موضوع: "بدون موضوع"
دانلود پایان نامه ارشد : بررسی رابطه حاکمیت شرکتی ومدیریت سود صنعت خودرو سازی
جمعه 99/10/26
حاکمیت شرکتی رویه ها یا اقداماتی است که شرکتها از طریق آن اداره میشوند وبوسیله آن پاسخگوی سهامداران ،کارکنان وجامعه میباشند . رسواییهای اخیر انرون وورلدکام وشرکتهای دیگر این تصور عمومی رابوجود آورده است که مدیریت سود به صورت فرصت طلبانه توسط مدیران شرکتها برای منافع شخصی آنها انجام می شود نه منافع سهامداران .آنچه که این تصور عمومی منفی در مورد مدیریت سود را تقویت میکند این واقعیت است که تدوین کنندگان قوانین ومقررات به تازگی قوانینی را برای مبارزه با مدیریت سود تدوین کرده اند به عنوان مثال قانون ساربینز آکسلی نتیجه تلاش مستمر کنگره ایالات متحده آمریکا برای کاهش مدیریت سود است.بنابر این به نظر می رسد ماهیت فرصت طلبانه بودن سود ,موضوع واضح وروشنی می باشد(جیروپن ومیلر ،2008)..
حاکمیت شرکتی در مفهوم کلی به ساختارها وفرایندهای تصمیم گیری ،پاسخگویی و رفتار در صدر سازمان (اعم از دولتی ،حکومتی ،خصوصی ،انتفاعی وغیر انتفاعی و…) میپردازد .هدف از اعمال حاکمیت شرکتی ،اطمینان یافتن از وجود چار چوبی است که توازن مناسبی بین آزادی عمل مدیریت ،پاسخگویی و منافع ذینفعان مختلف فراهم آورد .حاکمیت شرکتی یک بحث چند حوزه ای است که در حوزه علوم مختلفی چون چقوق ،اقتصاد ،علوم سیاسی ومدیریت مورد توجه وبحث تخصصی قرار دارد.(رهبری خرازی ،مهسا:1385).
دراین تحقیق رابطه بین ویژگیهای حاکمیت شرکتی( نسبت حضور اعضای غیر موظف در ترکیب هیات مدیره،درصد مالکیت نهادی،حسابرس داخلی،اندازه هیات مدیره،واندازه موسسه حسابرسی (حسابرس مستقل) ومدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده ی خودروسازی وقطعات دربورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار می گیرد
1-2بیان مساله
یکی از عوامل اصلی بهبود کارایی اقتصادی، نظام راهبری بنگاه یا حاکمیت شرکتی است که در برگیرنده مجموعه ای از روابط میان مدیریت شرکت ،هیات مدیره ، سهامداران وسایر گروههای ذینفع است .حاکمیت شرکتی ساختاری رافراهم میکند که از طریق آن هدفهای شرکت تنظیم ووسایل دستیابی به هدفها ونظارت بر عملکرد تعیین میشود .این نظام انگیزه لازم را برای تحقق اهداف شرکت را در مدیریت ایجاد کرده وزمینه نظارت بیشتری را فراهم میکند .به این ترتیب شرکتها منابع را با اثربخشی بیشتری به کار میگیرند(رهبر،1390) . نقش حاکمیت شرکتی کاهش واگرایی (تضاد) منافع بین سهامداران ومدیران است.نمونه ای از انحراف مدیریت از منافع سهامداران،مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی حسابداری است بنابراین حاکمیت شرکتی احتمالا منجر به کاهش مدیریت سود میگردد و موضوع رابطه میان
حاکمیت شرکتی و مدیریت سود ابتدا توسط بیزلی ودچو وهمکاران آن مطرح شد وهر دو بطور تجربی نشان دادندکه ویزگیهای خاصی از حاکمیت شرکتی از قبیل (تمرکز مالکیت ،مالکیت نهادی ،نفوذ مدیر عامل،اندازه هیات مدیره )با مدیریت سود رابطه دارد (بیزلی ودچو،1996)
امروزه دراهمیت وجایگاه راهبری شرکتی برای موفقیت شرکتها تردیدی نیست،چرا که این موضوع با توجه به رخدادهای سالهای اخیر وبحران های مالی شرکتها اهمیت بیش از پیش یافته است.بررسی علل وآسیب شناسی فروپاشی برخی از شرکتهای بزرگ که زیانهای کلانی به ویژه برای سهامداران داشته است که ناشی از ضعف سیستم راهبری آ نها بوده است.راهبری شرکتها که میتواند باعث ارتقا استانداردهای تجاری شرکتها ،تشویق،تامین وتجهیز سرمایه ها وسرمایه گذاران وبهبود امور اجرایی آنها گردیده ویکی از عناصر اصلی در بهبود کارایی اقتصادی شرکتهاست چرا که ناظر بر روابط سهامداران ، هیات مدیره، مدیران وسایر ذینفعان آنهاست(حساس،یگانه:1385).
توجه رو به رشدی به اهمییت ویژگیهای حاکمیت شرکتی به عنوان مکانیزمهای نظارتی به منظور کنترل اختیار مدیران شده است وهدف از اعمال حاکمیت شرکتی اطمینان یافتن از وجود چارچوبی است که توازن مناسب بین آزادی عمل مدیریت ،پاسخگویی ومنافع ذینفعان مختلف فراهم آورد.(خرازی .مهسا:1385)
با توجه به نقش عوامل حاکمیت شرکتی وتاثیر آن بر فعالیتهای مدیریتی یک شرکت از قبیل مدیریت سوداین سئوال مطرح می شود که آیا عوامل حاکمیت شرکتی با شیوه ی مدیریت سود در ارتباط است؟
1- 3 اهمیت وضرورت تحقیق
ازآنجا که استقرار مناسب مکانیزمهای حاکمیت شرکتی اقدامی اساسی برای استفاده از منابع ارتقای پاسخگویی شفافیت ,رعایت انصاف وحقوق همه ذینفعان شرکتهاست بنابراین ضروت انتخاب موضوع با اهمیت حاکمیت شرکتی را بیان می نماید ومدیریت سود برایند درجه ای از قابلیت انعطاف واعمال نظری است که مدیران در گزارشگری مالی خود دارند مدیران ممکن است از این قدرت نفوذ برای مدیریت فرصت طلبانه سودیا انتقال اطلاعات محرمانه درباره عملکرد آتی شرکت استفاده نمایند(هیلی ،1993).
بیشتر محققان دریافتند که مدیریت سود با انگیزه گمراه کردن استفاده کنندگان از صورتهای مالی ویا انحراف ازنتایج قراردادی که بستگی به سودهای حسابداری دارد انجام میشود(برگاستلر،2003)حاکمیت شرکتها رویه یا اقداماتی است که شرکتها از طریق آن اداره می شوند وبوسیله آن پاسخگوی سهامداران ،کارکنان وجامعه می باشند رسواییهای اخیرانرون وورلد کام وشرکتهای دیگر این تصور عمومی رابوجودآورده است که مدیریت سود بصورت فرصت طلبانه توسط مدیران شرکتها برای منافع شخصی آنها انجام می شود نه منافع سهامداران .آنچه که این تصور عمومی منفی در مورد مدیریت سود را تقویت میکند این واقعیت است که تدوین کنندگان قوانین ومقررات به تازگی قوانینی را برای مبارزه با مدیریت سود تدوین کرده اند به عنوان مثال قانون ساربینز آکسلی نتیجه تلاش مستمر کنگره ایالات متحده امریکا برای کاهش مدیریت سود است.بنابر این به نظر می رسد ماهیت فرصت طلبانه بودن سود ،موضوع واضح وروشنی می باشد(جیروپن ومیلر ،2008).یکی از دلایل مطرح شدن حاکمیت شرکتی ، ازدیاد جرایم و.بحران مالی در سطح جهان بود. به هرحال میتوان دلایل ایجاد حاکمیت شرکتی مناسب را بیان نمود:
1)وجود حاکمیت شرکتی به نفع همه ذینفعان شرکت (سرمایه گذارن ، اعتبار دهندگان ، اعضای هیات مدیره مدیریت وکارکنان )وهمچنین منابع گوناکون وبخشهای مختلف اقتصادی است.هدف حاکمیت شرکتی حل مشکلات تضاد منافع ،برقراری کنترلها ،اخلاق حرفه ای وتشویق به شفافیت به نفع اشخاص ذینفع در شرکت است.همچنین حاکمیت شرکتی کارایی عملکرد شرکت را در بر داردوباز گشت مناسب سرمایه سرمایه گذاران را میسر میسازد(کلایسنس واستیجن،2002 )
2) برقراری حاکمیت شرکتی در سطح شرکتها میتواند عامل مهمی در کسب مزیتهای رقابتی جهت جذب سرمایه باشد ,در تایید این مطلب میتوان به شواهد اشاره شده از سوی رئیس خزانه داری آمریکا در سال 2002اشاره کرد که نشان می دهد تضعیف اعتماد عمومی نسبت به شرکتهای آمریکایی با کاهش ارزش ویژه شرکتها، بالا رفتن هزینه بهره وکندی فرایند سرمایه گذاری ارتباط دارد که تمام این متغییرها تاثیر منفی بالقوه ای بر اقتصاد دارند .در واقع این تاثیر طی بحران مالی آسیا در سال 1997 نمود آشکاری داشت.در این بحران عدم ثبات مالی ،خروج ناگهانی سرمایه های خارجی وضعف رویه های حاکمیت شرکتی در سطح خرد وکلان منجر به سقوط شرکتها واقتصاددر منطقه شد(رهبری خزایی،1383)
3)حاکمیت شرکتی مکانیزمی است که از طریق اعمال آن ، مشکلات مدیریت سود بر طرف می شود وکیفیت اطلاعات ارائه شده از سوی شرکتها بهبود یافته ورعایت حقوق سهامداران وکلیه ذینفعان مورد توجه قرار میگیرد(فرناندز،2007)
4) حاکمیت شرکتی پیش ازهرچیز حیات سالم بنگاه اقتصادی را در دراز مدت هدف گذاری می نماید وبه این خاطر در صدد است تا منافع سهامداران در مقابل مدیریت سازمانها حفاظت به عمل آورد.واقعیت ورشکستگی شرکتهای عظیم ومعتبر در مدت زمان کوتاه از دو پدیده متوالی ناشی شده است :انعکاس اخبار غلط وارائه گزارشهای مالی غیر شفاف در بازارهای سهام کشورهای صنعتی که به بحران بی سابقه بدل گشته ودرجه اعتماد سرمایه گذاران به شرکتها را به شدت کاهش داده است (گرانت و ویسکانتی،2006).
1-4اهداف تحقیق
همانطوریکه یک دولت باید پاسخگوی اعمال خود به به شهروندان باشد یک شرکت هم پاسخگوی عملکرد خود به همه ذینفعان (سهامداران ،مدیران ،کارکنان،وسرمایه گذارن) باشد در این راستامدیران شرکتها باید اطلاعات را بصورت شفاف وبه موقع در اختیار ذینفعان قرار دهند(رسائیان ،1390).
1-4-1اهداف علمی تحقیق
هدف ازانجام این تحقیق بررسی ارتباط عوامل حاکمیت شرکتی( مالکیت نهادی،اعضای غیر موظف هیات مدیره،اندازه هیات مدیره،حسابرس داخلی وموسسات حسابرسی مستقل) با مدیریت سود شرکتهای خودروسازی وقطعات پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است .موضوعی که می تواند اثر بخشی نظام راهبری شرکتی را بر مدیریت سود شرکتها بررسی نماید.
1-4-2 اهداف کاربردی تحقیق
1)می توان به استفاده از نتایج این تحقیق در سایر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اشاره کرد.
2)شرکتهای خودروسازی وقطعات سازی وذینفعان این شرکتها وهر شرکتی که در آن مساله تئوری نمایندگی(جدایی مالکیت از مدیریت)مطرح باشد می تواند از نتایج این تحقیق استفاده نماید .
1-5 پرسش تحقیق
سوال اصلی:آیا بین ویژگیهای حاکمیت شرکتی ومدیریت سود رابطه وجود دارد ؟
سوالات فرعی :
1)آیا بین نسبت حضور اعضای غیر موظف در ترکیب هیات مدیره و مدیریت سود رابطه معنی دار وجود دارد.؟
2)آیا بین درصد مالکیت نهادی و مدیریت سود رابطه معنی دار وجود دارد.؟
3)آیا بین وجود حسابرس داخلی در شرکت و مدیریت سود رابطه معنی دار وجود دارد.؟
دانلود پایان نامه ارشد : بررسی امکان استقرار بودجه ریزی عملیاتی در بانک ملی
جمعه 99/10/26
تحوالت و پیچیدگیهای عصر حاضر نیاز دولتها را جهت اعمال تدابیری منطقی به خصوص اقدام به برنامه ریزی صحیح، تصمیم گیری و مدیریت علمی و ایجاد هماهنگی در امور مربوط به نیازمندیهای جوامع مطرح ساخته است. استفاده از روشهای نوین بودجه بندی عالوه بر این که ازکُندی کار دستگاههای دولتی و اسراف اموال عمومی جلوگیری می کند، در پیشبرد مقاصد اجتماعی و اقتصادی نیز بسیار مؤثر بوده و دولت ها از این طریق می توانند منابع ملی را به نحو عادالنه و مطلوب در بین اهداف مطلوب جامعه توزیع می نمایند.
بودجه شاهرگ حیاتی دولت است، زیرا دولت تمام فعالیتهای مالی خود اعم از کسب درآمد و پرداخت هزینه ها برای اجرای برنامه های متعدد و متنوع خود را در چهارچوب قانون بودجه انجام می دهد بنابراین بودجه آیینه تمام نمای همه برنامه ها و فعالیتهای دولت بوده و نقش بسیار مهمی درتوسعه اقتصاد ملی ایفا می نماید.
روند متداول بودجه ریزی در کشور، اطالعات کافی در خصوص نتایج هزینه کرد اعتبارات و میزان اثر یخشی و کارایی برنامه به دست نمی دهد و همچنین دارای افق برنامه ریزی کوتاه مدت بوده و محدودیت اقتدار مدیریت در کنترل هزینه ها و نظارت بر اجرای هر واحد را موجب می شود.
از آنجا که در سیستم بودجه ریزی سنتی عوامل مهمی چون اثربخشی، کارایی، صرفه جویی و بازدهی درقبال صرف منابع نادیده گرفته می شوند لذا از منابع بدرستی استفاده نشده و حتی به هدر می روند. از طرفی افزایش یا کاهش بودجه دستگاهها تابع تصمیمات سیاسی و اعمال نفوذ اشخاص وقدرت چانه زنی آنها بوده ومیزان پاسخگویی مدیران وسنجش میزان مسئولیت پذیری آنان کمرنگ می باشد. عالوه براین درکشور ما بودجه با مسائل اقتصاد کالن مانند رشد اقتصادی، بیکاری، اشتغال وتورم وبطورکلی رونق ورکود اقتصادی درارتباط است و ازسوی دیگر دراکثر سالها با کسری بودجه مواجه است.
با توجه به مزایای بودجه عملیاتی و نقایص و کاستی های بودجه ریزی سنتی موجود کشور، لزوم اجرای بودجه عملیاتی به عنوان یک روش نوین در بودجه ریزی سنتی به شدت احساس می گردد. با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش در پی آن است که امکان استقرار بودجه ریزی عملیاتی را در شعب بانک ملی مورد بررسی قرار دهد.
2-1-2 بیان مسأله
اگرچه بودجه ریزی عملیاتی در محیط های تولیدی توسعه یافته اما مفهوم آن به راحتی قابل تعمیم به سازمان های خدماتی به خصوص صنعت بانکداری است .سیستم بودجه ریزی عملیاتی در موسساتی که به میزان زیادی هزینه سربار متحمل می شوند و هزینه های سربار آنها رو به افزایش است و همینطور موسساتی که محصوالت یا خدمات متنوعی ارائه می دهند بیشترین کاربرد را دارد، یک بانک نیز واجد این شرایط بوده و شبیه به یک واحد تولیدی است که مستلزم سرمایه گذاری وسیعی در تجهیزات و واحدهای ستادی می باشد و به میزان زیادی فعالیت های تکراری دارد که شبیه فعالیت های خط تولید است) برایان ،.) 1998 در گذشته به علت عدم وجود رقابت، نداشتن
اطالعات دقیق در مورد بهای تمام شده و درآمد حاصل از محصوالت و مشتریان طی دوره های قبل چندان مشکل ساز نبود، مدیران برای رسیدن به بهای تمام شده کمتر، بهبود کیفیت و کارائی عملیات، تولید محصوالت جدید که سودده باشند و یا حذف محصوالت و خدماتی که زیان ده بودند، تحت فشار نبودند .قانون گذاران قیمت ها را به گونه ای تعیین می کردند که بهای تمام شده عملیات سازمان های خدماتی غیر کارا را پوشش دهند، اما در دنیای رقابتی کنونی )دو دهه اخیر( مدیران سازمان های خدماتی نیز برای بهبود کیفیت، به موقع بودن و کارائی فعالیت هائی که انجام می دهند نیاز به اطالعات دارند و باید درك درستی از بهای تمام شده و سودآوری هریک از محصوالت، خدمات و مشتریان خود داشته باشند سازمان های خدماتی خدمات متنوعی ارائه می دهند و هرخدمتی نیز ویژگیهای مخصوص به خود را دارد که به طور گوناگونی باعث مصرف منابع سازمان می شود .این گونه سازمان ها به طور مستمر خط محصول خود را از نظر اقتصادی ارزیابی می کنند، برای قیمت گذاری، کیفیت، حساسیت، تولید یا حذف هریک از محصوالت تصمیم می گیرند .بهای تمام شده و سودآوری هر محصول داده حیاتی برای چنین تصمیم گیری می باشد .مدل بودجه ریزی عملیاتی ماهیتا مناسب صنعت بانکداری می باشد زیرا در بانک محرك های بهای تمام شده به راحتی قابل شناسائی بوده و از طریق آنها می توان یک پدیده را اندازه گیری و قیمت گذاری کرد)عرب مازار یزدی ، عبدالهی مالئی ،.)1311
نظام بودجه ریزی عملیاتی یا بودجه ریزی بر مبنای عملکرد از دهه 1162 در کشورهای متعددی از جمله آمریکا، کانادا، شیلی، انگلیس، کره جنوبی، مالزی، استرالیا، غنا و برزیل آغاز شد. در این دهه توجه بیشتر معطوف
به مرتبط ساختن مخارج به نتایج و محصوالت بود. در دهه 1970 ارزیابی برنامهها و اثربخشی آن در دستور کار قرار گرفت و از سال 1988 نظام تشویق و تنبیه برقرار شد و از سال2003 پاسخگویی مدیران تهیه و ارائه شد. از زمان اجرای بودجه ریزی عملیاتی موانع متعددی پیش روی کشورهای مجری وجود داشته است که توانسته اند بخش اعظمی از آنها را برطرف نمایند. ازجمله موانع مهم پیش روی این کشورها میتوان به عدم همکاری کارکنان، نبود ارتباط بین نتایج و اهداف خاص، فقدان شاخص های عملکردی مناسب، نیاز به اصالح سیستم حسابداری و حسابرسی، عدم وجود اختیار به مدیران و استفاده از عوامل تشویق کننده و فقدان اطالعات دقیق و قابل اعتماد اشاره کرد )سعیدی و مزیدی، .)1385
یکی از اصالحات اخیر در نظام بودجه ریزی کشورها، حرکت به سوی بودجه ریزی عملیاتی است که بر سنجش عملکرد دولتها تأکید می کند. شواهد موجود نشان میدهد که این اصالحات در سطح محدودی اجرا می شود و این امر سئواالت فراوانی را ایجاد می کند که چرا تعداد کمی از دولتها بودجه ریزی عملیاتی را به طور کامل اجرا می کنند و چه نیازمندیهای وجود دارد که ، اجرای کامل را تضمین نماید. در ایران هم حرکت به سوی تغییر نظام بودجه ریزی کشور به سوی بودجه ریزی عملیاتی است)حضوری و دیگران، .)1381
بیشتر پژوهشگران و کارشناسان بودجه بندی دولتی، بر این موضوع توافق نظر دارند که بودجهبندی بر مبنای عملکرد به عنوان ابزاری برای تخصیص منابع جهت دستیابی به هدفها، مقاصد برنامهریزی شده و همچنین دستیابی به بعضی از شاخص های عملکرد، از قبیل کارآیی و اثربخشی است. با توجه به تعاریف ارائه شده، میتوان گفت که بودجه بندی بر مبنا ی عملکرد بیشتر حول دو محور «ارتباط بودجه با نتایج» و« ارتباط بودجه با شاخصهای عملکرد و ارزیابی» میچرخد. افزون بر این، رشد و توسعه خدمات دولتها و افزایش وظایف آنها، باعث شده است که نظامهای بودجهریزی سنتی کارایی خود را از دست بدهد و به منظور رفع نیاز دولت ها، نظام های بودجه ریزی یکی پس از دیگری بوجود آید و سیر تکاملی خود را طی کنند. بودجهریزی سنتی، افزایشی، برنامهای و نیز بودجهریزی بر مبنای صفر نمونههایی از این سیر تکاملی است و بودجهریزی عملیاتی نیز، از آخرین تالشها برای رفع نیازهای امروزی دولت ها به شمار می رود) پورزمانی و نادری، .)1311
بودجه ریزی عملیاتی با داشتن محاسنی مانند«شفاف سازی فرآیند بودجه ریزی، تمرکز بر حصول نتایح قابل سنجش، بهبود تصمیم در تخصیص منابع، حمایت از مدیران ومسئولیت پذیر ساختن آنها» مبنای روش بودجه ریزی در برنامه چهارم توسعه اعالم گردید)فرزیب،.)1382
تعاریف زیادی ازبودجه ریزی عملیاتی ارائه شده است ولی وجه مشترك آنها حول دو نکته،ارتباط بودجه با نتیجه و ارتباط شاخص عملکرد وارزیابی می چرخد )پناهی، .)1384
باید توجه داشت که به منظور اجرای بودجه ریزی عملیاتی و تالش برای بهبود عملکرد، اتخاذ یک رویکرد باال به پایین توسط یک نهاد مرکزی در عمل با تنگناها و تعارضات فراوان روبروست. در واقع سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور می بایست امکانات خود را برای پیشبرد بودجه ای در اختیار دستگاههای اجرایی قرار دهد و سازمانها باید این امکان را بیابند تا ضمن تقویت سیستمهای مدیریتی خود، شاخصهای عملکرد فعالیتهایشان را خود مشخص نموده و برآن اساس نیازهای مالی خودرا تخمین زده و پیش بینی نمایند. شناسایی دقیق موانع اجرای بودجه ریزی عملیاتی و رفع این موانع نقش مهم و اساسی در اجرای اثربخش بودجه ریزی عملیاتی و به تبع آن تحقق هدف های تعیین شده در چشم انداز بیست ساله و برنامه های توسعه خواهد داشت) پورزمانی و نادری، .)1311
در پژوهش حاضر، تالش بر این است که با تأکید بر عواملی مانند اختیار، پذیرش و توانایی بر اساس مدل شه، امکان استقرار بودجه عملیاتی در بانک ملی مطالعه شود. بنابراین مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که امکان استقرار بودجه ریزی عملیاتی در شعب بانک ملی چقدر است؟
-1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
اندیشهای که در ورای بودجهریزی عملیاتی قرار دارد این است که سیاستگذاران، تصمیمات مالی را به گونهای عینی و بر مبنای کارایی و اثربخشی استوار سازند. همچنین منابع مالی مورد نیاز برنامه ها شناسایی و معیارهای سنجش و کنترل نتیجه ها در مقایسه با برنامه بدست آید. آنگاه هم آنها و هم مردم میتوانند درباره عملکرد بانک قضاوت روشنتری داشته باشند. در واقع بودجهریزی عملیاتی با مرتبط ساختن تصمیمات بودجهای و عملکرد سازمان، پاسخگویی سازمان در مقابل قانونگزاران و مردم را تقویت میکند.
در شرایط کنونی کسب و کار که بازار فعالیت بانکها در حال تغییرات و تالطم گسترده و سریع بوده و شدت رقابت بانکها در حال افزایش می باشد، ماندگاری و موفقیت در بازار به دغدغه اصلی مدیران بانکها تبدیل شده است. با سرعت گرفتن روند واگذاری بانکهای دولتی ناشی از اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی و با جدی تر شدن اجرای طرح تحول اقتصادی دولت در حوزه بانکی و نیز با توسعه چشمگیر بانکهای خصوصی و افزایش سهم آنها از بازار و مشتریان بانکی کشور، عرصه رقابت برای بانکها تنگ تر شده و لزوم اتخاذ تدابیر ویژه برای حضوری موفقیت آمیز در بازار بیش از پیش روشن شده است.
بنابراین اجرای بودجه ریزی عملیاتی توان رقابت بانک را افزایش خواهد داد. میتوان به طور خالصه عنوان نمود که افزایش انضباط جای هرج و مرج ، مصالح عمومی جای منافع شخصی و برنامه های جامع جای سلیقه فردی را بگیرد. با توجه به مطالب فوق، ضرورت توجه به پیاده سازی بودجهریزی عملیاتی در بانکها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد که در این تحقیق به همین موضوع پرداخته خواهد شد. سعی میشود تا مهمترین شاخص هایی را که مربوط به استقرار بودجه ریزی عملیاتی می باشند مورد بررسی و مطالعه قرار داده و همچنین راه کارهایی جهت استقرار بودجه ریزی عملیاتی ارائه گردد.
از سویی انجام این پژوهش به غنی شدن منابع علمی در این حوزه و گسترش دامنه شناخت ما از بودجه ریزی عملیاتی خواهد شد.
-1-4 اهداف تحقیق
-9–4 هدف آرمانی
بکارگیری بودجه ریزی عملیاتی در بانک ملی
-2-9-4 هدف اصلی
سنجش امکان استقرار بودجه ریزی عملیاتی در شعب بانک ملی
-2-9-8 اهداف ویژه و جزیی
-1 شناخت تاثیر توانایی ارزشیابی عملکرد بر استقرار بودجه ریزی عملیاتی در بانک ملی
دانلود پایان نامه ارشد: جهانگردی الکترونیک و نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در روند توسعه گردشگری در ایران
جمعه 99/10/26
فناوری اطلاعات توانایی سازمان های گردشگری را بهبود بخشیده، بهره وری آنها را افزایش داده، خظ مشی های آنها را تغییر داده، محصولات آنها را بازاریابی نموده ومشارکت آنها را با تمام ذینفعان یعنی گردشگران، عرضه کنندگان محصولات گردشگری ، سازمان های گردشگری ، گروه های مرتبط وغیره کمک نموده ومدیریت منابع بیشتری را امکان پذیر می سازندودر نتیجه توسعه، یادگیری ورشد گردشگری را به طور کلی تسهیل می نمایند.
ابزارهای تکنولوژی ، مواردی بی مانند برای کنترل وهماهنگی مدیریت گردشگری می باشند. در نتیجه آنها نه تنها توسعه این حوزه را تسهیل می نمایند بلکه اغلب موجب گسترش آن می گردند.مثلا هتل های زنجیره ای به دلیل توانایی شان در کنترل وهماهنگ کردن فعالیت های خود در مکان های دور دست ودر مقیاس وسیع تر، قادر به توسعه می باشند.
مهمتر اینکه، IT به گسترش وحفظ رقابت سازمانی ومزیت رقابتی بیشتر در عرصه گردشگری کمک مینمایند.در کشور ایران نیز با نوآوری مستمر در کاربرد سخت افزار، نرم افزار و بکارگیری ابزارهایی مانندکامپیوتر ، موبایل ، ماهواره و … در شبکه داخلی و بین المللی البته با روند سرعتی بیشتر می توان سازمان های گردشگری پویایی که نیازهای گردشگران را برآورده می کند بوجود آورد تا به نحو کارآمد واثر بخش به نیازهای آنها پاسخ گویند و قادر به انجام رقابت و حفظ موقعیت خود در سطح جهان در درازمدت باشند.
در این تحقیق پس از بحث و بررسی در مورد تاثیرات فنآوری اطلاعات و ارتباطات بر روی صنعت گردشگری به این نتیجه رسیدیم که کشور ما به لحاظ زیرساختهای فن آوری در این عرصه در جایگاه نسبتا خوبی بسر می برد اما تا رسیدن به جایگاه مطلوب باید سیاست گذاریها و حمایتهای بیشتری صورت گیرد. ضمن اینکه میزان آگاهی مردم نیز باید با برنامه های مدون و حساب شده ارتقاء یابد. در این میان مشارکت بیشتر در حوزه های مجازی فناوری های نو اطلاعاتی و ارتباطاتی دنیا ؛ با مدیریت هوشمند و حساب شده و البته با سازمان یافتگی واحد و مدون ؛ خود فاکتور مهمی در رسیدن به توسعه صنعت گردشگری در ایران می باشد .
کلمات کلیدی : IT ، گردشگری الکترونیک ، صنعت گردشگری ، شبکه های مجازی ، روابط عمومی الکترونیک ، اینترنت
- مسئله
دنیای امروز به شکل گریزناپذیری تبدیل به دهکده ای جهانی با ارتباط گسترده و عمیق شده است.اطلاعات و فناوری استفاده از آن امروزه به شکل به عنوان یکی از کلیدهای اصلی در توسعه کشورها مخصوصاً کشورهای جهان سوم مطرح گردیده است.
از سوی دیگر توریسم نیز به فراخور گذشت زمان امروزه به عنوان صنعتی درآمدزا و نجات دهنده برای کشورهای مختلف در آمده است.به شکلی که درآمدهای حاصل از آن در برخی کشورها چندین برابر درآمدهای سرشار نفتی کشورهای دیگر است.
لزوم توجه به توریسم و استفاده از فناوریهای نوین در جهت گسترش آن و استفاده کردن از مزایای بیشمار اقتصادی آن برای کشورها تحقیق و تتبع پیرامون رابطه بین گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه توریسم را ضروری ساخته است. در عصر حاضر دگرگونی ژرف تکنولوژیکی، مکانیسمها و شرایط و در نتیجه بحثهای تکنیکی و فنی به سوی پیچیدگی، تنوع و ظرافت بیشتری گرایش یافته است.
در این میان دگرگونیهای اقتصادی مهم حاصله در برگیرنده شماری از روابط تولید پیچیده، فراگیر و روابط مبادلاتی میباشد که در امر جهانی شدن روندی رو به گسترش دارد بر این مبنا گردشگری نیز که در رویکردی خاص در هزاره سوم مورد توجه میباشد؛ تحولاتی را پذیرا شده که به فراگیر شدن آن منتهی گردیده است.
کشور ایران نیز به سبب دارا بودن پایهها و زیر ساختهای اساسی در گردشگری جزئی از این جهان پهناور که البته منظور ما از جهان همان جهان گردشگری است میباشد و البته همگی بر این باور اذعان دارند که سهم مهمی نیز در گردشگری میتواند دارا باشد و در این پایان نامه از زاویه گردشگری الکترونیکی با نگاه بر دو موضوع اساسی روابط عمومی الکترونیک و شبیه گسترده جهانی یعنی اینترنت و به دنبال آن شبکه های مجازی که شاخه ای مهم از دنیای وسیع اینترنت میباشد به این موضوع پرداخته خواهد شد .
اما گردشگری در رابطه با بسترهای تکنولوژیکی بحث شده و بسترهای اقتصادی حاصل از جهانی شدن، اصلی مستحکم در سیاستهای اقتصادی در هزاره سوم محسوب میشود.
تحولات حاصل از مباحث فوق در رابطه با گردشگری در دوسویه تأثیر گذاری از یک سو به شکل گیری گردشگری الکترونیکی منتهی گردیده و از دیگر سو شکل گیری گردشگری مجازی را سبب شده است و با رشد سریع تکنولوژی اطلاع رسانی در چارچوب نظام مبادله الکترونیکی و سرعت بخشیدن به امر بازاریابی و مسافرت، کاهش هزینهها و دستیابی به بازارهای جدید را در زمینه گردشگری فراهم آورده است.
به عنوان مثال میتوان به نقش اینترنت در زمینه ارتباطات گردشگری، اطلاع رسانی به گردشگران و آگاهی یافتن از وضعیت مقاصد گردشگری و از دیگر سو از وضعیت بازار گردشگری اشاره کرد. گردشگری الکترونیکی حاصل این هم تنیدگی و تغییرات حاصل از آن میباشد، بر این مبنا میتوان گردشگری الکترونیکی را به صورت زیر تعریف نمود:
گردشگری الکترونیکی، بکارگیری تکنولوژیهای جدید به خصوص فن آوری های اطلاعات و ارتباطاتIT در دو بعد عرضه و تقاضای گردشگری میباشد که در آن علاوه بر عرضه خدمات مورد نیاز گردشگران ،زمینه های بازاریابی و دورنمایی گردشگری مقاصد فراهم میباشد.(حنفی زاده و همکاران ،1385،ص29)
از این رو گردشگران برای آگاهی از مقاصد گردشگری و وضعیت آنها در بعد تقاضا از تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی استفاده نموده و در چارچوب انگیزه های خود به انتخاب مقاصد اقدام مینمایند.
در این میان آژانسهای مسافرتی با استفاده از اینترنت در عرصه طرحهای تخصصی گردشگری و در چارچوب شناخت زمان تعطیلات به همراه پاسخگویی به نیازهای گردشگران مبادرت به بازاریابی گردشگری در مقاصد مختلف نمودند.
به طور کلی استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و گسترش آن در زمینه عرضه و تقاضای گردشگری سبب آن شد که گردشگران قبل از سفر به ارزیابی و بررسی وضعیت مقاصد بپردازند و تجربه ای مجازی را در چارچوب دورنمایی گردشگر در ذهن خود شکل دهد. علاوه بر آن این امر زمینه های دموکراتیک شدن امر انتخاب مقاصد را برای سفر فراهم آورده که بر بستری از لیبرالیسم حاصل از جهانی شدن تسهیل شده است.
محصول گردشگری در یک تنوع خاص در برگیرنده پاسخگویی به تقاضای شخصی و متکثر گردشگران بوده و گردشگران را قادر میسازد در راستای انگیزه های شخصی و تمایلات خود به انتخاب مقاصد گردشگری برای سفر بپردازند.
از دیگر تغییرات حاصل از گردشگری الکترونیکی در زمینه عرضه محصول گردشگری، شکل گیری سازمانهای مدیریت مقاصد میباشد.این سازمانها در زمینه گردشگری با ارائه انواع خدمات الکترونیکی ، امکان جستجو و برنامه ریزی سفر را برای گردشگران فراهم میآورند.
وظایف این سازمانها در برگیرنده، مدیریت منابع گردشگری ، برنامه ریزی برای فعالیتهای گردشگری، تبلیغ و بازاریابی، آموزش کارکنان و عرضه خدمات مورد نیاز گردشگران میباشد.
این سازمانها در واقعه لایه میانی را در گردشگری الکترونیکی مابین عرضه و تقاضا شکل می دهند از یک سو در زمینه عرضه روند تقاضا در بازار گردشگری در جهان و مناطق مختلف و جهت گیری تقاضا را برای مقاصد فراهم میآورند و از دیگر سو با کسب اطلاعات لازم از مقاصد،آن اطلاعات را در اختیار گردشگران قرار میدهند.
باید گفت نظر به ماهیت گردشگری، کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند در بهبود کار آیی تحویل خدمات و معاملات و همچنین پیش بینی فرصت جهت میسر ساختن دستیابی دامنه گسترده و متنوعی از تجارب در زمینه های گوناگون گردشگری بسیار مفید واقع گردد.
در عرصه جهانی توسعه ITتاثیرعمیقی بر بخش گردشگری و مسافرت داشته است و این مهم همچنان در حال تغییر دادن ساختار و فرآیند های آن میباشد.
در این میان روابط عمومی الکترونیک و شبکه های مجازی نیز میتوانند دو بازوی مهم در گسترش فعالیتهای گردشگری در جهان باشند چرا که گردشگری بر پایه اصل مهم روابط عمومی و اطلاع رسانی استوار است . (حنفیزاده و همکاران، 1385، ص31)
دانلود پایان نامه ارشد : بررسی تأثیر استراتژی بازاریابی سبز بر بهبود نشان تجاری
جمعه 99/10/26
:
امروزه با توجه به گسترش فعالیتهای مخرب محیطزیست و توسعه بیماری های مشترک بین انسان و حیوان منجر به کاهش سطع اعتماد مشتریان محصولات لبنی هم در روش تولید سنتی و صنعتی در جهان شده است. پژوهش مذکور به این خاطر صورت گرفته تا گامی موثر در حقظ سلامت انسان در جهت عرضه کالای باکیفیت و سازگار با محیطزیست بردارد. مطالعه موردی صنعت لبنیات در نظر گرفته شده است. هدف این پژوهش ضمن بررسی تاثیر مولفه های استراتژی بازاریابی سبز بر بهبود نشان تجاری به ارتباط مستقیم با آن نیز پرداخته شده است. با درنظر گرفتن جامعه نامحدود مصرفکنندگان مانیزان و گرفتن نمونه تصادفی 216 نفر ازمعادله کوکران، داشتن روایی و پایایی مناسب ضمن تأیید آلفای کرونباخ 0.86 استفاده از پرسش نامه 36 سوالی و تهیه سؤال چهارتای برای فرضیه های 9 گانه اقدام به توزیع نموده و با استفاده ازنرم افزار SPSS 21 و نرم افزار آموس 20(AMOS) اقدام به طراحی مدل معادلات ساختاری رگرسیون چند متغیره پس نرمال کردن داده ها صورت گرفت زیرا توزیع توسط آزمون اسمیرنوف-کلموگرف غیر نرمال بود چون داده ها کمتراز 0.05 بودند از آزمون اسپیرمن برای همبستگی بین داده ها استفاده شدوآزمون فریدمن جهت اولویت بندی فرضیه ها و آزمون یو من ویتنی تفاوت جنسیتی را سنجیده شد. نتایج منجر به همبستگی قابل قبول بین فرضیه ها و تاثیر گذار نبودن طراحی سبز، قیمت سبز و همچنین کاهش ضایعات در این پژوهش بود. اما با تأثیرگذاری بیشتر سایر مولفه ها ی استراتژی بازاریابی سبز بر بهبود نشان تجاری حکایت از آن داشت استراتژی بازاریابی سبز نه تنها منجر به بهبود نشان تجاری خواهد شد بلکه پایداری نشان تجاری را به همراه خواهد داشت. البته با استفاده از مواد اولیه سازگار با طبیعت و داشتن مسئولیت اجتماعی قوی در برابر سلامت مشتریان، زیرا لبنیات کالای مورد استفاده روزانه انسآنهاست.
کلید واژگان: بازاریابی سبز، استراتژی، نشان تجاری، پارادایم، محیطزیست
فصل اوّل؛
کلّیات پژوهش
- بیان مسئله
- اهمیت و ضرورت پژوهش
- هدف کلی پژوهش
- اهداف فرعی پژوهش
- پرسش های پژوهش
- فرضیه های پژوهش
- روش پژوهش
- پیشینه پژوهش
- محدودیت پژوهش
- تعریف واژهها و اصطلاحات
بیان مسئله:
امروزه اهمیت استراتژی بازاریابی سبز و تأثیر آن بر بهبود نشان تجاری به دلیل حفاظت از محیطزیست، برخورداری از سلامت اجتماعی و پایداری آن میتواند قابل توجه باشد. زیرا استراتژی بازاریابی سبز گامی فراتر از آمیخته بازاریابی گذاشته از جمله تفاوتی که میشود قائل شد این است آمیخته بازاریابی به دنبال عرضه کالا و ایجاد تقاضا برای مشتری است. اما استراتژی بازاریابی سبز علاوه بر تأمین نیاز مشتری توجه به سلامت مشتری و تعهد به حفاظت از محیطزیست مَد نظر دارد. هنگام بهکارگیری بازاریابی سبز بسیاری از افراد تمایل دارند که به طور کلی بر فعالیتهای انفرادی خاصی از جمله ترفیع ویژگیهای محصول یا طراحی محصولاتی که از نظر اکولوژیک کمتر مضرند تمرکز یابند. با توجه به وضع موجود صنعت لبنیات به دلیل ارتباط مستقیم آن با سلامت انسان و با رعایت استراتژی سبز محصولات تولیدی خود امید به این است بهبود ارتقاء نشان تجاری در آینده کوتاه مدت داشته باشد. مسئلهای که در این مورد حائز اهمیت چگونگی تأثیرگذاری استراتژی بازاریابی سبز بر بهبود ارتقاء نشان تجاری هست. جنبههای مجهول از این مسئله عبارت است از چگونگی تأثیرگذاری استراتژی باز را یابی سبز بر بهبود نشان تجاری، همچنین مستقیم بودن یا نبودن این ارتباط و مطلبی که در این بین مبهم است نحوه تأثیرگذاری مؤلفههای استراتژی بازاریابی سبز بر بهبود نشان تجاری هست. هویت برند مجموعهای از ارتباطات منحصربهفرد یک برند در قالب شعارها، قولها، و وعدههایی است که به مشتری میدهد و باعث ایجاد هویتی جدید و یا بهبود هویت قبلی میشود (دهدشتی، 1391 ). مدیریت برند بهکارگیری فنهای بازاریابی برای محصول یا خط محصولی خاص است مدیریت برند به دنبال افزایش ارزش برای مشتری و در نهایت،
افزایش حجم فروش است. بازاریابان، مدیریت برند را ابزاری برای افزایش کیفیت مورد نظر مشتری و افزایش خرید و افزایش وفاداری در مشتریان میدانند (احمدی و همکاران، 1387 ). به جهت علاقه و اهمیت به موضوع سلامت افراد جامعه اقدام به انجام این پژوهش در صنعت لبنیات صورت میگیرد تا بتوان محصولات باکیفیت در جهت رسیدن به اهداف آرمانی صنایع لبنی گام اساسی برداشته شود.
1-2- اهمیت و ضرورت پژوهش:
شاید کسی تصور نمیکرد که روزی بازاریابی علاوه بر سودآوری و فروش نگران سلامت مصرفکننده نیز باشد. اما پویایی و رقابت شدید و افزایش نگارانی نسبت به محیطزیست و همچنین مقررات دولتی و افزایش آگاهی مصرفکنندگان شرکتها را بر آن داشت که در سلامت جسمانی و روانی و پاکیزگی محیط مصرفکنندگان نیز تأمل کنند به هر حال به مرور زمان مفاهیمی نظیر بازاریابی سبز، بازاریابی محیطی و اجتماعی برای عمل به مسئولیت اجتماعی بنگاهها وارد ادبیات بازاریابی شد (زرین جوی الوار, 1389). استراتژی بازاریابی سبز پا را فراتر از عرضه و تبلیغ محصول به مشتری گذاشته و آن اهمیت به سلامت انسان در کنار عرضه محصول هست که تصور ذهنی جدیدی راجع به بهبود نشان تجاری شرکت لبنی و دیگر شرکتهای مرتبط با سلامت انسان ایجاد مینماید. با توجه به مؤلفههای استراتژی بازاریابی سبز:1-طراحی سبز/توسعه محصولات جدید: اشلی در سال 1993 بیان نمود که 70 درصد محصولات طراحیشده و فرایندهای تولیدی مرتبط از نظر محیطی مضرند. در طراحی سبز بایستی اصول زیر مد نظر قرار گیرند:
1-1 طراحی بر مبنای آیندهنگری
1-2 طراحی بر مبنای سلامت و ایمنی طراحی بر مبنای جداسازی آسان
1-3 طراحی بر مبنای سهولت بازیافت و پایین بودن آلودگی و استفاده از حداقل انرژی
1-4 طراحی بر مبنای استفاده هرچه کمتر از مواد و اجزاء تشکیلدهنده کالا
1-5 طراحی بر مبنای کاربرد ساده
2- موضع سازی 3- قیمتگذاری 4- تدارکات سبز 5- بازاریابی ضایعات 6- ترفیع سبز 7- ائتلافهای سبز (معین نژاد، 1390). با توجه به شیوع بیماری تب مالت و به لحاظ اینکه در تابستان 1392 موضوع مورد نظر انتخاب شد همچنین وجود منطقهای که در آن هم صنایع لبنی سنتی و صنعتی در کنار هم مشغول فعالیت هستند. محصولات خود را با نشانهای تجاری گوناگونی به فروش میرساند. بیماری تب مالت ازجمله بیماری مشترک انسان و حیوان است که با محیط آلوده زندگی حیوانات اهلی در ارتباط است و منجر به خط افتادن سلامت انسان از طریق مصرف محصولات لبنی میشود. شرکت مانیزان را به این دلیل انتخاب شد مصرفکننده زیادی در استان کرمانشاه دارد و نشان تجاری این شرکت در بین مردم استان شناخته شده است. به دنبال پژوهشی برآمدهایم تا تأثیر استراتژی بازاریابی سبز را بر بهبود نشان تجاری این شرکت بررسی نماییم.
1-3- هدف كلی پژوهش:
اهداف آرمانی:حفظ سلامت انسان اهداف کلی:1- بررسی تأثیرگذاری مثبت استراتژی بازاریابی سبز بر بهبود برند 2- تأثیرگذاری مستقیم جداگانه مؤلفههای استراتژی بازاریابی سبز بر بهبود برند. اهداف ویژه و کاربردی:استفاده صنایع لبنی در بهرهگیری استراتژی بازاریابی سبز بر بهبود برند تجاری خود.
1-4-اهداف فرعی:
1-4-1- تأثیرگذاری محصول سبز بر بهبود نشان تجاری
1-4-2 -تأثیرگذاری قیمت سبز بر بهبود نشان تجاری
1-4-3- تأثیرگذاری ترفیع سبز بر بهبود نشان تجاری
1-4-4-تأثیرگذاری طراحی سبز بر بهبود نشان تجاری
1-4-5- تأثیرگذاری كاهش ضایعات بر بهبود نشان تجاری
1-4-6- تأثیرگذاری ائتلاف سبز بر بهبود نشان تجاری
1-5-پرسشهای پژوهش:
1-5-1-چگونه استراتژی های بازاریابی سبز بر بهبود نشان تجاری تأثیرگذار هستند؟
1-5-2- برای بهبود بخشیدن به نشان تجاری استراتژی بازاریابی سبز چقدر میتواند اثرگذار باشد؟
-6-فرضیههای پژوهش:
1-6-1- محصول سبز بر فعالیتهای اجتماعی تأثیر دارد
1-6-2- قیمت سبز بر فعالیتهای اجتماعی تأثیر دارد
1-6-3- ترفیع سبز بر فعالیتهای اجتماعی تأثیر دارد
1-6-4- طراحی سبز بر فعالیتهای زیستمحیطی تأثیر دارد
1-6-5- کاهش ضایعات بر فعالیتهای زیستمحیطی تأثیر دارد
1-6-6– ائتلاف سبز بر فعالیتهای زیستمحیطی تأثیر دارد
1-6-7- فعالیتهای اجتماعی بر بهبود نشان تجاری تأثیر دارند
1-6-8- فعالیتهای زیستمحیطی بر بهبود نشان تجاری تأثیر دارند
1-6-9- بهبود نشان تجاری ارتباط مستقیم با استراتژی بازاریابی سبز دارد.
1-7-روش پژوهش:
پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی هست و توسط پرسشنامههای استاندارد که موفقیت برند در آنها پژوهش صورت گرفته طراحیشده است با لحاظ کردن روایی و پایایی آن اقدام به تحلیل پژوهش میشود.
جامعه آماری: همهی مصرفکنندگان محصولات لبنی شركت لبنیات مانیزان شهرستان اسلامآباد غرب
فرمول حجم نمونه:
نمونهها از نوع تصادفی میباشند.
نرمافزار سنجش دادهها : spss21
1-8-پیشینه پژوهش:
پیشینه پژوهش اشاره به تلاشهای پژوهشگرانی كه در گذشته را جع به موضوعات مشابه به پژوهش حاضر یعنی بررسی نقش استراتژی بازاریابی سبز بر بهبود نشان تجاری اشاره دارد. تاریخچه بازاریابی سبز به سال 1970 برمیگردد فارغ از توجهات دهه 70 در اواخر دهه 80 ایدهای به نام بازاریابی سبز ظهور خودش را اعلام کرد. در این موقع مرکز توجه مشتریان به سمت محصولات سبز گرایش پیدا کرد و پس از آن موضوع بازاریابی سبز مطرح و پژوهشهای زیادی خصوصاً در کشورهای توسعهیافته انجام شد. تمرکز بازاریابی سبز در اواخر 1980 و اوایل 1990 درباره اندازه بازار سبز و خصوصیات مصرفکنندگان بود (معین نژاد، 1390) . برند سبب ایجاد ارزش برای مشتری و سازمان میشود. این ارزش چیست؟ تلاش برای پاسخ به این سؤال، مفهومی با عنوان ارزش ویژه برند را مطرح میکند که هم در ادبیات بازاریابی و هم در ادبیات مالی مطرح است (پارکر ، 2005).بنابراین، این مفهوم بیانکننده اجزاء و داراییهای است که برای برند ارزش آفرینی میکنند. در این رابطه مدلهای بسیاری ارائهشده و اجزای گوناگونی تعریف شده است (دیواندری و همکاران، 1388). با توجه به ادبیات و پیشینه پژوهشهای صورت گرفته اینگونه میتوان برداشت نمود که استراتژی بازاریابی سبز بر بهبود نشان تجاری پیشنهاد خوبی به رأی پژوهش میتواند محسوب گردد.كجوری(1389)، پژوهش در راستای ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر ارزش ویژه نشان تجاری شرکتهای بیمه میپردازد، روش تحقیق وی از نوع توصیفی است بدین منظور 200نفر از خریداران بیمهنامه بدنه اتومبیل چهار شركت خصوصی بیمه كه بیشترین سهم از بازار بیمه بدنه اتومبیل را دارا هستند به عنوان نمونه آماری این پژوهش انتخاب گردید، نتایج تحقیق نشان داد کیفیت ادراکشده وفاداری به نشان تجاری و تداعیگرها بر ارزش ویژه نشان تجاری بیمه تأثیرگذار است و آگاهی از نشان تجاری، بر ارزشگذاری ویژه نشان تجاری به طور مستقیم مؤثر نیست (صحت & همكاران, 1391) . ارزش نام و نشان تجاری یك شاخص كلیدی تعیین وضعیت سلامت نام و نشان تجاری شناخته شده است . پژوهشی با موضوع تأثیر آمیختههای بازاریابی بر ارزش نام و نشان تجاری شركت بیمه کارآفرین از نوع توصیفی- پیمایشی دارد نتایج شرکتهای بررسیشده نشان میدهد شدت توزیع، ترفیع شركت و قیمت به ترتیب ذکرشده بیشترین میزان اثرگذاری را نسبت به سایر عناصر در ارزش نام و نشان تجاری شركت بیمه كارآفرین دارد. بریستین و زوریلا[1] ( 2011 ) به منظور بررسی راههای افزایش ارزش ویژه برند فروشگاههای زنجیرهای به بررسی متغیرهای تصویر فروشگاه و قیمت پرداختند. نتایج نشان داد كه تصویرفروشگاه به عنوان عاملی مهم برای خردهفروشان در افزایش ارزش ویژه برند فروشگاه آنان به حساب میآید. در این تحقیق رابطه تصویر باکیفیت، وفاداری و آگاهی نسبت به برند ، مثبت ومعنادار ارزیابی شده و نیز نتایج حاكی از رابطه مثبت قیمت با وفاداری و آگاهی و رابطه منفی قیمت باکیفیت است.
1-9- محدودیت پژوهش:
با توجه به اینكه جامعه آماری همهی مصرفکنندگان محصولات لبنی شركت مانیزان میباشد. دستیابی به مصرفکنندگان در شهرستان اسلامآباد غرب به خوبی در دسترس بودند. محدودیت قابلمشاهده چندان مشخص نبود.
1-10- تعریف واژهها و اصطلاحات:
1-10-1-بیان نظری:
1-10-1- 1-استراتژی: تشخیص فرصتهای اصلی و متمركز كردن منابع سازمان در جهت تحقق منافع نهفته در آن است.فرصتها درونمایه اصلی حرکتهای استراتژیك هستند. استراتژی هنر خلق ارزش ونیز چهارچوبهای هوشمند، مدل های مفهومی و ادارهی ایدههاست (حمیدی زاده, 1391).
دانلود پایان نامه اردش: ارتباط بین سبکهای هویت وسلامت اجتماعی: با نقش واسطهای گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان
جمعه 99/10/26
از مباحث مهم در دورهی نوجوانی شکلگیری هویت است. رسیدن به یک هویت منسجم پیش نیاز رشد بهینهی فرد در تمام دوران زندگی است و نرسیدن به چنین هویتی میتواند زمینه ساز آسیبهای روانی – اجتماعی بسیار باشد. هویت زمینه سازِ اساس شخصیت در بزرگسالی را نشان میدهد. در صورتی که پایهی آن قوی باشد یک هویت فردی محکم حاصل میشود در غیر این صورت نتیجه آن چیزی است که اریکسون آن را هویت گم گشته مینامد وی شکلگیری هویت را برای آماده کردن نوجوان به عنوان فردی آماده انجام تکلیف در بزرگسالی، لازم میداند (برک، ترجمهی سید محمدی، 1382). ناکامی در دستیابی به هویت، به عدم صمیمیت یا فاصلهگذاری منجر میشود. فاصله گذاری، به آمادگی برای فاصله گرفتن از مردم و موقعیتهایی که ممکن است هویت فرد را نقض کند، اطلاق میشود. بنابراین حل موفقیتآمیز مباحث هویت نه تنها برای سلامت فرد مهم است بلکه برای روابط نیز دارای اهمیت است (شوارتز، 2001).
محققان بسیاری سعی بر آن داشتهاند تا به بررسی دقیق سازه هویت و پیامد آن بر زندگی فرد بپردازند. از جملهی این محققان اریکسون است. مفهوم هویت برای اولین بار از مکتب روانکاوی و از سوی اریکسون (1965) مطرح شد وی شکلگیری هویت را تکلیف اساسی دوری نوجوانی میداند. اریکسون اولین فردی بود که چارچوبی برای فهم فرایند شکلگیری هویت ارائه داد. اریکسون شکلگیری هویت فردی را نشانهای از سازگاری و تعادل در این دوره یاد میکند. چنان چه هویت نوجوان در طی زمان و تجربیات حاصل از برخورد اجتماعی درست شکل گیرد سلامت روانی نوجوان تضمین میشود (اریکسون، 1968).
مارسیا(1966) نیز بر اساس نظریهی اریکسون در این رابطه به ارائه پایگاههای هویت با توجه به دو بعد کاوشگری و تعهد در نوجوانان پرداخته است. وی بر اساس نظریهی اریکسون، 2 مفهوم اساسی” اکتساب و تعهد ” را برای رشد هویت مطرح میکند و چهار وضعیت هویت را مطرح میکند که عبارتند از:
1- هویت موفق 2- هویت سردرگم 3- هویت دیررس 4- هویت زودرس.
مارسیا اگرچه مفهوم هویت را وسیع کرد اما محدود و ایستا بودن، انتقادی بود که به وضعیت پایگاههای هویت مطرح شد زیرا زیربنای رشد یا تحول هویت را که که درک و فهم فرایندهای پویای روانی – اجتماعی است محدود میکند. از این رو نظریهپردازان جدید به جای بررسی پیامدهای شکلگیری هویت و پایگاههای هویتی به بررسی فرایندهای زیربنایی شکلگیری هویت پرداختهاند از جمله برزونسکی را میتوان نام برد. برزونسکی (1990) بر اساس فرایندهای شناختی – اجتماعی وضعیتهای هویت مارسیا را در چگونگی شکلگیری، حفظ و تطابق هویت در نوجوانان پرداخت و برای اولین بار از سبک هویت نام برد و سه سبک، 1- سبک اطلاعاتی 2- سبک هنجاری 3- سبک سردرگم/ اجتنابی را معرفی میکند (برزنسکی و فراری، 1996).
نتایج کارکرد این محققان و دیگر پژوهشگران در این زمینه نشان داده است که اگر فرد بر مبنای درستی به هویت برسد هم در زمینههای مختلف فردی چون تحصیل، کار، ازدواج،انتخاب دوست، و… هم در زمینههای اجتماعی از جمله روابط اجتماعی، مواجه با ارزشها وعقاید مختلف، سلامت اجتماعی، و…..تاثیر آن انکارناپذیر است زیرا بر اساس هویت است که فرد میداند در هر موقعیتی، چه موضعای بگیرد و چه تصمیمی اتخاذ کند. از طرفی برای رسیدن به یک هویت یافتگی موفق راههای بسیاری ارائه شده است که یکی از موثرترین این راهها برا دستیابی به هویت موفق و تثبیت شده، بهرهگیری از تفکر بویژه گرایش به تفکر انتقادی است.
به طور خلاصه، همان گونه که اشاره شد از جمله عواملی که از شکلگیری هویت تاثیر میپذیرد و در برون دادهای رفتاری فرد، در ارتباط با دیگران مطرح میشود متغیر سلامت اجتماعی است. ازطرفی از عواملی که میتواند شدت این رابطه را تحت تاثیر قرار دهد متغیر گرایش به تفکر انتقادی است. البته میزان این شدت رابطه به نقش این متغیر به عنوان نقش واسطهای یا تعدیلگر متفاوت خواهد بود. به طور کلی هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی نقش گرایش به به تفکر انتقادی در ارتباط با سبکهای هویت و سلامت اجتماعی است
1-2. بیان مسئله
برخی از روانشناسان معتقدند انسان در دورهی نوجوانی از نظر روانی تولدی دوباره مییابد و در عین حال بحرانیترین زمان برای سازگاری و شکلگیری شخصیت است. زیرا فرد با یک سری از تغییرات ناگهانی مواجه میشود باورها و انتظارات وی تغییر یافته، دنیای آشنای کودکی را پشت سر گذاشته و خود را با دنیای جدید و پیچیده رو به رو میبیند. کسب هویت، پاسخ نوجوان برای درک خود است که در حین داشتن چیزهای مشترک با دیگران، از آنها متمایز و جدا میشود. با تشکیل هویت، زندگی فرد هدفی معنادار پیدا میکند ( برزونسكی ،1992؛ به نقل فارسی نژاد و همکاران ، 1386 ).
با اینکه اوج هویتیابی مختص دورهی نوجوانی است اما با استناد به نظریات جدید در این راستا، دستیابی به هویت معمولا در دههی سوم زندگی فرد رخ میدهد. لطفآبادی (1384) علت طولانی شدن دوران نوجوانی را، پیچیدگیهای زندگی در جوامع امروزی، طولانی شدن تحصیلات، و مشکلات استقلال اقتصادی و به دنبال آن دیرتر جدا شدن از والدین و تشکیل زندگی مستقل، بیان میکند. رسیدن به این استقلال در بسیار از موارد در سن 20 -25 سالگی میرسد.
در این دوره جوانان تلاش میکنند تا به خودمختاری و استقلال بیشتری دست یابند تا بتوانند نقشهای بزرگسالی را بپذیرند، روابط دوستانه و صمیمانه جدیدی تشکیل دهد و حس هویت خود را تحکیم یا بازسازماندهی کند (بروکس و دوبویس، 1995).
از عواملی که از شکلگیری هویت تاثیر میپذیرد و در برون دادهای رفتاری فرد ، در ارتباط با دیگران مطرح میشود متغیر سلامت اجتماعی است. به طوری که انتظار میرود افرادی که در دستیابی به هویت موفق بودهاند ارزیابیهایی مثبت در رفتارها و بازخوردهای خود دارا هستند و به طور کلی از سلامت اجتماعی بالاتری بهرهمند هستند.
گنجی (1385)، شکلگیری و رشد هویت را از طریق روابط و معاشرت با دیگران و در بطن اجتماع میداند در این بین آنچه بیشترین اهمیت را دارد سلامت روانی، ذهنی و اجتماعی است. بنابراین در کسب هویت هم خود فرد، هم عوامل دیگری از جمله محیط و اجتماع، اعضای خانواده، همکاران، همسایگان و به طور کلی اجتماع نیز تاثیر خواهد گذاشت و فرد در صورتی از سلامت اجتماعی بهنجار برخوردار خواهد بود که بتواند با محیط خود سازگار شود چنین فردی میتواند تغیرات فردی و اجتماعی را یکپارچه کند و به خویشتن پنداری مثبتی دست یابد و هویت خود را شکل دهد، اگر نتواند به چنین هویتی دست یابد با هویتی سردرگم و به عبارتی با بیهویتی مواجه خواهد شد که
پیامد چنین هویتی تزلزل در اعمال و رفتار، و به خطر افتادن سلامت اجتماعی فرد است
سازمان بهداشت جهانی(who ) سلامت اجتماعی را به عنوان یکی از عوامل بهداشت روان برمیشمرد. در تعریف سلامت اجتماعی، تاکید به ارزیابی شخصی فرد از نحوهی عملکردش در اجتماع و نگرش وی نسبت به افراد و گروهای اجتماعی است (کیس ،2002).
« سلامت اجتماعی ظرفیت کامل زندگی کردن به شیوهای است که مارا قادر به درک ظرفیتهای طبیعی خود میکند و به جای جدا کردن ما از سایر انسانهایی که دنیای ما را میسازند، نوعی وحدت بین ما ودیگران به وجود میآورند. سلامت اجتماعی نقش محافظت کنندهای در مقابل با فشارهای روانی دارد که از فرد در مقابل وقایع فشارآور زندگی اجتماعی حمایت میکند» ( صبوری، 1390، 19و20).
تحقیقات زیادی نشان دادند آنچه در تقویت عملکرد و سلامت روانی – اجتماعی فرد نقش مهمی ایفا میکند تعهدات ثابت شخص است به طوری که افرادی که تعهد کمتری دارند یعنی یک دیدگاه ثابت و روشن در مورد خود و دنیایی که در آن زندگی میکنند ندارند، امکان دارد اجتماع را به صورت یک مجموعه پر از هرج و مرج، تصادفی و بدون هیچ قابلیت پیشبینی که نمیتوان مدیریت کرد بپندارند یعنی از سلامت اجتماعی پایینی برخوردار هستند (برزونسکی، 2003).
از طرفی تشکیل هویت در دوران نوجوانی دارای دو وجه متضاد است یکی انطباق با خود یا “خود اثبات گرا” و دیگری انطباق با محیط ویا “خود فزاینده” است زمانی که بین این دو جنبه متفاوت از خود، عدم تعادل رخ دهد تعادل روانی و سلامت فرد را به خطر میکشاند. تغییر در عملکرد شخصی و اجتماعی به عنوان منبع پردازش از اطلاعات باعث ایجاد این عدم تعادل میشود. انطباق موثر با محیط به معنی سازگاری با مجموعهای از نظامهای بیرونی مثل دوستان، همسالان، نقشهای تجویز شده از سوی گروههای اجتماعی و نظامهای آموزشی است. که پیش نیاز سلامت اجتماعی فرد را تأمین میکند(کیس ،1998 ؛ به نقل فارسی نژاد و همکاران ، 1386).
بنابراین تا این جا این مطلب قابل برداشت است که، طی شدن فرآیند هویتیابی موفق، به فرد در زمینههای تصمیمگیری و موضعگیری کمک میکند و وی را از تشویش، اضطراب و بحران روانی رها میسازد و به تبع آن سلامت اجتماعی فرد را قابل پیش بینی میکند. در این راستا نیز پژوهشهایی انجام گرفته و راهکارهایی در جهت کمک به طی شدن موفق مسیر هویت و از آن سو عواملی که از آن تاثیر میپذیرد پیشنهاد داده شده است. یکی از این راهها که مورد بررسی تحقیق حاضر نیز هست توجه به رشد شناختی و چند بعدی بودن مقولهی تفکر و به ویژه عنایت به گرایش به تفکر انتقادی است.از جمله افرادی که در این زمینه پژوهشهایی انجام داده است فردی به نام کرتینر بود.
کرتینر، توجه فلسفی به انسان را در مطالعات روانشناسی وارد کرد و هویت را از دیدگاه رشدی – اخلاقی و وجودگرا، مفهومسازی نمود. او بر انتخاب، کنترل خود، مسئولیت پذیری و یگانگی ویژگی تاکید داشت. وی مانند اریکسون هویت را ناشی از از هر دو عامل خود و جامعه میداند؛ هم چنین بین ساختار شخصیت فرد و سازمانهای اجتماعی، ارتباط متقابل قائل است، به طوری که هر کدام میتواند موجب رشد دیگری شود. بیشترین سهم کرتینر در ادبیات هویت، معرفی مجموعهای از قابلیتهایی است که میتواند کیفیت رشد هویت را بهتر کند. کرتینر با تکیه بر مسئولیتپذیری اجتماعی و این که فرد مسئول انتخابهای خود است هویت اجتماعی را همتراز هویت فردی میداند و به تئوریهای نئواریکسونی کمک میکند تا بتواند نسبت به تئوری وضعیت هویت مارسیا، از ابعاد بیشتری به این قضیه بپردازند. کرتینر پیمودن مسیر اکتشاف در فرآیند هویت یابی را نیازمند داشتن مهارت های حل مسئله میداند که این مهارتها از تفکر انتقادی سرچشمه میگیرند (شوارتز ،2000؛ به نقل ازجوادزاده شهشهانی، 1383 ) .
لیپمن (2003) تفکر انتقادی را به عنوان تفکری کاربردی معرفی میکند که استفاده از آن تغیراتی عقلانی حاصل میآورد. دو سویه است که در پایینترین حد اتکای آن، قضاوت است و در بیشترین حد آن عمل کردن به قضاوتهاست میتوان سه خصصیه را برای آن برشمرد: 1- تکیه بر ملاکها 2- خود تصحیحگر است 3- حساس به زمینههای وقوع است ( به نقل از عباسی، 1380). از آن جا که تفکر انتقادی تفکر دربارهی تفکر است میتواند ضعف و کمبودهای خود را پیدا کند. «تفکر انتقادی مستلزم فرایندهای عالی ذهن و داوری بر اساس شواهد و مدارک است. تفکر انتقادی نوعی حل مسئله است. اما علاوه بر حل مسئله دارای عناصری از تواناییهای تحلیل و ارزشیابی امور است » (سیف، 1389). مایرز (1960)، نیز اینگونه تفکر انتقادی را تعریف میکند: شناسایی استدلالهای غلط، عدم هیجان عاطفی در مواجه با مسئله است. عامل کلیدی در تفکر انتقادی طرح سئوالات مساله، نقد و بررسی راهحلها و یافتن جایگزینهاست (ترجمهی ابیلی، 1384).
کوتاه سخن این که، چنین به نظر میرسد بین متغیرهای اجتماعی از جمله سلامت اجتماعی با سبکهای هویت، یک ارتباط ضمنی وجود دارد. در تحقیق حاضر سه مدل متفاوت آزمایشی جهت بررسی نقش گرایش به تفکر انتقادی در ارتباط بین سبکها هویت و سلامت اجتماعی پیشنهاد شده است.
1-مدل اثر مستقیم: در این مدل فرض میشود که سبکهای پردازش هویت و تفکر انتقادی به طور مستقیم و مستقل با متغیر سلامت اجتماعی ارتباط دارند.
2- مدل اثر تعدیلکننده: در این مدل فرض میشود قدرت و جهت ارتباط سبکهای هویت و سلامت اجتماعی با سطوح مختلفی از تفکر انتقادی تغیر میکند.
3- مدل اثر واسطهای: فرض این مدل آن است که رابطهی بین سبکهای پردازش هویت و سلامت اجتماعی وقتی که اثر متغیر تفکر انتقادی کنترل شود به طور معنیداری تقلیل پیدا می کند(برزونسکی، 2004).
مروری در متونهای پژوهشی حاکی از آن است مطالعاتی که به بررسی و مطالعهی سه متغیر مطرح در پژوهش پرداخته باشد محدود است بنابراین ارائهی نتایج تحقیقاتی که در پی میآید ممکن است به طور مسقیم با موضوع تحقیق حاضر ارتباط نداشته باشد ولی در راستای سوابق محسوب می شود با توجه به ادبیات مورد بررسی در مورد متغیرهای سبکهای هویت، اثرآن برسلامت اجتماعی وابهام در نقش گرایش به تفکر انتقادی به عنوان زیر مجموعهای از حل مسئله، سوال این پژوهش آن است که، در ارتباط بین سبک های هویت و سلامت اجتماعی آیا تفکر انتقادی نقش دارد؟ در صورت وجود نقش برای تفکر انتقادی، آیا تفکر انتقادی در ارتباط بین سبکهای هویت و سلامت اجتماعی دارای نقش واسطهای یا تعدیلگر؟
[1] . Identity
[2]. Berk
[3] .Schwartz
[4] . Erikson
[5]. Marasi
[6]. Identity achievement
[7] .Identity diffusion
[8] . Identity moratorium
[9] .Identity foreclosure
[10]. Berzonsky
.Informational style
.Normative style
.Diffuse- avoidance style
[14] . Ferreri،R
[15] . Social well-being
[16] .Critical thinking
[17] . Brooks & DuBois
[18]. Social well-being
[19] . Krtynr
[20] .Moral – developmental
[21] .Existentialist
[22].choice
[23] .Self – control
[24] .Responsibiligy
[25] .Integrity of character
[26]. Suspension of judgement
[27].Moderater
[28] . Mediator
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است