موضوع: "بدون موضوع"

دانلود پایان نامه ارشد: بررسی عوامل اجتماعی – جمعیتی و اقتصادی موثر برسلامت سالمندان در شهرستان خرم آباد
جمعه 99/10/26
بهبود شرایط زندگی وافزایش طول عمروامید به زندگی پدیده سالمندی را دراکثر جوامع بدنبال داشته است وسازمان ملل متحد برنامه«سالمندی فعال»را برای سالمندان مطرح کرده است، سالمندی فعال یعنی به حداکثررساندن سطح سلامت، مشارکت و امنیت افراد سالمند به منظورتقویت کیفیت زندگی آنها، که هر کدام از اینها تمهیدات اجتماعی، بهداشتی، فرهنگی و اقتصادی خاص خود را میطلبد و باتوجه به اینکه جمعیت جهان به سوی سالمندی پیش می رود وبه همراه خود مسائل جدیدی را بوجودآورد.از این رو بررسی عوامل اجتماعی،جمعیتی و اقتصادی مؤثر بر سلامت جسمی و روانی سالمندان و مسائل مربوط به سالمندان دارای اهمیت ویژه ای است. بر پایه آخرین پژوهش های سازمان ملل میزان مرگ ومیر درکشورهای روبه رشدکاهش چشم گیری یافته وبا افزایش میزان متوسط عمرتعداد افرادسالخورده نیزفزونی یافته است درکشورهای پیشرفته نسبت افراد بالای65 سال به کل جمعیت به 16درصدرسیده است که این نسبت برای کشورهای درحال رشد حدوداً 5/3 درصدمیباشد.
طبق گزارش مرکز آمار ایران در سرشماری1385 تعداد سالمندان بالای 60 سال در ایران حدود 1/5 میلیون نفرکه این میزان در حدود 3/7 درصد جمعیت کشورو در استان لرستان 7/6 درصد و شهرستان خرم آباد2/6 درصدجمعیت می باشد. در سرشماری سال1390 سالمندان کشور2/8درصد کل جمعیت معادل 2/6 میلیون راسالمندان بالای 60 سال تشکیل می دهدو کشور هم اکنون وارد مرحله نخست سالمندی یعنی جمعیت بالای 60 سال بین 7 تا 14 درصد شده است، پیشبینی میشود که تا 30 سال آینده وارد مرحله فوق سالمندی، یعنی بیش از 21 درصد جمعیت سالمند شود. اگر این سیرادامه پیداکند، ازاین پس در ایران شاهد جمعیتی خواهیم بودکه ازآن بعنوان جمعیت سالمند یاد می شود)مرکزآمارایران 1385 ،1390).از جمله دلایلی که جمعیت شناسان را به بررسی مسئله سالمندی تشویق میکردپیش بینی کاهش باروری ومرگ و میر در کشورهای درحال توسعه ورسیدن به مرحله سالمندی از یک طرف و نیز نگرانی سیاستگزاران دولتی در آن کشور برای برنامه ریزی صحیح برای آمادگی با مسئله سالخوردگی جمعیت و نیز تأکید سازمان ملل متحد در سال 1982 در اجلاس وین بر مسئله سالمندی بود( کینسلا[1] به نقل از مارتین و پرستون[2] 1994).
درمجموع امروزه مسائل ومشکلات سالمندان که باافزایش تعدادونسبت آن مرتبط است آنقدر از دیدگاه ملل جهان اهمیت پیداکرده است که سال 1999،سال بین المللی سالمندان نامیده شده است(مرکز آمار ایران،1385).هرچند چالش اصلی بهداشت عمومی در قرن بیستم، افزایش امید به زندگی بود، در قرن بیست و یک ” زندگی با کیفیت بهتر ” مهمترین دغدغه ها در این حوزه است. بدیهی است چون هدف از زندگی سالمندان فقط داشتن عمر طولانی و زنده بودن نیست، بلکه نوع و کیفیت زندگی آنها نیز مهم می باشد. از این رو ارتقای کیفیت زندگی سالمندان در مرحله اول نیازمند داشتن اطلاعات جامع در مورد کیفیت زندگی آنها است. همچنین افزایش شمار افرادسالمند دچار ناتوانی و اختلال عملکرد و نبود نظام حمایتی درخانواده بعلت کوچکتر شدن خانواده ها، شاغل شدن زنان وپراکنده شدن اعضای خانواده موجب افزایش تقاضابرای مراقبتهای دراز مدت از سالمندان در دهه های آینده خواهد شد ( ساجدی و همکاران2004 : 36، 105،108).
گسترش شهرنشینی و زندگی مکانیزه که لازمه آن قبول شیوه های نوین برای زندگی است، اثر معکوسی بر سلامت بخصوص سلامت انسان گذاشته و در ارتباط با مقوله سلامت ابعاد دیگری را مشخص نموده است.دو بعداین ابعاد سلامت روان وجسم افراد جامعه است. مقوله ای که اگرچه تازگی ندارد لیکن از نظر تخصصی دیرزمانی نیست که به آن توجه گردیده است. سازمان بهداشت جهانی نیزسلامتی رارفاه وآسودگی کامل از نظر جسمی و روانی و اجتماعی ونه فقدان بیماری جسمی تعریف نموده است. در این میان سالمندی تغییری است که با گذشت زمان صورت گرفته است، دارای جنبه های مثبت و منفی بوده و پویایی فرایندهای زیستی، ادراک، رشد و تکامل و بلوغ را در بر می گیرد.توجه به شیوع بیمارهای روانی در جامعه، اهمیت تلاش در جهت اعتلای سلامت روانی افراد بارزتر می گردد. مهمترین مسئله در این ارتباط پیشگیری ازمسائلی است که باعث می گردد سلامت جسم و روان افراد جامعه مختل گردد و بالطبع پیامدهای منفی در پی داشته باشد.پیشگیری از بروز این عوامل نیز جز با آشنایی وبررسی عوامل اجتماعی،جمعیتی و اقتصادی مؤثر بر سلامت جسمی و روانی سالمندان جامعه ای که قصد پیشگیری در آن را داریم ممکن نیست. چرا که آشنایی با وضع موجود ما را در جهت بکارگیری روشهای مناسب، برای از بین بردن عوامل تهدید کننده در سلامت جسمی و روانی و بکارگیری روش ها و ابزارهای مناسب در این جهت یاری می نماید. بحث سلامت جسمی و روان سالمندان به دلیل پرورش نسل از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از نظر علمی نقش سلامت جسمی و روانی در سطح امید به زندگی سالمندان ارزشمند است. این زمان که زندگی انسانها روز به روز بیشتر ماشینی می شود، نقش سالمندان را در زندگی خود نمی توان نادیده گرفت زیرا آنان سرشار از تجربه هستند. ترقی،پویایی واعتلای هر جامعه ای با داشتن عناصر و اعضایی سالم وکارآمد در آن اجتماع میسر می باشد، افرادیکه علاوه بر وضعیت جسمانی مناسب از لحاظ وضعیت روحی و روانی نیز در حد متعادل و مطلوبی باشند. بدون تردید نتیجه مطلوب ترکیب سلامت جسمانی و روانی، داشتن جامعه ای شکوفا و با آتیه روشن است. سلامت روانی مقوله ای بسیار حائز اهمیت است چرا که تأثیر روح و روان برعملکرد جسمانی بر هیچکس پوشیده نیست. پرداختن به این بحث به دلیل اهمیتش لازم و ضروری می باشد و نباید فراموش کرد که بسیاری از این سالمندان تا چند سال قبل افرادی سالم، مقتدر، خلاق خوش فکر، تحصیل کرده و مدبر بوده اند و هر یک دریک یا چند زمینه علمی، فرهنگی، هنری اقتصادی و…به جامعه خدمت کرده اند. پس لازم است جامعه نیز آنها را به عنوان سرمایه ملی تلقی کرده و برای حفظ و ارتقای سلامتی، آسایش و رفاه زندگی آنان قدمهای قابل قبولی بردارد. براین اساس تحقیق حاضربا هدف تعیین عوامل اجتماعی،جمعیتی و اقتصادی مؤثر برسلامت جسمی و روانی سالمندان درشهرستان خرم آباد انجام شده است و باشناخت وضعیت سلامت جسمی و روانی جامعه سالمند، به افرادی که قصد برنامه ریزی برای آینده آن جامعه را دارند در بر آوردهای معقولانه کمک خواهند کرد.
- بیان مسئله
تعداد کل سالمندان جهان در سال 2006را 687 میلیون و 923 هزار نفر برآ ورد شد واعلام کردندکه این تعداد تا سال 2050 به رقم یک میلیارد و 968 میلیون و 153 نفر خواهد رسید در حالی که هم اکنون60درصد افراد سالمنددر کشورهای درحال توسعه زندگی می کنند(سازمان ملل متحد2006). در حال حاضر 2/8درصد از کل جمعیت ایران را افراد سالمند بالای 60سال تشکیل میدهندکه معادل 2/6میلیون نفر است. پیش بینی می شود این رقم تا سال 2050 به 26 میلیون و 393 هزار نفر معادل 26 در صد کل جمعیت کشور برسد. امید زندگی برای مردان و زنان ایرانی بعد از 60 سالگی طی سال های 2005 تا 2010 به ترتیب 17 و 18 سال بر آورد شده است. نرخ رشد سالانه جمعیت در فاصله سرشماری های 1375 تا 1385 در کشور ایران6/1 در صد بوده و این در حالی است که نرخ رشد جمعیت سالمند3/7درصد معادل2/5 میلیون نفر و در فاصله سرشماری 1385 تا 1390 نرخ رشد 2/8 درصد معادل 2/6 میلیون نفراست. با
توجه به ساختار کنونی جمعیت کشور انتظار میرود که در سالهای آینده این جمعیت بیش از گذشته نیز افزایش یابد و افزایش نسبت سالمندی در کشور ما از سال 1420 به بعد خود نمایی خواهد کرد(مرکز آمار ایران 1381،1385،1390 ).
جداول 1، 2و3 روند سالخوردگی جمعیت وتصویر های عینی از سالمندان را در کل کشور،استان لرستان وشهرستان خرم آباد را از سال 1335 تا 1385 نشان می دهد.
جدول 1- تعداد جمعیت و نسبت سالمندان 60 سال و بالاتر کشور طی سالهای85-1335
شرح | 1335 | 1345 | 1355 | 1365 | 1375 | 1385 | |
تعداد | کل | 1183980 | 1638032 | 1771614 | 2689350 | 3978127 | 5121093 |
شهری | 318444 | 598834 | 791136 | 1388361 | 3243311 | 3280137 | |
روستایی | 963532 | 1039208 | 979488 | 1292989 | 1723914 | 1841106 | |
نسبت | کل | 2/6 | 5/6 | 2/5 | 4/5 | 6/6 | 3/7 |
شهری | 3/5 | 1/6 | 1/5 | 2/5 | 1/6 | 8/6 | |
روستایی | 4/7 | 8/6 | 1/5 | 7/5 | 4/7 | 3/8 |
مأخذ : سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار ایران طی سالهای 85-1335
جدول2- تعداد جمعیت و نسبت سالمندان 60 سال و بالاتر استان لرستان طی سالهای85-1345
سال | 1345 | 1355 | 1365 | 1375 | 1385 |
کل جمعیت استان | 688135 | 933935 | 1369897 | 1584434 | 1716528 |
جمعیت سالمند | 25435 | 48856 | 66594 | 93532 | 115778 |
نسبت سالمند | 15/5 | 2/5 | 8/4 | 9/5 | 74/6 |
مأخذ، سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار ایران طی سالهای 85-1335
جدول3- تعداد جمعیت و نسبت سالمندان 60 سال و بالاتر شهرستان خرم آباد طی سالهای85-1335
سال | 1335 | 1345 | 1355 | 1365 | 1375 | 1385 |
کل جمعیت | 38676 | 69578 | 104912 | 213960 | 462133 | 521964 |
جمعیت سالمند | 2092 | 3772 | 5959 | 12902 | 28277 | 32427 |
نسبت سالمند | 41/5 | 42/5 | 68/5 | 03/6 | 12/6 | 21/6 |
مأخذ، سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار ایران طی سالهای 85-1335
همانطور که در جداول1،2 و3 ملاحظه میگردد، نسبت جمعیت سالمند کل کشور از جمعیت سالمند شهرستان خرم آباد بیشتر است بنابراین با توجه به کاهش باروری، کاهش مرگ و میر و در نتیجه افزایش طول عمر که پیامد پیشرفت های پزشکی است،موجب افزایش نسبت سالمندان به کل جمعیت شده است.ایران از جمله شهرستان خرم آباد، ازاین قاعده مستثنی نیست. کاهش سطح زاد و ولد و باروری علاوه بر تأثیر قاطعی که بر میزان رشد جمعیت واز آن طریق تعدیل شتاب افزایش تعدادجمعیت داشته، برترکیب وساختار جمعیت نیز تأثیرخواهد گذاشت وکاهش مستمر زاد و ولد و انتقال از باروری طبیعی به باروری کنترل شده به تدریج ساختار سنی جمعیت را ازوضعیت جوانی خارج و به طرف سالمندی سوق می دهد به همین لحاظ، هرم سنی جمعیت ایران که به جرأت میتوان گفت در طول تاریخ همواره قاعده ای گسترده داشته وبه لحاظ تمرکز بیش از 40 درصد از کل جمعیت در سنین کمتر از 15 سال از ساختاری جوان برخوردار بوده، در دو دهه اخیر به سبب کاهش باروری تغییر شکل داده و نوعی فرورفتگی در قاعده هرم سنی ایجاد شده است به همین سبب تغییر شکل هرم سنی، نسبت جمعیت کمتر از 15 سال از رقمی بیش از 45 درصد در سال 1365 به رقمی کمتر از 30 درصد در حال حاضر کاهش و در واقع در فاصله 20 سال با روندی بی سابقه به کمتر از دو سوم تقلیل یافته است(میرزایی 1385: 57).
بنابراین علت اصلی سالخوردگی جمعیت، کاهش باروری طی 50 سال اخیر، باروری کل جهان از حدود5 بچه برای هر زن به حدود 7/2 کاهش یافت وبه نظر می رسد طی 50 سال آینده به حدود 1/2(سطح جانشینی)برسد.هرچند هم اکنون در اکثر کشورهای توسعه یافته،مقدارآن زیرسطح جایگزینی است. کاهش باروری در ایران در نیمه دوم دهه 1360 شروع شد و طی سه دهه اخیر کاهش سریعی داشته است( عباسی شوازی و دیگران 2009).
پس ضرورت پرداختن به موضوع سلامت وسالمندی، در کشورما نیزبه عنوان اولویتی مهم بیش از پیش نمایان می شود. با توجه به اینکه سازمان ملل متحد برنامه «سالمندی فعال» را برای سالمندان مطرح کرده است و سالمندی فعال یعنی به حداکثر رساندن سطح سلامت، مشارکت و امنیت افراد سالمند به منظورتقویت کیفیت زندگی آنها، هرکدام از اینها تمهیدات اجتماعی، بهداشتی،فرهنگی و اقتصادی خاص خود را میطلبد. کاهش جمعیت درسن کار به همراه پیری و افزایش وابستگی سالمندان از جمله مهمترین چالش های ناشی از سالمندی جمعیت در سالهای آینده است. کشور با سالمند شدن جمعیت با چالش های اجتماعی مانند افزایش شکاف نسلی بین جوانان و سالمندان و کاهش حمایت خانواده از سالمندان روبرو خواهد بود. مهمترین چالش اقتصادی کشور افزایش هزینه های درمانی ونگهداری،قطع یاکاهش درآمد، افزایش فشار مالی در صندوق های بازنشستگی وبیمه است، چون هزینهی درمان برای هر سالمند سه برابر هزینه درمان یک کودک است .
کشور ایران هم اکنون وارد مرحله نخست سالمندی یعنی جمعیت بالای 60 سال بین 7 تا 14 درصد شده است و پیشبینی میشود که تا 30 سال آینده وارد مرحله فوق سالمندی، یعنی بیش از 21 درصد جمعیت سالمند شود. شاخص سالمندی یعنی نسبت افراد بالای 60 سال به جمعیت زیر 15 سال، در کشورهای اروپایی 186 به 100 است در حالی که کشورهای در حال توسعه دارای رقم 41 به 100 هستند و این بیانگراین است که کشورهای در حال توسعه درسالهای آینده با پدیده سالمندی مواجه خواهند شد. پیشبینی این است که ایران در سالهای آینده با پدیده زنانه شدن سالمندی نیز روبرو شود این پدیده در واقع افزایش سهم زنان سالمند نسبت به مردان سالمند در جمعیت کشور است که طبق مطالعات در سال 1430برای زنان 5/34 درصد و برای مردان 31 درصد خواهد بود. این بدان معنی است که در سال 1430 به ازای هر100 زن سالمند کشور 88 مرد سالمند خواهیم داشت. چون در کشورهای توسعه یافته امید زندگی زنان بیش از مردان است وبا این که نسبت جنسی مردان در بدو تولد به زنان بیشتر است اما این نسبت با افزایش سن به سمت زنان تغییر مییابد (سازمان ملل 2006 ).
باتوجه به اینکه خانواده در ایران درحال حاضر با دگرگونی های مختلف روبرو است فضای فیزیکی خانواده کاهش یافته و خانواده از قالب سنتی به شکل مدرن در حال تغییر است.سالمندان نیز در این تحولات با ناامنی مواجه شده اند. در حالیکه جامعه ایرانی و از جمله شهرستان خرم آباد در حال دگرگونی وسیع است، بسیاری از خصوصیات اجتماعی، روانی، اقتصادی و فرهنگی مربوطه درحال ظهور است و در این دگرگونی، پدیده سالمند شدن، نگهداری آنان، کیفیت محل اقامت، چگونگی مراقبت از آنها از دید جمعیت شناسان و جامعه شناسان نیز از اهمیت خاصی برخودار است. از دیدگاه جمعیت شناسی، با توجه به ساختار کنونی جمعیت ایران، نسبت سالمندان رو به افزایش است و آنها نیازمند مراقبتهای پزشکی بیشتر، تغذیه مناسب و سایر خدمات مورد نیاز هستند. همچنین با مسن شدن مردم، بیماری های غیرواگیر منجر به ناتوانی و مرگ و میر در تمامی مناطق دنیا ازجمله کشورهای درحال توسعه می گردد. درمان بیماری هایی مربوط به سنین بالا برای افراد، خانواده ها و بودجه عمومی پر هزینه هستند. امابرخی از بیماری های غیرواگیر در سالمندان، قابل پیشگیری و تعویق می باشند. ناکارآمدی در خدمات پیشگیری یا مراقبتی باعث افزایش بیماری های غیر واگیر وهزینه های انسانی، اجتماعی و اقتصادی کلانی منجر می گردد و منابعی را به صورت نامتناسب جذب می نماید که می تواند برای مشکلات بهداشتی گروههای سنی دیگرمورد استفاده قرار گیرد(توکلی قوچانی و همکاران، 1382 :28). تحت چنین شرایطی سیاستهای اجتماعی خاصی درخصوص این جمعیت روبه افزایش می بایست تدوین و به کار گرفته شود. انجام مطالعات پژوهشی وتحقیقاتی مورد نیاز از جمله بررسی وضع موجود و شناخت عوامل اجتماعی،جمعیتی و اقتصادی مؤثر بر سلامت جسمی و روانی در سالمندان میتواند برنامه ریزان را در جهت دادن به سیاستها و برنامه ریزیهای توسعه کمک کند. در غیر اینصورت این پدیده بعنوان یک مسئله اجتماعی وحتی افرادی سربار نمود می یابد(شیخی 1386: 75، 66).
سازمان جهانی بهداشت(2006) برنامه ای با تمرکز بر فرایندهای توانمند سازی درسالمندان در سه حوزه افراد سالمند و توسعه، بهبود سلامتی و رفاه در سالمندان و اطمینان بخشی در ایجاد محیط های توانمندکننده و حمایتی مورد توجه قرار داده است. هر چند که این تعداد سالمند نسبت به کل جمعیت کشور رقم زیادی را در برنمی گیرد به خصوص با توجه به اینکه در ایران، بسیاری از این افراد تحت حمایت خانوادگی هستند، اما به دلایل زیر، مطالعه سالمندی از اهمیت زیادی برخوردار می باشد.
توجه به ساختار سنی جمعیت ایران که اکنون مورد توجه بسیاری از محافل علمی است درآینده ای نه چندان دور جمعیت سالمند بخش قابل توجهی از جمعیت را در بر خواهد گرفت. زمانی که ممکن است برای شناخت وضعیت این گروه و برنامه ریزی برای آن دیر باشد.
پیری شناسان اجتماعی خاطر نشان میکنند پیری در بر گیرنده سه فرایند به هم پیوسته است. فرایند اول، پیری جسمانی است که عبارت است از تغییرات ناشی ازافزایش سن که در طول زمان بربدن عارض می شود. فرایند دوم، پیری روانی است که عبارت است از فرایند ناشی از رشد و توسعه شخصیت از جمله تغییرات عاطفی و ادراکی رفتاری و فرایند سوم، پیری اجتماعی است که در بر گیرنده جریانهای گوناگون گذار ازیک پایگاه اجتماعی به پایگاه اجتماعی دیگر است که شخص در دوران زندگی تجربه می کند. فرایند سه گانه فوق به میزان متفاوت ناهمگون در هر فردی صورت می گیرد(ریاحی1387 :7). در تعریفی دیگرازسالمندی به عنوان دوره “وابستگی مجدد” نام برده اند یعنی پس از دوره وابستگی و اجتماعی شدن و پس از آن، دوره دوم یعنی استقلال و بلوغ و در نهایت دوره سوم یا سالمندی آغاز می گردد. همچنین جمعیت شناسان معتقدند سالخوردگی، انتفال ارگانسیم بعد از بلوغ فیزیکی است. که این انتقال با تغییرات منظمی در ظاهر، رفتار، تجربه و نقش های اجتماعی فرد همراه میشود (لس لت[3] 1998 :195، 139 ).
براین اساس بررسی شناخت ویژگیهای اجتماعی،جمعیتی و اقتصادی مؤثر برسلامت جسمی و روانی در سالمندان مسئله مهمی می باشد.ویکی ازمسائل تأثیر گذار برکیفیت زندگی، مخصوصاً در سالمندان، وضعیت سلامتی است (محسنی1380: 45 ).
[1]- Kinsella
2- Martin and Preston
[3] – Laslett

پایان نامه ارشد:بررسی مشکلات ارگونومیکی کتابداران کتابخانه های عمومی استان همدان و ارائه راهکار جهت بهبود وضعیت
جمعه 99/10/26
بدیهی است شاغلین در هر حرفه و صنعتی به عنوان نیروهای فعال و موثر در امر تولید و بهره وری محسوب می شوند لذا کارفرمایان باید به طور خاصی به سلامت کاربران و ایجاد فضایی مناسب با ویژگی های جسمی و روحی افراد بیاندیشند در دنیای کنونی علوم مختلف بخش عمده ای از مشکلات افراد را در سیستم های کاری گوناگون حل کرده است در این راستا نیز علوم و فنونی وجود دارند که از زوایای مختلف سلامت و بهداشت شاغلین و همچنینکارآیی آنها را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می دهد یکی ازاین علوم، ارگونومی[1] یا مهندسی فاکتورهای انسانی[2]می باشد. ارگونومی علمی است که از تطابق هر چه بیشتر کار با کاربر سخن می گوید (1)واز دو واژه یونانی ارگو[3]به معنای كار ونومی[4]به معنای قاعده و قانون طبیعی ریشه گرفته و در لغت به معنای قانون كاریا ارتباط بین كارگر و محیط كار تعریف شده است. این واژه نخستین بار در سال 1875میلادی به وسیله فردی به نام وو جسیچ جاستر[5] در یك روزنامه لهستانی به كار برده شد.علم ارگونومی یا همان مهندسی فاكتورهای انسانی مجموعه ای از علوم پایه مختلف ازجمله فیزیولوژی، روانشناسی، فیزیك، مكانیك و جامعه شناسی است که این علوم پایه در كنار یكدیگر به طراحی بهتر سازمان برای بهره وری بیشتركمك می كنند(2). ارگونومینوعی مطالعه علمی افراد (شامل خصوصیات – عادات – محدودیت ها)و کار آنها(فعالیت های جسمی و فکری در ارتباط با کار و تولید ویا فعالیت روزانه) است (3). علم و تکنیکی است که به آنالیز مسائل شاغلین در محیط های کار و زندگی آنها پرداخته و سعی در تجزیه و تحلیل ارتباط ها،شرایط و
وضعیت های زندگی و تطابق آنها با نیاز ها و قابلیت های انسان دارد(4). همچنین علم مطالعه انسانها در حین کار برای درک ارتباطات پیچیده میان افراد و جنبه های فیزیکی و روانشناختی محیط کار،نیاز های شغلی و روش های کار می باشد(5) و دو هدف عمده را دنبال میکند:ارتقاء سطح بهداشت و افزایش بهره وری (6). با توجه به تطابق علمی كار و محیط كار با مشخصات فیزیكی و روانی انسان، ارگونومیست[6]اندازه های فیزیكی بدن افراد و تواناییهای جسمانی آنان را اندازه گیری و كار و محیط كار را براساس نتایج حاصله چنان طراحی می كند كه با مشخصات فیزیكی تعداد بیشتری از افراد تطابق داشته باشد (7) و افراد را با محصولات،تولیدات،تجهیزات،امکانات،روش ها و محیط زندگی و کار مورد مطالعه قرار می دهد و با کمک علوم فنی _ مهندسی (که عمدتا به تکنیک ها و فنون می پردازد) به طراحی وسائل برای افراد تاکید دارد(8) بنابراین ترکیبی است از رشتههای بیومکانیک، فیزیولوژی، آنتروپومتری و روانشناسی صنعتی که به بررسی تناسب محیط کاری کارمند با شرایط وی میپردازد(9). طراحی و ارزیابی کارها، محصولات، محیط و سیستم کاری شاغل برای سازگار ساختن آنها با نیازها، تواناییها و محدودیتهای افراد نیز از وظایف یک ارگونومیست است(9). بنابراین ارگونومی یک دانش چند رشتهای[7] است که اطلاعات مربوط به ظرفیتهای هر انسان (توانایی ها، محدودیت ها و ظرفیتهای فیزیکی و روانی) را گردآوری کرده و آنها را درطراحی مشاغل (کار)، محصولات، سیستم های در ارتباط با انسان، مکانهای کار و تجهیزات با هدف پیشگیری ازبروز مسایل و مشکلاتو آسیب های مربوط به سلامتی و همینطور بهبود و بهینه سازی، بهره وری و کیفیت بکار میبرد (10). مطالعه کار در ارتباط با محیطی که کار در آن انجام می شود(محیط کاری)و شخصی که آن را انجام می دهد(کارمند) برای پیشگیری از انواع مشکلات و افزایش کارایی کارمند کمک می کند. با توجه به این توضیحات این علم شامل طیف وسیعی از موقعیت هایی می شود که روی راحتی، سلامتی و ایمنی انساتی تاثیر می گذارد که شامل عواملی مانند روشنایی،صدا،دما،ارتعاش،ابزار کار،طراحی صندلی،طراحی شغلیو همین طور نوبت کاری،وقفه های کاری،برنامه ریزی های وعده های غذایی می باشد.در این مدل به اصول پایه ای ازجمله نشستن،ایستادن،ابزار،کارهای فیزیکی و سنگین پرداخته شده است (11). كار و انسان دو جزءاصلی و تفكیك ناپذیر هستی است كه باید به گونه ای متناسب با یكدیگر برنامه ریزی شوند. نبود همخوانی و تناسب میان توانمندی های انسان و نوع كاری كه او انجام میدهد سبب بروز مشكلات بسیاری میشود كه از آن جمله میتوان به رخداد حوادث و بیماریهای ناشی از كار و پایین بودن بهره وری نیروی كار اشاره كرد(12) و توجه به آسیب ها، ابزارو تجهیزات که مطابق با توانایی ها و محدودیت های فیزیکی کارمندان باشد، می تواند کمک کننده باشد (13). همچنین حذف موانع برای بهبود کیفیت و کارایی انسان جهت تولید محصولات،وظایف و محیط کاری، نقش این علم را پر رنگ تر می کند (14). ریسک فاکتورهای ارگونومیکی مرتبط با کار شامل فشار های فیزیکی و موقعیت محیط کاری می باشد که ممکن است به عنوان یک عامل آسیببرای سیستم اسکلتی عضلانی یک کارمند مطرح شود زیرا این فاکتورها در حین انجام کار یا در طول زمان بر اثر تقابل کارمند با محیط کاری ایجاد می شود (13). در این علم مباحث گوناگونی مطرح می شود برای نمونه: ارزیابی کارایی افراد به کمک مطالعات و بررسی های فیزیولوژیکی، بررسی فعالیت اندام ها در حین کار از دیدگاه اصول بیومکانیک، مطالعه زمانهای کار و استراحت، بررسی ارتباطات متقابل بین انسان و محیط کار، آنالیز کار، آنتروپومتری و طراحی آنتروپومتریک، طراحی ایستگاههای کار،تجهیزات و ابزار های دستی، بررسی تاثیرات کارهای نوبتی بر عملکرد افراد، بررسی تاثیرات شرایط محیط کاربر عملکرد دستگاههای مختلف بدن، آنالیز سیستم انسان و ماشین، ارزیابی کار، طراحی عوامل فیزیکی در ایستگاههای کار، بررسی میزان خستگی ناشی از کار می باشد (1).
[1]Ergonomy
[2]Humanfactor enginiering
[3]Ergon
[4]Nomos
5Jester,jesich
[6]Ergonomist
[7]Multi Disciplinary

پایان نامه ارشد:بررسی مقایسه ای عملکرد و سازگاری خانواده های دارای نوجوان کم توان هوشی آموزش پذیرکه از خدمات مراکز توانبخشی روزانه استفاده می کنند و خانواده هایی که از این خدمات استفاده نمی کنند در شهرستان کاشان
جمعه 99/10/26
وجود یک جامعه سالم از نظر بهداشت روان، وابسته به سلامت اجزاء کوچکتر آن جامعه مانند: سازمان ها، گروهها و خانواده های موجود در آن جامعه است. یکی از طبیعی ترین گروههایی که می تواند نیازهای انسان را ارضا کند خانواده است. وظیفه خانواده مراقبت از فرزندان و تربیت آن ها، برقراری ارتباطات سالم اعضا با هم و کمک به استقلال کودکان است، حتی اگر کودک دارای معلولیت باشد. وجود خانواده های سالم، می تواند تاثیر بسزایی در ایجاد بهداشت روانی در آن جامعه داشته باشد، زیرا نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، بر جامعه بزرگ انسانها، تاثیر مستقیم و موثر دارد و ثبات و بی ثباتی خانواده به طور مستقیم بر جامعه تاثیر دارد(کوهسالی،1385).
کودک عامل گسترش نسل است و تولد هر کودک می تواند بر پویایی خانواده اثر بگذارد، والدین و دیگر اعضای خانواده باید تغییرات متعددی را جهت سازگاری با عضو جدید در خود ایجاد کنند. تولد یک کودک دارای معلولیت، می تواند بر خانواده اثرات عمیقی داشته باشد و از آنجایی که معلولیت و رفتارهای ناشی ازآن امری ثابت و پایدار است، این امر بر تعاملاتی که کودک با والدین و خواهران و برادران خود دارد تاثیر میگذارد(هالاهان و کافمن[1]،1998).
بروز معلولیت در فرزندان، اختلالات عاطفی و مشکلات اقتصادی زیادی را در خانواده ایجاد می کند، به نحوی که یکایک اعضاء خانواده دچار بحران های ناشی از وجود فرزند معلول می شوند. روابط دچار سردی و تیرگی می شود و روابط اجتماعی خانواده نیز محدود می شود، سایر فرزندان دچار مشکلات عاطفی و اجتماعی می گردند و به طور کلی بهداشت روانی خانواده که ضامن سلامت کودکان و سرمایه های فردی و اجتماعی است به شدت به مخاطره می افتد(حسین نژاد،1375).
معلولیت یک عضو خانواده بر تمامی اعضای خانواده و کارکرد های مختلف آن تاثیر منفی می گذارد، چرا که معلولیت به انسجام و ساخت خانواده آسیب وارد می کند و پیامد آن ایجاد تغییرات در عملکرد و سازگاری خانواده است(انیسی،1377به نقل از احمدی،1390). با توجه به این مساله پرداختن به شاخص های سازگاری و عملکرد خانواده های دارای فرزند کم توان هوشی[2] از اهمیت بسزایی برخوردار است.
خانواده های دارای فرزند معلول از نظر عملکردی و سازگاری نسبت به خانواده های فاقد چنین فرزندانی دچار ضعف و نارسایی هستند، بنابراین این خانواده ها به خدمات توانبخشی، آموزشی و حمایت های روانی و مالی نیاز دارند( احمدی،1390). خدمات توانبخشی، به مجموعه اقدامات آموزشی، حرفه ای و اجتماعی گفته می شود که موجبات استقلال نسبی افراد را فراهم می کند و سبب بازگشت مجدد آنان به جامعه و استفاده مساوی از فرصت های جامعه می شود، لذا ضرورت برنامه ریزی جهت پیشگیری از معلولیت و فراهم آوردن امکانات توانبخشی در صورت بروز معلولیت مشخص می باشد.
اکثر تحقیقاتی که در گذشته در رابطه با معلولیت صورت گرفته است پیرامون تاثیراتی است که معلولیت بر خانواده و جامعه گذاشته است و از آنجاییکه بازتوانی فرزند کم توان هوشی ممکن است به طور غیر مستقیم بر عملکرد و سازگاری خانواده تاثیر گذار باشد، بنابراین در این تحقیق به بررسی مقایسه ای عملکرد وسازگاری خانواده های دارای نوجوان کم توان هوشی استفاده کننده از خدمات توانبخشی روزانه و خانواده هایی که از این خدمات استفاده نمی کنند پرداخته شده است.
بیان مساله
خانواده یک نظام اجتماعی است که اختلال در هر یک از اجزا و اعضای آن کل نظام را مختل می کند و این نظام مختل شده به نوبه خود اختلالات مربوط به اعضا را تشدید و مشکلات جدیدی را ایجاد می کند. با این نگرش، معلولیت یکی از فرزندان بر تمامی خانواده و کارکردهای مختلف آن و بر یکایک اعضاء تاثیر غالبا منفی باقی می گذارد. به عبارت دیگر معلولیت فرزندی در خانواده، مانع از آن می شود که خانواده بتواند کارکرد های متعارف خود را به نحو مطلوب داشته باشد. از جمله این کارکرد ها تامین موجبات رشد و پرورش شخصیت فرزندان، تامین محیطی دلپذیر برای اعضاء و ایجاد پایگاهی برای برقراری روابط اجتماعی خانواده با دیگران می باشد(ناصر شریعتی و داور منش،1374 ص117-116).
حضور كودك کم توان هوشی در هر خانواده ساختار آن خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد و سلامت روانی خانواده به خصوص والدین را تحت الشعاع قرار میدهد، كودك بر اثر تعارضهای شدید میان اعضای خانواده، كل خانواده را درگیر بحران میكند(بکمن، 1991 سینگر واوروین 1989). فابر[3] (1975) خاطر نشان کرد که در اثر وجود کودک کم توان هوشی انواع فشار های زیر به والدین و سایر اعضای خانواده تحمیل می شود:
1)به تعویق افتادن تحول روانی سایر فرزندان
2) محدود شدن پیشرفت خانواده
3) وقوع بحران هایی مانند مشکلات زناشویی،طلاق و افسردگی والدین
4) بروز احساساتی از قبیل خشم، نا امیدی و احساس گناه( ترنبول و ترنبول[4]، 1990 به نقل از شریفی درآمدی ص64).
خانواده ها و عملكرد آنها به مثابه اصلی ترین پایگاههای رشد و شكوفایی شخصیت و پرورش مهارتهای اجتماعی كودكان و نوجوانان، اساسی ترین سهم را در سلامت و اعتلای جوامع بشری به عهده دارند(احدی،1372). بر اساس دیدگاه مك مستر[5] زمانی كه مجموع ابعاد عملكرد خانواده در شرایط مناسبی باشند، عملكرد كلی خانواده نیز در شرایطی مطلوب و كارآمد قرار خواهد داشت. مدل مک مستر راه مفیدی برای بررسی خانواده ها ارائه می دهد و بر رویكرد نظام دار استوار است. این رویكرد شش جنبه كاركرد خانواده را مدنظر قرار می دهد:
1.حل مسئله:
شامل توانایی خانواده در حل مشكلات تا حدی كه بتواند كارایی مؤثری داشته باشد. این بعد شامل هفت مرحله می باشد:1. شناسایی مشكل 2. مشكل را به اطلاع منابع یا افراد ذیربط رساندن 3. چاره اندیشی برای چند راه حل 4. تصمیم در مورد یك راه حل علمی 5. اجرا و عمل نمودن به تصمیم 6.كنترل اجرایی 7.ارزشیابی میزان موفقیت راه حل به كار گرفته شده .هرگاه هفت مرحله خوب پیش رود، مشكل به مؤثرترین شكل حل می شود.
2.ارتباط:
این بعد به توانایی خانواده در تبادل اطلاعات مربوط می شود. عناصر ارتباط را می توان به شرح زیر بیان کرد:کانال، زمینه، محیط، پس خورد، تداخل امواج، پیغام، دریافت کننده، پردازش و منبع. فرایند ارتباطات به انسان ها اجازه می دهد تا تجارب و دانش خود را در زمینه های مختلف به اشتراک بگذارند.
3.نقشها:
به الگوهای تكراری رفتار افراد خانواده اتلاق می شود. الگوهایی كه اعضا توسط آن كاركردهای خانواده را محقق می سازند. به عبارت دیگر، به رفتارهای توصیه شده و تكراری موجود در مجموعه ای از فعالیتهای دو جانبه با سایر اعضای خانواده گفته می شود. به اعتقاد آنان ادای وظایف مستلزم تخصیص نقش مناسب به افراد می باشد تا اعضای خانواده امور خواسته شده را طبق نقشهای تفویض شده انجام دهند.
4.پاسخگویی عاطفی:
چگونگی واكنش عاطفی خانواده در روابط خویش، در این بعد مورد مطالعه قرار می گیرد و اینكه آیا اعضای خانواده توانایی ابراز عواطف مختلف را دارد یا خیر.
5.دخالت عاطفی:
در این بعد به تشریح نوع مشاركت و درگیر بودن اعضای خانواده با یكدیگر به لحاظ عاطفی پرداخته می شود.
6.كنترل رفتار:
شامل قواعدیست كه خانواده بر اساس آنها گذران امور می كند و نیز شامل میزان تأثیری كه اعضای خانواده به یكدیگر دارند.
این طرح با كاركرد فعلی خانواده سر و كار دارد نه با رشد قبلی یا مرحله تحولی كنونی آن و شیوه سنجش خانواده در این مدل به سبك مشكل محور است) باركر،1999(.
احمدی در سال 1391 در تحقیقی با عنوان عملکرد خانواده های دارای فرزند معلول نشان داد: خانواده های دارای فرزندمعلول در تمام ابعاد عملکردی ضعیف تر از خانواده های فاقد فرزند معلول هستند و این تفاوت در ابعاد نقش ها، کنترل رفتار و آزمایش رفتاری معنا دار است. در نتیجه خانواده های دارای فرزند معلول نیاز به حمایت و بازسازی دارند تا بتوانند عملکردی طبیعی داشته و مانع از بروز آسیب ها در عملکرد فردی، خانوادگی و اجتماعی در سایر اعضای خانواده بشوند.
معلولیت یک عضو خانواده بر تمامی اعضای خانواده و کارکرد های مختلف آن تاثیر منفی می گذارد، چرا که معلولیت به انسجام و ساخت خانواده آسیب وارد می کند و پیامد آن ایجاد تغییرات در عملکرد و سازگاری خانواده است(انیسی،به نقل از احمدی1390). سازگاری و هماهنگ شدن با خود و با محیط پیرامون خود برای هر موجود زنده حیاتی و ضروری است. تلاش روزمره همه آدمیان نیز عموما بر محور همین سازگاری دور میزند(والی پور،1360). سازگاری رضایت بخش فرد، با موفقیت های عمده زندگی و به طور مستقیم با ارضای همه نیازهای اساسی مرتبط است. نیازها و ارضاء آنها به ادراک فرد با توجه به سن، جنس، استعدادهای ارثی و فرهنگی، طبقه اجتماعی، شغل، محل جغرافیایی، تعلیم و تربیت، تجارب و سازگاری های زندگی اشخاص دیگر بستگی دارد(گریسون و همکاران، 1967 به نقل از حسن آبادی، 1380).
سازگاری دارای ابعاد مختلفی است از جمله سازگاری عاطفی، شغلی، اجتماعی، تندرستی و سازگاری در خانه که ﺳـﺎﺯﮔﺎﺭﻱﻋـﺎﻃﻔﻲﺭﺍ ﻣـﻲﺗـﻮﺍﻥ ﺷـﺎﻣﻞ ﺳﻼﻣﺖ ﺭﻭﺍﻧﻲﺧﻮﺏ، ﺭﺿـﺎﻳﺖﺍﺯ ﺯﻧـﺪﮔﻲﺷﺨـﺼﻲﻭ ﻫﻤـﺎﻫﻨﮕﻲﻣﻴﺎﻥﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ،ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬـﺎﻭﺍﻓﻜـﺎﺭﺩﺍﻧـﺴﺖ.ﺑـﻪﻋﺒـﺎﺭﺕﺩﻳﮕـﺮ،ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻱﻋﺎﻃﻔﻲﻳﻌﻨﻲﻣﻜﺎﻧﻴﺰﻡﻫﺎﻳﻲﻛﻪﺗﻮﺳﻂﺁﻧﻬﺎ، ﻓﺮﺩ ﺛﺒـﺎﺕ ﻋﺎﻃﻔﻲ ﭘﻴﺪﺍﻣﻲﻛﻨﺪ ﻭﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻱ ﻓـﺮﺩﺑﺎﻣﺤﻴﻂﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲﺧﻮﺩﺍﺳﺖﻛﻪ ﺍﻳﻦﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻱﻣﻤﻜﻦﺍﺳـﺖﺑـﺎﺗﻐﻴﻴﺮﺩﺍﺩﻥﺧﻮﺩﻭﻳﺎﻣﺤﻴﻂﺑﻪﺩﺳـﺖﺁﻳـﺪ(صفوی، 1388).
به طور کلی مهارتهای سازگاری عبارتند از:
- توانایی در ارتباط کلامی با دیگران
- توانایی در مراقبت از خویشتن
- رسیدگی و انجام امور روزانه زندگی
- مهارت دربرقراری ارتباط اجتماعی با افراد دیگر
- توانایی در پیدایش و تعیین راه و مسیر و ادامه زندگی و اهداف
- توجه به بهداشت و سلامت فردی
- توانایی یادگیری آموزش و ادامه تحصیل
- توانایی استفاده صحیح از ساعات تفریح و آزادی خود
- انجام کارها و مسئولیت های کاری
- توانایی ایجاد رابطه سالم با اعضای خانواده، همقطاران و افراد مختلف اجتماع (ایرج معانی و همکاران،1379ص336).
تولد یک کودک کم توان هوشی به خودی خود یک عامل فشار زا برای اعضای خانواده محسوب می شود و یک عامل نگران کننده برای سازگاری خانواده می باشد. خانواده در سازگاری و انطباق خویش با کودک کم توان، ظرفیت های متفاوتی دارند. شاید مهمترین آنها دامنه محدودیت کودک کم توان هوشی باشد. معلولیت های متوسط و شدید به برنامه ریزی و مراقبت و نظارت شدید در سرتاسر عمر نیازمندند. ورتیس(1996) تاریخچه فردی خانواده هایی که سازگاری عالی داشتند را بررسی کرد و نشان داد که اغلب آنها از لحاظ مالی و تربیتی موقعیت بسیار خوبی داشتند. یکی از مهمترین لوازم سلامت روانی، وجود محیط خانوادگی سالم است. این محیط زندگی را می توان طوری تنظیم کرد، که هر چند در بهبود وضع افراد موثر نباشد لا اقل موجب تخریب آنها نگردد(کوهسالی، 1385).
احمدی در تحقیقی دیگر در سال1390 تحت عنوان بررسی مسائل و مشکلات خانواده های دارای فرزند معلول نشان داد: وضعیت سازگاری در خانواده های دارای فرزند معلول، ضعیف تر از خانواده های فاقد فرزند معلول است. وجود فرزند معلول در خانواده نوعی بحران محسوب می شود و گذر از این بحران نیازمند بازسازی نقش ها، ساختارها و سبک زندگی خانواده است تا سازگاری مناسبی ایجاد شود. برای بسیاری از خانواده های دارای فرزند معلول گذر از بحران و رسیدن به سازگاری نیازمند کمک و حمایت است و با توجه به عدم وجود چنین نظام حمایتی انتظار می رود چنین مشکلات سازگاری در خانواده های معلول بیشتر باشد(احمدی،1390).
در جوامع به منظور کاهش مشکلات خانواده های دارای فرزند معلول معمولا دو اقدام اساسی انجام میشود: اول، کوشش در امر پیشگیری از معلولیت و جلوگیری از بروز نقایص ذهنی و جسمی و دوم، ایجاد امکانات لازم رفاهی و توانبخشی در جهت خدمت به معلولان و خانواده آنها (داورمنش،1382). در این تحقیق منظور از خدمات توانبخشی کلیه خدماتی است که مراکز توانبخشی ذهنی بالاتر از 14 سال ارائه می دهند، جهت آمادگی برای ورود مددجویان كم توان هوشی بزرگسال به اجتماع و ایجاد بستری مناسب برای حضور مولد آنها در عرصه خانواده و اجتماع می باشد .اهم این خدمات عبارتند از:
- آموزش حرفه ای، آموزش مهارتهای زندگی، خدمات روانشناسی و مشاوره ای
- آموزش فعالیتهای روزمره زندگی، خدمات توانپزشكی(فیزیوتراپی ، كاردرمانی و گفتاردرمانی )
- فعالیتهای هنری ( تئاتر ، سرود و موسیقی )، خدمات رفاهی و تفریحی (سایت مرکز آموزش و توانبخشی اندیشه، 1392).
در تحقیقی که افروشه سال 1389 انجام داده است نشان می دهد؛ کیفیت زندگی مادرانی که کودکان اوتیستیک آنها از خدمات مراکز توانبخشی استفاده کرده اند، به طور معناداری بالاتر از مادرانی است که کودکان اوتیستیک آنها ازخدمات مراکز توانبخشی استفاده نکرده است. لذا در این تحقیق با تا کید بر اهمیت شاخص های عملکرد و سازگاری خانواده و توجه به این موضوع که علت انتخاب نوجوانان بالای 14 سال، همگونی نوع و شدت معلولیت در مراکز مربوط به این افراد است، این مسئله مطرح می شود که آیا خدماتی که مراکز توانبخشی روزانه جهت بازتوانی کودکان کم توان هوشی بالای 14 سال ارائه می دهند، می تواند بر عملکرد و سازگاری خانواده های آنها موثر واقع شود. هدف از این پژوهش پاسخ به سوال زیر است؟
آیا بین عملکرد و سازگاری خانواده های نوجوانان کم توان هوشی که از خدمات مراکز توانبخشی استفاده می کنند و نوجوانان کم توان هوشی که استفاده نمی کنند تفاوت معنا داری وجود دارد؟
- Hallahan & kafman
- لازم به ذکر است در این تحقیق، نوجوانان با کم توانی هوشی آموزش پذیر مد نظر می باشد.
- faber
- Terenbull & Terenbull
- macmester

پایان نامه ارشد:بررسی موانع عملکردی بخشهای مراقبت ویژه (ICU) از دیدگاه پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال 1391
جمعه 99/10/26
(بیان مسئله)………………………………………………………………………………………………………………….2
1- 2 اهداف پژوهش (هدف کلی و اهداف ویژه)………………………………………………………………………………10
1- 3 سوالات پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………..11
1-4 تعاریف علمی واژه ها………………………………………………………………………………………………………..13و12
1-5 تعاریف عملی واژه ها……………………………………………………………………………………………………….13و12
1-6 محدودیت های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………..13
1-7پیش فرض ها…………………………………………………………………………………………………………………………14
فصل دوم: زمینه و پیشینه تحقیق
2-1 چهارچوب پژوهش……………………………………………………………………………………………………………….16
2-2 بر مطالعات انجام شده …………………………………………………………………………………………..38
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
3-1روش پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………….61
3-2نوع پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………..61
3-3 جامعه پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………61
3-4 مشخصات واحدهای مورد پژوهش……………………………………………………………………………………….61
3-5 تعیین حجم نمونه………………………………………………………………………………………………………………….62
3-6 محیط پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………62
3-7 ابزار گرد آوری داده ها………………………………………………………………………………………………………..62
3-8 اعتبار واعتماد علمی ابزار……………………………………………………………………………………………………64
3-9 روش گردآوری داده ها………………………………………………………………………………………………………..66
3-10 روش های تجزیه وتحلیل آماری داده ها…………………………………………………………………………….66
3-11 ملاحظات اخلاقی…………………………………………………………………………………………………………………68
فصل چهارم:نتایج پژوهش:
4-1 یافته های پژوهش………………………………………………………………………………………………………………….70
4-2جداول و نمودارها………………………………………………………………………………………………………………….71
فصل پنجم: بحث وبررسی یافته ها
5-1 تجزیه وتحلیل یافته ها………………………………………………………………………………………………………….106
5-2 نتیجه گیری نهایی………………………………………………………………………………………………………………..127
5-3 کاربرد یافته ها…………………………………………………………………………………………………………………….131
5-4 پیشنهادات برای پژوهش های بعدی…………………………………………………………………………………….132
5-6فهرست منابع……………………………………………………………………………………………………………………….133
پیوست ها
فهرست جداول فصل چهار
جدول 4-1 : توزیع واحدهای مورد پژوهش بر حسب جنس………………………………………………………….71
جدول 4-2 : توزیع واحدهای مورد پژوهش بر حسب سن……………………………………………………………71
جدول 4-3 : توزیع واحدهای مورد پژوهش بر حسب مدرک تحصیلی……………………………………….72
جدول 4-4 : توزیع واحدهای مورد پژوهش برحسب وضعیت استخدامی……………………………………..72
جدول 4-5 : توزیع واحدهای مورد پژوهش بر حسب نوبت کاری………………………………………………..73
جدول 4-6 : توزیع واحدهای مورد پژوهش بر حسب نوع نوبت کاری…………………………………………73
جدول 4-7 : توزیع واحدهای مورد پژوهش بر حسب بخش ویژه وبیمارستان……………………………..74
جدول 4-8 : توزیع واحدهای مورد پژوهش بر حسب نوع بخش ویژه ………………………………………..74
جدول 4-9 : شاخص های پراکندگی مرکزی صفات کمی واحدهای مورد پژوهش ………………………75
جدول 4-10 : توزیع موانع عملکردی تجربه شده به تفکیک سوالات مطروحه درحیطه محیطی از
دیدگاه نمونه های مورد پژوهش…………………………………………………………………………..76
جدول 4- 11 : توزیع موانع عملکردی تجربه شده به تفکیک سوالات مطروحه درحیطه سازماندهی
از دیدگاه نمونه های مورد پژوهش………………………………………………………………………….77
جدول 4- 12 : توزیع موانع عملکردی تجربه شده به تفکیک سوالات مطروحه درحیطه تکنولوژی و
تجهیزات از دیدگاه نمونه های مورد پژوهش……………………………………………………………78
جدول 4- 13 : توزیع موانع عملکردی تجربه شده به تفکیک سوالات مطروحه درحیطه وظایف از دیدگاه
نمونه های مورد پژوهش………………………………………………………………………………………79
جدول 4-14: توزیع موانع عملکردی همراه تجربه شده مربوط به همکاری کمک بهیار(در صورت داشتن
کمک بهیار) به تفکیک سوالات مطروحه از دید گاه نمونه های مورد پژوهش……………..80
جدول 4 – 15 : توزیع موانع عملکردی همراه تجربه شده مربوط به کمک و همکاری سایر پرستاران
(درصورت نیاز)به تفکیک سوالات مطروحه از دید گاه نمونه های مورد پژوهش………….81
جدول 4 – 16 : توزیع موانع عملکردی همراه تجربه شده مربوط به کمک و همکاری منشی بخش
(درصورت نیاز) به تفکیک سوالات مطروحه ازدید گاه نمونه های مورد پژوهش …………..82
جدول 4- 17 : توزیع موانع عملکردی همراه تجربه شده مربوط به فضای بخش و تخت/اتاق بیمار به تفکیک
سوالات مطروحه از دید گاه نمونه های مورد پژوهش……………………………………………………………..83
جدول 4 – 18: مقایسه نمرات موانع عملکردی تجربه شده به تفکیک چهار حیطه اصلی (محیطی،
تکنولوژی و تجهیزات سازماندهی و وظایف) از دیدگاه نمونه های مورد پژوهش……..84
جدول 4 -19 : مقایسه میانگین و انحراف معیار نمرات تجربه شده درحیطه های موانع عملکردی همراه
(کمک و همکاری کمک بهیار، کمک سایر پرستاران،کمک منشی بخش و فضای بخش
وتخت/اتاق بیمار) توسط نمونه های مورد پژوهش از دیدگاه آنان ……………………………87
جدول 4 – 20 : ضریب همبستگی بین میانگین نمرات موانع عملکردی تجربه شده توسط نمونه های مورد
پژوهش در حیطه های مختلف (اصلی و همراه)………………………………………………………90
جدول 4 – 21 : مقایسه میانگین نمرات حیطه های اصلی و همراه موانع عملکردی تجربه شده توسط
نمونه های مورد پژوهش به تفکیک جنس…………………………………………………………………………91
جدول 4 – 22 : مقایسه میانگین نمرات حیطه های اصلی و همراه موانع عملکردی تجربه شده توسط
نمونه های مورد پژوهش به تفکیک سن…………………………………………………………………………92
پ |
جدول 4 – 23 : مقایسه دو گانه میانگین نمرات حیطه های موانع عملکردی اصلی و همراه بر حسب
گروه های سنی…………………………………………………………………………………………………………95-93
جدول 4 – 24 : مقایسه میانگین نمرات حیطه های اصلی و همراه موانع عملکردی تجربه شده توسط
نمونه های مورد پژوهش به تفکیک تحصیلات………………………………………………………………..96
جدول 4 – 25 : مقایسه میانگین نمرات حیطه های اصلی و همراه موانع عملکردی تجربه شده توسط
نمونه های مورد پژوهش به تفکیک وضعیت استخدامی………………………………………………….97
جدول 4 – 26 : مقایسه میانگین نمرات حیطه های اصلی و همراه موانع عملکردی تجربه شده توسط
نمونه های مورد پژوهش به تفکیک نوبت کاری………………………………………………………………98
جدول 4 – 27 : مقایسه میانگین نمرات حیطه های اصلی و همراه موانع عملکردی تجربه شده توسط
نمونه های مورد پژوهش به تفکیک نوع نوبت کاری………………………………………………………..99
جدول 4 – 28 : مقایسه میانگین نمرات حیطه های اصلی و همراه موانع عملکردی تجربه شده توسط
نمونه های مورد پژوهش به تفکیک بیمارستانها……………………………………………………….101-100
جدول 4 – 29 : مقایسه میانگین نمرات حیطه های اصلی و همراه موانع عملکردی تجربه شده توسط
نمونه های مورد پژوهش به تفکیک نوع بخش ویژه………………………………………………………102
جدول 4 –30 : ضریب همبستگی بین میانگین نمرات حیطه های اصلی تجربه شده توسط نمونه های
مورد پژوهش تفکیک مشخصات فردی-شغلی کمی……………………………………………………….103
جدول 4 –31 : ضریب همبستگی بین میانگین نمرات حیطه های همراه تجربه شده توسط نمونه های
مورد پژوهش تفکیک مشخصات فردی-شغلی کمی……………………………………………………….104
فهرست نمودار های فصل چهار :
نمودار 4- 1 : نمودار خطی میانگین نمرات موانع عملکردی تجربه شده در چهار حیطه اصلی (محیطی، تکنولوژی و تجهیزات، سازماندهی و وظایف) از دیدگاه نمونه های مورد پژوهش……………………….85
نمودار 4- 2 : مقایسه فاصله اطمینان 95% میانگین نمرات موانع عملکردی تجربه شده در چهار حیطه اصلی (محیطی، تکنولوژی وتجهیزات، سازماندهی و وظایف) از دیدگاه نمونه های مورد پژوهش…..86
نمودار 4 – 3 : نمودار خطی میانگین نمرات حیطه های موانع عملکردی همراه تجربه شده توسط نمونه های مورد پژوهش (کمک و همکاری کمک بهیار،کمک سایرپرستاران، کمک منشی بخش و فضای
بخش وتخت/اتاق بیمار) از دیدگاه آنان……………………………………………………………………………………………88
نمودار 4 – 4 : مقایسه فاصله اطمینان 95% میانگین نمرات حیطه های موانع عملکردی همراه تجربه شده توسط
نمونه های مورد پژوهش (کمک و همکاری کمک بهیار، کمک سایرپرستاران، کمک منشی بخش وفضای بخش وتخت/اتاق بیمار)از دیدگاه آنان ……………………………………………………………………………………………………89
ابزار گرداوری اطلاعات:
نسخه انگلیسی ابزار
نسخه فارسی ابزار
فصل اول
اول |
بیان مسئله:
واژه مراقبت ویژه در بر گیرنده سلسله فعالیتهایی است که در قالب ارائه مراقبتهای مداوم، دقیق و اختصاصی توسط تیم ماهر مراقبت و با استفاده از تجهیزات و امکانات پیشرفته انجام میشود(1). مطالعات نشان داده است که ارائه مراقبت به بیماران بستری در بخشهای ویژه که در وضعیتهای خطیر حیاتی قراردارند، توانسته است پیامدهای جبرانناپذیر یا مرگ ومیر را تا 60 درصد کاهش دهد(2). مهارت و تجربه پرستاران ویژه که حاصل تجربه کاری آنان در بخش مراقبت ویژه و انجام بسیاری از فرایندها و مداخلات پیچیده درمانی میباشد و توانمندی آنان در پاسخ به مسائل و مشکلات بالقوه بیماران بدحال و دارای مشکلات پیچیده در هنگام پذیرش و یا در زمان بستری بیماران، به کیفیت مراقبت در این بخشها میافزاید(3). که این امر خود گویای اهمیت نقش کلیدی پرستاران شاغل در این بخشها در راستای تامین و حفظ بهبودی بیماران بدحال بستری در بخش ویژه میباشد(4 ). لذا در بسیاری از موارد در دسترس نبودن فوری آنان بر بالین بیماران و یا کمبود تعداد این پرستاران که یک منبع اطلاعاتی و حمایتی برای پرستاران و پزشکان کم سابقه نیز به شمار میآیند، موجب افزایش خطرات و مرگ و میر ناشی از عوارض بالقوه و جبران ناپذیر در آنان میشود(3).
ابی[1] طی مطالعهای که در خصوص تضمین کیفیت مراقبت در بخش ویژه انجام داد اظهار میدارد که پرستاران بخش ویژه تقریباً دو سوم از زمان خود را صرف مراقبت مستقیم و بقیه آن را صرف مراقبت غیرمستقیم از بیمار مینمایند(5). گلیس[2] مراقبتهای مستقیم پرستاری را مراقبتهایی میداند که بر بالین بیمار انجام میشود مانند: تغذیه، تغییر پوزیشن، ماساژ، ورزش وغیره. همچنین مراقبتهای غیر مستقیم به اموری مانند: آماده کردن دارو، ثبت اطلاعات ، برقراری ارتباطات کاری، همراهی با بازدید کنندگان و غیره اطلاق میشود که این اقدامات دور از بالین بیمار صورت میگیرد (6). از آنجاییکه روش تقسیم کار در بخشهای ویژه روش موردی[3] میباشد و در روش موردی، هر پرستار مسئول ارائه کلیه مراقبت های پرستاری (مستقیم وغیرمستقیم) است، لـذا در پارهای از مـوارد، پیامـدهای جبـران ناپذیر میتواند حاصل اختلال در عملکرد پرستاران به دلیل همزمانی ارائه مراقبتهای مستقیم و غیرمستقیم باشد (7،6).نکته حائز اهمیت دیگر اینکه مراقبت مستقیمی که پرستاران بخش ویژه به بیماران ارائه میدهند جهت پیش بینی اختصاص نیروی کار مورد استفاده قرار میگیرد.بر همین اساس بوچن[4] پیشنهاد میکند که توجه به نیروی کار پرستاری، یک روش تضمین کننده کیفیت مراقبت سیستم بهداشتی میباشد. لذا بهتر است کیفیت مراقبت با پیامدهای مرتبط با بیمار در بخشهای مراقبت حاد مورد بررسی قرار گیرد(5).
با رویکرد به ماهیـت بخش ویژه و بیمـاران بستری در آن، میتـوان گفت که در بخش ویژه موقعیتهای متعددی وجود دارد که با فشار کاری بر پرستار همراه میباشد(8). شاغلین بخشهای ویژه، در راستای ارائه مراقبت که مشتمل بر یک سلسله فعالیت چند جانبه است، به طور مداوم با حجم زیاد اطلاعات، تعدد وظایف، محدودیت زمانی و مداخلات دیگران مواجهاند(9). پرستاران بخشهای ویژه، در راستای ارایه خدمات مراقبتی که همواره با هدف حفظ عملکرد سیستمهای حیاتی بدن بیماران بدحال انجام میشود، از یک سو میبایست شبکه پیچیدهای از عوامل ایجاد کننده پیامدهای متصور و غیر متصور در بیماران را بررسی، تفکیک و حل و فصل کنند. و از سوی دیگر میبایست به طور همزمان اطلاعات شفاف و درستی را در اختیار مددجویان و خانوادههایشان که با تنشهای روحی مواجهاند قرار دهند و عملا با شدیدترین زوایای عاطفی آنها تعامل داشته باشند، که این خود گویای بار کاری آنان است(10،8 ،4) .
در این ارتباط کاسنیک[5] معتقد است که حجم بالای کار و تنشهای موجود درمحیط کاری، زمانی رخ میدهد که انتظارات شغلی بالا و توانایی در تصمیمگیری و حل مشکل پائین باشد. تداخل بین محدودیتهای زمانی و گستردگی انتظارات شغلی و وظایف، منجر به ایجاد استرس در ارائهدهندگان مراقبت و در نتیجه افزایش بار کاری و متعاقبا کاهش کیفیت مراقبت از بیمار میشود. این عوامل باعث عدم رضایت بیمار و پرسنل میگردد(11). فرنچ[6] و همکارانش نیز در مطالعهای دریافته بودند که بارکاری مشخصترین استرس محیط کاری می باشد و سطح بالاتر استرس با سطح پایین تر رضایت شغلی همراه است(12).
نتایج حاصل از دیگر مطالعات انجام شده در خصوص بار کاری پرستاران بخشهای مراقبت ویژه حاکی از این است که در 28 درصد موارد پرستاران و یا کارکنان شاغل در این بخشها با بار کاری سنگین و شدید مواجهاند. بار کاری سنگین به عنوان بزرگترین عامل استرس شغلی تاثیرگذار بر عملکرد پرستاران بخشهای مراقبت ویژه محسوب میشود که در 13 درصد موارد موجب بروز عوارض ناگوار از جمله مرگ و میر ناشی از کیفیت پایین مراقبت های ارائه شده میگردد(13). از اینرو مقوله حجم کار و نیروی انسانی، همچنین محدودیتهای زمانی، نظارت و پشتیبانی ناکافی، هرج و مرج و به طور کلی محیط پراسترس ، که بخشی از مجموعه عوامل مرتبط با کار و محیط کاری بخش مراقبت ویژه را به خود اختصاص میدهند، به عنوان عوامل تاثیرگذار بر روی مسائل مرتبط با بیماران و پرستاران بخشهای ویژه، حائز اهمیت میباشند(14).
از آنجائیکه عملکرد پرستاران حرفه ای بعنوان ارائه دهنده گان خدمات مراقبتی، با محیطی که این اقدامات در آن انجام میشود مرتبط میباشد، لذا نامناسب بودن شرایط و امکانات محیط کار میتواند تاثیرات نامطلوبی روی بیمار، خانواده اش و همچنین کارکنان اعمال کند. مسائلی مانند ارتباط و همکاری ضعیف، اطلاعات ناکافی جهت تصمیم گیری، عدم کفایت تعداد کارکنان نسبت به نیاز های بیماران، همچنین عدم وجود مدیریت کارآمد، که از شاخص های مطرح در رابطه با محیط کار و عملکرد کارکنان می باشند، موجب افزایش بار کاری و بروز موانع متعدد در راستای ارائه مراقبت مطلوب و برخوردار از کیفیت بالا و در نتیجه خسارتهای جبران ناپذیری خواهد شد. بطور مثال کاناس[7] و همکارانش در یافته بودند که میزان مرگ و میر در بخشهای ویژهای که ارتباط و همکاری بین کارکنان و پزشکان بهتر باشد،
کمتر از حد پیشبینی شده است(15).
درراستای نقش عوامل مرتبط با محیط کاری گرسز[8] نیز معتقد است که مسائل موجود در بخش ویژه مانند فشار کاری بالا، پیچیدگی وظایف، میزان مرگ و میر و ناخوشی بالای بیماران، فوریت های مراقبتی، تعدد پذیرشها و انتقالات ، مسائل ارتباطی با همکاران، استقلال پایین، سر و صدای زیاد ، تجهیزات ناکافی یا نامناسب و الزام به استفاده مکرر از فنآوری پیچیده، همچنین کمبود پرسنل و تعدد بیماران بدحال میتوانند بارکاری پرستاران بخش ویژه را افزایش دهد(4). وی همچنین در مطالعه دیگری اظهار میدارد که سیستم کاری در بخش ویژه بر عملکرد پرستاران تاثیر منفی دارد و تهدید بالقوهای برای کیفیت و ایمنی مراقبت از بیمار محسوب میشود(8). المدینه[9] نیز معتقد است که شاخصهای محیط کار بخش ویژه میتواند موانعی را برای پرستاران در اجرای فعالیت مراقبتی ایجاد کند، که این امر کیفیت و ایمنی مراقبت انجام شده توسط پرستاران را به مخاطره میاندازد(16) .
مجموع مسائل و چالشهای مرتبط با شرایط و امکانات محیط کاری پرستاران شاغل در بخش ویژه در قالب “موانع عملکردی” مطرح میگردد. این موانع عملا با افزایـش بار کاری، روی کیفـیت زندگی کاری ( رضایت شغلی، استرس و فرسودگی شغلی) وعملکرد آنها ( کیفیت و ایمنی مراقبت ارائه شده) تاثیر منفی می گذارد(8).
از آنجاییکه که نکته کلیدی و بحث برانگیز در رابطه با عملکرد بیمارستانی ، مسئله ایمنی بیماران میباشد، لذا این مسئله به طور گستردهای به عنوان یک بخش اساسی در ارائه خدمـات درتمام سطوح مراقبـتهای بهداشتی قابل توجه و تاکید میباشد(18،17). از این رو در ارائه مراقبتهای ویژه نیز، چالشهای اساسی ایمنی بیمار و کیفیت مراقبت مرتبط با آن از مسایل اصلی مطرح شده میباشد(19،4). عفونت، میزان زخم فشاری، خطاهای انسانی، مدت زمان بستری و مرگ و میر بیماران از شاخصهای کیفیت و ایمنی مراقبت به شمار میآیند(20). در راستای ایمنی مراقبت در بخش ویژه زانگ[10] مسئله کاستیها و خطاهای درمانی را مطرح میکند و اظهار میدارد که در جریان ارائه مراقبت های ویژه خطاهای درمانی به میزان بالا رخ میدهد که اغلب نتایج وخیمی دارد. دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد. بطورمثال: فرایند تصمیم گیری و حل مشکل معمولا پیچیده است، زیرا بسیاری از تصمیمات به ناچار با میزان اطلاعات بسیار محدود اتخاذ میشود؛ ضمن اینکه اغلب فشار ناشی از محدودیت زمانی, خستگی و استرس ناشی از آن نیز وجود دارد. بر این اساس غالبا یک ارائه دهنده مراقبت ناگزیر به انجام چند اقدام به طور همزمان می باشد واین در حالی است که از یک سو نقصان آگاهی نسبت به نحوه استفاده از وسایل و تجهیزات پزشکی متعدد و پیچیده ، خطر احتمـال بروز خطـا را مطـرح میکند و از سوی دیگر مسایل اجتمـاعی نیز پیچـیدگی وظـایف را افزایش میدهد(9).
ارائه دهندگان خدمات مراقبتی علی رغم محدودیتهای طبیعی موجود در مهارت، توانایی و تمرکزشان، حتی در زمان استرس میبایست قادر به انجام موارد زیر باشند؛ مثلا به طور مداوم از دانش بالینی خود استفاده کرده و همه وظایفشان را پیگیری کنند، از بیمار مراقبت کرده و همواره از شرایط و تغییرات آگاهی داشته باشند، جواب پرسشها و زنگها و تماس تلفنی را بدهند، بسیاری از وظایف محوله را به خاطر آورند و در نهایت اقدام درست را انجام دهند. همه این فعالیتها باید در بسیاری از مواقع در یک محیط متنـوع، گیج کننده، پر سروصدا و پر هـرج ومـرج انجام شود. بعـلاوه وجود سیستـمها، دستگاهها، تجهیزات و یا محیطهای مراقبتی که بطور نامناسب طراحی شده باشد، احتمال خطا را افزایش میدهد(21). همچنین موانع و وقفه های عملکردی در زمان خستگی و در موقعیت های حجم کاری بالا، نه تنها تمرکز و پردازش شناختی پرستاران را مختل میسازند، بلکه توجه، هوشیاری و خلاقیت را نیز برای آنان مشکل مینمایند. زیرا پرستارانی که دائماً دچار تغییر در توجه از یک موضوع به موضوع دیگر هستند قادر به تدوین و تبیین یک تصویر کامل و منسجم از وظایفی که به آنها اختصاص داده شده نخواهند بود. شایان ذکر است که اگرچه برخی از وقفهها از قبیل زنگ هشدار مانیتورها در مواقع نیازهای مراقبتی بیمار لازم میباشد، ولی اکثر وقفهها در ارتباط با درخواست اطلاعات و سوالات مرتبط با بیمار ازسوی همراهان، مثلاً درمورد زمان ترخیص از یک بخـش میباشد. این قبیل موانع و وقفهها در زمان بررسی و ارزیابی نیازهای بیمار توسط پرستار، باعث افزایش بار کار شناختی و بطور بالقوه منجر به خطا میشود(22).
شاید بدین لحاظ است که اگر چه از مراقبین بهداشتی انتظار نمیرود که خطا کنند؛ اما عملا اشتباه رخ میدهد که بعضی از این اشتباهات منجر به آسیبهای جدی یا مرگ میشود. درخصوص مرگ و میر ناشی از خطاهای بیمارستانی، اسکات[11] گزارش میکند که هر سال تقریبا 3/1 میلیون بیمار از خطاهایی که در زمان بستری در بیمارستان رخ میدهد، آسیب میبینند و بیش از صد هزار مرگ از حوادث قابل پیشگیری ناشی میشود(17). همچنین در مطالعه ای که در 28 بیمارستان از 2 ایالت ولز جنوبی جدید[12] و استرالیای جنوبی[13] انجام گردید، به وضوح نشان داده شد که 17 درصد از پذیرشها، همراه با عوارض جانبی بوده و 5/18 درصد از حوادث منجر به از کارافتادگی دائم و یا مرگ میشود. این مطالعه همچنین نشان داده که 51 درصد از عوارض جانبی قابل پیشگیری میباشند(23). سوسا[14](2009) بر اساس مطالعات متعدد انجام شده در سالهای اخیر اعلام میدارد که حدود 17-4 درصد از پذیرشهای بیمارستانی منجر به حوادث ناخوشآیندی میشوند که 50 درصد آنها قابل پیشگیری میباشد(24).
همانگونه که ذکر شد، موانع عملکردی موجود در محیط کار بخش ویژه با افزایش بار کاری ، علاوه بر تاثیر نامناسب روی ایمنی و کیفیت مراقبت، تاثیر منفی نیز روی کیفیت زندگی کاری( رضایت شغـلی, استـرس وفرسـودگی شغلی) دارد(4 ). نارضـایتی و فرسـودگی شـغلی، همچنین بروز بیماری و جراحات، از پیامدهای مربوط به پرستاران شاغل در بخشهای ویژه است(14). وقتی پرستاران بخشهای ویژه افزایش حجم کاری را تجربه میکنند، بالطبع با مشکلاتی که به صورت اختلال در مکانیـسمهای مقابله با استـرس، مدیریـت کردن مشکلات و توانایی کنـارآمدن با تغییر مواجه میشوند. بنابراین پرستاران بخش ویژه همواره با مسائل و مشکلات مربوط به کار از قبیل عدم انگیزه، رفتار ناسازگارانه، سرخوردگی به دلیل تجهیزات ناکافی یا کمبود پرسنل و نارضایتی مواجه میشوند (25). در رابطه با رضایت از شغل و نقش آن در رضایت پرستاران، نتایج بدست آمده از پژوهشی که توسط میرفرهادی انجام شده است نشان میدهد که افزایش رضایت از عوامل شغلی ( سیاست سازمانی (004/0> P ) و وضعیت حرفهای ( 02/0 >P ) ) موجب افزایش رضایت افراد از زندگی شده است(26).
شایان ذکر است که پیامدهای ناشی از موانع عملکردی پرستاران میتوانند همدیگر را نیز تحت تاثیر قرار دهند(14). بهطوریکه پرستاران دچار حجم کاری بالا، غالبا قادر به تسهیل و حفظ سلامت حرفه ای و فردی خود و در نتیجه سلامت بیمار و خانوادههایشان نمیباشند (25) ؛ ضمن اینکه پرستارانی که قادر به ارائه مناسب خدمات مراقبتی نباشند، از کار خود راضی نخواهند بود و این امر موجب نارضایتی بیمار خواهد شد. همچنین تاثیرات نامطلوب این موانع بر روی پرستار و بیمار، به دلیل ایجاد بهرهوری پایین، گردش مالی بالا، ادعای غرامت کارکنان و بیماران، همچنین طولانیترکردن زمان بستری بیمار و لزوم انجام درمانهای بیشتر، باعث افزایش هزینه میشود(14). از این رو درک حجم کار شناختی پرستاران در محیطهای ویژه جهت افزایش ایمنی بیمار از سوی مدیران و برنامه ریزان و تاکید بر اینکه ارتقا کیفیت و ایمنی در مراقبت بهداشتی نیازمند تغییر در چگونگی ارائه مراقبت و استفاده بهینه از ارائهدهندگان مراقبت و ارتقاء ساختار سیستم میباشد، واقعیتی انکارناپذیر و ضروری است(27،22).
در تحقیقات کمی و کیفی معدودی که در رابطه با موانع عملکردی بخشهای مراقبت ویژه انجام شده است، این موانع به گروههای اصلی زیر تقسیم شده است: 1- محیط کار فیزیکی مانند: نبودن جای کافی جهت نشستن و انجام کارهای نوشتاری، 2- ارتباط با خانواده بیمار مانند: صرف وقت طولانی جهت آموزش به خانواده یا دریافت تلفنهای متعدد از خانواده بیمار، 3- تدارکات از قبیل: خوب تجهیز نبودن اطاقهای ایزوله و غیر ایزوله یا ذخایر نا کافی انبار تجهیزات و تاخیر در دریافت دارو از داروخانه، 4-تجهیزات از قبیل: صرف وقت جهت پیدا کردن وسایل بدلیل اینکه در جای اصلی خودشان نمی باشند، 5-اطلاع رسانی و ارتباطات مانند طول کشیدن زمان تحویل و تحول شیفت یا دادن اطلاعات غیر ضروری یا ناکافی هنگام تحویل شیفت، 6- چگونگی همکاری سایر افراد تیم مانند: به موقع نبودن , مفید نبودن و ناکافـی بودن کمک سایـر پرستاران و منـشی بخش، 7- الزام به مشارکت در انتقال داخل بیمـارستانی مددجویان مثل همراهی کردن بیمار هنگام انتقال؛ در حالیکه بیمار دیگری که مسئولیتش به پرستار واگذار شده است در بخش تنها میماند(8). شایعترین موانع عملکردی تجربه شده توسط پرستاران بخشهای ویژه شامل محیط کار پر سر و صدا ، پرت شدن حواس توسط خانواده بیمار و تأخیر در گرفتن دارو از داروخانه می باشد. این موانع عملکردی ممکن است کیفیت و ایمنی مراقبت ارائه شده توسط پرستاران را تحت تأثیر قرار دهد برای مثال فرصت هایی برای خطاهای درمانی ایجاد کند(29،28).
در همین راستا توکر[15] نیزگزارش کرده است که بطور متوسط 9 درصد از وقت پرستاران(44 دقیقه در یک شیفت 8 ساعته) صرف فعالیت هایی جهت حل و فصل نارساییها و شکستها مثل تماس با داروخانه جهت تهیه کمبود داروهایی که باید در قفسه مربوط به داروهای بیمار موجود بوده یا پیدا کردن ترمومتر و یا تلاش در یافتن پزشک معالج بیمار میشود. بعلاوه موانع و شکستهای عملکردی، در تمرکز پرستاران اختلال ایجاد کرده و باعث تأخیر در مراقبت از بیمار، هدر رفتن منابع بیمارستانی و در موضع خطر قرار دادن بیماران میشوند. همچنین وی اذعان میدارد که شایعترین محدودیتهای مطرح شامل: اطلاعات مربوط به کار، ابزار و تجهیزات و پشتیبانی بودجه، خدمـات مورد نیاز و کمـک از سایرین، آمادگـیهای شغلی از طریـق آموزش و تجـربه، زمان در دستـرس، جنبـههای فیزیـکی محیـط کار و برنامهریزی می باشد (30) .
[1] -Abbey
[2] -Gliss
[3]-Case method
[4]-Buchan
[5]-Kosnik
[6] – French
[7]-Kanas
[8] -Gurses
[9]- Almeddineh
[10] -Zhang
[11] – Scott
[12] -New South Wales
[13] -south Australia
[14] -Sousa
[15]-Tuker

پایان نامه ارشد:بررسی میزان باروری پس از عمل جراحی واریکوسلکتومی در بیماران نا بارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری جهاد دانشگاهی قم در سال 87 تا 90
جمعه 99/10/26
:
ناباروی اثرات روحی روانی و اقتصادی زیادی روی نظام بهداشت جامعه تحمیل می کند . بدیهی است که تشخیص و درمان به موقع واریکوسل می تواند نقش موثری داشته باشد .
به وجود ورید های متسع و پیچ خورده شبکه پامپینی فرم طناب اسپرماتیک واریکوسل گفته میشود (6 ) که تقریباّ در 15٪ مردان جوان یافت می گردد ( 6و7) . این بیماری شایع ترین علت ناباروری مردان است ( 7و8 ) . بعضی از محققین معتقدند که فقط باید واریکوسل های علامتدار را درمان کرد ( 7 ) . شواهد فراوانی وجود دارند که واریکوسل کیفیت مایع سمن را در افراد کاهش داده و باعث پایین آمدن میزان باروری می گردد ( 6-7و9 ) و از طرفی واضحاّ با کاهش حجم و قوام بیضه ها مرتبط بوده ( 5و6) و درمان آن موجب بهبودی در پارامترهای اسپرم و بروز حاملگی می شود ( 8-9و12 ) و حتی موجب بهبودی در فعالیت جنسی بیماران می گردد ( 13 ) .
واریکوسل شایع ترین علت قابل تصحیح از نظر جراحی برای کاهش باروری است که خط اول درمان برای واریکوسل ، واریکوسلکتومی است اما هر واریکوسلی نیاز به جراحی ندارد . اندیکاسیون اصلاح جراحی وجود ناراحتی و درد بیضه ( که با درمان های علامتی تسکین پیدا نکند ) ، آتروفی بیضه کاهش کیفیت مایع سمن و امکان کمک به ناباروری غیر قابل توجیه در مردان می باشد .
از مهمترین اندیکاسیونهای اصلاح واریکوسل می توان به غیر طبیعی بودن مایع سمن و کوچکتر بودن بیضه ها اشاره کرد ( 6 ) . در مواردیکه بیمار دچار کاهش قدرت باروری شده است اگر آزمایش مایع سمن Stress Pattern را نشان بدهد اندیکاسیون
واریکوسلکتومی خواهد بود .
جهت درمان این بیماری از روشهای طبی و جراحی مختلفی استفاده می شود که روشهای جراحی آن عبارتند از لیگاسیونهای : رتروپریتونئال ، لاپاراسکوپیک ، اینگوینال ، ساب اینگوینال و فوق اینگوینال .
واریکوسلکتومی می تواند باعث بهبودی کیفیت مایع سمن در 60 تا 80% مردان مبتلا به واریکوسل شود . مردان مبتلا به واریکوسل های بزرگ کیفیت مایع سمن بدتری نسبت به واریکوسل های کوچک دارند ، اما درمان و ترمیم واریکوسل های بزرگ بهبودی بیشتری نسبت به واریکوسل های کوچک دارند . بعد از واریکوسلکتومی درصد باروری در سال اول بالای 40% و در سال دوم بالای 60% است . میانگین زمان بارداری بعد از واریکوسلکتومی حدود 6 تا 9 ماه است . زمان بهبودی بعد از عمل جراحی حدود 3 تا 4 روز است که بیمار به سر کار خود برمیگردد و 7 تا 10 روز بعد تمام فعالیت های قبلی خود را می تواند انجام دهد .
روش دیگر درمانی این مشکل درمان طبی است که نقش آن بر روی واریکوسل هنوز به خوبی شناخته نشده است . بعضی از محققین در حال ارزیابی نقش آنتی اکسیدان ها بر روی درمان واریکوسل هستند لذا این درمان واریکوسل هنوز به صورت تجربی است . استفاده از HCG در مردان با تعداد اسپرم کمتر از ده میلیون یکی دیگر از درمان ها به شمار میرود . HCG تولید تستسترون را در سلول های لایدیگ تحریک می کند لذا تجویز HCG در بیماران خاص مبتلا به واریکوسل و تعداد اسپرم کم و اختلال عمل سلول های لایدیگ دارند می تواند مفید باشد . اما این روش هم هنوز مورد بحث است .
همچنین در مطالعات مختلف مشخص شده که واریکوسلکتومی موجب افزایش موفقیت روشهای ART(Assisted Reproductive technique) و حتی تغییر در سطوح مختلف استفاده از ART می گردد ( 14 و 15 ) . با توجه به نقش واریکوسل در ایجاد تاثیر زیانبار بر روی پارامترهای اسپرم و کاهش میزان حاملگی ، تاثیر درمان آن با واریکوسلکتومی در بهبودی آن این مطالعه به منظور بررسی اثر واریکوسلکتومی بر میزان بروز حاملگی انجام شد .
عنوان تحقیق :
بررسی میزان باروری پس از عمل جراحی واریکوسلکتومی در بیماران نا بارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری جهاد دانشگاهی قم در سال 87 تا 90
اهداف تحقیق
هدف کلی :
بررسی میزان باروری بعد از عمل جراحی واریکوسلکتومی در بیماران نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری
اهداف جزئی :
- بررسی ارتباط بین موفقیت واریکوسلکتومی با سن بیمار
- بررسی موفقیت واریکوسلکتومی در ناباروری اولیه و ثانویه
- بررسی ارتباط بین میزان باروری با شاخص های سمن آنالیز قبل ازعمل
- بررسی ارتباط بین موفقیت واریکوسلکتومی با شاخص توده بدنی بیماران جامعه مورد مطالعه
- تعیین میزان پاسخ به عمل جراحی واریکوسلکتومی در ناباروری در واریکوسل درجه 1 ، 2 و 3
فرضیات
- رابطه ای بین موفقیت واریکوسلکتومی با سن بیمار ممکن است وجود داشته باشد.
- رابطه ای بین موفقیت واریکوسلکتومی در ناباروری اولیه و ثانویه ممکن است وجود داشته باشد
- رابطه ای بین میزان باروری با شاخص های سمن آنالیز قبل ازعمل ممکن است وجود داشته باشد
- رابطه ای بین موفقیت واریکوسلکتومی با شاخص توده بدنی بیماران جامعه مورد مطالعه ممکن است وجود داشته باشد
- میزان پاسخ به عمل جراحی واریکوسلکتومی در ناباروری با درجه های واریکوسل ارتباط دارد
سوالات پژوهشی :
پرسش اصلی :
میزان باروری بعد از عمل جراحی واریکوسلکتومی در بیماران نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری چقدر است ؟
پرسشهای فرعی :
- آیا رابطه ای بین موفقیت واریکوسلکتومی با سن بیمار ممکن است وجود داشته باشد ؟
- آیا رابطه ای بین موفقیت واریکوسلکتومی در ناباروری اولیه و ثانویه ممکن است وجود داشته باشد؟
- آیا رابطه ای بین میزان باروری با شاخص های سمن آنالیز قبل ازعمل ممکن است وجود داشته باشد؟
- آیا رابطه ای بین موفقیت واریکوسلکتومی با شاخص توده بدنی بیماران جامعه مورد مطالعه ممکن است وجود داشته باشد؟
- آیا میزان پاسخ به عمل جراحی واریکوسلکتومی در ناباروری با درجه های واریکوسل ارتباط دارد؟