پایان نامه ارشد: بررسی نگرش و نیت و رفتار خیارکاران استان لرستان نسبت به مدیریت تلفیقی آفات

کشاورزی به عنوان یکی از ارکان اصلی تولید در حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هر کشوری از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. با توجه به روند رو به افزایش جمعیت جهان و همچنین محدودیت موجود در بخش کشاورزی و نیاز به افزایش تولید محصولات کشاورزی توسعه آن به عنوان اصلی ترین منبع تهیه مواد غذایی امری مهم است. یکی از چالش های اساسی در مسیر توسعه بخش کشاورزی آفات و بیماری هایی است که سالانه بخش قابل توجهی از محصولات کشاورزی را از بین می برند. در دهه­های گذشته برای غلبه بر چالش فوق از سموم و آفت کش ها به وفور استفاده شده است (اتحادی و همکاران،1390). همچنین با پیدایش سموم در زنجیره غذایی، آگاهی و حساسیت مردم نسبت به عواقب مخرب استفاده بیش از حد از کودهای شیمیایی و آفت­کش­ها بر روی محیط زیست افزایش یافت. در طی چند دهه گذشته استفاده بیش از حد از سموم شیمیایی برای کنترل آفات و بیماری­های نباتی مشکلات فراوانی را برای انسان ها، محیط و سایر جانداران ساکن در زیستگاه­های طبیعی بوجود آورده است. به طوری که با مصرف سموم در مزارع تولید محصولات غذایی، سموم وارد زنجیره غذایی انسان­ها گردیده که مسایل ابتلای انسان­ها به بیماری­های سخت یکی از پیامد­های آن بوده است. با مصرف انواع سموم شیمیایی بر روی محصولات مزرعه، سموم از طریق شستشو با آب آبیاری و باران شسته شده و باعث انتقال سموم به آب­های زیر­زمینی می گردد. در این میان بکارگیری سموم پرخطر و قوی باعث نابودی سایر اکولوژی­های محیط زیست طبیعی گردیده است (بیگدلی و صدیقی،1389). همچنین استفاده نامتعادل از کودهای شیمیایی باعث کاهش کیفیت و حاصلخیزی خاک، آلودگی زیست محیطی و به ویژه آلودگی منابع خاك و آب می شود (حسین زاده و قربانی، 1389).

امروزه جامعه بشری با یک تضاد و دوگانگی روبرو است. از یک سو نیاز روزافزون بشر به مواد غذایی به ویژه افزایش تولیدات کشاورزی و از سوی دیگر استفاده از برخی روش های جاری با انگیزه دستیابی به تولید بیشتر و کنترل آفات و بیماری­ها، محیط زیست را برای زندگی انسان نامناسب کرده است. زیست­شناسان برای یافتن راه­های سالم­تر برای مبارزه با این مشکل، به امکان استفاده از سایر ارگانیسم ها روی آوردند (سمیع، 1383). تولید محصولات کشاورزی علاوه بر شرایط اقلیمی و مخاطرات پیش بینی نشده، در وهله اول تابع عوامل مدیریتی خاصی است که تاثیرات مهمی در تولید پایدار کشاورزی دارد. این عوامل به طور کلی شامل مدیریت خاک، آب، آفات و بازار­یابی است که هر یک از این بخش­ها، خود دارای مسائل و معضلات بیشماری است، اما در این بین، مدیریت آفات نقش بسیار مهمی در فرآیند تولید محصولات کشاورزی دارد (نوری و همکاران، 1390). بنابراین نظر به اهمیت خسارات ناشی از آفات، توجه نمودن به مدیریت آفات و به طور خاص مدیریت تلفیقی آفات می تواند نقش بسیار مهمی در کنترل عواملی که سبب کاهش محصول کشاورزی می شوند، داشته باشد و همچنین می تواند از آلودگی­های محیط زیست و محصولات کشاورزی جلوگیری نماید.

مدیریت تلفیقی آفات (IPM)[1] سیستمی از كنترل آفات است كه در آن از طیف وسیعی از روش­های زراعی، بیولوژیکی، شیمیایی و مکانیکی استفاده می شود به نحوی كه با كسب حداكثر سود اقتصادی، حداقل آسیب را به محیط زیست وارد كند (قصری، 1388). به عبارت دیگر مدیریت تلفیقی آفات تمامی اقدامات تشخیصی، پیش بینی، پیش گیری، حفاظتی، کنترلی و بهداشتی بهنگام مرتبط با کاهش زیانهای ناشی از آفات و بیماری­های گیاهی را شامل می شود که بر پایه اقدامات بیولوژیک و البته در بسیاری از موارد از طریق مبارزه توامان طبیعی یا شیمیایی (البته در سطحی کم) به انجام رسد؛ البته با این هدف که توأم با کنترل پیامدهای مخرب آفات بر کمیت و کیفیت

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 محصولات، زیست بوم های مربوطه آسیب های کمتری را متحمل شوند (شریفی و همکاران، 1388).

همچنین اصلی­ترین ضعف ساختاری این فرآیند پایین بودن میزان مشاركت بهره برداران و كشاورزان از یك سو و عدم توفیق رهیافت­های متعارف ترویجی از سوی دیگر می باشد. بر این اساس، با افزایش اهمیت مدیریت تلفیقی آفات در فرآیند توسعه كشاورزی دانشمندان و متخصصان ترویج كشاورزی برای رفع این نواقص، به ارایه الگوها و رهیافت های جدیدی روی آورده اند كه بیشتر بر مشاركت، قدرت بخشی، توسعه منابع انسانی و تسهیل آن تاكید دارند. این رهیافت­های مشاركتی در بیشتر كشورها استفاده شده و نتایج مطلوبی  در پی داشته اند (اتحادی و همکاران، 1390).

کاربرد موفقیت آمیز مدیریت تلفیقی آفات نیازمند درک همه جانبه اقدامات و گزیدارهای مختلف کنترل آفات و بهره گیری متوازن، بجا و به موقع از آن گزیدارهای مختلف است. این امر نیازمند نگرش سازنده کشاورزان و آمادگی آنها برای پیاده سازی مدیریت تلفیقی آفات در مزارع خویش از جنبه داشتن دانش و مهارت و نیز توان مدیریت یکپارچه مزارع است. بواقع زمانی مدیریت تلفیقی آفات می تواند موفقیت آمیز باشد که در نظام مدیریت مزرعه تلفیق شود. در دسترس بودن فنون، روش­ها و فناوری­های مناسب از طریق تحقیقات سازگاری و کاربردی در زمینه مدیریت تلفیقی آفات، ارائه آموزش ها و مشاوره های ترویجی به کشاورزان به ویژه از طریق رهیافت­های تحقیق و ترویج مشارکتی یکپارچه، در دسترس بودن خدمات حمایتی و نهاده­ای مورد نیاز و سیاست ها نیز از جمله عوامل تاثیر گذار بر گسترش موفقیت آمیز مدیریت تلفیقی آفات به شمار می رود (شریف زاده و همکاران، 1387).

یکی از رهیافت­های اجرای مدیریت تلفیقی آفات، رهیافت مدرسه در مزرعه (FFS)[2] است. FFS ریشه در رهیافت های مشارکتی روستایی دارد. همچنین FFS یک روش مشارکتی یادگیری، پذیرش و انتشار فناوری است (FAO, 2001) که مبتنی بر اصول یادگیری بزرگسالان و مانند یادگیری تجربی است (Davis et al., 2012). فرض اصلی در به كارگیری رهیافت FFS/IPM  آن است كه این رهیافت به واسطه درگیر نمودن فراگیران در مراحل مختلف یادگیری توأم با عمل، در مقایسه با روش­های آموزشی سنتی، اطلاعات بیشتری را در اختیار قرار داده و دركی عمیق­تر را برای آنان به ارمغان می آورد (قربانی پیرعلیدهی و همکاران، 1390). در مدارس مزرعه­ای مدیریت تلفیقی آفات، مزرعه به عنوان کلاس تلقی می گردد و گیاهان، آفات و بیماری علف های هرز، مواد کمک آموزشی هستند. در مدارس مزرعه ای مدیریت تلفیقی آفات از کلاس های دارای تهویه و ارائه مطلب به وسیله پاور پوینت خودداری می­گردد و در عوض کشاورزان در نشست ها و بازدیدهای مزرعه­ای حضور پیدا می­کنند (امیری اردکانی، 1388).

در این راستا، از اواخر دهه 1980، مدرسه در مزرعه كشاورز به عنوان رهیافتی كارگشا، با حمایت فائو و با تمركز اولیه بر مدیریت تلفیقی آفات در نواحی كشت برنج جنوب شرق آسیا ظهور یافت و رفته رفته موضوعات مختلفی چون فرآوری محصول، مدیریت جنگل و حتی سلامت اجتماعی را نیز در برگرفت (علی میرزایی و همکاران، 1389). همچنین مدل FFS/IPM  شروع به گسترش کرد و محصولات و موضوعات مرتبط با کشاورزی بیشتری را  تحت پوشش برنامه­های درسی خود برد. تاکید برنامه ها به طور عمده بر روی روش مدیریت تلفیقی آفات، مصرف کمتر و ایمن تر آفت کش­ها و درک خوب از رابطه بین آفات مفید و مضر می باشد (Yorobe Jr et al., 2011). از آنجایی که رفتار انسان در برابر پدیده ها تحت تاثیر نگرش فرد نسبت به پدیده مورد نظر است، آگاهی از وضعیت نگرش افراد می تواند در پیش بینی، کنترل و حتی تغییر رفتار به مسئولان کمک شایانی نماید (ظریفیان و عزیزی، 1389). بنابراین در این پژوهش سعی شده است که به بررسی نگرش، نیت و رفتار کشاورزان نسبت به برنامه­ های مدیریت تلفیقی آفات پرداخته شود.

2-1- بیان مسئله

یکی از چالش­های اساسی در مسیر توسعه بخش کشاورزی، آفات و بیماری­هایی است که سالانه بخش قابل توجهی از محصولات کشاورزی را از بین می برند. در دهه­های گذشته برای غلبه بر چالش های فوق از سموم و آفت کش­ها به وفور استفاده گردیده است. اگر چه با این روش، کنترل آفات و بیماری ها تا حدود زیادی موفق بوده است اما پیامدهای زیست محیطی و خطراتی را برای سلامت انسان­ها به دلیل مصرف بی رویه این مواد، ایجاد می نماید (اتحادی و همکاران، 1390). همچنین برآورد مشکل آفات در گستره جهانی نشان می­دهد که اگر آفات وجود نداشتند تولید مواد غذایی جهان می­توانست تا یک سوم افزایش یابد. بر اساس آخرین آمار از سوی کمیته بین المللی حفظ نباتات در سال 1998 خسارت ناشی از آفات و بیماری­ها و علف­های هرز تا مرز 40% برآورد شده است. بر اساس این آمار باید گفت که با مبارزه با آفات تنها 7/27 درصد از خسارت کاسته شده است (سمیع، 1383).

با توجه به خطرات شناخته شده آفت­کش­های شیمیایی، در محیط زیست و سلامت انسان ها، مدیریت تلفیقی آفات سیستمی است که کاهش استفاده از آفت­کش­های شیمیایی را تشویق می کند و استفاده از روش های کنترل غیر شیمیایی را گسترش می دهد (Yorobe Jr, 2011). همچنین حفظ سلامت محصول در طول فصل زراعی، حفظ دشمنان طبیعی آفات در مزرعه و پیرامون آن، مراقبت هفتگی مستمر از مزرعه توسط کشاورزان و ارتقای توانمندی کشاورزان به سطح کارشناسان ماهر در مدیریت مزرعه از اصول بنیادین مدیریت تلفیقی آفات به شمار می رود (شریفی و همکاران، 1388).

علی رغم تلاش های فراوانی که در دهه­های اخیر برای آموزش روستاییان صورت گرفته، هنوز دانش و آگاهی روستاییان برای مدیریت تلفیقی آفات کافی نیست. این امر حکایت از آن دارد که شیوه های به کار گرفته شده از کارایی لازم برخوردار نبوده است. از این رو دانشمندان و متخصصان ترویجی، برای رفع این نواقص، به ارائه الگوها و رهیافت های جدیدی روی آورده اند که بیشتر بر مشارکت، قدرت بخشی، توسعه منابع انسانی و تسهیل تاکید دارند (اتحادی و همکاران،1390). انتشار ایده­ها و تکنولوژی های نوین در بین جوامع وقتی با موفقیت قرین خواهد بود که منجر به تغییر و دگرگونی در دانش، نگرش و رفتار اعضای جوامع گردیده و در نهایت مورد پذیرش آنها قرار گردد (بیگدلی و صدیقی، 1389). با بهبود نگرش­های فرد در مورد موضوع ها، احتیاج او به تفكر و تصمیم گیری­های جدید كم شده و رفتار او در برابر آن موضوع ها مشخص، عادتی و قابل پیش بینی می گردد. در این راستا سیاست‌گذاران معاصر نیز نیازمند ابزاری برای پیش‌بینی این که چگونه کشاورزان برانگیخته شدن و رهیافت‌های جدید را به عنوان شاخص‌های اجتماعی نظارتی که بر اساس آنها موفقیت سیاست‌ها قضاوت می‌شوند، بپذیرند (Austin et al., 1998). یکی از این رهیافت هایی که می تواند در ایجاد آگاهی و توانمندسازی کشاورزان در استفاده از مدیریت تلفیقی آفات اثر بخش باشد، رهیافت مدرسه در مزرعه است. كاربرد این رهیافت نشان می دهد كه برنامه آموزشی مشاركتی و عمل گرای نهفته در آن، می تواند نقش مؤثری در افزایش دانش كشاورزان نسبت به ابعاد مختلف مدیریت تلفیقی آفات مزارع ایفا نماید و درك آنان را در زمینه بوم شناسی زراعی، چرخه زندگی آفات و دشمنان طبیعی این موجودات مضر ارتقا بخشد و نوآوری محلی را بر انگیزد (علی میرزایی و همکاران،1389).

در همین راستا، دوره­های آموزشی ترویجی مدیریت تلفیقی آفات خیار با رهیافت مدرسه در مزرعه از سال 1390 تا 1392 به صورت مستمر در استان لرستان برگزار شده است، این دوره ها در کل استان از جمله در شهرستان های خرم آباد، بروجرد، سلسله و دوره چگنی اجرا شده است؛ این دوره­ها به صورت تقسیم بندی کشاورزان در گروه های 20 تا 25 نفره در کلاس های آموزشی مدرسه در مزرعه برگزار شده است. مساله مهم این است، که دوره های آموزشی مدیریت تلفیقی آفات سبب آشنایی کشاورزان با مضرات سموم و کودهای شیمیایی می گردد و از طرفی آنان را با تولید محصول سالم آشنا می سازد این امر باعث کاهش مصرف آفت­کش­ها و سموم و در نتیجه حفظ محیط زیست و منابع طبیعی می­گردد و نتیجه آن، حرکت به سمت کشاورزی پایدار می باشد. از آنجا که برگزاری این دوره­ها در طول این مدت زمانی، هزینه بر و زمان بر بوده­ است و تا کنون هیچ مرجعی به بررسی نگرش، نیت و رفتار خیارکاران نسبت به مدیریت تلفیقی آفات نپرداخته است، در این تحقیق سعی شده که نگرش، نیت و رفتار خیارکاران شرکت کننده و غیرشرکت­کننده در دوره های آموزشی مدیریت تلفیقی آفات نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات، مورد بررسی قرار گیرد؛ به عبارت دیگر آیا این دوره­ها توانسته است در نگرش، نیت و رفتار خیارکاران در استفاده از مدیریت تلفیقی آفات تاثیر گذار باشد؟ این تحقیق به منظور جواب دهی به این سوال و سوالاتی شبیه به آن، طراحی و اجرا گردید.

3-1- اهمیت و ضرورت موضوع

     در هر هفته ۲۵ هزار تن سموم آفت كش در دنیا مصرف می شود، كه از این میزان، ۷۵ درصد آن توسط كشورهای توسعه یافته و ۲۵ درصد آن در كشورهای در حال توسعه مصرف می گردد، با این وجود، میزان آلودگی محصولات كشاورزی در كشورهای در حال توسعه ۱۳ برابر كشورهای توسعه یافته می باشد. به طور متوسط هر فرد سالانه نیم كیلوگرم سموم شیمیایی را  وارد بدن خود می كند (حیدری و افسری کهنه شهری، 1389). همچنین، استفاده جهانی از آفت کش­ها در ابتدای هزاره سوم  بیش از 5/2 میلیون تن در سال است. هزینه های جهانی آفت­کش­ها حدود 32 میلیارد دلار می باشد. پیامدهای منفی که در سلامت انسان­ها، کیفیت آب، تنوع زیستی و حیات وحش به خاطر استفاده آزادانه از مواد سمی و ورود آنها به محیط زیست ایجاد شده، به یک نگرانی مهم تبدیل گردیده است (Mancini and et al., 2008). استفاده بیش از حد و نامتعادل از كودهای شیمیایی در كشاورزی سبب افزایش هزینه­های تولید و وابستگی به نهاده های بیرونی و منابع انرژی از یك سو و كاهش بهره وری خاك، آلودگی آب­های سطحی و زیر زمینی و متعاقباً اثرات منفی بر سلامت انسانها و سایر موجودات از سوی دیگر گردیده است (ویسی و همکاران، 1389 ). همچنین استفاده بیش از 300 ترکیب شیمیایی خطرناک و مصنوعی نظیر آفت کش‌ها، کود های شیمیایی، علف کش‌ها که باعث اختلال در سیستم سلامتی انسان می‌شود از معایب کشاورزی کنونی است (ملک سعیدی و همکاران، 1389 ). در كشورهای در حال توسعه در مقایسه با كشورهای توسعه یافته به دلیل افزایش مصرف و در دسترس بودن انواع آفت كش­ها و علف­كش­ها، مسمومیت با این سموم نیز از میزان بروز بالایی برخوردار است. برای مثال تخمین زده شده است كه تنها در كشور چین مسمومیت با آفت­كش­ها سبب مرگ حدود 375000 نفر در سال می­شود و 1251 شهروند تایلندی در سال 2006 بر اثر استفاده از آفت كش­ها و علف كش­ها مسمومیت شغلی پیدا كرده­اند (گل زردی و همکاران، 1390). این امر به این دلیل رخ می دهد که تنها بخشی از آفت­کش­ها برای ارگانیسم هدف کاربرد دارد. باقی مانده آفات ممکن است بدون ضرر از بین برود، ولی اغلب آفت کش ها به وسیله آب، باد، خاک به مناطق و موجودات غیر هدف منتقل گردیده و بر سلامت جمعیت های انسانی و حیات وحش تاثیر می­گذارند. نگرانی های عمومی بیشتر از پسماندها از آنجایی عمیق تر می شود که با کمبود تحقیقات و دانش در مورد ترکیب پسماندهای آفت­کش­ها و صدها پسماند شیمیایی دیگر که در محیط وجود دارد، مواجه می باشد Dufour, 2001)). هر چند مضرات را نمی توان حذف نمود، اما می توان آن را کاهش داد (Pratap and Sharma, 2004).

محصولی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته شده است خیار می باشد. خیار یکی از مهمترین صیفی جاتی است که در استان لرستان کشت می شود. در واقع می توان گفت که خیار از نظر سطح زیر کشت، هفتمین محصول استان می باشد. سطح زیر کشت خیار در استان لرستان 12584 هکتار بوده و عملکرد آن 235500 کیلوگرم در هکتار و میزان تولید آن، 275208 تن در سال می باشد. این محصول در بین سایر صیفی جات استان، مقام نخست را به خود اختصاص داده است. نکته حائز اهمیت دیگر برای اننتخاب این محصول، مصرف تازه خوری آن می باشد. از آنجایی که این محصول به صورت تازه مصرف می گردد، وجود سم و کود شیمیایی غیر استاندارد در آن، تهدید جدی برای سلامت انسان محسوب می گردد. بنابراین با توجه به خسارات آفات و بیماری ها و بکارگیری بی رویه سموم و کودهای شیمیایی از نظر اقتصادی و سلامت جوامع انسانی و محیط زیست،  تولید محصول سالم ضرورت دارد که مطالعه مذکور انجام یافت.

1- Integrated Pest Management (IPM)

[2] -Farmer Field School (FFS)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.