دانلود پایان نامه : بررسی ارتباط بین سطوح انگیزه یادگیری بالینی و تامین نیازهای اساسی روانی در دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان سال 91
فهرست جداول
عنوانصفحه
جدول شماره 1 : توزیع فراوانی واحدهای پژوهش برحسب متغیرهای فردی اجتماعی 55
جدول شماره 2 : میانگین و انحراف معیار واحدهای پژوهش برحسب متغیرهای فردی اجتماعی
58
جدول شماره 3 :میانگین امتیاز نیازهای اساسی روانی واحدهای پژوهش بر حسب متغیرهای فردی اجتماعی
58
جدول شماره 5 : مقایسه میانگین نمره استقلال واحدهای پژوهش بر حسب متغیر های فردی اجتماعی 60
جدول شماره 6 : مقایسه میانگین نمره کفایت واحدهای پژوهش بر حسب متغیر های فردی اجتماعی 63
جدول شماره 7 : مقایسه میانگین نمره تعلق واحدهای پژوهش بر حسب متغیر های فردی اجتماعی 66
جدول شماره 8 : مقایسه میانگین نمره شاخص خود تعیین کنندگی واحدهای پژوهش بر حسب متغیر های فردی اجتماعی 69
جدول شماره 9 : مقایسه میانگین نمره انگیزه درونی واحدهای پژوهش بر حسب متغیر های فردی اجتماعی 72
جدول شماره 10 : مقایسه میانگین نمره انگیزه شناسایی شده واحدهای پژوهش بر حسب متغیر های فردی اجتماعی75
جدول شماره 11 : مقایسه میانگین نمره انگیزه به درون متمایل شده واحدهای پژوهش بر حسب متغیر های فردی اجتماعی 78
جدول شماره 12 : مقایسه میانگین نمره انگیزه بیرونی واحدهای پژوهش بر حسب متغیر های فردی اجتماعی 81
جدول شماره 13 : مقایسه میانگین نمره فقدان انگیزه واحدهای پژوهش بر حسب متغیر های فردی اجتماعی 84
جدول شماره 14 : ضریب رگرسیونی عوامل مرتبط با شاخص خود تعیین کنندگی در واحدهای مورد پژوهش87
جدول شماره 15: ضریب رگرسیونی همبستگی انواع نیازهای اساسی روانی با شاخص خود تعیین کنندگی 88
در واحدهای پژوهش با کنترل متغیرهای فردی اجتماعی
فهرست نمودار
نمودار شماره 4 : میانگین امتیاز ابعاد پرسشنامه میزان انگیزه واحدهای مورد پژوهش
بیان مسئله:
پرستاری رشته ای مستقل و شاخه ای از علوم پزشکی است که دانش آموختگان آن به عنوان عضوی از تیم سلامت در عرصه های مختلف مربوط به آن به ارائه خدمات میپردازند(1)در آموزش این حرفه پویا و کاربردی ، مجموعه ای از علوم تئوری و فعالیتهای عملی، مهارت ، خلاقیت و تجربه به کار گرفته می شود(2).بخش مهمی از آموزش پرستاری را آموزش بالینی تشکیل میدهد.در واقع آموزش بالینی از اجزاء اصلی و حیاتی برنامه پرستاری است و به عنوان قلب آموزش پرستاری و مرحله تکامل حرفه ای شناخته شده است(3).
کارآموزی در بالین به عنوان یک نوآوری در ساختار آموزشی پرستاری با هدف ارتقاء کیفیت آموزش پرستاری و ارائهخدمات بالینی و فراهم نمودن زمینه جامعه نگری و جامع نگری در پرستاری در سال 1371 به اجرا در آمد(1).در این مرحله فرد با یادگیری فعالیتهای بالینی،تجارب عینی لازم را کسب مینماید و فرصتی برای دانشجو فراهم میشود تا دانش نظری خود را به مهارتهای ذهنی، حرکتی و اجتماعی که لازمه مراقبت از بیمار میباشد، تبدیل کند(3).در این نوع آموزش دانشجو در تعامل با مربی و محیط، مفاهیم آموخته شده را در حیطه عمل بکار میبرد(4).در دوره های کارآموزی همه کارآموزان موظف اند که به رغم علاقه ها و استعدادهای مختلف خود، به سوی هدفهای واحدی که در برنامه دوره کارآموزی در نظر گرفته شده است پیش بروند و مهارتهایی را کسب نمایند که حرفه مورد نیاز آن دوره ایجاب میکند، زیرا هدف هر دوره کارآموزی ایجاد مهارت، دانش و نگرش مورد نیاز فرد برای عملکرد مقتضی در یک شغل یا حرفه معین است. دوره های کارآموزی معمولا نیازهای سازمان های اداره کننده این دوره ها را برآورده میسازند(5).در این دوره وظایف مربیان علاوه بر فعالیتهای آموزشی مصوب، ایجاد حس استقلال و تصمیم گیری و افزایش قدرت ابتکار فراگیران در عرصه های مختلف میباشد و دانشجویان نیز باید در این راستا وظایف خود را انجام دهند(6).
در محیط بالین باید با تمرکز روی نیاز های یادگیری دانشجو، برای پیشرفت و ایجاد اطمینان به شایستگی اش در مهارتهای بالینی، فرصت داد.نیوبل[1] چنین اظهار میدارد که” در حقیقت آموزش بالینی فراموش شده ترین آموزش و دارای نقایصی بیشتر از سایر حوزه های آموزشی است”. مطالعات پرستاری نشان میدهد که دانشجویان پرستاری علیرغم پایه دانش نظری خوب، در محیط بالینی با مهارت عمل نمی کنند. در نتیجه با ورود این دانشجویان به سیستم مراقبتی و درمانی، کیفیت این سیستم روز به روز افت میکند(7).
هر دو محیط آموزش پرستاری آکادمیک وبالینی تحت فشار زیاد ناشی از مراقبت از بیمار قرار دارند که میتواند شرایط مراقبتی را تحت تاثیر قرار دهد.اما محیط بالین تحت فشار زیادی قرار دارد زیرا هدف از آن آموزش پرستاری بصورت موثر کارا و مناسب است تا بتواند پرستارانی را تربیت نماید که بتوانند آماده کار باشند.آموزش پرستاری امروز با چالش های زیادی مواجهه است که از جمله آن کسب دانش و به روز شدن است و نیاز است که پرستاران آینده با تحقیق و همچنین مراقبت از بیمار بر اساس دانش علمی روشن، آشنا شوند(8).
محیط بالین در برگیرنده کلیه شرایط و محرکهای موثر بر یادگیری است .این محیط غنی روانشناختی از عوامل شناختی ،اجتماعی ، فرهنگی ، عاطفی ، احساسی ، انگیزشی و درسی تشکیل شده است(9).عوامل زیادی بر روی یادگیری اثر میگذارند ولی انگیزه[2] نخستین عنصر تشکیل دهنده رفتار و مهم ترین شرط یادگیری است. انگیزه نقش با ارزشی در توضیح علل رفتار ، پیشگوئی تاثیر اعمال و هدایت رفتار جهت رسیدن به موفقیت بازی میکند (10).
از این رو ، حتی غنی ترین و بهترین برنامه های کارآموزی و آموزش سازمان دهی شده نیز در صورت فقدان انگیزه در فراگیران سودمند نخواهد بود.بنابراین یکی از وظایف اصلی مدرسان ایجاد انگیزه لازم برای یادگیری در دانشجویان به منظور افزایش میزان آگاهی، دانش و مهارتهای تکنیکی و همچنین آشنا ساختن آنها با علوم پیشرفته و روش های نوین مراقبتی است.لذا با شناخت هرچه بیشتر عوامل موثر در انگیزش دانشجویان،میتوان مشارکت فعالانه آنها را در یادگیری افزایش داد (11) .
در مطالعات انجام شده در انگلستان ، اسکاتلند و ایرلند به ترتیب میزان ترک تحصیل دانشجویان پرستاری (16%) ، (24%) ، (6%) گزارش شده که دلایل زیادی داشته و فقدان حمایتهای لازم یکی از این موارد بوده است(12).
