دانلود پایان نامه ارشد :بررسی موقعیت و مورفولوژی کندیل در بیماران مبتلا به TMDو افراد بدون علامت، با استفاده از CBCT

و هدف : هدف از ارزیابی رادیولوژیک مفصل تمپورومندیبولار (TMJ) به تصویر کشیدن اختلالات بالینی مورد شک است. این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ای موقعیت و مورفولوژی کندیل در بیماران علامت دار و افراد بدون علامت با کمک CBCTانجام گرفت.

موادوروش ها:مطالعه انجام شده از نوع توصیفی و مقطعی (cross sectional) بود. در این مطالعه بر اساس

معیار  RDC/TMD از میان بیماران مراجعه­کننده به بخش پروتز دانشکده دندانپزشکی مشهد تعداد 25 بیمار

( 5 نفر مرد و 20  نفر زن)  که مبتلا به اختلالات مفصل گیجگاهی-فکی(TMD) بودند به صورت تصادفی در

طی 6 ماه انتخاب شدند . همچنین جهت گروه کنترل از بین افرادی که دارای   TMJنرمال بوده و جهت کاشت ایمپلنت دندانی ناحیه خلف فک بالا، به منظور تصویربرداری CBCTبه بخش رادیولوژی ارجاع داده شده بودند،انتخاب گردیدند. در این گروه 21 نفر شامل8مرد و  13 زن حضور داشتند.تصاویرCBCT از بیماران، بوسیله دستگاه  promaxبا دهان بسته در حداکثر تماس بین دندانی گرفته شد.سپس اندازه گیری خطی از فضاهای مفصلی فوقانی،قدامی وخلفی  بین کندیل و حفره گلنویید ، وهمچنین تعیین شیب برجستگی مفصلی بوسیله لندمارکهای تعریف شده در تصاویر ساژیتالی و ارزیابی مورفولوژی سر کندیل در سه پلن ساژیتال(round,anterior flattening,posterior flattening)،کرونال(round, convex angulated  ) و اگزیال(Ellipitical,convex-concave,ovoid)واندازه گیری ابعاد  سر کندیل در تصاویر اگزیالی انجام شد.اطلاعات بدست آمده توسط آزمون های دقیق فیشر،tمستقل،ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت.(05/0=α) در نظر گرفته شد.

یافته ها:در گروه بدون علامت ،متوسط فضای مفصلی فوقانی 3/3 ، فضای مفصلی قدامی3/2 و فضای مفصلی خلفی1/2 میلیمتر و در

 

پایان نامه و مقاله

 گروه علامت دار به ترتیب1/3 ،8/2 ،08/2میلیمتراندازه گیری شد.در گروه نرمال ضریب همبستگی Pearson بین سن و بُعد قدامی خلف کندیل، معنی دار بود (47/0- =r و 002/0=p).یافته ها نشان داد همبستگی معنا داری بین اندازه فضای مفصلی فوقانی و خلفی درگروه نرمال (000/0p< و 61/0=r) و علامت دار (000/0p< و 51/0=r) وجود دارد ولی ضریب همبستگی بین ابعاد فضای فوقانی و قدامی تنها درگروه علامت دار معنی دار بود. (001/0=p و 45/0=r).نتایج نشان داد که تنها بین شیب آرتیکولار امیننس و اندازه فضاهای مفصلی فوقانی و خلفی در گروه نرمال ضریب همبستگی معنی داری وجود دارد.(به ترتیب33/0=r، 03/0=p و 42/0=r، 006/0=p)

میانگین شیب برجستگی مفصلی اختلاف معنی داری در زیر گروه های مورفولوژی سر کندیل در پلن ساژیتال داشت (003/0=p).میانگین شیب برجستگی مفصلی در زیر گروه های Round  با AnteriorFlattening(035/0=p)،و  Round باPosterior Flattening نیزاختلاف معنی داری داشت.(023/0=p)

نتیجه گیری:این مطالعه نشان داد که شکل کندیل در مقاطع کرونال وساژیتال در افراد بدون علامت و مبتلایان به TMD با یکدیگر مرتبط است.بعلاوه میانگین فضای قدامی بین این دو گروه دارای اختلاف معناداری بود. بنابراین تصویر برداری CBCT اطلاعات مفید و موثری ازمورفولوژی وموقعیت کندیل ارائه می دهد که می تواند در تشخیص بیماران مبتلا به TMDوافراد مستعد به اختلالات مفصل کمک کننده باشد.

واژه های کلیدی: اختلالات گیجگاهی- فکی(TMD)،توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطی(CBCT)،مورفولوژی کندیل

 

مفصل گیجگاهی- فکی:

مفصل گیجگاهی- فکی به دلیل اینکه ترکیبی از 2 مفصل سینویال مجزا که دارای عملکردی واحد
می باشند، پیچیده ترین مفصل در بدن در نظر گرفته می­شود. کلیه سطوح این مجموعه از کپسول فیبروزه­ای پوشیده شده است که در قطب داخلی و خارجی مربوط به هر مفصل به منظور استحکام و ثبات بیشتر در حین حرکات فکی، دارای انسجام بیشتری می­باشد. قطب داخلی مفصل به دلیل اینکه از حمایت لیگامانی برخوردار نمی­باشد به اندازه قطب خارجی که با لیگامان تمپورومندیبولار حمایت می­شود قوی نمی­باشد. به منظور سهولت حرکات فکی، کپسول در ناحیه قدام و خلف مفصل کاملاً شل می­باشد. 4 لایه فیبروز کپسول نسبت به تغییرات دژنراتیو مقاوم بوده و توانایی بیشتری برای ترمیم و رژنراسیون دارد. 5

آناتومی مفصل گیجگاهی- فکی:

مندیبول و استخوان تمپورال اجزاء استخوانی مفصل فکی را تشکیل می­دهند. سر کندیل جزء تحتانی و گلنوئید فوسا و توبرکل مفصلی از استخوان تمپورال، جزء استخوانی فوقانی را شامل می­شوند. 6

  • کندیل:

کندیل ساختاری استخوانی و بیضی شکل می­باشد که به راموس مندیبول توسط گردنی باریک متصل می­شود. کندیل تقریباً 20 میلیمتر بعد داخلی خارجی و 10-8 میلیمتر ضخامت در بعد قدامی-خلفی دارد. 7

شکل کندیل به طور قابل ملاحظه­ای متغیر است. این تنوع در شکل ممکن است مشکلاتی را در تفسیرتصاویر رادیوگرافی ایجاد کند. این مساله اهمیت شناخت محدوده ظاهر نرمال شکل کندیل را مورد تاکید قرار می­دهد.

محور طولی کندیل اندکی روی گردن کندیل چرخیده طوری که قطب داخلی اندکی به طرف خلف زاویه گرفته است و با محور ساژیتال زاویه 15 تا 33 درجه­ می­سازد. محورهای طولی دو کندیل نزدیک به لبه قدامی سوراخ مگنوم در نمای ساب منتوورتکس یکدیگر را قطع می­کنند. اکثر کندیلها ستیغی برجسته در جهت داخلی خارجی روی سطح قدامی دارند که حد قدامی- تحتانی ناحیه مفصلی را مشخص می­کند. این ستیغ حد فوقانی حفره پتریگوئید (فرورفتگی کوچک روی سطح قدامی در محل اتصال کندیل و گردن) می­باشد. این حفره محل اتصال سرفوقانی عضله پتریگوئید خارجی است واین ستیغ نباید با استئوفیت که نشان دهنده بیماری دژنراتیو مفصلی است، اشتباه شود. 7

  • حفره مندیبولار:

حفره مندیبولار در سطح تحتانی بخش صدفی استخوان تمپورال واقع شده است و از گلنوئید فوسا و برجستگی مفصلی استخوان تمپورال تشکیل یافته است که گاهی به عنوان جزء تمپورال مفصل توصیف می­شود.

برجستگی مفصلی حد قدامی گلنوئید فوسا را می­سازد و شکل محدب دارد. تحتانی­ترین قسمت آن قله یا آپکس برجستگی نامیده می­شود. در مفصل طبیعی، سقف حفره به همراه شیب خلفی برجستگی مفصلی و خود برجستگی، شکلی S مانند در نمای ساژیتال می­سازند. خارجی­ترین قسمت برجستگی شامل یک برآمدگی می­باشد که توبرکل مفصلی نامیده می شود، که محل اتصال لیگامانی می­باشد. شیار اسکواموتیپانیک و گسترش داخلی آن، شیار تمپروتیمپانیک و گسترش داخلی آن، حد خلفی حفره را می­سازد. قسمت میانی سقف حفره بخش کوچکی از کف حفره جمجمه­ای را تشکیل می­دهد و تنها لایه نازکی از استخوان کورتیکال حفره مفصلی را از فضای داخل جمجمه جدا می­کند. خار استخوان اسفنوئید حد داخلی حفره را می­سازد. عمق حفره متغیر است و تکامل برجستگی مفصلی به محرکات فانکشنال ناشی از کندیل بستگی دارد. فوسا و برجستگی مفصلی در طی سه سال اول زندگی تکامل می یابد و تا سن چهار سالگی به شکل بالغ خود دست می­یابد. کودکان خردسال فاقد فوسا و برجستگی مفصلی مشخص می­باشند.7

تمام اجزا تمپورال مفصل ، ممکن است با سلولهای هوائی کوچک ناشی از مجموعه
سلول­های هوائی  ماستوئیدهوادار شوند. 6

دانلود پایان نامه ارشد :تاثیر آموزش حسابداری و تجربه کاری بر هوش هیجانی ارائه شده جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد

هیجانات نقش مهمی را در مدیریت سازمان ایفا می‌کنند. هوش هیجانی توانایی افراد را برای شناسایی،  مدیریت و استفاده از هیجانات افزایش می‌دهد (مایر، سالووی و کاروسو، 2001). هوش هیجانی مهارتی است که عملکرد افراد را در زمینه‌های رهبری، کار گروهی، ارتباط با مشتری و تصمیم‌گیری بهبود می بخشد (کوک و همکاران، 2011) و زیدنر، متدوس و روبرت (2009)، هوش هیجانی را توانایی در جهت هدایت رفتار، افكار، ارتباط مؤثر با همكاران، سرپرستان، مشتریان و استفاده از زمان در چگونگی انجام دادن كار برای ارتقای نتایج تعریف می‌كنند. تحقیقات روان‌شناسانی، مثل سالووی و مایر (1990)، گلمن، بویاتزیس و مک‌کی (2002) نشان می‌دهد كه هوش هیجانی در حیطه‌های زیادی كارآیی دارد. از جمله­ی‌ این حیطه‌ها می‌توان به حیطه‌های رابطه درون‌فردی (خودشناسی و خودشكوفایی)، رابطه بین فردی (رابطه اجتماعی)، مشاوره و راهنمایی، كار و اشتغال، مدیریت سازمانی و صنعتی، پیشرفت اقتصادی، رهبری جامعه و … اشاره كرد (براد‌بری و گریوز[6]، 1386). ضرورت کاربرد هوش هیجانی،  پاسخی است به ‌تحقیق‌های رو به رشدی که عنوان می‌کنند محیط کاری صرفا یک محیط منطقی نیست. توجه به هیجانات درمحیط کار موجب بهبود عملکرد و نتایج می‌گردد (زیندر و همکاران، 2009). به نظر  می‌رسد که این توجه و علاقه نشان داده شده به هیجان، واکنشی در برابر افزایش عقل‌گرایی در بسیاری از حوزه های زندگی شخصی و عمومی افراد

 

پایان نامه و مقاله

 می‌باشد. باید توجه داشت که با توجه به تعهد‌کاری حسابداران و قواعد کاری مشخص و همچنین تعهد به این قواعد، زمینه خیلی محدودی برای هیجان‌ها وجود دارد. در واقع دیدگاه غالب در ادبیات سنتی این است که حرفه حسابداری تابع عقلانیت است (باربالت، 2001). تضاد اینجاست که، گرچه افراد در اتخاذ تصمیمات کاری براساس هیجانات با مشکل روبرو هستند اما تصمیم گیری در حوزه هایی مانند حسابداری که از عقل گرایی و قواعد مشخصی پیروی می‌کنند با وجود هیجانات بسیار دشوارتر می‌باشد. با این وجود تحولات در مطالعات سازمانی و تئوری‌های تصمیم‌گیری، برخی از فرضیه‌ها اصلی نهفته در غالب عقل و هیجان را به چالش می‌کشند. این تئوری‌ها نشان می‌دهند که هیجان در سازمان‌های سرمایه‌داری معاصر، ایجاد مشکل نمی‌کند بلکه در خدمت آن است. هیجانات و عقل نقطه مقابل هم نیستند، بلکه ارتباط تنگاتنگی با هم دارند (آشکانسی، هارتل و داس، 2002). بنابراین این دیدگاه که حرفه حسابداری صرفاً تابع عقلانیت است پذیرفته نبوده و هیجانات به عنوان یک عامل موثر در حرفه حسابداری باید مدنظر قرار گیرد.

1-2- تشریح و بیان موضوع

در تئوری های جدید تصمیم گیری، هیجانات عاملی برای  کارایی عقل به شمار می رود (هانوچ،  2002). هیجانات از سه طریق به کمک عقل می آید. الف) هیجان به افراد در شناسایی مشکلات و اولویت‌بندی در رسیدگی کمک می‌کند. ب) هیجان در شناسایی عناصر مورد نیاز به منظور تصمیم‌گیری کمک می‌کند. ج) در سطحی عمیق‌تر هیجان به کمک عقل آمده و زمینه را برای ایجاد اهداف مناسب تر فراهم می‌کند (مکفیل، 2004). با توجه به ویژگی‌های یاد شده، بدون شک دانشجویان حسابداری و حسابداران مانند دیگران به صورت مستمر در تصمیمات خود از هیجانات استفاده می‌کنند. با این توصیف، ضرورت دارد که در آموزش حسابداری به هیجانات و همچنین شناسایی و تشخیص پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی حاصل از بکارگیری هیجانات و تاثیر آن بر تصمیم‌گیری‌ها توجه ویژه به عمل آید (مکفیل، 2004). هدف اصلی از آموزش حسابداری، فراهم نمودن حسابدارانی ماهر به منظور ورود به حرفه می باشد.  نیروی انسانی کارآمد در هر کشور به عنوان مزیت رقابتی و یکی از عوامل موفقیت در اقتصاد آن کشور محسوب می‌شود. آموزش عالی به عنوان سرمایه گذاری در نیروی انسانی به منظور ارتقای دانش و مهارت های مورد نیاز جامعه به رشد و توسعه اقتصادی کمک می کند (ستایش و منصوری، 1391). كیفیت نیروی كار وابسته به عملكرد مؤسسات آموزشی و برنامه‌های دانشگاهی است. دانشگاه‌ها باید انتظارات بازار را در دوره های آموزش خود لحاظ کنند و از کسب مهارت و دانش مورد نیاز بازار و آماده بودن فارغ التحصیلان برای ورود به حرفه اطمیان پیدا کنند (پن و هکتور، 2011). همچنین انتقادات بسیاری در مورد عقب بودن آموزش‌های حسابداری از پیشرفت و توسعه در محیط تجاری وجود دارد (هانکوک و همکاران[12]، 2009). محمد و لاشین (2003)، فاصله ایجاد شده بین مهارت های موجود و مهارت های مورد نیار در حرفه حسابداری را به دلیل تغییرات سریع در بازار کار و تغییرات آهسته در سر فصل های درسی می دانند. هانکوک و همکاران (2009) در تحقیق خود نشان می دهند که نیازهای بازار کار و دانشگاهیان در یک راستا نمی‌باشد و فارغ التحصیلان حسابداری از کمبود مهارت‌های ارتباطی در شروع به کار خود رنج می‌برند. کاوانگ و درنان (2008)، انتظارات از دانشجویان حسابداری و کارفرمایان را در زمینه مهارت‌های حرفه‌ای با هم مقایسه می‌کنند و نشان می‌دهند که انتظارات کارفرمایان بسیار بالاتر از مهارت‌های فارغ التحصیلان حسابداری می‌باشد.
تغییرات در نقش و دامنه کار حسابداران حرفه‌ای، از محیط تجاری جهانی در حال تغییر ناشی می شود (هانکوک و همکاران، 2009). کارایی حسابداری در شركت ها وابسته به كیفیت حسابداران آن است و این كیفیت مستقیماً متأثر از سطوح كارآزمودگی و دانش آنهاست. امروزه حسابداران حرفه‌ایی با وضعیت‌های غیرمنتظره زیادی روبه رو می‌شوند، در نتیجه تغییرات ایجاد شده در اهمیت و كیفیت اطلاعات حسابداری،  لزوم تغییر یا بازنگری در آموزش حسابداری به خوبی احساس می‌شود (مشایخی وشفیع پور، 1391). مداخله آموزش به منظور افزایش هوش هیجانی غیر معمول به شمار نمی رود ولی باید توجه داشت که این مسئله بیشتر در ابتدائی و متوسطه کاربرد دارد. با این حال در سطح دانشگاهی نیز ایجاد واحدهای درسی و تمرینات آموزشی برای افزایش هوش هیجانی دانشجویان حسابداری مورد بررسی قرار گرفته است (مکفیل، 2004 و موریس، اربانسکی و فولر، 2005 و میر و تاکر، 2005 ). با توجه به مطالب گفته شده این مسئله مطرح می شود که آیا  دروس حسابداری که هم اکنون در سطح دانشگاه‌ها تدریس می‌شود سطح هوش هیجانی دانشجویان را بالا می برد؟ آیا هوش هیجانی دانشجویان حسابداری دختر و دانشجویان حسابداری پسر یکسان است؟
[1]- Mayer, Salovey and Caruso
[2]- Cook, Bay, Visser, Myburgh and Njorog
[3]- Zeidner, Matthews and Roberts
[4]- Salovey and Mayer
[5]- Goleman, Boyatzis and McKee
[6]- Brad berry and Greaves
[7]- Barbalet
[8]- Ashkanasy, Hartel and Daus
[9]- Hanoch
[10]- Macphil
[11]- Pan and Hector
[12] – Hancock, Howieson, Kavanagh, Kent, Tempone and Segal
[13]- Mohamed  and Lashine
[14]- Kavanagh and Drennan
[15]-  Morris, Urbanski and Fuller
[16]-  Myers and Tucker

دانلود پایان نامه ارشد :تاثیر سرمایه فکری بر شاخص توسعه انسانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته ( M .A.)

 

گرایش :حسابداری

 

عنوان :   تاثیر سرمایه فکری بر شاخص توسعه انسانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 

 

دانشگاه آزاد اسلامی

 

واحد علوم تحقیقات

 

 پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد ( (M .A.

 

گرایش : حسابداری

 

 عنوان

 

تاثیر سرمایه فکری بر شاخص توسعه انسانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 

استاد راهنما :

 

دکتر محمود لاری دشت بیاض

 

استاد مشاور :

 

دکتر ابراهیم نگهداری

 

 

 

سال تحصیلی 1391-1392

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائیدچون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
چكیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روشهای اجرا و نتایج به دست آمده):
این پژوهش به مطالعه تأثیرسرمایه فکری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر شاخص توسعه انسانی مطرح  شده است. دوره زمانی مورد مطالعه سال های 1381 تا 1390 و نمونه انتخابی 100 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این تحقیق در مجموع شامل چهار فرضیه بوده است که علاوه بر فرضیات فوق، دو فرضیه مبنی بر تحقیقات مازاد ارائه شده است.
فرضیه اول این پژوهش به بررسی این موضوع که، بین سرمایه فکری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و شاخص توسعه انسانی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد؛ پرداخته است، که با استفاد از رگرسیون خطی این موضوع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
در ادامه، جهت اطمینان از وجود رابطه معنی داری بین متغیرهای تحقیق با شاخص های تشکیل دهنده توسعه انسانی، به بررسی ضریب همبستگی هر یک از این متغیر ها با شاخص های تشکیل دهنده توسعه انسانی پرداخته شده است.
و در تحقیق مازاد به بررسی دنبال وجود رابطه معنی داری بین اجزای تشکیل دهنده سرمایه فکری و شاخص توسعه انسانی، از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
در مجموع نتایج بدست آمده حاصل از کاربرد روش های آماری حکایت از عدم تاثیر سرمایه فکری بر  شاخص های مختلف توسعه انسانی است.
فصل اول
کلیات تحقیق
 مقدّمه:
فرآیند فراملیتی شدن و جهانی شدن اقتصاد فن آوری همراه با انقلاب بی سابقه ی علمی و فنی، به رغم موانع عظیم برای دولت های توسعه نیافته، فرصت های انگیزشی را برای پیشرفت و رفاه به وجود آورده است. تولید صنعتی، امروز به علّت اختراع مواد جایگزین، موّاد مصنوعی جدید و سازماندهی یارانه ای، به طور روزافزونی به موّاد خام و انرژی کمتری به ازای هر واحد تولید نیازمند است. در قرن بیست ویکم داشتن قدرت جهانی، دیگر پیروزی در بازی موازنه ژئوپلیتیکی میان قدرت های بزرگ نخواهد بود(حبیبا،1390).
در طی دو قرن گذشته، دانش عمومی بر این محور قرار گرفته بود که تنها دوعامل نیروی کار و سرمایه در تولید محصول نقش دارند، در حالی که در عصر کنونی، این دانش و اطلاعات است که به عنوان دارایی ایجاد کننده ثروت و ارزش اقتصادی شناخته می شود. هم چنین، توسعه فناوری جدید در سال های اخیر بخش زیادی از فعالیت های فیزیکی ایجاد ارزش را به ابعاد مبتنی به دانش انتقال داده است (باس و توماس[1] ، 2007). امروزه سرمایه فکری اعم از دانش، تجربه، مهارت شخصی، روابط خوب و توانایی فن آوری، منبع مهم مزیت رقابتی و عامل کلیدی سودآوری شرکت محسوب می شود. دو عامل مهم که موجب افزایش کیفیت عملکرد شرکت ها طی دو دهه گذشته شده است، جهانی شدن فزونی تغییرات فن آوری است. در این محیط، سرمایه فکری و دارایی نامشهود عوامل مهم موفقیت هستند. در رقابت اقتصادی جدید، دارایی مبتنی بر دانش، فراهم کننده یک مزیت رقابتی ذاتی هستند (مجتهد زاده و همکاران، 1389). از ویژگی های مبتنی بر دانش ، سرمایه گذاری های عظیم در سرمایه انسانی و تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات است؛ و از آنجایی که ظرفیت تولید برای دانش نامحدود است، در اقصاد مبتنی بر دانش، منابع نامحدودی ارائه می شود. ظهور اقتصاد مبتنی بر دانش، باعث افزایش اهمیّت سرمایه فکری به عنوان یک دارایی نامشهود و منبع مهّمی برای ایجاد مزّیت رقابتی یک شرکت است(روس وروس[2] ، 1997)
میزان قدرت یک کشور، تعداد لشکرها، هواپیماها، ناوها و موشک های هسته ای آن نخواهد بود، بلکه قدرت آن به توانایی اش در نوآوری فن آورانه به منظور رقابت و انجام داد وستد در مقیاس جهانی وابسته است. به عبارت بهتر ما در دوره انتقال از قدرت سخت به نرم قرار داریم. اغلب کشورهای دنیا در ماراتن تاریخ باخته اند. آنها نه تنها نتوانسته اند توسعه پیدا کنند و در قدرت جهانی سهیم شوند، بلکه در مقابل چالش های عظیمی که در اقتصاد جهانی و انقلاب فن آوری پدید می آورند، کارآمدی ملّی را از دست داده اند(حبیبا، 1390).
سرمایه فکری عبارتست از تلاش برای استفاده موثر از دانش (محصول نهایی) در مقابل اطلاعات (مواد خام) است. از دیدگاه روس و همکاران (1998) وی سرمایه فکری شامل همه فرآیند ها و دارایی هایی است که معمولا در ترازنامه نشان داده نمی شوند؛ و همچنین شامل همه دارایی های ناملموس (مثل علائم تجاری، حق ثبت و بهره برادری و نام تجاری) است که در روش های مدرن مورد توجه قرار می گیرد. به عبارت دیگر سرمایه ی فکری از جمع دانش اعضای سازمان و کاربرد آن هاست (هوانگ و یانگ[3] ، 2008)

 

پایان نامه و مقاله

 

توسعه وابسته به دلیل فقدان فن آوری مستقل وملّی، ناقص الخلقه و ابتر باقی می ماند، بنابراین مجبور به وارد کردن فن آوری است و باید همه عواقب فن آوری سرمایه بر را تحمّل نماید. به علاوه صنعت سرمایه های ملی و بومی، نیاز کشور وابسته به سرمایه های مالی بین المللی را تشدید می نماید. بنابراین در چارچوب توسعه ی وابسته، ناچارند خود را در سرمایه داری بین المللی مستحیل سازند (حبیبا، 1390).
انباشت سرمایه که روزی به زعم کارل مارکس (1986)، از مجموع ارزش های افزوده ی ناشی از کار کارگران صنعتی، قوام می یافت هیچ گاه متوقّف نگردید[4]. دنبال کردن فرآیند تاریخی گسترش نظام سرمایه داری تا عصر حاضر، نشان می دهد که این نظام متشکل از عناصر متضاد، علی رغم تضاد درونی خود و به وسیله دیالکتیک تاریخی، چگونه توانسته است خود را از ورطه ی سقوط بیرون کشد. انباشت سرمایه شکل نوینی به خود گرفته که این تغییر شکل، ناشی از انتقال تمرکز از سرمایه ی ملی به سرمایه غیر مادی یعنی اموال و دارایی های عظیم و نامتناهی است. این تغییر نیز به نوبه خود ابزاری است در خدمت نظام هوشمند سرمایه داری برای بقاء. در واقع، هزینه های بالای تولید کالاهای صنعتی و مادی، از جمله حمل و نقل، نگهداری و کنترل کیفیت به علاوه ی محدودیت های موجود در راه ساخت و راه اندازی این گونه اموال، کشورهای توسعه یافته را بر آن داشته است تا در زمینه هایی که کفه ی ترازوی مزیت نسبی در آنها سنگینی می کند، اقدام به فعالیت و سرمایه گذاری نمایند؛ یعنی در زمینه اموال فکری.
متاسفانه اکثر صنایع در کشوهای مختلف دنیا در حال استفاده از روش های  سنتی حسابداری مالی هستند که قرن ها پیش برای محیط کسب و کار مبتنی بر کارهای یدی و دارایی های ملموس ایجاد شده بودند (بنتیس[5] ، 1999). در حالی که محیط کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند رویکردی است که دارایی های ناملموس جدید مثل دانش و شایستگی های منابع انسانی، نوآوری، روابط با مشتریان فرهنگ سازمانی، سیستم ها، فرآیندها، ساختار سازمانی را در برمی گیرد. در این میان موضوعات مربوط به سرمایه فکری توجه روز افزون محققان دانشگاهی و دست اندر کاران سازمانی را به خود جلب کرده است (قلیچ لی و همکاران، 1385).

1-2 مساله ی اصلی تحقیق

پیتر دراکر در جامعه پساسرمایه دار می نویسد که دانش جانشین ابزار، سرمایه، مواد اولیه، و نیروی کار جسمانی در فعالیت های تجاری خواهد شد. به کلام دیگر، مزیت نسبی یک بنگاه اقتصادی دیگر وابسته به حجم سرمایه های فیزیکی مانند زمین، تجهیزات یا امکانات تولیدی بنگاه نخواهد داشت و خلق ارزش در بنگاه ها از طریق دارائی های ناملموس که به آن سرمایه فکری (intellectual asset)  می گوئیم حاصل می شود از طرفی اگر توسعه را فرآیندی بدانیم که فرصت ها و امکان انتخاب انسان ها را گسترده تر می کند و قابلیت های آنان را افزایش می دهد نه تنها باید برای نسل کنونی باشد بلکه حقوق نسل های آینده نیز خواهد بود و به این دلیل است که گفته می شود توسعه پایدار لزوما به این معنی نیست که منبع سرمایه طبیعی باید ثابت بماند، بلکه به این معنی است که سرمایه های انسانی و مادی باید افزایش یابند تا هر فقدانی که در سرمایه طبیعی رخ می دهد، جبران شود (گریفین، خواجه پور، 1375)
از این رو برای تعیین تاثیر سرمایه فکری بر این شاخص، سوالات زیر مطرح می شود:
1.آیا سرمایه فکری بر توسعه انسانی تاثیر گذار است؟
2.كدامیك از اجزای سرمایه فکری شرکت ها بر توسعه انسانی تاثیر بیشتری دارد؟

1-3 تشریح و بیان موضوع

توسعه روندی است همه جانبه و فراگیر در جهت بهبود شرایط زندگی انسانی و افزایش توانایی های اجتماعی برای پاسخگویی به نیاز های معقول انسان در حدی که بتواند به تداوم و تعادلی منجر شود (جمعه پور، 1379). فرآیند برنامه ریزی و توسعه، شناخت وضع موجود و سطح توسعه یافتگی، بررسی تفاوت های منطقه ای در زمینه توسعه، تبیین عوامل موثر در توسعه و نهایتا تلاش برای حل مسائل و مشکلات تامین نیازها در راستای تعدیل نابرابریهای موجود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا شاخص ها و نماگرها می توانند منعکس کننده ی شرایط اقتصادی و اجتماعی باشند. شکی نیست که بررسی توسعه، بدون توسعه انسانی ارزشی ندارد. توسعه انسانی به مراتب مفهوم گسترده تری نسبت به مفاهیم قراردادی توسعه اقتصادی دارد، زیرا الگو های رشد اقتصادی عموما با گسترش تولید ملی اندازه گیری می شوند، تا بهبود کیفیت و سطح زندگی انسان؛ اما در الگوی توسعه انسانی، چهار عنصر اساسی به چشم می خورد که عبارتند از: بهره وری، برابری، پایداری و توانمند سازی که بهره وری، مشارکت فعال مردم در فرآیند درآمدزایی و اشتغال به شمار می آید. برابری، به امکان مساوی کسب قابلیت ها و فرصت به کارگیری آنهامربوط می شود، پایداری، به مفهوم امکان ذخیره و جبران هر نوع سرمایه فیزیکی، انسانی و زیست محیطی است و توانمند سازی، نیز به این معنا است که توسعه توسط مردم صورت می گیرد (حسین زاده دلیر، 1385)
از طرفی، با توجه به گذار جوامع از عصر صنعت به عصر اطلاعات، اهمیّت سرمایه فکری نیز در دنیای تجارت بیشتر شده است. در طول عصر صنعت، بهای تمام شده دارایی ها، کارخانجات و تجهیزات و مواد خام بود که برای موفقیّت یک تجارت لازم بود اما در عصر اطلاعات این استفاده موثر از سرمایه فکری است که که معمولا در موفقیت یا شکست یک مجموعه موثر است (چن گوه[6]، 2005). توسعه فن آوری اطلاعاتی و شبکه های ارتباطی سهم به کارگیری دانش و اطلاعات در سطح جهانی را به میزان زیادی افزایش داده است. در فضای کسب و کار پیچیده و پرتحول کنونی، ادامه حیات سازمانها منوط به معرفی محصولات جدید و نوآوری ارائه فرآیندهای ارزش افزا بر مبنای دانش نوین می باشد. (رضائی ، 1389) این موضوع تا به آنجا پیش می رود که بحاردواج[7] در مقالات و اظهارات خود ارزشمندترین و مهّم ترین منابع یک شرکت را سرمایه های فکری و دارایی های نا مشهود آن می داند. به نظر وی دارایی های مشهود می توانند براحتی کپی برداری شوند و یا در یک بازار آزاد خریداری گردند بنابراین آنها نمی توانند دارایی های استراتژیک یک شرکت باشد و مزیّت های رقابتی برای آن شرکت ایجاد کنند.
سرمایه فکری معمولا به صورت داخلی ایجاد می شوند و در مهارت ها و تجارب کارکنان شرکت نهفته اند. به خاطر ویژگی های خاص این دارایی ها، شرکت ها حالت انحصاری و یگانه دارند و قابل کپی برداری و تقلید نیستند و به این دلیل برای شرکت ارزشمند هستند و می توانند مزیت های رقابتی برای آن ایجاد کنند (چان[8] ، 2009).
توسعه انسانی که پس از شاخص های رشد اقتصادی در جهان مطرح شده و اهمیت بسزایی در رتبه بندی کشورهای جهان دارد تا بدان جا که، سازمان ملل متحد هر ساله برنامه ای را تحت عنوان «برنامه عمران ملل متحد» به منظور درجه بندی 130 کشور جهان از لحاظ توسعه منابع انسانی به کار برده است. از این رو توسعه انسانی، می تواند بر افزایش توانایی کارکنان به عنوان مهمترین سرمایه شرکت تاثیر داشته باشد.

1- 4  اهمیّت و ضرورت تحقیق:

با توجه به این که امروزه بنگاه ها تلاش زیادی در خلق مستمر دارائی های ناملموس دارند، ارزش واقعی یک بنگاه دیگر از طریق ارزیابی های متداول حسابداری ممکن نیست. برای مثال، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری اغلب شرکت های امریکائی که سهامشان در بورس مبادله می شود، در بیش از 40% از موارد منعکس کننده ارزش واقعی آنها نمی باشد. برای بنگاه هائی که وابستگی شدیدی به دانش دارند، نسبت دارائی های ناملموس گاه حتی بیش از 100% است.
همین رویکرد، مشکلات اجرائی جدی در محاسبه های حسابداری، ارزیابی و تحلیل ارزش بنگاه ها ایجاد کرده است. علیرغم این همه، به دلیل ناملموس بودن سرمایه فکری، در حالی که فهم منظور از آن بسیار ساده است، در عمل با مشکلات فراوانی روبرو شده است. به همین دلیل هم بسیاری از محققان خود را وقف مطالعه دارائی های ناملموس از این دست کرده اند[9].
در اولین گزارش توسعه‌ی انسانی در سال 1990، توسعه به صورت فرآیند گسترش انتخاب‌های انسانی تعریف شده است. واژه‌ی انتخاب لزوماً به مردم برمی‌گردد و منظور آن است كه مردم در كانون توسعه قرار دارند و اعتلای زندگی آن‌ها، اساس توسعه‌ی جامعه است. از طرفی فرد، انسانی با دانش و كار خود رشد و توسعه را به وجود می‌آورد. پس فرد-انسان هم هدف توسعه، و هم ابزار توسعه است اما به عنوان اصلی‌ترین ابزارها.
بر اساس این تفكرات، اندازه‌گیری بهره‌مندی انسان‌ها در زمینه‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی با تهیه‌ی معیارهایی در هر زمینه آغاز گردید. این معیارها كه برای اندازه‌گیری بهره‌مندی در وجوه گوناگون كار و زندگی تعریف می‌شوند معیارهای توسعه نام دارند. یكی از این معیارها شاخص كیفیت فیزیكی زندگی موریس است كه از سه شاخص جزئی، امید زندگی در یك سالگی، مرگ و میر نوزادان و باسوادی، با وزن‌های مساوی، در اواخر دهه‌ی 60 میلادی پیشنهاد گردید و از آن نتایجی تحلیلی به دست آمد. (خاکپور و همکاران ، 1389)
از دیدگاه آمارتیاسن هر کس دارای توانمندی ویژه یا شماری از توانمندی هاست که در برگیرنده کارکردهای دست یافتنی یا ممکن هستند. بنابراین کارکرد ها می توانند بالفعل یا بالقوه باشند. ارتباط بین سرمایه انسانی و توانمندی انسانی، در کانون قراردادن انسان است؛ اما منابع و آثار مربوط به سرمایه انسانی بر عاملیت انسان در افزایش قابلیت های تولید تاکید دارد.
از اواخر قرن نوزدهم، با صنعتی شدن جوامع بشری، کشورهای جهان برای پیشی گرفتن از یکدیگر از هیچ کوششی فروگذار نبوده اند. اما عاملی که می تواند آنها را در سطح کلان به توسعه برساند، قایل شدن سطحی از اهمیت برای نیروی انسانی کشور است. این سرمایه کشورها که با عنوان سرمایه فکری در شرکت ها نمود پیدا کرده بعد از رسیدن به یک رشد نسبی، می تواند خود، عامل توسعه باشد.
کشف و مدیریت سرمایه فکری یک کشور یا یک بنگاه اقتصادی مستلزم ایجاد نظامی مبتنی بر عوامل متغیر است که به آشکارسازی و شناسائی سرمایه های ناملموس کمک کند. از همه مهمتر این است که تاکید بر سرمایه انسانی منجر به درک بهتر ارزش های نهفته، افراد، بنگاه ها، نهادها و جوامع در حال حاضر و حتی در آینده برای بهره گیری بهتر از سرمایه فکری می شود. آنچه در جهان آینده خالق ارزش اقتصادی است نه نفت و گاز و مواردی مانند آنها بلکه فرزندان عاقل، فرزانه، فاضل، دانشمند و دانش دوست هر ملت هستند که در صحنه ای به پهنه جهان به صورتی روزمره با هم به رقابتی بی پایان خواهند پرداخت[10].
سرمایه فکری به عنوان مهم ترین دارائی نامشهود شرکت ها می تواند بر شاخص توسعه انسانی تاثیر گذار باشد. چرا که سرمایه فکری اولین گام است در راه رشد و در پی آن توسعه؛ و توسعه انسانی یکی از مبانی توسعه هر کشور است. در تحقیقات سرمایه فکری معمولا به بررسی روش های اندازه گیری و گزارشگری این متغیر پرداخته شده است همچنین در تحقیقات شاخص توسعه انسانی، که معمولاً در سطح کلان گزارش و اندازه گیری می شود کمتر به سرمایه فکری شرکت ها پرداخته شده. در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر اجزای سرمایه فکری بر شاخص توسعه انسانی پرداخته خواهد شد.
 
[1] – Bose & Thomas.
[2] – Ross & Ross.
[3] – Huang & Yang.
[4] – Karel Marx.
[5] – Bontis.
[6] – Chen Goh.
[7] – Bhardwaj.
[8] – Chan.
– منبع:  سایت اقتصاد ایرانی
– منبع: سایت اقتصاد ایرانی

دانلود پایان نامه ارشد :تحلیل ارتعاشی یک ورق مرکب لایه‌لایه به کمک تئوری دومتغیره‌ی پالوده شده به روش المان‌های محدود سلسله مراتبی

استفاده از مواد مرکب در سازه‌های هوافضا، خودروسازی و دریانوردی کاربرد گسترده‌ای دارد. به‌طورکلی مواد مرکب از دو بخش رشته و زمینه تشکیل می‌شود. رشته‌ها معمولا سخت‌تر و قوی‌تر از زمینه هستند و بار اصلی در ماده مرکب را تحمل می‌کنند و زمینه به عنوان محافظ رشته‌ها و هم‌چنین وسیله توزیع بار است. زمینه و رشته‌ها در دما و فشار کنترل شده‌ای به یکدیگر می‌چسبند و ماده مرکب را به وجود می‌آورند که از نظر ویژگی‌های مکانیکی از هر دو ماده متفاوت است. مواد مرکب را می‌توان برای استحکام، سختی، خستگی و مقاومت در برابر گرما و بخار با تغییردر جهت الیاف بهینه‌سازی کرد. ویژگی دیگر مواد مرکب نسبت به مواد معمولی، نسبت استحکام به وزن بالای آن‌ها است. اجزای سازه‌ای نظیر تیر و ورق از طریق رویهم‌گذاری لایه‌ها در زاویه‌های مختلف به‌منظور دستیابی به ویژگی‌های مطلوب ایجاد می‌شوند.
پدیده تشدید در اجزای سازه و سیستم‌های مکانیکی، عمر تجهیزات را کم می‌کند و حتی باعث شکست کامل و زودرس می‌گردد. تشدید، تحت تاثیر ویژگی‌های جرم و سختی سازه می‌باشد. آنالیز مودال، مودهای ارتعاشی و فرکانس‌های آن را به‌دست می‌آورد. این روش برای

 

پایان نامه و مقاله

 سازه‌های ساده قابل استفاده است. اما وقتی‌که سازه پیچیده می‌شود یا تحت بارگذاری‌های پیچیده قرار می‌گیرد، از روش تحلیل المان محدود برای به‌دست آوردن فرکانس‌های طبیعی و مودهای سیستم استفاده می‌گردد.

1-1 تاریخچه‌ای به روش‌های حل مسایل ارتعاش آزاد ورق‌ها

شروع مطالعه رفتار ارتعاشی ورق‌ها به انتهای دهه 1800 باز می‌گردد، زمانی که ریلی روش معروف خود را برای بررسی ارتعاش آزاد سازه‌ها ارایه داد. [3] پس از آن ریتز در سال 1909 روش ریلی را با در نظر‌گرفتن مجموعه‌ای از تابع‌های شکل آزمون بهبود بخشید، که هر‌کدام ضرایب دامنه مستقلی دارند. به این ترتیب روش ریلی-ریتز به یکی از روش‌های تقریبی پرکاربرد در زمینه بررسی رفتار ارتعاش سازه‌ها تبدیل شد. پس از آن، تحقیقات گسترده‌ای در زمینه ارتعاش ورق‌هایی با شکل‌های مختلف، شرایط مرزی و بارگذاری متفاوت صورت گرفت. بخش عمده‌ای از این مطالعه‌ها به ورق‌های نازک محدود می‌شود که در آن از اثر تغییر شکل‌های برشی صرف‌ نظر شده است. [8]
بر خلاف ورق‌های نازک، اثر تغییر شکل‌های برشی در ورق‌های ضخیم قابل ملاحظه است. صرف نظر‌کردن از اثر‌های برشی در این نوع ورق‌ها ، منجر به افزایش قابل ملاحظه مقدار فرکانس‌های ارتعاشی در جهت عدم اطمینان می‌شود. از این رو تئوری‌های تغییر شکل برشی مرتبه اول[1] مانند تئوری ریزنر–‌‌میندلین و دیگر تئوری‌های تغییر شکل برشی مرتبه‌های بالاتر[2] توسط محققین مختلف برای بررسی رفتار ارتعاش ورق‌ها مورد استفاده قرار گرفته است.
میندلین و همکارانش، ارتعاش ورق‌های مستطیلی ضخیم با شرایط مرزی چهار طرف مفصل و شرایط لوی را بررسی نمودند و حل تحلیلی آن‌ها را ارایه دادند. آن‌ها به این نتیجه رسیدند، که در ورق های چهار طرف مفصل سه دسته مود مستقل قابل حصول است. هم‌چنین در‌هم‌کنش سایر مودها برای ورقی با یک جفت مرز آزاد و جفت دیگر مفصلی مورد مطالعه قرار گرفت.
نور [9] در سال 1973 به بررسی ارتعاش آزاد ورق‌های مرکب لایه‌لایه‌ پرداخت. وی نتیجه‌های حاصل از تئوری کلاسیک ورق لایه‌لایه[3]، تئوری میندلین و تئوری الاستیسیته سه‌بعدی را با یکدیگر مقایسه نمود وبه این نتیجه رسید، که تئوری کلاسیک ورق برای تخمین رفتار ارتعاش ورق‌هایی با درجه عمودسانگردی بالا و نسبت ضخامت به طول بیشتر از 1/0 مناسب نیست. این در‌حالی‌است که نتایج تئوری میندلین، برای برآورد فرکانس‌های ارتعاش پایین در ورق‌های نسبتا ضخیم لایه‌لایه‌ای با نسبت ضخامت به طول کمتر از2/0 رضایت‌بخش است.
روش ریلی-ریتز در سال 1980 توسط داو و رانائل [10] برای ارتعاش آزاد ورق میندلین به‌کار برده شد. ایشان از تابع‌های تیر تیموشینکوف به عنوان تابع‌های شکل استفاده نمودند و ورق‌های مربعی با پنج ترکیب مختلف از شرایط مرزی را بررسی کردند. ایشان هم‌چنین این روش را برای حالتی بسط دادند که ورق تحت تنش‌های درون-صفحه‌ای است. براساس این روش لیو و همکارانش ارتعاش ورق‌های دایره‌ای و حلقوی شکل را برای شرایط مرزی متفاوت بررسی کردند. [11] این روش هم‌چنین در مطالعه ارتعاش ورق‌های متوازی الاضلاع و مثلثی با شرایط مرزی مختلف مورد توجه قرار گرفت.
تعداد زیادی از محققین، از روش المان محدود در بررسی ارتعاش آزاد ورق‌ها بهره جستند. به عنوان مثال راک و هینتون ][59 ، المان‌های خمشی چهار ضلعی هم پارامتری را به منظور تحلیل ارتعاش ورق‌های ضخیم ونازک معرفی نمودند. چونگ و کواک [12] ، المان‌های حلقوی و قطاع شکل را برای مطالعه ارتعاش آزاد ورق‌های لایه‌لایه‌ای ضخیم با مرزهای منحنی شکل توسعه دادند. ردی و کوپاسامی[13]  ، روش المان محدودی را براساس تئوری الاستیسیته سه بعدی برای ارتعاش آزاد ورق‌های لایه‌لایه‌‌ای ناهمسانگرد مستطیلی ارایه داد.
روش نوار محدود [4] FSMنیز به عنوان یکی از روش‌های پرکاربرد در زمینه حل مسایل مقادیر ویژه توسط بسیاری از محققین مورد استفاده قرار گرفته است. در مرجع [14] از تئوری‌های تغییر شکل برشی برای بررسی مسایل ارتعاش آزاد ورق‌های مرکب لایه‌لایه استفاده شده است.
میدان جابجایی و تنش‌های عرضی، به‌دلیل حفظ شرایط همسازی و تعادل از شرایط پیوستگی نوع  در راستای ضخامت ورق برخوردارند. بر این اساس، تئوری‌های مختلفی برای مسایل ورق و پوسته‌ها توسط محققین ارایه شده است. از میان انبوه تئوری‌های موجود، آن دسته از تئوری‌هایی که متغیرهای مجهول آن‌ها از جنس جابجایی هستند، براساس چگونگی تعریف مولفه‌های میدان جابجایی و مدل‌سازی پیوستگی بین لایه‌ها در دو گروه طبقه‌بندی می‌شوند.
الف) تئوری‌های لایه‌لایه‌ای
در این دسته از تئوری‌ها، میدان جابجایی درهر لایه به صورت مستقل تعریف می‌شود. بنابراین در لایه ام خواهیم داشت.
[1] First-order shear deformation theory
[2] Higher-order shear deformation theory
[3] Classical laminated plate theory
Finite Strip method
[5] Layerwise models

دانلود پایان نامه ارشد : تحلیلی بر نحوه توزیع تراکم جمعیتی در سطح شهری با استفاده از AHP

مقوله تراکم از مباحث دیرین برنامه­ریزی شهری است. در واقع از زمانی که انسان شروع به انتظام بخشیدن به سکونتگاههای خود نمود به تراکم توجهی خاص داشت، نقش تعیین کننده و تأثیرگذاری تراکم بر تمامی جنبه­های برنامه­ریزی و طراحی شهر آنرا به شاخصی مهم در بیان دیدگاهها و مکاتب مختلف در مسائل شهری تبدیل کرده است. در عین حال تأثیرگذاری این عنصر از شرایط زمانی، مکانی و سیستمی، مطالعه آنرا برای درک نحوه نگرش جامعه به فضا در دوره های زمانی و شرایط مکانی مختلف بسیار پراهمیت ساخته است. بطوریکه جوامع مختلف در گذشته، برخوردها و نگرشهای متفاوتی به آنها داشته­اند. لیکن در فرایند جهانی شدن، یک همگرایی در دیدگاهها براساس افزایش تراکم در محیط­های شهری دیده می­شود این همگرایی آنچنان گسترده است که به یکی از مباحث اصلی توسعه پایدار شهری تبدیل شده است. تراکم جمعیت در سیمای شهری و محیط زیست روزانه جمعیت انعکاس یافته و شرایط بهره­مندی آنها را از فضای شهری به ویژه فضای سبز را مشخص می­کند. با توجه به لزوم حفظ اراضی کشاورزی و طبیعی و همچنین کاهش هزینه­های شهری، مسئله توزیع مطلوب تراکم جمعیت از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. توزیع مطلوب تراکم باعث توزیع مناسب جمعیت در سطح شهر می­شود و امکان استفاده بهینه از شرایط موجود را فراهم می­نماید. در این فصل سعی بر آنست که به نحوه توزیع تراکم جمعیتی در سطح شهری پرداخته شود و این

 

پایان نامه و مقاله

 تحقیق همچون سایر تحقیقات علمی از چارچوب کمی روش تحقیق علمی تبعیت می­نماید، براین اساس، طرح تحقیق با تعریف مسئله، اهمیت و ضرورت شروع و به بررسی فرضیه، سؤالات و اهداف و محدوده مکانی، روش تحقیق پرداخته و در نهایت با بیان مفاهیم و اصطلاحات و مشکلات و محدودیتها خاتمه می­یابد.

 1-2- بیان مسأله

افزایش جمعیت شهرها و چگونگی اسکان آنها یکی از مشکلات شهرهای امروزی می­باشد. نقش و اهمیت تراکم در شهرسازی به مفهوم عام و در برنامه­ریزی و طراحی شهری نقاط جدید به مفهوم خاص، بدیهی است. هیچ برنامه و طرح شهری بدون پرداختن به تراکم به عنوان عامل اصلی و تعیین کننده و نیز اثرگذارنده بر تمامی جنبه­های برنامه­ریزی و طراحی نمی­تواند تهیه و اجرا شود. علی­رغم اهمیت فوق­العاده این شاخص، جایگاه آن در فرایند برنامه­ریزی و طراحی شهری از دیدگاه علمی و نظری کمتر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و همچنان به عنوان یک موضوع پیچیده و مسئله کلیدی مطرح است.

تراکم در سطح شهر، به عنوان معیاری برای استقرار جمعیت و تأسیسات شهری، در طرح­های توسعه شهری از اهمیت خاصی برخوردار است (زیاری، 1384: 70).

انتخاب تراکم در طرح­های شهری، غالباً براساس تجربیات و مبتنی بر درک مستقیم بوده است که نهایتاً منجر به مشکلات عدیده و عوارض بعدی می­شود. بسیاری از سیاستگذاران توسعۀ شهری پایدار، در طرفداری از زندگی با تراکم زیاد چنین ادعا کرده­اند که راه حل شهر فشرده به کاهش گرایش به سوی توسعه بی­رویه پیرامونی کمک خواهد کرد و به ارتقای پایداری و سرزندگی شهری یاری خواهد رساند (عزیزی، 1388: 48). با توجه به عمر نسبتاً طولانی طرح­های شهری و نیز تحقیقات انجام یافته محدود در مقوله­ی تراکم، هیچ­گاه اندازه­ای به عنوان تراکم بهینه تحقق نیافته تا به عنوان یک الگو به کار گرفته شود؛ بنابراین برای دست­یابی به تراکم بهینه نیازمند برخوردی علمی­تر می­باشد. بحث تراکم بهینه زمانی از استحکام نظری برخوردار می­گردد که از یک سو عوامل مختلف تأثیرگذار بر آن به دقت شناسایی و ریشه­یابی شود و از سویی دیگر، آثار تبعی تراکم در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد؛ بنابراین استفاده از روشهای که بتواند، به توزیع مناسب تراکم در سطح شهرها کمک کند، می­تواند بسیار باارزش باشد. در این تحقیق سعی شده است یک مدل و روشی مناسب برای توزیع تراکم جمعیتی در سطح شهر کرمانشاه ارائه شود.

 
مداحی های محرم