پایان نامه ارشد :به کارگیری N-گرافن دوپه شده با نانوذرات پلاتین و نانو کامپوزیت Pt-Fe
. 40
عنوان صفحه 3-1-2 بهبود پاسخ الکترود کربن شیشهای توسط اصلاح با نانو کامپوزیت Pt/N-Gr 41
3-1-3 بررسی اثر غلظت هیدرازین در رفتار الکتروکاتالیزوری الکترود اصلاحشده با نانوکامپوزیت Pt/N-Gr 42
3-1-4 محاسبه حدتشخیص، حساسیت، و محدوده خطی الکترد اصلاحشده با استفاده ازروش آمپرومتری.. 43
3-1-5 بررسی میزان پایداری پاسخ الکتروکاتالیزوری الکترود GC-Pt/N-Gr برای اکسیداسیون هیدرازین. 46
3-1-6 بررسی اثر سرعت روبش پتانسیل. 47
3-1-7 بررسی انتخابپذیری الکترود اصلاحشده 48
3-1-8 کاربرد تجزیهای الکترود. 49
3-1-9 نتیجهگیری.. 52
بخش دوم: طراحی پیل زیست سوختی گلوکز/اکسیژن. 53
3-2-1 اکسیداسیون الکتروشیمیایی گلوکز با استفاده از الکترود کربن شیشهای اصلاحشده با نانوذرات Fe-Pt 53
3-2-2 به کارگیری نانوکامپوزیت Pt/N-Gr برای احیای اکسیژن. 53
3-2-3 به کارگیری الکترود کربن شیشهای اصلاحشده با نانوذرات Fe-Pt به عنوان آند پیل زیستی سوختی 54
3-2-3-1 بهبود پاسخ الکترود کربن شیشهای اصلاح با نانو ذرات Fe-Pt نسبت به الکترود کربن شیشهای اصلاحشده با کربن-پلاتین تجاری برای اکسیداسیون گلوکز. 54
3-2-3-2 بررسی اثر غلظت گلوکز در رفتار الکتروکاتالیزوری الکترود اصلاحشده با نانو ذرات Fe-P. 55
3-2-3-3 محاسبه سطح فعال آند (الکترود کربن شیشهای اصلاحشده با نانوذرات Fe-Pt) 56
3-2-3-4 بررسی پایداری الکترود اصلاحشده با نانوذرات Fe-Pt 57
3-2-3-5 بررسی اثر مزاحمت اکسیژن برای اندازهگیری گلوکز در آند. 58
3-2-4 بهکارگیری الکترود کربن شیشهای اصلاحشده با/N-Gr Pt به عنوان کاتد پیل زیست سوختی 58
3-2-4-1 بهبود پاسخ الکترود کربن شیشهای اصلاحشده با نانو کامپوزیت Pt/N-Gr نسبت به الکترود کربن شیشهای اصلاحشده با کربن-پلاتین تجاری برای احیای اکسیژن. 58
3-2-4-2 محاسبه سطح فعال کاتد (الکترود کربن شیشهای اصلاحشده با Pt/N-Gr) 60
3-2-4-3 بررسی مکانیسم احیای الکتروکاتالیزوری اکسیژن به روش ولتامتری هیدرودینامیک.. 61
3-2-4-4 بررسی پایداری الکترود اصلاحشده با Pt/N-Gr 62
3-2-5کاربرد آند و کاتد طراحی شده جهت ساخت پیل زیستسوختی گلوکز/ اکسیژن. 63
3-2-5-2 آماده سازی غشای نافیونی. 64
3-2-5-3 نتایج حاصل از بستن پیل گلوکز/ اکسیژن. 64
3-2-5-4 نتیجهگیری.. 67
1 الکتروشیمی تجزیه
الکتروشیمی تجزیهای، شاخهای از مجموعه وسیع شیمی تجزیه است که راههای تجزیهای مبتنی بر فرآیندهای الکتروشیمیایی را مورد بررسی قرار میدهد. برگزیدگی واکنشهای الکتروشیمیایی و دقت بالایی که با آن میتوان پارامترهای مرتبط با این واکنشها را اندازه گرفت، روشهای الکتروشیمیایی تجزیه را در ردیف حساسترین و انتخابیترین روشهای تجزیهای تشخیص و تعیین مقدار قرار میدهد.
یکی از ویژگیهای کمنظیر روشهای الکتروشیمیایی تجزیهای، گسترش دامنه کارایی آنهاست، به طوریکه علاوه بر امکان کاربرد آنها به صورت روشهای مستقل، میتوان از آنها برای آشکارسازی نتایج بسیاری از پدیدههای فیزیکی و شیمیایی استفاده کرد. در حال حاضر، محدوده الکتروشیمی تجزیه از معدود روشهای کلاسیک نظیر پتانسیومتری، آمپرومتری، پلاروگرافی، هدایتسنجی و ترسیب الکتریکی فراتر رفته و روشهای جدیدتری که ثمره تلفیق اطلاعات الکتروشیمیایی با تکنولوژی مدرن الکترونیک است، به میان آمدهاند [1]. از نظر تاریخی کار در زمینه ولتامتری با کشف پلاروگرافی توسط شیمیدان اهل چکاسلواکی، ژروسلاو هیروسکی [1] در اوایل دهه 1920 آغاز شد. وی با انجام ولتامتری تجزیهای درسطح الکترود جیوه)پلاروگرافی) در این زمینه جایزه نوبل را دریافت کرد [2]. در سال 1964 طبقهبندی جالبی توسط نیکولسن[2] و شاین[3] با استفاده از نتایج حاصل از ولتامتری چرخهای[4] ( (CVو روبش خطی[5] (LSV) روی واکنشهای الکترودی صورت گرفت، به علاوه آنها ولتامتری چرخهای را شبیهسازی[6] کردند[3]. در سال1950 ولتامتری به صورت یک روش کاملا پیشرفته به نظر میآمد. به هر حال دههی 1955 تا 1965 شاهد بروز چندین روش اصلاحی اساسی از روش اولیه بود که به کمک آنها بر بسیاری از محدودیتهای روشهای اولیه غلبه شد. تقویتکنندههای عملیاتی با قیمت کم، ابداع دستگاههای تجاری نسبتا ارزان را ممکن ساخت، که از این اصلاحات مهم بهره میگرفتند.
1-1-1 اهمیت و مزایای روشهای الکتروشیمیایی
روشهای الکتروشیمیایی در مقایسه با روشهای شیمیایی دارای مزیتهای ویژهای هستند که در زیر برخی از این مزایا بیان شده است:
- یک روش الکتروشیمیایی میتواند انتخابی باشد، در انجام فرآیند الکترولیز با اعمال یک مقدار پتانسیل معین به الکترود مورد نظر میتوان واکنش اکسیداسیون و احیا را تا مرحلهی مورد نظر پیش برد. این در حالی است که در واکنشهای شیمیایی، یافتن یک اکسیدکننده و یاکاهنده خاصی که دارای نقش انتخابی باشد و بتواند واکنش اکسیداسیون و احیا را تا مرحلهی خاصی پیش ببرد مشکل است. به عنوان مثال با اعمال ﭘﺘﺎﻧﺴﯿﻞ 52/0– =E در محیط اسیدی و در سطح الکترود جیوه میتوان نیتروبنزن را به فنیل هیدروکسیل آمین تبدیل کرد.
C6H5NO2 + 4H+ + 4e– C6H5NHOH + H2O
حال آنکه اگر کاهش نیتروبنزن به طریق شیمیایی عملی شود، محصول واکنش آنیلین میباشد.
- محصولات واکنشهای الکتروشیمیایی اغلب خالصترند و بنابراین نیاز کمتری به انجام مراحل خالصسازی دارند.
- انتخاب یک محیط مناسب برای انجام الکترولیز خیلی آسانتر از روشهای شیمیایی است. به دلیل اینکه با استفاده از اکسید کنندهها و یا کاهندهها به عنوان معرف در روشهای شیمیایی مسئله انحلال این مواد در محیط نیز مطرح میشود.
