانات تجربه‌شده و پاسخ‌های فیزیولوژیک به تعاملات). هم‌چنین در این دوره به الگوهایی کلی تعاملات زوج‌ها و ابعاد اجتماعی آن‌که نادیده گرفته‌شده بود و نیز به خشونت‌های زناشویی توجه بیشتری شد (برادبری و دیگران، 2000).

تحقیقاتی که بر روی تغییرات فیزیولوژیک مربوط به روابط زناشویی انجام‌شده است، اهمیت زیادی دارد، یافته‌های این تحقیقات نشان می‌دهدکه­تغییرات فیزیولوژیک با بروز عواطف ارتباط مستقیم دارند. (تامسون و گیلبرت[27]، 1998) در پژوهش‌های خود دریافتند که همزمانی و تشابه در سیستم فیزیولوژیک در بین زوج‌هایی که رضایت زناشویی بالایی دارند بیش از زوج‌های ناراضی است.

مطالعاتی که درباره‌ی اثرات فرزندان بر رضایت زناشویی صورت گرفته نشان داده‌اند که فرزندان تأثیرات متناقض و متفاوتی بر کیفیت روابط زوج‌ها می‌گذارند. به این معنی که فرزندان گاهی بر رضایت زناشویی تأثیر مثبت و گاهی تأثیر منفی می‌گذارند.

بزرگ­ترین بخش از تحقیقات که درباره‌ی تأثیر عوامل محیطی بر ازدواج صورت گرفته، به نقش عوامل اقتصادی و عوامل مرتبط با کاربرد رضایت زناشویی پرداخته‌اند (برادبری و دیگران، 2000) در این مطالعات ارتباط بین ویژگی‌های شغلی و کیفیت زندگی زناشویی موردبررسی قرارگرفته است. رسپتس[28] (1989؛ به نقل ازنظری،1386) مطالعه‌ای را بر روی کارکنان بخش کنترل ترافیک هوایی و همسرانشان انجام داد و نتیجه گرفت که حمایت اجتماعی همسران این افراد می‌تواند آرامش در محیط کار را بالابرده و عصبانیت آن‌ها را در خانه پس از یک روز کاری سنگین کاهش دهد. ماهانی و همکاران (1999؛ نظری،1386) با تجزیه‌وتحلیل مشاهداتشان نشان دادند که جنبه‌های مختلف عملکرد زناشویی شامل رضایت زناشویی تعداد برخورد و خشونت فیزیکی با فعالیت‌ها و اعتقادات مذهبی در ارتباط است، به این صورت که زوج‌هایی که اعتقاد مذهبی بالاتری دارند، رضایت زناشویی بالاتری داشته و برخوردها و خشونت‌های آن‌ها نسبت به هم کمتر است. به همین دلیل درک ارزش‌های دینی درباره‌ی ازدواج برای سلامت رابطه‌ی زوج اهمیت بالایی دارد.

گر چه زناشویی سعادتمندانه فقط تااندازه‌ای مربوط به روابط لذت‌بخش جنسی است ولی این روابط یکی از مهم‌ترین علل خوشبختی و یا عدم خوشبختی زندگی زناشویی است، زیرا اگر این روابط قانع‌کننده نباشد منجر به احساس محدودیت، ناکامی و عدم احساس ایمنی می‌گردد (شاملو، 1372، ص 41).

تحقیقاتی که در مورد ازدواج شده است نشان می‌دهد که مسئله جنسی ازلحاظ اهمیت در ردیف مسائل درجه اول قرار دارد. دریکی از پژوهش‌ها به‌وسیله «لاتویس[29]» از اولیاء 900 دانشجوی دانشگاه خواسته شد که پرسشنامه‌ای راجع به سازش زناشویی خود و رفتاری خود پر کنند. نتیجه به‌دست‌آمده این بود که 6 مشکل عبارت بودند از مسائل جنسی، مسائل اقتصادی، تفریح و روابط اجتماعی، رابطه خانواده، زن و مرد، مسائل مذهبی و انتخاب دوستان، مشکل جنسی درجه اول اهمیت را حائز شده است (همان منبع، 1372، ص 656).

در روابط زناشویی سه عامل اصلی موجود است که سبب ارضاء و ایجاد لذت اصلی خواهد بود، یکی از این عوامل داشتن اطلاعات کافی در مورد امور جنسی، دیگر آزاد بودن از ترس‌ها و تعصبات و انحرافات مربوط به موضوعات جنسی و سوم توازن میان تمایل جنسی زن و مرد است.

ناسازگاری جنبه‌های متعددی از اختلال در روابط زناشویی همچون باورهای غلط برداشت‌های نادرست، کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنش‌های هیجانی، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و اختلال در رابطه را به دنبال می‌آورد که می‌تواند به شکل مشاجره، فحاشی، دعوا و کتک‌کاری، قهر و ترک از خانه بروز نماید و نهایتاً منجر به طلاق شود.

طلاق، جدایی است که درنتیجه تعارضات و افزایش ناسازگاری زوجین پدید می‌آید و می‌تواند موجب ناتوانی، مشکلات پزشکی جدی و مزمن در افراد بزرگ‌سال گردد. طلاق خطر خودکشی مردان را افزایش می‌دهد. کودکان خانواده‌هایی که دچار تعارض یا طلاق می‌باشند در معرض خطر انواع مشکلات رفتاری و عاطفی هستند و علائمی همچون رفتار عنادورزی، پرخاشگری و علائم افسردگی از خود نشان می‌دهند. (باری و هترینگتوم[30] 1993 و همکاران،1991؛ نظری،1386) تفاوت زیادی بین سلامت زن و مرد مطلقه وجود دارد. زنان نسبت به مردان ناتوانی کمتری را گزارش می‌دهند. الگوی مشترک تحقیقات در مورد طلاق این است که ازدواج بر سلامت تأثیر مثبت دارد و سطح سلامت را بالا می‌برد. کرنان و مولر (1998) نیز اعتقاددارند رابطه پایدار تأثیر خوبی بر سلامت فرد دارد. (کرو ریدلی[31]؛ ترجمه موسوی،1384).

دانلود پایان نامه ارشد : بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مرتبط با نگرش زنان

جامعه ایران در سالهای گذشته، هم­گام با دگرگونی­های ساختی و فنی و پیوند گسترده با جامعه جهانی، و هم چنین آشنایی با سامانه ارزش­های نوین در گسترة جهانی، با دگرگونی­های مهمی روبرو بوده است. این تحولات تمامی عرصه­های عمومی و خصوصی زندگی افراد جامعه را تحت تأثیر قرار داده و موجب شده است تا
پدیده­های اجتماعی پیشین به اشکال جدید خودنمایی کنند. ارزش­ها و نگرش­ها دربارة نهاد خانواده، ازدواج و شیوه­­­های همسرگزینی، از زمینه­هایی بوده است که دچار دگرگونی­های گسترده­ای شده است؛ تا جایی که
می­توان گفت که ارزش­های فرهنگی ایرانیان در حال ساخت و نوزائی است(موحد و عباسی­شوازی، 1385: 68). 

در دوره تغییرات سریع فرهنگی و اجتماعی، جامعه شاهد بیشترین واگرایی و انشعاب بین نسل­هاست.
 نسل­های جوان­تر با پذیرش عقاید و ارزش­های جدید، نقش تعیین کننده­ای را در شکل دادن به تغییرات اجتماعی بر عهده می­گیرند و حال آنکه، نسل­های قدیمی تر با پایبندی بیشتر به عقاید و ارزش­های سنتی جامعه، در برابر تغییرات سریع، مقاومت نشان می­دهند. به همین خاطر، ارزش­های خانواده حتی در مواجهه با تغییرات پرشتاب اجتماعی-جمعیتی نیز گرایش به تغییر تدریجی دارند(عسکری ندوشن و دیگران،1388: 8).

در این میان یکی از حوزه­هایی که دچار تغییر و تحول شده است، روابط بین دو جنس و جهت­گیری جنسیتی است. تحولات ایجاد شده در این زمینه، می­تواند دارای منابع متعدد داخلی و خارجی باشد که طیفی از دلایل، از جمله ضعف نظام فرهنگی کشور در تنظیم روابط بین جوانان( اعم از دختر و پسر) تا پیداش تکنولوژی­های رسانه­ای جدید را شامل می­شود(بوستانی،88: 143).

در کنار تحولات نظام ارزشی در سال­های اخیر، جامعة ایرانی با تغییرات اجتماعی و ساختاری دیگری نیز در این سالها دست به گریبان بوده است. یکی از این موارد تغییر ساختار اقتصادی کشور و تبعات اجتماعی متعدد آن بر رفتارهای جوانان است. اکنون فاصلة بین ((بلوغ جنسی)) و ((بلوغ اقتصادی)) در ایران به بیش از 10 سال رسیده است. فاصله­ای که روز به روز در حال افزایش است. بلوغ اقتصادی با اشتغال پایدار حاصل می­شود و، در این میان، اشتغال جوانان به یکی از مسائل کلیدی در جامعة ایرانی بدل شده است. اشتغال مقدمة ازدواج است و مشکلات اقتصادی بر سن ازدواج می­افزاید. این همه در حالی است که ازدواج تنها راه مشروع ارضای نیاز جنسی در ایران است و اکنون این راه با موانع زیادی روبرو شده است. افزایش سن ازدواج فشارهای زیادی به جوامع با ساختار سنتی وارد کرده است(آزاد

 

پایان نامه و مقاله

 ارمکی و دیگران،1390 :3).

تحقیقات مختلفی که در زمینه روابط بین دو جنس انجام گرفته، نشان می­دهند که  این روابط در سالیان اخیر افزایش یافته است. گسترش اینگونه روابط از جمله موضوعات حساس و عموماً مغفول در امر سیاست­گذاری و مطالعات آکادمیک در ایران است. امروزه تفاوت در نگرش به ((نحوة رابطه)) با جنس مخالف به یکی از اصلی­ترین کانون­های مناقشة بین نسلی در خانواده­های شهری بدل شده است(آزاد ارمکی وشریفی ساعی:90، 437).

1-2- بیان مسئله

با قاطعیت می­توان گفت كه در هیچ مقطع تاریخی، ارزش­ها و نگرش­های افراد و گروههای اجتماعی در درون جوامع به سرعتی كه امروز در حال تغییر است، دچار دگرگونی نبوده است. همراه با دگرگونی­های وسیع محیطی و ساختاری، نظام ارزشی جوامع نیز هرچند با تأخیر به آن واكنش نشان می­دهد و دچار دگرگونی می­شود(موحد و دیگران،1386: 34).

اعتقاد بر این است که جوانان در همه جوامع معمولاً به نظم اجتماعی موجود کمتر متعهدند و بیشتر مستعد ایجاد تغییر و دگرگونی در این نظام هستند. در مقابل نسل بزرگسال محافظه­کارتر و حافظ نظم اجتماعی است و با منابع سنتی ارزش­ها و هنجارها پیوند محکم­تری دارد(اینگلهارت، 1373: 14).

نگرانی درباره جوانان و تغییرات فرهنگی عمری به درازای تاریخ بشری دارد. هنجارگریزی جوانان، همیشه مسئله­ای مهم در سطح جوامع بوده است. یکی از مهمترین این هنجارگریزی­ها که در جوامع شرقی اهمیت بیشتری داشته، رابطه با جنس مخالف است. جوامع سنتی برای این جور روابط همیشه چارچوب­های خاصی داشته اند(ربیعی و شاه قاسمی،1388: 35). این روابط که غالباً به صورت مخفیانه انجام می­گیرد، از سویی با اصول اعتقادی و فرهنگی جامعه در تضاد است و نوجوانان بویژه دختران از این بابت از جانب خانواده و اولیای مدرسه مورد بی­مهری و سرزنش قرار می­گیرند و از سوی دیگر بهداشت روانی خانواده­ها را مختل نموده و موجبات بدبینی خانواده­ها و اولیای مدارس را فراهم می­آورد که هریک دیگری را متهم به بی­کفایتی نموده و به جای پرداختن به علل و عوامل ریشه­ای سعی در مبارزه با معلول دارند و مجازات­های انضباطی نظیر تهدید، توبیخ اخراج و شبیه اینها را اعمال می­کنند.

 در دیدگاه­ها و تئوری­های تحلیل مسائل اجتماعی، تعاریف متعددی از مسائل اجتماعی وجود دارد. در اینجا ما یکی از جامع­ترین تعاریف را به عنوان تعریف مسئلة اجتماعی در نظر می­گیریم: مسئلة اجتماعی به وضعیتی گفته می­شود که بخش قابل توجهی از جامعه از طریق تجربیات خود از آن اگاه شوند(بعد عینی) و این وضعیت را در تعارض با ارزش­ها بدانند(بعدذهنی) و به شکل  سازمان­یافته یا سازمان­نیافته خواهان تغییر یا اصلاح آن وضعیت اجتماعی باشند(امین آقایی، 1388: 32).

دین اکثریت افراد در جامعه ایران، اسلام است و اکثر هنجارها و ارزش­های جامعه ما توسط دین مشخص می­شود. دین اسلام نیز دوستی دختر و پسر را منع نموده، روابط میان آن دو را با حفظ حریم فردی، رعایت حیا و عفت اجتماعی مجاز می­داند. در گذشته این روابط بیشتر در میان اقشار بالانشین و آن هم به ندرت یافت می­شد.

با ظهور انقلاب اسلامی این روابط به طور کلی نفی شد. انقلاب سعی در ایجاد باورها و نگرش­های جدید در حوزه­های مختلف و همچنین اصلاح برخی رفتارهای اجتماعی و جایگزینی آنها با نگرش­ها و رفتارهای قبل از آن داشت. هنجارآوران و فرهنگ­سازان پس از انقلاب به ویژه دهه 60، صرفاً از شیوه­ها و ابزار کنترل اجتماعی درونی در این راه بهره نبرده و علاوه بر آن، به استفاده از ابزارهای کنترل بیرونی نیز روی آورند. بر این اساس، در آموزشهای رسمی پیش دبستانی، دبستانی و راهنمایی، حتی قبل از بلوغ دختران و پسران طرح جداسازی اجرا شد تا به این وسیله کودکان و نوجوانان به لحاظ فکری و رفتاری آمادگی این نوع نگرش­ها و رفتارها را درمورد افراد غیرهمجنس پیدا کنند. این نوع رفتار و نگرش توسط مردم تا حد زیادی پذیرفته شد و تا حد زیادی با رضایت خاطر، مطابق آن رفتار می­کردند. اما تغییرات فرهنگی به تدریج نظام اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داد؛ به ویژه افرادی که در پایان دهه 70 و اوایل دهه 80 دوران نوجوانی و جوانی خود را طی می­کردند. به نظر می­رسد که این نسل یا جمعیتی که پدیده­های متفاوتی را نسبت به نسل قبل از خود تجربه کرده بودند، هماهنگی بالایی با عناصر فرهنگی دهه 60 ندارد. اکنون ضد ارزش تلقی شدن روابط دختر و پسر جوان، همچون گذشته ارزیابی نمی­شود. با این حال، این تغییر فرهنگی برای نسل انقلاب به راحتی مورد پذیرش قرار نگرفته و نخواهد گرفت و ایشان به این پدیده، احتمالاً بیشتر به عنوان نوعی استحالة فرهنگی و نتیجه تهاجم فرهنگی غرب می­نگرند(قاسمی،1383: 93).

به طور کلی آنچه که امروز دوستی دختر و پسر را در جامعه ایرانی به مسئله اجتماعی تبدیل کرده است تقابل میان نگرش­های مذهبی و سنتی که سعی در محدود نگه داشتن روابط دو جنس پیش از ازدواج دارند با دیدگاههای جدید و نویی است که حاصل تماس با فرهنگ­های دیگر به ویژه فرهنگ­های غربی است که عمدتاً دوستی دختر و پسر را از طریق رسانه هایی چون اینترنت و ماهواره ترویج می­دهند و معمولاً حساسیت زیادی در خصوص حدود و مرزهای دوستی ندارند.

هرچند این روابط به عنوان مسئله اجتماعی شناخته می­شوند، اما از سوی دیگر جوانان با این چالش روبرو هستند که چگونه با جنس مخالف خود رابطه برقرار کنند؟ چه حدودی را در این زمینه رعایت نمایند؟ و چه هزینه­ایی را بایستی در این روابط بپردازند؟ که این امر باعث شده است که معاشرت و دوستی میان دختر و پسر به عنوان یک مسئله­ی­ شخصی نیز طرح گردد.

همچنین با توجه به ساختار مردسالارانه حاکم بر جامعه، قبح چنین روابطی برای دختران بیشتر از پسران است و بنابراین عواقب و پیامدهای این دوستی­ها بیشتر دامن­گیر آنان خواهد شد.

عامل دیگری که بر پیچیدگی این مسئله افزوده است، تضاد بین نسلی است که خود ناشی از شرایط اجتماعی-فرهنگی جامعه در حال گذار و گسترش وسایل ارتباط جمعی است.

1-4- اهمیت و ضرورت تحقیق

در گذشته های نه چندان دور ارتباط بین پسرها و دخترها مانند امروز مورد توجه نبود. سن ازدواج پایین بود ارتباطات به شکل وسیع نبود، از این رو کنترل بیشتری بر جوانان صورت می­گرفت، اما امروزه چالش میان سنت و مدرنیته، فراگیرشدن رسانه­های ارتباط جمعی و پدیده جهانی شدن که مبتنی بر ارزش­های غربی است، احساس دوگانه­ای را در نسل جوان پدیدار کرده است: از یکسو ارتباط با جنس مخالف برای جوانان به عنوان یک نیاز مطرح شده و جوانان به آن تمایل دارند و از سوی دیگر جامعه ما به دلیل دارا بودن ساخت مذهبی و دینی چنین روابطی را نکوهش می­کند.

 علاوه بر این در خود این روابط و کنش متقابل بین طرفین نیز مسائل و مشکلاتی نهفته است. بر اساس مطالعات انجام گرفته، افت تحصیلی، روابط جنسی پیش از ازدواج و بارداری­های ناخواسته، ابتلا به بیماری­های مقاربتی، ترس از برملا شدن روابط و آبروریزی، اضطراب و افسردگی، اختلالات هیجانی و عاطفی و ارتکاب به بزهکاری و خلاف­های رفتاری شدید و درگیری­های خانوادگی از جمله زیان­ها و مشکلاتی است که در زمینه­ ارتباط با جنس مخالف دامنگیر افراد شده است(گلزاری،1384: 108).  بی­شک پاک­کردن صورت مسئله در شرایط کنونی غیرممکن است و بایستی راهکارهای درست و عملی و الگوهای متناسب با فرهنگ اسلامی را به جوانان ارائه داد. بنابراین با آگاهی از نگرش درباره روابط دختر و پسر می­توان از بروز بسیاری از مسائل اجتماعی جلوگیری نموده و یا به گونه­ای آمادگی رویارویی با آنها را به وجود آورد.

با توجه به دید جنسیتی جامعه، دختران نسبت به پسران در مسائل اجتماعی آسیب پذیرترند و مسائل و مشکلات چنین روابطی بیش از پسران دامنگیر آنها خواهد شد. با فهم و نگرش ارزش­های جوانان به ویژه دختران پیرامون این مسأله می­توان تا حدودی به پیش بینی رفتار آنان در آینده دست یافت و با شناخت رفتار جوانان در این زمینه می­توان آنها را از خطرات روانی اجتماعی و بهداشتی که آنها را تهدید می­کند، آگاه ساخت.

 1-3- اهداف تحقیق

 هدف اساسی این تحقیق بررسی نگرش زنان 50-15 سال پیرامون دوستی و معاشرت دختر و

پسر قبل از ازدواج و روشن ساختن عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با نگرش زنان 50-15 سال نسبت به این روابط می­باشد. سئوالات اساسی که راهنمای ما در رسیدن به این اهداف است عبارتند از: 1- زنان 50-15 سال چه نگرشی نسبت به معاشرت و دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج دارند؟ 2- این نگرش چه رابطه­ای با عوامل اجتماعی و فرهنگی دارد؟

دانلود پایان نامه ارشد : بررسی متن پهلوی ماه فروردین، روز خرداد

‌ای کامل همراه با حرف‌نویسی، آوانویسی، ترجمه روان فارسی به همراه یادداشت‏هایی زبان شناختی ارائه شده است. در پایان واژه نامه‌ی بَسامدی که در آن مفهوم کلمات به همراه ریشه‏ی آنها و گونه‏های مختلف آن واژه به زبان‏های دیگراست، آورده شده است.

 

1-4 پیشینه تحقیق

 

پیچیدگی‌های متون پهلوی همواره مورد توجه پژوهشگران غربی و ایرانی بوده است، لذا در خصوص متن پهلوی ماه فروردین روز خرداد به موارد ذیل می توان اشاره کرد.

 

هورن (1893)، به ریشه شناسی افعال پهلوی پرداخته و برای آنها، معادل فارسی نو آورده است. هوبشمان (1895)، واژه های فارسی را ریشه شناسی کرده است. بارتولومه (1904)، در کنار واژه های اوستایی معادلهای پهلوی آنها را هم آورده است. جاماسب آسانا (1913)، این متن را به فارسی ترجمه کرده است. کانگا (1946)، این متن را به انگلیسی ترجمه کرده است و کیا آنرا به فارسی برگردانده است.نیبرگ (1964)، دستور زبان جامعی برای واژه های پهلوی با ذکر گونه های مختلف کلمات و افعال و حتی حروف آورده است. شروو (2007)،

 

پایان نامه

 درباره‌ی زبان پهلوی بحث های قابل توجهی ارائه داده است. ماریا ماتسوخ و رونالد اِمریک (2009)، درباره‌ی تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، مطالب مفصلی آورده اند.کیا (1331)، این متن را آوانویسی و ترجمه کرده است. بهار (1347)، این متن را به فارسی ترجمه کرده است. عریان (1371)، این متن را آوانویسی و ترجمه کرده است. میرزای ناظر (1373)، این متن را آوانویسی و ترجمه کرده و یادداشت هایی هم به آن افزوده است. لازم به ذکر است که این متن، فاقد مباحث ریشه شناسی و اسطوره شناختی است. منصوری (1384)، به بررسی ریشه‌شناسی واژه‌ها و افعال زبان پهلوی پرداخته است و منبع حائز اهمیتی می‌باشد. ابوالقاسمی (1385)، ماده ها و ریشه های فعل های پهلوی را با ذکر صورت ضعیف و قوی آنها به طور کامل مورد بررسی قرار داده است. وی همچنین (1387)، به ریشه شناسی واژه ها و تحول آوایی آنها تا فارسی امروز پرداخته است. آموزگار و تفضلی (1386)، توضیح مختصری در خصوص دستور زبان فارسی میانه و نیز واژه‌های پهلوی به همراه ترجمه‌ی فارسی و ساختار دستور هر كلمه آورده‌اند. تفضلی (1386)، تمام ادبیات پهلوی را بررسی نموده و بعد از معرفی متن‌های پهلوی، به معرفی كوتاهی از محتوا و موضوع ماه فروردین روز خرداد پرداخته، و در آخر گفته است كه این اندرز به فارسی ترجمه شده است. ابوالقاسمی (1387)، در اثر دیگری، به طور كامل نقش واژه‌ها و كاربرد آنها در جملات فارسی میانه را مورد بررسی قرار داده است.منصوری و حسن‌زاده (1387)، در کتابی به بررسی ریشه‌شناختی افعال در زبان فارسی پرداخته‌اند. راستارگویوا (1379)، نکات بسیار مهمی را در مورد کل دستور زبان پهلوی آورده است. مكِنزی (1388)، واژه‌های پهلوی را ترجمه نموده است. این کتاب به عنوان معتبرترین اثر برای یافتن واژه های این متن می باشد و این بر اساس آن آوانویسی می شود. فرهنگ یاد شده در بردارنده املای پهلوی واژه ها، معنی فارسی و حرف نویسی و آوانویسی آنهاست. رجب پور شیرازی (1390)، بندهای 1 تا 289 متن پهلوی دینکرد ششم را حرف نویسی، آوانویسی و ترجمه کرده و واژه نامه ریشه شناسانه ی آنرا ارائه داده است. دیده خورشید (1390)، به بررسی بندهای 290 الی آخر متن پهلوی دینکرد ششم، همراه با حرف نویسی، آوانویسی و ترجمه آن پرداخته است. زاهدی (1391)، در پایان نامه ای با موضوع اندرزی، به بررسی حرف نویسی، آوانویسی، ترجمه، تجزیه و تحلیل دستوری و اشتقاقی واژه ها و تدوین واژه نامه بسامدی پرداخته است.ید ملت (1391)، در متن اندرز اوشنر دانا به حرف نویسی، آوانویسی و ترجمه پرداخته و واژه نامه بسامدی برای آن تدوین کرده است.شرقی (1392)، متن پهلوی گزارش شطرنج و نهش نیواردشیر را حرف نویسی، آوانویسی و ترجمه کرده است.متین پور (1392)، متن پهلوی اندرز دستوران به بهدینان را حرف نویسی، آوانویسی، ترجمه کرده است و واژه نامه ریشه شناختی و یادداشت هایی هم به آن افزوده است. در سایت Titus كه اكثر متن‌های پهلوی آوانویسی شده ، آوانویسی متن ماه فروردین روز خرداد نیز آورده شده است.

 
مداحی های محرم