موضوع: "بدون موضوع"

دانلود پایان نامه ارشد : طراحی مرکز تحقیقات و توسعه بیونیک
جمعه 99/10/26
اکنون در آستانه هزاره جدید، مفاهیم علمی، فلسفی و ایدئولوژیکی مربوط به دو مبحث تکنولوژی و بیولوژی، در حال دگرگون شدن است که بخشی از آن نتیجه کشفیات جدیدی است که در زمینههای مختلف تحقیقاتی رخ دادهاند. خودسازماندهیهای مجذوبکننده سیستمهای ساده در طبیعت، امروزه توجه بسیاری از دانشمندان در زمینههای مختلف علمی را به خود جلب کرده است. پیشرفت علم کامپیوتر و امکانات جدیدی که این علم در اختیار دانشمندان قرار داده نیز تحقیقات پیچیدهای را در این زمینه میسر ساخته است. همچنان که شبیهسازیهای کامپیوتری نشان میدهد، دو علم بیولوژی و تکنولوژی با تمام پیچیدگیهایشان براساس قوانین مشابه و ماوراء شکل گرفتهاند. با ترکیب این دو علم میتوان به عرصه جدیدی از دانش وارد شد که امکان نوآوریهای بیشتر را در زمینههای مختلف فراهم میآورد.
در فرهنگ بریتانیا واژه بیونیک، “ساختسیستمهای مصنوعی که دارای برخی از ویژگیهای موجودات زنده هستند” تعریف شده است. متشابه بودن واژه بیونیک و بیولوژی (زیستشناسی) ما را متوجه ارتباط این علم با موجودات زنده میکند. در ابتدای امر، بیونیک به کاربردهای علمی منحصر میشد و طرحهایی را که اساس شکلگیری آنها موجودات زنده بودند بررسی میکرد. در بازه زمان تعریف جامعتری بدست آمد: “بیونیک عبارت است از هنر بکار گرفتن دانش سیستمهای زنده برای حل مسائل فنی”. این تعریف مبین این است که بیونیک از ابتدای حیات انسان همواره با ما همراه بوده و بسیاری از پژوهشگران پیش از آن که بیونیک به این نام معروف شود، آن را بکار گرفتهاند. میتوان گفت بیونیک یک انضباط بین علمی است که برای بهبود طراحی، ساخت ابزارها و ماشینهای مورد استفاده بشر، بکار گرفته میشود و دستاوردهای بسیار سودمندی به بشر داده است. هدف اصلی و پرفایده از بکارگیری این دستآوردها این است که به جای بازآفرینی از موجودات زنده، اصول و قواعد طبیعت و سازگاری آنها با یکدیگر مورد مطالعه قرار گیرد. به بیان سادهتر، بیونیک تأکید بر استفادهی صحیح از منابع طبیعی و عدم تخریب محیط زیست دارد. هم چنین با نیم نگاهی به مسائل فنی و تکنولوژیکی خواستار طراحی به روش طبیعت است.
از دیدگاه بیونیک سادهترین راه برداشت از طبیعت، تقلید صادقانه از مدل است. هماکنون بیشتر موجودات زنده حاصل دو میلیارد سال تکامل تدریجی هستند که در این بازه زمانی بسیار طولانی، طبیعت هر موجودی را که با هدف نهایی خلقت سازگاری نداشته از میان برداشته است. بنابراین طرحهایی که شبیه موجودات زنده هستند از این تجربه عظیم بهرهمند میشوند. از طریق مطالعه فرآیند تکامل میتوان به اطلاعات زیادی دست یافت و در علوم مختلف از آن بهره جست. یکی از این علوم معماری است. بیونیک کمک بسزایی به معماران میکند. یکی از دیدگاههای معماران پیرو این سبک این است که “ما در ساختمانها زندگی میکنیم، کار میکنیم و با دیگران تعامل میکنیم و به نوعی ساختمانها باید به عنوان پوستیبرای انسان باشند.” علاوه بر این ساختمانها باید کیفیت زندگی را افزایش دهند و به شرایط محیطی زمین نیز نیمنگاهی داشته باشند.
ضرورت طرح
معرفی علم بیونیک به عنوان یکی از سه علم برتر دنیا از یک طرف و از طرفی ناکارآمدی و بهینه نبودن برخی ساختههای دست بشر ما را به سمتی سوق میدهد که از تجربه طبیعت در زمینههای مختلف یاری بگیریم. برای رسیدن به این اهداف ضروری است تا مرکزی برای تحقیقات و گسترش این علم در جامعه ایجاد شود، تا از طرفی به شناخت نظام طبیعت پرداخته و از طرف دیگر به گسترش کاربرد آن در علوم مختلف کمک نماید. در این راستا دانشگاه شیراز به عنوان یکی از قطبهای قدرتمند علمی و پژوهشی کشور و سابقه درخشان آن در علوم طبیعی و مباحث تکنولوژی، بستری مناسب را برای تحقیق این امر مهیا میسازد.
1-2- طبیعت به عنوان منبع خلاقیت و نوآوری
در گذشته بهره برداری از طبیعت تنها برای استفاده به عنوان یک عامل تولیدکننده بود ولی امروزه به صورت گسترده از منابع آن برای یافتن راهحلهای خلاق برای مسائل فناورانه استفاده میشود.
طبیعت بدلیل ویژگیهای خاصی که دارد به عنوان یک منبع ویژه برای رشد و توسعه خلاقیت و نوآوری میباشد. عمدهترین این ویژگیها عبارتند از:
1- سیستمهای زیستی میلیونها سال است برای توسعه و تکامل بهینه شدهاند.
2- آنها به صورت چرخههایی از مواد هستند که پشت سر هم با یکدیگر ترکیب شده و مواد زائد را مصرف میکنند.
3- سیستمهای زیستی بر مبنای اصل خود سازماندهی[1] کار میکنند (سیستمهایی که خودشان تولید، تنظیم، تولید نسل و بهینهسازی میکنند).
4- سیستمهای زیستی در اثر عوامل تکاملی در جهت افزایش بهرهوری توسعه پیدا کردهاند. برای مثال گیاهان میتوانند نیازهای خود را کاهش دهند، تهیه آب را بهبود بخشند، بهتر از نور استفاده کنند و در شرایط ناسازگار مقاومت بیشتری از خود نشان دهند.
5- سیستمهای زیستی میتوانند با جذب حداقل انرژی زنده بمانند و تولید نسل کنند.
6- سیستمهای زیستی دارای توانایی برای نو شدن و ایجاد دوباره اجزاء خود میباشند بدون اینکه تغییری در ساختار اساسی آنها ایجاد شود.
7- سیستمهای زیستی شامل تعداد کمی از عوامل اساسی هستند که با یکدیگر در یک راه همکاری میکنند و تعداد زیادی از عملکردهای حیاتی را میتوانند تولید نمایند (اصل حداقل نیروی مصرف شده).
اهمیت ساختارهای زیستی در حوزه فناوری از سال 1960 به بعد افزایش یافته و از همین سال نیز بیونیک به صورت یک علم ویژه درآمده است و امروزه بر اهمیت بیونیک افزوده میشود. (علیرضا منصوریان و سید مهدی گلستان هاشمی، ص40 و 41)
-3- تعریف علم بیونیک
بیونیک[2] از ترکیب دو کلمه زیستشناسی[3] وتکنیک[4] تشکیل شده است ودر فرهنگ لغتهای مختلف “بیونیک” را با تعابیر مختلفی معرفی کردهاند. فرهنگ لغتوبستر[5]بیونیک را کاربرد اصول زیستشناسی برای مطالعه وطراحی سیستمهای مهندسی توصیف نموده است.طبق تعریف جانین بنیوس[6] (1997)، نویسنده کتاب بیومیمیکری[7]، بیونیک علم مطالعه مدلهای طبیعت و الهام گیری از این طرح ها و فرایندها برای رفع مشکلات انسانی است.
ورنر ویلینسکی[8]، پژوهشگر آلمانی دانش بیونیک بیان میدارد که علم بیونیک از قوانین تکاملی طبیعت که از میلیونها سال قبل بدون وقفه وسر سوزنی توقف و با دقت خاص یک ساعت اتمی پیاده شدهاند تبعیت میکند و به عنوان سازندهترین منبع الهام الگو میشوند ومورد تقلید قرار میگیرند.
یکی از مهمترین رسالتهای متخصصان بیونیک آن است که با دیگر متخصصان این علم در سایر نقاط جهان ارتباط برقرار کنند.
متخصصان بیونیک در مورد مشکلات موجود، از قبیل تغییرات آب و هوا ، بروز شکاف در لایهی ازن، رو به پایان رفتن ذخایر انرژی،نابودی محیطهای زندگی، افزایش رو به رشد قحطی و گرسنگی در جهان سوم، راهحلهای علمی و عملی در نظر دارند. فراوردههای صنعتی همواره احتیاج به تجدید نظر دارند. در واقع آنها را باید به گونهای تولید کرد که دوستدار محیط زیست باشند وبین آنها و طبیعت هماهنگی باشد.