- از نظر زیست محیطی، واکنشهای الکتروشیمیایی تحت شرایط ملایم نظیر دمای اتاق و فشار اتمسفر با استفاده از جریان الکتریکی انجام میشوند.
در مقایسه با روشهای طیفسنجی، دستگاههای مورد استفاده در الکتروشیمی ارزانتر هستند. یک آنالیز طیفسنجی تنها در مورد ملکولهایی میتواند انجام شود که دارای گروههای رنگساز باشند، در غیر این صورت باید مراحل زمانبر و پیچیده مشتقسازی آنالیت را طی کرد. برخلاف روشهای طیفسنجی که اغلب در محلولهای همگن انجام میشود، واکنشهای الکتروشیمیایی در حد فاصل الکترود-محلول انجام میشوند. در اغلب روشهای طیفسنجی نیاز به تهیه محلولهای شفاف و همگن است درحالی که روشهای الکتروشیمیایی در محلولهای کدر نیز قابل اجرا هستند.
روشهای الکتروشیمی تجزیهای، تاثیر متقابل شیمی و الکتریسیته، یعنی اندازهگیری کمیتهای الکتریکی مانند پتانسیل، جریان، بار و ارتباط آنها را با پارامترهای شیمیایی شامل میشوند. چنین استفادهای از اندازهگیریهای الکتریکی برای اهداف تجزیهای، گستره وسیعی از کاربردها را به وجود میآورد که بررسیهای زیستمحیطی، کنترل کیفیت صنعتی و تجزیههای زیست پزشکی را در بر میگیرد.
در دهههای اخیر روشهای الكتروشیمیایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این روشها در شیمی تجزیه كاربردهای فراوانی دارند از جمله:
- تعیین مقادیر ناچیز مواد زیستمحیطی
- جداسازی و خالصسازی تركیبات
- تعیین ثابتهای سینتیكی و ترمودینامیكی
الکترود به عنوان واسطه انتقال الکترون در واکنشهای الکتروشیمیایی ایفای نقش میکند. موفقیت یک حسگر الکتروشیمیایی، به انتخاب مناسب الکترودها بستگی دارد. یک الکترود ایدهال بایستی دارای ویژگیهایی همچون پایداری مکانیکی، غیرفعال بودن شیمیایی، محدودهی وسیع پتانسیل کاری و سطح تکرارپذیر باشد.
استفاده از الکترودهای جامد بدون اصلاحگر[7] به تدریج باعث تغییراتی در سطح الکترود به علت جذب گونههای موجود در محلول و یا محصولات تولید شده از واکنشهای الکتروشیمیایی میگردد. این امر به تدریج موجب غیر فعال شدن سطح الکترود میشود که آن نیز به نوبه خود منجر به کاهش حساسیت و تکرارپذیری به علت ممانعت از انتقال بار میگردد. یکی از راههای فایق آمدن بر مشکلات مذکور استفاده از الکترودهای اصلاحشده میباشد.
1-2 الکترود
1-2-1 الکترودهای کربن
تاریخچه الکتروشیمی نشان میدهد که تا سال 1963 در فرآیندهای الکتروشیمیایی تنها از الکترودهای فلزی مانند پلاتین، نقره، جیوه و… یا غیر فلزات رسانا مانند گرافیت استفاده شدهاست. مشکل عمده این الکترودها (به جز جیوه) عدم تکرارپذیری رفتار سطح الکترود و توانایی کم آنها در انجام انتخابی یکی از چند واکنش شیمیایی ممکن میباشد. امروزه با استفاده از اصلاحکنندههای گوناگون توانایی در انتخاب الکترود مناسب برای تشخیص الکتروشیمیایی یک فرآیند خاص یا دستهای از فرآیندهای مشابه افزایش یافتهاست. از الکترودهایی که امروزه کاربرد فراوانی پیداکرده میتوان الکترودهای کربنی را نام برد. از عوامل گسترش کاربرد این الکترودها میتوان به هدایت الکتریکی خوب، مقاومت الکتریکی و جریانهای زمینه پایین، پنجره پتانسیل وسیع، قیمت پایین، سازگاری با بافتهای بیولوژیکی، بیاثر بودن شیمیایی، شیمی سطح غنی[8](از نظر امکان حضور گروههای عاملی مختلف(، ساختار تکرارپذیر سطح، قابلیت شکلدهی آسان و مناسب بودن آنها برای شناسایی گونههای متنوع اشاره کرد ]3[.
کربن به شکلهای مختلفی در الکتروشیمی کاربرد دارد. از مهمترین آنها میتوان کربن شیشهای[9]، فیبرهای کربنی[10]، نانولولههای کربنی [11] و خمیرکربن [12] و الماس دوپهشده با بور[13]را نام برد.
1-2-1-1 الکترود کربن شیشهای
این نوع الکترودهای جامد خواص مکانیکی و الکترونیکی خوبی دارند، از نظر شیمیایی بیاثرند و در روشهای الکتروشیمیایی پاسخهای نسبتاً تکرارپذیری را ارائه میکنند ]4[. ساختمان کربن شیشهای شامل نوارهای ظریف در هم پیچیده متشکل از صفحات شبه گرافیتی با اتصال عرضی میباشد. مزیت اصلی این الکترودها اندازهی کوچک آنهاست که در محیطهای با حجم کوچک مورد توجه قرار میگیرد، به عنوان مثال میتوان به تشخیص آزاد شدن انتقالدهندههای عصبی درفضای بیرون سلول مغز اشاره کرد ]5[.
الکترود کربن شیشهای اولین بار توسط زیتل[14] و میلر[15] در الکتروشیمی مورد استفاده قرار گرفت. آنها نشان دادند که محدوده پتانسیل قابل استفاده در پتانسیلهای مثبت نسبت به الکترود پلاتین برای این نوع الکترود گسترش مییابد. این اختلاف شدید به خصوصیت پلاتین که پیوند کووالانس Pt-H را پایدار میکند، نسبت داده میشود. برای اصلاح این الکترودها از ایجاد گروههای کربونیلی یا کربوکسیلی بر سطح الکترود به وسیله گرما یا حرارت، برای اتصال انواع گروههای عاملی استفاده میشود.
خصلت مقاومت در برابر حملات شیمیایی استفاده از این الکترودها در محیطهای به شدت خورنده را ممکن ساخته است. برای بهدست آوردن سطوح مناسب، سطح الکترود بایستی با کاغذ سنباده و پودر آلومینا صیقل داده شود. الکترود آماده شده به این روش عاری از گروههای عاملی است. زمانی که الکترود در محلول قرار میگیرد، حملات شیمیایی و الکتروشیمیایی میتوانند روی سطح انجام شوند. اگر لازم باشد هیچ گروه اکسیژنداری در سطح نباشد، الکترود پس از صیقل دادن بایستی در اسیدهایی که خصلت اکسیدکنندگی ندارند، مانندHCl شسته شود. محلول باید عاری از اکسیدکننده باشد و در پتانسیل منفی نسبت به SCE نگه داشته شود، به محض مثبت شدن پتانسیل و یا ورود عوامل اکسنده گروههای کربونیلی یا کربوکسیلی در سطح ایجاد میشوند. روبش متعاقب آن در جهت منفی منجر به کاهش گروههای کربونیل و ایجاد گروههای هیدروکسیل میشود. هیچ عریانسازی از گروههای اکسیژندار انجام نمیشود و بنابراین تنها راه تمیز کردن سطح الکترود که یک بار اکسید شده، صیقل دادن مجدد آن است. الکترود آلوده شده به وسیله جذب سطحی واکنشدهندهها یا محصولات واکنش را میتوان با اتانول یا کلروفرم تمیز کرد. به علاوه در اینگونه موارد، استفاده از چند چرخه پلاریزاسیون توصیه میشود.
شکل1-1 مدل Jenkins-Kawamura کربن شیشهای La و Lb طولهای ابعاد افقی و عمودی گرافیتی نسبت به محور c گرافیت
1-2-1-2 الکترودهای فیبرکربنی
الکترودهای فیبرکربنی از یک سری دستههای موازی رشتهای گرافیت ساخته میشوند. عمدهترین کاربرد این الکترودها در ساخت میکروالکترودهاست ]6 و 7[. موادی با چنین استحکام بالا از طریق تجزیهی حرارتی منسوجات پلیمری در دماهای بالا، از طریق لایه نشانی کاتالیزی بخار شیمیایی تهیه میشوند.
1-2-1-3 الکترودهای خمیرکربن
در سال 1958 آدامز [16] نوع جدیدی از الکترود را گزارش کرد که این الکترود از مخلوط کردن پودر گرافیت و یک مایع غیرالکتروفعال [17] به عنوان اتصالدهنده (خمیرکننده[18]) تشکیل میشد که آن را خمیرکربن نامیدند ]8[. ایده خمیرکربن همزمان با ایده پلاروگرافی ارائه شد و بعد از چندین سال ایده الکترود قطره چکان کربن ارائه شد]9[ که سوسپانسیونی از پودر کربن در یک مایع غیرفعال بود که به یک لوله کاپیلاری وصل میشد، این طراحی اجازه میداد الکترودها قابلیت تجدیدپذیری داشتهباشند. اگرچه ایده الکترود قطره چکان کربن با شکست مواجه شد اما الکترودهای خمیرکربن مورد توجه قرار گرفتند. اولین گزارش کاربردهای خمیرکربن درسالهای 1959-1963 ارائه شدهاند. گروه تحقیقاتی آدامز ویژگیهای الکترود خمیر کربن را شناسایی و نحوه ساخت و استفاده از آن را بررسی کردند. آنها از الکترودهای خمیرکربن برای اولین بار برای مطالعه مکانیسم واکنشهای الکترودی برخی ترکیبات آلی استفادهکردند ]10[.
1-2-2 فعالسازی سطح الکترود و انواع آن
برای اصلاح سطح الکترود ابتدا لازم است تا سطح الکترود از نظر فیزیکی فعال شود که شامل پولیش دادن، فعالسازی حرارتی، فعالسازی با لیزر، فعالسازی با امواج صوتی- رادیویی و فعالسازی با حلال میباشد. سپس باید سطح الکترود از نظر شیمیایی اصلاح شود که شامل اصلاح سطح الکترود با استفاده از نانوساختارها، تک لایههای خود انباشته، و پلیمرها میباشد.
به اصلاح سطح الکترود با انجام پیش تیمارهای[19] مختلف که سبب افزایش فعالیت الکتروشیمیایی سطح الکترود میشود، در اصطلاح فعالسازی سطح الکترود گفته میشود ]11[.
1-2-2-1 پولیش دادن
سادهترین راه فعالسازی سطح الکترودهای کربنی است که در آن سطح الکترود را با استفاده از موادی مانند ذرات ریزآلومینا و یا ذرات الماس تمیز میکنند، نتیجه این کار حذف آلودگیها از سطح الکترود است که در اثر پولیش مناسب، یک سطح صاف وآینهای حاصل میشود، این کار موجب افزایش تکرارپذیری الکترود در طی واکنشهای اکسایش-کاهش میگردد.
1-2-2-2 فعالسازی حرارتی
فعالسازی حرارتی معمولا تحت خلأ انجام میگیرد. برای انجام فعالسازی حرارتی معمولا الکترود کربن شیشهای در داخل یک لوله کوچک قرار میگیرد و با تابش حرارتی یک ترموکوپل در داخل محفظهای که فشار هوا درآن کمتر از6-10×2 تور میباشد، فعالسازی انجام میشود. در اثر فعالسازی حرارتی تنها سطح الکترود از آلودگیها پاک میشود ]12[.
1-2-2-3 فعالسازی لیزری
اعمال پالس لیزری با زمان کوتاه (ns10) و با شدت بالا میتواند سرعت انتقال ناهمگن الکترون را برای الکترود کربن شیشهای افزایش دهد. اعمال پالسهای لیزری با زمان کوتاه به عنوان یک روش سریع وتکرارپذیر برای پاک کردن و فعالسازی سطح الکترود بکار میرود]13[.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 11:00:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |