پایان نامه ارشد : بررسی و مقایسه اثربخشی و کارآیی مدیران انتصابی و انتخابی از نظر میزان برخورداری از مهارت های مدیریتی ( انسانی – فنی- ادراکی)
:
مدیریت کار کردن با و به وسیله دیگران است؛ هرچند که مدیران وظایف گوناگونی بر عهده داشته و فعالیت های متنوع و پیچیده ای انجام می دهند، هیچ مدیری نمی تواند برای انجام کارهای مربوط به شغلش تنها بر کوشش های فردی خود اکتفا کند؛ بر این اساس داشتن مهارت و توانایی های مختلف برای مدیران صرف نظر نوع فعالیت و مأموریت سازمانشان ضرورت پیدا می کند. مدیر باید قادر باشد برای همهی کارهای مربوط به حیطه وظایف خود و سایر زیردستان برنامه ریزی کند، دست به سازماندهی امور مختلف بزند، هماهنگی لازم را برای دستیابی به اهداف مشخص ایجاد نماید و کارایی[1] و اثربخشی[2] سازمان را در دستور کار خود قرار دهد. در تمام این فعالیت ها مدیران از مهارت هایی بهره می گیرند که در اصطلاح به آنها مهارت های مدیریتی گفته می شود(روغنی و همکاران،1388).
عمومی ترین و مورد پذیرش ترین طبقه بندی از مهارت های مدیران توسط رابرت کاتز[3] ارایه شده است. کاتز ، مهارت را به توانایی هایی که در نحوهی انجام وظایف ذاتی نیست ولی قابل پرورش است، تعریف می کند. وی مدیر را کسی می داند که اعمال دیگران را هدایت می کند و مسئولیت تحقق هدف های خاصی را بر عهده دارد. لازمهی مدیریت مؤفق داشتن مهارت های سه گانه فنی[4]، انسانی[5] و ادراکی[6] است( علاقه بند، 1375).
از طرف دیگر، اثربخشی و کارایی هر سازمان تا حد بسیار زیادی به نحوهی مدیریت و کاربرد دقیق و مؤثر منابع انسانی بستگی دارد. بدیهی است تحقق چنین امری با استفاده از مهارت های مدیریتی امکان پذیر است. آموزش رسمی مدارس، همچون سایر مراکز آموزش رسمی با در اختیار داشتن مدیران، مربیان، تجهیزات و امکانات درصدد تحقق اهداف آموزشی و پرورشی هستند. اما بی شک دستیابی به چنین اهدافی مستلزم هدف گذاری دقیق، برنامه ریزی آموزشی و درسی، سازماندهی صحیح و در نهایت اجرای مؤثر برنامه هاست که همه آنها در گرو مهارت و توانایی مدیران است. به عبارت دیگر، اثربخشی و کارایی هر سازمان به میزان دانش و مهارت مدیران آن بستگی دارد(هرسی و بلانچارد، 1375).
لذا، در پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه اثربخشی و کارایی مدیران انتخابی و انتصابی آموزش و پرورش با توجه به مهارت های سه گانه آنها پرداخته می شود.
- بیان مسأله:
عملکرد مدیران در سازمان ها برای انجام رسالت و مسئولیت ها و تحقق اهداف سازمان بالاخص در نظام آموزش و پرورش به عنوان مهم ترین سازمان در هر جامعه به لحاظ تأثیری که بر عملکرد سایر عوامل سازمانی دارد، مورد توجه صاحب نظران بوده است. یکی از راه هایی که توسط آن عملکرد مدیران مورد توجه قرار می گیرد، مشاهده آنها از زاویهی مهارت هایی است که برای تأمین مؤفقیت آمیز اثربخشی و کارایی لازم است. ” کاتز” مهارت های مورد نیاز مدیران را با دسته بندی در سه طیف فنی، انسانی و ادراکی مورد مطالعه قرار داده است(علاقه بند، 1375).
مهارت فنی یعنی دانایی و توانایی در انجام دادن وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در به کار بردن ابزار و فنون ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است. مهارت فنی از طریق تحصیل، کارورزی و تجربه حاصل می شود. دانش، فنون و روش های برنامه ریزی، بودجه بندی، کنترل، حسابداری، امور مالی، کارگزینی، کارپردازی و غیره از جمله مهارت های فنی هستند که می توان در آنها به بالاترین درجه قابلیت و شایستگی دست یافت. زیرا این نوع مهارت، دقیق، مشخص، دارای ضوابط عینی و قابل اندازه گیری است. مهارت های فنی مورد نیاز مدیران آموزشی، علاوه بر موارد فوق، شامل مهارت و تبحر در برنامه ریزی آموزشی، راهنمایی آموزشی، فنون و روش های تدریس و فنون اداری و مالی آموزش و پرورش است. مهارت انسانی یعنی داشتن توانایی و قدرت به کارگیری افراد سازمان و شرکت خود مدیر به منزله عضوی از گروه برای انجام فعالیت های مشترک و هماهنگ و ایجاد تلاش و کوشش های جمعی برای نیل به اهداف سازمان. مهارت انسانی توانایی مدیر در زمینه ایجاد تفاهم و همکاری و مهارت برخورد با انسان هاست. مهارت انسانی در نقطه مقابل مهارت فنی است؛ یعنی کار کردن با مردم در مقابل کار کردن با اشیاء . مهارت انسانی مستلزم آن است که مدیر اعتماد به نفس داشته باشد، به دیگران اعتماد کند، به عقاید، احساسات و ارزش های آنها احترام بگذارد، آنان را درک کند و بتواند محیط امن برای جلب مشارکت دیگران فراهم سازد. مهارت انسانی وجه مشترک سطوح مختلف مدیریت است؛ مدیر آموزشی باید دارای مجموعه قابل توجهی از مهارت های انسانی باشد؛ از طرفی کنش و واکنش متقابل با مردم و حساسیت نسبت به انگیزه ها، انتظارات و رفتارهای آنان کمک می کنند تا شخص به مرور بتواند علل و عوامل شکل دهنده رفتار افراد انسان را درک کرده ، راه و رسم کار کردن با مردم و اثرگذاری بر رفتار آنها را بیاموزد. همه این موارد به مهارت ادراکی مربوط می شود. مدیر آموزشی برای اینکه بتواند محیط آموزشی را بشناسد، روابط متقابل میان عوامل مختلف را درک کند، اولویت های آموزشی را تشخیص دهد، تصمیمات موثر اتخاذ کند و با اقدامات خود بهترین نتیجه را عاید نظام آموزشی سازد، باید از مهارت ادراکی قابل ملاحظه ای برخوردار باشد(خدادی و حسومی، 1391).
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/25 ساعت 10:35:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |