دانلود پایان نامه : طراحی وضعیت موردانتظار سازمان در سیستمهای اطلاعاتی استراتژیک بر اساس عاملهای هوشمند
امروزه حوزه کاربرد فناوری اطلاعات تقریبا به تمامی جنبههای زندگی انسان سایه کشیده شده است. سازمانهای تجاری نیز از این قاعده مستثنی نبوده و خصوصا در دو سه دههی اخیر، سازمانهای مختلف از بزرگ و کوچک در جهت نیل به اهداف استراتژیک خود از فناوری اطلاعات بهره کافی بردهاند. سیر تکامل فناوری اطلاعات در سازمانها را تا به امروز میتوان به سه دوره تفکیک نمود: سیستمها پردازش اطلاعات (DP)، سیستمهای مدیریت اطلاعات (MS) و سیستمهای اطلاعاتی راهبردی (SIS) که دو مورد اول در حقیقت زیرمجموعهای از مورد سوم میباشند. سیستمهای اطلاعاتی راهبردی به آن دسته سیستمهایی اطلاق میشود که بر کاربرد سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در فرایند مدیریت راهبردی در سازمانهای تجاری متمرکزند. هدف این سیستمها کمک به سازمانها به منظور تحقق اهداف رقابتی یا سایر هدفهای راهبردی آنها و در کل ارتقا، پیشبرد و بهبود سازمانها میباشد. بنابراین یک سیستم اطلاعاتی در صورتی استراتژیک خواهد بود که در راستای اهداف کلان و استراتژیهای سازمان ایجاد شده باشد[56]. این استراتژیها سازمان سمت و سوی حرکت سازمان را (با توجه به چشمانداز کلی آن) تعیین نموده و سازمان را در راستای حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب یاری میکنند [1].
برای حرکت به سمت وضعیت موردنظر و حتی پیش از آن برای برنامهریزی بهمنظور شروع این حرکت، بیش از هر چیز ترسیم وضعیت موردانتظار ضروری به نظر میرسد و برای ترسیم این وضعیت، یکی از روشهای مرسوم، استفاده از طرحریزی سناریو محور[1] است، بدین معنا که با ترسیم برخی حالتهای محتمل برای آینده سازمان، ضمن چارهجویی برای مواجهه با هر یک از آن حالات، برترین حالت را به عنوان وضعیت ایدهآل درنظر بگیریم. پژوهشهای بسیاری که در طی سالیان اخیر در این خصوص صورت پذیرفته، ثابت کرده است که میتوان آینده یک سازمان را با توجه به ساختار و نحوه عملکرد هر یک از اجزای آن شکل داد و در واقع به جای موضع واکنشی، از یک موضع سازنده برای مواجهه با چالشهای پیش روی سازمان در مسیر نیل به منظر برازنده بهره جست.
اما ترسیم یک منظر برازنده برای سازمان آنقدرها که شاید در نگاه اول به نظر برسد، ساده نیست. بلکه ترسیم آن نیازمند اجماع طیف
وسیعی از دانشها از حوزههای گوناگون اعم از مدیریت استراتژیک، آیندهپژوهی، هدفگذاری، سناریوسازی و غیره است که بایست به منظور طراحی یک آینده مطلوب برای سازمان به صورت همزمان و همروند مدنظر قرار گرفته و در انجام محاسبات و تجزیه تحلیل دادهها جهت تدوین استراتژیهای و تعیین اهداف کلان سازمان به طور مناسب و متناسب با اهمیتشان منظور شوند. شاید انجام چنین محاسبات پیچیده و کلانی که در آن بایست به عوامل بسیار بسیار زیاد، متنوع، متغیر، نامتجانس و از دامنههای گوناگون توجه شود، در اکثر موارد و خصوصا در مورد سازمانهای بزرگ و دارای ساختار و ساز و کار پیچیده از حد توان ذهنی بشر خارج باشد، لذا در دهههای اخیر و با پیدایش و گسترش حوزهی جدیدی در علوم کامپیوتر تحت عنوان هوش مصنوعی، ایدههایی در بهکارگیری این شاخه از دانش در انجام محاسبات فوق الذکر مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند[55]و]59[.