طبق آمار 35 % از کسانیکه در یکی از شهرهای اسکاتلند در رشته پرستاری ثبت نام نموده اند بین سالهای 1967-1966 قبل از تکمیل دوره تحصیلی خود ، ترک تحصیل نموده اند(11). در بررسی زنوریبا عنوان بررسی علل ترک تحصیل دانشجویان دختر کاردانی پرستاری مدارس عالی پرستاری تهران، که در سال 1365 در تهران انجام شد از علل ترک تحصیل دانشجویان پرستاری روابط سرد بین همکاران ، عدم استقلال فکری و عملی ، ناهماهنگی مطالب تئوری با کار عملی و عدم امکانات جهت ارائه کارکرد مطلوب بوده است(13).
در مطالعه همایونفر و همکاران با عنوان وضعیت آموزش بالینی از دیدگاه دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی اردبیلدر سال 89 ، در میان دانشجویان پرستاری(3/67%) و مامایی(7/37%) ،عدم ایجاد انگیزه کافی محیط آموزشی برای اشتغال به حرفه در آینده دانشجویان (8/52%) از جمله نقاط ضعف شناخته شده بود(14).
در مطالعه جولایی و همکاران با عنوان بررسی نظرات دانشجویان پرستاری نسبت به حرفه پرستاری و دلایل ترک آن بر روی 300 دانشجوی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تهران ، نتایج مطالعه نشان داد که تنها 18% دانشجویان پرستاری نظر مثبتی نسبت به حرفه خود دارند و 69% انها موافق با ترک رشته خود بوده اند.همچنین 63.6% نمونه ها تصمیم به تغییر رشته و 51.64% تصمیم به انصراف از رشته خود داشتند. از اولویتهای ترک رشته پرستاری نداشتن جایگاه مثبت اجتماعی، نامناسب بودن محیط کار بالینی و نگرش منفی افراد تیم پزشکی نسبت به این حرفه بوده است(15).
بنابراین از عوامل مهم در یادگیری و تمایل به موفقیت بیشتر، انگیزه است. در مورد انگیزه نظریه های مختلفی ارائه شده که از جنبه های متفاوت به موضوع انگیزه می نگرند. در این بین یکی از نظریه های مهم در این زمینه تئوری خود تعیین کنندگی[3] است که یک تئوری انگیزش عمومی می باشد که از منظر دیگری به این موضوع پرداخته و به بیان کیفیت انگیزه میپردازد .
بر اساس این تئوری انگیزه طیفی است که انگیزه درونی در یک سمت این طیف و انگیزه بیرونی در سمت دیگر آن قرار دارد.در انگیزه درونی شخص کار خود را با علاقه و لذت انجام میدهد(16). در نقطه مقابل آن عدم انگیزه وجود دارد که شخص قصد و انگیزه ای برای انجام کار ندارد. در انگیزه بیرونی نیز شخص کاری را به علت مشوق های بیرونی و یا اجتناب از تنبیه انجام می دهد. این نوع از انگیزه دارای چهار نوع تنظیم می باشد که شاملتنظیمخارجی، شناسایی شده، به درون متمایل شده و یکپارچه است . تنظیم بیرونی، به درون متمایل شده، شناسایی شده و درونی در یک معادله تحت عنوان شاخص خود تعیین کنندگی قرار می گیردکه ازنمره 20+ تا 24- تقسیم میشود . به این صورت که هر چقدر عدد مورد نظر منفی تر باشد، به سمت فقدان انگیزه و انگیزه از نوع کنترل شده سوق پیدا کرده و هر چقدر مثبت تر شود به سمت انگیزه درونی و خود مختاری میرود(17).
عوامل مختلفی روی انگیزه موثر هستند.یکی از این عوامل بر اساس تئوری خود تعیین کنندگی ، ارضاء سه نیاز اساسی روانی درک از استقلال و خود مختاری[4] ، درک از کفایت و شایستگی[5] و درک از تعلق و وابستگی[6] میباشد که در درونی شدن انگیزه موثر هستند. نیاز به استقلال به معنای استقلال در انتخاب رفتار و فعالیتی است که انجام میدهیم. نیاز به کفایت و شایستگی در واقع تعامل موثر شخص با محیط و تجربه کردن فرصتهای مختلف برای انجام رفتار و به عبارتی بیان کننده قابلیتهای فردی میباشد. نیاز به تعلق نوعی نیاز به ارتباط با دیگران و اعتماد به آنها و توسعه مطلوب روابط اجتماعی میباشد(18).
در مطالعه بارت[7] و همکاران، دانشجویان معتقد بودند که مربیانی که مهارتهای ارتباطی بالاتری داشته اند علاوه بر توانایی بیشتر در انتقال مفاهیم و تجارب توانسته اند با خلق فضای مناسب تر انگیزه و علاقه بیشتری در آنان ایجاد نمایند.دانشجویان معتقد بودند که ارتباط مناسب از جانب مربی و رعایت احترام و تقویت اعتماد به نفس دانشجو میتواند حمایت بیشتری را برایشان فراهم آورد تا در سایه آن بتوانند با اطمینان خاطر بیشتری به یادگیری تجارب تازه بپردازند.بنابراین مربیان پرستاری نقش برجسته “عامل انگیزش” در دانشجویان هستند.آنان با ارائه بازخوردهای مناسب و توضیحات مورد نیاز شرایط ایجاد انگیزه موفقیت دانشجویان در عملکرد بالینی را فراهم می آورند(12).
در آموزش پرستاری بالینی ، انگیزه دانشجویان تحت تاثیر اهداف یادگیری و بازخورد داده شده به آنها قرار میگیرد.چون واحدهای آموزش بالینی دانشکده با شخص دانشجویان سرو کار دارد هم اهداف و هم بازخورد میتواند چیزی متناسب با تامین نیازهای هریک از دانشجویان باشد.به منظور افزایش تاثیر فرایند یادگیری ، یک مربی بالینی باید بررسی مختصری از انگیزه دانشجویان را در بالین داشته باشد. ارتباط مثبت بین مدرس و دانشجو میتواند کلید تداوم یک محیط یادگیری مثبت باشد.از دید دانشجویان کیفیت ارتباط در کارآموزی فعلی میتواند سهم مهمی برای انگیزه دانشجویان در واحدهای بالینی بعدی داشته باشد.اهداف یادگیری و بازخورد داده شده از طرف دانشکده نیز، انگیزه دانشجویان را برای یادگیری ترغیب می نماید.
بر پایه تحقیقاتی بر روی انگیزه بیرونی و درونی متوجه شدند که میزان زیادی از نتایج تجربی نیازمند به فرضیه ای است که در آن باید یک سری از نیازهای اساسی کلی برای عملکرد موثر و سلامت روان تامین گردند.مطالعات در کشورهای مختلف با فرهنگ های متفاوت نشان داد که تامین نیازهای کفایت ، استقلال و تعلق میتواند پیشگوئی کننده عملکرد موثر درحیطه ها و فرهنگ های مختلف باشد(19).
دسی[8] وهمکاران وی مطالعه ای را با عنوان آگاهی معلمان دوره ابتدایی نسبت به حمایت از استقلال دانش آموزان برخلاف کنترل نمودن رفتارهای آنان در سال 1981بررسی نمودند.نتایج نشان داد که رفتارهای حمایتی از استقلال دانش آموزان منجر به افزایش انگیزه درونی، حس کفایت و شایستگی و اعتماد به نفس آنها گشته است(13). همچنین رایاندر مطالعه خود تاثیر محدودیت محیطی را بر روی رفتار دانشآموزان در محیط مدرسه بررسی نمود. ایجاد محدودیت محیطی در زمینه آموزش اهمیت زیادی دارد.به طوریکه محدودیت ها ، عملکرد منظم را در ساختار محیط یادگیری دانش آموزان تسهیل مینماید.البته معلمان میتوانند این محدودیتها را به طرق مختلف بگذارند.در این مطالعه متوجه شدند که دانش آموزانی که برای آنها محدودیت کنترلی بیشتری قائل شده بودند نسبت به آنهایی که از استقلال بیشتری برخوردار بودند، انگیزه کمتری داشتند(20).
نتیجه مطالعات مختلف نشان می دهد، تدریس با شیوه حمایت از استقلال دانشجویان میتواند با برایندهای کاری مثبت در کلاس درس همراه باشد.حس کفایت و شایستگی دانشجویان در صورتی تامین میشود که مدرسان بتوانند فعالیتهای درسی را برای دانشجویان مطرح نمایند که برای آنها چالش برانگیز باشد، بدین وسیله به دانشجویان اجازه میدهد تا بتوانند ظرفیتهای آکادمیک خود را امتحان کرده و گسترش دهند.علاوه بر این اهمیت دارد که ابزار ها و بازخورد مناسب توسط معلمان برای ارتقاء حس کارایی و موفقیت دانشجویان داده شود.نکته حیاتی این است که دانشجویان به فعالیتهایی مشغول شده و برای آن ارزش قائل هستند که بتوانند آن را بفهمند.بر این اساس نیاز است که بازخوردها، ارزشیابی را کمتر جلوه داده و بر روی موثربودن دانشجویان تاکید نمایند.علاوه بر تامین نیازهای استقلال و کفایت این تئوری تاکید مینماید که نیاز تعلق به دیگران فرایند درونی شدن انگیزه را تسهیل مینماید.مردم تمایل دارند که ارزش ها و کارها را با کسانی که با آنها احساس نزدیکی میکنند و میتوانند احساس تعلق با آنها داشته باشند، پذیرفته ودرونی کنند.در کلاس درس نیاز تعلق با احساس دانشجو مبنی بر دوست داشتن واقعی ، پذیرفتن و ارزش قائل شدن برای وی توسط معلم میباشد.دانشجویانی که احساس تعلق بیشتری دارند احتمالا تنظیم یکپارچه و شناسایی شده ای به تکالیف خود برای یادگیری نشان میدهند در حالیکه آنهایی که احساس پس زدگی توسط معلم خود دارند از درونی شدن انگیزه دور شده وفقط به محرک ها وپاداش های بیرونی پاسخ میدهند(14).
از این رو تئوری خود تعیین کنندگی میتواند یک پایه و اساس مناسب برای اصلاح برنامه های آموزش پزشکی ، ساختار بندی محیط یادگیری پزشکی، تداوم آموزش پزشکی و یادگیری تمام عمر باشد. محیط یادگیری که شامل رفتارهای حامی استقلال دانشجویان توسط مدرسان بوده ، از احساس کفایت دانشجو از طریق بازخوردهای سازنده و منظم حمایت میکند و حس تعلق به دیگران را از طریق حمایتهای مرشدانه ، الگوهای نقشی مثبت ، کار در گروه های کوچک و ارتباط به موقع با بیماران افزایش دهد می تواند تا مدتهای طولانی انگیزه خود مختار دانشجویان را تحریک نماید. در نتیجه دانشجویان با انگیزه خود مختار بیشتر ، رضایت بیشتری را از حرفه خود تجربه می کنند(16). تامین درست این سه نیاز روند درونی شدن انگیزه را تسهیل نموده و باعث پیامد انگیزشی مثبت میگردد (18). از این روبهترین راه ایجاد انگیزش در یادگیرندگان نسبت به یادگیری بهبود شرایط یادگیری و افزایش سطح کیفیت روشهای آموزشی است.از این طریق یادگیرندگان در یادگیری به موفقیت بیشتری میرسند و این کسب موفقیت علاقه و انگیزش آنها را نسبت به یادگیری مطالب تازه افزایش میدهد(5).
در بررسی پلتیر[9] (2002) بر روی معلمان کانادایی مشاهده شد که معلمانی که فشار بیشتری از بخش های مدیریتی به آنها وارد می شود، میزان استقلال کمتری در فرایند تدریس خود دارند که به نوبه خود باعث میشود تا معلمان نسبت به دانشجویان حس کنترل بیشتری داشته باشند.این تئوری این ارتباط را به این صورت توضیح میدهد که هرچقدر نیاز استقلال مدرسان کمتر تامین شده باشد، شوق و خلاقیتی که آنها میتوانند در طی تدریس داشته باشند، کاهش می یابد. بنابراین موسسات و سیاست هایی که انگیزه دانشجویان و مدرسان را در نظر نمیگیرند و به جای آن تاکید بر کنترل یک سری رفتارها دارند، باعث میشوند که تمام کسانی که در فرایند یادگیری شرکت میکنند از کمبود انگیزه و نتایج یادگیری آزار ببینند(21). راهکارهای لازم برای افزایش استقلال ، فراهم نمودن فرصت انتخاب و دلایل معنی دار برای یادگیری ، آگاهی یافتن از احساس دانشجویان در مورد عناوین درسی و کاهش فشار به دانشجویان است.راهکارهای لازم برای افزایش کفایت و شایستگی ارائه روش ارزشیابی مناسب، بازخوردها و تکالیف چالش برانگیز میباشد.در نهایت فراهم نمودن راهکارهای افزایش حس تعلق شامل تامین محبت و مراقبت و احترام به دانشجویان است(14).
مطالعه چانگ[10] وهمکاران نیزنشان داد که دانش آموزان مدرسه ای درکره جنوبی هنگامیکه احساس استقلال وکفایت و شایستگی مینمودند از انگیزه درونی بیشتری برخوردار بودند.چندین نتیجه مهم میتوان از این مطالعه و یافته های مشابه نسبت به انگیزه درونی دانش آموزان پیدا کرد.اولا اینکه هم آگاهی وهم جنبه های خاص یادگیری که به عنوان استقلال حمایتی شناخته شده است میتواند منجر به ایجاد انگیزه درونی در دانش آموزان گردد در حالیکه محیط آموزشی کنترل کننده ، انگیزه درونی را در نظر نمیگیرد.ثانیا هنگامیکه دانش آموزان انگیزه درونی دارند گرایش به یادگیری بهتری دارند و خلاق تر هستند به ویژه در دروسی که مفهومی تر هستند.ثالثا روشی که معلمان در معرفی وظایف درسی برای دانش آموزان پیش میگیرند در تامین نیازهای اساسی استقلال و کفایت و شایستگی آنان تاثیر گذار است و به این وسیله باعث میشود تا انگیزه درونی شکوفا شده و یادگیری عمیق تر گردد.انگیزه درونی پایه ای محکم در جهت یادگیری فراهم میکند.با این حال بسیاری از جنبه های آموزشی ذاتا جذاب و جالب نیستند.برای مثال ممکن است برای دانش آموزان یک مدرسه مسائل ریاضی جالب نباشد یا برای دانشجویان یک دانشکده درس آناتومی لذت بخش نباشد.در چنین مواردی انگیزه درونی در فرد وجود ندارد و دانش آموزان نیاز به یک جایگزین یا دلیل برای یادگیری دارند(22).در واقع این تئوری ادعا مینماید که تامین نیازها و درونی شدن انگیزه منجر به یادگیری عمیق تر ، موفقیت و خلاقیت بیشتر و کاهش انصراف فرد از ادامه کار خود میشود(23).
از آنجا که نیاز جامعه تغییرنموده است، نقش دانشکده ها نیز درمقاطع تحصیلی بالاتر از یک آموزش منفرد به نوعی آموزش چند بعدی تغییر نموده است.نقش دانشکده های پرستاری نیز در این راستا افزایش یافته و به طور فزاینده ای پیچیده شده است.از آنجایی که مقاطع تحصیلات تکمیلی و دانش پرستاری گسترش می یابد ، تاثیر آن بر روی آموزش پرستاری نیز عظیم تر میگردد.امروزه تحصیلات تکمیلی و آموزش پرستاری به سمت پیش بردن یک سری تغییرات هستند.عوامل اثر گذار بر این تغییرات زیاد و برای جدا کردن سخت میباشند.همانطور که دانشکدهها در مسیر کار خود با چالش های زیادی برخورد میکنند لازم است که نقش های آنها نیز با تغییراتی مواجهه گردد(24).
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 12:17:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |