پایان نامه ارشد: پیش بینی تغییرات بهره وری نیروی کار در بخش ساخت و ساز با استفاده از شاخص PMV
تلاش برای بهبود و استفاده موثر از منابع گوناگون چون نیرویکار، سرمایه، مواد، انرژی و اطلاعات ،هدف تمامی مدیران سازمانهای اقتصادی و واحدهای تولیدی صنعتی و موسسات خدماتی می باشد. روشهای اجرایی کارآمد، تجهیزات و ابزارکار سالم، فضایکار متعادل و از همه مهمتر نیرویانسانی واجد صلاحیت و شایسته از ضروریاتی می باشند که برای نیل به بهرهوری مطلوب باید مورد توجه مدیران قرار گیرد. روح فرهنگ بهبود بهرهوری باید در کالبد سازمان دمیده شود که در آن میان نیروی انسانی هسته مرکزی را تشکیل میدهد. یکی از مهمترین اهداف در هر سازمان ارتقاء بهرهوری آن است و با توجه به اینکه انسان در ایجاد بهرهوری نقشی محوری دارد در خواستهای او در سازمان اثری کلیدی به جا میگذارد. (استادزاده، 1387،ص6)
امروزه با پیچیدهتر شدن ساختار و عملکرد سازمانها، سازماندهی محیطکار و ایجاد محیطی آرام و بهرهور در سازمانها به طوری که منجر به فعال شدن بیشتر نیرویانسانی، شادابی آنها، کاهش خطرات احتمالی، افزایش کیفت در کار،کاهش افسردگیها، رشد خدمات و در نهایت دستیابی به بهرهوری مورد نظر شود، از دغدغههای مدیران اجرایی و سرپرستان سازمانها است. نتایج حاصل از تحقیقات مربوط به نیروی انسانی، نشان میدهد که توسعه نیروهای انسانی بهرهور به طور مستقیم در دستیابی به بسیاری از اهداف سازمانها نقش به سزایی دارد. (طاهری،1376،ص12).
درسال های اخیر مطالعات گستردهای در زمینه ارزیابی وضعیت زیست –اقلیمی به انجام رسیده است که عمدتاً رابطه این موضوع را با عوامل دیگر از جمله شرایط کاری و افزایش صدمات ناشی از کار، اتلاف انرژی، شرایط اقلیمی، سابقه دمایی (به عنوان مثال مدت زمان در معرض حرارت روزانه قرار گرفتن و غیره )، میزان رطوبت، کاهش تمرکز در فعالیت های آموزشی، و غیره بیان میکند.(صادقی روش،1389،ص10)
برخلاف بسیاری از صنایع تولیدی، معمولاًساخت و ساز در محیط باز صورت میگیرد، در نتیجه محیط فیزیکی از جمله محیط حرارتی بر روی آن تاثیرگذار میباشد،محیط حرارتی که شامل چهار متغییر اصلی درجه حرارت، رطوبت نسبی،سرعت باد و همچنین میانگین دمایتابشی میباشد. بر بهرهوری نیرویکار تاثیر میگذارد و باعث تغییر بهرهوری آن میشود.(توماس و همکاران1999).
برخی از شرایط جوی به نظر میرسد که اثر منفی بر بهرهوری نیرویکار داشته باشد.کاهش بهرهوری نیروی کار به علت ناراحتیهای ناشی از انواع مختلف محیطهای حرارتی قابل توجه است. به عنوان مثال، اشعه نورخورشید باعث میشود که کارگران احساس خستگی کنند و به
دنبال پناهگاه برای استراحت بروند.کارکردن در آب و هوای بسیار بد دارای اثرات فیزیولوژی و روانی برروی کارگران میباشد که باعث کاهش بهرهوری آنها می گردد، تحریکپذیری آنها را افزایش و منجر به کم شدن اشتیاق آنها برای کارکردن میشود (شریف محمد، کرب سری ناوین، 2005)، یک محیط خوب، میتواند بر رشد ارزشهای پرسنل و افزایش توان و بهرهوری آنان اثرگذار باشد، به همین دلیلعلم مدیریت انسانی یا ارگونومی برای رهبران و مدیران سازمان از اهمیت بالایی برخوردار میباشد.(هلاندر،1375).
ارگونومی یا همان مهندسی فاکتورهای انسانی[1]علمی ترکیبی است که سعی دارد ابزارها، دستگاه ها، محیط کار و مشاغل را با توجه به تواناییهای جسمی- فکری و محدودیتها و علائق انسانها طراحی مینماید. این علم با هدف افزیش بهرهوری، با عنایت بر سلامتی، ایمنی و رفاه انسان در محیط، شکل گرفته است. همچنین این علم در تلاش است به جای هماهنگ نمودن انسان با محیط، محیط را با انسان هماهنگ سازد. در این راستا سازمان بینالمللی کار(ILO)[2] واژه ارگونومی را به معنای متناسب کردن کار و شغل برای انسان تعریف کرده است (فروزانفر،1378،ص24).
باید اشاره کرد که در نظر گرفتن اصول ارگونومی در کار، نه تنها باعث حفظ سلامت نیروی انسانی و کارآمدی آن در جوامع بشری میشود بلکه مانع تحمیل بسیاری از هزینههای مالی بر اقتصاد کشورها و کاهش بهرهوری خواهد شد. هدف اصلی این تحقیق پیشبینی تغییرات بهرهوری نیروی کار در بخش ساخت و ساز ایران (سال 86) با استفاده از شاخص میانگین آراء پیش بینی شده(PMV)[3] میباشد.
2-1- بیان مسأله
اندازهگیری بهرهوری بیشتر از آنکه متأثر از سطوح مختلف بهرهوری باشد از نوع نگرش به بهرهوری متأثر شده است و بطور عمده به چهار دسته یعنی روش اقتصاددانان، مهندسین، حسابداران و مدیران تقسیم میشوند. بدلیل اینکه در سطح بخشهای و فعالیتهای اقتصادی و ملی دیدگاه اقتصاددانان معمول میباشد در اکثر تحقیقات از روش اقتصاددانان استفاده میشود این روش نه تنها سطح تغییرات بهرهوری را در طول زمان محاسبه میکند بلکه سعی میکند که اثرات تمام عوامل شناخته شده را برروی بهرهوری نمایان میکند. اقتصاددانان برای محاسبه بهرهوری از روشهای نظیر روش روش شاخص[1]، روش تابع تولید[2] و روش داده – ستانده[3] را استفاده میکنند.
تحلیلگران بهرهوری بر حسب دیدگاهیکه نسبت به بهرهوری دارند، مدلهای مختلفی برای اندازهگیری بهره وری ارائه کرده اند.در یک تقسیمبندی کلی مدلهای اندازهگیری بهره وری را میتوان مطابق با نمودار زیر به شش دسته تقسیم بندی کرد.
با توجه به اینكه غالباً، در كشورهای در حال توسعه، مهمترین عامل تولید نیرویكار است، عمدتاً بهرهوری نیرویكار مورد توجه میباشد.در واقع در صورت عدم امكان سنجش بهرهوری كل عوامل تولید، بهرهوری نیروی كار میتواند تقریب خوبی برای بهرهوری كل عوامل تولید باشد(بهرهوری نیرویكار مشخص كننده میزان تولید یا قدرت تولید هر واحد از نیرویكار و درحقیقت تولید سرانه واحد نیرویكار را اندازهگیری میكند). لذا بهرهوری نیرویكار را میتوان هم به صورت متوسط و هم به صورت نهایی اندازهگیری نمود (قبادی،1385، ص25).
بدون تردید برای داشتن آینده پویا و توسعه یافته و ایستادگی اقتصادی در دنیای پر رقابت امروزی، نیازمند افزایش بهرهوری و استفاده حداکثری از حداقل امکانات هستیم. امروزه همه کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه به اهمیت بهرهوری به عنوان یکی از ضرورتهای توسعه اقتصادی و کسب برتری رقابتی پیبردهاند. به این ترتیب اغلب کشورهای در حال توسعه به منظور اشاعه فرهنگ نگرش ویژه به بهرهوری و تعمیم بکارگیری فنون و روشهای بهبود آن سرمایهگذاریهای قابل توجهی انجام دادهاند.در ایران اهمیت توجه به مقوله بهرهوری به دلایل مختلفی از جمله حاکم نبودن فرهنگ و نگرش درست به بهرهوری در جامعه، مورد غفلت واقع گردیده است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که حلقه مفقوده اقتصاد ایران پیش از آنکه سرمایه و یا منابع طبیعی باشد، نبودن بهرهوری نیروی کار است. (میرزایی، 1391ص 23)
روشهای اندازهگیری بهرهوری نیروی کار به شرح ذیل میباشند:
1- روش شاخص
در این روش از طریق تقسیم میزان تولید یا ارزش افزوده بر تعداد نیروی كار بهره وری متوسط نیروی كار را بدست می آوریم و برای محاسبه بهره وری نهایی نیروی کار نیز می توان از طریق(∆Q/ ∆L) كه عبارت است از تغییرات تولید یا ارزش افزوده به تغییرات نیروی كار محاسبه كرد. ولی معمولاً بهرهوری متوسط را از طریق شاخص و بهرهوری نهایی را از طریق تابع تولید محاسبه می كنند(سلیمی فر، 1386 ،ص40) : در روش شاخص برای محاسبه متوسط بهرهوری نیروی كاراز دو طریق استفاده می شود:
الف: محاسبه بهره وری فیزیكی:
در این روش از نسبت تولید به نهاده استفاده می شود. این روش برای بنگاه هایی كه تنها یك ستاده معین تولید می كنند روش سهل و ساده ای می باشد. ولی استفاده از آن برای سازمان های تولیدی كه بیش از یك ستاده را تولید می كنند مشكل آفرین خواهد بود. این مشكلات بیشتر از دو جهت مطرح می باشند، اول اینكه اندازه های فیزیكی تفاوت های كیفی را منعكس نمی كند و دیگر اینكه برای مقایسه بهره وری صنایع مختلف نیز مناسب نیست.
ب: محاسبه بهرهوری ارزشی(کمی):
چون در مورد محاسبه بهرهوری فیزیكی با مشكلات روبرو میشویم اغلب بجای اندازههای فیزیكی از مقادیر ارزشی استفاده میشود منظور از مقادیر ارزشی محاسبه مقادیر بر حسب واحد پول میباشد در این صورت محصول به وسیله یك سری قیمتها و با ضرب كردن مقادیر فیزیكی در یك سری وزن های ارزشی محاسبه می گردد. در محاسبه بهره وری ارزشی هم از ارزش تولیدات و هم از ارزش افزوده میتوان استفاده كرد ولی اغلب به دلیل امكان محاسبه مضاعف در تولید از ارزش تولیدات استفاده نمیشود. لذا برای نشان دادن مجموعه ارزشهای واقعی تولید شده بوسیله یك واحد تولیدی از ارزش افزوده استفاده میشود.
[1].Index Approach
[2].Function Approach
[3].Input – Output Approach
[1]. Human Factors Engineering
[2]. International Labor Organization
[3]. Pridicted Mean Vote
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 08:42:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |