دانلود پایان نامه های آماده | الف – قانون مجازات اسلامی ایران مصوب ۱۳۷۰ – 2

«منظور از تبعیض علیه زنان، قائل شدن هر گونه تمایز، استثناء یا محدودیت بر اساس جنسیت است که در به رسمیت شناختن حقوق بشر زنان و آزادی­های اساسی آن­ها، و دارا بودن حقوق و اعمال آن­ها بر پایه مساوات با مردان در تمام زمینه­ ها اثر منفی دارد یا هدفش از بین بردن این وضعیت است.»

 

برای بررسی دقیق وضعیت حکم قصاص و تفاوت آن ‌در مورد زن و مرد و روشن شدن موقعیت آن باید همه احکام متفاوتی که ‌در مورد زن و مرد وجود دارد بررسی شود و موارد صحیح و مسلم مشخص گردد آنگاه سه موضوع از دیدگاه اسلامی بخوبی شکافته و روشن شود:

 

۱- آیا در نگرش اسلامی بین زن و مرد از لحاظ ارزش انسانی تفاوت وجود دارد یا خیر؟

 

۲- احکام و مقررات متفاوت موضوعه به تمایز و تفاوت ارزشی زن و مرد بر می­گردند یا صرفاً ناظر و مربوط به تفاوت طبیعی موجود بین زن و مرد هستند؟

 

۳- آیا این احکام و مقررات متفاوت نشان دایمی بودن است یا بر اساس اوضاع و احوال خاص زمان و مکان صادر شده و طبع آن­ها منافاتی با تغییر ندارد؟

 

الف – قانون مجازات اسلامی ایران مصوب ۱۳۷۰

 

طبق ماده ۲۰۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰: «هرگاه مسلمانی کشته شود قاتل قصاص می­ شود»، ولی ماده ۳۸۲ همان قانون می­گوید:

 

«هرگاه مرد مسلمانی عمداً زن مسلمانی را بکشد محکوم به قصاص است، لیکن باید ولی زن قبل از قصاص قاتل نصف دیه مرد را به او بپردازد.»

 

و طبق ماده ۳۷۴:

 

«در هر مورد که باید مقداری از دیه را به قاتل بدهند و قصاص کنند باید پرداخت دیه قبل از قصاص باشد».

 

ماده ۲۵۸ نیز مقرر می­دارد:

 

«هرگاه مردی زنی را به قتل رساند ولی دم حق قصاص قاتل را با پرداخت نصف دیه دارد و در صورت رضایت قاتل می ­تواند به مقدار دیه یا کمتر یا بیشتر از آن مصالحه نماید.»

 

به هر حال طبق قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ در صورتی که زنی مردی را عمداً به قتل برساند، زن قصاص می­ شود بدون هیچگونه شرط خاصی، ولی اگر مردی زنی را عمداً به قتل برساند، در صورتی قاتل قصاص می­ شود که اولیای دم مقتوله نصف دیه قاتل را به او بدهند و اگر نصف دیه را ندهند یا نتوانند بدهند مرد قصاص نمی­ شود.

 

حکم قانونی فوق­الذکر از فقه امامیه گرفته شده است. فقهای امامیه به اجماع و اتفاق معتقدند در صورتی مرد به لحاظ کشتن زن قصاص می­ شود که قبلاً نصف دیه مرد از سوی اولیای مقتوله پرداخت شده باشد.

 

در قرآن کریم در چند مورد به مسأله قصاص به معنی کشتن قاتل در برابر مقتول و وجود این حق برای اولیای مقتول تصریح شده است. از جمله ‌می‌توان به سه آیه مشخص در این خصوص اشاره نمود:

 

۱- آیه ۳۳ سوره اسراء که در مکه نازل شده است و حکم تفصیلی و مشخص ندارد، ولی در این آیه از یک سو به حرمت قتل نفس مگر در مواردی که بحق باشد تصریح شده و از سوی دیگر حق قصاص را برای ولی مقتول به رسمیت شناخته است و در مرحله سوم از زیاده روی در قتل در مقام انتقام­گیری که رویه معمول اعراب آن روز بود، منع ‌کرده‌است. آیه فوق الذکر که حاوی این سه نکته مهم است بدین شرح
‌می‌باشد:

 

«ولا تقتلو النفس التی حرم الله الا بالحق و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل…»

 

۲- آیه ۴۵ سوره مائده که در مدینه نازل شده است. در این آیه خداوند در مقام اخبار از احکام الهی که در تورات نازل شده است مسأله قصاص نفس و اطراف مورد تصریح قرار گرفته است، خداوند می­فرماید: ما در تورات بر بنی­اسرائیل نوشتیم و فرض و واجب کردیم که جان در برابر جان و چشم در برابر چشم، بینی در برابر بینی، گوش در برابر گوش، دندان در برابر دندان و جراحات در برابر هم قصاص می­شوند.

 

«وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس و العین بالعین و الانف بالانف و الاذن بالاذن و السن بالسن و الجروح قصاص…»

 

هر چند لحن ظاهری آیه صورت اخباری دارد ولی با توجه به آیات بعدی ‌می‌توان فهمید که این احکام از زمره احکامی است که مورد تصدیق و تأیید شریعت­های بعدی یعنی شریعت مسیحیت و اسلام نیز هست.

 

۳- آیه ۱۷۸ سوره بقره که باز در مدینه نازل شده و با صراحت و روشنی بیشتر حکم قصاص را بیان می­ کند. در این آیه و آیه بعدی آن هم به تعیین حکم قصاص و فلسفه وجودی آن توجه شده و هم ترتیب تعادل قصاص بیان شده است، آیه ۱۷۸ می­فرماید:

 

«یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر باالحر و العبد بالعبد و الانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف و اداء الیه باحسان ذالک تخفیف من ربکم و رحمه فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم» (مصطفوی، ۱۳۸۲ ص ۱۵)

 

و آیه ۱۷۹ چنین است:

 

«و لکم فی القصاص حیوه یا اولی الالباب تعلکم تتقون»

 

آیه اول متکفل بیان سه نکته است: تشریع حکم قصاص ‌در مورد قتل، تعادل در حق قصاص و یا حق انتقام و در اکتفا به قصاص قاتل، قطع نظر از اینکه قاتل یا مقتول چه جنسیتی دارد یا از چه موقعیت حقوقی و اجتماعی برخوردار است و سرانجام مستحسن بودن عفو و گذشت و صرف نظر کردن از قصاص.

 

در آیه ۱۷۹ به فایده و فلسفه و حکمت تشریع حکم قصاص اشاره شده که موجب حیات و زندگی مردم است. عموماً این آیه این طور معنی شده که وضع حکم قصاص و کشتن قاتل در برابر مقتول موجب عبرت دیگران است و باعث جلوگیری از هرج و مرج و خودداری بسیاری از افراد از ارتکاب قتل و در نتیجه مصونیت بیشتر جامعه و زنده ماندن افراد و مصونیت آنان از کشته شدن است.

 

بعضی هم این آیه را با توجه به شأن نزول آن و وضعی که قبل از اسلام بر اعراب جاهلی حاکم بود بدین گونه معنی کرده‌اند که با توجه به تشریع حکم قصاص که باید فرد قاتل به خاطر ارتکاب قتل کشته شود نه فرد یا افراد دیگری به جای قاتل. این امر خود موجب حیات است و باعث می شود از قطع حیات افراد زیادی جلوگیری شود.

 

ابوالفتوح رازی در تفسیر خود این بیان را از سدی نقل می‌کند و می­گوید:

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.