دانلود پایان نامه ارشد : نقش عوامل ژئومورفولوژیک بر توسعه فیزیکی شهر اراک
پنجشنبه 99/10/25
«قدرت عمل انسان در محیط طبیعی به اقتضای تعداد فزاینده ی جمعیت و تکامل سریع ابزار و وسایل، روز به روز ابعاد وسیعتری به خود میگیرد»(رهنمایی، 1387: 9). «در این شرایط توسعهی فیزیكی شهرها معمولا بدون توجه به فاکتورهای طبیعی اتفاق میافتد. از جمله تبعات این نوع توسعه های فیزیكی در شهرها: تخریب باغها و زمینهای زراعی به نفع ساخت و سازها، دستاندازی به حریم رودخانهها و ارزشهای زیست محیطی، توسعه در شیبهای تند، همجواریهای نامناسب در كاربریها می باشد. برای به حداقل رساندن اثرات نامطلوب زیست محیطی حاصل از چنین فرایندی، لازم است علاوه بر سایر فاكتورهای اقتصادی – اجتماعی و سیاسی به فاكتورهای طبیعی و خصوصیات زمین به عنوان پایه اصلی توسعه فیزیكی توجه كافی مبذول گردد»(کرم و محمدی، 60:1388).
«گسترش بی رویة شهرها یک مشکل جهانی است و پیشبینی میگردد تا سال 2025 افزون بر 65 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی کنند در عین حال افزایش سریع پراکندگی شهری، اثرات زیان باری در محیط بر جای میگذارد»(Kaya, 2006:19 ).
«تا زمانی که الگوی رشد شهرها ارگانیک بوده و عوامل درونزا و محلی تعیینکنندهی رشد شهری بوده اند، زمین شهری نیز کفایت کاربریهای سنتی شهری را میداده و حسب شرایط اقتصادی، اجتماعی و امنیتی شهر، فضای شهر را به طور ارگانیک سامان میداده است»(ماجدی، 1378: 6)، اما امروزه زمین شهری برای جمعیت سرازیر شده به آن کافی نمیباشد و مطالعات اساسی را در زمینه زمین و ژئومورفولوژی شهری و یافتن مکان بهینه برای استقرار و توسعهی فیزیکی شهرها را میطلبد.
«توسعهی شهر بر روی سطح زمینی صورت میگیرد که از مواد و اشکال ویژهای به وجود آمده است. این مواد و اشکال ممکن است ذاتأ برای فعالیتهای خاصی مناسب باشند و شهرها را در مراحل مختلف توسعه با مخاطرات روبهرو سازند. از سوی دیگر بیشتر عوارض زمین با محیط فعلی خود سازگار نیستند. اغلب آنها تحت یک مجموعهی آب و هوایی با شرایط متفاوت از قبیل یخچالها یا ورقههای یخی قدیمی به وجود آمدهاند. این عوارض ممکن است تا زمانی پایدار بمانند که با گیاهان پوشیده شوند یا تحت شرایط غالب بارش یا زهکشی قرار گیرند.
با وجود این اگر این پایداری برهم بخورد شاید در حالت تعادل با شرایط جدید سازگار شوند. توسعهی شهر تغییرات تاسف باری را در این شرایط به وجود میآورد»(روستایی و جباری، 1391: 21).
«بررسی ویژگی های جمعیتی در شهر اراک ضرورت این شهر را به توسعه فیزیکی به صراحت آشکار مینماید. شهر اراک تا قبل از شروع تحولات صنعتی با رشد پایین جمعیت مواجه بوده است. طی دوره شکلگیری شهر تا سال 1335 تنها 89 هزار نفر در این شهر ساکن بوده اند. همانطور که در جدول و نمودار زیر مشاهده میشود جمعیت شهر اراک از 71925 نفر در سال 1345 به 484212 نفر در سال 1390 رسیده است. شروع تحولات جمعیتی از اواسط دههی 40 شمسی همزمان با صنعتی شدن و پذیرش نقشهای جدید، اتفاق میافتد و به تبع آن، روند رشد جمعیتی و مهاجرتی به این شهر تا اواسط دههی70 شمسی ادامه مییابد. بعد از این دهه رشد جمعیتی شهر غالباَ بر پایهی رشد طبیعی جمعیت بوده است.
جدول 1‑1: مقایسهی رشد جمعیت و مساحت طی دورههای 1345- 1390
سال | 1345 | 1355 | 1365 | 1380 | 1390 | |||
جمعیت (هزار نفر) | 71925 | 116832 | 265349 | 421692 | 484212 | |||
مساحت (هکتار) | 454 | 1829.1 | 2256.6 | 3782.8 | 4981.1 | |||
سرانه ناخالص | 63.1 | 156.5 | 85.04 | 89.7 | 102.8 | |||
نرخ رشد جمعیت | 3/4 | 8/5 | 4/4 | 1/39 | ||||
شکل 0‑1: مقایسهی تطبیقی رشد جمعیت و رشد کالبدی شهر اراک
با استفاده از مدل رشد نمایی مشخص شده است که جمعیت شهر اراک تا سال14700 به 526431 نفر خواهد رسید كه نسبت به جمعیت سال 85 معادل 79 هزار نفر افزایش جمعیت خواهد داشت.
جدول 01‑2: مقایسهی تطبیقی رشد طبیعی و رشد پراكندهی شهر طی دوره های 1345-1390 | ||
سال | رشد طبیعی شهر(درصد) | رشد پراكنده( درصد) |
55-1345 | 34.8 | 65.2 |
65-1355 | 100 | 0 |
80-1365 | 89.7 | 10.3 |
90-1380 | 49.03 | 50.97 |
كل دوره (90-1345) | 79.5 | 20. |
بنابراین شهرنشینی شتابان در دوره های اوج ، گسترش کالبدی و جهت و شدت رشد شهر را تحت تاثیر چشمگیری قرار داده است»(تلخابی، 1391).
1-2 بیان مساله
افزایش جمعیت انسانی در شهرها ضرورت روز افزونی برای اشغال زمینهای اطراف هر شهر بوجود آورده است که این نیاز با بستر طبیعی ، محیط زیست و شاخص های ژئومورفولوژیک هر منطقه دارای ارتباطی تنگاتنگ میباشد. به گونهای که امروزه در بیشتر شهرهای ایران هماهنگی بین رشد فیزیکی شهر و محیط طبیعی دیده نمی شود. اگر روند گسترش شهر بدون تناسب با ظرفیت ها و امکانات طبیعی شکل گیرد، پیامدهای ناخوشایندی را در فضای کالبدی- زیستی درون شهری بوجود می آورد. ازجملهی این پیامدها: بروز مخاطرات طبیعی، برهم زدن تعادل محیط زیست و اختلال در امر خدمات رسانی می باشد. پس ضرورت است تا انسان بتواند، با بستر زمین یک رابطهی منطقی برقرار کند.
منطقهی مورد مطالعه یعنی شهر اراک ازجمله شهرهایی است که با احداث صنایع در دههی 50 و استان شدن آن در سال 1356، رشدی شتابان داشته است و با مسائل متعدد محیطی مانند تاثیرات همسایگی با کویر، تاثیر آلودگی آب بر اراضی کشاورزی و ساختار نامناسب توپوگرافی مواجه شده است و این سبب عدم پیوستگی مکانی در شهر اراک گردیده که به دنبال خود مسائل مدیریتی را ایجاد نموده است. بررسی و مطالعهی متغیرهای ژئومرفولوژیک تأثیرگذار در توسعهی فیزیكی شهر اراک مانند: ارتفاع، شیب، فاصله از کویر میقان، ارتفاع رواناب، ژئومورفولوژی، نقاط لرزه خیز، کاربری، فاصله از خطوط گسل و فاصله از شهر، میتواند کمک شایانی به ایجاد مدل مکانی مطلوب جهت توسعهی فیزیکی شهر نماید. اگر این امر در برنامهریزیها و طرحهای تهیه شده مورد توجه قرار نگیرد، عواقب نامطلوبی به دنبال دارد. بنابراین تا حد امکان باید سعی کرد جلوی گسترش شهر به سمت نواحی نامطلوب را گرفت و با تدابیر و برنامهریزیهای مورد نظر به چیدمان مکانی مناسبی برای توسعهی شهر پرداخت.
دانلود پایان نامه ارشد: طراحی مرکز ترک اعتیاد کرمانشاه با رویکرد انسانگرایانه
پنجشنبه 99/10/25
موضوع مواد مخدر و مبتلایان به این معضل اجتماعی موضوعی است که در همهکشورها کم و بیش مورد توجه بوده و برخوردهای مختلفی در کشورهای دنیا با مقوله مواد مخدر از فرایند تولید تا مصرف انجام میشود. در برخی از کشورها مرتبطین با مواد مخدر از تولید کنندگان تا معتادین محکوم به مرگ و اعدام میباشند و در برخی دیگر برخورد با تولید کننده و مصرف کننده متفاوت است.
در کشور ایران چندین سال است که مصرف کنندگان مواد مخدر یعنی معتادین از دایره ی متهمین ومجرمان خارج و بعنوان بیمار به آنها نگاه میشود. گذشته از اینکه آیا این نگاه در کاهش میزان تولید و مصرف موثر بوده، یا حتی تاثیرات معکوس داشته است، در حال حاضر و با توجه به فرض بیمار بودن معتادین لازم است بستهی درمانی این آسیب دیدگان، جامع و کامل دیده شود. متاسفانه اعتیاد موضوعی نیست که جنس یا قشر خاصی را دربرگرفته و با سایر گروهها کاری نداشته باشد، بلکه اغلب گروههایسنی،چه مرد و چه زن در معرض خطر این معضل مهم اجتماعی هستند. یکی از اشکالات عمده که شاید بتوان آنر ابعنوان خطای ذهنی بخشی از مدیران دانست ، اینست که اغلب مدیرانی که در جبههی دوم مقابله با اعتیاد هستند یعنی مدیرانی که میبایست بخش سختافزاری جامعه را برای حرکت به سلامتی آسیبدیدگان اعتیاد آماده کنند، تصورشان از معتادین از حیث جنسیت تنها جامعه مردان است، متاسفانه در مواد مخدر صنعتی امروزه جمعیت قابل ملاحظهای از زنان نیز دچار آلودگی شده و با توجه به اینکه عنصر تربیت در خانواده میبایست توسط زن به ثمر بنشیند، عملا اعتیاد به مواد مخدر امروز بعنوان یک خطر تشکیل و دوام خانوادهها را تهدید مینماید. در جامعه مردان، فرد معتاد چنانچه مورد درمان
قطعی قرار نگیرد در بدترین حالت برای فراهم نمودن هزینهی مصرف خود دست به اقداماتی مانند سرقت میزنند که به جهت خطر بالا و ریسک جدی آن یا به سرعت دستگیر میشوند و یا با انصراف سرقت، خود را به مراکز ترک معرفی مینمایند، لیکن در جامعه زنان این موضوع به شکل دیگری پیش میرود. ترویج فحشا و بیماریهای مرتبط با آن تا سطح HIV احتمالی است که در صورت درمان نشدن زنان معتاد پیش خواهد آمد.
اولین ولازمترین اقدام برای جلوگیری از این اتفاقات ایجاد و تشکیل کمپهای ترک اعتیاد بصورت تخصصی و زیر نظر دستگاههای دولتی می باشد.
کشور ما به دلیل شرایط خاص جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، شرایط مستعدی را برای روی آوردن جوانان به اعتیاد داراست. پرسش اصلی این است که چرا در کشور ما در مورد مسئله اعتیاد که از مهمترین معضلات اجتماعی امروز و دیروز ما میباشد، چه در زمینه پیشگیری و چه در زمینه درمان ( به خصوص در زمینه اختصاص دادن فضاهایی در شأن انسان در جهت بهبودی و بازپروری معتادان) فکری اساسی نمیشود؟ و چرا در کشور ما معماری، پاسخی در خور این نیاز اساسی جامعه ندارد؟ از تحلیل وضع موجود چنین به نظر میرسد که معماری، خود را از این گروه از افراد جامعه که زمانی کاملا طرد شده بودند و اکنون اندک بهایی به آنها داده می شود، گروهی که مانند سایر افراد جامعه انسانند،اما فقط راه را گم کردهاند و از مسیر حقیقت دور شده اند، کنار کشیده است. شاید زمان آن رسیده باشد که معماری برای او که درد دارد، مرهم باشد و او را در مسیر درمان یاری کند و چراغی باشد هر چند کم فروغ در تاریکی ترس و اضطراب او. در کشور ما یکی از جنبه های مبارزه با مواد مخدر و اعتیاد افزایش مراکز ترک اعتیاد می باشد که کمبود آن حتی در شهرهای اصلی کشور نیز احساس میشود چه برسد به مناطق دور افتاده. پژوهشگر به عنوان یک معمار، بیتوجهی به این مسئله پیچیده چند بعدی را بیتوجهی به اجتماع و انسان دانسته که نتایج سوء آن دامان افراد زیادی را گرفتار نموده و مینماید. از این رو با بررسی و شناخت زمینه ها و علل گرایش به اعتیاد، شخصیت معتاد، راههای پیشگیری و به خصوص روشها و مراحل درمان و نتیجهگیری از تمام مطالعات به یک سری ایده جهت طراحی مرکز ترک اعتیاد ( اجتماع درمان مدار ) رسیده است.
2-1- بیان مسأله
امروزه اعتیاد یکی از اساسی ترین مسائل اجتماعی ما و مهمترین عاملی است که میتواند نیروی کارآمد و جوان را به تخریب کشانده و راههای انحرافی دیگر را هموار سازد. خطر این تباهی و گسترش کجرویها و آسیبهای اجتماعی، لزوم برنامه پیشگیری اولیه از اعتیاد را نه در شعار و تکرار آن که در عمل مطرح میسازد. در حوزه درمان هم به پزشکان فرض شده است که به معتادان بیاندیشند تا به پدیده اعتیاد.
