دانلود پایان نامه : اثر 8 هفته تمرینات ادراکی- حرکتی بر بهبود برخی قابلیت های حرکتی و شناختی کودکان مبتلا به اختلالات هماهنگی رشدی

و بیان مسئله

در زندگی كودك پیش از رفتن به مدرسه رشد مهارت­های حركتی نقش اساسی را در یادگیری بعدی دارد عده­ای از محققین (كپارت، كتمن، بارك[1]) معتقدند یادگیری حركتی مبدأ هر یادگیری است و فرایندهای ذهنی عالی­­تر پس از رشد مناسب سیستم حركتی و سیستم ادراكی و همچنین پیوندهای ارتباطی میان یادگیری حركتی و ادراكی به وجود می‌آید. در حقیقت ابتدایی‌ترین پاسخ­های رفتاری كودكان از نوع حركتی است كودك با كمك این رفتارهای حركتی به درك خود و دنیای اطراف نائل می­شود و این تجارب حركتی زیربنای آگاهی­ها و یادگیری­های او را فراهم می­كند و در دوران كودكی آمیختگی و پیوستگی فعالیت­های حركتی و ذهنی بسیار بالا است. می‌توان تا حدود زیادی ریشه رفتارهای ذهنی تکامل‌یافته تر را نیز در یادگیری حركتی جستجو كرد. رشد عصبی و عضلانی كودك پایه لازم جهت رشد و تكامل فزاینده فعالیت روانی– حركتی وی را فراهم می‌سازد و با توسعه سیستم عصبی عضلانی رشد مهارت­های حركتی و توانایی­های حركتی پایه جدا می­باشد (دانیل دی، ویلیامز رای، سینکلر،1990).

در دنیای امروز دیگر به ورزش به عنوان سرگرمی و تفریح نگاه نمی­شود؛ بلکه نقش ورزش در سلامت روانی انسان مورد قبول همه است. این امر به گونه­ایست که ورزش به عنوان یک رویکرد درمانی، در درمان بسیاری از اختلالات و ناتوانی­ها به خصوص در کودکان مورد استفاده قرار می­گیرد. یکی از برنامه­های معتبر، برنامه­های تمرینی ادراکی- حرکتی هستند که بر پایه سطح تکامل، تنظیم شده­اند و بسیاری از عناصر دیگر را دارا می­باشند. افزایش آگاهی­های بدنی، فضایی، جهت‌دار و زمانی به عنوان وسیله هدایت کودک به سوی کنترل حرکتی را افزایش داده و توانایی در انجام حرکات را ایجاد می­کند (پلهام[2]، بندر[3]، 1983). اختلال هماهنگی رشد حركتی (DCD)[4] عبارتی است كه انجمن روان‌پزشکی آمریكا برای توصیف كودكانی كه در اجرای برخی از مهارت‌های حركتی با مشكل مواجه بوده و از شایستگی حركتی لازم جهت مقابله با نیازهای حركتی زندگی روزمره خود رنج می‌برند پیشنهاد كرده است. براساس معیارهای تشخیصی ارائه‌شده در متن تجدیدنظر شده راهنمای انجمن(DSM-IV-TR)[5] تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی حركتی، معیار الف: هماهنگی این دسته از كودكان به طور بارزی نسبت به سن و توانایی هوشی آن‌ها پایین تر است؛ معیار ب: این مشكلات هماهنگی اثرات منفی مشخصی بر پیشرفت تحصیلی و فعالیت­های روزمره زندگی آن­ها می‌گذارد؛ معیار ج: این اختلال سبب بروز وضعیت پزشكی خاص یا اختلالات رشدی

 

پایان نامه

 وسیع نمی­باشد (انجمن روان‌پزشکی امریكا، 1381). اختلال هماهنگی پیش‌رونده (DCD) به عنوان یک صدمه‌ی قابل‌ملاحظه‌ی هماهنگی حرکتی مطرح شده است.‌ هنگامی این تشخیص گذاشته می‌شود که اختلالات حرکتی مذکور تأثیرات منفی قابل‌ملاحظه‌ای بر برخی از جنبه‌های دیگر زندگی فرد داشته باشد که معمولاً تأثیر بسزایی بر امور تحصیلی و فعالیت‌های روزمره زندگی دارد. این اختلال با اختلالات پیش‌پاافتاده و ناچیز دوران کودکی شروع می‌شود و معمولاً بین سنین 6 تا 12 سالگی تشخیص داده می‌شود. این اختلال هم به صورت مجزا وجود دارد وهم به صورت توأم با سایر اختلالات مانند اختلالات یادگیری[6] یا [7]ADHDممکن است وجود داشته باشد. هنگامی‌که از کلمه دیسپراکسیا استفاده می‌شود تعریف بیشتر به سمت سازمان‌دهی برنامه‌ریزی و سازمانده‌ی حرکتی میل می­نماید (مورن اف بل، 2006).

سال­های اول زندگی دوره بسیار مهم تكامل حواس و به تبع آن ادراك و شناخت می­باشد. در این سال­ها درك و شناخت از محیط افزایش‌یافته و مهارت­های حرکتی کم‌کم رشد می­کنند. برخی از کودکان در مهارت­های حرکتی نظیر حرکات روزانه خود که نیازمند هماهنگی می‌باشد، مشکل‌دارند. اختلال در اجرای حرکات هماهنگ دغدغه همیشگی برخی از والدین، مربیان، معلمان و محققان علوم حرکتی و توان‌بخشی بوده است تا جایی که سال 1930، دوره نشانگان دست و پا چلفتی نامیده شد (آمراتونگا[8]، 2004). این نشانگان به معنی وضعیت رفتارهای حرکتی بی­ دست و پا که می­تواند باهر ناحیه عصبی خاص ارتباط داشته و باعث اختلال و یا آسیب شود، می­باشد. اگر چه این اصطلاح همچنان مورد استفاده قرار می­گیرد، اما در حال حاضر اصطلاح اختلال هماهنگی رشدی مورد استفاده مجامع علمی و آکادمیک رایج شده است. به عبارت دیگر آن‌ها کودکانی هستند که  دارای اختلال هماهنگی رشدی (DCD) هستند (مورن اف بل، 2002). اختلال هماهنگی رشد (DCD) یک اصطلاح عمومی در توضیح مشکلات مهارت­های فیزیکی می‌باشد که شباهتی به بیماری شناخته‌شده یا تأخیر کلی ندارد، این اختلال بر نحوه عملکرد شخص مبتلا تأثیر می‌گذارد. DCD زمانی رخ می­دهد که در رشد مهارت­های حرکتی تأخیر ایجاد شود و یا در حین اجرای حرکات هماهنگ شده مشکلی به وجود آید که باعث ناتوانی در انجام وظایف روزمره خواهد شد. به عبارت دیگر طرح و اجرای جابجای حرکت فرد دچار آسیب می‌شود (جیویس[9]، 2003). اختلال هماهنگی رشدی برای توضیح مشکلاتی در زمینه رشد مهارت­های حرکتی به کار می رود، این عارضه در ابتدای زمینه یادگیری و یا حرکت­هایی که نیاز به هماهنگی حرکتی دارند به صورت یک مشکل آشکار خواهد شد. میزان شیوع اختلالات هماهنگی رشد در میان کودکان (7سال) حدود 5 تا 6 درصد گزارش شده است که مشکلاتی از جمله تأخیر رشدی، اختلال تعادل، اختلال ادراکی و ضعف و هماهنگی حرکتی در کودکان مبتلا تأیید شده است (انجمن روان‌پزشکی امریکا، 1994) و براساس گزارش‌ها، پسران سه تا هفت برابر بیشتر از دختران به این اختلال مبتلا می‌شوند (کادسیو[10] و گیلبرگ[11]، 1999). سایر مشکلات این کودکان که به دو دسته‌ی جسمانی و حرکتی شامل: آگاهی بدنی پایین، مشکلاتی در انجام حرکات درشت و ظریف، تأخیر در یادگیری مهارت­های حرکتی خاص، اختلال در انجام فعالیت‌هایی که به تغییر مداوم وضعیت بدن نیاز دارد و فعالیت‌هایی که نیاز به هماهنگی دو طرف بدن دارد؛ و رفتاری شامل: خستگی زودرس، آستانه تحمل ناکامی پایین و اجتناب از بازی تقسیم می­شوند (میسیونا[12]، 2011).

حدود 2/1 کودکان در سن پیش‌دبستانی به اختلالات هماهنگی رشدی مبتلا می‌شوند، مشکل شدید در هنگام نشستن، ناتوانی در ایستادن بدون کمک، ناتوانی یا مشکل شدید در هنگام چهار دست و پا رفتن، راه رفتن خیلی کند و تعدادی از نشانه‌های سنین دبستانی دیده می­شوند نظیر مشکل در گرفتن مداد یا نقاشی کردن، مشکل در انداختن توپ و دوچرخه‌سواری، ضعف در زمان ورزش کردن، مشکل در توجه و تمرکز و یادآوری، نوعی عدم کنترل در همه حرکت‌ها، زمین خوردن مداوم در هنگام  بازی و عدم توانایی گرفتن اشیا در دست و غیره (علیزاده، 1383). در کار تحقیقاتی(ساجن[13] و چمبرز[14]، 2005)، با عنوان خام حركتی در کودکان و بررسی این که آیا این کودکان با افزایش سن بهبود میابند؟ 17 کودک در سن 6 سالگی مورد آزمون قرارگرفته و سپس در سن 16 سالگی دوباره آزمون­ها به عمل آمد و مشخص شد مشکلاتی که در 6 سالگی وجود داشت در 16 سالگی نیز ادامه دارد در یک کار تحقیقاتی دیگر کربی[15] و همکاران که در سال 2008 انجام شد کودکان سوئدی مورد مطالعه قرار گرفتند در این آزمون 818 کودک از نظر توانایی درک مطالب هنگام خواندن در سن 7 سالگی مورد آزمون قرار گرفتند و همین طور در سن 10 سالگی این آزمون تکرار شد نتیجه این که ارتباط معناداری بین نتایج این دو آزمون وجود داشت پس می­توان نتیجه گرفت این کودکان بدون مداخلات درمانی اگرچه بدتر نمی‌شوند اما بهبودی نیز حاصل نمی‌گردد (کربی و همکاران، 2008). در سال 1377 آقای بلیانی در پژوهشی با موضوع “تأثیر یک برنامه تمرینی منتخب بر توانایی‌های ادراکی- حرکتی پسران کلاس اول دبستان”  انجام داد، به این نتیجه رسید که تعادل ایستا، تعادل پویا، سرعت، دقت و هماهنگی تحت تأثیر برنامه تمرینی افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته است. با توجه به اهمیت حرکت و تأثیر رشد آن در زندگی در تمام ابعاد وجودی انسان و تجارب حرکتی کسب‌شده در سنین اولیه که پایه‌های اصلی رشد و تکامل  حرکتی را تشکیل می‌دهند و همچنین نقشی که فعالیت­های ادراکی حرکتی سازمان‌یافته در دوران پیش از دبستان در رشد و تکامل حرکتی شناختی کودکان دارند و اینکه بهترین زمان افزایش ظرفیت­ها و استعدادهای یک انسان، دوران کودکی است، ضرورت و اهمیت تحقیق در زمینه تأثیر فعالیت بدنی بر عملکرد حرکتی و شناختی کودکان کاملاً مشخص شده است. بیشتر تحقیقات به عمل آمده در رابطه با توانایی‌های ادراکی- حرکتی مانند نوشتن، خواندن، پیشرفت تحصیلی و… می­باشد.

نیس[16]  (1966) اظهار داشت کودکانی که دارای مهارت­های حرکتی بهتری هستند، در خواندن و نوشتن نسبت به کودکانی که هماهنگی بدنی ضعیف تری دارند، نمرات بهتری کسب می‌کنند. تعداد دانش‌آموزانی که در داخل کشور دچار اختلالات یادگیری هستند 4 تا 12 درصد گزارش شده است. این‌گونه مشکلات باعث افت تحصیلی، سرزنش و تحقیر این کودکان و بروز ناهنجاری‌های روانی در جامعه خواهد شد. بسیاری از متخصصان فعالیت­های حرکتی را ادامه بهبود مهارت­های ادراکی می‌دانند از جمله فرضیه حرکت پاین و ایسایکس (1991). با مرور تحقیقات گذشته و چالش­های موجود این ضرورت احساس می شود که مطالعه بیشتری با روش‌های مداخله‌ای به ویژه با تاكید بر فعالیت بدنی و تمریناتی كه منجر به بهبود قابلیت‌های حركتی این دسته از افراد شود، می‌بایست انجام گیرد. این كودكان در فعالیت‌های حركتی نیازمند به هماهنگی همانند تعادل، اعمال چند عضوی هماهنگ نظیر هماهنگی دو دستی و هماهنگی چشم و دست و همچنین فعالیت‌های شناختی نظیر زمان واكنش و پیش‌بینی، توجه و حافظه هستند که در آن با مشكل مواجه هستند. اگر چه تحقیقاتی نیز در این زمینه صورت گرفته اما در خور توجه نبوده و اکثراً توصیفی و مقایسه‌ای بوده است. تا كنون تحقیقات اندكی با به‌کارگیری فعالیت‌های ادراكی و حركتی بر روی چنین افرادی صورت گرفته است. لازم به ذكر است كه فعالیت‌های ادراكی حركتی به دسته­ای از تمرینات اطلاق می‌شود كه به منظور بهبود قابلیت­های ادراكی كودكان از طریق فعالیت و تمرینات بدنی طراحی‌شده‌اند. فعالیت­هایی نظیر تمرینات آگاهی بدنی، آگاهی جهت‌یابی، آگاهی فضایی و زمانی و غیره در زمره این تمرینات می‌باشند (رهبانفرد، 1377). با توجه به موضوعات مطرح‌شده، در پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش تمرینات ادراکی حرکتی بر روی بهبود فرایندهای شناختی و حرکتی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی هستیم. هدف بررسی اثر یك دوره برنامه تمرینات ادراكی- حركتی بر برخی قابلیت‌های حركتی و شناختی این کودکان است.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.