سیستمهای چندعاملی[2] یکی از زیرمجموعههای این حوزه است که هدف اصلی آن حل مسائلی است که به دلایلی از قبیل پیچیدگی مسئله، یا در دسترس نبودن کامل محیط موردنظر، یا عدم قطعیت موجود در سیستم و یا دلایل دیگری از این قبیل، توسط یک عامل منفرد (دست کم به سادگی و در زمان قابل قبول) قابل حل نیستند. عاملها، به عنوان یکی از اجرای اصلی سیستمهای چندعاملی، موجودیتهایی مستقل، خودمختار، هدفمند، با قابلیتهای معمولا قوی در برقراری ارتباط با سایر عاملها و نیز قابلیت تعامل اجتماعی میباشند که دارای یک واحد تصمیمگیر مجزای داخلی هستند که آن عامل را در جهت رسیدن هر چه سریعتر و بهتر به اهداف طراحی مدنظر طراح عامل یاری میکند. همچنین معمولا عاملها از سطحی از هوشمندی برخوردارند که گرچه در مورد هر عامل منفرد ممکن است قابل توجه نباشد، ولی در کل سیستم را به طرز محسوسی در تحقق هدف کلی آن یاری خواهد کرد. مجموع اهداف عاملها به گونهایست که یک هدف کلی و نهایی را برای سیستم تأمین میکند و این اهداف خرد مسلما نبایست با هدف کلی سیستم متناقض باشند.
در این پژوهش قصد داریم به کمک عاملهای هوشمند، راهکاری به منظور ترسیم وضعیت موردانتظار سازمان توسط سیستمهای چندعاملی ارائه کنیم.
1.2. تعریف مسئله
از دههی 1980 در علم مدیریت، نگرش مبتنی بر ویژگیهای فردی و رفتاری رهبر، جای خود را به تعیین یک چشمانداز جامع و دقیق از سوی رهبران رده بالای سازمان داد. این جایگزینی به خصوص برای سازمانهایی که مکررا دستخوش تغییر هستند، بسیار حائز اهمیت بود. بنابراین چشمانداز سازمان که تا آن زمان بیشتر جنبهی تشریفاتی و شعارگونه داشت، به تدریج در علم رهبری[3] از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار شد که میتوانست به عنوان ابزار تأثیرگذاری در دست رهبر سازمان مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر آن وجود یک چشمانداز مشترک[4] در میان اعضای سازمان، میتواند به هماهنگی بهتر اعضا در راستای تحقق اهداف سازمان و ایجاد یک مزیت رقابتی در مقایسه با سازمانهای فاقد اینگونه چشماندازها، منجر شود. بسیاری از محققین در حوزه رهبری، داشتن چشمانداز مناسب را برای رهبری اثربخش بسیار ضروری دانسته و آن را لازمهی پیادهسازی استراتژیها در سازمان و از ابزار مدیریت استراتژیک میدانند. چشمانداز در حقیقت منظر برازندهی[5] سازمان را در یک افق معمولا درازمدت ترسیم میکند و سازمان را در گذر زمان به سوی این آینده پیشرو رهنمون میشود. چشمانداز خود میتواند دارای سطوح و مراحل متفاوتی باشد که هر مرحله بیانگر یک وضعیت ایدهآل برای سازمان در یک برهه زمانی مشخص است. اما چگونگی طراحی این وضعیتها نیازمند داشتن دانشی وسیع در حوزههایی متفاوت و متنوع است که شاید از حیطه تواناییهای یک فرد یا حتی یک گروه از مدیران خارج باشد، لذا نیاز به ایجاد ابزار و راهکارهای منسجمی به منظور انجام این مهم در سازمانها امروزه و با توجه به حرکت سازمانها به سوی استفاده راهبردی از اطلاعات، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
مفهوم سیستمهای چندعاملی که در یکی دو دههی گذشته به طرز چشمگیری گسترش یافته و در شاخههای مختلف علوم و فنون رسوخ کرده است، به عنوان ابزار مناسب و قدرتمندی در مدلسازی سیستمهای اجتماعی به کار گرفته شده و کارایی خود را در شبیهسازی این دسته از سیستمها به اثبات رسانیده است. بنابراین ما در این پایاننامه برآنیم تا به کمک سیستمهای چندعاملی و مفهوم عاملهای هوشمند، و از طریق وارد نمودن مفاهیمی همچون آینده پژوهی[6]، طرحریزی سناریو[7]، تنظیم هدف[8] و غیره، وضعیت موردانتظار سازمان را در یک سیستم اطلاعاتی استراتژیک به نحو بهینه و با درنظر گرفتن فاکتورها و متغیرهای مختلف درون و برونسازمانی، طراحی و ارائه کنیم. نتایج این پژوهش میتواند به مدیران ردهبالای سازمان در تصمیمگیریهای مهم و کلیدی و ترسیم استراتژیهای موردنیاز کمک شایانی نماید.
اما برای شرح صورت مسئله ابتدا بایست به بررسی مختصر مدلی بپردازیم که توسط اکبرپور و همکاران ارائه شده]1[ و یک سیستم اطلاعاتی استراتژیک را به کمک مفاهیم مطروحه در سیستمهای چندعاملی و با استفاده از عاملهای هوشمند مدل نموده است (شکل 1‑1).
در این معماری، عناصر سیستم اطلاعاتی راهبردی سازمان در قالب عاملهایی با ویژگیهای خاص خود، مدل شدهاند (هر یک از باکسهای خاکستری رنگ نشانگر یک عامل هوشمند در این معماری میباشد) و هر یک وظایف مشخص و متمایزی را برعهده دارند.
شکل 1‑1 معماری مبتنی بر عامل های هوشمند برای سیستم های اطلاعاتی استراتژیک ]1[
عامل شماره 1 با توجه به تحلیل نیازمندیهای ذینفعان سازمان، اهداف کلی را مشخص میکند. خروجی دریافتی از کاربران سیستم میتواند به عنوان پارامترهای مؤثر در تعیین هدف صحیح برای کل سازمان مورد استفاده قرار گیرد.
عامل شماره 2 مسئول رصد کردن محیط سیستم است. از آنجایی که عوامل بسیاری ممکن است رویکرد، طرحها و استراتژیهای سازمان را دستخوش تغییر نماید، این عامل وظیفه شناسایی، تحلیل، فرموله کردن و دستهبندی مناسب این عوامل را (مثلا به صورت عوامل خارجی، صنعتی، عملکردی و …) بر عهده دارد. بدین ترتیب امکان رصد کردن هوشمندانه و به موقع فرصتها و تهدیدها برای سازمان فراهم خواهد شد. عامل شماره 3 وظیفه تحلیلهای درونی را بر عهده دارد و از طریق پردازش دانشی که از گذشته سازمان حاصل شده، همچنین بهرهگیری از روشهای دادهکاوی و نیز استفاده از دانش سایر عاملها، دید مناسبی از منابع سازمان به دست میدهد. ورودی هر دو عامل فوق “رسالت و مسئولیتهای اجتماعی سازمان” میباشد که قبلا در یک پروسه مدیریت سطح بالا که خارج از معماری سیستم قرار دارد، تعیین گردیده. این عاملها در حین فعالیت با یک واحد تصمیمساز در ارتباط مستقیم و مداومند تا نتایج و خروجیهای خود را امکانسنجی کنند. همچنین عاملهای 2 و 3 با هم در ارتباط مستقیمند و خروجی آنها بلافاصله برای عامل 4 ارسال میشود که مسئول “تحلیل و انتخاب راهبردی” است و بدین منظور از تعامل با عاملهای تصمیمساز نیز بهره میگیرد. عامل شماره 5 سه عمل مختلف انجام میدهد: ساختاربندی مجدد، بازمهندسی و تمرکز دوباره بر سازمان. در واقع این عامل فعالیت موردنیاز را با توجه به اطلاعات دریافتی از مرحله قبل در مدل مدیریت استراتژیک تشخیص میدهد. خروجی این عامل برای کاربران سیستم نیز ارسال میشود. نهایتا عامل 6 مسئول کنترل استراتژیک و بهبود مداوم استراتژیهاست. این عامل که ورودی خود را از عامل 5 دریافت میکند، استراتژیهایی را که نیازمند اصلاح یا بهبود باشند، تعیین نموده و تغییرات لازم را در آنها پیشنهاد میدهد. عامل 6 همچنین بازخورد خود را برای عاملهای 1، 2 و 3 ارسال میکند.
همانطور که پیشتر اشاره شد، عامل شماره 1 با توجه به تحلیل نیازمندیهای ذینفعان سازمان، اهداف کلی و نیز وضعیت موردانتظار را مشخص میکند. هدف ما در این پژوهش ارائه راهکاری به منظور طراحی یک وضعیت موردانتظار و برازنده برای سازمان با کمک عاملهای هوشمند میباشد. وظیفهای که در معماری فوق بر عهده عامل شماره 1 است]1[.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 01:28:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |