پایان نامه : تاثیر جریانهای هویتطلبی و جداییطلبی بر یکپارچگی اتحادیه اروپا؛ با تاکید بر اسپانیا
پنجشنبه 99/10/25
هویتطلبی و جداییطلبی کانون بسیاری از مناقشات و کشمکشهای بینالمللی بوده است. کشورهای نوظهور ناشی از جداییطلبی، ضرورت بررسی روند تاریخی اصل حق تعیین سرنوشت را معین میکند. در سراسر جهان هویتطلبی و گرایش به تشکیل دولت-ملتهای مستقل در دوران مدرن و به ویژه به دلیل افزایش موج جهانی شدن شدت گرفته که در شکلهای خشونتآمیز و بیخشونت هویدا شده است.
قبل از جنگ جهانی اول بسیاری از ملیگرایان استدلال میکردند حقوق آنها بدون جدایی از طریق ایجاد حقوق فدرال و منطقهای در درون کشورها یا به شکل استقلال فرهنگی تحقق یابد، اما پس از جنگ جهانی اول، گرایش به جداییطلبی و حق تعیین سرنوشت به گونهای روزافزون شدت گرفت. در آن زمان و طبق اعلامیه 14 مادهای ویلسون این اصل یکی از بنیادیترین اصول حاکم بر نظام بینالملل شد؛ به گونهای که آشکارا با مد نظر قرار دادن آن در رفتار کشورها (و بعدها در متن منشور ملل متحد) به جلوههای آن پدیدار شد. پس از جنگ جهانی اول، این امید وجود داشت که حقوق بینالملل، گسترش دموکراسی و پیروزی اصل «حق تعیین سرنوشت» می تواند به درگیری بین کشورها پایان دهد.
اصل «حق تعیین سرنوشت» بعد از جنگ اول و شاید به طور ناگهانی به معیار جدیدی برای قضاوت در مورد مشروعیت قدرت در صحنه بینالمللی تبدیل شد. این اصل به قلب ترتیبات سنتی اصابت کرد و اصل حاکمیت سرزمینی را نیز مورد هدف قرار داد و در پرتو شکلگیری موجودیتهای بینالمللی با تکیه بر آرمانهای آزاد جمعیت ذینفع، برای امپراتوریهای چندملیتی یک طوفان سهمگین به ارمغان آورد (کاسسه، 1388: 200). با در نظر گرفتن اینکه شناسایی چنین حقی و به کارگیری آن برای تجزیه اطریش، آلمان و امپراتوری عثمانی مناسب بود، توزیع مجدد قدرت در اجتماع بینالمللی نیز در پرتو آن فراهم شد و عامل فوقالعاده پویا برای تغییراتی شد که عمیقا به وضع موجود آسیب زد. اما آغاز و انجام جنگ جهانی دوم، تشکیل سازمان ملل متحد و گنجاندن اصل تعیین سرنوشت در منشور تاسیسی آن، تصویب قطعنامهها و صدور بیانیهها در مورد «اصل تعیین سرنوشت» به همراه اوج فعالیتهای ملل متحد در دهه 1960 به منظور قانونگذاری در مورد مفهوم و توسعه کاربرد آن و در بستر استعمارزدایی نه تنها قلمروی حقوقی برای این اصل متصور شد، بلکه آن را در جامعه جهانی و عرصه نظام بینالملل به عنوان یکی از اصول ناظر بر روابط میان دولتها و داخل کشورها (در قالب احترام به حقوق بشر) به
رسمیت شناخت.
لایههای هویتی و متکثر اروپا نیز گرایشهای هویتطلبی دارند و قاعده «حق تعیین سرنوشت» مستثنی نبوده است. اروپا با روند چالشبرانگیز جداییطلبی رو به روست و برآورد شده احتمالا در قرن بیست و یکم این قاره با ظهور 10 کشور از درون این جریانهای جداییطلب مواجه شود. از سال 2000 تاکنون جریانهای جداییطلب مانند کوزوو و کریمه در اروپا از دولت مرکزی خود مستقل شدهاند. مبنای چنین گرایشهای واگرایانهای عوامل قومی، زبانی و احساس محرومیت نسبی است. به طور کلی، گسلهای هویتطلبی و جداییطلبی در اروپا فعال شده و یکپارچگی اتحادیه اروپا از جمله در بریتانیا، اسپانیا و ایتالیا را با چالش رو به رو کرده که آخرین نمود آن همهپرسی استقلال اسکاتلند و برگزاری همهپرسی نمادین در کاتالونیا در اسپانیا بوده است. این پژوهش از این جهت حائز اهمیت به نظر میرسد که این جریانهای هویتطلب و جداییطلب برای بسیاری از جریانهای هویتطلب و جداییطلب در خاورمیانه نیز الهامبخش هستند.
پس از پایان حاکمیت کمونیستی در اروپای شرقی و اتحاد شوروی در اواخر دهه 1980، تمایلات ناسیونالیستی برای خودمختاری و استقلال که سالیان مدیدی سرکوب شده بود، خود را آشکار کرد. در حال حاضر، اگرچه ظاهرا پروژه همگرایی نهادی در اتحادیه اروپا به سرعت پیش میرود، اما جنبشهای ناسیونالیستی قومی نیز در حال رشد هستند. رشد ملیگرایی در اروپا در دو دهه گذشته فرضیههای بسیاری را در مورد آینده این جریان و قدرت ایجاد تحول آن در بطن اتحادیه اروپا برانگیخته است. برخلاف تصور برخی که انترناسیونالیسم را پایانی بر ملیگرایی میدانستند، پویایی خاص این جریان در عصر حاضر، مانع از محدودیت آن به مطالعات تاریخی صرف میگردد. این جریان، به رغم اشکال متفاوت و تحولات بسیاری که در بطن خود با آن مواجه است، همچنان نقشی اساسی در تبیین هویت افراد ایفا میکند. ضمن اینکه بحران در منطقه یورو و مشکلات ناشی از آن، طی دهه اخیر موجب رشد و شدت انواع جدیدی از ملیگرایی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا شد. در حال حاضر، در اروپا چهار نوع ملیگرایی، یعنی ملیگرایی دولتی یا کشوری، فراملیگرایی در قالب اتحادیه اروپا، ملیگرایی جداییطلب و نوملیگرایی یا ملیگرایی احزاب را میتوان گونهشناسی کرد.
-1. طرح مساله
هویتطلبی و جداییطلبی کانون بسیاری از مناقشات و کشمکشهای بینالمللی بوده است. افزایش 54 عضو ملل متحد در سال 1945 به 149 عضو در سال 1984 اساسا به دلیل سیاست استعمارزدایی بوده و افزایش آن از 151 عضو در سال 1990 به 192 عضو تا به امروز، به طور کلی به دلیل جدایی رخ داده است. ظهور کشورهای جدید ناشی از جدایی، ضرورت بررسی روند تاریخی اصل حق تعیین سرنوشت را معین میکند.
در سراسر جهان هویتطلبی و گرایش به تشکیل دولت-ملتهای مستقل در دوران مدرن شدت گرفته و در قرنهای بیستم و بیست و یکم به ویژه افزایش موج جهانی شدن شاهد شدتگیری آن بودهایم که در گوشه و کنار دنیا مقابله با این پدیده در شکلهای خشونتآمیز و بیخشونت هویدا شده است. لایههای هویتی و متکثر اروپا نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. اروپا با روند چالشبرانگیز جداییطلبی رو به روست و برآورد شده احتمالا در قرن بیست و یکم این قاره با ظهور 10 کشور از درون این جریانهای جداییطلب مواجه شود. از سال 2000 تاکنون جریانهای جداییطلب مانند کوزوو و کریمه در اروپا از دولت مرکزی خود مستقل شدهاند. به منظور ارائه تصویری واضحتر از گسلهای هویتطلبی و جداییطلبی در اروپا کافی است، نگاهی اجمالی به مهمترین آنها بیاندازیم: بریتانیا (اسکاتلند، ایرلند شمالی، ولز)، اسپانیا (کاتالونیا، باسک)، ایتالیا (شمال و جنوب ایتالیا و ونتو در ونیز)، لهستان (سیلسیای علیا)، سوئیس (ژورا)، رومانی (ترانسیلوانیا، ژکلیلند)، مونتهنگرو (ساندژاک)، لتونی (ساماگیتیا)، سوئد (ساکانیا)، بلژیک (فلاندر شمالی، والونیای جنوبی، اتریش (کارینتیا)، فرانسه (بریتانی)، هلند و آلمان (فریسیا)، جمهوری چک (موراویا)، اسلواکی (منطقه مجارستان خودمختار اسلواکی)، قبرس (بخش ترکنشین شمال قبرس)، دانمارک (جزایر فاروئه، شلزویگ شمالی)، بوسنی و هرزگوین (جمهوری صربسکا)، چهار کشور نروژ، سوئد، فنلاند و روسیه (ساپمی)، پرتغال و آلبانی. این تصویر کلی نشان میدهد که هویتطلبی و جداییطلبی تا چه حد جدی است و اتحادیه اروپا از آن نگرانی دارد. مبنای چنین گرایشهای واگرایانهای عوامل قومی، زبانی و احساس محرومیت نسبی است. به طور کلی، گسلهای هویتطلبی و جداییطلبی در اروپا فعال شده و یکپارچگی اتحادیه اروپا از جمله در بریتانیا، اسپانیا و ایتالیا را با چالش رو به رو کرده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سئوال است که جریانهای هویتطلبی و جداییطلبی چه تاثیری بر یکپارچگی اتحادیه اروپا دارند؟
1-2. اهمیت موضوع و دلایل انتخاب آندر سالهای اخیر گسلهای هویتطلبی و جداییطلبی در اروپا و به ویژه اتحادیه اروپا فعال شده که آخرین نمود آن همهپرسی استقلال اسکاتلند و تلاش کاتالونیا در اسپانیا برای برگزاری چنین همهپرسی بوده است. این پژوهش از این جهت حائز اهمیت به نظر میرسد که این جریانهای هویتطلب و جداییطلب برای بسیاری از جریانهای هویتطلب و جداییطلب در خاورمیانه نیز الهامبخش هستند.
1-3. سئوال و فرضیه تحقیق
1-3-1. سئوال اصلی
جریانهای هویتطلبی و جداییطلبی چه تاثیری بر یکپارچگی اتحادیه اروپا دارند؟
1-3-2. سئوالهای فرعی
- گسلهای هویتطلبی و جداییطلبی در چه مناطقی از اروپا فعال شدهاند؟
- ریشههای این هویتطلبی و جداییطلبی چه عواملی هستند؟
- جریانهای هویتطلبی و جداییطلبی چه تاثیری بر یکپارچگی اسپانیا دارند؟
1-3-3. فرضیه اصلی
جریانهای هویتطلبی و جداییطلبی یکپارچگی اتحادیه اروپا را تضعیف خواهند کرد.
1-3-4. فرضیه جانشین
به نظر میرسد جریانهای هویتطلبی و جداییطلبی تاثیر چندانی بر یکپارچگی اتحادیه اروپا نخواهند گذاشت.1-4. متغیرهای تحقیق
متغیر مستقل: جریانهای هویتطلبی و جداییطلبی
متغیر وابسته: یکپارچگی اتحادیه اروپا1-5. تعریف مفاهیم و اصطلاحات کلیدی1-5-1. تنوع فرهنگی: غالبا به مفهوم گوناگونی فرهنگ و در معیاری وسیع تفاوت فرهنگ جوامع مختلف انسانی در مناطق مختلف زمین است. هنگامی که صحبت از تنوع فرهنگی میشود، لزوما تفاوت فرهنگی میان کشورها مد نظر نیست (گولد و کولب، 1384: 271) وقتی کشورها را بر مبنای تفاوتهای فرهنگی از یکدیگر جدا میکنیم، نباید از تنوع فرهنگی بیشماری که درون بسیاری از این کشورها وجود دارد غافل شویم. برای مثال تفاوت میان فردگرایی (دیدگاه فردمحور به زندگی) و جمعگرایی (دیدگاه جمعمحور به زندگی) را در نظر بگیرید. بنابراین، بایستی در نظر داشته باشیم هنگام بررسی فرهنگ یک کشور، ما با یک فرهنگ ثابت و یکپارچه رو به رو نیستیم (آیزنک، 1387: 59). تقریبا هیچ کشوری به صورت کامل از لحاظ فرهنگی یک شکل نیست و بیش از دو سوم از 200 کشور جهان حداقل یک گروه اقلیت قومی یا مذهبی دارند که ترکیب ده درصدی جمعیت آن کشور را تشکیل میدهد.
1-5-2. هویتطلبی: واژه هویت به دو معنای ظاهرا متناقض به کار میرود: نخست، همسانی و یکنواختی مطلق؛ دوم، تمایز که دربرگیرندۀ ثبات یا تداوم طی زمان است. معنای اول دربرگیرندۀ همسانی بین خودیها و معنای دوم، تمایز میان خودیها و غیرخودیهاست (گلمحمدی، 1381: 20). هویت در تماس با دیگران ساخته میشود؛ یعنی وقتی غیرخودی مطرح باشد، خودیها به همسانیها و شباهتها پی میبرند. بنابراین، هویت داشتن در درجۀ اول به معنای خاص بودن، متمایز بودن، ثابت و پایدار ماندن و به جمع تعلق داشتن است. عوامل بسیاری از جمله هنجارهای فرهنگی، ارزشهای اجتماعی و نهادهای سیاسی در شکلگیری هویت تاثیرگذارند.
دانلود پایان نامه ارشد: تاثیر دیپلماسی عمومی بر قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران در صحنه جهانی
پنجشنبه 99/10/25
امروزه دیپلماسی عمومی به عنوان یکی از مؤلفههای قدرت نرم، نقش اساسی در شکلدهی و جهتدهی به سیاست خارجی دارد. این نوع از دیپلماسی عمومی به واسطه ی آن که مخاطب خود را مردم قرار میدهد و شکل دادن به افکار عمومی را مد نظر دارد، اخیرا مورد توجه دولتها قرار گرفته است و دولتها در تلاش هستند با تأثیر و نفوذ بر افکار عمومی نظر آنان را به سیاستها و جهت گیریها و اقدامات خود جلب کنند و از این طریق منافع ملی خود را تأمین کنند. در این راستا، سوال اصلی این گونه طرح شده است که دیپلماسی عمومی چه تاثیری بر قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران در صحنه جهانی داشته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که دیپلماسی عمومی زمینه ساز افزایش قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران در صحنه جهانی شده است. نوع روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی میباشد. همچنین با استفاده از نظریات دیپلماسی عمومی به تبیین و بسط موضوع خواهیم پرداخت. به طور کلی، اهمیت دیپلماسی عمومی موجب شده است جمهوری اسلامی ایران که دارای ماهیتی فرهنگی، اسلامی و انقلابی است بهرهگیری از این ابزار را در دستور کار خود قرار دهد.
کلمات کلیدی:
دیپلماسی، دیپلماسی عمومی، جمهوری اسلامی ایران، قدرت، خاورمیانه، نظام بینالملل
-1- بیان مسأله
امروزه کشورهای قدرتمند و صاحب نفوذ جهانی، پیش از آنکه اهداف و غایات خود را از طریق دیپلماسی سنتی و رسمی دنبال کنند، در پی آنند تا با بهرهمندی از ابزارهای نرمتر و غیرمستقیمتر به پیگیری مطلوبات خود بپردازند. تأثیرگذاری بر افکار عمومی کشورهای هدف و بطور کلی توجیه اقدامات دولتها برای افکار عمومی از یکسو و تاسیس، گسترش و فعالسازی NGOها و نهادهای غیردولتی از دیگر سو، همه و همه شکل نوین و نرمتری از دیپلماسی عمومی را شکل میدهند.
اگر دیپلماسی عمومی را ترجمه درخشندگی قدرت ملی و منطقهای کشورمان برای دیگران تصور بدانیم، در ایـن صـورت زبـان دیپلماسی عمومی برای بیان چنین ویژگیها و عناصر قدرت بسیار تعیین کننده خواهد بـود، چـه بسـا قـدرتـی کـه بـه سبـب ناکارآمدی دیپلماتهایش، پیام خود را به خوبی به مخاطب تفهیم نکرده باشد و چه بسا کشورهایی که با وجود آنکه از عناصر واقعی قدرت بهره لازم را نداشته اند با کمک تجربه و لیاقت دیپلماتهای خود، اهداف و امیال خود را به مخاطبان خود تحمیل کرده و یا نقش مؤثری در تأمین منافع ملی خود برداشتهاند، دیپلماسی عمومی از این منظر، نقش بسیار مهمی برای بیان چهره واقعی قدرت و اقتدار یک کشور دارد. به ویژه آنکه اگر عناصر قدرت حقیقتاً وجود داشته بـاشـد، مبتنی بر عناصر قدرت و ویژگیهای که برشمرده شد، دیپلماسی عمومی فعال یک کشور باید مبتنی بر آموزهها، خصوصیات و نشانههایی باشد.
جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی جهان متاثر از دیپلماسی عمومی فعال خود در مقام یک قدرت منطقهای قرار دارد. شاخصهای سنجش قدرت ملی در کشور ما نیز نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران به اندازه کافی از ویژگیهای لازم بـرای ظهـور بـه عنوان یک قدرت منطقهای برخوردار است: دانش و فناوری، پهناوری و جمعیت، ثروت ملی، مشروعیت داخلی، نـظام مردمی، موقعیت ژئواستراتژیک و ثبات داخلی، زمینههای لازم را برای ظهور و توسعه نفوذ ایران در سطح منطقه فراهم کرده است.
جمهوری اسلامی ایران هم اکنون در موقعیتی است که با قدرتهای بینالمللی بر سر مسـائـل هستـهای و نیز جغرافیای نفوذ در عراق، افغانستان، لبنان، فلسطین و دیگر کشورهای منطقه با قدرتهای بینالمللی رقابت و چانه زنی میکند و از تـوانـایی ایجاد ائتلاف منطقهای برخوردار است. ایجـاد روابط استـراتـژیـک بـا سـوریـه و عراق، از مهمترین دلایل توانایی جمهوری اسلامی ایران در رهبری و مدیریت مسائل و بحرانهای منطقهای است. چنین قدرتی حتی از ادوات لازم برای حضور در قاره آمریکا، اروپا و آفریقا و ایجاد روابط استراتژیک در دیگر مناطق جهان برخوردار است.
با این حال، در راه تاثیر دیپلماسی عمومی فعال جمهوری اسلامی ایران بر قدرت ملی، مواردی وجود دارد که بر جنبههای مبهم آن افزوده است. عدم استفاده مطلوب از ظرفیتهای نخبگان ابزاری و فکری، نقش قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در ایجاد اختلال ظرفیتهای دیپلماتیک کشور، وجود اختلافات در میان مسئولین کشور و … از جمله موارد مبهم در بحث از تاثیر دیپلماسی عمومی بر قدرت ملی کشور است. در واقع عوامل فوق، باعث شده است که کشور نتواند از ظرفیتهای مطلوب دیپلماسی عمومی خود استفاده کند تا قدرت ملی خود را به نحو مطلوبی بالا ببرد. این تحقیق نیز سعی دارد تا به بررسی جنبههای مبهم و مجهول فوق، راههای افزایش نقش دیپلماسی عمومی را بر قدرت ملی کشور مورد بررسی قرار دهد.
-2- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای، از زمان شکلگیری انقلاب اسلامی تا امروز بر دیپلماسی عمومی به عنوان مهمترین ابزار رسیدن به قدرت ملی تأکید زیادی داشته است. این مسأله باعث شده است تا جمهوری اسلامی ایران امروزه در تحولات مهم منطقهای و همچنین نظام بینالملل نقش مهمی ایفا کند. در بحث داخلی نیز افزایش مشروعیت مردمی و تلاش برای شکوفایی و پیشرفت عرصههای مختلف اقتصادی و فرهنگی از مهمترین راهبردهای دولتمردان کشور بوده است. با این حال، در راه دستیابی به استفاده کامل از ظرفیتهای دیپلماسی عمومی کشور در عرصههای مختلف موانع و مشکلاتی وجود دارد که باعث شده، قدرت ملی کشور در برخی از ابعاد با مشکل مواجه شود. در این راستا، شناخت مهمترین عرصههای دیپلماسی عمومی کشور و همچنین شناخت موانع و مشکلاتی که دستگاه دیپلماسی عمومی در راه افزایش قدرت ملی با آن روبه رو است، نگارش و تدوین تحقیق حاضر را چند برابر میکند. بدون تردید، دیپلماسی عمومی مهمترین ابزار دستیابی کشورها به قدرت و منافع ملی است.
1-3- مرور ادبیات و سوابق مربوطه
ایزدی، جهانبخش (1392)، آسیبشناسی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران. تهران: نشر ابرار معاصر تهران.
نگاهی به تقسیمات شکلی و تحولات محتوایی مفهوم دیپلماسی عمومی، در کنار معنایابی دیپلماسی عمومی و ایجاد افتراق میان این مفهوم با مفاهیم مشابه، همچون قدرت نرم، دیپلماسی عمومی فرهنگی، روابط عمومی، جنگ روانی و … از بخشهای محوری این پژوهش است. در ادامه به آسیبشناسی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده و پیشنهاداتی نیز برای رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت آن ارائه شده است.
دانلود پایان نامه ارشد : مدلسازی و شبیهسازی فرآیند نمکزدایی الکترواستاتیک نفت خام
پنجشنبه 99/10/25
همواره نفت خام استخراج شده از چاه با ناخالصیهای مختلفی از جمله گل، ذرات جامد، آب، نمک، املاح، مقادیر اندکی از فلزات وانادیوم، نیکل، مس، کادمیوم، سرب، و آرسنیک همراه است. این ناخالصیها میبایست قبل از ورود به پالایشگاه به حداقل میزان ممکن برسند تا از بروز مشکلات جلوگیری شود. در بین ناخالصیها، خطرناکترین آنها وجود نمک در نفت خام است. ترکیب نمک محلول در نفت خام معمولاً به صورت کلرید سدیم و نمکهای منیزیم و کلسیم میباشد. با گرم نمودن نفت خام، مخلوطی از ترکیبات کلرید، سولفاتها و کربناتهای جامد بر جای میماند و نمکهای حل شده در نفت هیدروژن کلرید آزاد میکنند. وجود حتی مقادیر اندک کلریدریک، خاصیت خورندگی ترکیبات سولفوری را افزایش میدهد.
وجود مقادیر زیاد آب نمک در نفت موجب بروز مشکلات بزرگ و خسارات مالی سنگین و مکرر میشود. زیرا:
- نمکهای محلول در آب خاصیت خورندگی[1] شدید دارند و باعث سوراخ شدن دستگاهها و تجهیزات گرانبهای بهرهبرداری از جمله لولهها، شیرها، تلمبهها، مخازن و کشتیهای نفتکش میشوند. بخشهای داخلی برجهای تقطیر پالایشگاها را سوراخ میکند که از سرویس خارج کردن و تعمیر آنها مخارج سنگینی را به شرکتها تحمیل میکند.
- به جای ماندن رسوب املاح بر سطح داخلی تجهیزات باعث گرفتگی و افزایش افت فشار میشود، لولههای دستگاههای گرم کننده
- نفت را مسدود نموده و سبب بالا رفتن حرارت و فشار آنها میشود.
- موجب مسمومیت کاتالیست شده و کاتالیست را غیر فعال میکند یا فعالیت آن را کاهش میدهد.
- قسمتی از مخازن و لولههای نفت توسط آب اشغال میشود، در نتیجه هزینههای ثابت و عملیاتی افزایش مییابد و حجم نفت ارسالی نیز کاهش خواهد یافت.
- کیفیت و خواص نفت تغییر میکند. دانسیته نفت خام میتواند از kg/m3 800 برای نفت خالص تا kg/m3 1030 برای امولسیون تغییر کند. بیشترین تغییرات در ویسکوزیته مشاهده میشود که به عنوان نمونه میتواند از چند میلی پاسکال ثانیه تا 1000 میلی پاسکال ثانیه افزایش یابد. درجه API نفت کاهش مییابد، در نتیجه ارزش و قیمت نفت کاهش مییابد [1].
آب نمک موجود در نفت خام بر اساس قطر قطرات پراکنده در آن به سه دسته آب آزاد، آب امولسیون شده و آب حل شده تقسیم میشود. قطرات درشت آب که به صورت آزاد در نفت پراکندهاند، در مدت زمانی کمتر از پنج دقیقه در ته ظرف تهنشین میشوند. بخشی از آب نیز به صورت قطرات ریز امولسیون در نفت معلق میماند و هیچگاه خودبهخود تهنشین نمیشود. هر چه قطرات ریزتر باشند جدا کردن آنها از نفت خام مشکلتر است. آب حل شده در نفت نیز تهنشین نمیشود و در عمل تنها راه جداسازی آن، پایین آوردن درجه حرارت است. حلالیت آب در نفت تا حد زیادی تابع درجه حرارت و نوع هیدروکربنهای موجود در نفت خام است.
امولسیون به مخلوطی اطلاق میشود که قطرات یک مایع غیر قابل حل در مایع دیگر، پراکنده شده باشند. امولسیونها در صنایع مهمی از جمله صنایع غذایی، آرایشی، تولید خمیر کاغذ و مقوا، سیالات بیولوژیکی، دارویی، صنعت کشاورزی و مهندسی نفت یافت میشوند [2]. مایعی که به صورت قطرات کوچک پراکنده و ناپیوسته است را فاز پراکنده، و مایعی که آنها را احاطه کرده را فاز پیوسته نامند.
1-1-1- عوامل موثر در پایداری امولسیونها
امولسیون آب در نفت خام ممکن است در هر یک از مراحل تولید نفت و صنایع فرآیندی بهوجود آید؛ و به وسیلهی طیف وسیعی از مواد طبیعی موجود در نفت یا عوامل مختلف، پایدار بماند. پایداری امولسیونها وابسته به عوامل مختلفی است که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد [3].
-1-1-1-اندازه قطرهها
هرچه قطر قطرات فاز پراکنده بزرگتر باشد، امولسیون ناپایدارتر خواهد بود. بنابراین اگر با استفاده از روشهای فیزیكی و شیمیایی بتوان قطرات امولسیون را به هم متصل کرد، قطرات بزرگتری بوجود میآید که در اثر اختلاف وزن مخصوص آب نمك و نفت تهنشین میشوند.
1-1-1-2- اختلاف دانسیته فاز پیوسته و فاز پراکنده
همانطور که ذکر شد، عامل تهنشین شدن قطرات آب پراکنده در نفت، اختلاف دانسیته بین دو فاز میباشد. اگر اختلاف دانسیته فاز پیوسته و فاز پراکنده کم باشد, امولسیون پایدارتر است و جداسازی فاز پراکنده سختتر صورت میگیرد. وجود نمک در آب موجب افزایش دانسیته امولسیون شده، در نتیجه اختلاف دانسیته بین آب و نفت افزایش مییابد. لذا تهنشین شدن قطرات آب با سرعت بیشتری صورت میگیرد.
1– Corrosion
دانلود پایان نامه ارشد: مطالعه آثار تجارت با چین بر اشتغال بخش صنعت ایران
پنجشنبه 99/10/25
بحث تجارت و آثاری که برای اقتصاد میزبان به همراه میآورد، همواره یکی از مباحثی است که پژوهشگران و اقتصاددانان آن را مورد توجه قرار دادهاند. کشورها برای بهرهمندی از مزایای تجارت اقدام به برقراری و گسترش روابط تجاری خود با دیگر کشورها میکنند. در سالهای اخیر کشور چین با اعلام سیاست درهای باز اقتصادی و بهرهمندی از پتانسیلهای ویژه خود، توانسته است حلقه روابط تجاری خود را
گسترش داده و بسیاری از موازنههای دنیای بینالملل را متأثر سازد. جایگاه ویژهای که هماکنون چین در معادلات جهانی پیدا کرده است، بر مناسبات خارجی کشورمان نیز اثرگذار بوده است و این کشور اکنون به عنوان یکی از شرکای مهم تجاری ایران مطرح شده است. به دنبال پیامدهای گوناگونی که برقراری روابط تجاری با دیگر کشورها به همراه میآورد، هدف این پژوهش آن است تا گوشهای از آثار روابط تجاری ایران و چین را روشن سازد. بنابراین در این فصل کلیاتی از پژوهش شامل بیان مسأله، سؤال تحقیق، اهداف و فرضیه بیان شده و در ادامه به معرفی روش انجام تحقیق میپردازیم که به وسیله آن تلاش میشود فرضیه عنوان شده مورد بررسی قرار گیرد.
1-2) تعریف مسأله و بیان نکات اصلی تحقیق
مهمترین بینش در اقتصاد بینالملل آن است که تجارت، منافع رفاهی (سود اجتماعی) را با خود به همراه میآورد (جانیاک، 2006). وقتی مبادله وجود ندارد، منحنی امکانات تولید یک کشور در عین حال نشاندهنده حد مصرف آن نیز میباشد. در صورت مبادله هر کشور قادر است در تولید کالایی که در آن مزیت نسبی دارد، تخصص یابد و بخشی از آن را با کالاهایی که در تولید آن مزیت نسبی ندارد، مبادله کند و نهایتاً از هر دو کالا بیش از وقتی که مبادلهای صورت نمیگرفت، مصرف نماید (سالواتوره، 1368: 39).
تجارت با گسترش بازار، امکان تقسیم نیروی کار و صرفه جوییهای مقیاس و استفاده از منابع بیکار داخلی را فراهم میآورد. تجارت بینالملل وسیلهای برای انتقال ایدههای جدید، تکنولوژی جدید، روش اداره جدید و سایر مهارتها میباشد. تجارت باعث تشویق و تسهیل جریان بینالمللی سرمایه از سوی کشورهای خارجی توسعه یافته به کشورهای درحال توسعه میشود و یک اسلحه کارامد بر علیه انحصار به شمار میرود (شون، 1371: 72).
کشورها میتوانند از طریق صادرات، منابع لازم را برای وارد کردن کالاهای مورد نیاز خود که نمیتوان در داخل تولید کرد یا با کارایی کمتری تولید میشود، بهدست آورند. وارد کردن کالاهای مورد نیاز از دیگر کشورها، با هدف بالا بردن سطح استاندارد زندگی صورت میگیرد. اگر بتوان در داخل کالایی را با کارایی بیشتری نسبت به کالاهای مشابه خارجی تولید کرد، در این صورت از مبادله این کالاها بیشترین سود و منفعت نصیب کشور شده و استاندارد زندگی افزایش مییابد (سالواتوره، 1376: 27).
هابرلر معتقد است تجارت باعث بهرهبرداری کامل از منابع بیکار داخلی میشود. از طریق تجارت، یک کشور در حال توسعه میتواند از یک نقطه تولیدی غیرکارا در داخل منحنی امکانات تولید و عدم بهرهبرداری کامل از منابع به علت تقاضای ناکافی داخلی به نقطهای روی منحنی امکانات تولید برسد.
گروهی از اقتصاددانان بر این باورند که آزادسازی تجاری به عملکرد کلان اقتصادی بهتر و رشد اقتصادی سریعتر میانجامد. نهادهای بینالملی همانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول نیز بر مبنای همین باور رابطه مثبتی بین آزادسازی تجاری و رشد ترسیم میکنند (گرینوی، مورگان و رایت، 2002). تئوری جدید رشد بیان میکند که تجارت باعث میشود تولیدکنندگان به بازارهای بزرگتر دسترسی پیدا کنند و کالاهای سرمایهای و واسطهای در اختیار تولیدکنندگان در کشورهای درحالتوسعه قرار بگیرد. دسترسی به نهادههای جدید میتواند عامل محرکی برای رشد اقتصادی باشد (گرجی و علیپوریان: 1385). همچنین تجارت بر بازار کار، اشتغال، دستمزد، رفاه، توزیع درآمد، مصرف، و موقعیت کاری نیروی کار کشورها اثرگذار است (دادگر و ندیری، 1384: 18).
دانلود پایان نامه ارشد: مطالعه اثر رسانندگی الکتریکی بر روی بادهای قرصهای برافزایشی با پهن رفت غالب
پنجشنبه 99/10/25
و پایه ای برای مطالعه قرص های برافزایشی به شكل امروزی تبدیل شد. اهمیت آزاد شدن انرژی توسط فرایند برافزایش جرم اولین بار توسط زلدوویچ و نوویكوو در سال 1964 و همچنین سالپیتر در همان سال مطرح شد. هایاكاوا و ماتسوكا در سال 1964 میلادی فرایند برافزایش در ستارگان دوتایی را به عنوان منبعی برای پرتو ایكس ستارگان مطرح كردند و شكلووسكی در سال 1967 میلادی Sco X_1 را به صورت برافزایش روی یك ستاره نوترونی تشریح كرد [4،5، 6،7].
در نیمه اول قرن بیستم کاوشهای بسیاری توسط اخترفیزیکدانان در آسمان صورت گرفت كه طی آن تعداد زیادی منابع رادیویی كشف شد كه از این منابع می توان به اخترنماها اشاره كرد. اخترنماها به صورت قابل توجهی درخشان هستند و در تمام طول موج های الكترومغناطیسی، از رادیویی تا پرتو ایكس و گاما تابش كرده و درخشندگی آنها در طول زمان تغییر می كنند. این دو خصوصیت باعث شد تا شرایط ویژه ای برای تشریح و توجیه منبع انرژی در اخترنماها به وجود بیاید. سوالی كه مطرح شد این بود كه منبع انرژی عظیم اخترنماها چیست؟
1-2 برافزایش بوندی
شكل (1-1). نمایی از برافزایش كروی |
یك برافزایش یكنواخـت متقـارن كروی را تحت میدان گرانشـی اطراف یك جرم نقطه ای در نظـر می گیریم. برافزایش كروی روی یك جسم گرانشی اولین بار توسط بوندی در سال 1952 میلادی مورد بررسی قرار گرفت و این نوع برافزایش به برافزایش بوندی مشهور است.
حال یك جریان متقارن كروی را در اطراف جسمی به جرم M در نظر می گیریم. جریان یكنواخت بوده و در جهت شعاعی یك بعدی می باشد. در این تقریب می توان از وشكسانی، میدان مغناطیسی و تابشی صرف نظر كرده و فرایند را بی دررو در نظر گرفت. تحت تقریب نیوتونی
برای معادلات پیوستگی و اندازه حركت، به ترتیب خواهیم داشت:
به طوریكه ν سرعت شاره بوده و برای برافزایش، منفی و برای بادها، مثبت است.
با در نظر گرفتن رابطه پلی تروپیك داریم:
در حالیكه γ ,K ثابت هستند.
با انتگرال گیری به معادلات پیوستگی جرم و برنولی می رسیم:
به طوریكه آهنگ برافزایش جرم است و در حال حاضر ثابت بوده و E هم ثابت برنولی می باشد.
در حالت همدما داریم γ=1 و در انتها معادله برنولی به رابطه زیر تبدیل می شود:
1-3 مفهوم قرص های برافزایشی
با استفاده از تابندگی اندازه گیـری شده و محاسبه طول عمر اخترنـماها، انرژی تابشـی آن ها از مرتبه erg1060 تخمین زده می شود، همچنین می توان اندازه منبع انرژی در اخترنماها را محاسبه كرد كه به نوعی كمتر از cm 1015 می شود. اگر چنانچه فرض كنیم كه منبع این انرژی مانند منبع انرژی ستارگان، منبعث از واكنش همجوشی هسته ای است، با توجه به اینكه بازدهی واكنش هسته ای حدود 7/0 درصد می باشد، برای حصول انرژی تابشی اخترنماها، به جرمی معادل با 108 برابر جرم خورشید احتیاج داریم كه در شعاعی كمتر از cm 1015قرار گرفته باشد، كه اگر چنین جرمی در این شعاع قرار گرفته باشد، آنگاه انرژی گرانشی بیشتر از انرژی هسته ای می شود و می بینیم كه چنانچه انرژی گرانشی غالب باشد، با توجه به رابطه گرانشی E~GM2/R مقدار انرژی بدست آمده برای اخترنماها به راحتی حاصل می شود. در سال 1969 بود كه لیندن بل مفهوم قرص های برافزایشی در اطراف یك سیاهچاله پرجرم را ارائه داد و نشان داد كه منبع عظیم انرژی این اجرام ناشی از تشكیل قرص های برافزایشی در اطراف یك سیاهچاله مركزی می باشد.
برافزایش در حالت كلی شامل سقوط ماده روی یك پتانسیل گرانشی می باشد و عاملی برای استخراج این انرژی گرانشی محسوب می شود [8]. زمانیكه مولكول های گاز حول یك جسم چگال مركزی با پتانسیل گرانشی قدرتمند در مدارهایی دایروی در حال چرخش باشند، می توانند در یك مسیر مارپیچی شكل به سمت جسم مركزی حركت كرده و اصطلاحا فروریزش كنند، كه این امر در صورتی امكان پذیر می باشد كه انرژی مولكول های گاز و تكانه زاویه ای ناشی از حركت در مدار دایروی آن ها بنابر عواملی مانند وشكسانی، تابش و … از آن ها گرفته شود [5،9].
اگر ذره ای به جرم m از بینهایت روی سطح ستاره ای به جرم M و شعاع R* سقوط كند، انرژی آزاد شده برابر خواهد بود با:
كه Rs در آن شعاع شوارتزشیلد است.
برای یك ستاره متراكم مانند ستاره نوترونی با جرم حدود و شعاع حدود ، انرژی آزاد شده كسر قابل توجهی از جرم در حال سكون ذره است، یعنی چیزی حدود 20% ، كه نشان دهنده كارآمدتر بودن برافزایش نسبت به همجوشی هسته ای به عنوان منبع انرژی می باشد.
ستاره ای كه در یك محیط گازی یكنواخت و ساكن قرار دارد، جرم را از اطرافش جمع می كند، كه البته این برافزایش كروی یا همان برافزایش بوندی تنها زمانی اتفاق می افتد كه گاز تكانه زاویه ای قابل چشمپوشی داشته باشد و ساده ترین نوع جریان برافزایشی محسوب می شود.
ذره ای را در یك مسیر دایره ای در اطراف یك ستاره در نظر بگیرید. اگر مدار ذره بتواند از شعاع بزرگتر R به شعاع كوچكتر r≪R برسد، انرژی آزاد شده تقریبا برابر با انرژی بستگی مدار كوچكتر یعنی خواهد شد و برای رسیدن به این مقدار، تقریبا تمام تكانه زاویه ای مدار بزرگتر، یعنی مقدار باید منتقل شود. در نجوم، بیشتر جریان های برافزایشی چرخش سریعی دارند و یكی از مشكلات اصلی این است كه چگونه تكانه زاویه ای منتقل شود، به طوریكه برافزایش همچنان پابرجا بماند. درحالیكه در جریان های اتلافی، انرژی می تواند به گرما تبدیل شود و سپس تابش شود، اما تكانه زاویه ای سخت تر منتقل می شود و یك قرص برافزایشی جریانی است كه انتقال تكانه زاویه ای به سمت بیرون را انجام می دهد.
در حالیكه كل عالم در حال انبساط است، بیشتر موضوعات مورد مطالعه در نجوم، بدلیل رمبش گرانشی شكل گرفته اند. یك ابر كروی گازی یكنواخت و ساكن را در نظر بگیرید كه تحت عامل خود گرانشی رمبش می كند. انتظار می رود كه رمبش كروی و متقارن بوده و آنگاه جسمی شكل می گیرد كه فشار در آن در تقابل با گرانش است. اگر ابر در ابتدا دارای چرخش یكنواخت باشد، آنگاه دینامیك آن تحت تاثیر نیروی جانب مركز قرار گرفته كه در مقابل رمبش در صفحه عمود بر محور چرخش، ایستادگی می كند. حتی اگر در حالت اولیه نیروی جانب مركز ناچیز باشد، پس از رمبش ابر قابل ملاحظه می شود و قرصی با چرخش سریع در اطراف مركز چگال شكل می گیرد كه عمدتا توسط نیروی جانب مركز در مقابل گرانش ایستادگی می كند [10].