" مقالات تحقیقاتی و پایان نامه – ۸-۴-۵-۴ حق حضور در دادگاه و درمرحله تجدید نظر – 9 "

 

۶-۴-۵-۴ حق محاکمه بدون تأخیرغیرموجه

 

رسیدگی ها باید بدون تأخیر غیرموجه شروع وحکم قطعی بعد از تمام مراحل تجدیدنظرخواهی صادرشود. این حق ، مقامات ذیصلاح را ملزم به تضمین این ‌امر می کند که مراحل پیش از محاکمه،‌تجدیدنظرخواهی قطعی درزمان معقول تکمیل ‌و آراء صادر شود.در شق ج بندیک ماده۶۷اساسنامه دادگاه کیفری بین‌المللی آمده است که رسیدگی به اتهامات کیفری بدون تأخیرغیرموجه صورت گیرد. تضمین محاکمه فوری در دادرسی های کیفری با حق آزادی ،‌فرض بیگناهی وحق دفاع از خود پیوند خورده است.هدف این است که تضمین شودسرنوشت و عاقبت فرد متهم بدون تأخیرغیرموجه تعیین ودفاع فرد باسپری شدن زمان خیلی زیاد تضعیف نشود. چراکه درمدت زمان طولانی خاطره ‌و حافظه شهود از بین می رود وممکن است شهود غیرقابل دسترس شده وسایرمدارک معدوم یا ناپدید شود.درجریان رسیدگی به پرونده زمان معقول زمانی است که با توجه به شرایط هرپرونده بررسی می شود، وعوامل زیادی در بررسی اینکه آیا زمانی که ‌رسیدگی ها با توجه به پیچیدگی‌های پرونده تکمیل شده معقول است یا خیرمورد توجه قرار می‌گیرد، ‌از جمله ماهیت وشدت جرم، تعداد اتهامات ،‌ماهیت تحقیقات ضروری و تعداد افراد داخل در جرم وتعداد شهود.[۱۵۷]

 

۷-۴-۵-۴ حق دفاع شخصاً یا از طریق وکیل

 

هر متهم به جرم ، حق دفاع از خود را شخصاً یاازطریق وکیل داشته ، اوحق دارد از مساعدت حقوقی وکیل انتخابی خودبهره مند شود. حق داشتن وکیل واعلام آن اززمان کشف جرم تااجرای حکم صادره،‌از مهمترین تضمینات حقوقی دفاعی متهم است.و ‌در کلیه مراحل دادرسی کیفری یک حق مسلم است که برای متهم شناخته شده است.حق داشتن وکیل در تحقیقات مقدماتی ولزوم حضوروفعالیت قانونی وی ‌در دفاع از حقوق موکل خود به ویژه درهنگام بازجویی تضمینی بسیاراساسی درجهت حفظ حقوق وآزادی ها فردی وجلوگیری از اخلال درحق دفاع است.

 

عقل وانصاف حکم می‌کند که با پیچیده شدن مسائل حقوقی به ویژه درامور کیفری که با آبرو، حیثیت ،‌جان وعرض افراد در ارتباط است،‌ متهم بتواند در دفاع از خود که مستلزم آگاهی از قوانین و مسائل قضایی است از وجود وکیل مدافع برخوردار شود (موذن زادگان، ۱۳۸۳). حضور وکیل مدافع موجب قوت قلب متهم و رفع ‌اضطرار ورعب وی در ‌پاسخ‌گویی‌ به سوالات مطروحه مقامات صلاحیتدار قضایی است .

 

شق دبند۱ماده ۶۷اساسنامه دادگاه کیفری بین‌المللی مقرر نموده که:« با رعایت بند۲ماده۶۳ وبه منظور انجام امور دفاع شخصاً ویا از طریق مشاورحقوقی انتخابی خود در محاکمه حضوریابدو مطلع شود که اگر از مشاوره حقوقی بهره مند نیست ،‌حق دارد از مساعدت مشاور حقوقی که دادگاه درصورت ضرورت ودرراستای اجرای عدالت فراهم می‌کند بهره مندشود،حتی اگر توان مالی برای پرداخت هزینه های مربوطه را نداشته باشد» حق برخورداری از مساعدت حقوقی وکیل عبارت است از حق انتخاب وکیل یا درمواردی که عدالت ایجاب می کندباید وکیل تسخیری برای او تعیین شود ودرصورت ضرورت رایگان باشد. همچنین به متهم و وکیل او (درصورت داشتن وکیل) زمان وتسهیلات کافی داده شود تا برای دفاع آماده شوند.[۱۵۸]

 

 

۸-۴-۵-۴ حق حضور در دادگاه و درمرحله تجدید نظر

 

حق حضور در دادگاه بخش اصلی از حق دفاع متهم است .هرمتهم به جرم کیفری حق حضوردر دادگاه را دارد به نحوی که بتواند دعوی را استماع ودفاعیه خود را تقدیم کند. سازمان عفوبین الملل متعقد است که متهم درطول جلسات دادگاه برای رد،‌استماع دعوی یا طرح ادعایی، وکمک به وکیلش در این راستا،‌یاتهیه اطلاعاتی که وکیل را قادر می‌سازد دلایل را رد ‌و شهود را جرح یاوکیل را در سوال از شهود راهنمایی کند، حضوریابد. هرچندسازمان مذبور براین نظر است که استثنائاتی که براین حق وارد می شود صرفاً‌ زمانی است که متهم عمداً از جلسات ‌رسیدگی ها بعد از شروع غیبت کند یا مزاحمت به اندازه ای باشد که مقامات مجبورشوند موقتاً ‌او را ا جلسه اخراج کنند. درچنین موارد برا ی اینکه به متهم اجازه داده شود رسیدگی را دنبال کند باید از وسایل سمعی و بصری استفاده کند.

 

شق د بند یک ماده ۶۷ اساسنامه دادگاه کیفری بین‌المللی نیز موکد این امر می‌باشد.حق حضور متهم درمرحله تجدید نظر خواهی نیز بستگی ‌به این امر دارد که آیا دادگاه تجدیدنظر مسایل ماهوی را همانند موضوعات شکلی به شیوه ای که منافع متهم مورد حمایت قرار می‌گیرد بررسی می‌کند. اگردادگاه تجدیدنظر صلاحیت تصمیم گیری درباره مسایل ماهوی وشکلی را داشته باشد،دادرسی عادلانه مستلزم حضور متهم جهت رعایت حق دفاع وی می‌باشد.

 

۹-۴-۵-۴ حق احضار ‌و سوال از شهود

 

عنصر اساسی اصل تساوی ابزار وامکانات ،‌حق دفاع وحق متهم برای احضار ‌و سوال از شهود است. این حق تضمین می‌کند که متهم همانند دادستان باید اختیارات الزام آور برای احضار ‌و سوال از شهود را داشته باشد.بعبارتی حق احضار ‌و سوال از شهود تضمین می‌کند که متهم فرصتی جهت پرسش از شهودی که دلیلی به نفع متهم ارائه می کندونیز اعتراض به دلایل علیه متهم را داشته باشند،‌همچنین سوال متهم ‌و دادستان از شهود برای دادگاه فرصتی ایجاد می‌کند که به ارائه مدارک ویا دلایل اعتراض به آن ها رسیدگی کند. در این خصوص ش ه بند یک ماده ۶۷اساسنامه دادگاه کیفری بین‌المللی مقرر نموده که:« از شهودی که علیه وی معرفی شده اند رأساً یا توسط دیگری سوالاتی بنماید ومطابق همان شرایطی که شهود علیه وی داشته اند، شهود خود را در جلسه حاضر واز آن ها سوال کند».حق سوال از شهود علیه متهم ‌به این معنی است که تمام مدارک باید به طور معمول در دادگاه علنی در حضور متهم ارائه شود. به نحوی که متهم بتواند به حقیقت واعتبار مدارک اعتراض کند. هرچند استثنائاتی براین اصل وجود دارد و ممکن است حق سوال متهم از شهود علیه خود ‌بر اساس رفتارش محدود شود برای مثال اگرمتهم فراری،یاشهود غیرقابل دسترس باشد ویازمانی که شهود از انتقام می ترسد . همچنین می توان گفت که استفاده از شهادت یک شاهد بی نام نقض حق سوال متهم از شهود است ، زیرامتهم از اطلاعات ضروری جهت جرح اعتبار شاهد محروم می ماند[۱۵۹].

 

فصل پنجم

 

۱-۵ مقدمه

 

اولین دغدغه‌ی دولت‌ها و دستگاه‌های قضایی، حفظ امنیت جامعه است و هر جامعه ای که مجرمین بیشتری داشته باشد و جرایم زیادتری در آن ارتکاب یابد از امنیت پایین تری برخوردار است. حال برای رفع این معضل، کشف جرم بعد از وقوع و پیشگیری قبل از عمل، اندیشه اصلی صاحبان دولت‌ها و نهادهای کنترل اجتماعی است.

" مقالات و پایان نامه ها | بند دوم: اقدامات ایران در خصوص تجارت کالا و خدمات – 7 "

 

– ورود فیلم های سینمایی پر شده موکول به موافقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌باشد.

 

– ورود و ترخیص مواد انفجاری مشمول این فصل موکول به موافقت وزارت دفاع است.

 

بند دوم: اقدامات ایران در خصوص تجارت کالا و خدمات

 

بر اساس قوانین و مقررات صادرات و واردات کالاهای صادراتی و وارداتی به سه گروه تقسیم می‌شوند:

 

کالاهای مجاز: کالایی است که صدور یا ورود آن با رعایت ضوابط، نیاز به کسب مجوز ندارد.

 

کالای مشروط: کالایی است که صدور یا ورود آن با کسب مجوز امکان پذیر است.

 

کالای ممنوع: کالایی است که صدور یا ورود آن به موجب شرع مقدس اسلام (به اعتبار خرید و فروش یا مصرف) و یا به موجب قانون ممنوع گردد.

 

کالاهای ممنوع در زمره کالاهایی قرار می گیرند، که اقدامات کنترل مقدار در خصوص آن ها صورت گرفته است.

 

بند سوم : اقدامات انحصاری

 

در زیر برخی اقدامات انحصاری که می توان آن ها را در زمره موانع غیر تعرفه ای قلمداد نمود، را نشان می‌دهد: واردات برنج توسط وزارت بازرگانی (شرکت مادر تخصصی بازرگانی دولتی ایران) از پرداخت ما به التفات معاف می‌باشد.

 

بند چهارم: اقدامات فنی و خاص

 

به موجب قانون اصلاح قوانین و مقررات مؤسسه‌ استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، مؤسسه‌ مذکور به منظور تعیین،تدوین و نشر استانداردهای ملی (رسمی) و نظارت بر اجرای آن ها و همچنین انجام تحقیقات مربوط، انجام وظیفه خواهد نمود. ‌بنابرین‏ از جمله وظایف این مؤسسه‌ عبارتند از:

 

– تعیین، تدوین و نشر استانداردهای ملی (رسمی) به عنوان تنها مرجع رسمی این وظیفه در کشور

 

– انجام تحقیقات به منظور تدوین استاندارد، بالا بردن کیفیت کالاهای تولید داخلی ، کمک به بهبود روش های تولید و کارایی صنایع

 

– ترویج استاندارد های ملی

 

– نظارت بر اجرای استانداردهای اجباری

 

– کنترل کیفی کالاهای صادراتی مشمول استاندار اجباری و جلوگیری از صدور کالاهای نامرغوب

 

– کنترل کیفیت کالاهای وارداتی مشمول استاندار اجباری به منظور حمایت از مصرف کنندگان و تولید کنندگان داخلی و جلوگیری از ورود کالاهای نامرغوب

 

استاندارد ملی:

 

این گونه استانداردها توسط مؤسسات استاندارد در یک کشور که مقام ذیصلاح می‌باشند تهیه می شود. در تدوین این استاندردها تولیدکنندگان، مصرف کنندگان، اعضاء مراکز علمی و فنی و مراکز اداری و تجاری شرکت می‌کنند . استانداردهای ملی از نظر اجرایی به دو دسته تقسیم می‌گردد:

 

استاندارد اجباری: استانداردهایی هستند که در رابطه مستقیم با ایمنی و بهداشت، محیط زیست و تجارت (صادرات و واردات) می‌باشد و قانوناً از نظراجرا اجباری می­شوند.

 

استانداردهای تشویقی : استانداردهایی هستند که تولید کننده با توجه به توان بالای تولید و نیز علاقه مندی و موافقت خود داوطلبانه تمایل به اجرای آن دارد.

 

بخش دوم:

 

کلیات اصل عدم تبعیض و دامپینگ

 

فصل اول: مفهوم دامپینگ و اصل عدم تبعیض

 

واژه «دامپینگ» که وارد ادبیات اقتصادی جهان شده است، از ریشه « دامپ » به معنای زیر قیمت فروختن است. به طور کلی، از دامپینگ تعاریف متعددی در حقوق داخلی کشورها و سازمان تجارت جهانی، ارائه شده است، که در این مقاله بررسی می شود. برخی آن را به قیمت شکنی و ارزان فروشی عمده معنا نموده اند، دیگری آن را به بازار شکنی، قیمت شکنی، شکستن در بازار معنا ‌کرده‌است. عده دیگر نیز به رقابت مکارانه یا تبعیض در قیمت در بازرگانی با خارج، معنا نموده اند.[۴۰] عده ای از کارشناسان، معادل فارسی این واژه را «رقابت مخرب» می دانند در زبان فارسی گاهی معادل هایی چون «رقابت مکارانه»، «تبعیض در قیمت ها»، «رقابت مخرب» و «قیمت شکنی» برای دامپینگ پیشنهاد شده است که هیچ یک از عبارت های مذبور، ترجمه دقیق واژه دامپینگ نیست، زیرا برای مثال «رقابت مخرب» دارای مصادیق دیگری نیز غیر از دامپینگ است و یا «قیمت شکنی» گاه دارای جنبه ها و آثار مثبت است، در حالی که دامپینگ فاقد این ویژگی است و همواره بار منفی دارد.

 

در قوانین و مقررات ایران نیز، لفظ دامپینگ مورد استفاده قرار گرفته است. ماده هفت قانون امور گمرکی مصوب ۱۳۵۰ مقرر می‌دارد: « هرگاه کالایی با قیمت نامتناسب یا تسهیلات غیرعادی از کشوری برای ورود به ایران عرضه شود (دامپینگ)[۴۱] و این عمل برای اقتصاد کشور، رقابت ناسالم تلقی گردد هیات وزیران می‌تواند در هر موقع بنا به پیشنهاد وزارت اقتصاد برای ورود کالای مذبور از آن کشور، سود بازرگانی ویژه ای برقرار کند.» (روزنامه رسمی، شماره ۷۷۴۰، مورخ ۳/۶/۱۳۵۰) همین تعبیر در ماده ۱۰ قانون عمومی صادرات و واردات مصوب ۱۳۶۰ آمده است ولی بجای «دمپینگ» از « دامپینگ» استفاده شده است. در قانون « موافقت نامه نظام ترجیحات تجاری میان کشورهای اسلامی» و همچنین قانون «برنامه چهارم توسعه» لفظ دامپینگ بدون معادل فارسی، استفاده شده است. در قوانین بودجه سال ۱۳۸۴، ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ کلمه دامپینگ همراه با معادل فارسی آن « بازار شکنی» استفاده شده است. در قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه، دامپینگ همراه با معادل فارسی آن «قیمت شکنی» به کار رفته است. در هر حال، واژه «دامپینگ» یک اصطلاح شناخته شده در بازرگانی بین‌المللی تلقی می شود که معنای مشخصی دارد و قانون گذار ایران نیز ترجیح داده که یا اساساً معادلی فارسی برای آن در نظر نگیرد و یا در صورت به کار بردن، داخل پرانتز واژه دامپینگ را به کار ببرد.

 

دامپینگ در برخی لغت نامه های خارجی، به معنای «فروش کالای خارجی در داخل کشور پایین تر از ارزش معمولی» تعریف شده است. «جکوب وینر» آن را به عنوان تبعیض در قیمت میان بازارهای ملی تعریف ‌کرده‌است.این اصطلاح، در آمریکا چنین تعریف گردیده که « عمل نامشروعی است برای واردات کالاها به ایالات متحده آمریکا در قیمتی که اساساً از ارزش واقعی بازار با قیمت عمده فروشی چنین کالایی است، مشروط بر اینکه به قصد تخریب یا لطمه به صنعت ایالات متحده صورت بگیرد».یکی از مفسرین، دامپینگ را به شوخی این گونه تعریف نموده است: « ‌هر کاری که به واسطه آن شما بتوانید دولت را مجبور کنید بر اساس قانون ضد دامپینگ بر علیه شما اقدام کند.» اگرچه چنین تعریفی در بعضی شرایط درست است، اما دامپینگ به طور کلی، نوعی صادرات کالا به قیمتی ارزانتر از بازار داخلی، تعریف می شود. اواسط دهه ۷۰، مفهوم دامپینگ گسترش یافته و دربر دارنده فروش محصولات در بازار صادرات، به قیمتی کمتر از هزینه تولید فروخته می‌شوند یا نه به عنوان محصولات فروخته شده به صورت دامپینگ شناخته می‌شوند.

 

طبق ماده ۶ گات ۱۹۹۴ و نیز ماده ۲۱ موافقت نامه ضد دامپینگ، هنگامی که کالایی با ارزش کمتر از ارزش عادی[۴۲] آن وارد جریان تجاری کشور دیگر گردد، دامپینگ به فروش می ‌رسد که «بهای صادرات»[۴۳] آن کمتر از ارزش عادی آن کالا باشد؛ یعنی بهای متناظر آن کالا در جریان معمول تجارت بازار، کم تر از بهای «محصول مشابه»[۴۴] تولید شده به منظور مصرف در کشور صادر کننده است.

" فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | ۲-۲- مفهوم بهره ­وری – 5 "

 

۲-۲- مفهوم بهره ­وری

 

۱- شاخص‌های ارزیابی عملکرد سازمان‌ها

 

برای سنجش و ارزیابی عملکرد هر سازمانی (اعم از سازندگان کالاها یا ارئه دهندگان خدمات) معیار ها و شاخص‌های گونانگون و متفاوتی مورد استفاده قرار می گیرند. برخی از شاخصهایی که بیش از سایر معیارهای ارزیابی عملکرد ‌رایج‌تر می‌باشند عبارتند از :

 

اثر بخشی، کارایی، نوآوری، انعطاف پذیری و کیفیت زندگی کاری .

اثر بخشی با پاسخ به سوالا تی از این قبیل معلوم می شود که: آیا برای رسیدن به ‌هدف‌های‌ سازمان فعالیت های درستی را انجام می‌دهیم؟ آیا مشکلات سازمان را به درستی تشخیص داده ایم ، و در صدد رفع آن ها بر آمده ایم؛ به طوری که به ‌هدف‌های‌ سازمان در موعد مقرر دست یابیم؟ درجه دسترسی به ‌هدف‌های‌ از پیش تعین شده در هر سازمان، میزان اثر بخشی را در هر سازمان نشان می‌دهد.

 

کارایی به اجرای درست کار در سازمان مربوط می شود. یعنی تصمیماتی که با هدف کاهش هزینه ها، افزایش مقدار تولید و بهبود کیفیت محصول اتخاذ می‌شوند. کارایی نسبت بازدهی به بازدهی استاندارد است.

 

نوآوری به میزان تطابق محصولات تولیدی و فرایندهای تولیدی یک سازمان در قبال تغییرات تقاضا و نیاز های جدید مشتریان، تغییرات تکنولوژی و ساخت محصوالات جدید گفته می شود. نو آوری به منظور برآورد نیازهای جدید مشتریان یا ایجاد تقاضای جدید و کسب سهم بیشتر در بازار در مقایسه با رقبا انجام می پذیرد.

 

قابلیت انعطاف به میزان توان سیستم تولیدی هر سازمان در عکس العمل و تطابق با تغییرات مورد لزوم در نوع، ترکیب و مقدار مخصول گفته می شود.

 

کیفیت زندگی کاری ‌به این موضوع مربوط می شود که سازمان تا چه میزان به بر قراری ایمنی در محیط کار، امنیت شغلی در سازمان، پرورش استعداد کارکنان خود و بالا بردن مهارت های آنان از طرق گوناگون وبه عبارتی دیگر ایجاد رضایت شغلی آنان از محیط کار قادر می‌باشد.

شاخص دیگری که برای سنجش عملکرد ساز مان های انتفاعی مورد استفاده قرار می‌گیرد، میزان سودآوری در قبال سرمایه و فروش می‌باشد در حالی عملکرد مدیران سازمان‌های غیر انتفاعی بر اساس مقدار وارزش تولیداتشان در مقابل هزنیه های تولید شان سنجیده می شود.

 

سود آوری تابعی از درآمد ها و هزینه ها می‌باشد. در آمدها به قیمت فروش و مقدار فروش محصول بستگی دارد. در حالی که هزینه ها تابعی از ارزش نهاده ها ومنابع به کار رفته در تولید محصول می‌باشند. دو شاخص مهم و اساسی که مدیران برای اتخاذ تصمیمات درست به آن ها توجه می‌کنند عبارتند از: بهره وری و کیفیت

 

بهره وری یعنی اینکه سازمان در قبال مقدار معینی از محصول به چه نسبتی از منابع تو لیدی استفاده می‌کند.

 

کیفیت به درجه تطابق محصول تولید شده با نیاز های مشتریان و طرح محصول گفته می شود. تصمیماتی که مدیران در استفاده از نهاده ها و در ارتباط با فرایند تولید می گیرند بر میزان بهره وری، درجه کیفیت و در نهایت مقدار سود سازمان تاثیر می‌گذارد.

 

۲- تعریف بهره وری

 

بهبود بهره وری مو ضوعی بوده که از ابتدای تاریخ بشر و در کلیه نظا مهای اقتصادی وا ساسی مطرح بوده است. اما تحقیق در باره چگونگی افزایش بهر ه وری به طور سیستماتیک و در چار چوب مباحث علمی تخیلی از حدود ۲۳۰ سال پیش ‌به این طرف به طور جدی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است.

 

واژه بهره وری برای نخستین بار به وسیله فرانسوا کنه ریاضیدان و اقتصادان طرفدار مکتب فیزیوکراسی به کار برده شد. کنه با طرح جدول اقتصادی اقتدار هر دولتی را منوط به افزایش بهره وری در بخش کشاورزی می‌داند.

 

در سال ۱۸۸۳ فرانسوی دیگری به نام لیتره بهره وری را دانش و فن تولید تعریف کرد. با شروع دوره نهضت مدیریت علمی در اوایل سال‌های ۱۹۰۰ فردریک وینسو تیلور و فرانک گیلبرت به منظور افزایش کارایی کارگران در باره تقسیم کار، بهبود روش‌ها و تعیین زمان استاندارد مطا لعاتی را انجام دادند. کارایی به عنوان نسبتی از زمان واقعی انجام کار به زمان استاندارد از پیش تعیین شده تعریف شد. در سال ۱۹۵۰ سازمان همکاری اقتصادی اروپا به طور رسمی بهر ه وری را چنین تعریف کرد بهره وری حاصل کسری است که از تقسیم مقدار یا ارزش محصول بر مقدار یا ارزش یکی از عوامل تولید به دست می‌آید. بدین لحاظ می توان از بهره وری سرمایه، مواد اولیه و نیروی کار صحبت کرد.

 

در اطلاعیه تشکیل مرکز بهره وری ژاپن در سال ۱۹۵۵ در ارتباط با اهداف ناشی از بهبود بهره وری چنین بیان شده است:

 

حداکثر استفاده از منابع فیزیکی ، نیروی انسانی وسایر عوامل به روش های علمی به طوری که بهبود بهره وری به کاهش هزینه های تولید، گسترش بازار ها افزایش اشتغال و بالا رفتن سطح زندگی همه آحاد ملت، منجر شود. از دید مرکز بهره وری ژاپن بهره وری یک اولویت و انتخاب ملی است که منجر به افزایش رفاه اجتماعی و کاهش فقر می‌گردد. مرکز بهره وری ژاپن از زمان تأسيس در سال ۱۹۵۵ نهضت ملی افزایش بهره وری در این کشور را تحت سه اصل رهنمون ساز به جلو هدایت نموده که عبارتند از :

 

افزایش اشتغال، همکاری بین نیروی کار و مدیریت و توزیع عادلانه و برابر ثمره های بهبود بهره وری در میان مدیریت، نیروی کار و مصرف کنندگان.

 

در سال های ۱۹۷۴ و اواخر ۱۹۸۴ سومانث سه تعریف اساسی را در باره بهره وری در ارتباط با سازمان‌ها یا شرکت‌ها به شرح زیر ارئه داد:

 

بهره وری جزئی : نسبت ارزش و مقدار محصول به یک طبقه از نهاده را گویند.

 

بهره وری کلی عوامل تولید : نسبت خالص محصول بر مجموع نهاده های نیروی کار وسرمایه. معمولا به جای خالص محصول ارزش افزوده و در مخرج کسر مجموع ارزش‌های نیروی کار و سرمایه را قرار می‌دهند. این معیار برای برخی از کالا های مصرفی نظیر تلویزیون، ویدئو و کامپیوتر که ۶۵ موردهزینه تولید آن ها را مواد مصرفی تشکیل می‌دهد معیار مناسبی نمی باشد.

 

بهره وری کلی: نسبت کل ارزش محصول تولید شده به مجموع ارزش کلیه نهاده های مصرفی است. این شاخص تاثیر مشترک و همزمان همه نهاده ها و منابع در ارتباط با ارزش محصول به دست آمده را اندازه گیری می‌کند.

 

بهره وری چند عامل: در این شاخص بجای همه عوامل در مخرج کسر، ارزش تنها چند عامل از کلیه عوامل تولید را قرار می‌دهند.

 

شاخص بهره وری جامع کل: عبارت است از حاصلضرب شاخص بهره وری کل در شاخص عوامل غیر قابل لمس. این شاخص پیچیده ترین معیار بهره وری است که مفهوم بهره وری را نسبت به آنچه رایج و متداول است وسعت می بخشد و عوامل کیفی متناسب با نیازهای مصرف کننده یا مرتبط با دیدگاه شرکت از کیفیت محصول ، کیفیت فرایند تا زمانبندی تولید و سهم شرکت را نیز در بر می‌گیرد.

 

این شاخص پیچیده ترین معیار بهره وری است که مفهوم بهره وری را نسبت به آنچه رایج و متداول است وسعت می بخشد و عوامل کیفی متناسب با نیازهای مصرف کننده یا مرتبط با دیدگاه شرکت از کیفیت محصول ، کیفیت فرایند تا زمانبندی تولید و سهم شرکت را نیز در بر می‌گیرد.

" دانلود پایان نامه و مقاله | ۲٫ روان رنجورخویی در برابر ثبات هیجانی – 8 "

 

آمادگی ثانوی : آمادگی های فردی که کمترین نفوذ را دارند، آمادگی های ثانوی هستند که کمتر از آمادگی های بنیادی و اصلی نمایان می‌شوند. امکان دارد آمادگی های ثانوی به قدری ضعیف و ناپیدا باشند که فقط یک دوست صمیمی متوجه آن ها شود. برای مثال آن ها می‌توانند ترجیح دادن نوع خاصی از موسیقی یا نوع خاصی از غذا را شامل شوند(شولتز و شولتز،۱۳۸۴).

 

نظریه شخصیت کتل[۱۱۷]

 

کتل نیز یکی از نظریه پردازان مشهور در زمینه شخصیت است. هدف کتل از مطالعه شخصیت پیش‌بینی رفتار بود، وی برای مطالعه شخصیت کار خود را ابتدا از لغات و اصطلاحات مربوط به صفات شروع کرده و از واژه ها و اصطلاحات شخصیتی که قبلا توسط آلپورت گردآوری شده بود استفاده کرد و ۳۵ مورد از آن لغات را در مطالعه تحلیل موردی به کار گرفت و سرانجام ۲۳ عامل اصلی مربوط به شخصیت را به دست آورد و سپس ۱۶ عامل بسیار قوی را به صورت پرسشنامه ۱۶ عاملی خود (۱۶pf) تدوین نمود. کتل در تحقیقات خود از روش تحلیل عامل استفاده می کرد و مدل ۱۶ عاملی او تحقیقات گسترده ای را به وجود آورد. در بسیاری از آن تحقیقات، آن عواملی که کتل توصیف کرده بود مورد تأیید قرار گرفتند، ولی برخی از مطالعات نیز با آن موافق نبودند و به مدل ۱۶ عاملی کتل اعتراض کرده و بر این عقیده بودند که برای شخصیت کمتر از ۱۶ عامل وجود دارد(محمدی،۱۳۸۵).

 

کتل صفات را به صورت گرایش های نسبتا دائمی واکنش نشان دادن که واحدهای بنیادی شخصیت هستند تعریف کرد. او صفات شخصیت را چنین طبقه بندی نموده است(شولتز و شولتز،۱۳۸۴):

 

صفات مشترک[۱۱۸] و صفات منحصر به فرد[۱۱۹]

 

کتل صفات مشترک را از صفات منحصر به فرد متمایز کرد. صفت مشترک، صفتی است که هرکس تا اندازه ای از آن برخوردار است. هوش، برونگرایی و معاشرتی بودن نمونه هایی از صفات مشترک هستند. هر کسی از این صفات برخوردار است ولی برخی افراد بیشتر از دیگران از آن ها برخوردارند. دلیل این که کتل گفت صفات مشترک همگانی هستند، این است که حداقل در یک فرهنگ، تمام افراد استعداد ارثی مشابهی داشته و در معرض فشارهای اجتماعی مشابهی قرار دارند. افراد از این نظر که از مقدار متفاوتی صفات مشترک برخوردارند با یکدیگر تفاوت دارند. آن ها همچنین از لحاظ صفات منحصر به فرد نیز تفاوت دارند، یعنی آن جنبه‌های شخصیت که تعداد معدودی از افراد در آن سهیم هستند.

 

صفات توانشی[۱۲۰]، خلقی[۱۲۱]، و پویشی[۱۲۲]

 

روش دوم برای طبقه بندی صفات، تقسیم کردن آن ها به به صفات توانشی، صفات خلقی و صفات پویشی است. صفات توانشی تعیین می‌کنند که ما تا چه اندازه برای رسیدن به یک هدف خاص توانمند خواهیم بود. هوش نوعی صفت توانشی است؛ سطح هوش ما بر نحوه ای که ما برای رسیدن به اهداف خود تلاش می‌کنیم تأثیر می‌گذارد. صفات خلقی، سبک کلی و حال وهوای هیجانی رفتار ما را توصیف می‌کند، برای مثال تا چه اندازه ای جسور، آسان گیر و یا تحریک پذیر هستیم. این صفات بر نحوه ای که عمل می‌کنیم و به موقعیت ها واکنش نشان می‌دهیم تأثیر می‌گذارند. صفات پویشی نیروهای برانگیزنده رفتار هستند. آن ها انگیزه ها، تمایلات و آرزوهای ما را توصیف می‌کنند.

 

صفات سطحی[۱۲۳] و صفات عمقی[۱۲۴]

 

سومین طبقه صفات، صفات سطحی در برابر صفات عمقی، ‌بر اساس پایداری و دائمی بودن آن ها است. صفات سطحی، ویژگی های شخصیتی هستند که با همدیگر همبستگی دارند ولی یک عامل را تشکیل نمی‌دهند زیرا منبع واحدی آن ها را تامین نمی کند. برای مثال چند عنصر رفتاری مانند اضطراب، تردید و ترس غیر منطقی با هم ترکیب می‌شوند تا صفت سطحی به نام روان رنجور خویی را تشکیل دهند. ‌بنابرین‏، روان رنجورخویی از منبع واحدی حاصل نمی شود. چون صفات سطحی از چندین عنصر تشکیل می‌شوند، چندان پایدار و دائمی نیستند و ‌بنابرین‏ برای توصیف شخصت اهمیت چندانی ندارند.

 

صفات عمقی که عوامل یکپارچه شخصیت بوده و پایدرتر و دائمی تر هستند، اهمیت بیشتری دارند. هر صفت عمقی موجب جنبه هایی از رفتار می شود. صفات عمقی آن دسته از عوامل منفرد هستند که از تحلیل عامل به دست می‌آیند و برای توجیه کردن صفات سطحی با هم ترکیب می‌شوند.

 

صفات سرشتی[۱۲۵] و صفات محیط ساخته[۱۲۶]

 

صفات عمقی بر اساس منبع آن ها به صورت صفات سرشتی یا صفات محیط ساخته طبقه بندی می‌شوند. صفات سرشتی از شرایط زیستی ناشی می‌شوند ولی لزوماً فطری نیستند. برای مثال، مصرف الکل می‌تواند به رفتارهایی مانند بی دقتی، پر حرفی، و گفتار های درهم بر هم منجر شود. تحلیل عاملی نشان خواهد داد که این ویژگی ها صفات عمقی هستند. صفات محیط ساخته از تأثیرات موجود در محیط اجتماعی و مادی حاصل می‌شوند. این صفات ویژگی ها و رفتارهای آموخته شده ای هستند که به شخصیت حالت می‌دهند. رفتار کسی که در محله فقیر نشین شهر بزرگ شده و رفتار فردی که در طبقه بالا و مرفه پرورش یافته است به صورت متفاوتی شکل می‌گیرد. الگوی رفتاری یک افسر ارتش با الگوی رفتاری یک نوازنده تفاوت دارد(شولتز و شولتز،۱۳۸۴).

 

نظریه شخصیت آیزنک[۱۲۷]

 

نظریه شخصیتی آیزنک نیز یکی از نظریه های مبتنی بر صفات شخصیت است. نتیجه تلاش های آیزنک، یک نظریه شخصیتی مبتنی بر سه بعد است که به صورت ترکیبات صفات یا عوامل توصیف می‌شوند و می‌توان آن ها را به صورت فرا عامل ها در نظر گرفت. این سه بعد شخصیت به قرار زیر هستند:

 

۱٫ برون گرایی در برابر درون گرایی

 

برون گرایان به سمت دنیای بیرون گرایش دارند، همنشینی با دیگران را ترجیح می‌دهند و معاشرتی، تکانشی، مخاطره جو، جسور و سلطه جو هستند. افراد برون گرا هیجانات خوشایند بیشتری را تجربه می‌کنند. درون گرایان اغلب عکس این ویژگی ها را دارند. برون گرایان به برانگیختگی نیاز دارند و فعالانه آن را جستجو می‌کنند(شولتز و شولتز،۱۳۸۴).

 

آیزنک برای عامل درونگرایی و برون گرایی یک تبیین زیست شناختی ارائه داده است. او تفاوت افراد درونگرا و برونگرا را در میزان تحریک پذیری کرتکس مغز و سیستم شبکه ای مغز میانی آن ها می‌داند که تا اندازه از طریق وراثت تعیین می‌گردد. آیزنک ادعا می‌کند که سطح تحریک پذیری قسمت کرتکس و سیستم شبکه ای مغز میانی در اشخاص برون گرا پایین و در افراد درون گرا بالا است و میزان این انگیختگی را می توان از طریق فرایند بازداری و تحریک پذیری استنباط کرد. او فرض می کرد که چون انگیختگی مغزی در افراد برونگرا پایین تر از سطح نرمال می‌باشد، تحریک پذیری آن ها بالاتر است و برعکس، انگیختگی مغزی در افراد درونگرا بالاتراز سطح نرمال بوده و در نتیجه تحریک پذیری آن ها پایین است و محرک های بیرونی را بازداری می‌کنند. این بازداری ها و تحریک پذیری ها سطح برانگیختگی مغز را به حد مطلوب رسانده و یک احساس لذت ذهنی در فرد ایجاد می‌کنند(فراهانی،۱۳۷۸).

 

۲٫ روان رنجورخویی در برابر ثبات هیجانی

" دانلود پروژه و پایان نامه | ازدحام و شلوغی – 9 "

 

۳- توانایی در برقراری روابط بین فردی

 

۴- هدفدار شدن

 

۵- وحدت و یکپارچگی خویش

 

۶-رشد هویت در خود (هویت یابی)

 

۷- رسیدن به استقلال و خودکفایی

 

‌بنابرین‏ بی‌جهت نیست که آنفلونزا به طور پیوسته در بین جمعیت دانشجویان گزارش می‌شود. یا اینکه خودکشی به ‌عنوان دومین علت مرگ و میر در بین دانشجویان قلمداد می‌گردد، زیرا که سیستم ایمنی بدن آنان در برابر چنین تغییراتی تحلیل می‌رود.

 

ازدحام و شلوغی

 

ازدحام در زندگی روزمره به گونه مختلف مورد بررسی است. ایستادن در صف‌های طولانی به مدتهای زیاد، سوار بر اتوبوس شدن که جای نفس کشیدن درآن نیست، سکونت در اتاقهای خوابگاهی که به جای ۲ نفر، ۶ نفر را در هر اتاق جای داده‌اند، شرکت درکلاسی که تا درب کلاس صندلی چیده‌اند و… از جمله شلوغیهایی است که افراد با آ ن دست به گریبان هستند. نخستین تحقیقات در زمینه تأثیر ازدحام بر زندگی حیوانات انجام شده است. آزمایش کلهون(۱۹۷۱) با موشها پیشاهنگ تحقیقات بعدی بود. وی برای موشها مقدار زیادی آب و غذا فراهم کرده بود، اما محیط با ‌موش‌هایی مانند خودشان شلوغ شده بود. نتایج نشان داد که پرخاشگری، خوردن همنوع و بیماری‌های جسمانی افزایش یافت.(برج واندر[۶۴]،۱۹۸۰). پژوهش‌هایی که درباره خوابگاه های دانشجویی انجام گرفته نشان می‌دهد که تعداد بیش از حد دانشجویان در اتاقهای دانشجویی باعث ایجاد ارتباطات و ار‌زشیابی‌های منفی از یکدیگر می‌شود. بررسیهایی نیز درباره جمعیت دانش‌آموزان انجام شده است. مک کین و همکارانش (۱۹۸۵‏) دو مدرسه یکسان را مطالعه کردند. یکی از این مدارس ۴۳% از میزان ثبت نام خود کاست. حال آنکه مدرسه دیگر چین نکرد. دانش‌آموزان مدرسه‌ای که تراکم اجتماعی آن کاهش یافته بود نگرش مثبت‌تری درباره محیط آموزشی پیداکردند و غیبت از مدرسه به طور بالقوه کاهش یافت. خلاصه اینکه تراکم و بویژه تراکم اجتماعی‌حالتی منفی پدید می‌آورد که برکارکردهای مختلف روانی و جسمانی افراد مؤثر است.

 

امتحانات

 

یکی از منابع مهم استرس در بین دانشجویان دانشگاه امتحانات است. با وجود اینکه چنین امری محتمل است که دانشجویی عدم موفقیت‌های خود را در یادگیری و انجام تکالیف در طول دوره تحصیلی پنهان نماید لکن شکست در امتحان با هر عذر و بهانه‌ای هم که همراه باشد، باز هم برای خانواده و دوستان و ‌همکلاسی‌ها مشخص و آشکار می‌گردد. اصولاً هر نوع آزمون با محدودیت زمانی سطوحی از اضطراب را برمی‌انگیزاند که با این حال امتحانات از این قاعده مستثنی نیستند. همچنان که روزها در پرتوی امتحانات به سرعت سپری می‌شوند،کاملاً طبیعی است که دانشجویان از مشکلات خواب، اضطراب و اشتها، گله و شکایت داشته باشند. چنین علایمی حتی درباره ‏دانشجویان زرنگ و باهوش که از لحاظ روانی دچار مشکلاتی نیز نیستند صادق است و بهتر است که این ها را ترسها و اضطرابهای مختص امتحان نامید. مکانیک[۶۵] ( ۱۹۸۷‏) طی پژوهشی چگونگی ظهور علایم روانی را در طی هفته آخر پیش از امتحانات نهائی چنین شرح داد. برخی دانشجویان از دردهای شکمی، تنگی نفس و ‌جوش‌های صورت سخن راندند و تعداد اندکی از آنان نیز عنوان ‌داشتند که به علت خستگی مفرط روانی و جسمانی بیمار شده‌اند، معدودی نیز دچار اسهال شدن در صبح روز امتحان را گزارش دادند. یکی از آنان تجربه خود را چنین بازگو کرد : “من واقعا هراسان بودم، تاکنون در زندگیم چنین هراسناک نبوده‌ام. واقعاً چکار خواهم کرد. آیا قادرم از عهده امتحان برآیم. احساس می‌کردم دارم از هم می‌پاشم”. همین دانشجو پس از پایان امتحان چنین گفت: “امتحان دادن به اندازه پیش‌بینی کردن آن ، اضطراب زا نیست”. در طول دوره امتحانات رفتارهایی ممکن است مشاهده شود که به برخی از آن ها اشاره می‌کنیم ؛

 

    • چنانچه دانشجو در جلسه امتحان فکرکند که خوب دارد پیش می‌رود با اطمینان بیشتری به پرسشها پاسخ خواهد داد.

 

    • چنانچه فکر کندکه دارد امتحان را خراب می‌کند در پاسخدهی به پرسش‌های باقی مانده نیز دچار مشکل خواهد شد.

 

    • پس از پایان جلسه امتحان، چنانچه دانشجو احساس کندکه خوب به پرسشها جواب داده است به گپ ‌و گفتگو با دانشجویان دیگر پبرامون سؤالات امتحانی می‌پردازد.

 

    • هرگاه دانشجو متوجه شود که پاسخهای وی به سؤالات، مطابق با پاسخهای همکلاسیهایش نیست دچار اضطراب بیشتری می‌شوند.

 

    • آنانی که از عملکرد خود رضایت دارند ممکن است حالتی از سرخوشی نشان دهند.

 

    • چنانچه دانشجو متوجه شودکه اشتباهی در متن پاسخ‌ها مرتکب شده است اضطراب پس از امتحان وی افزایش می‌یابد.

 

    • دانشجوی که متقاعد می‌شود که امتحان خود را خراب ‌کرده‌است، با واکنش‌های شکست پیش‌بینی شده سازگاری می‌یابد.

 

  • دانشجو ممکن است در طی ‌پاسخ‌گویی‌ به سؤالها، علایم و نشانه هایی غیرکلامی استاد خود را به غلط برداشت نماید.

مکانیک (۱۹۷۸) همچنین از حالت‌های هیجانی دانشجویانی که در انتظار نتایج امتحانات نوشتنی و انشائی هستند سخن به میان می‌آورد. در بررسی وی بیشتر دانشجویان اضطرابهای پیشینه‌ای را تجربه کردند و حالی که نتایج اعلام شده بود، با این همه تعداد معدودی از آنان خبر قبولی خود را باور نداشتند. به هر حال چنین اضطراب پس مانده‌ای کاملاً عمومیت دارد، بویژه هنگامی که پیامد قابل پذیرش و خوشایندی به دنبال یک دوره اضطراب شدید بیاید. د‏ر پایان پرسشی که به ذهن خطور می‌کند این است که آیا اشکال سنتی امتحان، توانایی یا عملکرد تحصیلی دانشجو را به طور واقعی ارزیابی می‌کند؟ اگر چنین نیست شاید زمان آن رسیده باشد که انواعی از روش‌ها را برای سنجش عملکرد افراد به کار گیرند تا چنانچه فردی ‌در زمینه خاصی قادر به ظاهر کردن مهارت‌ها و دانش خود نبود در زمینه‌های دیگری نشان دهد. پاسخ این پرسش را به پژوهش‌های آتی و تهیه‌کنندگان آزمونها واگذار می‌کنیم.

 

نمرات