متأسفانه عدم آگاهی و برنامهریزی مقارن قانون گذاریهای نامتناسب و بدون مطالعه همه جانبه سبب شده است که این موضوع و پدیده در حال گسترش باشد. به منظور دستیابی به یک استراتژی منسجم جهت ریشه کن نمودن مواد مخدر و عوارض سوء ناشی از آن که ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بسیاری از کشورها را مورد تهدید جدی قرار داده، لزوم پیش گیری و کاهش گرایش به مواد مخدر را امری اجتناب ناپذیر ساخته است. مکرراً مشاهده می شود که بعضی از معتادان علت گرایش مجدد خود را به اعتیاد، نداشتن مهارت شغلی و به تبع آن عدم وجود شغلی که از طریق آن امرار معاش نمایند عنوان میکنند. عدم برنامهریزیها در سطح کلان و توجه به برنامه پیشگیری درمان سبب شده همان تعدادی که در مرکز ترک اعتیاد، دوران ترک را با موفقیت پشت سر گذاشتهاند دوباره به مصرف مواد روی بیاورند زیرا توجه به معتاد در بازگشت به جامعه از مهمترین شاخصههای مددکاری و درمانی است و چنانچه برنامههای مصونسازی فردی و گروهی را در دستور تیمهای درمان قرار ندهیم تداوم این مشکل غیرقابل جبران و بازگشت است. از این رو تأسیس یک مرکز ترک اعتیاد و کاردرمانی و حرفه آموزی باعث ایجاد زمینه کار برای فرد معتاد میگردد که این امر پس از خروج از مرکز سرمایه بزرگی برای آنان به حساب میآید و با کمی پشتیبانی به وسیله سازمانهای ذیربط و خانواده، فرد میتواند جذب بازار کار شود و از گرایش به مشاغل کاذب که یکی از علل گرایش به مصرف و فروش مواد مخدر است جلوگیری کند. در طی سالهای اخیر برای پیش گیری اولیه و ثانویه از این آسیب اجتماعی مراکز مداخله در بحرانهای اجتماعی زیر نظر سازمان بهزیستی در شهرهای بزرگ ایجاد شده که به ساماندهی معتادین میپردازند اما با وجود این شاهد افزایش این پدیده در جامعه هستیم و به نظر میرسد فعالیت بهزیستی و سایر ارگانهای ذیربط چندان موفقیت آمیز نبوده است و حتی برخی از معتادان با وجود ساماندهی مراکز مداخله در بحران و … به مصرف مواد از نوع سنتی به صنعتی متمایل شدهاند. اگر زندگی معتادین را بررسی کنیم میبینیم یا پدر و مادر نداشتند یا والدین معتاد داشتند یا فقر اقتصادی و … در این امر دخیل بوده است. شخصی که امروز به لحاظ اوضاع بد اقتصادی، اعتیاد والدین و … معتاد میشود وقتی با سرزنش و تحقیر و تهدید خانواده و اطرافیان روبه رو شد و جامعه هم به جای حل و پرداختن به مشکل، او را انگشتنما کرد مسلماً تبدیل به معتاد، دزد و حرفهای سابقه دار و … میشود. در واقع میتوان گفت همه این آسیبها به نوعی با هم در ارتباط هستند. بنابراین مسئولین امر میبایست پدیده اعتیاد را یک آسیب جدی قلمداد کرده و در جهت کاهش آن اقدامات اساسی انجام دهند البته برای پیشگیری بهتر و بیشتر همه جامعه باید فعالیت کنند، مطبوعات، صدا و سیما، خانوادهها، متولیان امر فرهنگی، مدرسه و … میتوانند در پیشگیری از این آسیب اجتماعی مؤثر باشند.
3-1- اهداف تحقیق
هدف اصلی این رساله بررسی این است که بتوانیم با طراحی مرکز ترک اعتیاد شخصیت شهروندان بیمار را متوازن کنیم و آیا اینکه معماری مراکز ترک اعتیاد تأثیری در گرایش به بهبودی معتادین دارد. همچنین این پروژه هم از حیث مادی و هم معنوی قابل اهمیت است چرا که خلق یک فضای ترک اعتیاد متناسب با روان شناختی صحیح انسانی به مراتب هزینهاش کمتر از مخارج احتمالی و صدماتی است که خاطیان میتوانند به جامعه وارد کنند، همچنین ایجاد مرکزی برای دور ریختن آلایندهها و آموختن دانش و هنری برای آغازی نو کمک معنوی بزرگی به جامعه خواهد بود.
دانلود پایان نامه : بررسی میزان پیش بینی کنندگی ابعاد حمایت اجتماعی بر احساس ذهنی بهزیستی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال 1392
پنجشنبه 99/10/25
: سلامت بعنوان یکی از متاپارادایمهای اصلی نظریههای بهداشتی در کنار مفاهیم انسان، محیط و پرستار قرار دارد؛ و دارای ابعاد عینی و ذهنی است که متاسفانه به بعد ذهنی آن کمتر توجه شدهاست. احساس ذهنی بهزیستی، مفهومی کلی و ناشی از نحوهی ادراک شناختی و عاطفی شخص از کل زندگی است یکی از عواملی که رایطه تنگاتنگی با احساس ذهنی بهزیستی دارد حمایت اجتماعی میباشد. وجوه مختلف آن، پیش بینی کنندههای خوبی برای احساس ذهنی بهزیستی هستند. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان پیش بینی کنندگی اثر ابعاد حمایت اجتماعی بر احساس ذهنی بهزیستی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی میباشد که روی 314 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام شد. نمونه گیری به روش طبقهبندی تصادفی شده با حجم برابر انجام شد که از هر دانشکده( پرستاری و مامایی، پزشکی، پیراپزشکی، بهداشت، دندانپزشکی) 62 دانشجو انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامهای است مشتمل بر سه بخش: بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیک، بخش دوم پرسشنامهی احساس ذهنی بهزیستی شامل: پرسشنامهی استاندارد رضایت از زندگی (SWLS)و مقیاس عاطفه مثبت و منفی(PANAS) و بخش سوم را پرسشنامهی حمایت اجتماعی نوربک تشکیل میدهد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه21 و تحت آزمون های آماری توصیفی(توزیع فراوانی و میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تی مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که احساس ذهنی بهزیستی با جنسیت ، سن، وضعیت تاهل و محل سکونت و سال تحصیلی ارتباط آماری معنی داری دارد. ضریب همبستگی پیرسون ارتباط آماری معنی دار را بین حمایت کارکردی کل با تمام ابعاد احساس ذهنی بهزیستی و همچنین بین فقدان کل و عاطفه منفی در دانشجویان را نشان داد(05/0>p). مدل رگرسیون خطی نشان داد که بعد حمایت کارکردی کل(001/0=p) و حمایت ساختاری کل(039/0=p) و تاهل(021/0=p) از پیشبینی کنندههای رضایت از زندگی می باشند و همچنین حمایت کارکردی کل(01/0=p) پیش بینی کنندهی عاطفه مثبت و جنسیت مونث(004/0=p)، سن پایینتر(018/0=p) و فقدان کل(012/0=p) به عنوان پیش بینی کنندههای عاطفه منفی میباشد.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه تمام ابعاد حمایت اجتماعی به یک اندازه در پیش بینی کنندگی احساس ذهنی بهزیستی اهمیت ندارند ولی ابعادی مثل حمایت کارکردی تاثیر بسزایی در افزایش احساس ذهنی بهزیستی دارد لذا با توجه به اهمیت احساس ذهنی بهزیستی با لحاظ این بعد از حمایت اجتماعی می توان میزان سلامت را در دانشجویان ارتقا داد.
کلید واژه ها: حمایت اجتماعی، سلامت و تندرستی، دانشجویان
بیان مسئله
سلامت[1] حالتی پویا است که بر اساس آن افراد به طور مداوم خود را با تغییرات محیط داخلی و خارجی سازگار میکنند(1). علوم و رشتههای مختلفی به تبیین سلامت پرداختهاند که از میان آنها علم پرستاری نگاه ویژهای بر ابن مقوله دارد.
متاپارادایمهای پرستاری(Metaparadigm)عناصر پایه تئوریهای پرستاری را فراهم میکند، در نظریههای مختلف پرستاری مفهوم سلامت یکی از چهار متاپارادایم اصلی در کنار مفاهیم انسان، محیط و پرستار قرار میگیرد. بر اساس فلسفهی کلنگر که اساس بسیاری از نظریههای پرستاری است سلامت بصورت طیفی تعریف میشود که دو سر آن را مرگ و سلامت مطلق تشکیل میدهند و سلامت فرد یا جامعه در نقطه ای پویا از این طیف قرار میگیرد. از طرفی در نگاه کل نگرانهی پرستاری، سلامت متاثر از ابعاد روانی، اجتماعی، جسمی و معنوی میباشد، لذا برای دستیابی به سلامت نیاز است بطور جامع همهی ابعاد سلامتی مورد توجه قرار بگیرند(1). از طرفی سلامت دارای ابعاد عینی و ذهنی میباشد که به بعد ذهنی آن کمتر توجه شده است. فریش[2] معتقد است که مطالعهی احساس ذهنی بهزیستی افراد و جوامع و ارتقای آن بزرگترین چالش علمی بشر بعد از افزایش و پیشرفت در زمینه تکنولوژی، پزشکی و ثروت است(2). بسیاری از پژوهشگران بر مفهوم احساس ذهنی بهزیستی تاکید کردهاند و فقدان بیماریهای روانی و وجود سطوح بالای بهزیستی را به عنوان سلامت تلقی مینمایند(3). در واقع ویژگی مهمی که فرد واجد سلامت بایستی از آن برخوردار باشد احساس ذهنی بهزیستی است(4). احساس ذهنی بهزیستی[3]، مفهومی کلی و ناشی از نحوهی ادراک شناختی و عاطفی شخص از کل زندگی است. بهزیستی ذهنی دارای دو جزء شناختی و عاطفی است. بعد شناختی بهزیستی، یعنی ارزیابی شناختی افراد از میزان رضایت از زندگی و بعد عاطفی یعنی برخورداری از حداکثر عاطفه مثبت و حداقل عاطفه منفی(5, 6) . عاطفه مثبت نشان میدهد که یک شخص تا چه میزان شور و اشتیاق به زندگی دارد و چه میزان احساس فاعلیت و هوشیاری میکند، عاطفه مثبت بالا بر انرژی زیاد، تمرکز کامل و اشتغال لذت بخش دلالت دارد در حالیکه عاطفه مثبت پایین بر غمگینی و رخوت دلالت میکند. عاطفه منفی یک بعد عام ناراحتی درونی و اشتغال ناخوشایند را نشان میدهد و حالات خلقی ناخوشایندی مانند خشم، نفرت، بیزاری، گناه، ترس و عصبانیت را شامل میشود. عاطفه منفی پایین با آرامش و راحتی همراه است(7).
افراد با احساس ذهنی بهزیستی بالا هیجانات مثبت بیشتری را تجربه میکنند و از رویدادها و حوادث پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند و آنها را خوشایند توصیف میکنند(8). این افراد احساس مهار و کنترل بالاتری دارند و میزان موفقیت و رضایت از زندگی بیشتری را تجربه میکنند(9). بعلاوه این افراد نظام ایمنی سالمتر و خلاقیت بالاتری دارند(10). در حالی که افراد با احساس ذهنی بهزیستی پایین، رویدادها و موقعیت های زندگی خود را نامطلوب ارزیابی میکنند(11).
شواهد تاریخی و نیز تجربه روزمره زندگی حاکی از این است که برجسته ترین و عمده ترین تمایلات بشری رسیدن به بهزیستی[4] و شادمانی است(12). الگوی قدیمی توسعه به شدت بر رفاه اقتصادی به عنوان یک هدف نخست توسعه تمرکز کرده است و سایر جنبههای زندگی و جامعه که شامل جنبه های ذهنی و احساس بهزیستی میباشد را مورد غفلت قرار میدهد و از اندازه گیری های عینی برای راهنمایی سیاستگذاریها استفاده میکردند ولی اخیراً احساس ذهنی بهزیستی یک چالش برای اندازه گیری پیشرفت و توسعه سیاست های عمومی کشورها شده است و توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است(13)؛ لذا بررسی دقیق احساس ذهنی بهزیستی و باز شناسی عوامل عمده موثر بر آن، ضرورتی غیر قابل انکار است.
عوامل متعددی همچون امیدواری، اضطراب اجتماعی و حمایت اجتماعی با احساس ذهنی بهزیستی ارتباط دارند که یکی از عواملی که رایطه تنگاتنگی با احساس ذهنی بهزیستی دارد حمایت اجتماعی میباشد. وجوه مختلف حمایت اجتماعی دریافت شده، پیش بینی کنندههای خوبی برای احساس ذهنی بهزیستی هستند(14). کب[5] و توئیتس[6] حمایت اجتماعی را به این صورت تعریف میکنند: درک از در دسترس بودن افرادی که احساس میکنیم به ما اهمیت میدهند، اطمینان از این که افرادی وجود دارند که بتوان در هنگام نیاز روی کمک آنها حساب کرد که باعث میشود احساس خوبی داشته باشیم(12, 15). به طور معمول حمایت اجتماعی سه بعد دارد: بعد وسیله ای، بعد اطلاعاتی و بعد احساسی. حمایت وسیلهای شامل منابع مادی مانند غذا و پول میباشد، حمایت اطلاعاتی شامل فراهم آوردن اطلاعات ویا پیشنهادات است و فرد را قادر میکند تا با مشکلات و سختی ها کنار بیاید، در نهایت حمایت احساسی در بر گیرندهی عشق ورزیدن، اهمیت دادن و درک طرف مقابل است. حمایت احساسی عبارت است از حمایتی که توسط دیگران نسبت به فرد ارائه میشود و در واقع به نوعی احساس مورد علاقه واقع شدن و احساس عزت نفس را در فرد تقویت میکند، مانند حمایتهای مستمری که انواع همیاریهای نامحسوس بین افراد را در بر میگیرد(16, 17).
حمایت اجتماعی، احساس ذهنی بهزیستی را از دو طریق متاثر میسازد. اولین روش تاثیر مستقیم یا تاثیر عمومی حمایت اجتماعی بر احساس ذهنی بهزیستی این است که بر رضایت از زندگی تاثیر میگذارد، روش دوم شامل تاثیر غیرمستقیم یا تاثیر میانجی است که از افراد در مقابل اثرات منفی در شرایط استرس زا، محافظت میکند(18, 19).
آنچه انجام این پژوهش را مهم و ضروری نشان میدهد این است که هر چند در مطالعات پیشین روابط این متغیرها بررسی شده است و خیلی از آنها به ارتباط مثبت این دو اشاره دارند(20, 21). گاهی نتایج معکوس هم مشاهده شد برای مثال بندورا بیان میکند، حمایت اجتماعی افراطی می تواند ظرفیتهای کنار آمدن افراد را کاهش دهد(22). همچنین اگرچه برخی از مردم، جایگاه اجتماعی، پول و دسترسی به منابع مادی را عامل اصلی احساس ذهنی بهزیستی میدانند، ولی بعضی از پژوهشها این نگرش را تایید نکرده اند. هادیانفر به نقل از آرگیل[7] و رایت[8] و لارسن[9] مینویسد همبستگی بین وضعیت مالی خوب و احساس ذهنی بهزیستی پایین گزارش شده اند(12).
از طرفی هرچند در بیشتر مطالعات روابط بین این دو متغیر گزارش شده است ولی قدرت پیش بینی کنندگی احساس ذهنی بهزیستی توسط ابعاد حمایت اجتماعی و اینکه هر بعد حمایت اجتماعی چه میزان پیش بینی کنندهی احساس ذهنی بهزیستی است، بیان نشده است.
نکته قابل توجه اینکه در ارزیابی اثرات حمایت اجتماعی بر سلامت دو جنبه مثبت و منفی مد نظر است. پیروی به نقل از لئو بیان میکند، بر اساس نتایج مطالعات در شرایطی که حمایت اجتماعی با بیمیلی ارایه شود یا به احساسات فرد گیرنده توجهی نشود، حمایتهای اجتماعی میتوانند اثرات زیان آوری داشته باشند، به عبارت دیگر باعث رنجیدگی خاطر فرد میگردند و در نهایت اثرات منفی بر سلامت وی خواهند داشت(23).
بعلاوه در این پژوهش برای سنجش حمایت اجتماعی از پرسش نامهی حمایت اجتماعی نوربک استفاده شده است. این پرسش نامه ابزاری است که حمایتهای اجتماعی کارکردی، ساختاری و فقدان کل را محاسبه میکند. علاوه بر موارد فوق این پرسش نامه داده های توصیفی راجع به ارتباطات حمایتی را که فرد اخیراً(یک سال اخیر) به دلایل مختلفی از دست داده در اختیار ما قرار می دهد که از طریق آنها به راحتی می توانیم به تغییر و تحولاتی که در نظام حمایتی فرد ایجاد شده است پی ببریم. مقیاسNSSQ[10] نسبت به سایر ابزارهای سنجش حمایت اجتماعی ارجح است برای اینکه دامنه وسیعی از سازهها، مفاهیم(از ساده تا پیچیده) و همچنین انواع کارکردی و ساختاری حمایت اجتماعی را در بر میگیرد و به خوبی آنها را میسنجد، یک ابزار عمومی برای سنجش حمایت اجتماعی میباشد، این پرسش نامه دادههای توصیفی راجع به ارتباطات حمایتی را که فرد اخیراً(یک سال اخیر) به دلایل مختلفی از دست داده در اختیار ما قرار میدهد که از طریق آنها به راحتی میتوانیم به تغییر و تحولاتی که در نظام حمایتی فرد ایجاد شده است پی ببریم(16). بدین معنی که با این ابزار ضمن تعیین میزان حمایت اجتماعی دریافت شده، فقدانها(حمایتهای حذف شده) هم بررسی میشوند؛ که در مطالعات موجود در خصوص بررسی رابطه احساس ذهنی بهزیستی و حمایت اجتماعی از حداقل توجه برخوردار بوده است. علاوه بر این ابزار مورد استفاده در این مطالعه جهت سنجش احساس ذهنی بهزیستی ابزاری دو قسمتی است که هم بعد شناختی و هم بعد عاطفی احساس ذهنی را میسنجد در صورتیکه در مطالعات مشابه جهت سنجش این دو متغیر با هم فقط از ابزار در حیطه شناختی استفاده شده و به بعد عاطفی آن توجهی نشده است.
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه حمایت اجتماعی یکی از مهمترین پدیدههای اجتماعی است که برخورداری، ادراک و تصور آن و همچنین نیاز به آن با توجه به سن، جنس، شخصیت و حتی فرهنگ میتواند متفاوت باشد، (که دانشجویان از این نظر از حداکثر تنوع برخوردارند). بعلاوه در هر مرحله از زندگی، نیز ممکن است جنبه هایی از حمایت اهمیت پیدا کنند و نسبت به جنبه های دیگر آن اثرات بیشتری داشته باشند(24)، که دورهی جوانی یکی از مراحل مهم زندگی است. امروزه دانشجویان به دلیل نقش مهمی که در اداره ی آیندهی کشور عهده دار خواهند بود، یکی از اقشار مهم جامعه به حساب میآیند. اهمیت این موضوع زمانی مشخص میشود که نظری بر آمارهای رسمی از تعداد دانشجویان کشور داشته باشیم. بر طبق گزارش مرکز آمار ایران، با عنایت به آمار سال 1390 تعداد دانشجویان کل کشور 4000000 نفر اعلام شده است(25). از آنجا که یکی از استراتژیهای مهم در ارتقاء سلامت عمل بر اساس حداکثر بروز میباشد، با توجه به اینکه دانشجویان جمعیت بزرگی از جمعیت جوان کشور ما را در بر میگیرند، سلامت آنها اهمیت دوچندانی دارد که احساس ذهنی بهزیستی به عنوان یکی از ابعاد مهم سلامت در دانشجویان میباشد. بعلاوه احساس ذهنی بهزیستی دانشجویان علوم پزشکی به لحاظ مرتبط بودن شغل آنها با جسم و روان انسانها از اهمیت ویژه تری برخوردار است.
بنابراین با توجه به اهمیت احساس ذهنی بهزیستی در دانشجویان به عنوان قشر جوان و آینده ساز جامعه و تاثیر مستقیم و غیرمستقیم حمایت اجتماعی بر آنها و رشد روزافزون تعداد دانشجویان، و خلاء تحقیقاتی نظامدار پیرامون احساس ذهنی بهزیستی در جامعهی ایرانی، خصوصاً در مورد دانشجویان اهمیت این پژوهش را بیشتر نشان میدهد و نتایج این مطالعه میتواند با بهبود برنامه ریزیهای خرد و کلان آموزشی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی و در اعتلای سلامت جامعه موثر باشد. از این رو انجام مطالعهای با عنوان” بررسی میزان پیش بینی کنندگی ابعاد حمایت اجتماعی بر احساس ذهنی بهزیستی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان” ضرورتی غیر قابل انکار است.
دانلود پایان نامه : پیش بینی تقاضا برای فرآورده های سوختی نفتی بر مبنای روش های فرا ابتکاری علف های هرز، توده ذرّات و شبکههای عصبی مصنوعی
پنجشنبه 99/10/25
طی دهه های اخیر از انرژی به عنوان یكی از عوامل مهم تولید یاد شده است، به طوری كه در كنار سایر عوامل تولید، نقش تعیین كننده ای در حیات اقتصادی كشورها داشته و با توسعه و پیشرفت اقتصادی، اهمیت آن به طور فزایندهای افزایش یافته است وابستگی روزافزون زندگی بشر به انرژی موجب شده است تا این بخش به طور بالقوه و بالفعل در كاركرد بخشهای مختلف اقتصادی كشورها نیز نقش چشم گیری ایفا كند. “بهبودی و همكاران، 1388”
رشد و توسعه اقتصادی، از اهداف اصلی سیاست گذاران اقتصادی محسوب می شود. پژوهشهای متعدد پژوهشگران در سطح جهان نشان داده است كه سرعت روند رشد و توسعه اقتصادی در كشورهای جهان تا حدود زیادی به سطح مصرف كارآی انرژی بستگی دارد. “مزرعتی، 1378”
بهبود سطح زندگی مردم و مكانیزه شدن تولید به منظور ارتقاء سطح بهره وری كار، افزایش سریع مصرف انرژی را موجب می شود، البته افزایش سریع مصرف انرژی در مراحل اولیۀ رشد اقتصادی اتفاق می افتد. در مراحل بعدی رشد، با پدیدار شدن اثرات سوء زیست محیطی و نیز ارتقای آگاهی ها و حساسیت های عمومی، مباحث رشد پایدار و مسایل زیست محیطی اهمیت بیشتری پیدا كرده و روند افزایش مصرف انرژی به دلیل استفاده بهینۀ آن كاهش می یابد. “بهبودی و همکاران ، 1388”
علی رغم روند رو به رشد و توسعۀ استفاده از انرژی های نو مانند انرژی هسته ای در سطح جهان، هنوز عمده ترین بخش ازتقاضای انرژی سوخت فسیلی تأمین می شود که از جمله مهم ترین آن نفت خام است. پیش بینی تقاضا انواع مختلف حامل های انرژی از مباحثی است که به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم مورد توجه محافل علمی و اقتصادی جهان واقع گردیده است. از اوایل دهۀ 1970 وقتی انرژی توجه سیاستمدران را در نتیجه ی اولین بحران نفتی به خود جلب کرد، تحقیق وبررسی روی تقاضای آن به منظور غلبه بر فهم محدود از ماهیت تقاضای انرژی، به شدت گسترش یافت ” پیندینگ ، 1979″. امروزه نفت به عنوان یك كالای اقتصادی سیاسی نقش مهمی در تحولات جهان ایفا میكند و تا زمانی كه منبع انرژی دیگری یافت نشود، هم چنان اثرات دامنه داری بر اقتصاد جهان خواهد داشت و تقریباً تمام مصنوعات بشر در مراحلی از تولید تا توزیع ازمصارف انرژی گرفته تا حمل و نقل، به آن وابسته اند. به گفته دانیل یرگین ، “هنگامی كه به قرن بیست و یكم نگاه می كنیم، یك بشكه نفت، به اندازه پیشرفت در علوم كامپیوتری مایۀ تسلط و برتری است و نفت مانند گذشته هم چنان مولّد ثروت های عظیم برای افراد، شركت ها و تمامی یك كشور است”. از همین رو سیاستگذاری نفتی كشورهای نفت خیز به واقع بخش عمدهای از سیاست گذاری این كشورها را تشكیل می دهد و در این كشورها هرگونه برنامه ریزی مستقیم یا غیرمستقیم متأثر ازسیاست های نفتی است. “اسلامی نژاد،1386”
در دهه هاى اخیر، از انرژى به عنوان یكى از عوامل مهم تولید یاد شده است، به طورى كه دركنار سایر عوامل تولید، نقش تعیین كننده اى
درحیات اقتصادى كشورها داشته و با توسعه و پیشرفت اقتصادى، اهمیت آن به طور فزاینده اى افزایش یافته است. وابستگى روزافزون زندگى بشر به انرژى موجب شده است تا این بخش به طور بالقوه و بالفعل، دركاركرد بخش هاى مختلف اقتصادى كشورها نیز نقش چشمگیرى ایفا كند ” بهبودى و همكاران، 1388 “.
تأمین امنیّت عرضۀ انرژی در دنیا ، ازمسائل راهبردى پیش روى همۀ دولت ها است. امروزه درایران ، تلاش ها در بخش مدیریت سمت عرضۀ انرژی متمركز است و كمتر به مدیریت سمت تقاضای انرژی توجه مى شود، درحالی كه مدیریت تقاضای انرژی و تلاش براى استفادۀ بهینه از انرژی در همۀ كشورهای پیشرفته دنیا، از مهم ترین عوامل پیشرفت صنعتی پایدار بوده است ” مبینى دهكردى وهمكاران، 1388″.
ایران از منابع غنی و گسترده انرژی، مخازن بزرگ نفتی و گازطبیعی، معادن عظیم زیرزمینی و پتانسیل بالقوه انرژی برخوردار است، پیش بینى مصرف انرژی مى تواند در تبیین سیاست هاى بخش انرژی، كمك مؤثرى كند. همچنین از آنجایى كه مدتی است موضوع محدود كردن مصرف انرژی به ویژه فرآورده هاى نفتی مانند بنزین، در رأس سیاست هاى اقتصادی دولت قرار گرفته است و مشكلات ناشی از افت فشار گازطبیعی، مانند قطع گاز در استان هاى مختلف یا كاهش تولید برق در كارخانجاتی كه سوخت اصلی آنها، گاز طبیعی است، گاهى در كشور ایجاد می شود و كمبود منابع انرژی دیگر نیز گاهى برای بخش هاى مختلف اقتصاد، مشكل ساز مى شود، پیش بینى و الگوسازى مصرف انرژی، میتواند رهنمود مناسبی برای سیاستگذاران بخش انرژی و اقتصاد كشور باشد ” آماده وهمكاران ، 1388 “
از طرفی تأثیر نفت و حامل های انرژی به ویژه بنزین ، گازوئیل و … در اقتصاد کشور برکسی پوشیده نیست، بنابراین تحقق توسعه پایدار ، در گرو آن است که تولید و بهره برداری از انرژی همراه با سایر نهادها نظیر تکنولوژی، منابع انسانی ، مواد اولیه ، منابع مالی و… بطور هماهنگ و هم ساز برنامه ریزی شود. مصرف فراورده هایی همچون نفت سفید[3] ، نفت کوره[4] ، بنزین موتور[5] و نفت گاز[6] با در نظر گرفتن اهمیّت آن در بخش های مختلف ، نقش اساسی در رشد و توسعۀ اقتصادی کشورها ایفا میکند . بررسی مصرف آتی تقاضای فرآورده های نفتی در جهت شناخت دقیق و صحیح از ساختار رفتاری مصرف ، به منظور برنامه ریزی دقیق در راستای تحقق اهداف مورد نظر، امری ضروری است. آگاهی از میزان تقاضای نفت سفید ، نفت کوره و بنزین موتور و نفت گاز به منظور اتخاذ تصمیمات صحیح برای برنامه ریزی و سیاست گذاری های مناسب از اهمیّت ویژه ای برخوردار است این مقوله در بخش های مختلف (حمل و نقل ، صادرات و….) سهم قابل توجه ای از مصرف این سه نوع محصول را دارد که از اهمیّت به سزایی برخوردار است . از طرفی در تجزیه و تحلیل تقاضای حاملهای انرژی مدل های مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد ، که برخی فقط برای جهت مطالعه حامل های انرژی طراحی شده و برخی ارتباط آنها را با یکدیگر بررسی می کند.
روش هاى آمارى و اقتصاد سنجى، درمورد پیش بینى سرى هاى زمانى عملكرد خوبى داشته است، اما محدودیت هایى نیزدارد، ازجمله اینكه ممكن است در این گونه روش ها، فرم تبعى متغیّرهاى مستقل و وابسته در صورت عدم شناخت كافى به درستى تصریح نشود. علاوه براین، داده هاى پرت ممكن است به تخمین اُریب پارامترهاى الگو بیانجامد. درضمن، بیشتر الگوهاى سرى زمانى، خطّى است و بنابراین در تشریح رفتارهاى غیرخطّى ناتواناست ” ابریشمى و همكاران، 1389 “. درپژوهش هاى اخیر، از الگوهاى هوش مصنوعى به طور متداول به عنوان ابزار تقریبى غیرخطّى استفاده شده است، به طورى كه مى توان با استفاده از آن بر مشكلات فوق چیره شد.”جوادپور وكناپ، 2003 “.
هدف پژوهش حاضر، كاربرد الگوهاى هوش مصنوعى، یعنى الگوهاى شبكه هوش مصنوعی، الگوریتم توده ذرّات و الگوریتم علف های هرز، در پیش بینى مصرف انرژى بخش حمل ونقل كشور است تا در پایان بتوان میزان كارایى این روش ها را در پیش بینى مصرف انرژى مقایسه كرد.
1.2. بیان مسأله
شاید اغراق نباشد اگر گفته شود که در تمام دوره های زندگی بشر، نفت ماده شناخته شده ای بوده است. اما در طول چندین دهۀ گذشته ، حیاتی بودن آن برای تداوم زندگی اقتصادی تردید ناپذیر شده است. حدود 75 درصد از کل منابع نفت موجود جهان در خاورمیانه قرار دارد و ایران یکی از 5 کشور بزرگ مالک ذخایر نفتی در جهان است. نفت از مهم ترین منابع کشور محسوب می شود و مسأله پیش بینی فرآورده های سوختی نفتی در تعیین سیاست بهره برداری از منابع نفتی از اهمیّت ویژه ای برخوردار است. از طرف دیگر پیش بینی و الگو های آن یکی از مباحث مهم و حیاتی مدیریت درزمینه برنامه ریزی و تصمیم گیری است که امروزه علاقه فراوانی در استفاده از سیستم های هوشمند به منظور بهبود کیفیّت تصمیم های مدیریتی و کاهش خطاهای پیش بینی به دلیل قابلیت بالای این سیستم ها بوجود آورده است. ایران از جمله کشورهایی است که اساس اقتصاد آن بر درآمد صادرات فراورده های سوختی نفتی بنا شده است. ارتباط حجم و ارزش صادرات نفت و گاز و رشد اقتصادی به منزلۀ افزایش ظرفیّت های اقتصادی یکی از موضوعات مهم و قابل توجّه برای مراکز تحقیقاتی و برنامه ریزی است. همچنین در دنیای پیچیدۀ امروز پیش بینی و مدیریت تقاضا نقش مهمی در برنامه ریزی حوزۀ انرژی کشورهای نفت خیز دارد ، این بدان دلیل است که نفت یکی از پارامتر و عوامل بسیار مهم در امنیت اقتصادی این کشورها محسوب می شود. براین اساس تخمین تقاضای نفت و فرآورده های سوختی نفتی و تحلیل آن در طول زمان می تواند نقش قابل توجّهی در نیل به اهداف ایفا کند. از طرفی تخمین و پیش بینی میزان تقاضای فرآورده های سوختی نفتی از مدل و تکنیک های مختلفی می تواند صورت بگیرد. اما با توجه به تکنیک های زیادی که ارائه شده است آیا می توان تکنیکی را برتر ، در دقّت برآوردها شناسایی کرد؟
در سال های اخیر شاهد حضور موفق روش های فرا ابتکاری الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرّات[7] و شبکه های عصبی مصنوعی[8] بودهایم. در این تحقیق سعی شده است تا با استفاده از روش های جدید و نیرومند به پیش بینی فرآورده های نفتی بپردازیم وکیفیّت این روش ها را با یکدیگر مقایسه نمائیم. همچنین با پیشرفت و توسعۀ روش های غیر خطّی همچون شبکه های عصبی ، شبکه های عصبی فازی[9]، الگوریتم ژنتیک[10]، الگوریتم کولونی مورچگان[11]، الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرّات ، الگوریتم بهینه سازی علف های هرز[12] و … می توان از این روش ها برای پیش بینی تقاضا استفاده نمود.
[1]. Pinding
[2]. Daniel Yergin
[3]Kerosene
[4]Mazut
[5]Gasoline
[6]Diesel fuel
[7]Particle Swarm Optimization
[8]Artificial Neural Networks
[9]Fuzzy Neural Network
[10]Genetic Algorithm
[11]Ant Colony Algorithm
[12]Invasive Weed Optimization
دانلود پایان نامه ارشد: یک مدل تلفیقی ریاضی و تصمیم گیری چند معیاره برای مکان یابی ساختمان های دانشگاه
پنجشنبه 99/10/25
مسئله استقرار تسهیلات یکی از مسائل مهم دربرنامه ریزی تسهیلات است که درزمینه های مختلفی از قبیل سازمانهای صنعتی، مدیریت بیمارستان وجانمایی خطوط تولید کاربرد دارد. تاکنون الگوریتم های زیادی برای حل این گونه مسائل پیشنهاد شده است بعضی از این الگوریتم ها فقط با داده های کیفی و برخی با دادههای کمی کارمیکنند. ناتوانی درتأثیر دادن همزمان مقادیر کمی وکیفی باعث کاهش کیفیت طرح استقرارمی شود. به نوعی كه برخی از شاخص های كیفی مهم در استقرار وارد طرح نمی شود. همچنین دربعضی مواقع ممکن است که نتوان این مقادیر کمی وکیفی را به طور قطعی تعیین کرد. استفاده از نظریه مجموعه های فازی دربرنامه ریزی تسهیلات باعث می شود که بتوان با ترکیب دادههای کمی وکیفی مؤثر برجانمائی، کیفیت طرح استقرار را بهبود داد [3].
در تحقیق پیش رو برای طرح جانمایی مناسب ساختمانهای دانشگاه از برنامه ریزی ریاضی و تصمیم گیری چند معیاره بهره میگیریم تا بتوانیم بهترین جواب را از مقایسه نتایج بدستآمده از این دو روش انتخاب کنیم. برنامه ریزی ریاضی به منظور در نظر گرفتن شاخص های
كمی و تصمیم گیری چند معیاره به منظور در نظر گرفتن شاخص های كیفی مورد استفاده قرار می گیرد.
21-2 بیان مسأله اساسی تحقیق
واژه جانمایی به مدلسازی، فرمولسازی و حل آن دسته از مسایلی اشاره دارد كه به دنبال یافتن بهترین مكان جهت استقرار مراكز و تسهیلات هستند. به عبارت دیگر جانمایی عبارتست از انتخاب جایی برای تسهیلات جدید. در واقع به منظور حل مسایل مكان یابی با توجه به شرایط متفاوت موجود در فضای مسئله، مدلهای بسیار متنوعی در کتب و پژوهش های گذشته به چشم میخورد که می توان بعد از شناسایی ویژگیها و عوامل موثر بر مسئله (اعم از اینکه جانمایی تک واحدی است یا چند واحدی و برای مکان صنعتی یا تجاری است و از این قبیل) با استفاده از یکی یا ترکیبی از مدل ها اقدام به حل مسئله مربوطه کرد. به عنوان مثال می توان از مدل های حداکثر پوشش، حداکثر تراکم، وزن دهی یا ارزش دهی به عوامل کیفی، مدل های تصادفی یا مبتنی بر احتمال و مدل های پویا نام برد. انجام مطالعات جانمایی درست و مناسب، علاوه بر تاثیر اقتصادی بر عملکرد تسهیلات، اثرات اجتماعی، زیست محیطی، فرهنگی و اقتصادی در منطقه محل احداث خود خواهد داشت. در ضمن ویژگیهای منطقه ای نیز به عنوان عوامل کلیدی موثر در تعیین محل در مسایل جانمایی محسوب می شوند.
همچنین در پژوهش های مختلف از مدل هایی از قبیل ترکیب تصمیم گیری چند معیاره وسیستم اطلاعات جغرافیایی[1] (GIS)، از مدل تحلیل پوششی داده ها (DEA) مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح و یا تلفیق تصمیم گیری چند معیاره و برنامه ریزی عدد صحیح مختلط،روش های تصمیم گیری چند معیاره فازی و در نهایت از ادغام روش های مدل های تصمیم گیری چندمعیاره [2] (MADM) با مدل های تصمیم گیری چند هدفه[3] (MODM) در جهت حل مسئله جانمایی استفاده شده است.
در این تحقیق در نظر داریم با توجه به عوامل مختلفی که در چیدمان ساختمانهای دانشگاه موثراست رویه ای كه توانایی در نظر گرفتن معیارهای كمی و كیفی را داشته باشد پیشنهاد نماییم و با وضعیت فعلی مقایسه، و بهترین را انتخاب کنیم.
31-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
طراحی چیدمان تسهیلات یک تأثیراساسی درعملکرد کل سیستم دارد وهمیشه به عنوان یک نكته کلیدی برای بهبود بهره وری سیستم های تولیددرنظر گرفته شده است. مسئله جانمایی تسهیلات[4] (FLP) به طور کلی درمورد معیارهای کمی مانند شکل، هزینه انتقال مواد، مجاورت و تقاضای فضا ومعیارهای کیفی از قبیل انعطاف پذیری، همسایگی وکیفیت تمرکز دارد.
انتخاب محل مناسب تسهیلات پراكنده یكی از وظایف مهم در زمینهی جانمایی است. جانمایی (مکانیابی) را انتخاب مکان برای یک یا چند مرکز جدید، با در نظر گرفتن سایر مراکز و محدودیتهای موجود میدانند بهگونهای که هدف ویژهای بهینه شود. این هدف میتواند هزینه حمل و نقل، ارائه خدمات عادلانه به مشتریان و غیره باشد. انجام مطالعات جانمایی نیازمند تخصصهایی از جمله: تحقیق در عملیات، روشهای تصمیمگیری، جغرافیا (زمین شناسی و آب و هوا)، اقتصاد مهندسی، علوم کامپیوتر، ریاضی، بازاریابی، طراحی شهر و … است. به طور كلی جانمایی، فعالیتی است كه استقرارهای فضایی و غیر فضایی یك سرزمین را جهت انتخاب مكان مناسب برای كاربری خاص مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار می دهد. انسان در جهت تحمل هزینه كمتر،حصول سود بیشتر و سهولت دسترسی به منابع، مكان فعالیت خود را انتخاب می نماید. لیكن باپیچیده تر شدن عوامل موثر بر جانمایی، به ناچار به استفاده از روشهای علمی ومدرن (خصوصا بعداز جنگ جهانی دوم) رو آورده است. دراین راستا تئوریها، نظریه ها ومدلها ی مختلفی ارائه شده است كه هركدام دارای مزایا ومعایبی بوده وبرای كاربردهای خاصی در نظر گرفته شده است. اغلب این نظریه ها در كمی نمودن عوامل موثر بر فرایند مكان یابی تاكید دارد.
در این زمینه چیدمان مناسب ساختمانها و دانشکده های دانشگاه از اهمیت زیادی برخوردار میباشد به طوری که تمام امکانات دانشگاه به راحتی در دسترس باشند و به کمترین میزان رفت و آمد نیاز باشد.
41-4 جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق
در این طرح مقایسه عملکردی بین تصمیم گیری چند معیاره با برنامه ریزی ریاضی صورت پذیرفته تا كاستی های هر روش مشخص شده و بهترین چیدمان با توجه به تجمیع مزایای این روش ها انتخاب شود.
51-5 اهداف مشخص تحقیق
انتخاب بهترین مکان برای ساختمانها و دانشکده های دانشگاه
61-6 سؤالات تحقیق
بهترین چیدمان ساختمانها توسط برنامه ریزی ریاضی کدام است؟
بهترین چیدمان ساختمانها توسط تکنیک های تصمیم گیری کدام می باشد؟
بهترین چیدمان ساختمانها از بین چیدمان موجود و چیدمان های انتخاب شده کدام است؟