پایان نامه تاثیر سرمایه فرهنگی بر نگرش مردان به خشونت علیه زنان مطالعه موردی شهر پاوه از استان کرمانشاه
خشونت علیه زنان پدیده ای است که در آن زن مورد اعمال زور و تضییع حق از سوی جنس مخالف (مرد) قرار می گیرد. به هر نوع عمل و یا احتمال رفتاری که به آسیب جسمی، جنسی، روانی یا محرومیت و عذاب منجر شود خشونت علیه زنان گفته می شود(نهاوندی،126:1386). در مورد جهانی بودن خشونت علیه زنان، آمار و ارقام زیادی وجود دارد و نیز در ایران هم وضعیت درباره خشونت علیه زنان زیادی گزارش داده می شود به طوری که می توان گفت نگرش مثبت به خشونت علیه زنان در جامعه آن را تشدید می کند و آن را در جامعه و خانواده ها رواج می دهد چنین نگرشی به خشونت علیه زنان در هر جامعه دلایل خاص خود را دارد و چنان به نظر می رسد در نظام نگرشی مرد سالار، اشکالی از خشونت مردان در خانواده طبیعی محسوب می شود و برای زنان به صورت بخشی از زندگی عادی شان به حساب می آید.لذا بیش از سه دهه است که گروه های حامی زنان می کوشند با نگرش ها و اعتقاداتی که خشونت علیه زنان را تقویت می کند، به طور گسترده ای مبارزه کنند. شناسایی افکار و باورهایی که نگرش های مردان به خشونت علیه زنان را شکل می دهند،مهم هستند چرا که با شناسایی این نگرش ها در مردان می توان از گسترش خشونت علیه زنان جلوگیری کرد و این آسیب را در جامعه کاهش داد. با شناخت این نگرش ها، می توان برنامه های موثری را برای رویارویی با این نگرش ها – که اسطوره شده اند- طراحی و اجرا کرد( اندرسون و همکاران، 1977: 127). عوامل زیادی هستن که بر نگرش های مردان به خشونت علیه زنان تاثیر می گذارد در این تحقیق تاثیر سرمایه فرهنگی مردان بر نگرش آنان به این پدیده مورد بررسی قرار میگیرد. سرمایه فرهنگی متفاوت می تواند یکی از عوامل موثر بر نگرش مردان به
خشونت علیه زنان باشد که از طریق فرایند جامعه پذیری اعمال نفوذ می کند. در واقع در این تحقیق در پی پاسخ به این مسئله می باشد که میزان سرمایه فرهنگی چه تاثیری بر نگرش مردان نسبت به خشونت خانگی دارد؟
بیان مساله
نگرش، یکی از عوامل اصلی و موثر در رفتار است و در تمام کارکردهای شخصیت گروهی و اجتماعی افراد اثر ویژه ای می گذارد. شدت و ضعف هر نگرشی در کیفیت رفتار نتایج متفاوتی می آفریند.در حقیقت مردان از جمله مهمترین گروههای مرجعی هستندکه اعضای خانوادهارزش های مورد قبول خود و نگرشهایشان را از این گروه تقلید یا اقتباس می کنند و در فرایند جامعه پذیری نسل اینده تاثیر بسزایی دارند. مطالعه و علل و عوامل رفتار و انگیزه های متنوع که انسآنها رابه انجام کنش های خاص وا می دارد یکی از جالب ترین مباحث روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی است. و همچنین خشونت علیه زنان به عنوان یکی از عوامل اثرگذار در بروز نا هنجاری ها و آسیب های اجتماعی از موضوع های مورد بررسی جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی است.یکی از عوامل که در مواجهه با خشونت علیه زنان باید به آن توجه کرد نگرش مثبت به آن می باشد.نگرشها به خشونت علیه زنان متفاوت است اما نگرش مردان در بستر فرهنگی خود عامل مهمی در پیدایش و باز تولید خشونت علیه زنان است و با آگاهی از نگرش مردان به این مسئله است که می توان گفت که آیامردانزمینه ساز خشونت هستند. خشونت علیه زنان پدیده ای است که در تمام جوامع و در تمام اقشار و طبقات آن صرف نظر از موقعیت اجتماعی و سطح تحصیلات شان دیده می شود و به عبارتی دیگر خشونت علیه زنان علیه زنان امری جهانی است. اشترواس و گلز[1] (1986) گزارش دادند که 28% درصد زنان مورد بررسی آنان در ایالت متحده گفته اند که حداقل یک مرتبه خشونت فیزیکی را در زندگی با شریک خود تجربه کرده اند. در خاورمیانه 32% درصد زنان طبق گزارش حاج یحیی (1997) در طول یکسال گذشته مورد بدرفتاری فیزیکی قرار گرفته اند. خشونت علیه زنان در سطوح بالاتری میانزنان ناحیه کیسی در کنیا گزارش شده است. ریکس گزارش داد که 58% درصد زنان در کیسی طبق گفته خود اغلب و یا گهگاه مورد ضرب و شتم قرار می گیرند (423 : 2000 ،Huch). در ایران هرگز آمار رسمی و دقیقی از خشونت علیه زنان اعلام نشده است.یکی از عوامل موثر بر خشونت علیه زنان، نگرش مردان نسبت به این پدیده است.با شناخت نگرش ها می توان به پیش بینی هایی در مورد تجربیات قبلی و رفتارهای بعدی افراد دیگر در وضعیت های خشن نایل شد( اندرسون[2] و همکاران،1977 : 126).
یکی از روش هایی که محققان اجتماعی می توانند ایفا کنند، شناسایی باورها و نگرش هایی است که مردم درباره خشونت و قربانیان دارند. با شناخت این نگرش ها، می توان برنامه های موثری را برای رویارویی با این نگرش هاطراحی و اجرا کرد(اندرسون و همکاران، 1977: 127). از طرف دیگر نگرش مردان خود تحت تاثیر عوامل مختلفی است که در این تحقیق تاثیر سرمایه فرهنگی مردان بر نگرش آنان به این پدیده مورد بررسی قرار میگیرد. سرمایه فرهنگی متفاوت می تواند یکی از عوامل موثر بر نگرش مردان به خشونت علیه زنان باشد که از طریق فرایند جامعه پذیری اعمال نفوذ می کند.سرمایه فرهنگی، گرایش ها، عادت های دیرپایی هستند که از طریق فرایند جامعه پذیری حاصل می شوند و نیز شامل اهداف ارزشمند( صلاحیت های تحصیلی، فرهیختگی)این مفهوم به فراخور مکانیزم های بررسی روابط اجتماعی امکان نگرش ها و تفاسیر متنوعی در مورد روابط بشری را مقدور می سازد. و مسئله این است که اگر سرمایه فرهنگی متفاوت که درجامعه جریان دارد چه تاثیری بر نگرش مردان به خشونت علیه زناندارد وآیا سرمایه فرهنگی قادرخواهد بود نگرشهای مثبت را در زندگی اجتماعی بارور سازد.از آنجایی که بررسی پدیده ها و مسایل اجتماعی از دغدغه های اساسی جامعه شناسی می باشد در این راستا است که تحقیق حاضر شکل یافته است تا بتواند به بررسی نگرش در خصوص یکی از آسیب های اجتماعی (خشونت علیه زنان) بپردازد. در واقع در این تحقیق در پی پاسخ به این مسئله می باشد که میزان سرمایه فرهنگی چه تاثیری بر نگرش مردان نسبت به خشونت علیه زنان دارد؟
[1]-Straus and Gelles
[2]- Anderson
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 04:03:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |