" پایان نامه -تحقیق-مقاله – قسمت 13 – 5 "
“
بنابرین، هنگامی که طرحواره های ناسازگار اولیه فعال میشوند سطوح بالایی از هیجان منفی منتشر می شود (هوفارت[۱۶۷]، ۲۰۰۶) و مستقیم یا غیرمستقیم منجر به اشکال مختلفی از آشفتگی های روان شناختی نظیر افسردگی، اضطراب، عدم توانایی شغلی، سوء مصرف مواد، تعارضات بین فردی و مانند آن می شود. طرحواره های ناسازگار، مستقیماً منجر به اختلال خاصی نمی شوند اما آسیب پذیری فرد را برای این اختلال افزایش میدهند (هاجین[۱۶۸]؛ ترجمه سیدمحمدی، ۱۳۸۴).
پیشینه پژوهش
شادکامی چیست؟ چه مؤلفه هایی را شامل می شود؟ چگونه می توان آن را اندازه گیری یا پیشبینی نمود؟ اگر مردم بخواهند، چگونه میتوانند به شادکامی برسند؟ از آنجایی که شادکامی، در تعیین عوامل اثرگذار بر کنش وری روان شناختی بهینه، مؤثر است، بنابرین، مطالعاتی که به بررسی شادکامی و پیشبینی کننده های آن می پردازند از اهمیّت شایان توجهی برخوردارند. بر این اساس، اخیراًً گستره ی قابل توجهی از مطالعات، زمینه پاسخدهی به چنین سؤالاتی را فراهم نموده اند (دینر، ۲۰۰۰؛ هاریس و لیتسی[۱۶۹]، ۲۰۰۵؛ گلاگرولا _ برودریک[۱۷۰]، ۲۰۰۸؛ استیل، اسچمیت و شالتز[۱۷۱]، ۲۰۰۸؛ نقل از خدایی و شکری، ۱۳۸۸). به عبارت دیگر، غالب مطالعات حاضر، شادکامی را به مثابه ی بهزیستی ذهنی _ ارزیابی های افراد از خودشان درباره ابعاد به هم وابسته اما از نظر تجربی مستقل عاطفه مثبت، عاطفه منفی و رضایت کلّی از زندگی _ قلمداد می نمایند (هاریس و لیتسلی، ۲۰۰۵؛ نقل از خدایی و شکری، ۱۳۸۸). بر این اساس، تحقیقاتی که در زمینه طرحواره های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی صورت گرفته هر کدام به نوعی، تلاشی برای پر کردن شکاف مطالعات قبلی بوده است.
دندلیجان (۲۰۱۴)، به ارزیابی طرحواره های شناختی در بروز اضطراب مطابق با جنسیت پرداخت. نتایج مطالعه نشان داد که زنان حساسیت بیشتری نسبت به اضطراب دارند. حالت های اضطراب، توسط احساس ذهنی از تنش، نگرانی ،بی اعتمادی و روان رنجورخویی مشخص می شود و توسط سیستم عصبی مرکزی در یک شدت خاص دچار برانگیختگی می شود. صفت اضطراب به تفاوت های فردی با ثبات در فرایند اضطراب یا تفاوت بین مردم در گرایش آن ها برای درک یک وضعیت استرس زامثل خطر یا تهدید اشاره دارد.
رنر و همکاران (۲۰۱۲)، طرحواره های ناسازگار اولیه را در افراد افسرده، ثبات و ارتباط آن با: علائم افسردگی در طول دوره درمان مورد مطالعه قرار دادند. بر این اساس، تعداد ۱۳۲ بیمار افسرده سرپایی برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. نتایج نشان داد طرحواره های خاص (شکست، محرومیت هیجانی، رهاشدگی/بی ثباتی) به صورت مقطعی باشدت نشانگان افسردگی ارتباط دارد. علاوه بر این، حوزه طرحواره خودگردانی و عملکرد مختل در پیش از درمان، رابطه مثبتی با سطوح افسردگی در ۱۶ هفته پیگیری و درمان نشان داد، در حالی که طرحواره های حوزه گوش به زنگی بیش از حدو بازداری در پیش از درمان رابطه منفی با سطوح افسردگی داشت.
رومرو، گومز و ویلار (۲۰۱۲)، انتظارات زندگی، صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی را در یک نمونه اسپانیایی مورد بررسی قرار دادند. تعداد ۵۸۳ نفر بزرگسال اسپانیایی در این پژوهش شرکت کردند. در مرحله اول، نتایج نشان داد که نمره بالا در بهزیستی ذهنی با نمره بالا در در انتظارات درونی مرتبط بود و به میزان کمتر، نمره پایین در انتظارات بیرونی را به همراه داشت. همچنین مشخص شد که انتظارات درونی عمدتاًً با شاخص های مثبت بهزیستی ارتباط داشت، در حالی که، انتظارات بیرونی عمدتاًً با شاخص های منفی در ارتباط بود. در مرحله دوم، مطالعه همچنین، به کشف مستقیم بین ابعاد مدل پنج عاملی و انتظارات پرداخت و در مرحله سوم نیز نتایج نشان داد که انتظارات درونی/بیرونی فراتر از مدل پنج عاملی، بهزیستی ذهنی را پیشبینی میکنند.
گارسیا و ارلندسون (۲۰۱۱)، رابطه بین شخصیت و بهزیستی ذهنی: تفاوت ارتباط الگوها به هنگام ارزیابی مؤلفه عاطفی در کثرت و شدت آن را مورد مطالعه قرار داند. بر این اساس، تعداد ۱۵۳ نفر در این پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد برونگرایی و روان رنجورخویی نقش مهم اما ارتباط متفاوتی با بهزیستی ذهنی بسته به ابعاد مؤلفه عاطفی دارند. هنگامی که مؤلفه های عاطفی در شدت و کثرت ارزیابی شدند مشخص شد که برونگرایی تأثیر مشابهی بر بهزیستی ذهنی دارد اما روان رنجورخویی اثر قابل توجه و قوی بر بهزیستی ذهنی دارد.
مالکوک (۲۰۱۱)، رابطه پنج صفت بزرگ شخصیت و سبک های مقابله با استرس را در پیشبینی بهزیستی ذهنی مورد بررسی قرار داد. تعداد ۲۵۱ نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی در این پژوهش شرکت کردند . نتایج نشان داد که صفت روان رنجورخویی پیشبینی کننده منفی از بهزیستی ذهنی است، در حالی که برونگرایی و وظیفه شناسی پیشبینی کننده مثبت از بهزیستی ذهنی میباشد. علاوه بر این، بین سبک مقابله ای اعتماد به نفس و بهزیستی ذهنی رابطه مثبت و بین سبک مقابله ای درمانده و بهزیستی ذهنی رابطه منفی یافت شد. این نتایج نشان داد ویژگیهای شخصیت و سبک های مقابله ای نقش مهمی در پیشبینی بهزیستی ذهنی بازی میکند.
بورنز، آنستی و ویندسور[۱۷۲] (۲۰۱۱)، بهزیستی ذهنی واسطه اثرات انعطاف پذیری و تسلط بر افسردگی و اضطراب را در یک نمونه جمعیّت بزرگ از بزرگسالان جوان و میانسال مورد بررسی قرار داند. تعداد ۳۹۸۹ نفر در طیف سنی ۲۴ – ۲۰ و ۴۴ – ۴۰ سال انتخاب شدند. نتایج نشان داد عوامل محور اصلی چهار بعد عاطفی، شناختی از بهزیستی ذهنی ترسیم میکنند که شامل عاطفه مثبت و منفی، انعطاف پذیری و تسلط می شود. مدل معادلات ساختاری نشان داد، متغیر بهزیستی روانشناختی به طور قابل ملاحظه ای با بهزیستی ذهنی رابطه دارد. این مدل، به طور کامل واسطه تأثیرات انعطاف پذیری و به طور خاص واسطه هیجان بی اعتمادی را با افسردگی و اضطراب نشان داد. این نتایج، پیوسته در هر دو جمعیت جوان و میانسال مشاهده شد. طبق نتایج، مؤلفه های بهزیستی روان شناختی میتواند حالت های اثرات بهزیستی ذهنی پیشبینی میکند که در افزایش آسیب پذیری اضطراب و افسردگی تأثیر میگذارد.
پروف و اوزمیت (۲۰۱۱)، بهزیستی ذهنی: بررسی رضایت از زندگی به عنوان مؤلفه شناختی بهزیستی ذهنی را مورد مطالعه قرار دادند. تعداد ۱۰۸ نفر (مرد و زن) در این پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد، رضایت از زندگی به عنوان مؤلفه شناختی بهزیستی ذهنی، نقش مهمی در ادراک مثبت شاخص پیشبینی دارند و به عنوان یک میانجی عمل میکند در حالی که رضایت از زندگی پایین با مشکلات روانی، اجتماعی و رفتار در ارتباط است، رضایت از زندگی بالا با سازگاری خوب و سلامت روان مطلوب در میان افراد ارتباط دارد.
تیم (۲۰۱۱)، افزایش اعتبار طرحواره های ناسازگار اولیه بیش از مدل پنج عاملی شخصیت را در پیشبینی نشانگان اختلال شخصیت مورد بررسی قرار داد. تعداد ۱۴۵ بیمار روانپزشکی سرپایی در این پژوهش شرکت کردند. نتایج حاکی ازآن بود که درجه بالایی از همپوشی طرحواره ها و صفات پنج عاملی با نشانگان اختلال شخصیت وجود دارد. رگرسیون گام به گام نشان داد که طرحواره ها به طور قابل توجهی فراتر از مدل پنج عاملی، اختلال شخصیت را پیشبینی میکنند.
“
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1401/09/21 ساعت 07:33:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |