دانلود پایان نامه ارشد : بررسی نقش عوامل اکولوژیکی در توسعه فیزیکی شهرها (مطالعه موردی: نورآباد ممسنی)
جمعه 99/10/26
شهرنشینی و توسعه فضایی- کالبدی متاثر از توزیع فضایی جمعیت٬ انواع عوامل طبیعی (اقلیم٬ خاک٬ ژئومورفولوژی و….) و انسانی ( جمعیت٬ اقتصاد٬ فرهنگ٬ سیاست و….) در عرصه زندگی بشری به عنوان ویژگیهای جهانی از قرن 18 میلادی٬ روند تکاملی را طی کرده و در قرن 20 شدت یافت٬ در قرن 21 میلادی نیز شاهد شهرنشینی گسترده با بیش از 62 درصد خواهیم بود (باستیه٬ 1377 :239 ). تراکم بیش از اندازه جمعیت، تمرکز فعالیتها وفراوانی ساخت و سازها، رشد و گسترش فیزیکی کانونهای شهری و تخریب اکوسیستم طبیعی را در پی داشته است. هر چند توسعه شهر در کشورهای صنعتی در قرون گذشته به آرامی صورت گرفته است اما در کشورهای در حال توسعه بعد از جنگ جهانی دوم صورت گرفته است وشهرهای کشورهای در حال توسعه با شتاب و سرعت بیشتری از شهرهای ممالک صنعتی توسعه مییابند (شکویی ٬ 1365 :176 ). لذا مطالعه اینگونه مسائل و آگاهی از کم و کیف آنها یکی از مهمترین وظائف برنامهریزان شهری میباشد. لازم به ذکر است که در دهههای اخیر شهرهای ما (بخصوص شهرهای بزرگ) به خوبی گسترش یافتهاند. این گسترش کالبدی یا انفجار کالبدی در بسیاری از موارد بیش از انفجار جمعیت بوده است. یعنی نسبت افزایش سطح بیش از افزایش جمعیت میباشد. در وهله اول این گسترش به نظر منطقی و طبیعی میآید چون با رسیدن جمعیت به آستانههای جدید تاسیسات و تسهیلات مورد نیاز و تقاضای جامعه شهری تامین میباشد که تناسب ساده با افزایش جمعیت ندارد ولی میتواند دامنهای بس وسیعتر از آستانه موجود را پاسخگو باشد (فرج زاده ٬ 1385 : 12 ). استقرار و پیدایش یک شهر بیش از هر چیز تابع شرایط و موقعیت جغرافیایی است، زیرا عوارض و پدیدههای طبیعی در مکانگزینی، حوزه نفوذ، توسعه فیزیکی و مورفولوژیک شهری اثری قاطعی دارند. پدیده های طبیعی گاه به عنوان عوامل مثبت و گاه عوامل منفی و بازدارنده عمل می کنند( ثروتی و دیگران، 1388: 27) . عدم سازگاری محیط طبیعی در توسعه شهرها میتواند زمینههای ایجاد مخاطرات گوناگون طبیعی را فراهم سازد همچنین بستر طبیعی قادر است در رابطه با عوامل آب و خاک ، شیب ، آب و هوا و ….. محدودیت هایی را برای توسعه فیزیکی شهرها ایجاد نماید( عزیزپور، 1375: 68). در این پژوهش ابتدا به گرآوری مبانی نظری در خصوص نقش و تاثیر عوامل اکولوژیکی در توسعه فیزیکی شهرها پرداخته شده است و سپس با بررسی و مطالعات وضع موجود شهر نورآباد ممسنی و مقایسه آن با معیارهای بهینه و معقول اکولوژیکی در سه قسمت به مکانیابی توسعه شهری( در سطح بخش مرکزی شهرستان)، مکانگزینی شهر نورآباد( در مقایسه با مدل اکولوژیکی) و در نهایت مکانیابی توسعه آتی شهر پرداخته شده است.
فصلبندی پایان نامه به شرح زیر میباشد:
فصل اول: به معرفی موضوع تحقیق، اهداف تحقیق، بیان مسأله، ضرورت، اهداف تحقیق و پیشینه آن پرداخته شده است.
فصل دوم: مبانی نظری تحقیق است که در این فصل به نظریات، دیدگاهها، مکاتب، مدلها و سایر مباحث مربوط اشاره شده است.
فصل سوم: در فصل سوم به معرفی منطقه مورد مطالعه (نورآباد ممسنی) پرداخته شده است و ویژگیهای جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی منطقه آورده شده است.
فصل چهارم: در فصل چهارم که به یافتههای تحقیق مورد تجزیه و تحلیل، قرار گرفته است. در این فصل به ارزیابی و تحلیل نقش عوامل اکولوژیکی بر مکانیابی توسعه شهری( در سطح بخش مرکزی شهرستان)، مکانگزینی شهر نورآباد( در مقایسه با مدل اکولوژیکی) و مکانیابی توسعه آتی شهر پرداخته شده است. در نهایت به نتیجه گیری، آزمون فرضیهها و پیشنهادات پرداخته شده است.
1-2) تعریف موضوع
فرهنگ مادی ومعنوی شهری، حاصل دستاورد بزرگ كانون تمدنساز از چند هزار سال پیش تاكنون بوده است و دستیابی به رفاه و آسایش فزاینده در محیط زیست شهری، از دغدغههای فكری فرهیختگان بهویژه كارشناسان آشنا به مسائل شهری در دو قرن اخیر میباشد. با گذشت زمان، نابودی منابع طبیعی شهری، از جمله زمینهای كشاورزی و منابع آبها، توسعه ناموزون آن، فقدان مدیریت كار آمد شهری با وضعیت نابرابری زای اقتصادی، مهاجرت سیل آسای جمعیت روستایی به شهرها تراكم و فشردگی این مهاجرین در محلههای مختلف و جدائیگزینی در شهرها، از مسائل و معضلاتی است كه چشم انداز ناپایداری را بر شهرها تحمیل كرده است (مهندسین مشاور امکو ٬ 1379 :15 ). چنین تحولی موجب گستردگی محدوده خدماتی شهرها شده كه انبوه جمعیت شهری را بـا سطوح طبقات اجتماعی متفاوت در خود جای داده است. با پویش فزاینده و سریعی كـه در ساخت كالبدی شهر، از سال 1350 به بعد یعنی اوج دوره رشد شهرها و هرج و مرج توسعه كالبدی شهری ایران، آن چنان وسعت مییابد كه حتی تدوین قوانین سخت و برخورد قهرآمیز شهرداریها نیز از بروز آن عاجز میماند. نتیجه آنكه شهرهای ایران به خصوص بافت كـالبدی آنها، منشاء و بستر ناپایداری در شهرها میگردد. تغییرات کالبدی و تحولات فضایی شهرها، چنان سریع و شتابنده عمل کرده است که پس از دورهای کوتاه، اکنون شهرهای کشور، نه تنها توانایی حفظ ویژگیهای سنتی و اصیل، خود را ندارند، بلکه اصول تازه و علمی نیز بر کالبد آنها و رشد و توسعه آیندشان با مشکلات بسیاری همراه است(نصیری،54:1384). بیشتر شهرها در گذشته به صورت طبیعی رشد کردهاند، یعنی توسعه شهر بدون برنامهریزی آتی انجام شده و شهر به صورت افقی توسعه یافته است. در رشد طبیعی شهر، سیستم جادهای، پارکها، مدارس، زمینبازی و… بدون نظم و ملاحظات توسعه آتی شهر ایجاد میشدند. امروزه توسعه فیزیکی نابسامان و بیرویه یکی از مشکلات شهر و شهرنشینی جهان سوم در دوران معاصر است. به طوری که طی فرایندی مداوم، محدودیتهای فیزیکی و فضاهای کالبدی شهر در جهات عمودی و افقی به لحاظ کمی و کیفی رشد مییابد و اگر این روند سریع بیبرنامه باشد، ترکیبی نامناسب از فضاهای شهری مشکلزا خواهد انجامید و با عوارضی مثل بینظمی فضایی، گسترش فقر و نابرابری، فرسایش و آلودگی محیط زیست، کاهش زمینهای کشاورزی و ناامنی اجتماعی همراه خواهد بود. به همین دلیل موضوع رشد و توسعه فیزیکی و نحوه برنامهریزی و مدیریت آن به یک مساله مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشورهای مختلف از جمله ایران بدل شده و عموم مسوولان، مدیران و کارشناسان را به جست و جوی چاره برای حل برانگیخته است (حیدری،10:1385). توسعه فیزیکی و ناموزون شهرها بیشتر به سیاستهای اداری روستا-شهر وابسته بوده، روند بورس بازی، معاملات اقماری زمین نیز از عوامل اصلی در توسعه فیزیکی ناموزون شهرها محسوب میشود. هماکنون یکی از مشکلات تمام شهرها، رشد شهرنشینی و به تبع آن گسترش شاخکهای خزنده شهری بر اراضی پیرا شهری است که پیامدهایی چون: حاشیهنشینی، نابودی اراضی کشاورزی، افزایش جمعیت شهرها، عدم امکان پاسخگویی برای برخی از خدمات و کاربریها در شهر، گسستگی بافتهای فیزیکی، مشکلات زیست محیطی، خصوصا آلودگی و نابسامانی سیمای شهری داشته است (سعید آبادی و همکاران،44:1389). توسعه فیزیکی -کالبدی یک سیستم شهری تحت تاثیر عوامل مختلف قرار میگیرد که یکی از مهمترین این عوامل ویژگیهای محیط طبیعی، یعنی بستری که شهر بر روی آن قرار گرفته میباشد، عواملی مانند: اقلیم، ژٍئومورفولوژی، منابع آب، خاک… در توسعه یک شهر نقش بسیار تعیین کننده و مهمی را میتوانند بر عهده داشته باشند (فریادی و همکاران،2:1386).
شهر نورآباد به عنوان یكی از شهرهای استان فارس با مساحتی در حدود 783 هکتار و جمعیتی برابر 52597 نفر ( درسال1385 ) از نظر جمعیتی، نسبت به سال1345 ده برابر شده و از نظر كالبدی رشد زیادی پیداكرده است این رشد جمعیتی و كالبدی از حدود سالهای 61 ـ 60 ، آغاز گردیده و با شتاب ادامه دارد و افزایش جمعیت شهری هم به طور طبیعی و هم در نتیجه مهاجرت گسترده روستائیان از روستاهای اطراف آن، صورت گرفته است كه این روند علاوه بر رشد فیزیكی و كالبدی شهر به ویژه در جهت شرقی موجب ارتقاء نقش و عملكرد شهر از حیث اداری، خدماتی در منطقه شده است. همچنین رشد فیزیكی اراضی شهری كه توپوگرافی مساعد، آن را تشدید نموده است، به بورس بازی زمین، توسعه نامتعادل شهر، کمبود سرانههای شهری٬ بالا رفتن تراکم شهر و تخریب زمینهای كشاورزی اطراف شهر انجامیده است. از سوی دیگر وجود جاده ارتباطی شیراز ـ اهواز در نزدیكی محدوده شهر، قابلیت دسترسی به سایر نقاط كشور را افزایش داده، كه این موقعیت نیز منجر به جذابیت بیشتر شهر و ورود مهاجرین روستایی از نقاط دورتر شده است. شهر نورآباد از آنجا که از هستههای روستایی تشکیل شده است، اراضی کشاورزی و باغات متعددی در بین آنها گسترده شده که یکی از عوامل عمده محدود کننده توسعه است. ارتفاعات متعدد در پیرامون محدوده کنونی شهر از عوامل محدود کننده توسعه است که در بسیاری از موارد به دلیل شیب زیاد امکان ساخت و ساز را فراهم نمیسازد. ( بوستانی، 118:1388). با توجه به اینکه هرکدام از عوامل شامل( اقلیم، ژئومورفولوژی، منابع آب و خاک و…) در برههای از زمان به صورت جداگانه یا همزمان در رشد و توسعه شهرنشینی نقش عمدهای را ایفا کردهاند، در این تحقیق به مطالعهی تاثیر این عوامل بر روند توسعه فیزیکی این شهر پرداخته و بهترین مکانهای توسعه آن نیز تعیین میگردد.
پایان نامه : بهینه سازی چندهدفی مدل جانمایی تسهیلات با سرویس دهندگان ثابت و تقاضای تصادفی مشتریان، با استفاده از الگوریتم های فراابتکاری
جمعه 99/10/26
با رشد روز افزون معاملات تجاری در سطح جهان و در سالهای اخیر، ظهور پدیده تجارت الکترونیک[1] و بانکداری الکترونیک[2] به عنوان بخش تفکیک ناپذیر از تجارت الکترونیک مطرح شد. بانکداری الکترونیک اوج استفاده از فناوری انفورماتیک و ارتباطات و اطلاعات برای حذف دو قید زمان و مکان از خدمات بانکی است. ضرورت یک نظام بانکی کارامد برای حضور در بازارهای داخلی و خارجی ایجاب میکند تا بانکداری الکترونیک نه به عنوان یک انتخاب، بلکه ضرورت مطرح شود. امروزه پایانه فروش، پایانه شعب، دستگاههای خودپرداز و … نماد بانکداری الکترونیک است و یافتن مکان بهینه برای این پایانهها و دستگاهها میتواند نقش مهمی در حضور یک بانک یا مؤسسه در بازارهای داخلی و خارجی داشته باشد [1].
1-2- مکانیابی تسهیلات
فرض کنید که یک شرکت رسانهای میخواهد که ایستگاههای روزنامه را در یک شهر ایجاد کند. این شرکت در حال حاضر جایگاههایی را به صورت بالقوه در شهرهای همسایه اش مشخص کردهاست و هزینه ایجاد و نگهداری یک جایگاه را میداند. همچنین فرض کنید که تقاضای روزنامه در هر شهر همسایه مشخص است. اگر این شرکت بخواهد تعدادی از این ایستگاهها را ایجاد کند، باتوجه به مینیمم کردن کل هزینههای ایجاد و نگهداری این ایستگاهها و همچنین متوسط مسافت سفر مشتریان، این ایستگاهها در کجا باید واقع شوند؟
سؤال قبل یک مثال از مسأله مکانیابی تسهیلات بود. مکانیابی تسهیلات یعنی اینکه مجموعهای از تسهیلات (منابع) را به صورت فیزیکی به گونهای در یک مکان قراردهیم که مجموع هزینه برآورده کردن نیازها (مشتریان) باتوجه به محدودیتهایی که سر راه این مکانیابی قرار دارد، مینیمم گردد.
از سالهای 1960 به این طرف مسائل مکانیابی یک جایگاه ویژهای را در حیطه تحقیق در عملیات اشغال کردهاند. آنها وضعیتهای مختلفی را
درنظر گرفتهاند که میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: تصمیم گیری در مورد مکان کارخانجات، انبارها، ایستگاههای آتش نشانی و بیمارستانها.
به طور اساسی، یک مسأله مکانیابی بوسیله چهار عنصر زیر توصیف میشود:
- مجموعهای از مکانها که در آنها، تسهیلات ممکن است ایجاد یا باز شوند. برای هر مکان نیز بعضی اطلاعات درمورد هزینه ساخت یا باز نمودن یک تسهیل در آن مکان مشخص میشود.
- مجموعهای از نقاط تقاضا (مشتریان) که برای سرویس دهی به بعضی از تسهیلات اختصاص داده شوند. برای هر مشتری، اگر بوسیله یک تسهیل معینی خدمترسانی شود، بعضی اطلاعات راجع به تقاضایش و درمورد هزینه یا سودش بدست میآید.
- لیستی از احتیاجات که باید بوسیله تسهیلات بازشده و بوسیله تخصیص نقاط تقاضا به تسهیلات برآورده شود.
- تابعی از هزینه یا سودهایی که به هر مجموعه از تسهیلات اختصاص پیدا میکند.
پس هدف این نوع مسائل، پیدا کردن مجموعهای از تسهیلات است که باید باتوجه به بهینه کردن تابع مشخصی باز شوند.
مدلهای مکانیابی در یک زمینه گسترده از کاربردها استفاده میشود. بعضی از این موارد شامل موارد ذیل است: مکانیابی انبار در زنجیره تأمین برای مینیمم کردن متوسط زمان فاصله تا بازار؛ مکانیابی سایتهای مواد خطرناک برای مینیمم کردن درمعرض عموم قرار گرفتن؛ مکانیابی ایستگاههای راه آهن برای مینیمم کردن تغییرپذیری زمان بندیهای تحویل بار؛ مکانیابی دستگاههای خودپرداز برای بهترین سرویس دهی به مشتریان بانک و مکانیابی ایستگاههای عملیات تجسس و نجات ساحلی برای مینیمم کردن ماکزیمم زمان پاسخ به حادثههای ناوگان دریایی. با اینکه این پنج مسأله توابع هدف مختلفی دارند، همه این مسائل در حوزه مکانیابی تسهیلات واقع میشوند. درواقع، مدلهای مکانیابی تسهیلات میتوانند در موارد ذیل متفاوت باشند: توابع هدفشان، معیارهای فاصلهای که به کار میبرند، تعداد و اندازه تسهیلاتی که قرار است مکانیابی شوند و چندین معیار تصمیم گیری مختلف دیگر. بسته به کاربرد خاص هر مسأله، درنظرگرفتن این معیارهای مختلف در فرموله کردن مسأله، منتهی به مدلهای مکانیابی بسیار متفاوتی خواهدشد.
1-3- بیان مسأله
هدف از اجرای این تحقیق، مکانیابی سیستمهای خدمات رسانی ثابت با ظرفیت خدمت محدود میباشد. یعنی دستگاههای خدمترسان به چه تعداد و در چه محلهایی استقرار یابند و چه مراکز تقاضایی به این دستگاههای خدمترسان تخصیص یابند. در چنین سیستمهایی، زمانی که برای انجام سرویس موردنیاز است تصادفی است و همچنین تقاضای انجام خدمت در نقاط تصادفی از زمان میرسند که این تقاضا از جمعیت بزرگی از مشتریان سرچشمه میگیرد و معمولاً این سرویسدهی در نزدیک ترین تسهیل انجام میشود. چنین سیستمهای خدمترسانی، سیستمهای صف را تشکیل میدهند. مدلهای مختلفی برای حل این مسائل مکانیابی سیستم صف ارائه شدهاست.
دو ناحیه کاربردی وجود دارد که ما با این مدلها روبه رو میشویم [4]: اولی در طراحی سیستم ارتباط کامپیوتری مانند اینترنت میباشد. در یک سیستم ارتباط کامپیوتری، ترمینالهای مشتری (کاربران اینترنت) به کامپیوترهای میزبان (سرورهای پروکسی، سرورهای آینه) وصل میشوند که قابلیت پردازش بالا و/یا پایگاه دادههای بزرگ میزبان دارند. زمانی که طول میکشد تا سرور درخواست را پردازش کند بستگی به سرعت پردازش سرور و و نوع درخواست دارد که آن هم تصادفی است. زمانی که مشتری برای پاسخ سرور منتظر میماند نیز بستگی به تعداد و اندازه درخواستهای دادهای است که در حال حاضر در صف هستند. به طور کلی، درخواستهای مشتریها به نزدیکترین سرور وصل میشود. این مکان و ظرفیت سرورها، پارامترهای طراحی بحرانی هستند. این انتخاب پارامترها تأثیری قابل توجه روی کیفیت خدمات دارد، به طوری که بوسیله یک مشتری درک میشود.
کاربرد دوم شامل طراحی یک سیستم دستگاه خودپرداز برای بانک است. مشتریها به صورت تصادفی به یک دستگاه خودپرداز میرسند. اگر هنگامیکه آنها میرسند، دستگاه آزاد باشد، آنها بلافاصله سرویس دهی میشوند. در غیر این صورت ، آنها به صف میپیوندند یا آن جا را ترک میکنند. زمان تصادفی که یک مشتری در یک دستگاه سپری میکند بستگی به تعداد و نوع تراکنشی (مثلاً مانده حساب، دریافت وجه، انتقال وجه و غیره) دارد که او انجام میدهد. منبع قابل توجه دیگر زمان مشتری در یک دستگاه، شامل تأخیر ارسال در مدت شبکه ارتباط بانک است. از آن جا که دستگاهها ثابت هستند، مشتریها باید به یک مکان خودپرداز مراجعه کنند تا یک تراکنش را انجام دهند. گاهی اوقات، مردم در طول مسیر خود (مثلاً از خانه به محل کار) برای استفاده از یک دستگاه خودپرداز به آن مراجعه میکنند؛ گاهی اوقات هم، آنها آن را طبق یک مسیر از پیش برنامهریزیشده (مثلاً مسیر روزانه بین خانه و کار) استفاده میکنند. به طور کلی، آنها از تسهیل با کمترین هزینه قابلدسترس استفاده میکنند. برای مثال، هنگامیکه هزینهها بوسیله مسافت سفر تعیین میشود، مشتریها نزدیکترین تسهیل به محل کار/خانه یا نزدیکترین مسیر روزانه شان را انتخاب میکنند. ما فرض میکنیم که مشتریها هیچ اطلاعی از تأخیرات دستگاههای خودپرداز ندارند و از این رو نزدیکترین تسهیل را برای درخواست سرویسشان انتخاب میکنند.
دانلود پایان نامه ارشد: اشاعه در مالکیت فکری
جمعه 99/10/26
:
مالک یک شیء همیشه یک نفر نیست بلکه گاهی یک شیء ممکن است در آن واحد در مالکیت دو یا چند نفر باشد. اشاعه یکی از حالت هایی است که از دیرباز که انسان زندگی اجتماعی و اشتراکی خود را آغاز نموده قرین و همراه انسان بوده و امروزه همین مسأله با اهمیت و پیچیدگی بیشتری همراه انسانهاست. نمونه شایع و بارزی که سبب پیدایش مالکیت مشاع می شود، ارث است و از آن جا که حقوق مالکیت فکری نیز از اقسام حق شناخته شده است قابل انتقال بوسیله ارث می باشد؛ لذا در صورتی که پدیدآورنده یک اثر ادبی فوت می کند حق تألیف یا اختراع آن به وارثان می رسد و راهی جز مالکیت به نحو اشاعه ورثه باقی نمی ماند و این سبب کاملاً قهری و بدون ارادۀ مالکین است و گاه نیازهای اجتماعی و ضرورت ایجاب می نماید که چند نفر برای تحصیل سود یا رسیدن به اهداف عالی با یکدیگر به جمع بپیوندند و سرمایه گذاری کنند و در یک اجتماع قرار بگیرند، این اجتماع ممکن است در مالکیت های فکری یا دارایی های فکری باشد، هرگاه سخن از دارایی به میان می آید ناخودآگاه ذهن انسان به سمت مصادیق عینی مالکیت همچون پول، زمین، کالا و … سوق پیدا می کند. این در حالی است که در دنیای امروز نوع دیگری از مالکیت مورد توجه قرار گرفته است که به مراتب از دارایی های ملموس پر اهمیت تر می باشد و از آن با عنوان مالکیت فکری یاد می شود. مالکیت فکری یا دارایی فکری محصول هوش و تلاش ذهنی انسانی بوده و در مقایسه با سایر کالاها و محصولات دارای خصایص منحصر به فردی می باشد. از جمله آنکه این نوع دارایی نتیجه مستقیم کار فکری انسان بوده و در اثر مصرف از بین نمی رود و دیگر آنکه به راحتی عرضه شده و قابلیت تکثیر دارد.
پیشرفت علم، اختراع و ابتکارات نو، باعث شده که صاحبان اندیشه، هنرمندان، متفکران و فرهیختگان بعضی جوامع تمایل به همکاری و کار عملی گروهی داشته باشند و یا در ایجاد اثری فکری، چندین نفر همکاری کنند و کار چند فکر مشابه و متجانس را بی نقص تر بدانند. بدین ترتیب در نظام اختراعات ممکن است اشخاص متعدد، یک گروه پژوهشی یا حتی دو یا چند گروه پژوهشی مانند مؤسسات تحقیق و توسعه، تلاش های خود را جهت نیل به یک اختراع با هم هماهنگ و شریک کرده باشند، در آن صورت ممکن است مجموع آنها به عنوان مخترع آن فرآیند یا محصول شناخته شود و یا مؤلفان متعدد با گردآوری کارهای خود تصمیم به خلق یک اثر می کنند که نتیجه فعالیت آنها می باشد. برعکس در بعضی جوامع کار عملی گروهی هنوز جایگاه واقعی خود را نیافته است و اندیشمندان تمایل چندانی به همکاری و تهیه آفرینۀ مشترک ندارند. درست است که در بعضی از آفرینه ها مثل سرودن شعر، مشارکت کمتر می تواند کارساز باشد ولی برعکس، خلق برخی آفرینه ها به همکاری افراد متخصص نیاز مبرم دارند، نظیر تهیه فیلم های سینمایی، ویدیویی، تهیه و اجرای ترانه ها و سروده های مختلف و یا نمایش، اثر سمعی و بصری و موسیقی و امثال آن، که موفقیت در اینگونه اثرهای هنری، با همکاری و تلاش گروهی ارتباط مستقیم پیدا می کند و اصولاً بدون همکاری و تشریک مساعی، خلق بعضی از آثار هنری امکانپذیر نخواهد بود.
آثاری را که در خلق آن دو یا چند نفر مشارکت داشته باشند مرکب می نامند. نحوۀ مشارکت آفریننده در آفرینش اثر، عامل تعیین کننده در نوع و عنوان اثر و نیز تعیین حقوق شریک همکار و اجرای آن است. در قوانین مالکیت فکری ایران از میان کارهای گروهی و آثار مرکب تنها آفرینه مشترک تعریف شده و از انواع دیگر این آثار از قبیل آثار جمعی و ثانوی ذکری به میان نیامده است. آفرینه مشترک را نیز در صورتی قابل تحقق می داند که دو یا چند نفر در تهیه اثر همکاری داشته باشند و سهم هر یک از دیگری متمایز نباشد و افراد در ایجاد اثر تأثیر مثبت داشته باشند.
هر پژوهشی مسبوق به وجود سوالی است. به عبارت دیگر هدف از تحقیق، یافتن پاسخ هر سوال مطروحه است. بنابراین باید سوال مورد نظر و حدود و ثغور آن در نزد محقق معلوم باشد و الا وصول به مقصود مشکل خواهد بود. در مورد موضوع حاضر یعنی «اشاعه در مالکیت فکری» نیز ابتدا لازم است به اهمیت موضوع و اهداف مورد نظر بپردازیم و سپس به تبیین روش کار و سوالات و فرضیات تحقیق، سوابق آنها و مفاهیم و تعاریف و نهایتاً اشاره ای به ترتیب فصول داشته باشیم.
بیان اهمیت موضوع:
موضوع مالکیت فکری که ناشی از هنر و ابتکارات انسان است بحث نوینی نیست. بلکه با پیدایش انسان، مالکیت فکری نیز به وجود آمده است. چون که فکر، قدرت لاینفکی بوده که انسان هیچ وقت از آن خالی نبوده و همیشه به منظور رفع نیازهای خود از آن بهره می گرفته است. مالکیت های فکری به عنوان یکی از مهمترین ابزار توسعه و پیشرفت جوامع و عامل پیشی گرفتن آنها از دیگر جوامع در صحنۀ جهانی به شمار می آید و به علاوه اهمیت موضوع با توجه به اینکه امروزه فرهیختگان و دانشمندان تمایل به کارهای گروهی دارند و بیشتر کارهای تحقیقاتی به صورت گروهی و در مؤسسات با همکاری افراد متعدد انجام می شود دو چندان شده و جوامع را در جهت تدوین و تصویب مقرراتی جامع در راستای حمایت از اینگونه حقوق ترغیب می نماید. امروزه درباره اهمیت مالکیت فکری (معنوی) و حفظ آن در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی مباحث فراوانی مطرح است. بعضی از سازمان های بین المللی بخصوص سازمان جهانی مالکیت فکری یا مختصراً “وایپو” به منظور تبیین و گسترش مالکیت فکری در بین جوامع مختلف و نیز در محیط الکترونیکی تحقیقات و بررسی هایی کرده است تا بهتر و دقیق تر ابعاد و ویژگی های آن را مشخص و موقعیت آن را مستحکم نماید. علم حقوق باید بتواند همواره با مسائل نو و جدید مانند اشاعه در مالکیت های فکری هماهنگ شود و با توجه به واقعیت ها و نیازهای جامعه تکامل یابد. بدیهی است قوانین یک کشور نمی تواند بر اساس مسائل نو پیدا، به سرعت دچار تغییر وتحول گردد، بلکه ابتدا باید مسأله جدید( اشاعه در مالکیت فکری) را در قالب های اصولی شناخته شده، گنجاند و سپس راهی برای حل آن پیدا کرد و باید روابط شرکا را در این خصوص تنظیم نماید. اشاعه در مالکیت فکری، موضوع جدید و پیچیده ای است که در این پایان نامه سعی داریم با بررسی متون قانونی موجود، به آن بپردازیم.
اهداف تحقیق:
به جهت نواقص و ابهاماتی که در قوانین و مقررات مربوط به حقوق مالکیت فکری در حقوق موضوعه ایران وجود دارد، شایسته است تا در این خصوص کنکاش و پژوهش بیشتری صورت گرفته و بستر علمی مناسبی برای قانونگذاران در راستای رفع این نقصان به وجود آید. در این پژوهش درصددیم تا به بررسی راه های ایجاد و آثار و احکام اشاعه در مالکیت فکری، نظام حقوقی ادارۀ اموال فکری مشترک و نظام حقوقی نقل و انتقال اموال فکری مشاع پرداخته و راهکارهایی با استفاده از موازین قانونی برای رفع نواقص و خلأهای قانونی ارائه گردد. ما در این راستا وضعیت آثار سینمایی را به عنوان یک کارگروهی در حقوق ایران مورد مدّاقه قرار داده و مباحثی از جمله وجود یا عدم وجود یک نظام حقوقی واحد در هر دو حوزۀ مالکیت ادبی- هنری و صنعتی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده ایم.
همچنین هدف رفع نقایص و ابهامات قوانین موجود از جمله نقص موجود در اختراعات همچون نحوۀ رسیدگی و ثبت، ضمانت اجرایی و کیفری، اختراع اشتراکی و چگونگی ثبت اختراع می باشد.
دانلود پایان نامه ارشد : تأثیر هیپنوتیزم و تمرین بدنی بر اکتساب و یادداری مهارت یک خم کشتی
جمعه 99/10/26
:
یکی از زمینههای علوم ورزشی که در سالهای اخیر موجب ارتقای کیفیت عملکرد ورزشکاران و ثبت رکوردهای بهتر و برتری آنها در رقابتها شده است علم روانشناسی ورزشی است.روانشناسی ورزش به عنوان یکی از شاخههای علوم تربیت بدنی و ورزشی سعی دارد به سؤالات مربوط به رفتار بشر در حوزه ورزش پاسخ دهد.
برای بهبود در اجرای مهارتهای ورزشی و در نهایت موفقیت ورزشی که هدف تمام مربیان و معلمان ورزشی و ورزشکاران است،علاوه بر جنبههای جسمانی و اصول بیومکانیکی،عوامل روانی نیز وجود دارند وبایستی مورد توجه قرار گیرند.روانشناسی ورزش از یافتههای روانشناسی برای مطالعه رفتار حرکتی استفاده میکند و به یادگیری حرکتی و اجرا توجه دارد و عوامل روانشناختی مؤثر بر یادگیری،اجرا و مهارتهای حرکتی را بررسی میکند
روانشناسان برای بهبود کنترل عوامل روانی مؤثر بر یادگیری و اجرای مهارت ورزشی در تمرین و مسابقه از فنون مختلفی استفاده میکنند. آنها با توجه به شرایط از محرکها و آرام بخشهای روانی مختلفی استفاده میکنند. مربیان در تمام سطوح ار روشهای روانشناختی مانند کنترل هیجان،تصویرسازی ذهنی،هدف چینی،بازداری تفکر،تمرکز و افزایش اعتماد به نفس کمک میگیرند تا ورزشکاران را در اجرای بهتر یاری نمایند.
روشی که به تازگی مورد توجه محققین روانشناس ورزشی قرار گرفته است،مطالعه اثرات هیپنوتیزم[1] بر عملکرد و یادگیری ورزشکاران میباشد استفاده کاربردی از هیپنوتیزم به مرور زمان جایگاه خویش را در تمرینات و صحنه رقابتهای ورزشی پیدا کرده است.وقتی ورزشکار در حالت هیپنوتیزمی قرار دارد،افزایش تمرکز،به وجود آمدن حالت جذبه و خلسه،انفکاک و کاهش آگاهی از محیط و همچنین داشتن تلقین پذیری برای وی ایجاد میشود.چنانچه ورزشکار در این حالت به درستی هدایت شود، میتواند افزایش بهبود عملکرد را تجربه نماید.
در حال حاضر نیز با آنکه تحقیقات متعدد و مختلفی توسط دانشمندان بسیاری از جمله روان پزشکان یا روانشناسان و فیزیولوژیستها انجام شده و سعی بر روشن سازی ماهیت هیپنوتیزم داشتهاند، لیکن هنوز برداشت ذهنی مردم و حتی بسیاری از دانشجویان و دانش آموختگان نسبت به هیپنوتیزم یک برداشت غیر عملی است،و با وجود آنکه محققان تا کنون به سؤالات زیادی پاسخ دادهاند ،اما ابهامات و تناقضاتی نیز وجود دارد که انجام تحقیقات بیشتر را در این خصوص ضروری میسازد.
بیان مسئله:
روانشناسان ورزشی اساساَ بر این باورند که برای ایجاد و حفظ عملکردهای مطلوب ورزشی به مهارتهای ذهنی نیاز است(هاردی و نلسون[2] 1989).روانشناسان برای کنترل و بهبود عوامل روانی مؤثر بر یادگیری و اجرای مهارت ورزشی در تمرین و مسابقه از روش های مختلفی استفاده میکنند.یکی از این تکنیکها که میتواند آرام بخش روانی باشد،هیپنوتیزم است. آنها معتقد هستند که به کمک هیپنوتیزم میتوان رفتار انسان را به شکلی عملی و کنترل شده مورد مطالعه قرار داد(پوهارت و تاد[3]).بر اساس کتاب روانشناسی کاپلان و سادوک هیپنوتیزم یک روش درمانی است که با تغییر حالت هوشیاری و استفاده از سه مولفه تمرکز،انفکاک و کاهش آگاهی محیطی،مخاطب را در شرایطی قرار میدهد که میتوان فرایند درمان هیپنوتیزم را در مورد بیمار به کار برد(سهرابی 1388).هیپنوتیزم نیز مانند تصویرسازی ذهنی یک فرایند رفتاری شناختی است ،که داری عملکرد ادراکی(مربوط به شناخت) و انگیزشی(مربوط به انگیزش) هستند.در احساس شناخت هیپنوتیزم برای طرز فکر ورزشکاران در مورد خودشان،طرز عملکردشان و یادگیری مهارتهای جدید مورد استفاده قرار گرفته و در احساس انگیزش،هیپنوتیزم برای کنترل هیجانات،کاهش اضطراب،افزایش و یا کاهش برانگیختگی،افزایش تلاش مورد استفاده قرار گرفته است.
روان شناسان، بهتدریج به این تصور که هیپنوتیزم، انسان را به موجودات عجیب، منفعل و سلطه پذیری تبدیل میکند را کنار میگذارند و این باور را جایگزین میکنند که برای ایجاد رفتار و واکنشهای طبیعی، باید به هیپنوتیزم متوسل شد. آنها، به تدریج متقاعد میشوند که به کمک هیپنوتیزم میتوان رفتار انسان را به شکل عملی و کنترل شده مورد مطالعه قرار داد (پوهارت و تاد [4]).
تغییراتی که در سیستم فیزیولوژی بدن ما در اثر هیپنوتیزم رخ میدهد تأثیراتی همه جانبه است . تغییر، در عضلات ارادی و غیرارادی، اعضاء و غدد ، حواس پنج گانه و تغییراتی در ناحیه مغز مانند جریان خون ناحیه ای مغز ، قشر مغز و امواج مغزی میباشد که علاوه بر افراد عادی در ورزشکاران نیز مشاهده میشودوتغییرات ایجاد شده در بهبود عملکرد ورزشی آنان مؤثر بوده است (ویلیامسون[5] وهمکاران،2002).
روانشناسان معتقدند که تصویرسازی و آرام سازی هنگامی که با یکدیگر ترکیب شوند اثرات مطلوبتری بر عملکرد خواهند داشت.حال به منظور افزایش کارایی و عملکرد ورزشکاران،استفاده از خلسه هیپنوتیزمی که زمان و تمرکز بیشتری را در اختیار فرد میگذارد تا تمام حرکات و مسابقه را در ذهن خود بیاورد میتواند مؤثر باشد.
علاقه بهتأثیرهیپنوتیزم بر عملکرد ورزشی از سال 1889 آغاز گردید .مول (1985) ادعا کرد که آزمودنیهای که تحت تأثیر هیپنوتیزم قرار میگیرند از چنان قدرت عضلانی بر خوردار خواهند شد که در شرایط عادی امکانپذیر نخواهد بود. هوارد [6]و ریردون در سال 1986 به بررسی اثر هیپنوتیزم بر خود انگاره و کاهش اضطراب، رشد ، عضلانی و عملکرد عصبی عضلانی پرداختند و دریافتند که هیپنوتیزم باعث افزایش عملکرد افراد میشود. اگر چه هیپنوتیزم توسط روانشناسان ورزش مورد استفاده قرار گرفته است؛ اما فقط بررسی تجربی محدودی در زمینهی تأثیر هیپنوتیزم بر روی عملکرد ورزشی ، حرکتی و جسمانی انجام شده است. (تیلور وهمکاران[7] 1993). میرز[8] وهمکاران( 1996) نشان دادند که طرحهای شناختی رفتاری مانند هیپنوتیزم در بهبود عملکرد ورزشکاران تأثیر دارد. توانایی، در ایجاد تغییرات گسترده و عمیق در عملکرد ورزشی در ورزش ژیمناستیک که مستلزم کاربرد مهارتهای پیچیده است قابلیت هیپنوتیزم را هر چه بیشتر نمایش میدهد. تصویرسازی در حالت هیپنوتیزم توانست سرعت یادگیری فنون متعدد و پیچیده، اجرای آنها و همچنین قابلیت انعطاف را بیشتر نماید تا ورزشکار نیروی خود را متمرکز نماید (لیگت[9] و هامادا[10] ،1993).
تیلور و گرسن[11](1992) هیپنوتیزم آمیخته با تصویرسازی ذهنی را در ارتقای عملکرد تنیس مؤثرتر از تصویرسازی ذهنی به تنهایی. دانستهاند. یافتههای آنها نشان داده است که تصویرسازی ذهنی آمیخته با القای هیپنوتیزمی پیشرفت چشمگیری را در قابلیت انجام تکنیک وعملکرد به همراه داشت. همچنین نشان داده شده است که هیپنوتیزم بر امتیازات به دست آمده بازیکنان فوتسال در آزمون شوت به دروازه تاثیر دارد و گروه آزمایشی بر اثر مداخله ی هیپنوتیزم،امتیازات مثبت بیشتری در آزمون شوت به دروازه به دست آورده است(حیدری و همکاران1388).سهرابی و همکاران(1386) مطالعه موردی بر روی یک شمشیرباز حرفهای انجام دادند وبه این نتیجه رسیدند که هیپنوتیزم باعث بالا رفتن اعتماد به نفس میشود و در نتیجه در بهبود عملکرد ورزشکار تأثیرگذار است.
واسکوز[12](2005)نشان داد که گروه مداخله هیپنوتیزمی به طور قابل توجهی امتیازات بهتری از گروهی که هیپنوتیزم دریافت نکردند، در امتیازات دریبل زدن،دفاع کردن و پرش سه گام در پایان جلسات به دست آوردند.
ادوارز[13] و همکاران(1986)نشان دادند که هیپنوتیزم در مورد عملکرد افراد با تعقیب سنج گردان تأثیری ندارد و همچنین تیموری و همکاران(1390)به این نتیجه رسیدند که تصویرسازی هیپنوتیزمی تأثیری بر یادداری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال ندارد.
بنابراین با کمی تأمل در مطالعات هیپنوتیزم در ورزش،مشخص میشود که بیشتر محققین این حوزه به بررسی اثرات هیپنوتیزم بر عملکرد انجام شده و بااین وجود باز هم تناقضاتی در زمینه تاثیر هیپنوتیزم بر عملکرد مشاهده میشود از طرفی کمتر به تاثیر هیپنوتیزم بر یادگیری پرداخته شده و کمتر مورد توجه قرار گرفته است بررسی دقیق تر تأثیر هیپنوتیزم بر یادگیری و بهبود اجرای یاد گیرندهها گام مؤثری در جهت کاربردی کردن این مهارت روانی و رواج آن در همه محیطهای ورزشی خواهد از این رو محقق سعی بر این دارد که آیا هیپنوتیزم براکتساب و یادداری مهارت یک خم کشتی تأثیر دارد؟
دانلود پایان نامه مترجمی زبان فرانسه lecture de Hassan Honarmandi dans la traduction des Nourritures terrestres et son impact sur la société littéraire iranienne (1955-1965)
جمعه 99/10/26
Université Allameh Tabataba’i
Faculté des lettres persanes et des langues étrangères
La lecture de Hassan Honarmandi dans la traduction des Nourritures terrestres et son impact sur la société littéraire iranienne (1955-1965)
Directeur de recherche : M. le docteur Mehregan NEZAMIZADEH
Professeur consultant : M. le docteur Ahmad TAMIM DARI
Février 2015
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
Table des matières
CHAPITRE 1
La traductologie
1.1. Une brève définition de la traductologie…………………………………………………………………..6
CHAPITRE 2
André Gide
CHAPITRE 3
Hassan Honarmandi
CHAPITRE 4
L’analyse de corpus
CHAPITRE 5
L’impact des Nourritures terrestres sur la littérature persane
Introduction
Dès le début des temps, les hommes utilisent sans cesse la traduction sans y faire attention. La traduction répond au besoin essentiel de l’homme qui est la communication. George Mounin estime que même une tribu isolée aurait besoin de communiquer un jour avec une autre tribu de langue différente (Oséki-Dépré, 1999, p. 12). Jean-René Ladmiral considère que la finalité de la traduction «consiste à nous dispenser de la lecture du texte original.» (Ladmiral, 1979, p. 11 et 15) Selon cette importance de la traduction, on commence à l’étudier scientifiquement dans les domaines linguistique, psychologique, politique, culturel, etc. Oséki Dépré donne trois types de théories de la traduction : les théories prescriptives ou classiques, les théories descriptives ou modernes, les théories prospectives ou artistiques ; ces trois groupes de théorie font l’objet du premier chapitre. Les principales théories de la traduction qui sont expliquées dans ce mémoire sont la théorie de la réception, la théorie du polysystème et la théorie d’Etkind sur la poésie. Mais pourquoi ces théories sont considérées importantes à nos recherches ? Pourquoi les idées et les stéréotypes du traducteur sont importants en tant que le lecteur d’une œuvre? Comment la situation politique, sociale, économique et culturelle pourrait avoir impact sur l’écriture d’une œuvre et sur le choix d’une œuvre par le traducteur? Pourquoi une œuvre est plus acceptée dans une époque que l’autre ? Pourquoi les lecteurs d’une œuvre la rejettent dans une époque et l’acceptent dans une autre ? Ce sont les questions que nous allons répondre dans le premier chapitre en analysant les théories traductologiques.
La traduction est introduite en Iran depuis l’époque où les rois persans entrent en contact avec d’autres langues et cultures. Les guerres, surtout les Croisades, ont été les motifs pour traduire du latin et du grec en persan (Navabi, 2009: 11). Les traductions n’étaient pas sans impact sur la pensée et l’idéologie des intellectuels iraniens.
Les théoriciens importants de la traductologie en Occident sont Cicéron, Saint Jérôme, Walter Benjamin, Etienne Dolet, Antoine Berman, etc. auxquels nous nous référerons au cours de cette recherche.
La théorie la plus importante dont nous nous sommes servis dans ce mémoire est celle de la réception qui a été fondée par Hans Robert Jauss. Cette théorie introduit un concept important dans la traduction : Horizon d’attente. Il comprend l’accueil et la réception des lecteurs. Selon Jauss, le public n’est pas un simple élément passif qui ne ferait que réagir en chaîne. Si une œuvre est présentée au public et s’il y a une distance entre celle-ci et les œuvres dernières, il y aurait un changement d’attente ayant pour conséquence « un succès immédiat, rejet ou scandale, approbation d’individus isolés, compréhension progressive ou retardée.» (Jauss, 1978: 58)
La théorie du polysystème est une autre théorie dont nous nous occupons dans le premier chapitre. Cette théorie est développée par Itamar Even-Zohar et Gideon Toury et prend en compte des sous-systèmes existants (culturel, social, politique, économique, etc.) dans la rédaction et la traduction d’une œuvre. C’est selon cette théorie que nous avons analysé la situation politique, sociale et littéraire de l’époque de la rédaction des Nourritures terrestres et sa traduction. A la fin du premier chapitre, comme il y a des rondes dans cette œuvre de Gide, nous allons expliquer quelques théories de la traduction poétique, dont la théorie d’Etkind.
Les Nourritures terrestres, l’une des œuvres d’André Gide, l’écrivain français, écrite en 1897, selon André Ruyters, est un traité de vie qui apprend à trouver le bonheur en la plénitude sensuelle (André Ruyters, http://www.gidiana.net/articles/GideDetail1.6.6.html). Honarmandi traduit cette œuvre en persan en 1955 (Il Beigi, http://www.sahneha.com/digital/honarmandi.pdf). Avant le commencement de cette recherche, nous avons des hypothèses que Les Nourritures terrestres auraient un grand impact sur les Français qui s’intéressaient à la littérature persane. A propos de la traduction de Honarmandi, nous pensons qu’il a introduit ses propres idées dans la traduction de cette œuvre sans avoir montré la personnalité de Gide dans sa plénitude et que les lecteurs iraniens n’ont pas connu la vraie personnalité de Gide à travers cette traduction qui les ont amenés à saisir seulement le caractère mystique de Gide ; par exemple dans le magazine Armaqan, Nᵒ2, on voit que l’auteur parle ainsi de Gide: «[…] ses croyances aux sciences métaphysiques, qui sont la base des cultes, indique l’influence des derviches et des philosophes orientaux sur Gide (Mostofi Kamareh, 1962: 76).
Gide a bien étudié la littérature de l’Iran et de l’islam de sorte qu’il a nommé son livre Les Nourritures en s’inspirant d’un verset coranique, le verset 112 de la surate 5 (Gide, André; traduit par Hassan Honarmandi, 1971:52). Cette œuvre est écrite dans une situation que Gide a expérimentée et par laquelle il est influencé. En ce qui concerne le deuxième chapitre, nous allons y étudier la biographie de Gide, la situation politique, sociale et littéraire dans laquelle il a écrit Les Nourritures terrestres pour mieux comprendre l’origine des idées de Gide. En France de 1870 à 1914, on est sous la troisième république. A 24 ans, atteint de tuberculose, Gide part avec son ami pour l’Afrique et il y découvre les plaisirs homosexuels et hétérosexuels. C’est ce qui l’amène à écrire Les Nourritures terrestres tout en admirant les plaisirs terrestres.
Cette œuvre de Gide est entrée en Iran et a été traduite par cinq traducteurs dans les années différentes : Hassan Honarmandi (1955), Sirous Zoka (1957), Djalal Al-e-Ahmad et Parviz Darioush (1964) et Mahasti Bahreini (2002). Ce mémoire a été consacré à l’analyse de la traduction de Honarmandi, pour constater s’il a traduit l’œuvre de Gide selon le goût du jour ou suivant la réception de Gide. Le troisième chapitre est destiné à l’étude de la biographie de Hassan Honarmandi, et des circonstances politique, sociale et littéraire de l’époque où il a traduit cette œuvre. Pourquoi a-t-il choisi Les Nourritures terrestres pour traduire ? La connaissance de ces conditions permet de répondre à cette question. Ce qui amène Honarmandi à choisir cette œuvre est surtout la politique du régime de Pahlavi cherchant à répandre la littérature persane et aussi la situation de la génération désespérée de l’après l’Opération Ajax, le coup d’état de 18 août 1953, cherchant sa consolation dans la nature et les plaisirs mondains.
Honarmandi, quant à lui, est un poète-traducteur dont la thèse de doctorat a été sur André Gide et la littérature persane. C’est l’un des poètes de la génération d’après l’Opération Ajax ; génération surtout pessimiste à cause des échecs politiques. La traduction de Hassan Honarmandi des Nourritures terrestres est le point de départ de la littérature comparée en Iran. Sa traduction a influencé les écrivains et les poètes persans. On connaît André Gide en tant qu’écrivain mystique en Iran alors que, s’il est vrai, ce mysticisme est d’une connotation tout à fait différente de ce que les Iraniens croient généralement. Quels sont les caractéristiques méconnues ou inconnues de la personnalité de Gide iranien? Comment Honarmandi l’a-t-il présenté au public iranien ? Comment savoir si les phrases de Gide sont-elles fidèlement rendues à la version honarmandienne? Comment et pourquoi les écrivains et les poètes persans ont-ils éprouvé Les Nourritures terrestres? Comment évaluer l’horizon d’attente du lecteur iranien? Telles sont les questions auxquelles nous sommes confrontés aux derniers chapitres de cette recherche, le quatrième chapitre étant consacré à l’analyse de la traduction de quelques phrases suivant les théories de la traduction : la phrase coranique du début de l’œuvre de Gide, les poèmes dont ceux de Hafiz, poète persan qui a beaucoup influencé l’auteur des Nourritures terrestres, et les proses. Dans le cinquième chapitre, nous étudions l’impact de cette traduction sur les écrivains et les poètes persans. Nous analysons les tendances littéraires des années entre 1955 et 1965, les dix années suivant la parution de la traduction de Honarmandi. Puis, on donne des exemples qui se ressemblent idéologiquement à la pensée de Gide en ce qui concerne la vie et les plaisirs. Nous analysons séparément les poèmes et les proses écrits pendant cette période. Les poèmes de Forough Farrokhzad, Manouchehr Atashi, Ahmad Shamlou, Nosrat Rahmani et les proses de Javad Fazel, Bahman Forsi, Hossein Gholi Mosta’an, Fereydoun Tonekaboni seront analysés pour trouver l’influence des idées de Gide sur la littérature persane de ces années. Il faut mentionner que les mots comme le péché, les plaisirs, sensuels et terrestres surtout, la mort, la nature et la liberté sont fréquents dans les œuvres de ces années. Les traductions destinées à une société en crise plus les circonstances difficiles des intellectuels ont donné naissance à une littérature mondaine et indifférente à la notion de péché en pleine conformité avec les valeurs en place.
Le but principal de ce mémoire est en effet de présenter André Gide et son œuvre dans toutes les dimensions et de l’identifier dans la traduction de Honarmandi à l’appui des théories de la traduction. Nous analysons la lecture de Honarmandi de cette œuvre selon la théorie de la réception. Alors nous voudrions comparer la lecture de Honarmandi avec l’horizon d’attente de la société iranienne de ces années pour connaître la véritable portée de cette œuvre.
L’autre but de cette recherche est de faire connaître André Gide selon les réalités de sa personnalité et d’aider nos jeunes à l’identifier pour être conscients de ce qu’ils lisent.
Troisième but est d’analyser les impacts de la traduction de cette œuvre sur la société littéraire d’Iran, entre les années 1955-1965. Nous cherchons à savoir dans quelles circonstances les intellectuels ont reçu cette traduction et éprouvé quels aspects de ce livre en particulier.
[1] Écrivain belge de langue française