بررسی رابطه سبک های حل مسئله و هوش هیجانی شاگردان با سبک های حل مسئله و هوش هیجانی اولیاءشان- قسمت ۸
- کارخانه دانش [۷۸]: شامل انباره اطلاعات شخصیتی ، احساسات و تفکرات درباره خود و جهان اطراف و عمل کردن بر اساس آن اطلاعات می باشد . شاخه های فرعی آن نیز شامل توانایی و پیشرفت ، هوش کلامی ، هوش فضایی ، هوش هیجانی ، سبکهای شناختی خوشبینی – بدبینی می باشد.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید. |
- بازیگر نقش [۷۹]: شامل طراحی فعالیتهای اجتماعی مهم نظیر رهبری کردن یا اطلاعات از دیگران ، همدلی و تاثیر خوب گذاشتن بر دیگران است . این سیستم به سبکهای ابراز ، برونگرایی – درونگرایی و توانایی ایفای نقش مربوط می شود.
- مدیر هوشیاری[۸۰]: مرکز خود آگاهی و شامل هشیاری و کنترل خود است. این بخش بر شخصیت که در تفکر خلاق و عملکرد سطوح بالای شخصیت زمانیکه ضروری باشد ، نظارت دارد.
اکنون استقامت و اشتیاق ، خوش بینی ، شعور سیاسی و کنترل خود را بررسی می کنیم که از نظر برخی از محققان ، جنبه هایی از هوش هیجانی را تشکیل میدهند.
- ثبات[۸۱]( استقامت) و اشتیاق در شبکه انرژی قرار دارند که به هدایت فرد در مواجهه با موانع کمک می کند.
- خوش بینی شیوه ای از پیش بینی محیط اطراف است که در سیستم دوم یعنی در کارخانه دانش قرار می گیرد.
- شعور سیاسی با بازیگر نقش ارتباط دارد. مثلا” اینکه آیا شخص می تواند در جلسه ای حمایت سایرین را بدست آورد و جای مشخص برای خود تعیین کند؟
- کنترل خود در شاخه مدیر هوشیار جای می گیرد . به عنوان مثال آیا شخص برای اینکه فرد بهتری باشد می تواند خود را تغییر دهد؟ که این مهارت در طول زندگی ضروری است.(گلمن/پارسا۱۳۸۳)
گلمن در سال ۱۹۹۵ در توضیح این الگو می گوید، این الگو ترکیبی از استعداد های اجتماعی و هیجانی است. الگوی گلمن پنج حوزه ی وسیع آگاهی از هیجان ها، مدیریت هیجان ها، انگیزه دادن به خود، شناسایی هیجان های خود، شناسایی هیجان های دیگران و مدیریت روابط را در بر می گیرد. به نظر وی برخی ویژگی های رفتاری مبنی بر انگیزش هستند(مثل تحریک کردن کسی)، برخی مبتنی بر هیجان ها هستند(مثل شناسایی هیجان های دیگران) و بعضی از این ویژگی ها، برقراری ارتباط مناسب با دیگران را کنترل می کند(گلمن، ۱۹۹۵؛ به نقل از مایر، ۱۹۹۹). براساس این الگو گلمن(۱۹۹۵) به پنج مولفه ی خود آگاهی، مدیریت خود، آگاهی اجتماعی، مدیریت روابط و خود انگیزی اشاره می کند. او معتقد است که خود آگاهی و مدیریت خود با هوش درون فردی گاردنر و آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط با هوش بین فردی گاردنر مطابقت دارد (به نقل از دهکردی، ۱۳۸۶)
دانیل گلمن مولفه های هوش هیجانی را به شرح زیر بیان می کند:
” ۱-خود آگاهی[۸۲]: شناختن هیجان هایی که آن را احساس می کنیم و دلیلش را می دانیم. خود آگاهی، آگاه بودن از حالت روانی خود و تفکر ما درباره ی آن حالت است. و شامل آگاهی هیجانی و خود ارزیابی صحیح و خود باوری است.
۲-خود گردانی[۸۳]: تعادل هیجانی را خود گردانی می نامند. گاهی از خود گردانی به معنای کنترل احساسات، عواطف و تکانش ها یاد می کنند. خودگردانی یک قابلیت زیر بنایی است که در کنترل رفتارهای هیجانی نقش مهمی دارد و شامل خود کنترلی، وظیفه شناسی، قابل اعتماد بودن، انطباق پذیری و نو آوری است.
۳-انگیزش(خود انگیزی ): به معنای مولد، اثربخش و خلاق بودن در زمینه کاری است. انگیزش توانایی انرژی دادن به دیگران و هدایت رفتار آنان بر خلاف داشتن روحیه یی ضعیف را دارد. در انگیزش از هیجان ها به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهدافی استفاده می شود. و شامل تعهد، رشدگرایی ،ابتکار و خوش بینی است.
۴- همدلی[۸۴](آگاهی اجتماعی): توانایی همدردی کردن با احساسات دیگران و شناخت دیدگاه آن ها را همدلی می گویند. همدلی توانایی شناخت و نفوذ بر حالت هیجانی دیگران یا آگاهی نسبت به احساسات، نیازها و علایق دیگران است. همدلی به بیان دیگر وارد شدن به حریم احساس دیگران می باشد. و شامل شناخت و درک دیگران، بالندگی دیگران، خدمت مداری و هدایت تنوع است.
۵-مهارت های ارتباطی[۸۵] یا اجتماعی: توانایی شناخت و همدلی با دیگران، برقرای ارتباط موثر، گوش دادن عمیق و پرسیدن سئوالات مهم، تشریک مساعی، مربیگری و مذاکره کردن از اجزای این مهارت محسوب می شود. به عبارت دیگر آگاهی و شناخت نسبت به هیجان ها و احساسات دیگران، مهارت گوش دادن به احساسات دیگران در زمانی که دیگران دچار هیجان و احساسات هستند و نیاز به گوش دادن حرف های آنان را در دارند. و شامل نفوذ گذاری، ارتباطات، مدیریت تضاد، رهبری، تسریع تغییر، پیوند سازی، تشریک سازی، مشارکت و ظرفیت های گروهی است.”
کارکرد های هوش هیجانی:
هر کودکی که به دنیا می آید دارای استعداد های خاصی برای حساسیت هیجانی ، حافظه هیجانی چردازش اطلاعات هیجانی و توان یادگیری هیجانی می باشد . این استعداد فطری به وسیله تجارب زندگی بخصوص از طریق مبادلاتی که حاوی پیامهای هیجانی هستند ، توسعه یافته و یا آسیب می بینند.
پیامهای هیجانی که کودک از والدین ، معلمان و همسالان خود دریافت میکند، ظرفیت های هیجانی او را تشکیل می دهند . واکنشهای هیجانی بین کودک و والدین نه تنها در پیشرفت توانایی های شناختی او تاثیر می گذارند، بلکه در تکامل بخشهایی از مغز که مربوط به هوشیاری هیجانی و تنظیم هیجانات می شود، نیز موثر است.
نتایج حاکی از آن است که افرادی که روابط هیجانی مثبتی را در کودکی تجربه می کنند ، در بزرگسالی رفتارهای هیجانی و مهارتهای اجتماعی سازگارتری را نشان می دهند. ( به نقل از جهانیان ۱۳۸۱)
در حقیقت قابلیت ها ی هیجانی که از نظر گلمن بر پایه هوش هیجانی هستند ، در بر گیرنده نوعی تجلی کفایت خود در مبادلات اجتماعی می باشندکه در مبادلات اجتماعی هیجانها را بر می انگیزند . کفایت خود در این جا بدین معنی است که فرد عقیده دارد وی دارای ظرفیت و مهارتهایی برای رسیدن به نتیجه مطلوب می باشد. آنچه نتیجه مطلوب است ،منعکس کننده ارزشهای فرهنگی واعتقادات است ، که این اعتقادات بوسیله “خود” تبدیل به معانی شخصی شده است. که ممکن است به اثر انگشت بی مانند هر فرد تشبیه نمود که برای تعاملات اجتماعی برانگیزنده هیجانها بکار می رود و در هر فرد متفاوت است.
مهارتهای قابلیت هیجانی مولفه هایی هستند که در زندگی اجتماعی آموخته می شوند و در رفتار افراد برای زندگی موفقتر بروز می کنند . این مهارتها شامل این مواردند:
- آگاهی از حالات هیجانی خود که شامل این امکان نیز می گردد که فرد چندین نوع هیجان را تجربه می کند وقتی در سطوح رشد یافته تر ، آگاهی از اینکه ممکن است فرد از احساسات خود به علت پویایی نا خود آگاه یا عدم توجه انتخابی با خبر نباشد.
- مهارت در درک وتشخیص هیجانهای دیگران بر اساس شواهد بیانی و موقعیتی که معنی هیجانی آنها تا حدودی از نظر فرهنگی مورد توافق باشد.
- مهارت در کاربرد لغات و اصطلاحاتی که برای هیجانها در خرده فرهنگ موجود می باشد. و در سطوح پیشرفته تر ، مهارت در فراگرفتن متون فرهنگی که هیجان را با نقشهای اجتماعی پیوند می دهند.
- ظرفیت برای همدلی و همدردی با تجارب هیجانی دیگران.
- مهارت در درک این موضوع که حالت درونی هیجانی در فرد و دیگران ، لازم نیست با بیان و اظهار بیرونی آن مطابقت داشته باشد. و در سطح رشد یافته تر ، فهمیدن این موضوع که رفتار حاکی از بیان هیجانی فرد، ممکن است در دیگران اثر بگذرد و اینکه این موضوع را در روش های بیان خود به حساب آورد.
- مهارت در مقابله سازگارانه با هیجانهای مختلف یا ناراحت کننده بوسیله کاربرد روش های خود تنظیمی (مانند سخت کوشی در مقابله استرس ) که شدت یا دوره چنین حالتهای هیجانی را بهبود می بخشد.
- آگاهی از این موضوع که ساخت یا ماهیت ارتباطات توسط میزان خالص بودن بیان هیجانی و میزان دو جانبه بودن یا متقابل بودن ارتباط , تعیین میشود . بدین معنی که روابط صمیمانه ، رشد یافته تا حدی بوسیله اشتراک متقابل دو جانبه در هیجانهای اصیل ، معنی می شود.
- ظرفیت خود کارآمدی هیجانی : بدین معنی که رویهم رفته فرد خود را به نحوی که میخواهد احساس کند ، احساس می نماید . با این بیان که فرد تجربه هیجانی خود را قبول دارد، خواه بی مانند باشد یا از نظر فرهنگی هماهنگ باشد.
(اکبر زاده ۱۳۸۳)
در نتیجه می توان گفت که بنا به نظر گلمن هوش هیجانی مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است . توانایی اداره مطلوب خلق و خو، وضع روانی و کنترل تکانشها عاملی است که به هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند . مهارت اجتماعی و هم حسی نیز عواملی هستند که منجر به برقراری رابطه مثبت با مردم می شود. با نظر به این عولامل می توان گفت هوشبهر در بهترین حالت خود تنها ۲۰% از موفقیتهای زندگی است. ۸۰% از موفقیتها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گرو مهارتهایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهند. کارآمدی فرد در مسائل فردی و اجتماعی بطور قابل ملاحظه ای توسط تجربه های هیجانی و نحوه مواجهه و انطباق با رویداد ها تعیین میشود . بطور کلی توانشهای هیجانی، رفتار و پیامد های زندگی را پیش بینی میکنند ، لذا برای موفقیت در زندگی اهمیت دارند. هوش غیر شناختی ابعاد شخصی ، هیجانی و اجتماعی هوش را که اغلب بیشتر از جنبه های شناختی آن در عملکرد های روزانه موثرند ، مخاطب قرار می دهند . در حقیقت هوش غیر شناختی پیش بینی موفقیتهای فرد را میسر می کند و سنجش و اندازه گیری آن به منزله اندازه گیری توانایی های شخص برای سازگاری با شرایط زندگی وادامه حیات در جهان است.(گلمن / پارسا ۱۳۸۰)
هوش هیجانی و مولفه های آن از دیدگاه “بار-اون”
یکی دیگر از نظریه پردازان مدل ترکیبی هوش هیجانی “بار –اون ” است . هوش هیجانی به وسیله بار – اون این گونه تعریف شده است :” یک دسته از مهارت ها ، استعداد ها و توانایی های غیر شناختی که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با فشار ها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد.” بنابر این هوش هیجانی یکی از عوامل مهم در تعیین موفقیت فرد است ( در زندگی و شغل و مستقیما” بهداشت روانی فرد در مقابله با اقتضاهای محیطی) از قبیل :آمادگی زیستی – پزشکی ، استعداد های هوش شناختی و واقعیت ها و محدودیت های محیطی در تعامل است.( بار -اون ۲۰۰۰)
بار –اون ۱۵ مولفه هوش هیجانی را در ۱۵ خرده مقیاس پرسش نامه هوش بهر هیجانی بار – اون معرفی کرده است . هوش هیجانی و مهارت های هیجانی طی زمان رشد می کنند ، طی زندگی تغییر می کنند و می توان با آموزش و برنامه های اصلاحی مانند تکنیک های درمانی آن را بهبود بخشید . (مایر ۲۰۰۳/نوری ۱۳۸۳)
۱۵عاملی که توسط بار- اون به عنوان عاملهای هوش هیجانی درنظر گرفته شده اند عبارتند از:
خود آگاهی هیجانی – احترام به خود- ابراز وجود[۸۶]– خود شکوفایی[۸۷] – استقلال[۸۸] – همدلی – روابط بین فردی [۸۹]– مسئولیت اجتماعی [۹۰]– توانایی حل مسئله – آزمون واقعیت[۹۱] – انعطاف پذیری[۹۲] – تحمل استرس[۹۳]– کنترل تکانه [۹۴]– شادکامی[۹۵] و خوش بینی [۹۶]می باشد.( بار- اون ۱۹۹۷)
بار – آن مدلی از توانش های هیجانی را ارائه داده است که این مدل ۵ حیطه یا گستره از مهارت ها(توانایی ها) را در بر می گیرد:
- مهارت های درون فردی : که خود آگاهی هیجانی (بازشناسی و فهم احساسات خود) جرات ( ابراز احساسات ، تفکر و دفاع از حقوق شخصی به شیوه ای سازنده ) خود تنظیمی ( آگاهی – فهم – پذیرش و احترام به خویشتن) شکوفایی ( تحقق بخشیدن به استعداد های بالقوه خویشتن ) و استقلال ( خود فرمانی – خود کنترلی در تفکر و عمل شخص و رهایی از وابستگی هیجانی) را در بر می گیرد.
- مهارت های بین فردی: که شامل روابط بین فردی ( آگاهی و درک احساسات دیگران ) که با ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش دو جانبه به صورت نزدیکی هیجانی ووابستگی مشخص می شود , تعهد اجتماعی (عضو موثر و سازنده گروه اجتماعی خود بودن و نشان دادن خود به عنوان یک شریک خوب ) و همدلی است.
- سازگاری : شامل مساله گشایی ( تشخیص و تعریف مسائل – هم چنین ایجاد راه کارهای موثر ) آزمون واقعیت ( ارزیابی مطابقت میان آنچه به طور ذهنی و آنچه به طور عینی تجربه می شود) و انعطاف پذیری ( تنظیم هیجان – تفکر و رفتار به هنگام موقعیت و شرایط ) می باشد.
- کنترل استرس: که توانایی تحمل استرس ( مقاومت در برابر وقایع نامطلوب وموقعیت های استرس زا ) ، کنترل تکانه ( ایستادگی در برابر تکانه یا انکار تکانه ) را شامل می شود.
- خلق عمومی : که شامل شادی (احساس رضایت از زندگی ، شاد کردن خود و دیگران ) و خوش بینی ( نگاه به جنبه های روشن زندگی و حفظ نگرش مثبت حتی در مواجهه با ناملایمات ) را شامل می شود.( بار –اون ۱۹۹۷)
خرده مقیاس های هوش هیجانی بار – اون
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/12/21 ساعت 10:06:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |