موضوع: "بدون موضوع"
دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد:طراحی سیستم مدیریت دانش با استفاده از هوش تجاری
جمعه 99/10/26
اهمیت مقوله دانش در دهههای اخیر رشد روزافزونی داشته است که این امر ناشی از تمرکز بر دانش به عنوان یکی از منابع استراتژیک سازمان میباشد. امروزه سازمانها یکی از راههای تمایز خود از سازمانهای دیگر را در افزایش میزان دانش بنیانی سازمانی خود جستجو میکنند تا بتوانند از طریق آن به سطوح بالاتری از کارایی و نوآوری دست یابند. توانایی سازمانها در یکپارچه سازی و هماهنگ نمودن دانش به عنوان یکی از راههای دستیابی و حفظ مزیتهای رقابتی تلقی میگردد. در این پروژه با بهره گیری از تکنیکهای هوش تجاری از قبیل متن کاوی دانش سازمانی در مرحله اول ذخیره شده و سپس با استفاده از الگوریتم ژنتیک دانش جدیدی را به پایگاه داده افزوده ایم. در نهایت کل پروژه را در قالب یک نرم افزار کامپیوتری که قابل نصب بر روی تمام سیستمهای کامپیوتری است، ارائه میدهیم.
- اهداف تحقیق
حفظ و نگهداری کارمندان با تجربه در هر سازمانی یکی از چالشهای اساسی در واحد نیروی انسانی به شمار میرود که با توجه به سابقه آنها و میزان کاراییشان با مشکلاتی همراه است. آنچه که در این میان بیشتر نمود پیدا میکند دانش و تجربهای است که هر کارمند هنگام خروج از سازمان با خود از سازمان خارج میکند. این تحقیق در راستای ایجاد سیستمی برای ثبت و بهرهگیری از این دانش در تمام قسمتهای یک سازمان خدماتی یا تولیدی قدم بر میدارد. ایجاد دانش جدید از دانش موجود یک ایده محوری میباشد که این تحقیق در پی رسیدن به آن است.
- اهمیت و ضرورت تحقیق
ضرورت این تحقیق با پیشرفت سریع رقابت بین سازمانها مرتبط است. دانش در سازمانهای امروزی به عنوان یکی از عوامل کلیدی موفقیت[1] سازمانها تلقی میگردد. به همین جهت مدیریت دانش در سازمانها از اهمیتی ویژه برخوردار گردیده است. سازمانها در دنیای رقابتی امروز تلاش میکنند از بهترین متخصصان و کارمندان برای انجام پروژههای خود بهره جویند. ارزش افرینی برای هر سازمان توسط متخصصان آن شرکت یا سازمان انجام میگیرد. که در این میان نیاز به روش یا سیستمی هست که بتواند تجربیات ارزشمند آنها را در حین کار یا در زمان رویارویی با مشتری ثبت کرده و در کل سازمان برای دیگر کارمندان نیز به اشتراک بگذارد.
توانایی پاسخ سریع و موثر به تغییرات نیازهای مشتریان، نیازمند اتخاذ تصمیمات سریع مدیریتی است که بدون بررسی و تحلیل دقیق دادهها و اطلاعات رخ نخواهد داد، از طرفی بررسی همهی دادهها وقتگیر است و با پاسخ سریع به نیازها مغایرت دارد؛ پس باید از هوش تجاری برای اتخاذ سریع تصمیمات مدیریتی با تحلیل دادههای مفید استفاده نمود.
[1] – Critical Success Factor
دانلود پایان نامه ارشد : تأثیر بحرانهای نظامی بینالمللی بر سیاستهای اوپک
جمعه 99/10/26
پایاننامه
پژوهش حاضر به با بهرهگیری از چارچوب نظری رئالیسم اقتصادی و تمرکز بر اندیشههای رابرت گیلپین که معتقد به نقش محوری دولت در اقتصاد سیاسی بینالمللی از جمله در درون سازمانهای بینالمللی است. همچنین با بهرهگیری از دادههای آماری استخراج شده از تولیدات علمی برخی سازمانهای بینالمللی به ویژه اوپک و شرکتهای نفتی سعی در برآورد میزان تأثیرگذاری بحرانهای نظامی چهارگانه جنگ دوم خلیج فارس، 11 سپتامبر 2001، جنگ 2003 عراق و بیداری اسلامی بر اقتصاد انرژی و حتیالمقدور تبیین علمی تصمیمات متخذه از سوی سازمان اوپک برای اداره بازار نفت در پی بحرانهای مذکور داشته؛ به گونهای که به موجب یافتههای پژوهش، در جریان بحرانهای نظامی مورد بحث که با کاهش عرضه نفت و تبعاً افزایش قیمت آن همراه بوده است. اوپک با اندیشیدن تدابیری ضمن افزایش تولید این حامل انرژی با بهرهگیری از اقداماتی از قبیل استفاده از ظرفیت مازاد عربستان سعودی برای برطرف شدن نیاز بازار، به ویژه نیاز مصرف کنندگان اصلی آن که در رأس آنها ایالات متحده آمریکا هستند؛ اقداماتی صورت داده که در مجموع سیاست مذکور ضمن منشعب شدن از منافع ملی دولتهای عضو به ویژه قدرتمندترین عضو اوپک یعنی عربستان سعودی لزوماً به نفع سایر اعضاء که خواهان فروش این حامل انرژی با قیمتی بیشتر هستند؛ نبوده است.
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات تحقیق
فصل دوم: چارچوب نظری و مفهومی پژوش
فصل سوم : آشنایی با سازمان اوپک
فصل چهارم: پیامدهای جنگ دوم خلیج فارس (حمله عراق به کویت) بر سیاستهای سازمان اوپک
4-6- سیاستهای متخذه اوپک در قبال افزایش جهانی قیمت نفت پس از جنگ دوم خلیج فارس…68
فصل پنجم: پیامدهای حادثه یازده سپتامبر 2001 بر سیاستهای اوپک
5-2-3- اظهارات بنلادن و ملاعمر پس از مواضع مقامات آمریکایی در قبال حوادث یازده سپتامبر 80
فصل ششم: پیامدهای حمله آمریکا به عراق درسال 2003 بر سیاستهای اوپک
فصل هفتم: پیامدهای بیداری اسلامی بر سیاستهای اوپک
7-5-4- الگوسازی برای فرآیند دولتسازی پس ازدوران گذار در مقابل الگوی حکومت دینی-مردمی ………… 132
1-1- بیان مسئله
نقش منابع انرژی در حیات اقتصادی جوامع بشری بر کسی پوشیده نیست. از آغاز خلقت انسان، بشر بینیاز از انرژی نبوده و از منابع مختلف و متنوع انرژی استفاده میکرده است. بنابراین انرژی یکی از مؤلفههای تأثیرگذار در تولید ثروت و قدرت در جهان کنونی به شمار میآید. فلذا تأسیس ساز و کاری برای سامانبخشی به تولید انرژی با عنایت به اهمیت این مسئله امری مورد انتظار بوده که در نهایت با تأسیس سازمان کشورهای صادرکننده نفت با نام اختصاری اوپک (OPEC) محقق شد. سازمان یادشده در شهریور ماه 1339 با حضور نمایندگان ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا در بغداد تأسیس شد. هدف اصلی این سازمان آنچنان که در اساسنامهاش بیان شده هماهنگی و یکپارچه سازی سیاستهای نفتی کشورهای عضو و تعیین بهترین راه برای تأمین منافع جمعی و فردی این کشورها است.(1) از سوی دیگر نیز پیدایش اوپک، واکنشی سیاسی و ضداستعماری از جانب کشورهای در حال توسعه تولید کننده نفت در برابر سیاستهای بیدادگرانه شرکتهای چند ملیتی بود. چرا که این شرکتها به منظور حفظ منافع خویش، از ابزارهایی چون کودتا، دخالت سیاسی،رشوه، عهدنامههای استعماری و غیره بهره میگرفتند. علاوه برآن بازار جهانی نفت شاهد انحصار چند قطبی بود که شصت سال بر
این بازار حاکم بود. به صورتی که دامنه و نفوذ شرکتهای بزرگ نفتی با نام هفت خواهران در دهه 1950، 90 درصد تولید و فروش نفت خام و فرآوردههای نفتی را در بر میگرفت. همچنین فهم روز افزون و بیداری افکار عمومی با ظهور یک طبقه روشنفکر و تحصیلکرده در کشورهای خاورمیانه و ونزوئلا نسبت به اهمیت نفت و نقش آن در اقتصاد این کشورها به عنوان عامل دیگری در تأسیس اوپک شناخته میشود. (2)
سازمان اوپک در راستای هماهنگسازی سیاستهای نفتی کشورهای عضو در تعیین قیمت نفت از دو دسته عوامل بنیادین و غیربنیادین تأثیر میپذیرد. از جمله عوامل بنیادین میتوان به میزان تقاضای جهانی که این امر خود ناشی از رشد اقتصادی در کشورهای مختلف جهان است؛ اشاره نمود. اما در این بین و با توجه به تحولات پس از جنگسرد و خروج نظام بینالملل از حالت دو قطبی نقش بحرانهای نظامی بینالمللی به عنوان عامل غیربنیادین بر سیاستهای اوپک بیبدیل بوده است. (3) با توجه به توضیحات مطروحه در این پژوهش برآنیم که به تأثیر 4 بحران نظامی بینالمللی بر سیاستهای اوپک بپردازیم که عبارتند از:
1-حمله عراق به کویت 1991 2-حوادث 11 سپتامبر 2001 3-حمله آمریکا به عراق در سال 2003 4-بیداری اسلامی در خاورمیانه 2011-2010
به نظر میرسد که بحرانهای بینالمللی با ایجاد محدودیت برای افزایش سرمایهگذاری و افزایش عرضه از یک سو و اعمال اثر روانی بر خریداران، تمایل به افزایش قیمت نفت دارند. در این بین سازمان اوپک با افزایش تولید در کاهش و به تعادل کشیدن قیمتها ایفای نقش مینماید. اما لزوماً تصمیم اتخاذ شده از سوی اوپک به نفع تمامی اعضاء نبوده است.
1-2- انگیزه و اهمیت تحقیق
با عنایت به این مسئله که نزدیک به نیمی از تولید جهانی نفت و 65 درصد از ذخائر این ماده استراتژیک به کشورهای عضو اوپک تعلق دارد، در عمل عرصه نقش آفرینی زیادی برای این سازمان در اقتصاد سیاسی بین المللی و نیز روندهای جهانی وجود دارد. به عنوان مثال در زمان بحران انرژی در سال 1352 اکثریت اعضای اوپک از ارسال نفت به کشورهای غربی که در جنگ چهارم اعراب و اسرائیل یا «یوم کیپور» از رژیم صهیونیستی حمایت کردند؛ خودداری نمودند. این امر موجب افزایش چهار برابری قیمت نفت شد. اما این نمونه از معدود موارد هماهنگی کشورهای عضو برای استفاده از ابزار انرژی به عنوان مؤلفهای اساسی در معادلات بین المللی بوده است. در این زمینه نفوذ سعودیها در اوپک از مهمترین عوامل نگاه تک بعدی و بعضاً بدون ملاحظه نسبت به منافع سایر اعضا بوده است. در این مجال برآنیم که حتیالامکان به یک قاعده کلی در بررسی رفتاری سازمان اوپک در مقابله با تأثیر بحرانهای بینالمللی بر قیمت نفت بپردازیم. از طریق حصول به این مهم میتوان به یک پیشبینی نسبتاً مطمئن از وضعیت آینده سیاستهای این سازمان و قیمت نفت در بحرانهای احتمالی پیشرو دست یافت.
1-3- سؤال اصلی
تأثیر بحرانهای نظامی بین المللی بر سیاستهای اوپک در فاصله سالهای 2011-1991 (جنگ دوم خلیجفارس، 11 سپتامبر 2001، جنگ 2003 عراق و بیداری اسلامی) چه بودهاست؟
1-4- فرضیه اصلی
به دنبال وقوع بحرانهای نظامی بینالمللی در مقطع 2011-1991 (جنگ دوم خلیجفارس، 11 سپتامبر 2001، جنگ 2003 عراق و بیداری اسلامی) که منجر به افزایش قیمت نفت شده سازمان اوپک اقدام به اتخاذ سیاستهایی به منظور افزایش تولید برای کاهش قیمت نفت نموده که به نفع تمامی اعضاء نبوده است.
1-5- تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی
بحرانهای نظامی بینالمللی: بحرانهایی که به عملیاتهای نظامی میانجامند به طوریکه که قوای نظامی برای ایفای نقش خود ضمن بهرهگیری از نیروها و تجهیزات مختلف به اقداماتی مبادرت میورزند که در مجموع به پیروزی بر دشمن میانجامد (4).
سیاستهای اوپک: سازمان اوپک در راستای رسالت جهانی خود اقدام به تنظیم قیمت نفت تحت تأثیر عوامل مختلف از طریق هماهنگسازی سیاستهای نفتی کشورهای عضو مینماید. به عبارت دیگر تلاش کشورهای عضو «اوپک» در این راستا است که با توجه به ارزش استراتژیکی و طبیعت پایانپذیر منابع نفتی بهای آن را در حد متناسبی نگه دارند (5).
کشورهای تولیدکننده: کلیه کشورهای استخراج کننده نفت اعم از تولید کنندگان اوپک و غیراوپک را در برمیگیرد. اساسنامه اوپک در این خصوص بیان میکند که هر کشوری که مقدار قابل توجهی نفت صادر کند و منافع اساسی مشابهی با منافع کشورهای عضو اوپک داشته باشد به عنوان یک کشور تولید کننده نفت میتواند به عضویت کامل سازمان اوپک درآید (6).
کشورهای مصرفکننده: کلیه کشورهای که بیش از تولید خود نفت وارد میکنند را در برمیگردد.
ذخایر نفتی: مقادیر کشف شده اما بهرهبرداری نشده نفت که امکان استخراج آنها با امکانات و شرایط اقتصادی موجود میسر باشد (7).
1-6- پیشینه تحقیق
برای این پژوهش منابعی که به صورت مستقیم به موضوع پرداخته باشند وجود نداشت اما سعی بر آن است با استفاده از منابعی که میتواند برای این پژوهش مؤثر باشد، مطالب مفیدی ارائه گردد. از جمله این منابع میتوان به کتب و مقالات زیر اشاره کرد:
– کتاب اوپک سازمان کشورهای صادر کننده نفت تألیف فاطمه استقامت که از سوی دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه در سال 1388 به چاپ رسیده است. کتاب مذکور در 8 فصل حاوی اطلاعاتی درباره سازمان کشورهای صادرکننده نفت میباشد که از آن جمله میتوان به زمینههای ایجاد اوپک، منشور و اهداف سازمان و شرایط عضویت در آن، ارکان سازمان اوپک و … اشاره نمود.
-کتاب بعدی اقتصادهای نفتی تألیف دکتر علی قنبری میباشد. که از سوی انتشارات چالش در سال 1390 به چاپ رسیده است. کتاب مذکور در 7 فصل حاوی اطلاعاتی درباره تاریخچه نفت و گاز، سازمان کشورهای صادرکننده نفت و ویژگی دولتهای نفتی میباشد که در جریان فصل سوم این کتاب به عمدهترین مسائل مربوط به سازمان اوپک و سیاستهای اصلی این سازمان پرداخته شده است.
– کتاب دیگر نفت- سیاست- اقتصاد است که تألیف دکتر میرطیب موسوی و علیرضا امینی است و از سوی انتشارات خط سوم و در سال 1379 به چاپ رسیده است. کتاب مذکور در 6 فصل و حاوی مطالبی در مورد برداشتهای سیاسی از نفت است. که در فصل سوم این کتاب به طرح مسائلی در مورد سازمان کشورهای صادرکننده نفت پرداخته شده است.
– کتاب بعدی نفت و خون بوده که تألیف مایکل تیکلر میباشد و آقای وحید موسوی آن را به فارسی برگردان کرده و از سوی انتشارات ساقی در سال 1389 به چاپ رسیده است. کتاب مذکور دارای 6 فصل و دربرگیرنده مطالبی در مورد شدت وابستگی کشور ایالات متحده به نفت واراداتی میباشد که در فصل دوم این کتاب به روابط کشور مذکور با پادشاهی عربستان سعودی در راستای تأمین انرژی پرداخته است.
– کتاب Theory Of International Politics که تألیف Kenneth N. Waltz میباشد و Addison-Wesley Publishing در سال 1979 آن را به چاپ رسانیده است. کتاب مذکور که مشتمل بر 9 فصل میباشد اصلیترین منبع معرفی نظریه نئورئالیستی شناخته میشود. کتاب مذکور ضمن اشاره به مشکلات نظریهپردازی در روابط بینالملل در جریان فصل سوم بر لزوم اتخاذ نگرش ساختاری در تحلیل مسائل تأکید میورزد.
– کتاب دوم War and Change in World Politics است که نوشته Robert Gilpin میباشد و در سال 1981 از سوی Cambridge University Press به چاپ رسیده و در بردارنده 6 فصل میباشد. گیلپین در این کتاب خود را نماینده «واقعگرایی ساختاری سیستمیک هژمونیک» دانسته و در جریان فصل ششم به نقش اقتصاد به عنوان یکی از عوامل تغییر در سیاست جهانی میپردازد.
– کتاب دیگر اقتصاد سیاسی جهانی: درک نظم اقتصادی بینالمللی تألیف رابرت گیلپین و جین گیلپین میباشد که توسط هادی خوشنویس ترجمه و در سال 1387 از سوی انتشارات فخرکیا منتشر شده است. این کتاب که دارای سه فصل است در برگیرنده مهمترین نقطه نظرات رابرت گیلپین در تبیین نگرش رئالیسم اقتصادی میباشد. نویسنده مذکور در جریان فصل اول و دوم این کتاب ضمن تجدید نظر در برخی دیدگاههایش در کتاب پیشین خود با نام اقتصاد سیاسی اقتصاد بینالملل، که در سال 1987 منتشر شد، معنی اقتصاد سیاسی جهانی را، اندرکنشی بین بازارها و بازیگران قدرتمند مانند دولت، پیمانهای چند ملیتی و سازمانهای بینالمللی از جمله بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، سازمان اوپک و … میداند.
– کتاب دیگر چالشها و منازعات در خاورمیانه نام دارد. که تألیف آقای دکتر اصغر جعفری ولدانی است و از سوی انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی در سال 1388 به چاپ رسیده است. کتاب مذکور که مشتمل بر 12 فصل است به مهمترین چالشها و منازعات در منطقه خاورمیانه پرداخته و در فصل سوم کشف و استخراج نفت را نیز یکی از علل منازعه بین کشورهای خاورمیانه بیان نموده است. که در تهیه و تنظیم فصل سوم این پژوهش بهره فراوانی از این کتاب برده شده است.
درباره موضوع این پژوهش مقالاتی نیز وجود دارد که عبارتند از :
– مقاله جنگ خلیج فارس: جنگی بر ضد اروپا نوشته یوردیس فون لوهازن چاپ شده در فصلنامه اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره 108-107، مرداد و شهریور 1375 برگرفته از نشانی اینترنتی www.noormags.com/view/fa/articlepage/93620 به بررسی جنگ دوم خلیج فارس پرداخته و این جنگ را جنگی علیه قدرتهای رقیب ایالات متحده از طریق کنترل نفت منطقه خلیج فارس معرفی کرده است.
– مقاله دیگر با عنوان بر پیامدهای اقتصادی واقعه 11 سپتامبر نوشته مسعود درخشان چاپ شده در فصلنامه پژوهشهای اقتصادی، شماره 2، تابستان و پائیز 1380 میباشد که به تحلیل پیامدهای حوادث 11 سپتامبر به ویژه در عرصه اقتصاد انرژی پرداخته است.
– مقاله بعدی با عنوان مناقصههای نفت و گاز عراق و آینده بازار جهانی نفت نوشته علی بینیاز چاپ شده در فصلنامه سیاست خارجی، شماره 1، بهار 1390 است که ضمن بررسی دور چهارم مناقصههای نفت و گاز کشور عراق بعد از اشغال این کشور پس از جنگ 2003 به تبعات این قراردادها بر درآمد تولیدکنندگان نفت اوپک پرداخته شده است.
– مقاله دیگر با عنوان درآمدی بر زمینهها و پیامدهای اقتصادی بیداری اسلامی نوشته حسن شکوه چاپ شده در کتاب بیداری اسلامی (ویژه مطالعات موردی)، فرودین 1391 میباشد که به بررسی بیداری اسلامی با تمرکز بر دسترسی کشورهای مورد تحول به منابع غنی نفت و گاز پرداخته شده است.
در منابع فوق مباحث مربوط به این پژوهش به صورت کامل آورده نشده فلذا سعی شده با تلفیق و جمعبندی منابع و به ویژه منابع فوق به تبیین کاملتری از تأثیر بحرانهای نظامی بر سیاستهای سازمان اوپک دست یافت.
پایان نامه ارشدطراحی مدل یکپارچه تشکیل سلول با چیدمان سلول و زمانبندی عملیاتها با در نظر گرفتن چیدمان سلولی خطی دو ردیفی و حل آن با الگوریتم ژنتیک
جمعه 99/10/26
تکنولوژی گروهی[1] یک فلسفه تولیدی مبتنی بر سازماندهی و گروهبندی وظایف مشترک با هدف بهبود بهرهوری سیستم تولیدی است. تولید سلولی[2] یکی از مهمترین کاربردهای تکنولوژی گروهی است که سلولهای تولیدی را به طریقی تشکیل میدهد که هر خانواده قطعات[3] در یک سلول توسط یک گروه معین از ماشینهای مربوط به آن سلول (سلول ماشینی[4]) پردازش شوند. تولید سلولی یک استراتژی تولیدی نوآورانهای میباشد که در سیستمهای تولیدی مدرنی همچون سیستمهای تولید منعطف[5] و تولید بهنگام [6] بکار گرفته شده است. تولید سلولی با گروهبندی، تولید و مدیریت قطعات و ماشینهایی که مشخصههای مشابه و نزدیک به هم دارند، میتواند از تولید دستهای به سمت تولید انبوه حرکت کند و در عین حال درجه بالایی از انعطافپذیری را همچون تولید کارگاهی حفظ نماید. از میان مزایای متعددی که سیستم تولید سلولی به همراه دارد میتوان به مواردی چون سادهسازی جریان مواد، کاهش زمان راهاندازی، کاهش میزان موجودی در جریان، کاهش زمان تکمیل کار، کنترل بهتر و نرخ ضایعات کمتر اشاره نمود.
تشکیل سلول[7] ، چیدمان سلول[8] و مدیریت سلول سه گام مهمی هستند که در طراحی موفق یک سیستم تولید سلولی باید در نظر گرفته شوند. تشکیل سلول شامل تعیین خانواده قطعات و سلولهای ماشینی با هدف کاهش زمان جابجایی بین سلولی قطعات میباشد. طراحی یک چیدمان سلولی که شامل دو بخش است: 1) تعیین چیدمان سلولها در سطح کارگاه[9] و 2) مشخص کردن چیدمان ماشینها در هر سلول[10] ، که هر دو با هدف کاهش زمان جابجاییها صورت میگیرند و در نهایت مدیریت سلول به موضوعات برنامهریزی همچون زمانبندی سلولی[11] میپردازد. در زمانبندی سلولی، مساله زمانبندی خانواده قطعات و هر قطعه منحصربفرد مورد توجه قرار دارد. ارتباطات بین این سه تصمیمگیری نقش مهمی را در طراحی یک سیستم تولید سلولی بازی میکند.
1-2- بیان مساله
در اکثر مطالعات انجام شده در حوزه سیستمهای تولید سلولی، تنها برای حل یکی از سه موضوع ذکر شده (CF,CL,CS) تلاشهایی صورت گرفته است و برخی از تحقیقات به حل دو یا هر سه فاکتور به صورت متوالی و پی در پی پرداختهاند. این رویکردها راه حلهایی را ایجاد میکنند که احتمالا برای یکی از این سه مساله کارایی دارند در حالیکه برای سیستم کلی رضایتبخش نیستند. این رخداد به دلیل تاثیر این سه زیر مساله بر روی یکدیگر در هنگام طراحی سیستم تولید سلولی میباشد.
تنها مدل یکپارچه ریاضی که در آن تشکیل سلول، چیدمان سلولی و زمانبندی به طور همزمان در نظر گرفته شده است توسط وو[12] [1] ارائه شد، اما در مدل و الگوریتم حل آنها چیدمان سلولی به روش صحیحی مشخص نمیشود و سلولها ممکن است با یکدیگر همپوشانی داشته باشند. در مدل آرکات[13] [2] علاوه بر اینکه همه مفروضات و مزایای مدل قبلی حفظ شد، مشکل همپوشانی سلولها رفع گردید و موقعیت (مختصات) ماشینها به طور دقیق تعیین شد.
از آنجاییکه در سیستم تولید سلولی فاکتور جابجایی بین سلولی به لحاظ زمان و هزینه از اهمیت بالایی برخوردار است [29] به واسطه آن موقعیت سلولها نسبت به هم و فاصله آنها از یکدیگر در هنگام تشکیل سلول مهم میباشد.
در مدل پیشنهادی، ما بر آن هستیم که با طراحی مدل یکپارچه تشکیل سلول با چیدمان سلول و زمانبندی عملیاتها در سیستم تولید سلولی با هدف حداقل کردن زمان تکمیل کارها علاوه بر توجه به عدم همپوشانی سلولها و مشخص کردن موقعیت دقیق ماشینها، به تعیین چیدمان بهینه خود سلولها به طور مستقل در مدلسازی خود بپردازیم و نحوه قرارگیری بهینه سلولها را در کنار هم، مشخص نماییم. در این مدل چیدمان سلولها را به صورت خطی دو ردیفی در نظر گرفتهایم چراکه این چیدمان به دلیل انعطافپذیری که برای کار کردن با تجهیزات جابجایی مواد[14] [3] دارد و همچنین کاهش زمان جابجایی بین سلولی[15] به دلیل نزدیکی سلولها [4]، چیدمانی مناسب است. در نهایت برای حل مدل از الگوریتم ژنتیک استفاده نمودهایم.
[1] Group Technology (GT)
[2] Cellular Manufacturing (CM)
[3] Part Family (PF)
[4] Machine cell
[5] Flexible Manufacturing System (FMS)
[6] Just-in-time (JIT)
[7] Cell Formation (CF)
[8] Cell Layout (CL)
[9] Intercell Layout
[10] Interacell Layout
[11] Cell Scheduling (CS)
[12] Wu et al.
[13] Arkat et al
[14] Material-handling Facilities
[15] Intercell movement
دانلود پایان نامه ارشد : سیاست عربستان سعودی در قبال بیداری اسلامی
جمعه 99/10/26
تحولات بیداری اسلامی که در سال 2011 منطقهی خاورمیانه را درنوردید، سبب ایجاد تغییرات ساختاری و بنیادین در بسیاری از کشورهای این منطقه گردید.ازجمله کشورهایی که باوجود داشتن پتانسیل فراوان تحولات، تغییراتی در ساختار آن صورت نپذیرفت عربستان سعودی بود.این کشور با توجه به رسالتی که برای خود بهعنوان رهبری جهان سنی در مقابل ایران شیعی تعریف کرده در دو جبههی داخلی و منطقهای در قبال این تحولات واکنش نشان داده است. در بعد داخلی با استفاده از سیاست سرکوب و توزیع بستههای مالی و در بعد منطقهای نیز اقدام به مداخلهی مستقیم در تحولات بحرین و همچنین مداخلهی غیرمستقیم در جنگ داخلی سوریه نمود تا از این طریق بتواند تحولات را از منطقهی شبهجزیره عربستان دور سازد تا ضمن جلوگیری از افزیش عمق استراتژیک ایران، از سقوط هم پیمان خود در شبه جزیره ی عربستان جلوگیری کند.
عربستان سعودی که خود را در مقابل قدرت منطقهای ایران میبیند، تحولات سوریه و بحرین را از دریچهی رقابت منطقهای با ایران تعریف میکند و سیاستهای تهاجمی این کشور در عرصهی تحولات منطقهای نیز از این مسئله ناشی شده است .
واژگان کلیدی: بیداری اسلامی، عربستان سعودی، ج.ا. ایران، بحرین، سوریه،رئالیسم تهاجمی
فهرست مطالب
فصل اول – کلیات و طرح تحقیق
1-1-طرح مساله.. 13
1-2-اهداف پژوهش.. 14
1-3-سؤال اصلی.. 15
1-4-فرضیه اصلی.. 15
1-5-متغیرهای اصلی.. 15
1-6-نقطه تمركز پژوهش.. 16
1-7-اهمیت پژوهش.. 16
1-8-تعریف عملیاتی مفاهیم.. 17
1-9-روش پژوهش و ابزار گردآوری اطلاعات.. 18
1-10-بررسی ادبیات موجود.. 18
1-11-سازماندهی پژوهش.. 21
فصل دوم-چارچوب نظری و مفاهیم
2-1- نظریه رئالیسم.. 23
2-2-نظریه نئورئالیسم.. 25
2-3- رئالیسم تدافعی.. 26 |
2-4-رئالیسم تهاجمی.. 27
2-4-1-اصول رئالیسم تهاجمی.. 30
2-4-2- الگوهای رفتاری دولتها.. 32
2-4-3- ماهیت قدرت از منظر رئالیسم تهاجمی.. 34
2-4-4- چهار هدف اساسی قدرتهای بزرگ.. 35
2-4-5- نقش عامل داخلی در نظریه رئالیسم تهاجمی.. 40
2-4-6- راهبردهای هژمون منطقهای در قبال هژمون های بالقوه مناطق دیگر 40
2-5-انطباق مفهومی رئالیسم تهاجمی و سیاست عربستان.. 43
فصل سوم- بیداری اسلامی و تحولات داخلی عربستان سعودی
3-1- وضعیت داخلی عربستان و زمینههای شکلگیری اعتراضات.. 50
3-2- معضلات داخلی عربستان سعودی.. 51
3-2-1- سیاسی.. 51
3-2-2- جانشینی و جنگ قدرت میان شاهزادگان.. 52
3-2-3- اقتصادی.. 53
3-2-4-اجتماعی.. 54
3-2-4-1- مساله زنان.. 54
3-2-4-2- شیعیان.. 56
3-3- بیداری اسلامی و تحولات داخلی عربستان.. 59
3-4-جریانات و گروههای تأثیرگذار در تحولات عربستان.. 61
-4-3-جامعهی زنان عربستان.. 653-4-2- شیعیان عربستان.. 62
3-4-4- جوانان و لیبرالها.. 66
3-5- راهبُرد عربستان سعودی در برابر خیزشهای جهان عرب.. 68
3-5-1- رقابت منطقهای با ایران.. 77
3-5-2- فرقهگرایی بهعنوان پاسخ عربستان به بیداری اسلامی.. 78
3-5-3-حمایت آل سعود از دیکتاتورهای ساقطشده عربی.. 80
3-5-4- واکنش آل سعود نسبت به اعتراضات فضای مجازی.. 81
فصل چهارم-عربستان سعودی و تحولات بحرین
4-1- تحولات بحرین.. 85
4-2- عوامل موثر برشکلگیری بحران بحرین.. 87
4-3- واکنش دولت آل خلیفه به تحولات انقلابی این کشور.. 91
4-4- ارزیابی سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال تحولات بحرین 96
4-4-1- مبانی و اصول سیاست خارجی عربستان.. 96
4-4-2- الگوی سیاست خارجی عربستان.. 97
4-5- دلایل اهمیت بحرین برای عربستان.. 103
4-5-1- جلوگیری از گسترش تحولات بحرین به عربستان.. 104
4-5-2- مقابله با ایران.. 105
4-5-3- اهمیت اقتصادی بحرین برای خاندان آل سعود.. 108
فصل پنجم- واکنش عربستان در قبال جنگ داخلی سوریه
5-1- دلایل اهمیت سوریه.. 112
5-2- تحولات سوریه؛ بیداری اسلامی یا جنگ نیابتی.. 113
5-3- جایگاه سوریه در بیدارى اسلامى.. 116
5-4- جریانهای تأثیرگذار در تحولات سوریه.. 119
5-4-1- شورای انتقالی سوریه.. 121
5-4-2- ورود القاعده به تحولات سوریه.. 123
5-5- سیاست عربستان در قبال تحولات سوریه.. 124
5-5-1- چگونگی ورود عربستان به تحولات سوریه.. 125
5-5-2-دلایل اتخاذ سیاست تهاجمی عربستان در قبال سوریه.. 127
5-5-2-1- موازنه منطقهای با ایران.. 128
5-5-2-2- تقویت محور مقاومت توسط سوریه.. 129
5-5-2-3- بسط مرجعیت عربستان و گفتمان سلفی گری.. 130
5-6- مواضع ایران و عربستان در تحولات سوریه.. 131
5-7- اقدامات عربستان سعودی در تشدید بحران سوریه.. 133
نتیجه گیری.. 138
فهرست منابع.. 146
1-1-طرح مساله
تحولاتی که در منطقهی خاورمیانه در سال ۲۰۱۱ رخ داد ، تغییراتی را در ساختارهای سیاسی و اجتماعی برخی از کشورهای منطقه به وجود آورد. اگرچه این تغییر و تحولات نتوانست بهطور اساسی در برخی از کشورها تغییرات عمیق و ساختاری ایجاد کند اما توانست بر برخی از حکومتهای مطلقهی منطقه شوکی را ایجاد کند که بهواسطهی آن موج تغییرات میتوانست در صورت عدم بازبینی ساختاری در سیاستهای اعمالی بر شهروندانشان بهسرعت آغازگر تجمعات اعتراضی در این کشورها گردد.
ازجمله کشورهایی که باوجود داشتن پتانسیل فراوان تحولات ، تغییرات اساسی در ساختار آن صورت نپذیرفت عربستان سعودی بود.این کشور بهواسطهی سیستم سیاسی استبدادی و خاص خود هرگونه نرمش در مقابل معترضین را بهعنوان گامی در جهت افزایش قدرت آنها میداند که درنهایت این عامل میتواند خاندان آل سعود را که بر قدرت عربستان چنبره زدهاند به زیر کشند.
این کشور در دو سطح داخلی و بینالمللی در مقابل تحولات بیداری اسلامی واکنش نشان داد و توانست تا حدودی کشورش را از موج تحولات در امان نگه دارد.در بعد داخلی از یکسو با سرکوب معترضین و استفاده از سیاست همیشگی مشت آهنین در قبال معترضین و بهخصوص شیعیان این کشور و همچنین با توزیع گستردهی بستههای مالی توانست تا حدودی برخی طیفهای معترض را راضی نگه دارد و از سوی دیگر با اقدامات مداخلهجویانه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در کشورهایی چون بحرین ، یمن ،تونس و مصر و سوریه تحولات را به نفع منافع خود تغییر جهت دهد تا این تغییرات نتواند این کشورها را ازآنچه که عربستان آن را همپیمانان منطقهای خود میداند دور سازد و همچنین تحولات در کشورهایی چون سوریه که از نگاه عربستان بهعنوان دوست دشمن شناخته میشود، در جهتی حرکت کند که ضمن تغییر جهتگیری سیاسی به تضعیف ایران کمک کند.
از طرف دیگر مسئلهی مهمی که در شکلگیری این جهتگیری عربستان سعودی مهم به نظر میرسد ، نگرانیهای امنیتی گستردهای است که این کشور در دو سطح داخلی و منطقهای دارد تا بتواند بدون هیچ مسئلهای بهعنوان قدرت اول منطقهای به ایفای نقش بپردازد. لذا در یک نگاه گستردهتر میتوان به این نکته رسید که واکنشهایی که توسط عربستان سعودی در قبال تحولات منطقهای اتخاذ میشود سیاستی هدفمند، برای جلوگیری از حضور ایران در کشورهایی است که عربستان آنها را زمینبازی خود میداند تا در رقابت منطقهای خود کفهی موازنه به سمت این رقیب سنتی سنگینی نکند.
1-2-اهداف پژوهش
در این پژوهش به دنبال بررسی سیاست عربستان سعودی در برابر تحولات بیداری اسلامی در خاورمیانه در دو سطح داخلی و منطقهای هستیم تا دریابیم که این کشور چه واکنشهایی در برابر این تحولات نشان داد تا بتواند از گرداب تحولات دور بماند و کماکان شانس این را داشته باشد که با همان سیستم سنتی خود به ایفای نقش بپردازد.
اما آنچه این بررسی را برای ما مهم مینماید، نگاه خاص عربستان به تحولات منطقهای است. عربستان سعودی که خود را مدعی رهبری جهان اسلام میداند و خود را بهعنوان قیم مردم اهل سنت منطقه در کشورهای مختلف معرفی میکند به تحولات و تغییراتی که در خاورمیانه اتفاق میافتد از دریچهی رقابت منطقهای با ایران تماشا میکند .
لذا با توجه به این نگاه رقابتی و سیاستهای خصمانهای که از جانب این کشور علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اعمال میشود، شناخت و بررسی واکنشهای عربستان سعودی در خصوص تحولات منطقهای برای ایران در جهت کنترل و برقراری موازنهی سیاسی با این کشور حیاتی به نظر میرسد.
1-3-سؤال اصلی
دولت عربستان سعودی چگونه به تحولات بیداری اسلامی در سال 2011 در خاورمیانه واکنش نشان داده است؟
1-4-فرضیه اصلی
عربستان سعودی با استفاده از سه سیاست مهار ، جلوگیری از گسترش انقلاب در کشورهای همپیمان(ضدانقلاب) و انتشار تحولات به خارج از مرزهای خود(سوریه) برای انحراف افکار عمومی داخلی و منطقهای در مقابل این تحولات واکنش نشان داده است.
1-5-متغیرهای اصلی
متغیر مستقل: تحولات بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه
متغیر وابسته: سیاست عربستان سعودی
2-1-5-شاخص سازی متغیرها
متغیر مستقل:
- تظاهرات مردمی
- تغییر رژیم
- مداخله خارجی
متغیر وابسته:
- مشت آهنین
- توزیع بسته های اقتصادی
- مداخله نظامی و سیاسی
1-6-نقطه تمركز پژوهش
این پژوهش ازلحاظ مكانی به واکنش عربستان سعودی در حوزهی داخلی و حضور مستقیم در تحولات کشور بحرین و جنگ نیابتی در تحولات کشور سوریه و ازلحاظ زمانی به تحولات بیداری اسلامی از سال 2011 تا 2014 را شامل میشود.
1-7-اهمیت پژوهش
عربستان سعودی به لحاظ موقعیت خاص خود همواره در تحولات منطقهای و بینالمللی به ایفای نقش پرداخته است. این کشور تلاش نموده است تا در تمامی تحولات منطقه بهویژه پس از سقوط صدام،و همچنین تحولات بیداری اسلامی بهنوعی بهعنوان بازیگری فعال به ایفای نقش بپردازد. سیاست عربستان سعودی و درک عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی آن، برای جمهوری اسلامی ایران اهمیت فراوانی دارد. اگر به بررسی رفتارهای عربستان در سه حوزه بینالمللی، منطقهای و در جهان اسلام بپردازیم درمییابیم که یکی از اهداف اصلی عربستان همواره رقابت با ایران بوده و این کشور در تلاش بوده است تا از قدرت و نفوذ ایران بکاهد.لذا با توجه به آنکه عربستان سعودی بهعنوان رقیب استراتژیک ایران محسوب میشود و همواره از هر نوع تلاشی برای کاهش نفوذ و اقتدار ایران در منطقه بهره برده است
بررسی رفتار و واکنش عربستان در قبال تحولات بیداری اسلامی برای ایران حائز اهمیت فراوان است زیرا عربستان ضمن تلاش برای حفظ حکومت سنی مذهب آل خلیفه در بحرین به دنبال سقوط دولت سوریه بود که این کشور بهعنوان همپیمان اصلی ایران محسوب میشود.کشوری که حفظ موقعیت سیاسی کنونی در آن برای افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه حیاتی به نظر میرسد .عربستان در تحولات سوریه برای آنکه بتواند تحولات را به سمت مسیر موردنظر خود سوق دهد عملاً وارد یک جنگ نیابتی در سوریه با ایران شده است.
از همین رو شناخت عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی عربستان و شناخت ابزارهای مور استفاده این کشور برای نیل به اهداف در سیاست خارجی، به درکی واقعیتر از سیاستهای این کشور در عرصه خارجی منجر خواهد شد.
1-8-تعریف عملیاتی مفاهیم
بیداری اسلامی
بیداری اسلامی زنده شدن دوباره در پرتو اسلام اصیل در تجدید حیات اسلام، معنا میدهد که در پناه آن استقلال ، عدالت ، و همه آموزهها و ارزشهای متعالی الهی ، بار دیگر زنده میشود و یا حیات مییابد .
بیداری یا احیاگری اسلامی نوعی اصلاح گری دینی است ، البته نه آن اصلاح دینی اتفاق افتاده در غرب . در اصلاح دینی به معنای غربی ، دین به قلمرو شخصی رانده میشود و در این صورت دین از عرصه حیات اجتماعی بیرون میرود ، اما بیداری و احیاگری اسلامی ، زنده داشتن انسان و حیات اجتماعی بر مبنای دین و به شیوهی دینی است و به همین دلیل باید غبار از سیمای دین زدوده شود و صورت و سیرت دین هویدا گردد که درنتیجه این اقدام ، دین به عرصه حیــات آدمی بازمیگردد.
سیاست خارجی
سیاست خارجی (Foreign Policy) عبارت است از یک استراتژی یا یکرشته اعمال از پیش طرحریزیشده توسط تصمیمگیرندگان حکومتی که مقصود آن دستیابی به اهدافی معین، در چهارچوب منافع ملی و در محیط بینالمللی است. بهطور خلاصه میتوان گفت که سیاست خارجی شامل تعیین و اجرای یک سلسله اهداف و منافع ملی است که درصحنهی بینالمللی از سوی دولتها انجام میپذیرد. سیاست خارجی میتواند ابتکار عمل یک دولت و یا واکنش آن در قبال کنش دیگر دولتها باشد و در تعریفی دیگر میتوان اینطور تعریف کرد که: جهتی را که یک دولت برمیگزیند و در آن از خود تحرک نشان میدهد و نیز شیوهی نگرش دولت را نسبت به جامعهی بینالمللی، سیاست خارجی میگویند.
1-9-روش پژوهش و ابزار گردآوری اطلاعات
روش مورداستفاده در این پژوهش روش توصیفی – تحلیلی است.در این روش با استفاده از اطلاعات جمعآوریشده از طریق کتب، مقالات، اسناد، اینترنت و سایر منابع، به واکنش دولت عربستان در دو حوزهی داخلی و منطقهای در قبال بیداری اسلامی ، پرداخته میشود.
1-10-بررسی ادبیات موجود
مهمترین نکتهای که در ابتدای این مبحث باید بدان اشاره کرد این است که با توجه به جدید بودن موضوع متأسفانه پژوهشهای زیادی در قالب کتاب در این حوزه صورت نگرفته است. در ذیل به چندین کتابی که در این حوزه موردبررسی قرارگرفته پرداخته میشود:
یكی از کتابهایی كه در مورد موضوع پژوهش پیش رو نوشتهشده است، كتابی است كه از سوی انتشارات ابرار معاصر که توسط مجموعهای از پژوهشگران انتشاریافته تحت عنوان «کتاب خاورمیانه(9)»، است که مربوط به مسائل داخلی عربستان سعودی است که یک برآورد اساسی از تحولات و زمینههای بروز تغییرات و همچنین واکنش این کشور در خصوص تحولات داخلی بوده است.
از دیگر كتب موجود میتوان به «كتاب شیعیان عربستان» نوشتهی فؤاد ابراهیم اشاره نمود.این کتاب توسط سلیمه دارمی و فیروزه میررضویترجمه شده و توسط انتشارات ابرار معاصر تهران به چاپ رسیده است. در این كتاب نویسنده یک نظر اجمالی در خصوص تحول اپوزیسیون شیعه در استان شرقی عربستان، طی مقطع زمانی پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ تا روی کار آمدن ملک عبدالله در اوت ۲۰۰۵ ارائه میکند.
از دیگر کتب منتشره در این حوزه میتوان از کتاب «خاورمیانه 8» که مجموع مقالاتی است از نویسندگان مختلف این حوزه که مربوط به انتشارات ابرار معاصر است که درباره «اسلامگرایی» و «بیداری اسلامی» در خاورمیانه است. مقالات این کتاب در پی این هدف هستند تا با بررسی و پژوهش، ریشههای نگرشهای اسلامی در خاورمیانه و تفحص در ساختارها و کارکردهای اسلامگرایی و بیداری اسلامی درگذشته و حال این کشورها را موردبررسی قرار میدهد.
در خصوص موضوع موردپژوهش چند پایاننامه كارشناسی ارشد در دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ، با عناوینی همچون « بیداری اسلامی و تأثیر آن بر روابط ایران و عربستان » از سید ایوب موسوی منور و همچنین پایاننامهی دیگری تحت عنوان «بررسی و تحلیل وضعیت حقوقی شیعیان عربستان سعودی» از یاسر مکرمی قرطاول ، و همچنین پایاننامهی دیگری در دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی تحت عنوان« سیاست خارجی عربستان از سال 2001 تا 2012» از محمد اولیایی نام برد که در آنها به بررسی تحولات داخلی عربستان و همچنین شرایط داخلی در خصوص وقوع تحولات در این کشور و واکنشهای این کشور در تحولات انقلابی خاورمیانه پرداختهشده است.
از مقالات مرتبط با موضوع پژوهش مقالهای تحت عنوان «استراتژی عربستان سعودی در برابر خیزشهای جهان عرب» كه توسط حسن احمدیان در فصلنامهی رهنامهی سیاستگذاری در سال 1390 به چاپ رسیده است. در این مقاله نویسنده به واکاوی مبانیِ تحرکات ریاض بر اساس اهداف و اولویتهای سیاست خارجی عربستان و امنیت، در نگرش استراتژیک عربستان به کشورهای بلافصلش در شبهجزیره میپردازد.
دانلود پایان نامه : تعیین کنندههای باروری زیر حدّ جایگزین زنان کُرد مطالعه موردی زنان 49-15 ساله شهر سنندج
جمعه 99/10/26
:
همواره در طول تاریخ بشری تعداد جمعیّت ساکن در یک منطقه و سرزمین از اهیّمت بهسزایی برخوردار بوده و همیشه معیاری برای اقتدار و افتخار نسبت به مناطق دیگر به حساب میآمده است. جمعیّت جهان تا اواسط قرن 18 میلادی افزایش کُند و ناچیزی داشت،و همیشه بنا بهدلایلی از جمله (شیوع بیماریهایی با تلفات سنگین، جنگهای دامنهدار و غیره…..) باعث میشده تا جمعیّت کل دنیا با نرخ رشد نسبتاً ثابت و البته بسیار کندی رو به جلو حرکت کند. امّا از انقلاب صنعتی به بعد با توسعه و پیشرفت تکنولوژی در همهی زمینهها و بخصوص پیشرفت در بهداشت و درمان و به دنبال آن کاهش میزان مرگومیر بر حجم جمعیّت دنیا به سرعت افزوده شد. ابتدا در کشورهای توسعهیافته که شاهد انقلاب صنعتی و پزشکی در خود بودند، این افزایش روی داد و بعد هم با انتقال پیشرفتهای پزشکی به کشورهای در حال توسعه، در این مناطق نیز جمعیّت رشد چشمگیری پیدا کرد.
کشورهای جهان سوم با وجود بهرهمندی از بیشترین امکانات مادی و انسانی و منابع عظیم ثروت، نسبت به کشورهای اروپایی به لحاظ
توسعه اقتصادی ـ اجتماعی در شرایط مناسبی بهسر نمیبرند. رشد سریع جمعیّت و ناهماهنگی میان رشد جمعیّت و رشد اقتصادی، موجب مشکلات زیادی در زمینههای مختلف اقتصادی ـ اجتماعی، تغذیهای، بهداشتی، آموزشی، اشتغال، مسکن و دیگر مسائل شده است و تداوم این مسائل و مشکلات و کاهش مرگومیر باعث شد برنامههای تنظیم خانواده در بعضی از این کشورها از جمله ایران مورد قبول افراد واقع شود و باروری با سرعت زیادی پایین آمد. بهطوری که در حال حاضر کاهش باروری به عنوان یکی از مهّمترین عوامل رشد جمعیّت در معرض تهدید واقع شده است و به زیر حدّ جایگزینی رسیده است. شواهد گویای آن است میزان باروری در ایران از 7 بچّه برای هر زن در سال 1357 به 7/1 بچّه برای هر زن در سال 1385 کاهش یافت (مرکز آمار ایران 1385). این کاهش باروری به طور همزمان در همهی مناطق جغرافیایی و گروههای سنّی تولید مثل صورت گرفت. بر اساس بررسیهای انجام شده در طول دورهی گذار باروری در ایران، گروههای قومی و استانهای ناهمگن از نظر قومی و مذهبی سطوح متفاوت امّا روندهای باروری مشابهی با سطوح و روندهای ملّی باروری و اکثریّت فارس تجربه کردهاند (عباسیشوازی و حسینی، 2008). هرچند برنامهی تنظیم خانواده نقش مؤثّری در سرعت کاهش باروری و استمرار آن از نیمهی دههی 1360 به بعد داشته است، امّا فرآیند گذار باروری متناسب با تحوّلاتی بوده است که در ابعاد مختلف اقتصادی ـ اجتماعی و نیز برخی از ابعاد سنّتی خانواده به وقوع پیوسته و به تغییراتی در ایستارهای مرتبط با ازدواج و در نهایت رفتارها و تمایلات فرزندآوری مردم منجر شده است. همچنین طی سه دههی اخیر، در اثر تغییرات فرهنگی ـ اجتماعی بهویژه تحت تأثیر تحوّلات پدید آمده در خانواده، حضور زنان در عرصههای اجتماعی افزایش یافته است. تغییرات ساختار خانواده از خانوادهی گسترده به هستهای، جدا شدن فعالیتهای تولیدی از خانواده و تبدیل به یک واحد مصرفی، کاهش تعداد فرزندان خانواده و مشارکت زنان در فعالیتهای اجتماعی و کارهای درآمدزا از این تغییرات است. در تبیین این انتقال و تغییرات به رشد تحصیلات و سیاستهای آموزشی و بهداشتی، حمایت مقامات مذهبی، کاهش مرگ ومیر نوزادان، مشکلات تامین نیازهای مادّی، فشار اقتصادی منجر به تعلیق ازدواج، بالا رفتن سن ازدواج و تغییر نگرشها اشاره شده است. این انتقال اگر زمانی معلول مداخلههای مستقیم نهادهای دولتی و غیردولتی بوده امروزه به مرحلهی تثبیت رسیده است و زنان تا حدِّ زیادی و نه کاملاً خود متمایل به این کمفرزندی هستند و به عبارتی خود را عاملان کمفرزندی و آنرا نتیجهی انتخاب عقلانی خود میدانند(محمودیان و رضائی،1391).
1-2)بیان مسأله
رشد جمعیّت بشر نهتنها افزایش تصاعدی ندارد بلکه در حال کاهش است. در طی سی سال گذشته از تعداد فرزندان بهدنیا آمده توسط زنان جهان کاسته شده است. در مقیاس جهانی، زنان معاصر به اندازه نصف مادران خود بارور میشوند. نگاهی دقیقتر به اعداد و آمار تأیید کننده این واقعیت مستند خواهد بود. چهل سال پیش هر مادر بهطور متوسط بین ۵ تا ۶ کودک به دنیا میآورد ولی در حال حاضر به نصف مقدار قبلی رسیده است(پیرس، 2008)[1]. خانواده اصلیترین واحدی است که تصمیمات باروری، هدفهای فرزندآوری و رفتارهای باروری در آن شکل میگیرد(تافلر ، 1383). و در برنامههای تنظیم خانواده همیشه زنان جزء گروههای هدف بودهاند و زنان در سیاستهای کنترل جمعیّت و تنظیم خانواده جزء گروههای هدف اصلی به حساب میآیند. به ویژه در برنامههای کنترل باروری و موالید این امر اهمیّت بیشتری دارد. در طی اجرای برنامههای کنترل جمعیت در ایران در دههی 70 بیشترین برنامهها معطوف به زنان بود. سیاست کنترل موالید در ایران توانست سطح باروری را به سطح جایگزین و زیر جایگزین برساند و به این وسیله ایران در همهی مناطق شهری و روستایی انتقال باروری را تجربه کرد. اعمال سیاستهای کنترل موالید موجب تغییرات شگرفی در ساختار جمعیتی جوامع شد که مهمترین آن میتوان به انتقال باروری اشاره کرد، یعنی انتقال از باروری کل سطح بالا به باروری کل سطح جایگزین و زیر حدّ جایگزین. این تغییر شگرف با مدت زمانهای مختلف و کیفیتهای گوناگون در کشورهای جهان اتفاق افتاد. ایران از آنجمله کشورها بود که در اواخر قرن 20 به جرگهی این گفتمان پیوست و بهطور جدی کنترل موالید را تجربه کرد. به شکلهایی که کمتر از یک دهه باروری کل آن کاهش چشمگیری یافت و در بسیاری از مناطق به سطح جایگزین رسید و در یک دههی اخیر، بسیاری از استانها و مناطق شهری و روستایی آن شاهد باروری سطح جایگزین و زیر حدّ جایگزین است. در اینجا منظور از باروری سطح جایگزین، سطحی از فرزندآوری است که در آن یک نسل از زنان تنها آن تعداد فرزند کافی برای جایگزینی خود و والدینشان را بهدنیا میآورند که برابر با 1/2 فرزند برای هر زن است(ویکس[3]، 68:2005). نیل به این هدف بدون شک مدیون سیاستهای جدی معطوف به رفتار تولید مثل زنان و البته مشارکت و تصمیم گیری خود آنها نیز بوده است.