مهندسی خلاقیت بیونیکی را میتوان به عبارتی علم استفاده از نتایج تکاملی زیستشناسی دانست. ایدهی بیونیک بر این حقیقت استوار است که تکامل به طور مداوم در طبیعت در حال انجام است وفناوری های حیات بهترین حالت و نظم را با یکدیگر دارند. به همین جهت لازم است برای فناوریهای مدرن از حالتهای تکاملی حیات الگوبرداری شود.
بیونیک رویکرد خلاقی است که به مسائل موجودات زنده و ماشینها از طریق گردآوری پژوهشهای زیستشناسان، روانشناسان، ریاضیدانان، مهندسان و ………. مینگرد. بیونیک محدود به رشتهای خاص نیست، بلکه برای بخش گستردهای از مسائل قابل اجراست.بیونیک رفتار مکانیسمهای زنده را به طور منظم بررسی میکند به نحوی که اصول کشف شده از این مطالعه را میتوان در سیستمهای دستساز بشر استفاده نمود. البته کاربرد بیونیک به میزان تفاهم و همکاری بین رشتهای میان متخصصان بستگی دارد که می تواند موجب پیشرفت روز افزون فناوریها گردد.
عدهای بیونیک را هنر به کار گرفتن دانش سیستمهای زنده برای حل مسائل تکنیکی میدانند، هدف از علم بیونیک تولید ماشینها و مواد پیچیدهتر به وسیلهی تقلید از طبیعت است. طبیعت بدون ایجاد آلودگی محصولاتی تولید میکند که از لحاظ کاری بسیار بهتر از تولیدات دستساز بشر عمل میکنند. برای مثال در مقیاس برابر، استخوان سختتر از فولاد است. دلیل این مهم چیست؟ پاسخ این سوال به طراحی مهندسی استخوان در سطح مولکولی بر میگردد. پژوهشگری به نام گیت بیان میکند که موفقیت ساختارهای زنده به طراحی و تقارن کوچکترین اجزای آنها برمیگردد.
با نگاه دقیقتر به کوچکترین اجزاء طبیعت، دانشمندان موادی را از آن جداسازی و مشخص مینمایند ( به عنوان مثال، استخوان و ابریشم ) که از لحاظ دوام و سبکی به آنها رشک میبرند.
در دهههای اخیر علاقه به تقلید از طبیعت گسترش پیدا کرده است و بسیاری طرحها از طبیعت الهام گرفته شده که برای پیشرفت صنایع از آنها استفاده میشود. این الهامگیریها، اندیشهها، خط تولیدها و استراتژیهای بازاریابی را تغییر میدهند. به همین دلیل است که شرکتهای تولیدی به الگوهای طبیعت اهمیت میدهند و از این طریق فعالیتهای تحقیق و توسعهی مبتنی بر بیونیک همواره محصولات جدیدی طراحی و تولید میکنند. اهمیت این موضوع به این دلیل است که درسهای طبیعت به طور دقیق ظرفیت تکمیل کردن نیازهای انسانی را دارند و به توسعهی یک دید جدید در طراحی کمک میکنند.
جانوران و گیاهان دارای ساز و کارهای بسیار متنوعی هستند. پیچیدگی یک ویژگی حتمی و ممتاز آنها است. با استفاده از تکنیکهای تحلیلی پیشرفته میتوان بسیاری از این ساز و کارها را درک کرد و در توسعهی فناوریهای پیشرفته از آنها استفاده نمود. در این خصوص دکتر ویلینسکی بیان میدارد که طبیعت چند جانبهترین ، عملیترین ، دقیقترین، بیضررترین و برای محیط زیست دوستانهترین راهحلها را در پیش روی ما گذاشته، فقط کافی است دقت نظر داشته باشیم و آنها تشخیص بدهیم و سپس با داشتن درک فنی آنها را در صنعت پیاده کنیم و به آنها جنبهی علمی ببخشیم. به طور کلی، طبیعت با تنوع زیاد در ساختارهای کارآمد، منبع بسیار مناسبی برای الگوگیری خلاق و کشف راههای جدید برای حل مسائل مختلف است. نمونههای بسیار زیادی در طبیعت وجود دارد که میتوانند ابزارهای خلاق در فرآیند خلق راهحلها برای مشکلات باشند. قاعدههای تکامل زیستشناختی میتوانند برای تعیین هدفها و اصول عملکردهای ساختارها و سازمانها استفاده شوند و همچنین یک مدل برای راهحلهای تعیین شده ارائه کنند.در این حوزهی مهندسی خلاقیت بیونیکی با بررسی خلاقیتهای طبیعت راهکارهای ایده آلی برای فناوری و جهان مهندسی ارائه مینماید.
به طور کلی، مهندسی خلاقیت بیونیکی در طی 3 مرحله مشکلات و مسائل فناوری را مورد بررسی قرار میدهد:
1- بررسی مسئله، عناصر و نیازهای اساسی برای حل کردن مشکل؛
2- نمونههایی از طبیعت کاوش و بررسی میشود که مشکل را حل میکند؛
3- راهحل طبیعت به راهحل فناورانه تبدیل میگردد.
پژوهشگری به نام بنیوس (نویسنده کتاببیومیمیکری) بیونیک را راهی برای ارزیابی و بررسی طبیعت میداند که علاوه بر استخراج اطلاعات از طبیعت، یادگیری و ایدهیابی از جهان طبیعت را مورد اهمیت قرار میدهد.
البته ایدهیابی مستلزم این نیست که تنها حیوانات و گیاهان برای به دست آوردن مواد خام مثل قندها، اسید آمینهها، نمک ها و …. مطالعه شوند، بلکه کنترل تشکیل و شکل دادن این مواد نیز بسیار مهم است و مکانیسم های به هم پیوستگی مواد برای شکلگیریهای لازم، بسیار اهمیت دارد.
پروفسور وینسنت[9]، رئیس مرکز بیومیمتیک در دانشگاه ریدینگ[10]انگلستان، بیومیمتیک را استخراج طرح و ایدهیابی از طبیعت تعریف کرده است.
دکتر بنیوس[11] بیان میدارد که انسان باید شبیه یک برگ انرژی را تحت کنترل خود درآورد، مواد غذایی همانند چمنزار تولید کند، نخهایی مانند عنکبوت خلق کند، کیفیت سرامیکها مانند صدفها باشد و راهاندازی یک تجارت مانند ایجاد یک جنگل با درختان غول پیکر در نظر گرفته شود.
نتایج بالقوه وسیعی از تقلید مواد طبیعت به دست میآید که عبارتاند از کاربردهای جدید مواد پیشرفته، بهبود عملکرد، کاهش هزینه و کاهش آلودگی. علاوه بر آن پژوهشگران یک جعبه رنگارنگ و بسیار بزرگ از مواد و ساختارها را با استفاده از اصول طراحی طبیعت به دست میآورند و اغلب طبیعت به عنوان یک معیار زیست محیطی برای نوآوریها در نظر گرفته میشود.

پایان نامه ارشد: بررسی رابطه متقابل جهان نگری محمود دولت آبادی و متن داستان «جای خالی سلوچ»
جمعه 99/10/26
1-1- تعریف مسأله
شایدساده ترین تعریف ازجامعه شناسی ادبیات، بررسی متون ادبی ازنگاه جامعه شناختـی باشد که دریک نگاه کلی در پی برقرار کردن رابطه، بین ادبیات وعناصر اجتماعی است. این رشته در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت و در قرن بیستم بااندیشه ها وآثار فیلسوف مجارستانی (جورج لوکاچ) به نقطه ی عطف خود رسید. بعداز اومتفکرانی چون اریش کوهلر، لویسن گلدمن، میخائیل باختین در شکل گیری وشکوفایی این رشته سهم بسزایی داشتند.
امروزه بررسی و نقد آثارازمنظرنظریه های اجتماعی یکی از مهم ترین رویکردهای نقد ادبی است. این نقد از طرفی اثر ادبی رامحصول و مولود حیات و محیط اجتماعی و از طرفی آن را محرک و عامل اجتماع می داند. دربرابراین نظریه، دیدگاه متن محور قراردارد که تنهابه ادبیت متن توجه می کند. لوسین گلدمن تحت تأثیر لوکاچ، نظریه ی مبتنی برشباهت ها رامطـرح می کنـد که به تحلیل رابطه ی میان جایگاه طبقاتی، جهان بینی، وشکل ادبی ومواضع سیاسی هنرمند می پردازد. به باورگلدمن «وظیفه ی نقد بازسازی بافت تاریخی متن و قرار دادن نویسنده ومتن در چارچوب ایدئولوژی طبقه ای است که اوبه آن تعلق دارد.» (مکاریک،412:1385) از نظراو، بر خلاف باور دیر پای جامعه شناسی پوزیتیویستی ومکانیستی، آنچه دراساس، جامعه شناسی ادبیات رااز همه ی دیگر شکل های نقدادبی جدا می کنداین حکم نظری است کـه:«درآفرینش هنری، یک فردبه تنهایی مورد نظـرنیست بلکه اثر، بیان نوعی آگاهی جمعی است که هنرمند با شدتی بیش از اکثر افراد در تدوین آن شرکت می ورزد.» (گلدمن،69:1381)
اوبرای لفظ ومعنی رابطه ای متقابل درنظرمی گیردو براساس نظریه ی ساختار گرایی تکوینی میان متن اثروجهان نگری پدیدآورنده ی آن رابطه ای متقابل ایجادمی کند.
در این پایان نامه درنظراست یکی از داستانهای محمود دولت آبادی «جای خالی سلوچ» براساس نظریه ی «ساختارگرایی تکوینی» لوسین گلدمن موردتحلیل وبررسی قرار گیرد.
2-1- چارچوب نظریه تحقیق
جامعه شناسی ادبیات درواقع در یک نگاه کلی در پی برقرارکردن کردن رابطه بین ادبیات وعناصر اجتماعی است؛ و به دانستن این نکتـه توجه دارد که «مسائل اجتماعی و منافع گروهی چگونه درسطوح معنایی ونحوی و روایی چفت وبست می یابد.»(تادیه،1378 :201)
درجامعه شناسی ادبیات به طورخاص دو جریان وجوددارد، یکی جریان معمول پوزیتیویستی یاهمان شیوه ی مشاهده ی تجربی که باهرگونه چشم انداز تاریخی مخالف است و تنها متن و جزئیات آن را مورد توجه قرارمی دهد ودیگری جریان دیالکتیکی که هرگونه تمایز میان جامعه شناسی و تاریخ را رد می کند.
گلدمن، ازمیان دوشیوه ی معمول جامعه شناسی ادبیات، شیوه ی دیالکتیکی وغیرمستقیم رابر می گزیند. یکی ازاصول مسلم وبنیادین هراندیشه ی دیالکتیکی آن است که درعلوم انسانی، همه ی پژوهش ها به طور ضمنی یاآشکار، برخی موضع گیری هاو ارزش گذاریهای آغازین ومقدماتی و نه پیشین را مبناقرار می دهنـد.(گلدمن، 227:1381) بر اساس اندیشه ی دیالکتیکی «هیچ گاه نه عزیمت گاه های ثابت وقطعی وجود دارد ونه مسائل قطعاًحل شده واندیشه، هـرگزمسیرمستقیم را نمی پیمایدزیراحقیقت جزیی، معنای راستین خودرا نمی یابد مگر از رهگذرجایگاهش دریک مجموعـه، همان گونه که مجموعه نیز شناخت پذیر نیست مگراز رهگذر پیشرفت در شناخت حقایق جزیی. بدین ترتیب سیر حرکت شناخت به طور نوسانی دائم بین اجزاوکل که باید متقابلاً یکدیگر را روشن کنند نمودار می شود.» (گلدمن ،190:1376)
از نظر گلدمن «کوشش برای درک آفرینش فرهنگی، مجـزا از مجموعه ی زندگی درجامعه ای که بستراین آفرینش است همان قدر بیهوده است که کوشش شود نه به طور موقت وبه اقتضای تحلیل، بلکه به شیوه ای بنیادین و پایدار، واژه را از جمله یاجمله را از گفتار بیرون کشید.»(گلدمن ،229:1381) گلدمن، جایگاه وحدت وانسجام درآگاهی جمعی (جهان نگری)را بسیارمهمتراز جایگاه آن در ساختارهای جمعی ایدئولوژیکی می داند؛ اوبه عنوان یک پارامارکسیست دنبـاله رو این نظرانگلس بودکه :«محتوای اجتماعی وعینی اثر ممکن است مغایر با نیات عمیق هنرمندباشدو چیزی بیش ازاصل وریشه ی طبقاتی اورا بیان کند.» (مارکوزه،5:1379) به همین دلیل او درمهم ترین اثرخود(خدای پنهان،1955) به بررسـی روابط میان ساختار معنا و ساختار فراگیری که جهان نگری اشراف جامگان فرانسه ی سده ی هفدهم است می پردازد. بنا براین «معناوارزش هراثرهنری به یک گروه اجتماعی وبه طورعام تر به ساختار اجتماعی ای نسبت داده می شود که به طورتاریخی شکل گرفته است.»(مکاریک، 345:1385)
گلدمن دو فرایند شناختی مکمل رادر جریان تحلیل مد نظر دارد:دریافت و تشریح. دریافت فرایندی عمیقاًعقلانی است و عبارت است از «توصیف مناسبات اساسی سازنده ی یک ساختار معنادار.» (گلدمن ،241:1381) و تشریح عبارت است از «گنجاندن یک ساختار معنا دار در ساختاری گسترده تر که ساختار نخست یکی از عناصر سازنده ی آن است.»(همان). دو کلیتی که درفرایندهای دریافت وتشریح ازهمه مهمتر هستند، ساختار معنادار و جهان نگری است. با توجه به این فرایند دوگانه «هر توصیفِ تکوینی – دریافتیِ یک ساختار، درواقع نوعی تشریح ساختارهای جزئی سازنده ی آن است و باید با توصیف ساختارگسترده ای که آن را به طـور بی واسطه در بر گرفته، تکمیل شود. چنین توصیفی درحکم تشریح ساختار نخست ودریافت ساختار دوم است.» (گلدمن،242:1381)
به طور خـلاصه می توان گفت که: دریافت و تشـریح فرایندی واحدند که به دو چارچوب استنادی مختلف مـربوط می شوند و به بررسی رابطـه ی متقابل میان اجزای تحقیق (صورت اثر) وکلیت آن (محتواوجهان بینی طبقه) می پردازند؛ یعنی در ابتدا ساختار معنادار اثرادبی وجهان نگری نویسنده را آشکار می کنند ودرنهایت به ساختاری گسترده تر کـه همان طبقه ی خاص نویسنده است دست می یابندو پس
ازآن تأثیر جهان نگری این طبقه را بر شکل وساختار اثرادبی مورد بررسی قرار می دهد.
رمان «جای خالی سلوچ» باتوجه به گرایش های اجتماعی نویسنده، قابلیت تحلیل براساس این نظریه را دارد. تحولات دهه ی چهل وپنجاه، شکاف عمیق بین طبقه مرفه وفقیر، تعارض مداوم بین خان ورعیت و ازهمه مهمتر دگرگونی هایی که در اثراصلاحات ارضی معروف شاهی گریبان گیرروستاییان گردید، موجب فروپاشی اقتصاد روستایی ودر نتیجه بی خانمانی، کوچ و فرار دسته جمعی آنهابه سوی شهرهاشد. دراین گریز برخاسته ازتباهی اقتصاد وارداتی امپریالیستی حوادث تلخ وناگواری پیش می آید. درچنبرمشکلات این حوادث چنان تلخکامی ای را درزندگی مردم شاهدهستیم که می توان هزاران رویداد را تصویرکرد که بیانگر جلوه هایی ازکوشش و تلاش دردمندانه انسان هایی است که درعمق بافت این تحولات دست وپا زده اند.
دراین رساله کوشش خواهد شد تا با کشف ساختار معنادار این اثر، جهان نگری وطبقه ی اجتماعی نویسنده ی آن آشکار شود. بعدازآن تأثیرگذاری این طبقه ی اجتماعی خاص برمتن اثرمورد بررسی قرار خواهدگرفت؛ و به طورکلی به بررسی رابطه ی متقابل بین متن ومحتوا وجهان بینی نویسنده پرداخته خواهد شد.
3-1- پژوهش های علمی انجام شده قبلی در ارتباط با پایان نامه:
1- گلدمن درمهم ترین اثرخود«خدای پنهان»به بررسی روابط میان ساختارمعنا در تراژدی راسین و ساختار فراگیری که جهان نگری اشراف جامگان فرانسه سده ی هفدهم است، می پردازد.
2- دکتر جمشید م .ایرانیان درکتاب «واقعیت اجتماعی وجهان داستان» براساس نظریه ی«ساختار گراییی تکوینی» به بررسی داستان های «زیبا»، «بوف کور»، «حاجی آقا»، «غرب زدگی »، «مدیرمدرسه» و«نفرین زمین» می پردازد وهر یک از این داستان ها را در دوره ی تاریخی واجتماعی خاص خود مورد بررسی قرار می دهد.
3- مقاله ایی تحت عنوان «رابطه ی متقابل متن اثـر و جهان نگری پدیدآورنده ی آن» به راهنمایی دکترغلامرضا پیروز نگاشته شده است. این مقاله با تکیه برنظریه ی ساختارگرایی تکوینی گلدمن به بررسی رابطه ی متقابل جهان نگری جلال آل احمد ومتن داستان «مدیر مدرسه» پرداخته است. در این مقاله جلال آل احمد جزء طبقه ی«نویسندگان روشنفکرتند رو» محسوب شده وانعکاس جهان نگری نویسنده بر متن داستان، به صورت جمله های تند و کوتاه، کاربرد دشنام و کنایه … عنوان شده است؛ ودرپایان حساسیت نویسنده نسبت به مسائل پیرامون وصراحت وتندروی اورا در برخورد با امـور، دلیلی بر«شتاب زدگی وعصبی بودن متن داستـان» می داند.
4- سامره اردشیری، در پایان نامه دوره كارشناسی ارشد خود، به راهنمایی دکتر غلامرضا پیروز، به بررسی رمان بوف کور براساس نظریه ی ساختارگرایی تکوینی لوسین گلدمن پرداخته است. در این پایان نامه، با کشف ساختار معنا دار بوف کور، این جهان نگری آشکارشده است که:«کمال مطلوب در شکل ناب خویش دست نیافتنی است وانسان در این راه محکوم به شکست است.» این جهان بینی برآمده ازفضای خاص دوره هدایت، یعنی درون گرایی روشن فكران عصر پهلوی است وبوف كور، معرف جهان نگری و درنتیجه طبقه اجتماعی اوست.
5- دکتر عسگرعسگری در کتابی به نام «نقداجتماعی رمان معاصر فارسی باتاکید بر ده رمان برگزیده» ضمن بر سیر ادبیات داستانی ونظریه های نقد جامعه شناسی ادبیات، به طور مختصر در هفت-هشت صفحه مجزا از هم، به تحلیل ده رمان از جمله رمان جای خالی سلوچ پرداخته است. عسگری نتیجه می گیرد: «کتاب جای خالی سلوچ توصیف کننده ی زوال زندگی دهقانی درمنطقه ی خراسان است.» (عسگری، 186:1387).
4-1- حدود پژوهش
حدود پژوهش پایان نامه، داستان «جای خالی سلوچ»اثرمحمود دولت آبادی وشرایط اجتماعی در زمان نگارش اثرمی باشد.
5-1- سوالات پژوهش
1- ساختار معنا دار داستان «جای خالی سلوچ» ازچه اجزایی تشکیل شده است؟
2-جهان نگری مطرح در این داستان چیست؟
3-جهان نگری داستان به کدام طبقه ی اجتماعی مربوط می شود؟
4- طبقه ی اجتماعی مشخص شده از کدام ساختار اجتماعی تأثیر پذیرفته است؟
5-دولت آبادی چگونه این طبقه ی اجتماعی را در داستان خود منعکس کرده است؟
6-1- اهداف پژوهش
بررسی رابطه ی متقابل جهان نگری محموددولت آبادی ومتن داستان «جای خالی سلوچ»
7-1- خلاصه مراحل پژوهش
شیوه ی پژوهش در این پایان نامه، کیفی و از نوع تحلیل محتوا می باشد. روش جمع آوری اطلاعات به شیوه ی اسنادی وکتاب خـانه ای است. برای نگـارش پـژوهـش ابتدا مطالعات مقدماتی درمـوردنظریه ی ساختـارگرایـی تکوینـی، اوضـاع زمـان نگارش داستان وزندگی دولت آبـادی انجـام می گیـرد، پس از آن رابطه ی متقابـل جهان نگری نویسنده ومتن داستان تحلیل می شود.
فصل دوم: چارچوب نظری «ساختارگرایی تکوینی»
1-2- درآمد:
زندگی اجتماعی، انسانیت انسانها را می سازد. در درون جامعه ی انسانی است که رفتار وشخصیت آدمی شکل می گیرد و رشد و توسعه می یابد به گفته ی دورکیم: «جامعه است که به زندگی ما محتوا، جهت ومعنی می بخشد». (ستوده،21:1386) براساس بر داشتی که ازتمام ذهنیات وتراوش های آدمی وجوددارد، هرآنچه درآدمی به انتزاع می رسد و فرم مفهومی پیدا می کند، بر خاسته ازدنیای واقعی پیرامون اوست. از این رو اندیشه ی انسان برپایه ای ازواقعیت شکل می پذیرد و رشد می یابد. این شیوه ی نگرش تنها محدود به اثرادبی نمی شود بلکه به طورکلی تمام ساخته های بشر رادر برمی گیرد؛ پس نه تنها زبان که :«شگردهای ادبی سنتی، مثل نمادها و وزن در ذات خود اجتماعی هستند، قراردادها وروال هایی که فقط درجوامع بشری زاده می شوند.» (ولک، وارن،99:1373) براین اساس ادبیات هردوره را نماینده ی روحیات و فراز و نشیب های اجتماعی آن دوره می دانند که همراه باتحولات اجتماعی، دردوره های مختلف تغییر یافته و درهر عصر معنی و مفهومی خاص خودپیداکرده است.
2-2- ادبیات و جامعه:
مطالعه وبررسی ادبیات از دیر باز مورد توجه مخاطبان و منتقدان آگاه بوده است. پس ازجنگ جهانی دوم این بررسی ها ومطالعا ت شدت بیشتری یافت ودغدغه ی بسیاری از رشته های علوم انسانی شد.
امروزه ادبیات درمعانی مختلفی به کارمی رود. ازنظردانش زیباشناسی، ادبیات «هنر بیان نیّات به وسیله ی کلمات است.» (ستوده،همان:34 ) در نظر زرین کوب «ادبیات عبارت است ازتمام ذخایرومواریث ذوقی وفکر ی اقوام وامم عالم که مردم درضبط ونقل ونشرآن اهتمام کرده اند. این میراث ذوقی وفکری که ازرفتگان بازمانده است وآیندگان نیز همواره برآن چیزی خواهندافزود…همواره موجب استفاده وتمتع والتذاذاقوام وافرادجهان خواهدبود.» (زرین کوب، 18:1354)
ادبیات وقتی به اجزای سازنده اش تجزیه شود، ازطرفی بعدی اجتماعی می یابد که روابط پایه ای وسازنده ی اثر ادبی را مورد تحلیل قرار می دهدواز سوی دیگر ابعاد زیبا شناختی و تاحدی سلیقه ای پیدا می کند. این تقسیم بندی باعث شده است برخی ازمنتقدان به بررسی جنبه ی درونی ادبیات توجه کنند و گروهی نیز با کمک علومی نظیرجامعه شناسی، روانشناسی وعلوم طبیعی، برجنبه ی بیرونی ادبیات تأکید می ورزند.
نخستین وبنیادی ترین پرسش بحث های جامعه شناسی ادبیات این است که آیا ادبیات، تصویر راستینی ازجامعه ای که اثردرآن به وجود آمده است، نشان می دهد یانه؛ با توجه به این نظرکه آفرینش هنری، بیان نوعی آگاهی جمعی است، وجه تمایز جامعه شناسی ادبیات به گسترده ترین معنا ازهمه ی دیگر شکل های نقد ادبی نمایان می شود.
3-2- جامعه شناسی ادبیات:
جامعه شناسی ادبیات به عنوان یکی ازشاخه های تخصصی جامعه شناسی دراواخر قرن نوزدهم شکل گرفت ودر قرن بیستم بااندیشه ها و آثار فیلسوف مجارستانی، جورج لوکاچ، به نقطه ی عطف رسید. جامعه شناسی ادبیات به عنوان یک دانش میان رشته ای ازیک طرف نقطه ی اوج علوم ادبی است که به زبانشناسی وفلسفه مرتبط می شود واز طرف دیگرباعلوم اجتماعی وتاریخی ارتباط تنگاتنگ دارد. ریشه های جامعه شناسی ادبیات رابایددرفلسفه، بویژه فلسفه ی کلاسیک آلمان جست؛ چراکه بسیاری ازاصول و مبانی این رشته باتوجه به عقاید فلسفی کانت، هگل، مارکس و شیلرشکل گرفته است.
1-3-2- رویکردهای جامعه شناسی ادبیات:
1-1-3-2- جامعه شناسی ادبیات وجامعه شناسی ادبی:
جامعه شناسی ادبیات در دو رویکرد عمده قابل بررسی است. رویکرداول «جامعه شناسی ادبیات» است. که بخشی از جامعه شناسی عمومی است وبه «فرامتن»، هرآنچه خارج ازخود متن است، می پردازد؛ و به مقوله ی ادبیات به عنوان فرایندی عمدتاً اقتصادی می نگرد و روابط حاکم برچرخه ی ادبیات را برعالم ادبیات تطبیق می دهد. دراین رویکرد، اثرادبی به مثابه ی کالایی اقتصادی تلقی می شود که ازسوی افراد ی تولید می شود که نویسندگان و شاعران دررأس آن قرار دارند. ناشر واسطه ی بین تولیدکننده ومصرف کننده است. مصرف کنندگان، مخاطبان وخوانندگان آثارادبی هستند. رویکرد دوم جامعه شناسی درادبیات یا جامعه شناسی ادبی است که یکی ازشاخه های علوم ادبی به شمارمی آید. جورج لوکاچ ولوسین گلدمن برجسته ترین نظریه پردازان آن محسوب می شوند. دراین رویکرد ضمن توجه به جنبه ی اقتصادی، خلق اثر ادبی وفرایند پذیرش آن ازسوی خوانندگان، توجه عمده به ساختاراثر وارتباط آن باجامعه ای است که درآن خلق شده است. «این رویکرد درمراحل پیشرفته ی خودسعی درتطبیق جهان بینی وجهانگری موجود دریک جامعه ودرعصری معین، با فرم ومحتوای آثارادبی وهنری خلق شده در آن جامعه ودوران دارد.»(عسگری، 1387 :61-60) اریش کوهلردرموردتفاوت این دورویکردمی گوید:«جامعه شناسی ادبیات اساساً به بررسی تجربی گرایش دارد واز رشته های فرعی جامعه شناسی است و روش های آن رابه کار می گیرد. درمقابل جامعه شناسی ادبی، روشی است مربوط به علم ادبیات وماآن راعلم تاریخی – جامعه شناسی ادبیات تعریف می کنیم. بن انگاره ی اساسی این علم آن است که هرجامعه شناسی ادبی بایدبه طور تاریخی عمل کند و هرتاریخ ادبیات نیزبه طورجامعه شناختی.» (کوهلر،236:1377)

دانلود پایان نامه ارشد :کانی شناسی، ژئوشیمی و الگوی تشکیل کانسار بوکسیت تاش، شمالغرب شاهرود
جمعه 99/10/26
یکی از مهمترین و اساسیترین پایههای اقتصاد هر کشوری منابع معدنی تحتالارضی آن است. نیاز به عناصر فلزی در جوامع بشری با توجه به رشد فزاینده جمعیت در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه (مانند ایران) بیش از پیش احساس میشود. روند صنعتی شدن کشور و رشد مصرف آلومینیوم در صنایع مختلف اهمیت اکتشاف و شناسایی منابع بوکسیت را به عنوان مهمترین ماده اولیه قابل استخراج آلومینیوم از اهمیت خاصی برخوردار کرده است. در توالی چینهشناسی البرز در مرز بین سازند کربناته الیکا و سازند تخریبی شمشک بوکسیتزایی صورت گرفته است. در منطقه مورد نظر افق بوکسیتی – لاتریتی رخنمون دارد که در حال بهرهبرداری میباشد. در این تحقیق کانسار بوکسیت تاش از جنبه زمینشناسی اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته و در این فصل به منظور درک بهتر از وضعیت منطقه ابتدا موقعیت جغرافیایی، بومشناسی و پوشش گیاهی محل مورد مطالعه را مورد بررسی قرار میدهیم و در ادامه به اهداف این تحقیق و روش کار و مطالعه تاریخچه کانسار و خلاصهای از شناخت، طبقهبندی و مکانیسم تشکیل بوکسیتها اشاره میشود.
1-2- موقعیت جغرافیایی و راههای دسترسی به منطقه
منطقه مورد مطالعه در40 کیلومتری شمال غرب شاهرود، درفاصله 6 کیلومتری شمال شرق روستای تاش و در محدوده مختصات جغرافیایی ′41 °54 تا ′48 °54 طول شرقی و ′32 °36 تا ′37 °36 عرض شمالی واقع شده است. از شاهرود در مسیر کارخانه سیمان با طی مسافت حدود 20 کیلومتر جاده آسفالته به روستای تاش و مسافت 6 کیلومتر جاده خاکی معدن بوکسیت تاش قابل دسترسی می باشد. در شکل (1- 1) موقعیت جغرافیایی و راههای دسترسی به منطقه نشان داده شده است.
شکل 1- 1- موقعیت جغرافیایی و راههای ارتباطی منطقه مورد مطالعه (اطلس کامل راههای ایران).
۱-3- آب و هوا و بومشناسی منطقه
منطقه مورد مطالعه در میان کوههای سربه فلک کشیده البرز (شاهوار، شاهکوه) محصور شده و آب و هوای آن در پاییز و زمستان بسیار سرد و در بهار و تابستان معتدل میباشد. اکثر نزولات جوی به صورت بارشهای سنگین برف میباشد که همین امر موجب اختلال در فعالیتهای معدنی در فصول سرد سال میگردد. مقدار متوسط بارندگی سالیانه 350 میلیمتر میباشد. کشاورزی و دامداری به دلیل برخوردار بودن از آب کافی و مراتع غنی، از رونق بسیار خوبی برخوردار است. از جمله محصولات دامداری میتوان به گوشت قرمز، فراورده های لبنی مانند شیر، ماست، کره و کشک اشاره نمود. همچنین از محصولات کشاورزی زراعی میتوان به گندم، جو، سیب زمینی، لوبیا روغنی و محصولات باغی شامل زردالو، سیب درختی و گردو اشاره کرد. بر طبق اطلاعات سرشماری جمعیت خانوار روستایی کشور 1391، جمعیت روستای تاش بالغ بر 390 نفر در قالب 122 خانوار میباشد.
1 – 4- پوششگیاهی و جاذبههای ژئوتوریستی منطقه
با توجه به کوهستانی بودن منطقه و میزان بارش مناسب، پوشش گیاهی دارای پراکندگی متوسط با تراکم نسبتاً بالا میباشد. از پوششگیاهی این منطقه میتوان به گیاهانی مانند دم روباه، کاروانکش، گل بیغم، شور، گز، قیچ، اسپند، سرجارو، گون، درمنه، کما، فرفیون، چوبک، اسکنبیل و خارشتر اشاره نمود (شکل 1-2). روستای کوهستانی تاش یکی از مهمترین مناطق ژئوتوریستی منطقه میباشد که از امکانات اولیه رفاهی شامل آب، برق و تلفن برخوردار است و به علت واقع شدن در نقطه مرزی بین استانهای سمنان و گلستان همه ساله پذیرای سیل مشتاقان به طبیعتگردی و کوهنوردی میباشد. مهمترین جاذبههای میراث زمینشناسی شامل چشمهی هفترنگ، رودخانه تاش، یخچالهای طبیعی و مهمترین مسیر صعود به قله شاهوار (دره پیرمیشی) میباشد (بسطامی و فردوست، 1392).
شکل 1-۲- نمایی از پوشش گیاهی شامل گون، درمنه و درخت اورس در محدوده کانسار (دید به سمت شمال شرق)
1- 5 – ژئومورفولوژی منطقه
از نگاه ژئومورفولوژی منطقه در میان ارتفاعات شاهوار در جنوب، کوه یزدکی در شمال، کوه پیرمیشی در مغرب و کوه شترپا در شرق قرار گرفته است. ارتفاع روستای تاش2220 متر و ارتفاع بلندترین نقطه قله شاهوار با ارتفاع ۳۹۴۵ متر میباشد. روند عمومی عناصر زمینساختی (چین خوردگی و گسلها) کوههای البرز اکثراً شرقی- غربی است. نقش گسلهای رورانده در منطقه البرز شرقی به وضوح قابل مشاهده میباشد و همین سیستم رورانده باعث اوج گرفتن ارتفاعات نسبت به دشت و همچنین به همخوردگی شدید در منطقه شده که سبب قرارگیری سازندهای مختلف با سنهای متفاوت در کنار یکدیگر میباشد. جنس عمومی سنگها در منطقه تاش شیلها و ماسه سنگهای (سازند شمشک) و آهک و دولومیتهای (سازند الیکا) میباشد که به علت قرارگیری در ارتفاع زیاد دارای فرسایش فیزیکی بالا میباشند. درههای جوان عموماً V شکل و از امتداد گسلها پیروی میکنند. رودخانه دائمی تاش و رودخانههای فصلی مانند سنگ سله در فصل بهار با اّب شدن برفها مقادیر زیادی از مواد و سنگها و خاک منطقه را جا به جا کرده و به خارج از منطقه منتقل میکنند. مسیر رودخانهها اکثراً مناطق گسلی یا در راستای گسلهای موجود درمنطقه میباشد. (شکل 1-۳ )، وضعیت زمین ریختشناسی منطقه را بر روی نقشه توپوگرافی 250000/1 گرگان و (شکل 1- 4 )، موقعیت منطقه مورد مطالعه در تصویر ماهوارهای را نشان میدهد.
شکل 1- ۳- وضعیت زمین ریختشناسی منطقه بر روی نقشه توپوگرافی 250000/1 گرگان، در این تصویر برجستگیهای مهم شامل کوهها، همچنین سیستم آبراههها و موقعیت ماده معدنی نشان داده شده است (اقتباس از مرکز اسناد جمهوری اسلامی ایران).
شکل 1- ۴- وضعیت مورفولوژیکی منطقه بر روی تصویر ماهوارهای.
6- تاریخچه مطالعات پیشین
کانسارهای بوکسیت ایران بیشتر از نوع کارستی بوده و از نظر مکانی در سه پهنه ساختاری -رسوبی البرز، ایران مرکزی و زاگرس توزیع شدهاند (قربانی، 1386). از دوره پرمین تا اواخر دوره کرتاسه به موازات کمربند فلززایی تتیس- اوراسیا یکی از غنیترین کمربندهای بوکسیتی شکل گرفته است که سرزمین ایران بخشی از این کمربند میباشد. مهمترین ذخائر بوکسیت کارستی ایران بر اساس زمان تشکیل عمدتاً بر سه محور بوکسیتهای پرمو - تریاس، قاعده لیاس و کرتاسه میباشند. تاکنون مطالعات زیادی در گوشه و کنار کشور ایران بر روی منابع بوکسیتی انجام شده است که به طور مختصر به برخی از این موارد اشاره میکنیم.
محور بوکسیتهای پرموتریاس ایران به صورت گسترده در شمال غرب کشور مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله مطالعات انجام شده میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
– قاسمی نکو، 1379، که نهشتههای نیچلان و باختر ارومیه را مورد مطالعه قرار دادند و به طور کلی نتیجه گرفتند که لاتریتی شدن این نهشتهها به صورت کامل انجام نگرفته است.
– خواجه محمد لو، 1383، به مطالعهی بوکسیتهای جنوب استان آذربایجان غربی پرداختهاند و ماحصل مطالعات آنها منجر به شناسایی سنگهای دیاباز نفوذی، درون سازند درود به عنوان سنگ منشأ شده است.
– انتظاری ، 1385، به بررسی بوکسیتهای منطقه مندیل بسر مراغه پرداختند و بر اساس مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی سنگ مادر این بوکسیت را سنگهای آتشفشانی دانستهاند.
– کلاگری و عابدینی،2007، درمقالهای تحت عنوان بررسی ژئوشیمی افق پرمو-تریاس خانشیته در شرق بوکان به چگونگی رفتار عناصر نادر خاکی در افق بوکسیتی بوکان پرداخته است.
یکی دیگر از ناحیه بوکسیتی پرموتریاس ایران بخش البرز شرقی است که میتوان به مطالعات اشکوریان و همکاران،1390، که به مطالعه بوکسیت خوش ییلاق پرداختند و فرامرزی و همکاران، 1391، که نهشته بوکسیت قشلاق را مورد مطالعه قرار دادند اشاره نمود. نامبردگان سنگ منشأ بوکسیتهای مورد مطالعه را سنگهای بازالتی سازند سلطان میدان دانستهاند.
محور بوکسیتی قاعده لیاس مهمترین بخش اقتصادی بوکسیتهای ایران را تشکیل میدهد که از جمله میتوان به کانسار بوکسیت جاجرم اشاره نمود که بزرگترین نهشته بوکسیت ایران میباشد و تاکنون پایاننامهها، مقالات و مطالعات اکتشافی گوناگونی بر روی آن انجام شده که میتوان به کارهای (خیری، 1366)، (بحرآبادی، 1377)، (جعفر زاده، 1379)، (ناصری، 1382)، (خادمی،1384) اشاره کرد که در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد بوده و بیشتر به مسائل معرفی، پتروگرافی و تا حدودی ژئوشیمی و ژنز پرداختهاند.
– رحیمپوربناب و اسماعیلی، 138۶، کارهای مفصلی در مورد پتروگرافی و ژنز بوکسیت جاجرم انجام داده و مقالاتی در مجله علوم دانشگاه تهران ارایه دادند.
– اثنی عشری، 1385، بخشهای مربوط به ژئوشیمی کانسار جاجرم را در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد تحت عنوان “بررسی ژئوشیمی کانسار جاجرم با نگرشی ویژه بر ژئوشیمی عناصر کمیاب” انجام داد و مباحث مربوط به ژئوشیمی لایههای مختلف بوکسیت جاجرم را روشن ساخت.
– ملائی و شریفیان عطار، 1385، به بررسی ویژگی زمین شناسی و اکتشافی کانسار جاجرم پرداختند.
– اسماعیلی و همکاران، 1387، با چاپ مقالهای در مجله علومزمین به بررسی علل ایجاد لایهبندی در کانسار جاجرم پرداختند.
– امینی و شمعانیان، 13۹۰، دوباره به بررسی ژنز کانسار جاجرم پرداخته و در حقیقت با مطالعهی کارهای قبلی مطالب جدیدتری را بیان نمودند. از جمله دیگر مطالعات بر روی کانسارهای قاعده لیاس میتوان به منطقه بوکسیتی کیسه جین آبگرم قزوین اشاره نمود که تحقیقاتی از جمله:
– قربانی و همکاران،۱۳۸۶، به بیان ویژگی آن پرداختند که بعدها توسط موسوی و مهدیزاده شهری، در سال 1388، مورد بررسی قرار گرفت. نامبردگان این کانسار را به دو گروه بوکسیت رسی و بوکسیت غنی از آهن و دیاسپور تقسیم نمودند. یکی دیگر از مطالعات بوکسیت بخش لیاس ایران منطقه تویه دروار دامغان میباشدکه زارعی، 139۲، در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد به بیان ویژگی های آن پرداخت و سنگهای دیاباز قاعده شمشک را به عنوان سنگ مادر احتمالی این نهشته معرفی نمود. همچنین در منطقه شهمیرزاد نیز صابری ، 1379، در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد به بررسی ویژگی این نهشته لاتریتی – بوکسیتی پرداختند. و سنگ منشا بازالت تا آندزیت را برای این نهشته مشخص نمودند.
بوکسیتهای کرتاسه ایران بیشتر از زون زاگرس گزارش شدهاند. این ناهنجاری بوکسیتی اغلب بین سازند سروک و ایلام ظهور پیدا کرده است. از جمله این مطالعات زراسوندی و همکاران، 139۲، به بررسی ریز ریختشناسی و فرایند تشکیل پیزوئیدهای ذخائر بوکسیتی منطقه دهدشت پرداخته و اطلاعات خوب بافتی از بوکسیتها ارائه نموده است. زراسوندی و همکاران، 2010، طی مقالهای در مجله اکتشافات ژئوشیمایی،[1] به بیان ویژگی ژئوشیمی و تغییرات جرم در بوکسیت سرفاریاب پرداخته، اشاره نمود.
1-7- سابقه تحقیق در منطقه مورد مطالعه
کانسار بوکسیت تاش با ذخیره بسیار قابل ملاحظه بخشی از کمربند بوکسیتی تتیس میباشد. با توجه به این که این کانسار در سالهای اخیر اکتشاف گردیده، این نوشتار اولین گزارش زمینشناسی اقتصادی این کانسار محسوب میگردد.
از جمله کارهای انجام شده در محدوده معدن بوکسیت تاش میتوان به موارد زیر اشاره نمود.
1- تهیه نقشه زمینشناسی 250000/1 گرگان (شهرابی، 1369) توسط سازمان زمینشناسی کشورکه منجر به شناسایی سازندها و زمینساخت و زمین ریختشناسی منطقه شد و کمک زیادی به شناخت چینهشناسی و تکتونیک منطقه نموده است.
2- تهیه نقشه زمینشناسی 100000/1 علیآباد (زمانی و کریمی، 138۵)، توسط سازمان زمینشناسی کشور، این نقشه توالی لیتولوژیکی و وضعیت چینه شناسی منطقه را مورد بررسی دقیقتر قرار داده و افقهای بوکسیتی پرمو تریاس در منطقه را مشخص نموده است ولی اشارهای به بوکسیتهای قاعده لیاس در منطقه نکرده است.

دانلود پایان نامه ارشد : مدلسازی تیرهای بتنی پیش تنیده تقویت شده با مواد مرکب پلیمری
جمعه 99/10/26
پیش تنیدگی[1] عبارت است از: ایجاد یک تنش ثابت و دائمی در یک عضو بتنی به نحوه دلخواه و به اندازه لازم به طوری که، در اثر این تنش مقداری از تنش های ناشی از بارهای مرده و زنده عضو، خنثی شده در نتیجه مقاومت و باربری آن افزایش می یابد. بتن پیش تنیده پس از بتن مسلح در فرم های ساختمانی به کار گرفته شده است. در قرن گذشته چندین الگو پیش تنیدگی متفاوت ارائه شده است، اثرات طولانی مدت تنش و انقباض باعث کاهش نیروی پیش تنیدگی می شود، و مزیت و کاربرد بتن پیش تنیده را کاهش می دهد، که این امر با استفاده از فولاد با مقاومت بالا تا حدی قابل جبران است (بیلینگتون 1976، 84-71).
1-2- روش های وارد کردن نیروی پیش تنیدگی[2]
1-2-1 روش مکانیکی
شاید ساده ترین روش فشرده ساختن یک تیر به وسیله یک یا دو جک در مقابل دو تکیه گاه می باشد. این روش در بعضی از پروژه های بزرگ به کار می رود در بعضی از پروژها می توان پس از فشرده ساختن تیر بوسیله جک با قرار دادن ورق فولادی بین تیر و تکیه گاه جلو برگشت تیر را به حالت اولیه گرفت، سپس جک ها را آزاد کرد. اشکال اساسی این روش ها این است که کوچکترین تغییر شکل یا حرکت تکیه گاه، به نحوه قابل ملاحظه ای نیرو را کاهش می دهد.
1-2-2 روش شیمیایی
در این روش نیروی پیش تنیدگی در اثر استفاده از سیمان های منبسط شونده بوجود می آید. این سیمان ها بر خلاف سیمان های معمولی در موقع گرفتن و سخت شدن به جای منقبض شدن منبسط می گردند، چون وجود کابلهای در داخل بتن جلوی این انبساط طول را می گیرد، در نتیجه مقدار نیروی فشاری در تیر ایجاد می شود.
1-2-3 روش الکتریکی- حرارتی
در این روش با وصل کردن جریان برق به کابلها باعث ازدیاد طول کابلها شده، سپس کابلها را توسط گیره هائی در همان حال کشیده به تکیه گاه وصل می کنند. پس از قطع کردن جریان و سرد شدن کابل ها، دور آنها را بتن ریزی می کنند و بعد از اینکه مقاومت بتن به حد لازم رسید کابل های کشیده شده را از تکیه گاه آزاد می کنند و در نتیجه نیروی کشیده شدن کابل ها به بتن منتقل می گردد، روش پیش تنیدگی حراراتی به طور وسیعی برای ساختن دالها، تیرها، خرپاها و ستون های چراغ برق مورد استفاده قرار می گیرد (دوبل 1936، 20-9).
1-3- مصالح و تجهیزات
1-3-1 بتن
مقاومت بتن در سازه های پس تنیده می بایست از مقاومت و کیفیت بهتری نسبت به بتن در سازه های ساخته شده از بتن مسلح معمولی، برخوردار باشد. زیرا بالا بودن مقاومت بتن باعث ایجاد گیرش و چسبندگی بهتر بین کابل ها و بتن می شود.
1-3-2 فولاد
فولادهای پیش تنیدگی شامل مفتول ها و کابل های[3] ساخته شده از مفتول یا میلگردهای آلیاژ[4] دار پر مقاومت می باشند.
1-3-3 انواع گیرها و کابل ها
گیره استرند فورس
1-4- معیار اساسی پیش تنیدگی
معیار طراحی بتن آرمه چه برای نوع پیش تنیده و چه برای غیر پیش تنیده این است که:
در جایی که در اثر بارگذاری خارجی، کشش ایجاد شود، آرماتور فولادی قرار گیرد، در بتن پیش تنیده آرماتور با مقاومت بالا، به کار می رود و این آرماتور قبل از اعمال بار خارجی کشیده می شود. این کشیدگی اولیه آرماتور بتن مجاور خود را پیش فشرده می کند و باعث می گردد که این بتن بتواند بار بیشتری را قبل از ترک خوردگی تحمل نماید.
شکل 1-1: مقایسه تیرهای بتن آرمه و بتن پیش تنیده (محمودی زاده 1384، 8)
در بتن پیش تنیده هیچ تنش و کرنشی چه در فولاد چه در بتن قبل از اعمال بار وجود ندارد. برای ترک دادن بتن در چنین تیری احتیاج به بار نسبتا کمی می باشد. قبل از ترک خوردگی، تنش های کششی ایجاد شده در آرماتور در تیر بسیار کوچک می باشد.
در هنگام گسیختگی، لنگر وارده با ایجاد تنش های کششی بالا در آرماتور و تنش های فشاری بالا در بتن تحمل می شود.
همانطور که در شکل (1-1) نشان داده شده است، عمل پبش تنیدگی باعث ایجاد یک سیستم تنش – خود متعادل می شود؛ این تنش خود – متعادل عبارت از تنش های کششی بالا در فولاد پیش تنیدگی که منجر به به نیروی کششی p می شود و تنش های متقابل در بتن که نتیجه آنها یک نیروی فشاری برابر با p است. باید متوجه بود، که چون این دو نیروی متقابل همدیگر را خنثی می کنند، هیچ نیروی محوری یا لنگر خمشی در اثر پیش تنیدگی ایجاد نمی شود (محمودی زاده 1384،12).
با وجود اینکه نیروی محوری و لنگر خمشی خالص در مقطع موجود نیست؛ در اثر پیش تنیدگی، عضو کوتاه شده و قوس بر می دارد. چون قبل از هرگونه بار گذاری، تنش های فشاری زیادی در بتن موجود است، عضو مورد نظر می تواند بار زیادی را قبل از اینکه تنش تار تحتانی به تنش ترک خوردگی برسد تحمل کند، بار دیگر در هنگام گسیختگی لنگر وارده به وسیله تنش های کششی بالا در فولاد و تنش های فشاری بالا در بتن تحمل می شود.
فولاد غیر پیش تنیدگی فقط وقتی تحت کرنش قرا می گیرد، که بتن اطراف دچار کرنش شده باشد بنابراین کرنش های کششی بالا فقط در صورتی در این فولاد ایجاد می شود، که بتن اطراف آن شدیدا ترک خورده باشد.
کرنش در فولاد پیش تنیده خیلی بیشتر از کرنش در بتن اطرافش می باشد؛ در شکل (2-1) به این دلیل، حتی قبل از ترک خوردگی بتن، فولاد پیش تنیدگی می تواند دارای تنش های کششی بالا باشد. می توان چنین تصور کرد که فولاد غیر پیش تنیده به صورت غیر مستقیم (از طریق پیوستگی با بتن اطراف) کرنش های وارده را قبول کند، به کمک پیش تنیدگی این طراح است که به صورت غیر مستقیم تنش موجود در فولاد را کنترل کرده و تغییر شکل های سازه را تنظیم می کند.
شکل 1-2: نسبت های دهانه به ارتفاع تیپ برای دالهای یک طرفه پیش تنیده و غیره پیش تنیده (محمودی زاده1384،18)
بتن پیش تنیده یکی از جدیدترین فرم های ساختمان است که وارد مهندسی سازه شده است. این روش در ابتدای قرن بیست و یکم توسط مهندس فرانسوی به نام یوجین فرنیسینه[5] با استفاده از برخورد منطقی مواد از جمله فولاد با مقاومت بالا توانست تکنیک پیش تنیدگی با موفقیت به کار ببرد، از این زمان به بعد بتن پیش تنیده به عنوان یک روش ساخت قابل قبول مورد استفاده واقع شد و امروزه در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در دسترس است.
ضمنا نیز مواد کامپوزیت یا مرکب امروزه به عنوان یکی از پشرفته ترین و کار بردی ترین مواد جهان صنعتی محسوب شده و روز به روز به رشد این تکنولوژی افزوده می شود.
تاکنون در ضمینه تقویت سازه های بتن مسلح توسط مواد مرکب FRP [6] تحقیقات زیادی صورت گرفته از جمله این تحقیقات تقویت خمشی تیرها با چسپاندن مواد مرکب به سطوح کششی و تقویت برشی خواهد بود (نشریه 1385، 345).
با توجه به بررسی ها، از این صنعت در ساختمان سازی که تقویت سازه بوسیله مواد مرکب می باشد، پرداخته می شود.
1-4-1 بتن پیش تنیده
ایده پیش تنیدگی یا پیش فشردگی یک سازه امری جدید نیست، به عنوان مثال بشر برای ساختن بشکه چوبی و چرخ ها و ارابه های فلزی برای تحت فشار قرار دادن مصالح مصرفی از این روش استفاده کرده است. روش پیش تنیدگی کاربردهای بسیاری در مهندسی عمران دارد، ولی معمول ترین آنها در بتن پیش تنیده می باشد که نیروی پیش تنیدگی به عضو بتنی وارد می شود و موجب به وجود آمدن یک نیروی فشار محوری می شود، که همه یا قسمتی از تنش های کششی بوجود آمده، در عضو تحت اثر بارگذاری خارجی را بی اثر می کند. بیشترین کاربرد پیش تنیدگی در زمینه سازه های ساختمانی به صورت تولید تیرها و دال ها با تکیه گاه ثابت می باشد. این تیرها معمولا در کارخانه ساخته می شوند، تا کنترل کیفیت بهتری انجام می گیرد. جای که دهانه بزرگ تر لازم هستند معمولا تیرهای بتنی پیش تنیده به کار می رود.
در تاریخ مهندسی نوین ایده پیش تنیده کردن بتن به بیش از یک قرن پیش بر می گردد، تا مدت ها توفیقی در این ایده به دست نیامد، که سرانجام در سال 1945 میلادی مهندس فرانسوی یوجین فرنیسینه توانست با استفاده از سیم فولادی با مقاومت بالا و بتن با مقاومت بالا کیفیت بهتر نسبت به محققان قبلی به صورت عملی به بتن پیش تنیده دست پیدا کند (بان نیستر 1986، 342-333).
در زمینه مهندسی پل، معرفی بتن پیش تنیده؛ ساخت پل های با دهانه زیاد را عملی ساخته است. این پل ها معمولا از قطعات پیش ساخته تشکیل شده اند که با جرثقیل در ارتفاع مورد نظر قرار گرفته اند و به کمک پیش تنیدگی به قطعات موجود متصل می شوند. این فرایند همچنان ادامه پیدا می کند تا دهانه مورد نظر تکمیل شود. در پل های کوچک تر استفاده از تیرها پیش ساخته پیش تنیده بسیار اقتصادی است، بویژه اگر بخواهیم ترافیک کمتری زیر پل ایجاد شود.

دانلود پایان نامه ارشد : مبدل های پیش گرم PE-1 بخشPlatformer پالایشگاه آبادان
جمعه 99/10/26
افزایش انتقال حرارت می تواند تاثیربخشی جریانهای داخلی و خارجی را در مبدل های حرارتی بهبود بخشد. به طور معمول با افزایش جریان گردابی، آشفتگی و مغشوش کردن جریان و کاهش یافتن و نازک کردن لایه مرزی می تواند به این امر کمک کند. در حالت آشفتگی جریان (Turbulent) به خاطر اختلاط شدید ی که در ساختار آن است باعث می شود انتقال حرارت بین سطح و جریان سیال راحت تر انجام شود. در حالت جریان آرام (Laminar) ضریب انتقال حرارت (h) کمتر می باشد و برای غلبه بر آن نیاز به استفاده از روش های بهبود انتقال حرارت از طریق ایجاد جریان گذرا (Transition) و مغشوش(Turbulent) که باعث بوجود آمدن حالت گردابی (Vorticity) در آن و در نهایت به کاهش لایه مرزی کمک کند.
افزایش کارایی مبدل های حرارتی معمولا با انتقال بیشتر گرما (duty) و با کارکرد مبدل در کم کردن اختلاف دمای دو سیال ارتباط مستقیم دارد و این در صورتی است تغییری درسطح واندازه مبدل بوجود نمی آید. افزایش کارایی و بهبود عملکرد انتقال حرارت به معنای افزایش ضریب انتقال حرارت کلی U می باشد. این ضریب انتقال حرارت کلی (U) با سطح انتقال حرارت (A) ، duty (Q) و عامل نیروی محرکه T∆ ارتباط دارد و می توان معادله انتقال حرارت را به این شکل نوشت:
Q= U.A.∆T (1-1)
U نیز تابعی از ضریب انتقال حرارت h، ضریب هدایت فلز k، و اثرات fouling (f) می باشد بنابراین برای محاسبه دقیق U نیاز به ضرائب فیلم، ضریب هدایت و میزان fouling می باشد یعنی اینکه:
U= f(h,k,f,A) (2-1)
اصولاً مبدلهای حرارتی، بهخصوص از نوع پوسته- لولهای (Shell-and-Tube)، دارای دو مشكل اساسی می باشند: الف) عملكرد پایین حرارتی (Thermal Deficiency) و ب) جرمگرفتگی داخل لولهها (Fouling)، بهخصوص در هنگام كاركرد با سیالات كثیف که حساس به دما میباشند. مشکل دیگری که ممکن است در این نوع مبدل ها وجود داشته باشد مسئله ارتعاشات در لوله ها می باشد وقتی که سرعت جریان در سمت پوسته بالا می رود باعث می شود رسوب ذرات روی سطح لوله کاهش یابد که این امر شرایط بهتری برای انتقال حرارت فراهم می کند ولی در عوض باعث بوجود آمدن ارتعاشات در لوله ها می شود که این ارتعاشات مشکلاتی مانند سائیدگی مکانیکی، شکست ناشی از خستگی، سروصدا از آن جمله می باشند. البته باید توجه داشت که این ارتعاشات باعث آمیختگی بیشتر سیال و در نتیجه بالا رفتن انتقال حرارت می شود که از این نظر مطلوب است ولی معایب آن بیشتر است.
2-1 : بهبود انتقال حرارت
بحث بهبود انتقال حرارت در حالت کلی به افزایش ضریب هدایت گرمایی خلاصه می شود. بررسی های گسترده ای در زمینه بسط و توسعه در افزایش انتقال حرارت انجام شده است. یک قرن از مطالعات اولیه بر روی افزایش ضریب انتقال حرارت می گذرد. در یک بررسی که توسط bergles و همکاران انجام گرفته بیش از 5676 مقاله و کتاب و اختراع در این زمینه تا سال 1995 ثبت شده است .فناوری بهبود انتقال حرارت در مبدل های حرارتی کاربرد وسیعی دارد . سیزده روش افزایش انتفال حرارت توسط برگلس (Bergles, A.E.) معرفی شده است که تعداد این روشها همچنان رو به افزایش می باشد.
تکنیک های بهسازی گرمایی (Enhancement technique) به دو گروه کلی فعال (Active) و غیرفعال (Passive) دسته بندی می شوند. در روش فعال به انرژی خارجی نیاز است. در چنین مواردی از میدان الکتریکی، صوتی و یا ارتعاش سطوح استفاده می شود. در روشهای غیر فعال به استفاده مستقیم از انرژی خارجی نیاز نیست و از سطوح با آرایش خاص، مانند استفاده از پوشش زبر بر روی سطوح گسترش یافته ، سطوح چرخش دهنده با سیال و غیره بکار گرفته می شوند. در روش های فعال به تاسیسات جانبی مثل پمپ و یا دستگاههای ایجاد ارتعاش نیاز دارد حال آنکه در روش های غیر فعال نیاز به چنین تجهیزاتی نداشته ولی در عوض افزایش ضریب انتقال حرارت مبدل عمدتا به بهای افزایش توان پمپاژ سیال تمام می شود البته زمانی روش های بهبود انتقال حرارت موثر است که این افزایش توان کمتر از میزان افزایش انتفال حرارت کلی مبدل باشد. بهبود انتقال حرارت در مبدل های حرارتی معمولا با افزایش افت فشار و در نتیجه قدرت پمپاژ بیشتر (higher pumping power) می باشد بنابراین هرگونه افزایش انتقال حرارت باید در مقابل هزینه های صرف شده جهت غلبه بر افت فشار مورد توجه قرار گیرد.
به هر حال ممکن است دو و یا بیشتر از این روش ها (فعال و غیر فعال) به طور همزمان در یک دستگاه مورد استفاده قرار بگیرند که این ترکیب دو و یا بیشتر از روشهای بالا می تواند تاثیر بیشتری در انتقال حرارت داشته باشد که در این حالت به آن بهسازی ترکیبی (Compound enhancement) می گویند.
جدول زیر روشهای فعال و غیر فعال را نشان می دهد.
Active Technique | Passive Technique |
· Mechanical aids · Surface vibration · Fluid vibration · Electrostatic fields · Suction or Injection · Additives for fluids |
· Treated surface · Rough Surface · Extended Surface · Displacement enhancement devices · Swirl flow devices · Coiled tubes · Surface-tension devices |
جدول(1-1): روشهای فعال و غیر فعال
3-1: روش های فعال بهبود انتقال حرارت
روش های مکانیکی : در این روش از وسایل مکانیکی برای مخلوط کردن سیال یا چرخش محوری سطوح کشیدن سطوح در مواردی که با مایعات بسیار لزج سرو کار داریم استفاده می شود.
- لرزاندن سطوح : این روش با فرکانس های کم یا زیاد برای بهبود انتقال حرارت در جریان های یک فازی سیال به کار می رود.
- لرزاندن سیال : در این روش به خاطر جرم زیاد مبدل ها در بعضی موارد سیال را در محدوده فرکانسی 1 Hz تا مافوق صوت می لرزانند. برای این کار جریان های یک فازی در اولویت هستند.
- میدان های الکترواستاتیک : در موارد مختلفی به مواد عایق اعمال می شود.عموما میدان های الکترواستاتیک در اختلاط بیشتر جریان سیال در نزدیکی سطوح سطوح انتقال حرارت نقش موثری دارند.
- مکش : که شامل حذف بخار در جوشش هسته ای و فیلمی یا حصول مایع در یک سطح گرمادیده متخلخل در جریان یک فازی می باشد .
- تزریق : که شامل تزریق گاز به مایع جاری یا ساکن از یک سطح انتقال حرارت متخلخل می باشد. در این روش یک سیال شبیه به سیال فرایند از جریان بالا دست سطح انتقال حرارت به سیال فرایند تزریق می شود.زدودن گاز از سطح مایعات کاری شبیه تزریق گاز به مایع است . این تکنیک فقط در مورد جریان یک فازی سیال اعمال می شود.