دانلود پایان نامه ارشد علوم اجتماعی : بررسی میزان سرمایه اجتماعی بین حاشیه نشینان شهر اهواز
امروزه در كنار سرمایه های انسانی ، مالی و اقتصادی ، سرمایه دیگری بنام سرمایه اجتماعی مورد بهره برداری قرار گرفته است.این مفهوم به پیوندها ، ارتباطات میان اعضای یك شبكه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد.كه با خلق هنجار ها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می شود. سرمایه اجتماعی به عنوان یك اهرم ، مورد اقبال فراوان نیز واقع شده است .در دیدگاه های سنتی مدیریت توسعه سرمایه های اقتصادی ،فیزیكی و نیروی انسانی مهمترین نقش را ایفا می كردند.اما در عصر حاضر برای توسعه بیشتر از آنچه به سرمایه اقتصادی، فیزیكی و انسانی نیازمند باشیم به سرمایه اجتماعی نیازمندیم .زیرا بدون این سرمایه استفاده از دیگر سرمایه ها به طور بهینه انجام نخواهد شد.در جامعه ای كه فاقد سرمایه اجتماعی كافی است سایر سرمایه ها ابتر می مانند و تلف می شوند.از این دو موضوع سرمایه اجتماعی[1] به عنوان یك اصل محوری برای دستیابی به توسعه محسوب شده و مدیرانی موفق قلمداد می گردند كه بتوانند در ارتیاط با جامعه به تولید و توسعه سرمایه اجتماعی بیشتر نائل گردند. پیچیدگی زندگی در جوامع مدرن امروزی باعث شده تا روابط اجتماعی و میزان و چگونگی مشاركت افراد در شبكههای جمعی بر كم و كیف تمامی فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی اثرگذار باشد. در این میان سرمایه اجتماعی یكی از مولفههای اصلی است. سرمایهی اجتماعی مفهومی انتزاعی، ترکیبی، پیچیده و بینرشتهای است و کاربرد گستردهی آن در مدیریت شهری، اقتصاد، رفتار سازمانی، سیاست، بهداشت عمومی، جرمشناسی، توسعه روستائی، حكمرانی خوب، برنامهریزی شهری، و … نشاندهندهی پتانسیل بسیار زیاد آن جهت تحلیل پدیدههای گوناگون در جامعه است. یکی از این پدیدهها، حاشیهنشینی میباشد که به اعتقاد برخی محققان آپاندیسیت اغلب شهرهای جهان و از جمله ایران محسوب میگردد. حاشیهنشینی که در مقیاس وسیع و معنای مدرن محصول شرایط پس از انقلاب صنعتی در کشورهای صنعتی اروپا و امریکا بوده است سبب مهاجرتهای وسیع از نقاط روستائی و شهرهای كوچك به مراكز صنعتی و رشدیافته گردید و این امر زمینه را برای پیدایش اولین حاشیهها فراهم ساخت. در ایران نیز پس از ورود و استقرار سرمایهداری وابسته، پدیده حاشیهنشینی بوجود آمد و رشد آن عمدتأ از سال 1320 به بعد شدت یافت (زاهد ، زاهدانی ،
1369). رشد قارچ گونه حاشیه هاعلاوه بر برهم زدن فضای کالبدی شهرها، زمینه بروز انواع مسائل و آسیبهای اجتماعی در شهرها را فراهم میکند که یکی از دلایل بروز این مسائل کمبود سرمایه اجتماعی در اینگونه محلات میباشد. بعنوان نمونه رابرت پاتنام[2] در مقالهای تحت عنوان “جامعه برخوردار، سرمایه اجتماعی و زندگی عمومی” بیان میکند که یکی از دلایل عدم موفقیت دولت آمریکا در احیای محلات فقیرنشین، فرسایش سرمایه اجتماعی در این مناطق است. وی همچنین معتقد است که بخشی از مشکل سیاهپوستان و لاتینیتبارهای مناطق داخلی شهر این است که آنها از «ارتباطات» به معنای واقعی بیبهره اند (پاتنام، 1384). همچنین از نظر وی در محلههایی که سرمایه اجتماعی شکل میگیرد، مسائل اجتماعی مثل اعتیاد، جرم و غیره کمتر است؛ به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی در سطح محله، افزایش امنیت محله و کاهش جرایم را در پی خواهد داشت (باستانی، 1387). در واقع سرمایه اجتماعی از طریق اجزای خود همچون «اعتماد، مشارکت، شبکههای اجتماعی و …» میتواند باعث کاهش این مسائل و مشکلات در محله گردد. چراکه حضور افراد حاشیهنشین در شبكههای پیچیده جامعه مدرن و نیز مشاركت سازمان یافته و خودانگیخته آنها میتواند روند توسعه محلی را تسهیل نمایند. به عبارت دیگر هر چقدر اعضاء یك جامعه خاصی همچون حاشیهنشینان در شبكه روابط اجتماعی حضور بیشتر و پر رنگتری داشته باشند و در عین حال این حضور توأم با اعتماد و مشاركت آگاهانه باشد، میتواند موجب رشد و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و کالبدی محله گردد. اما به اعتقاد بسیاری از محققان در مناطق حاشیهنشین ما با عدم مشارکت ساکنین روبرو هستیم که وضعیت نامطلوب اقتصادی و تحرک بالای جمعیت از جمله دلایل این امر میباشد که پیامد آن میتواند فرسایش سرمایه اجتماعی را سبب گردد: با نگاهی به مناطق حاشیه پی میبریم که الگوی سکونتی ساکنان این مناطق عمدتاً غیردائم و موقتی است که این خود از عواملی است که تقویت کننده حس عدم تعلق به محله و عامل تشدید کننده عدم تمایل به مشارکت است. در زمینه شغل و درآمد اکثر افراد در وضعیت نامطلوب اقتصادی بسر میبرند که این خود عامل دیگری در عدم مشاركت است (نقدی،1386).
بنابراین از آنجا که فرسایش سرمایه اجتماعی در این مناطق محروم میتواند باعث انواع آسیبها و مسائل اجتماعی از قبیل اعتیاد، فروش و مصرف مواد مخدر، الکل ، فساد و فحشا، فقر،بیکاری، دعوا و درگیری، قمار و … گردد و همچنین باعث عدم موفقیت برنامههای عمرانی دولت جهت بهبود وضعیت کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دولت شود، لذا افزایش این نوع سرمایه در این محلات میتواند آسیبها را کاهش دهد و دولت را در جهت عملی کردن برنامهها یاری رساند. بنابراین این تحقیق به بررسی میزان سرمایه اجتماعی مناطق حاشیه شهر اهواز می پردازد.
با توجه به اینکه اهواز یکی از کلانشهر های کشور و دومین شهر بزرگ با جمعیت حاشیه نشین کشور است ( یک سوم جمعیت کشور)و جمعیت بالقوه و باالفعل می تواند مسائل اجتماعی فراوانی را دامن زند، امیدآن میرود این تحقیق بتواند راه کارهای نوینی را پیش روی برنامه ریزان قرار دهد.
1-2.بیان مساله و اهمیت موضوع
بعد از جنگ جهانی دوم یكی از مهمترین مسایل اجتماعی كشورهای در حال توسعه، رشد و توسعه ی شتابان و ناهمگون شهرنشینی بوده است. بدیهی است كه رشد انفجاری شهرنشینی و در پی آن رشد پدیده ی حاشیه نشینی، برآیند مهاجرت های مداوم داخلی، یعنی از روستاها به شهرها است كه بازتاب اقتصادی، اجتماعی و فیزیكی آن رشد گروه ها و جوامع حاشیه نشین است كه در مناطق مختلف كلان شهرها به شكل های گوناگون آلونك نشینی، زاغه نشینی، كپرنشینی و حلبی آباد ها و غیره بروز می كند. آنچه اهمیت مطالعه این موضوع را می رساند، مهاجرت طبقه ای از جامعه روستایی است كه از لحاظ سرمایه، تحصیلات و درآمد در سطح پایینی قرار دارند و با توجه به این شرایط، در محیط شهری آسیب پذیر خواهند بود. علاوه بر این، گروه مهاجر شیوه ی از زندگی را بوجود می آورند كه نسبت به سه شیوه ی رایج زندگی یعنی شهری، روستایی و ایلاتی متفاوت است. بعلاوه مهاجران جدید با توجه به ویژگی های اجتماعی و اقتصادی خاص خود، بافت فیزیكی معینی را نیز به وجود می آورند (حسین زاده دلیر، 1370: 64). در شیوه جدید زندگی ( زندگی حاشیه نشینان)، خانواده نیز دارای میزان اهمیت، شكل و چارچوب خاصی است.
دراین مناطق یا سرمایه اجتماعی هنوز شكل نگرفته است و یا در سطح خاص گرایانه و درون گروهی (وجه منفی) وجود دارد . این سرمایه اجتماعی خاص گرایانه نه تنها نقشی در توسعه مناطق نخواهد داشت ، بلكه در اكثر موارد خود به عنوان مانعی برای توسعه همه جانبه محسوب می شود . بنابراین باتوجه به اهمیت سرمایه اجتماعی دركاهش مسائل وآسیب های اجتماعی وهمچنین توسعه همه جانبه این مناطق دراین پژوهش سعی شده است که ضمن مروری بر مسئله حاشیه نشینی و آمارهای مربوط به آن در جهان و به ویژه در ایران، به نقش سرمایه اجتماعی در کاهش معضل حاشیه نشینی و آسیب های اجتماعی ناشی از آن پرداخته شود.
با توجه به اینكه شهرستان اهواز یكی از كلان شهرهای كشور بوده و پدیده حاشیه نشینی از مشكلات كلان شهرهای كشور می باشد.در این پژوهش در صدد هستیم میزان سرمایه اجتماعی را بین حاشیه نشینان ای شهر را بررسی كنیم.بر همین اساس ، سوال اصلی پژوهش و بررسی این است كه عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی بین حاشیه نشینی شهر اهواز كدام است ؟
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 02:04:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |