دانلود پایان نامه ارشد : اثربخشی نقاشیدرمانی بر سلامت روان دانشآموزان پسر مدارس ابتدایی شهرستان گچساران
نقّاشی کودک نوعی بازی است: در تمام دوره کودکی و تا مرزهای نوجوانی، اکثر کودکان منظماً به مجموعهای از فعالیّتهای ترسیمی می پردازند و بدین ترتیب روابط متکثّری با واقعیبت ها برقرار میسازند کودکان با استفاده از شیوهای مختلف، تصور خود را از جهان به نوعی ترسیم میکنند. با این فعالیّت همانند دیگر فعالیّتهای لهوی، لذّت، اکتشاف و تجربه آنچه ممکن است همراهند. نقّاشی، بازی، طنز و هنر به یک خانواده رفتاری تعلّق دارند و به این دلیل به منزله انعکاس مجموعه ساخت هایی هستند که کودک در دسترس خود دارند امّا در هر حال این فعالیّتها در چهار راه جهان برونی (واقعیّت برونی) و جهان درونی (واقعیّت درونی) قراردارند و زمینه را برای بیان تعارض ها یا تضادها بین این دو دسته واقعیّت فراهم می سازند (دادستان 1387، 13).
از حدود پایان نخستین سال زندگی، بسیاری از کودکان، فعالیّتی که میتوان آنرا ترسیم با دقیقتر بگوییم «نگاره گری» نامید از خود نشان میدهند. در فرهنگ متداول جهان کنونی، ابزار این نگارهگری غالباً یک مداد یا قلم است، امّا ممکن است کودک از انگشت، اسفنج، یک تکّه گچ، یک تیره چوب و یا هر شیء دیگر نیز استفاده کنند. هر چند این نگاره گری یا ترسیم ترجیحاً بر صفحهای از کاغذ نقش میبند امّا ممکن است صفحات کتاب یا سطوح دیگر از قبیل لوازم خانه، دیوارها، پارچهها و غیره صحنه عمل باشند و تعارضهای بسیاری با بزرگسالان به وجود آورند غالباً تولید لکّههای مقدّم بر تولید این خطوط یا نگارههاست (دادستان 1387، 13).
بدین ترتیب، در مبنای ترسیم وحتّی قبل از نخستین خط خطی کردن ها و پدیدآوری خطوطی که ظاهراً واجد معنایی نیستند، مجموعه پیچیده ای از رفتارهای حرکتی، توحید یافتگی های ادراکی و کاربرد اطلاعاتی که از این آثاردوام دار و مشاهده شدنی به منزله تدوام بدن حاصل می شوند، قراردارد. مؤلفانی به بررسی شباهت، و تفاوت های بین این فعالیّت «پیش ترسیم» و «هویت پردازیها» کودک پرداخته
اند. اصواتی که کودک تولید می کند زود گذرند امّا به عنوان وسیله ارتباط جزئاً سازماندهی می شوند. به عکس نگاره ها بلا اثرند دارای معنای تمایز یافته ای نیستند امّا معّرف «مضاعف سازی» بدنی ارادی هستند. به عبارت دیگر این نگاره ها در شمار آثار قلمداد می گردند که از عملی که به تولید آنها می انجامد، جدا می شوند. در شمار آثار قلمداد می گردند که از عملی که به تولید آنها می انجامد، جدا می شوند. این نگارهگریهای عمدی یا ارادی، از دوّمین سال زندگی به منزله ترسیم درهم برهماند و بتدریج به یک مهار کردن حرکتی ادراکی رکاب می دهند. یعنی سپس از مرحله ای که کودک از دست خود تبعیّت می کند در یک مرحله بعدی، چشم به هدایت دست می پردازد. به نظر اکثر مؤلفانی در جریان سوّمین سال زندگی است که نخستین بگاره های تقلیدی ظهور می کنند ودوران خط خط کردن پشت سر گذاشته می شوند.
از 2تا3 سالگی، تقلید از موقعیّت ها (نوشتن) همراه با چند عنصر تجسّمی (گردی به منزله توپ) و اجرای دستور العمل (نگاره هایی که کم وبیش بر حسب یک الگو دارای جهت اند). سیمای مرحله آغاز حرکت ترسیمی به معنای واقعی کلمه است.از 3تا5 سالگی ،قصد یک شکل پردازی آشکار همراه با تدارک یک نحوه بیان ترسیمی به چشم می خورد کودک این مرحله تا حدّی به الگو توجّه می کند امّا غالباً طرحی اجمالی وقالبی را جانشین آن می سازد.از5تا9سالگی ،شاهد مرحله نسخه برداری با باز پدیدآوری از شکل های هندسی (به ترتیب از دایره، مربع، مثلث، لوزی تا شکلهای پیچیده تر) هستیم یادگیری خط، تولید نقّاشی هایی که عناصر مختلف تجسّم در آنها متمایز گردیدهاند، همراه با ترکیب طرح های پایه با جزئیات بیش از پیش فزاینده، از ویژکی های این مرحله اند در این مرحله، نقّاشی های کودک دقیقترند و در وسط صفحه بیشتر تمرکز می یابند. از 9تا 13 سالگی، رها کردن اجمال گری به سود واقع نگری دیداری تری که به شدّت قرار دادی است و در بسیاری از کودکان از لحاظ تحلیل الگو و تجسّم آن رضایت بخش نیست، پایان فرآیند ترسیمی را مشخّص می کند (دادستان 1387، 14).
رویآورد بالینی، سوگیری تشخیص: کودکان عواطف خود را در نقّاشی های خود فرفکنی می کنند وتفسیر آنچه بدینصورت ارتجالاً انعکاس می یابد راهی برای سنجش شخصیّت است.
روی آورد بالینی به منظور روان درمانگری، جنبههای پالایشی فعالیّتهای ترسیمی، یعنی برون ریزی مکنونات از راه فرافکنی به منزله یک شیوه بیان ارتجالی ویا از طریق فرافکن در قالب تحقیق یک اثر هنری، به گشایش خط بالینی درمانگری ،یعنی روان درمانگری، از راه نقّاشی منتهی شده است (دادستان 1387، 15).
1-2- بیان مسأله
فرآیند نقّاشی و یا ساختن، فرآیند پیچیده ای است که طیّ آن کودک اجزاء گوناگون از تجربیاتش را برای ساختن یک کل معنی دار مورد استفاده قرار می دهند. دراین فرآیند او به ما چیزی بیش از یک تصویر یا یک مجسّمه را می دهد. او بخشی از خود را به ما باز مینمایاند اینکه چگونه فکر می کند، و چگونه احساس می کند و چگونه می بیند (لونفلید بریتین[1]1970، به نقل از وودو ویلیامز[2]1977، 34).
استفاده از هنر درمانی برکودکان معلول می تواند موثرترین راه برای رساندن آنان به آگاهی و ساختن پلهای ارتباطی و انگیزشی باشد. کودکی که مورد خشم قرار گرفته می تواند یک بیان بدون انتقام داشته باشد. یک کودک خود تخریب می تواند چیزی ارزشمندی برای بیان خود پیدا کند.
کودکی که تاخیر در رشد دارد می تواند به تدریج وبه شیوه مناسب دنیای پیچیده خود را کشف کند. برای یک مشکل کمک کند که می تواند موجب ناسازگاری فرد از طریق شکستهای متمادی گردد.
هنر، بازی، داستان گفتن و … ابزار های طبیعی هر کودک معلول یا سالمی است که بوسیله آن ظرفیت های خود را گسترش می دهد. بوسیله چنین تجارب خلاقیت آمیزی یک کودک به آزمایش ایده های جدید، بیان احساسات، تجربیات، خیالبافیهای و بیان ترسها می پردازد. هنر کودکان وسیلهای برای آزمایش و بیان فرآیندی یکپارچه سازی واقعیّت با تجربه گذشته میباشد (وودو 1977، 13).
کرپلین[3] درسال 1912و بلورلر[4] درسال 1918پیشنهاد کردند که از ترسیم نقّاشی می تواند به عنوان تشخیص شرایط آسیب شناختی بیماران استفاده کردند. مارگارت نامبورگ[5] پس از سالها تجربه در کار با کودکان دریافت که بین نقّاشیهای کودکان و روان درمانی، نوعی ارتباط وجود دارد و بیان آزاد هنر کودکان میتواند اساس معالجات روان درمانی باشد (لویک[6] 1983، 29).
از آنجا که کودکانی که رفتارهای پرخاشگرانه دارند، میتوانند به خود و دیگران آسیب بر سانند ودر محیط مدرسه و خانه خطرات جدی به بار بیاورند، لذا ابداع روشهایی که بتواند به کاهش پرخاشگری این کودکان منجر گردد، مفید خواهد بود. تاکنون پژوهشهایی برای بررسی تاثیر نقّاشی درمانی در کاهش انواع اختلالات در مورد افراد با هوش بهنجار صورت گرفته است.
در اینجا پرداختن به این سؤال ضروری به نظر می رسد که آیا نقاشی درمانی به افسردگی، خود بیمار انگاری، روان پریشی، اضطراب، وسواس، حساسیت بین فردی، فوبیا، کاهش خصومت و پارانویا دانش آموزان کلاس ششم شهرستان گچساران مؤثر است؟
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 02:01:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |