موضوع: "بدون موضوع"

دانلود پایان نامه ارشد: مبانی واحکام فقهی اهانت به مقدسات ادیان آسمانی (زرتشت، یهودیت و مسیحیت) در فقه اسلامی


1. طرح مسأله
نگاهی گذرا به فهرستی از نابهنجاری‌های اخلاقی، اجتماعی، معضلات اداری، سیاسی و اعتقادی (همانند ترویج باطل و مبارزه با باورهای دینی و مکتبی) و بالأخره توهین به مقدسات مذهبی و صدها کج روی‌های رنج‌آور دیگر، نمایشی است از جدایی آدمیان از ارزش‌های دینی و حرکت به سمت‌وسوی مادی‌گری.

در هر جامعه‌ای اشخاص و نهادهایی وجود دارند که احترام به آن‌ها واجب است و اهانت به آن‌ها چالش‌های جدی ایجاد می‌کند چه‌بسا برخی از نزاع‌ها در سطح بین‌المللی ریشه در این موارد داشته باشد.

احترام به مقدسات هر دین یکی از اصول مسلم تربیت و نشان رشد و شکوفایی فرهنگی و لازمه‌ی ایجاد روحیه‌ای بشر خواهی و تحکیم مبانی اخلاقی و قوام پایه‌های صلح و دوستی است و عدم رعایت این صفت نیک، موجب اختلافات، کدورت‌ها، دشمنی‌ها و احیاناً جنگ‌های کوچک و بزرگ، قتل‌عام‌ها و کشتارهای دسته‌جمعی گردیده و هزینه‌های سنگینی را بر فرد و جامعه تحمیل خواهد کرد. احترام به افراد بشر، اعم از مسلمان و غیرمسلمان، اصلی است که همواره آموزه‌های دینی و آموزگاران بزرگ بشر و پیشوایان دین بر آن تأکید داشته‌اند و تکیه‌بر باورهای مشترک ادیان را طریق گردهمایی و همبستگی اجتماعات بشری قلمداد نموده‌اند. «بگو: اى اهل كتاب، بیایید بر سر سخنى

 

پایان نامه و مقاله

 كه میان ما و شما یكسان است بایستیم كه: جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریك او نگردانیم و بعضى از ما بعضى دیگر را به‌جای خدا به خدایى نگیرد.» پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض كردند، بگویید: «شاهد باشید كه ما مسلمانیم [نه شما] ‏»[1]

منظور از احترام گذاردن، ارج نهادن به آن چیزی است که نزد دیگران عزیز و گرامی است و افراد بدان تعلق دارند، آن امور ممکن است حیثیت و موقعیت اجتماعی، باورها و اعتقادات دینی و مذهبی باشد که نزد انسان‌ها عزیزترین و پربهاترین چیز است؛ زیرا

اعتقادات مذهبی باشخصیت افراد جامعه عجین است. هرگونه تعدی به اعتقادات و باورهای دینی موجب جریحه‌دار شدن افکار و احساس عمومی می‌گردد، به‌طوری‌که اغلب، برای حفاظت و مواظبت از این آرمان‌های مقدس از بذل مال و جان دریغ نمی‌کنند. در مکتب اسلامی مسأله توهین به مقدسات و موضوعات پیرامون آن، مسأله‌ای نیست که مختص به مقدسات دین و مکتب خاص خود باشد بلکه توهین به مقدسات ادیان آسمانی دیگر را به دلیل داشتن مبنا ازلحاظ اخلاقی مذموم و ناپسند و ازلحاظ شرعی جایز نمی‌دانند.

در عصر کنونی که پیروان ادیان و فرق، در راستای اهداف خود دست به تبلیغ گسترده‌ای زده و با تمام امکانات دنبال اهداف باطل خود می‌باشند، بر پیروان راستین و حقیقی دین اسلام و مذهب حق جعفری است که در این شلوغ بازار جهانی، اسلام ناب محمدی6 را بر مردم جهان عرضه نمایند و این تکلیف شرعی مقابله با موج تبلیغاتی دشمنان اسلام که با تمام ابزارها و وسایل خویش به اهانت به مقدسات روی آورده‌اند هوشیاری در مقابل اهانت به مقدسات را آشکار می‌نماید.

یکی از اصول گفتگوی ادیان، آگاهی پیروان هر دین از حکم اهانت به مقدسات ادیان دیگر است این آگاهی می‌تواند پیروان ادیان را از اهانت به مقدسات یکدیگر بازدارد و بستر را برای گفتگوی ادیان و تقریب پیروان ادیان و درنهایت آشکار کردن کمال اسلام فراهم نماید؛ این پژوهش درصدد است نظریه دین اسلام را درباره توهین به مقدسات ادیان (زرتشت، یهودیت و مسیحیت) بر اساس دلایل شناخته‌شده و معیارهای پذیرفته‌شدۀ‌ دینی (کلام الهی، سیره نبوی 6و روایات و منابع فقهی) استنباط کند که علاوه بر حلّ برخی مسائل نظری این حوزه، در عالم خارج به‌خصوص درصحنۀ سیاست خارجی، دارای کاربرد و تأثیر عملی خواهد بود و به پویایی و کارآمدی روابط ما در عرصۀ حقوق بین‌الملل و برقراری روابط و دیپلماسی موفق با دول و ملل غیرمسلمان کمک خواهد کرد.

با بررسی صورت گرفته خلاقیت و نگرش دادگرانه‌ی نهفته اسلام در آن‌ها به‌خوبی نمایان خواهد شد. باشد که مورد رضای حضرت حق قرار گیرد.

2. انگیزه انتخاب
در جهان معاصر، ضرورت‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نیز گسترش رو به رشد روابط در عرصه‌های داخلی و خارجی، پیروان ادیان الهی را بر آن داشته تا هرچه بیشتر در جهت توسعه روابط و بهبود آن بکوشند. آیین اسلام نیز با تشویق به ایجاد محیطی توأم با صلح و امنیت همراه با همزیستی مسالمت‌آمیز بین افراد جامعه – با آراء گوناگون- احکام و ضوابط خاصی را در قالب دستورات شرعی برای پیروان خود صادر نموده، همه مسلمانان را به حسن معاشرت و رفتار انسان دوستانه فراخوانده است. اسلام ضمن دعوت پیروان خود به حضور در عرصه‌های مختلف جهانی، راه‌کارها و اصولی را برای این حضور پیشنهاد نموده و با تأیید کتاب‌های آسمانی و پیامبران پیشین، همه ادیان و پیروان آن‌ها را به تفاهم و تلاش برای نیل به وحدت فرامی‌خواند. از دیدگاه قرآن، ایجاد رابطه با ادیان دیگر و پیروانشان و توفیق برای حصول به زندگی مسالمت‌آمیز و صلح و آرامش بر پایه آموزه‌های انسان‌ساز و معیارهای عزت‌آفرین آن، به‌راحتی ممکن است. ازاین‌رو، برای تحقق چنین روابطی، در شرایطی که تحصیل‌کردگان و روشنفکران شرق و غرب نیازمند آگاهی از دلایل شگرف مندرج در این پژوهش هستند، آشنایی با معیارها و آگاهی از اصولی که اسلام برای پی‌ریزی روابط نیکو و حُسن هم‌جواری پیشنهاد کرده ضروری است.

دلایلی که در این پژوهش مطرح‌شده دال بر دادگری شریعت اسلام است و نشان می‌دهد که این شریعت، رحمتی است از جانب خداوند که پیامبرش محمد 6را با آن فرستاده است؛ زیرا فرموده است: «و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم‏»[1]

اکنون دیگران به خواندن و نشر این پژوهش فراخوانده می‌شوند تا مردم از روش دادگرانه‌ی اسلام در برخورد با غیرمسلمانان آگاه شوند؛ و الله ولی التوفیق.

دانلود پایان نامه ارشد : بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی شدید بر تغییرات واسپین و کمرین پلاسمایی

 عدم فعالیت بدنی و سبک زندگی غیرفعال از عوامل موثر در شیوع چاقی و اضافه وزن است که اغلب اختلالاتی نظیر مقاومت انسولینی، دیابت نوع 2، دیس­لیپیدمی و فشار خون بالا را موجب می­شود. چنین شرایطی منجر به بر هم خوردن تعامل بین فرآیندهای متابولیکی و ایمنی می­شود. به نظر می­رسد التهاب در پاتوژنز (بیماری زایی) این اختلالات موثر باشد. به خوبی مشخص شده است که پیشرفت وضعیت التهاب خفیف مزمن[1] پیش­بینی قوی برای بسیاری از این بیماری­ها است. این وضعیت التهابی با سطوح بالای شاخص­های التهابی نظیر اینترلوکین-6 (IL-6)، عامل نکروز توموری- آلفا (TNF-α) و پروتئین واکنشگر C (CRP) مشخص می­شود. بافت چربی، نوع تخصص یافته­ای از بافت همبند است که عمدتاً از سلول­های چربی یا ادیپوسیت­ها[2] تشکیل شده است. این سلول­ها به صورت مجزا یا در گروه­های کوچک درون بافت همبند سست یا نامنظم و غالباً به صورت گروه­های مجتمع بزرگ یافت می­شوند و در آنجا جزء اصلی بافت چربی را تشکیل می­دهند، که بافت چربی در بسیاری از مناطق سرتاسر بدن قرار گرفته است.

بافت چربی بزرگترین ذخیره انرژی (به شکل تری­گلیسرید، چربی­های خنثی) در بدن است. سایر اعضای ذخیره کننده انرژی، عمدتاً کبد و عضلات اسکلتی، این عمل [ذخیره سازی] را در شکل گلیکوژن انجام می‌دهند. با این حال، موجودی گلیکوژن محدود است و باید ذخیره بزرگی از کالری در بین وعده­های غذایی به حرکت درآید. چون چگالی تری­گلیسریدها کمتر از گلیکوژن بوده و آنها ارزش کالریک بالاتری (3/9 kcal/g برای تری­گلیسریدها در مقابل 1/4 kcal/g برای کربوهیدرات­ها) دارند، بافت چربی به صورت بافت ذخیره­ای بسیار کارآمدی درآمده است. این بافت دائماً در حال تخریب و جایگزینی می­باشد و به تحریکات عصبی و هورمونی هر دو حساس است. افزون بر این، ادیپوسیت­ها خود، هورمون­ها و تعدادی از فاکتورهای مهم را آزاد می­کنند و بافت چربی هم اکنون یک اندام مهم درون­ریز و سیگنال دهنده محسوب می­شود. بافت چربی یا آدیپوز، با ویژگی­های فیزیکی منحصر به فردش، یک هادی حرارتی چربی همچنین فضاهای میان سایر بافت­ها را پر و به نگه داری برخی از اندام­ها در محل خود کمک می­کند. لایه­های زیرجلدی بافت چربی به شکل­گیری سطح بدن کمک می­کند، در حالی که ذخایر بالشتک مانند آن که عمدتاً در کف دست‌ها و پاها هستند، به عنوان ضربه­گیر عمل می­کنند. دو نوع بافت چربی وجود دارد؛ محل، ساختمان، رنگ و ویژگی‌های آسیب شناختی آنها متفاوت است. بافت چربی سفید، که نوع شایع­تر است، از سلول­هایی تشکیل شده است که پس از تکوین کامل حاوی یک قطره مرکزی بزرگ چربی به رنگ زرد مایل به سفید در سیتوپلاسم خود هستند. بافت چربی قهوه­ای از سلول­هایی تشکیل شده است که حاوی قطره­های چربی متعددی هستند که میان تعداد زیادی میتوکندری پراکنده شده­اند، که موجب می­شود این سلول­ها تیره­تر به نظر برسند. هر دو نوع بافت چربی از خونرسانی غنی برخوردارند. مدتی پیش دانشمندان و پزشکان بافت چربی را به عنوان فقط یک بافت هدف غدد درون­ریز بررسی کردند اما اکنون به عنوان یک عضو از غدد درون­ریز که فقط درون خود ترشح می­کند، بررسی می­کنند. سلول­های چربی بالغ دسته­ای از پروتئین­ها را ترشح می­کنند که به عنوان ادیپوکین­ها (سایتوکین­های بافت چربی) شناخته می­شوند. بعد از کشف لپتین به عنوان یک هورمون مشتق شده از بافت چربی، تعداد زیاد دیگری از ادیپوکین­ها کشف شدند. از جمله: ادیپوکین مهار کننده فعال دپلاستوزین-1 (PAI-1) و رسیتین بودند. ادیپوکین­ها نقش مهمی در رابطه متقابل بین بافت چربی و بافت­ها و ارگان­های دیگر دارند. این بافت­ها انگیزه محققان را برای تجزیه و تحلیل کامل­تر و جامع­تر پروتئین­های ترشح شده­ای که از بافت چربی مشتق می­شوند و رابطه آنها با ورزش، بیشتر می­کند.

واسپین اولین بار در سال 2000 در سلول­های سفید چربی شناسایی شد که در بافت چربی قابل مشاهده بود. در موش­هایی که مورد آزمایش قرار گرفته­اند مشخص شد که مقاومت به انسولین و تحمل گلوکز با واسپین ارتباط مستقمی دارند (هیدا[3] و همکاران، 2005). کمرین نیز نوعی ماده پروتئینی می­باشد که از سوخت و ساز چربی به دست می­آید (بوزوگلو[4] و همکاران، 2007). این هورمون، در سطح خونی پلاسما در فرآیند سوخت و ساز مواد شیمیایی همراه با بسیاری از عملکردهای اصلی بدن مشاهده شده است. طبق مطالعات مختلف كمرین با شاخص توده بدنی (BMI)، مقاومت به انسولین، سندرم متابولیك، دیابت و بیماری­های قلبی-عروقی ارتباط دارد. لازم به ذكر است كه تولید كمرین به عنوان یك پروتئین كموتاكتیك در مناطق التهابی نیز گزارش شده است. این مولكول، نقش مهم و بالقوه­ای را در كنترل پاسخ ایمنی در نواحی ملتهب و بافت­های آسیب دیده ایفا می­كند و به عنوان یك عامل ضد التهابی نیز شناخته می­شود (روُی[5] و همکاران، 2007). باتوجه به تأثیرات زیاد واسپین و کمرین تقریباً بر تمام اعضاء بدن، نیاز به پژوهش­های بیشتر در زمینه ارتباط این دو ادیپوکین و فعالیت­های ورزشی بخصوص فعالیت استقامتی (هوازی) می­باشد.

 

1-2- بیان مسأله

 کشف آدیپوکین­ها­، به طور قابل توجهی به درک درستی از بیماری­های متابولیک کمک کرده است. بافت چربی در حال حاضر، به جای اینکه تنها به عنوان یک منبع انرژی غیرفعال محسوب شوند، به عنوان یک اندام بیولوژیکی فعال، قادر به تولید مواد مختلفی مانند بسیاری از هورمون­­ها­ و سایتوکین­ها می­باشد. آدیپوکین­ها، سایتوکین­هایی هستند که از بافت آدیپوسیت ترشح می­شوند. هر چند برخی آدیپوکین­ها ممکن است اثر محافظتی (مانند آدیپونکتین، آپلین) داشته باشند اما بیشتر آن­ها می­توانند در افزایش خطر ابتلا به بیماری­های قلبی – عروقی از روی تاثیرات پیش التهابی بر سیستم عروقی­­ یا با افزایش مقاومت انسولین موثر باشند. از آنجا که ممکن است برخی آدیپوکین­ها منعکس کننده وضعیت پیش التها­بی ناشی از افزایش چاقی و افزایش نفوذ ماکروفاژها بدون شرکت مستقیم در مسیرهای آترواسکلروستیک باشند، پس دیگر نمی­توانیم نقش فعالی که بافت چربی در بیماری­های فیزیوپاتولوژی و متابولیک و CVD دارد، را نادیده بگیریم (سو لیم و همکاران، 2012). نتایج مطالعات مختلف نشان می­دهد آدیپوکین­ها در افزایش چاقی مرتبط با اختلالات و سندرم متابولیک به­ویژه در پاتوژنز (افراد مبتلا به دیابت نوع 2) موثر هستند (اُلفت جی و همکارانش، 2012). آدیپوکین­ها در افزایش تصلب شرایین (آترواسکلروز) نیز نقش دارند (سو لیم و همکاران، 2012). ­از جمله آدیپوکین­ها می­توان به اینترلوکین 6، رزیستین[6]، فاکتور نکروز آلفا، RBP4[7]، آپلین، ادیپونکتین، واسپین[8] و کمرین اشاره کرد (هیدا و همکاران[9]، 2005).

در سال 2000 یک آدیپوکین جدید به نام واسپین که به خانواده برتر سرپین­ها[10] تعلق داشت از بافت چربی احشایی جدا شد. واسپین (مشتق از بافت چربی احشایی سرین بازدارنده پروتئاز) آدیپوسایتوکین جدیدی است که از بافت‌های چربی سفید احشایی موش صحرایی یک مدل حیوانی مبتلا به دیابت نوع 2 مشتق شده است (هیدا و همکاران، 2005). واسپین دارای خواص متعدد فیزیولوژیکی مانند بهبود تحمل گلوگز، افزایش حساسیت به انسولین، کاهش قند خون، کاهش مصرف غذا و همچنین به عنوان یک ضد التهاب در مطالعاتی که در محیط آزمایشگاه انجام شده است، می­باشد (وادا، 2008؛ برونتی و همکاران، 2011). نتایج مطالعات بالینی نشان می­دهد افزایش سطح واسپین در خون با چاقی و مقاومت به انسولین ارتباط دارد (تل و همکاران، 2008؛ گولکلیک و همکاران، 2009). واسپین نقش محوری در پاتوژنز بیماری کبد چرب غیرالکلی (NALFD) دارد. نه فقط به عنوان تنظیم کننده حساسیت به انسولین بلکه به عنوان واسطه­های فرایندهای التهابی عمل می­کند. شواهد نشان می­دهد شیوع بیماری کبد چرب غیرالکلی به طور مداوم در حال افزایش است که به دلیل افزایش روزافزون چاقی است. (دیواناگام و همکاران، 2009)، مقاومت به انسولین کبدی و عضلانی را در نوجوانان مبتلا به کبد چرب غیرالکلی (NALFD) و نوجوانان سالم که وزن و سن یکسانی داشتند، اندازه‌گیری کردند. در نتیجه پی­بردند که مقاومت به انسولین در نوجوانان با NAFLD به طور مستقل از شاخص توده بدن (BMI) آنها افزایش یافته بود. همچنین پژوهش­ها نشان می­دهند آمادگی جسمانی در سطح بالا، باعث کاهش فعالیت واسپین می­شود در حالی که فعالیت ورزشی در افراد غیرورزشکار باعث افزایش غلظت سرم واسپین می­شود (ودا[11]، 2008). در مقابل در پژوهشی که بر روی 36 سر موش به دنبال 4 هفته تمرینات مقاومتی در موش­های صحرایی غیردیابتی انجام شد، مشخص گردید سطح واسپین سرمی به طور معنی­داری کاهش می­یابد اما در گروه دیابتی که تمرین داشتند سطح واسپین کاهش پیدا نمی­کرد. از این رو می­توان چنین استنباط کرد که تمرینات مقاومتی، تاثیر متفاوتی بر سطوح واسپین سرمی گروه­های دیابتی و غیردیابتی موش­های صحرایی می‌گذارد (صفرزاده و همکاران، 1391). از طرفی دیگر در پژوهشی که بر روی 10 زن انجام گرفت مشخص گردید به دنبال اجرای یک تمرین مقاومتی یک روزه، در سطوح واسپین و گلوکز هیچ تغییر عمده­ای به وجود نمی‌آید اما در مقابل سطوح انسولین به طور معنی­داری افزایش می­یابد و همچنین باید گفت سطوح واسپین با گلوکز و انسولین همبستگی معناداری نداشت و این بدان معنی است که یک دوره تمرین قدرتی یک روزه تاثیری بر روی غلظت واسپین ندارد و این احتمال وجود دارد که واسپین تنظیم کننده مهمی برای گلوکز نباشد (قهرمانی و همکاران، 2012). بنابراین هورمون واسپین ممکن است با حساسیت به انسولین رابطه داشته باشد و بتواند با ایجاد تغییر در سطح آن، میزان مصرف گلوکز را از طریق تغییر در مقاومت به انسولین و یا حساسیت به انسولین تغییر دهد.

از طرف دیگر کمرین، ادیپوکینی می­باشد که در سال 2007 کشف شده است و مشخص گردید از 131 تا 137 اسید آمینه تشکیل شده است. به طور عمده، جایگاه اصلی این ادیپوکین در بافت چربی است. بررسی‌ها نشان می­دهد کمرین در بافت چربی موش­های چاق افزایش می­یابد. علاوه بر این در افراد چاق و دیابتی نیز کمرین افزایش پیدا می­کند. در مجموع کمرین در نفوذ ماکروفاژها به درون بافت چربی که ممکن است باعث توسعه التهاب و مقاومت به انسولین شود، نقش مهمی را می­تواند ایفا کند. همچنین مشاهده شده است این هورمون می‌تواند در بیماری­­های خود ایمنی، آرتریت روماتوئید، بیماری­های التهابی روده، سرطان تخمدان و بیماری کبد چرب غیرالکلی تاثیرگذار

 

پایان نامه

 باشد. نتایج مطالعات نشان می­دهد بین کمرین و شاخص سندروم متابولیکی ارتباط وجود دارد. در این تحقیقات بین شاخص توده بدنی، دور کمر، فشار خون، تری‌گلیسرید، کلسترول، لیپوپروتئین با چگالی پایین و سطوح کمرین همبستگی مثبت ولی بین سطوح لیپوپروتئین با چگالی بالا و ادیپونکتین و کمرین همبستگی منفی­ای وجود دارد. صارمی و همکارانش اثر ۱۲ هفته تمرین قدرتی بر سطح سرمی كمرین، پروتئین واكنشگر C و فاكتور نكروز تومور آلفا در افراد مبتلا به سندروم متابولیك را مورد بررسی قرار دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که 12 هفته تمرین قدرتی موجب بهبود شاخص­های قلبی و متابولیکی در افراد مبتلا به سندروم متابولیک می­شود و این بهبود با کاهش سطح کمرین و CRP همراه است. ریما[12] و همکارانش نیز اثر ورزش و کاهش وزن بر سطوح کمرین و بیان بافت چربی در 740 نفر از افراد چاق را در 12 هفته فعالیت ورزشی با رژیم غذایی مشخص مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه دست یافتند که کاهش سطوح کمرین ممکن است به بهبود حساسیت به انسولین و کاهش قابل توجه وزن کمک می­کند. در مقابل در پژوهشی که (حقیقی و همکاران، 1390) بر روی بیماران سندرم تخمدان پلی­كیستیك PCOS)) انجام دادند، مشاهده کردند که سطح هورمون كمرین در سرم بیماران PCOS نسبت به گروه شاهد که دارای BMI مشابه بودند، افزایش قابل توجهی پیدا می­کند. براساس یافته­های این پژوهش، تغییرات كمرین می­تواند در تشخیص مكانیسم اختلال مذكور و یافتن راهكارهای درمانی جدید موثر واقع شود.

با توجه به اهمیت این دو هورمون به­عنوان عوامل احتمالی در پیشگیری و یا هشدار دهنده بیماری­ها، فرایندهای متابولیکی و عملکردهای دستگاه­های مختلف بدن که در بالا بیان شد و نتایج متناقض تحقیقات انجام شده در این زمینه، به­نظر می­رسد انجام پژوهش حاضر ضروری می­باشد. در پژوهش حاضر، محققان به­دنبال پاسخ به این سوالات هستند که آیا تمرینات ­هوازی شدید تاثیری بر سطوح پلاسمایی واسپین دارد؟ آیا تمرینات ­هوازی شدید تاثیری بر سطوح پلاسمایی کمرین دارد و آیا به­دنبال هشت هفته تمرینات ­هوازی شدید، رابطه معناداری بین تغییرات واسپین و کمرین وجود دارد؟ بنابراین هدف کلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد بر سطوح پلاسمایی واسپین (Vaspin) و کمرین (Chemerin) در موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی است.

1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق

 در طول دهه­ی گذشته، چاقی به طور فزاینده­ای شیوع یافته و در حال حاضر یكی از جدی­ترین مسائل مربوط به سلامت عمومی است. سندروم متابولیك یا سندروم مقاومت به انسولین، یك اختلال متابولیكی است كه توسط حضور چندین عامل خطرزای بیماری­های قلبی – عروقی از جمله چاقی شكمی، افزایش چربی خون، فشار خون بالا و مقاومت به انسولین مشخص می­شود. سندروم متابولیك و دیابت نوع ۲، مهم­ترین عوامل خطرزای مرتبط با بیماری‎‌های قلبی – عروقی در افراد چاق هستند. البته سازوكارهایی كه توسط آن­ها سندروم متابولیك در افراد چاق گسترش می­یابد به خوبی روشن نیست. بنابراین بررسی برخی از هورمون‌هایی که به عنوان عوامل تاثیرگذار یا پیش­آگهی (پرگنوزی) در پیشگیری و یا هشدار دهنده بیماری‌ها، فرایندهای متابولیکی و عملکردهای دستگاه­های مختلف بدن محسوب می­شوند، ضروری است.

در گذشته باور بر این بود كه بافت چربی یك بافت بی­اثر است و تنها به صورت ذخیره كننده­ی تری‌گلیسریدها عمل می­كند اما در حال حاضر به خوبی نشان داده شده است بافت چربی برخی از پروتئین‌های فعال زیستی – كه به طور كلی آدیپوكین­ها نامیده می­شوند – ترشح می‌‌‌كند و از این راه در هموستاز انرژی (مانند :آدیپوكین لپتین) و التهاب سیستمیك (مانند: TNF-α) نقش ایفا می­كند كه به نظر می­رسد در بیماری­زایی سندروم متابولیك، نقش كلیدی دارند (صارمی و همکاران، 1389). بنابراین باید گفت بافت چربی به عنوان یك سیستم هورمونی فعال علاوه بر ایفای نقش در ذخیره انرژی، دركنترل متابولیسم بدن نیز شركت می­كند .آدیپوكین­ها، پروتئین‌های ترشح شده از بافت چربی هستند كه این نقش را به عهده دارند (حقیقی و همکارانش، 1391). شواهد اخیر پیشنهاد می­­كند كه چاقی، به ویژه چاقی احشایی، با وضعیت التهاب مزمن، توسط سطح نشانگرهای التهابی اینترلوکین6، فاکتور نکروز تومور آلفا و پروتئین واکنشگرC  همراه است. در واقع التهاب مزمن، در افراد چاق مهم­ترین عامل مرتبط كننده­ی افزایش توده‌ی بافت چربی و مقاومت به انسولین عنوان شده است، زیرا TNF-α، IL-6، واسپین و کمرین كه واسطه‌های شیمیایی ترشح شده از بافت چربی هستند، واسطه­های مهم ایجاد مقاومت به انسولین در افراد چاق نیز می­باشند (صارمی و همکاران، 1389).

با توجه به اینکه دو هورمون واسپین و کمرین در سال­های اخیر کشف شده است، پژوهش­های ورزشی محدودی در این زمینه انجام شده است. علاوه بر این، هنوز یک نتیجه قطعی در ارتباط با پاسخ این دو هورمون به فعالیت ورزشی نیز مشخص نشده است چرا که نتایج این پژوهش­های، متناقض می­باشد. (یونگ و همکاران، 2011) نشان دادند واسپین در سلول­های اندوتلیال عروقی نقش حفاظتی دارد. ممکن است واسپین در کاهش گرفتگی شریان­های ناشی از سندرم متابولیک نیز نقشی اساسی داشته باشد. در مقابل پایین­تر بودن سطح سرمی واسپین در بیماران دیابتی نوع ۲ مبتلا به عوارض ریزعروقی (نوروپاتی، رتینوپاتی و نفروپاتی) در مقایسه با بیماران بدون این عوارض حاکی از تاثیر این ادیپوکین در اختلالات متابولیکی می‌باشد (گالسیک[13] و همکاران، 2009). در همین زمینه در پژوهشی که بر روی 16 سر موش با یك برنامه تمرین 4 هفته­ای انجام شد، مشخص گردید سطوح سرمی واسپین در گروه تجربی در مقایسه با گروه شاهد به طور معناداری پایین­تر بوده است و این نتایج نشان می­دهد تمرینات مقاومتی می­تواند باعث كاهش سطوح سرمی واسپین همراه با كاهش سطوح شاخص­های التهابی دیگر شود. باید توجه داشت كاهش سطوح سرمی واسپین ممكن است، پاسخی تعدیلی به بهبود حساسیت انسولینی و كاهش سطوح شاخص‌های التهابی در موش­های صحرایی تمرین كرده گردد (صفرزاده و همکاران، 1391). در مقابل در بافت چربی موش­های چاق نیز گزارش شده است بر اثر درمان با واسپین نوترکیب، حساسیت انسولینی افزایش می­یابد که در همین ارتباط براساس یافته­های (یان و همکاران، 2008) می­توان چنین فرض نمود افزایش غلظت سرمی واسپین موش­های صحرایی دیابتی که به­دنبال تمرینات مقاومتی رخ می­دهد، در افزایش حساسیت به انسولین موثر است. در پژوهشی که با هدف انجام 12 هفته تمرین ایروبیک[14] بر روی مقاومت به انسولین، آنزیم­های کبدی و نشانگرهای التهابی در مردان چاق صورت گرفت مشاهده گردید که هیچ رابطه معنا‌داری بین سطوح واسپین و پارامترهای متابولیکی که شامل مقاومت به انسولین باشد وجود ندارد. این نتایج نشان می­دهد 12 هفته تمرین ایروبیک به طور معناداری مقاومت به انسولین و پارامترهای متابولیکی را افزایش می­دهد در حالی که بر سطوح واسپین پلاسمایی بی­تاثیر می­باشد (جی یانگ، 2011).

از طرف دیگر، در یک پژوهش مشخص گردید تغییرات ناشی از فعالیت ورزشی در غلظت‌های کمرین، با چاقی و مقاومت به انسولین ارتباط ندارد (صارمی و همکاران، 2010). در پژوهشی دیگر که برای اندازه­گیری سطوح کمرین بر روی 740 نفر برای اندازه­گیری mRNA[15] و نیز سه گروه آزمایشی دیگر که 12 هفته تمرین، 6 ماه مطالعه رژیم با کالری محدود، و 12 ماه بعد از عمل جراحی، انجام شد، نشان داده شد که mRNA کمرین به ویژه در بافت چربی بیماران با دیابت نوع 2 بالاتر بوده است و با شاخص توده بدن (BMI)، درصد چربی بدن، پروتئین واکنشگر C[16] و ارزیابی مدل هموستاز مقاومت به انسولین و آهنگ تزریق گلوکز همبستگی دارد. کاهش وزن ناشی از عمل جراحی چاقی باعث کاهش عمده­ای در ظهور کمرین شد. مقاومت به انسولین و التهاب، پیشگویی­های مستقل از BMI برای افزایش غلظت سرم کمرین می­باشند. کاهش ظهور کمرین و کاهش غلظت سرم ممکن است با بهبود حساسیت انسولین و التهاب غیر قابل تشخیص در بیماری­های بالینی بالاتر از کاهش وزن عمده مرتبط باشد (چکرون[17] وهمکاران، 2012). بنابراین می­توان گفت تغییرات این هورمون­ها می­تواند به عنوان یک عامل پیشگیری کننده و یک زنگ خطر برای افرادی باشد که احتمال دارد درگیر سندرم­های متابولیکی شوند. به همین دلیل در پژوهش حاضر آزمودنی­های سالم انتخاب شدند تا بتوان پاسخ واسپین و کمرین به فعالیت ورزشی را مورد بررسی قرار داد. بنابراین در پژوهش حاضر تاثیر 8 هفته برنامه تمرینی شدید هوازی بر این هورمون­ها در موش­های سالم بررسی شد.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- هدف کلی

بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد بر سطوح پلاسمایی واسپین (Vaspin) و کمرین (Chemerin) در موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی

1-4-2- اهداف اختصاصی

  • بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد بر تغییرات واسپین موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی
  • بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد بر تغییرات کمرین موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی
  • بررسی رابطه بین واسپین و کمرین بعد از هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد در موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی

1-5- سوالات تحقیق

 آیا هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد تاثیر معناداری بر تغییرات واسپین موش‌های ماده نژاد اسپراگوداولی دارد؟

  • آیا هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد تاثیر معناداری بر تغییرات کمرین موش‌های ماده نژاد اسپراگوداولی دارد؟
  • آیا پس از هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد رابطه معناداری بین واسپین و کمرین موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی وجود دارد؟

1-6- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش

 1-6-1- تعریف مفهومی

1-6-1-1- واسپین

آدیپوسایتوکین جدیدی به نام واسپین که به خانواده­ی بزرگ سرپین­ها[18] تعلق داشت، از بافت چربی احشایی سرین بازدارنده پروتئاز در سال 2000 جدا شد. واسپین، پروتئینی است که جرم مولکولی آن برابر با 47 کیلودالتون است و مترشحه از بافت چربی می­باشد. پروتئین واسپین در موش صحرایی، موش و انسان به ترتیب از 392، 394 و 395 اسید آمینه تشکیل شده است و با توجه به آنالیزهای متعدد مشخص شده است که 40% هویت واسپین، A1 – آنتی تریپسین می­باشد. در پی تحقیقات انجام شده مشخص گردید که واسپین از آدیپوکین­ها پیروی می­کند (هیدا و همکاران، 2005).

دانلود پایان نامه ارشد: مدایح نبوی در احادیث و قرآن

مدح از مضامین محوری و پر بسامد ادب پارسی است که در لغت به معنی ستایش و در اصطلاح ادبی، تعاریف گوناگونی برای آن آورده­اند، که از جمله­ی آن­ها می­توان به این دو تعریف بسنده کرد؛ 1- سخنی است که در آن گوینده به توصیف، تحسین و تمجید کسی بپردازد.[1] 2- شعر یا نثری را گویند که در آن به ستایش و برشمردن خصلت­های نیک ممدوح پرداخته می­شود و گاه شاعر یا نویسنده در بیان این نیکی­ها و سجایا بر سبیل اغراق گام می­نهد.[2]

مدح، در شعر از رونق بیش­تری نسبت به نثر برخوردار است. شاعران و نویسندگان از دیرباز، سروده‌ها و نوشته‌های خود را پس از ستایش خداوند بزرگ، به نعت و مدح پیامبر@ اختصاص داده‌اند، چنان که از همان ابتدای اسلام، در مقابل دعوت ناصحانه­ی آن حضرت و آیات کریمه­ی قرآن مجید که کلام آسمانی و معجزه­ی الهی است، فُصحای عرب چنان خاضع شدند، که دفتر از گفته‌های پریشان بشستند و به جای اشعار ناروا که پیش از آن می‌ساختند، مدایح و مناقب آن حضرت را زیب اشعار خود نمودند.[3]

هرچند که احادیث بسیاری در نهی از مدح به ما رسیده است نظیر؛ أُحثوا فی وُجوه المدّاحین التّراب[4] «برچهره­ی مدّاحان خاک بپاشید»، یا؛ مَن مَدَحَکَ فَقَد ذَبَحَکَ[5] «کسی که مدح تو گوید همانا تو را نابود کرده است»، لیکن باید توجّه نمود که مدح رسول الله@ مدح یک شخصیّت نیست، بلکه مدحِ یک حقیقت است که به امّت و مکتب خاصی اشاره دارد. یعنی در واقع این منقبت­ها به یک شخص برنمی­گردد بلکه به یک امّت می­رسد، همان گونه که درباره­ی حضرت ابراهیم$ در قرآن کریم آمده است: ﴿إِنَّ إِبْراهِیمَ كانَ أُمَّةً﴾[6] «ابراهیم به تنهایی امّتی بود».[7] تفاوت مدّاحانِ پیامبر@ با دیگر مدّاحان نیز از علل دیگری است، که قبح مدح و منقبت را از بین می­برد. غالباً مدّاحان به جهت دریافت صله و پاداش، شعر خویش را پیشکش می­کنند، به خلاف مدّاحان رسول الله@ که نه تنها این ­گونه چشمداشتی ندارند، بلکه از موهبتی که خداوند به آنان عطا کرده شکرگزارند. این ادّعا را می­توان از آنجا ثابت کرد که مدح رسول الله@، پس از رحلت ایشان نسبت به زمان حیات حضرت، رواج بیش­تری پیدا کرد و بعد از گذشت چهارده قرن شاعران و مدّاحان هنوز بر سرِ مسأله­ی منقبت پیامبر به رقابت می­پردازند.

به هر حال در میان حامیان رسول الله@، شاید بتوان حضرت خدیجه% و حضرت ابوطالب$[i] را در شمار اوّلین کسانی دانست که در شعر خود به مدح و ستایش پیامبر پرداخته‌اند. ستایش شاعران از پیامبر، همواره شیوه­ی شاعران بوده و مشهورترین منظومه­ی صدر اسلام، در مدح پیامبر اکرم@ و هجو دشمنان وی، دیوان حسّان بن ثابت است. نقد و بررسی این مدایح نیز، موضوعی است که بعدها ذهن منتقدان بسیاری را به خود مشغول کرد، که در آن نویسندگان به بررسی مضامینی چون ولادت، معراج، ختم رسالت، برتری حضرت نسبت به سایر انبیاء و انعکاس آن در جهان ادیان الهی می­پرداختند. به عنوان مثال “بررسی چهره­ی پیامبر@ در شعر معاصر” موضوع مقاله­­ای است که در آن نویسنده بازتاب شخصیّت پیامبر@ در شعر معاصر فارسی را به تصویر کشیده است.[8] همچنین مقاله­ی “مدح رسول از واقعیّت تا روایت” نقد دیگری است که در آن، نویسنده به مقایسه­ی مضامین و محتوای مدح در زمان پیامبر با مدایح دوره‌های بعد پرداخته است و با ذکر شواهدی از اشعار عربی در عهد پیامبر و اشعاری از فارسی و عربی در قرون بعد، نتیجه‌ گرفته است که مدح رسول، در عهد پیامبر بر پایه­ی واقعیّاتِ موجود بنا شده بود. تقریباً همه­ی سروده‌های این دوره که در وصف و مدح پیامبر و احیاناً یاران آن حضرت آمده است، از دروغ، غلوّ و اوصاف مبالغه‌آمیز تهی است. در مقابل، هرچه از عهد پیامبر دورتر می‌شویم، مدایحِ احساسی و خیالی، جای ستایش‌های واقعی را می‌گیرد و جنبه‌های رؤیایی شعر، بر واقعیّت­های آن غالب می­گردد.[9] از آنچه گفته شد می­توان چنین نتیجه گرفت که؛ حتّی شخص پیامبر و اوصافِ صورت و سیرت ایشان خالی از غلوّ و مبالغه­ی اشعار نبوده، برخی از شاعران در این مورد نیز دخل و تصرّف نموده، طبق میل و سلیقه­ی شخصی، تغییراتی ایجاد کرده­اند. مسلّماً اکنون تنها ملاک موجود جهت ارزیابی صحّت و سقم مدایح نبوی، قرآن و احادیثِ مربوط است. بنابراین برای پی­بردن به حقیقت باید اشعار و مدایح را با آیات و احادیث در کنار هم چیده و تطبیق یا عدم تطبیق آن­ها (مدایح) با واقعیّت را مورد بررسی قرار داد. در این مجال دو نمونه­ از مدایح نبوی را باهم مقایسه می­نماییم.

در روایتی آمده است که امام صادق$ نقل مى‏كنند: روزى پیامبر نشسته بود، ناگهان شترى آمده و در مقابل حضرت خوابید در حالی که ضجّه می­زد و ناله ­می­كرد. یکی از صحابه گفت: اى پیامبر خدا! آیا این شتر براى تو سجده مى‏كند؟ اگر او برایت سجده كند، سزاوارتر است كه ما این كار را انجام دهیم. حضرت فرمود: نه، شما براى خداوند سجده كنید. این شتر از صاحبانش شكایت دارد و مى‏گوید كه از كوچكى براى آنان بچه زاییده و كاركرده و حالا كه بزرگ‏ شده و نصف عمرش گذشته و ضعیف ‏است، آنان مى‏خواهند ذبحش‏كنند. در همین حین صاحب شتر رسید و پیامبر@، شتر را ضامن شد. شتر به احترام تعظیم نموده و سر بر قدم ایشان نهاده، ایشان را ستایش کرد. در رابطه با این اتّفاق حضرت خدیجه% شعری سروده­ و فضایل حضرت را  با زبان شعر چنین بیان می­کنند:

نَطَقَ البعیــرُ بفضلِـــ أحـمــــــدَ مُخبِـــراً              هــــذا الّذی شَــــــرُفَت بِهِ اُمُّ القُـــــــری                      هــــذا محـمّـــــدٌ خیــرُ مبعـوثٍ  أتـــی            فَهُــــوَ الشّفیـــعُ وَ خیـــرُ مَن وَطِئَ  الثّـــری                                               یـــا حـــاسِــدیــه! تَمزَّقُــوا مِن غَیظِکُــم            فَهُــــوَ الحـبیبُ وَ لا سَـــواهُ فِـــی الـــوَری

شتر به سخن درآمده، به فضیلت احمد خبر داد؛ این شخصی است که مکّه از وجودش شرافت یافت.* این، محمّد بهترین پیامبر فرستاده شده است، پس او شفیع و بهترین کسی است که قدم بر زمین نهاده.* ای حسودان! از خشمتان پاره، پاره شوید که فقط او محبوب است و جز او محبوبی در میان مردم نیست.*

نکته­ی قابل توجّه آن که؛ مصرع اول از بیت سوم این شعر با آیه­ای از قرآن نیز مطابقت دارد که اساساً ممکن است از همین آیه الهام گرفته شده باشد! البتّه این آیه ﴿قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِكُم﴾[11] از سوره­ی مبارکه­ی آل­عمران است که در مدینه نازل شده، پس یا باید این ادّعا را با توجیه پذیرفت، یعنی این شعر منسوب به حضرت خدیجه و اصالتاً از شخص دیگری است، یا این آیه در مکّه نازل شده است! به هر حال، این نمونه مدح با احادیث و آیات قرآن هماهنگی دارد، یعنی هم احادیث و هم آیات قرآن تصدیق کننده­­­ی چنین اوصافی از پیامبر اکرم هستند. در واقع این شعر مؤیّدِ معجزات و فیض وجود ایشان، برای عالم امکان –که در فصل آخر ذکر خواهد شد- می­باشد. در مقابل، مدایحی نیز وجود دارد که غیر واقع یا توأم با غلوّ است. مثلاً در شعر زیر اگر منظور شاعر محبّت محض باشد و هیچ تلاشی برای بخشوده شدن گناهان خود نکند، نوعی مغالطه درون آن به چشم می­خورد.

فیـــا خـــاتــم الرّســل الکـــرام و من به       لنـــا مِن مهمـــولات الذُنـــوبــ تخلــــص                          أَغِثنـــا أَجــِـرنــــا مِن ذُنـوبـ تعـــاظمت                فــــأنت شفیــــعُ الـــــوَری و مَخلــــص                      وَ مـــا لِـــــی مِن وَجـــهٍ  و لا مِن وسیلة               سَوی أن قلبـــی فِــی المحبّـــة مُخلـــص[12]

ای آخرین پیامبرِ گرامی! کیست که ما را، از انبوه گناهان رهایی بخشد؟*

به دادِمان رس، ما را پناه ده از گناهان سنگین، زیرا تو شفیع و رهایی­بخش همه­ی مردم هستی.*

مرا نه راهی و نه وسیله­ای مانده جز آن که دلم در محبّت تو خالص است.*

با مقایسه­ی دو شعر فوق می­توان به این برداشت دست یافت؛ شعری که بر اساس واقعیّت سروده شده علاوه بر آن که دلنشین است و خواننده از آن لذّت محسوسی می­برد، -سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند- سازندگی، درس­آموزی و هدایتگری در دلش نهفته است. در مقابل، اشعاری که توأم با غلوّ و مغالطه سروده شده­اند، نه تنها شیوایی کلامشان کم­رنگ­تر است، بلکه هیچ­ گونه پند و اندرزی درون خویش ندارند  و حتّی گاهی مضرّ و زیانبارند، در واقع این امید واهی به خواننده نیز منتقل شده و ممکن است وی را گمراه کند. در شعر دوم آنجا که پیامبر را شفیع گناهان قرار داده است، اگر مراد شاعر این باشد که صرفاً به جهت محبّتی که در دل دارد خود را مستحقّ شفاعت می­داند، سخت به بیراهه رفته است. ما به این مضمون (شفاعت) در شعر اول نیز برخورد می­کنیم، لیکن شفاعت در آنجا به طور مطلق بیان شده است. همان گونه که در قرآن نیز به شفاعت پیامبر اشاراتی شده، ولی پیامبر@ را وکیل گناهان مردم قرار نداده است ﴿وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَیْهِمْ وَكِیلًا﴾[13] ولی از شعر دوم این معنا (وکالت) برداشت می­شود.[ii]

این که پیامبر گرامی اسلام وسیله­ای برای تقرّب­جویی به خداست و این که ایشان واسطه­ی فیض الهی است، بر کسی پوشیده نیست، امّا این امر، دلیل بر امید واهیِ عدّه­ای نمی­شود که گناه کرده، بدون توبه و تلاشی در این رابطه انتظار شفاعت داشته باشند. ضمن آن که در شعر دوم بیش­ترِ مدح از دلسوزی شاعر نسبت به خویش است نه ستایش پیامبر@، در حالی که شعر اول اختصاص به مدح حضرت دارد. هنگامی که این دو قطعه شعر در کنار هم قرار گیرد، به وضوح این پیام دریافت می­شود که؛ در شعر اول هدف شاعر پُررنگ نشان دادنِ ممدوح (پیامبر@) و در واقع نشان دادن چهره­ی حقیقی از ممدوح است، امّا در شعر دوم مقصودِ شاعر نجات دادنِ خویش به واسطه­ی ممدوح و در حقیقت، چنگ زدن به دامان عصمت به جهت رهایی­بخشیِ خویش است. با توجّه به مطالبی که تا کنون بیان شد این مسأله به ذهن خطور می­کند که مدایح نبوی تا چه حدّ با قرآن و احادیث مطابقت می­کند و آیا در توصیف پیامبر (چه از نظر ظاهر چه از نظر باطن) غلوّی صورت گرفته است یا نه؟ جهت دسترسی به تطبیق یا عدم تطبیق این مدایح با قرآن و روایات ما در این پژوهش تلاش می­کنیم مدایحِ دو دوره­ی ابتدایی (صدر اسلام و اموی  سال 609 – 750م) را در اشعار عربِ حجاز مورد نقد و بررسی قرار داده تا پاسخگوی این مسأله باشیم، إن شاء الله

  • اهداف

هدف اصلی این پژوهش رسیدن به واقعیّت درباره­ی شخصیّت رسول الله@ (چه از نظر صورت، چه از نظر سیرت) است. که از طریق مقایسه­

 

پایان نامه و مقاله

ی مدایح و مناقب آن حضرت با آیات قرآن و روایات و احادیث به دست می­آید. البتّه اهداف دیگری نیز در همین زمینه وجود دارد که به برخی از آن­ها اشاره می­شود:

  • بررسی آیاتی که رسول الله@ را مدح کرده و صفات برجسته­ی ایشان را الگو قرار داده است، مانند: ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلىَ‏ خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾[14] «و تو اخلاق عظیم و برجسته­ای داری».[15]
  • بحث درباره­ی روایاتی که در مدح رسول خدا@ سخن گفته و چینش این احادیث در کنار آیاتِ مربوط.
  • پژوهش در اشعار عرب (دو دوره­ی ابتدایی صدراسلام و اموی) و نگرش به تغییر رویه­ی شعراء، بعد از اسلام نسبت به قبل از آن و نیز بعد از رحلت پیامبر اسلام@ نسبت به زمان حیات ایشان.
  • تحقیق در مدایح نبوی و بررسی تطبیق یا عدم تطبیق این مدایح با آیات قرآن و احادیث.
  • تمییز حقیقت از غیرِحقیقت در اشعار عرب، با ملاک قرار دادن قرآن و روایات.
  • شناساندن شخصیّت پیامبر اکرم@ تا حدّ امکان و توان.
  • نشان دادن کمال از دیدگاه قرآن با برشمردن کمالات پیامبر عظیم الشّأن اسلام@
  • پرسش­ها

در این تحقیق تلاش بر آن است که به پرسش­های ذیل پاسخ داده ­شود.

اصلی

  • آیا مدایح نبوی با آنچه در قرآن و احادیث آمده است مطابقت دارد؟

فرعی

  • ادبیات متعهّد از نظر شیعه چه تفاوتی با سایر فرق و مذاهب دارد؟
  • مدّاحان پیامبر به چند دسته تقسیم می­شوند؟
  • شعر و شاعری از منظر قرآن به چند دسته تقسیم می­شود؟
  • چرا پیروان شعراء در قرآن گمراهان معرفی شده­اند؟
  • قرآن­کریم از کدام ویژگی­های پیامبر@ به عنوان شاخصه و الگو نام برده است؟
  • ویژگی­های خُلقی و خَلقی پیامبر از دیدگاه قرآن و روایات چیست؟
  • فرضیه­ها

آنچه در پاسخ پرسش­های فوق به ذهن می­آید چنین است:

  • مدایح نبوی دو دسته­اند، که بعضی مطابق با قرآن و احادیث و برخی مخالف با آن هستند یا حداقل با قرآن و احادیث در یک­راستا نیستند.
  • ادبیات متعهّد از نظر شیعه همان است که اسلام و قرآن، آن را تأیید می­کنند.
  • مدّاحان پیامبر به سه دسته تقسیم می­شوند؛ متعهّد، غیرمتعهّد و متغیّرالسیره.
  • به نظر می­رسد معیار قرآن محتوای اشعار و راه شعراء باشد، نه شعر محض. بنابراین شعر و شاعری نیز به دو دسته­ی مقبول و مردود تقسیم می­شود.
  • قرآن با این که پیروان شعراء را گمراه معرفی کرده، لیکن این خطاب باید استثنائی نیز داشته باشد.
  • قرآن­کریم بیش­تر، مباحث اخلاقی پیامبر@ را برای مردم الگو قرار داده است.
  • ویژگی­های خُلقی و خَلقی پیامبر در قرآن و روایات بسیار ذکر شده است که البتّه این مدح به شخص رسول الله@ برنمی­گردد بلکه به صفات نیک و درست اشاره دارد.
  • پیشینه­ی تحقیق

مدح در اشعار شاید به زمان ابتدایی پیدایش هنر شاعری برگردد. لیکن آنچه مورد بحث این تحقیق است (مدایح نبوی) از زمان خودِ رسول الله@ شروع شده و تا کنون ادامه دارد. از همان آغاز نبوّت به ویژه پس از هجرت، اشعار در مدح پیامبر نقش بسزایی داشت. مدایح نبوی یکی از انواع ادبیات مذهبی است، ولی هیچ­ یک از مورّخان به تاریخ شکل­گیری این نوعِ ادبی در زبان عربی اشاره نکرده­اند، زیرا این نوع شعر مانند سایر انواع شعری، ظاهر و آشکار نبوده است. مدایح مذهبی، فنّی است که در میان صوفیان و اشعار سروده شده، به وسیله­ی آنان شکل گرفته است. عدّه­ی اندکی غیر از صوفیان نیز به این امر روی آورده­اند. از میان منقبت­سرایان عرب می­توان به حسّان بن ثابت، عبدالله بن رواحه، نابغه جعدی و کعب بن زهیر که در زمان حیات حضرت مدایحی سروده­اند، اشاره نمود. مدایح نبوی بیش­تر پیرامون شکوه و عظمت پیامبر، قرار گرفتن نام پیامبر در کنار نام خدا، معراج رسول الله@، برتری پیامبر نسبت به سایر پیامبران، مقام شفاعت و… سروده شده­اند.[16]

نکته­ی قابل ذکر این که در زمان رسول الله@ غلوّ در اشعار بسیار کم­رنگ بود و (چون صحابه مستقیماً با کرامات آن حضرت مواجه بودند) شاعران به راحتی از طبع شعر خود استفاده کرده و تصویری واقعی -تا حدّ امکان- از پیامبر اکرم در مدایح خود ترسیم می­نمودند. پس از رحلت رسول خدا@ چند عامل باعث بروز غلوّ در مدح ایشان گشت که از آن جمله می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • فقدان رسول خدا@ و عدم آگاهی شاعران پس از ایشان، از معجزات پیامبر و… .
  • کم­رنگ شدن ایمان و تعهّد شاعران (مانند سایر مردم) پس از رسول الله@.
  • بروز مسائل سیاسی با اهمیّت،[iii] که این مسأله (مدح) را تحت الشّعاع قرار می­داد.
  • در دسترس نبودن صحابه، جهت گواهی دادن به واقعیّت یا عواملی که باعث شهادت به دروغ می­شد، مانند؛ اغراض سیاسی، در رابطه با کرامات پیامبر یا فضایلی که به ائمّه اطهار# مرتبط می­شد (مانند مسأله­ی غدیر و…).
  • برتری­طلبی فرق و مذاهب نوظهور نسبت به یکدیگر.
  • توطئه­ی یهود جهت خلط مباحث غیر اخلاقی و خرافی با دین اسلام.

به همین علّت (ظهور غلوّ و مغالطه) کم­کم، مبحث نقد و بررسی مدایح نبوی نیز مطرح شد و علاقمندان به دانستن واقعیّت درباره­ی پیامبر عزم، جزم نموده تا به حقایق دست یابند. بنابراین، با کنار هم چیدن مدایح و شواهد تاریخی و…، حقایق را از دل شبهات بیرون کشیده و سعی در انتقال حقیقت به آیند­گان دارند. برخی از نویسندگان در این باب قلم زده­اند، از جمله مکتوبات موجود در این زمینه، می­­توان به “دیدار صبح” (شرح گزیده­ای از مدایح نبوی در شعر فارسی) نوشته­ی مجید رستنده، “بررسی مدایح نبوی در آثار کعب و بوصیری و شوقی” نوشته­ی محمود اکبریان (پایان نامه)، “بررسی و شرح قصیده همزیه­ی نبویه­ی احمد شوقی” نوشته­ی شهربانو تقوی (پایان نامه) و مقالاتی همچون؛ مدایح نبوی در شعر عربی (علی سلیمی)، مدح رسول از واقعیّت تا روایت (محمدباقر حسینی) و… اشاره کرد. لیکن هیچ­ کدام از نوشته­های ذکر شده، به صورت جامع مدایحِ شعرای عصر خاصّی را مورد بررسی قرار نداده­اند. اغلب، این مبحث یا به صورت کلّی ارائه شده و به جزئیّات وارد نشده است، یا به صورت خیلی جزئی یک یا چند شعر مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارت دیگر، نویسندگان، اشعارِ یک یا دو شاعر مدیحه­سرا را مورد بررسی قرار داده یا اشعار را با مدایحِ دیگر شعراء مقایسه نموده­اند و از قرآن و احادیث جهت تطبیق یا عدم تطبیق منقبت­ها کم­تر استفاده نموده­اند.

در این پژوهش سعی شده است که  مدایح و منقبت­های دو دوره­ی ابتدایی -عصر اسلام و اموی- مورد بررسی قرار گیرد و این اشعار با ملاک قرار دادنِ قرآن و احادیث سنجیده شود و در نهایت، مدّاحانِ پیامبر@ به ویژه، مدّاحان متعهّد شناسانده شوند.

  • فواید و ضرورت بحث

دین اسلام و پیامبرِخاتم@، همواره مورد هجوم اتّهامات دشمنان بوده و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نشده است. اسلام که خود، دین حق و حقیقت­گرایی است همیشه به پیروان خود راستی و درستی را سفارش کرده است، اگرچه علیه خویشتن باشد.[iv] مسلمانان (به ویژه شیعیان) باید جهت تحقّق این سفارش قرآن اقدام کرده، حق و ناحق را از هم جدا نمایند. آنچه در خصوص پیامبر اسلام@ آمده است، بعد از کلام الله در درجه­ی دوم اهمیّت قرار دارد. مدایح نبوی نیز از این مهم مستثنی نیست و باید مورد بررسی قرار گیرد تا حق و باطلِ آن، به هم نیامیزد. شناساندن پیامبر@ (همان­گونه که ایشان بوده­اند) بدون هیچ­گونه غلوّی به ویژه از نظر روحیّات و اخلاقیّات، به نسل آینده از اهمّ وظایف صحابه، تابعان و… بوده است.

اکنون نیز این وظیفه بر عهده­ی ما است تا با تلاش و کنکاش در آیات و روایات، به ویژگی­های پیامبر عظیم­الشّأن@ پی­برده، این اطّلاعات را به آیندگان انتقال دهیم. اهمیّت این بحث را می­توان از چند جهت بازگو کرد؛ اول آن که مسلمان باید به دستورات دین اسلام عمل کند، نشان دادن حقیقت به عموم مردم نیز از دستورات دین است. مسأله­ی دوم همان شناساندن بزرگ­ترین، آخرین و تنها مرجع مسلمانان به مردم جهان است. چنان­که خودِ قرآن نیز مؤیّد این مطلب است که رسول اکرم، پیامبرِخاتم و پیامبر همه­ی مردم جهان است.[v] از سوی دیگر با در پیش گرفتن این شیوه، می­توان از توطئه­ی گروهی سودجو که قصدِ وارونه نشان دادن دین اسلام را دارند (یهودیان و ماجرای ورود اسرائیلیات در تفاسیر قرآن) جلوگیری نمود. ایشان با مشغول کردن مردم به جزئیّات و مسائل فرعی، اصل دین را از یاد مردم برده، بسان شیطان زینت­بخش اعمال واهی می­گردند.[vi]

  • روش تحقیق

این تحقیق از نوع بنیادی است و با روش استنباطی، در صدد است که اشعار عرب حجاز را با واقعیّاتی که در قرآن و سنّت آمده مقایسه کند. البتّه نگارنده به این مطلب التفات دارد که؛ مدح  و شعری که در صدد بیان و توصیف صفات برتر شخص یا شیء است، اساساً بدونِ تخیّل و بزرگ جلوه دادن موصوف امکان­پذیر نیست، لیکن شالوده­ی اصلی مدح نباید از چارچوب اسلام خارج شده و در مخاطب نوعی انزجار به وجود آورد. در این پژوهش ابتدا سرفصل­ها و طرح اولیّه پایه­گذاری شده است. سپس منابع مورد نظر شناسایی و با استفاده از کتب، پایان­نامه­ها، مقالات، سایت­ها و نرم­افزارها پس از فیش­برداری و دسته­بندی مطالب، موضوعات مختلفی به عنوان زیر مجموعه­ی سرفصل­ها مطرح شده است، که شالوده­ی بحث سه بخش می­باشد. ادبیات اسلامی اولین بخش این تحقیق است و پس از آن شعر اسلامی و در نهایت مدایح نبوی در چارچوب اسلام مورد بررسی واقع شده، به این صورت که اشعار با آیات و روایات در کنار هم چیده شده و با مقایسه­ی مضامین آن­ها واقعی یا غیر واقعی بودنشان سنجیده می­شود.

  • زمان اجرایپروژه­

این پروژه از ابتدای ماه فروردین سال یک هزار و سیصد و نود و یک آغاز شده و تا پایان فرودین ماه سال یک هزار و سیصد و نود و دو به طول انجامیده است.

دانلود پایان نامه ارشد : مقایسه­ ابعاد سلامت عمومی دانش ­آموزان پسر سال سوم هنرستان تربیت بدنی با گروه همسال در یک رشته منتخب نظری

. 56

5-2 خلاصه پژوهش…. 56

5-3 بحث و نتیجه­گیری.. 57

5-3-1 سوال پژوهشی اول.. 57

5-3-2 سوال پژوهشی دوم. 58

5-3-3 سوال پژوهشی سوم. 60

5-3-4 سوال پژوهشی چهارم. 61

5-3-5 سوال پژوهشی پنجم.. 62

5-4 نتیجه­گیری.. 63

5-5 محدودیت های پژوهش…. 64

عنوان                     صفحه

 

5-6 پیشنهادها 64

5-6-1 پیشنهادهای پژوهشی.. 64

5-6-2 پیشنهادهای کاربردی.. 65

 

فهرست منابع

منابع فارسی….. 66

منابع انگلیسی… 69

 

کلیات

پیشرفت­های شگفت­­آور تکنولوژی در قرن حاضر با ماشینی شدن زندگی توأم شده است. این امر تحرکات و فعالیت­های بدنی را با کاهش چشمگیری همراه ساخته و باعث شده است تا فقر حرکتی، تحلیل شدید قوای جسمانی را به همراه داشته باشد. ضعف جسمانی و روانی ناشی از این بی تحرکی­ها، زندگی انسان­ها را بیش از پیش با تهدید جدی مواجه ساخته است. از این رو، پژوهشگران و محققان برای مقابله با این خطرات، توجه به تربیت بدنی و علوم ورزشی را امری الزامی می­دانند؛ زیرا تأثیر مثبت فعالیت­های بدنی که عمیقاً با طبیعت انسان مناسب است، می­تواند موجبات آرامش اعصاب خسته از زندگی ماشینی را فراهم آورد و از تبدیل اجتماعات امروزی به جوامع رنجور و فرتوت جلوگیری نماید (توسلی، 1388).

  “تربیت بدنی و ورزش[1]، مقوله­ای است که در هر اجتماعی جایگاه ویژه­ای دارد و نقش آن در شکوفایی استعدادهای مختلف افراد و متعاقب آن تقویت و افزایش ظرفیت­های اخلاقی، تربیتی، جسمانی، ذهنی، عقلی، مهارتی، عاطفی و اجتماعی افراد انکارناپذیر است. تربیت بدنی، بخش تکمیلی تعلیم و تربیت است که از طریق فعالیت­های جسمانی[2] و بدنی به شکوفایی استعدادها کمک می­کند شکوفایی علمی و آموزشی دانش­آموزان هنگامی میسر است که در زمینه­های مساعدی از سلامت جسمی و روحی[3]، رشد، نشاط و تحرك فرهنگی و تربیتی استوار باشد. انجام این رسالت در مکان مقدس مدرسه با تنظیم برنامه­های آموزشی متناسب در حیطه­های مختلف تربیتی و متناسب با نیازهای دانش­آموزان امکان پذیر است (عباس نیا، 1373).

 تغییر و تحولات جهانی مقوله­های زندگی معاصر، تربیت بدنی و ورزش را از ضروریاتی ساخته که دوری از آن اجتناب­ناپذیر به نظر می­رسد تربیت بدنی بعنوان فرآیندی آموزشی تربیتی شامل کسب و پردازش مهارت­های حرکتی توسعه و نگهداری آمادگی جسمانی برای تندرستی

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 و سلامت، کسب دانش علمی درباره فعالیت­های جسمانی و تمرین و توسعه تصور و ذهنیت مثبت از فعالیت های جسمانی به عنوان وسیله­ای برای بهبود اجرا و عملکرد انسان است که نقش مؤثر در رشد وتعالی افراد دارد برای این علم اهدافی بیان گردیده که در برگیرنده نشانه­ها، نیات و نتایج مطلوبی است که ازشرکت در برنامه­های تربیت بدنی و ورزش حاصل می­شود. این اهداف با نیازها، تجارب و علایق افراد در ارتباطند و تعیین کننده مقاصد و جهت برنامه­ها هستند، با توجه به اهمیت و توسعه حیطه علم تربیت­بدنی و ورزش اهداف آن محدود به رده­های جمعیتی خاصی نیست بلکه به تمام رده­های جمعیتی گسترش یافته است (فتحی، 1382).

“دوران نوجوانی[4] به عنوان یكی ازمراحل بسیار مهم وبحرانی فرایند رشد و تحول انسان محسوب می­شود و از این دوران به عنوان دوران بحران ، طوفان، استرس، دوره زایش دوباره، هویت طلبی و جزآن یاد كرده اند (حسینی و همکاران[5]،2003). این دوره همراه با تغییرات برجسته می باشد که شامل عبور شخص از مرحله طفولیت به بزرگسالی است که طیف سنی 20- 11 سال را در بر می­گیرد. با توجه به اینکه سال­های نوجوانی، دوره شکل­گیری ساختار شخصیت فردی و اجتماعی انسان است، بروز نابسامانی­ها و از جمله آسیب­پذیری به اختلالات روانی می­تواند قابلیت­ها و در نهایت آینده و سرنوشت فرد را تحت تأثیر جدی قرار دهد. از این ­رو توجه به نیازهای مادی و معنوی نوجوانان از اهمیت خاصی برخوردار است. دراین راه، شاید نخستین گام، بررسی میزان شیوع اختلالات  آسیب­شناسی روانی و شناخت آن­ها در نوجوانان باشد( رابرت و همکاران[6]، 1998).

 بنابراین سلامت افراد واقع در سنین مدرسه می­تواند نقش اصلی را در موفقیت و توسعه یك كشور ایفا نماید، زیرا فرد در مدرسه به دلیل تعامل با دانش­آموزان دیگر و معلم رفتارهای بهداشتی را فرا گرفته و سبك زندگی خود را شكل میدهد(لانگ و همکاران[7]، 2000).

 سازمان جهانی بهداشت [8](2010) در آخرین تعریف خود، سلامت را دارا بودن عملكرد مناسب در چهار حیطه “جسمانی[9]”، “روانی[10]”، “اجتماعی[11]” و” معنوی[12]” عنوان می­كند. پاكیزه[13] (2008) اظهار كرد كه مفهوم سلامت دربرگیرنده مفاهیمی همچون: احساس خوب بودن و اطمینان از خودكارآمدی، اتكای به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خود شكوفایی توانایی های بالقوه فكری، هیجانی و غیره است و فقدان بیماری و علایم را نیز شامل می­شود. “سلامت عمومی” به عنوان یكی از اركان سلامتی، لازمه یك زندگی مفید، موثر و رضایت­بخش فردی است و مسئولیت سنجش، ارزیابی، كنترل، درمان و بهبود بخشیدن آن قبل از هر كس بر عهده متخصصان علوم رفتاری و اجتماعی می­باشد. مطالعه مسعودزاده و همكاران[14](2005) نشان داد كه 1/39 درصد  دانش­آموزان مشكوك به اختلال روانی می­باشند. نتایج یک مطالعه نشان داد که اختلالات بهداشت روانی نظیر افسردگی و اضطراب بر روی میلیون­ها نفر از مردم دنیا اثر گذاشته و میزان بیماری و هزینه­های بهداشتی را افزایش داده است. اگر چه چندین روش درمانی نظیر دارو­درمانی و روان­درمانی ظاهراً در معالجه این اختلالات تأثیر داشته ، ولی شواهد اظهار می­دارد که این روش­های درمانی کاربرد چندانی ندارد و فعالیت­های بدنی تأثیر مثبتی روی سلامت و نشاط روحی و روانی دارد. (کوین[15]، 2000) یافته­های محققین بیانگر این است که ورزش با بهبود، شرایط روانی از جمله: حالت­های احساسی و خودشناسی ارتباط نزدیکی دارد و تمرینات بدنی وسیله­ای مناسب برای دستیابی به شرایط مناسب ذهنی و روانی است (دژآهنگ، 1385).

مقایسه هنرستان تربیت بدنی و دیگر مدارس در رشته منتخب متوسطه نظری در دروس تئوری­ عمومی و تخصصی خلاصه نمی­گردد، بلکه واحدهای عملی­کارگاهی مهمترین بخش مقایسه را در بر می­گیرد. دانش­آموزان پسر هنرستان تربیت­بدنی و علوم ورزشی درطی دو سال متوالی،10رشته­ ورزشی عملی را بعد از این که در پایان سال اول متوسطه­­ی عمومی انتخاب رشته نمودن به کسب یادگیری شناختی و همراه با بالا­بردن مهارت عملی می­پردازند. در سال اول ورودشان در آموزشگاه، ورزش­های فوتبال، والیبال، شنا، آمادگی­جسمانی و ژیمناستیک را به صورت 18واحد درسی که درهفته هر رشته 4 ساعت می­باشد را گذرانده و در سال دوم حضورشان ورزش­های بسکتبال، دو­ و میدانی، هندبال، کشتی و تنیس­ روی­میز با همان تعداد ساعت در هفته می­گذرانند  وجود دروس تئوری تخصصی شامل ایمنی و کمک­های­اولیه ، تغذیه وبهداشت­ مواد­غذایی، سالن­ها و اماکن  ورزشی، جداول مسابقات­ورزشی، روانشناسی عمومی،فیزیولوژی، آناتومی انسانی، آزمون­های­ ورزشی و زبان­تخصصی باعث گردیده است تا علم و عمل درکنار یکدیگر یک شیوه نوین علمی را در تفکر هنر­جویان تربیت­بدنی ایجاد نماید.

 در مدارس نظری دروس به صورت تئوری و در محیطی که به آن کلاس گفته می­شود تدریس می­شود و تنها 2 یا 3 درس در هر سال عملی می­باشد که طی سه سال فرا گرفته
می­شود و بر اساس تنوع رشته متفاوت می­باشد. به همین دلیل در بسیاری از دنیا بخشی از فرآیند آموزش و پرورش به مدارس اختصاص یافته که از همان ابتدا دانش­آموزان را در محیط ورزش مورد آموزش قرار می­دهند. این فرآیند در کشور ما در سطح متوسطه و هر نهادی به عنوان هنرستان خودش انجام می­پذیرد. دانش­آموزان این هنرستان­ها که عموماً آشنا و
علاقه­مند به انجام فعالیت­های ورزشی در رشته­های مختلف هستند، ساعات متوالی از کلاس­های خود را به فعالیت­های آموزشی اشتغال دارند. لذا با توجه به مطالب ذکر شده و تفاوت در میزان ساعات ورزشی هنرستان­های تربیت بدنی و مدارس متوسطه و همچنین اهمیت سلامت عمومی در این گروه سنی و رابطه آن با ورزش تحقیق حاضر به مقایسه سلامت عمومی
 دانش­آموزان این مدارس می­پردازد.

1-2- بیان مسأله

با تأمل در شرایط نوین اجتماعی و بررسی علل و مشکلات زندگی بشری در عرصه سلامت جسمی و روحی، در می­یابیم که انسان امروزی وارث نسل­هایی است که تک­تک سلول­های وجودی­شان با تلاش و فعالیت بدنی همراه بوده است. هزاران سال حرکت و فعالیت در طول رشد و توسعه بافت­های زنده بشر، بصورت شگفت­انگیزی سلول­های بدنی را تحت تأثیر قرار داده و برنامه­ریزی درونی آن­ها را طوری تنظیم کرده است که سلول با حرکت و فعالیت، زنده است و اگر به هر دلیلی این نیاز طبیعی به طور اصولی بر طرف نشود، اختلال در عملکرد ایجاد شده و زمینه ایجاد بسیاری از بیماری­های جسمی و روحی، ناهنجاریهای رفتاری و اجتماعی را فراهم می­نماید(سلیمی آوانسر، 1390). خوشبختانه هر روز که می­گذرد ثمرات فعالیت­­­های ورزشی آشکارتر می­شود، تا آنجا که در آستانه قرن بیست و یکم اجرای حرکات ورزشی برای پیشگیری و حتی مداوای اکثر بیماری­ها کاربرد حیاتی پیدا کرده است. از این رو به موازات این تحولات، امروزه آموزش تربیت بدنی و علوم ورزشی[16] در جهان نقش علمی با ارزشی یافته و یادگیری مهارت انسان را قادر می سازد برای ارضای نیازهای روانی و حرکتی خود به طور مداوم به تمرین بپردازد (توسلی، 1388).

 یكی از عادت­های مناسب بهداشتی یا رفتارهای ارتقاء دهنده­ی سلامتی ، فعالیت­های حركتی و ورزشی منظم است كه بر روی سلامتی انسان آثار مثبتی دارد ؛ به گونه­ای كه زمینه
 اختلال­های روانشناختی و جسمانی را كاهش و بهداشت روانی را افزایش می­دهد( فوئنتس و دیز[17]، 2010).

  از نظر محققین یکی از روش­های مورد استفاده در جهت کاستن مشکلات روانی و بخصوص افسردگی ، اضطراب و افزایش عزت نفس ، بهره­گیری از تمرینات ورزشی است (رحمانی نیا، 1373).

 در قرن­های پیشین انسان­ها بیشتر در معرض بیماری­های واگیردار قرار داشتند . اما امروزه وجود اختلالات روانی با انواع و شدت­های مختلف بیشتر به چشم می­خورد (دادستان[18]، 2008).

یکی از عواملی که سلامت عمومی را بیش از سایر عوامل تحت تأثیر قرار می­دهد، مسائل روانشناختی و اختلال در عملکرد روانی – اجتماعی می­باشد . در ایران 6/17 درصد از گروه سنی 24-15 سال اختلالات روانی را تجربه می­کنند (نوربالا و محمد، 80-1379).

 ارتباط بین جسم و روان موضوعی است که از گذشته تاکنون توجه بسیاری از دانشمندان را به خود جلب کرده است . جسم و روان تأثیر غیر قابل انکاری بر روی یکدیگر داشته و هر تجربه­ای که ذهن و یا جسم کسب کند ، کل ارگانیسم را تحت تأثیر قرار می­دهد . مسلم
 آن­است که تحرک، فعالیت و نشاط و سلامت جسمی به نشاط و سلامت عمومی و ایجاد حالت خوش و احساس مثبت منجر خواهد شد . پرداختن به فعالیت ورزشی به نحوی سبب تخلیه هیجانی می­شود ، بدین معنی که برخی عواطف منفی ، تضاد و تعارضات درونی فرد تخلیه شده و حس اعتماد به نفس ، احترام به خویشتن و شادابی و سلامت روانی و جسمی در فرد نمایان می­شود (ستوده،1376). پزشکان اعتقاد دارند که تمرین ورزشی مناسب بهترین آرام کننده بدن و روش مناسب برای رهایی از بعضی از انواع فشارها و هیجان­ها محسوب می­شود و آمادگی بدنی به عنوان زمینه­ای مناسب برای دستیابی به شرایط مطلوب روانی است بطوریکه در بهبود شرایط روانی از جمله حالت­های افسردگی ، اضطراب و اعتماد به نفس مؤثر خواهد بود (کماسی، 1369).

 ” هنرستان تربیت بدنی” مکانی مناسب می­باشد که دانش­آموزان همراه با رشد سلامت عمومی، شناختی وکسب مهارتهای ورزشی به حرفه­ای علاقه­مند می­شوند که شامل همه­ی استانداردهای تخصصی معلم ورزش شدن را در حال و آینده را دارا می­باشد .  بی­گمان برخوردازی از سلامت­ عمومی در همه­ی ابعاد آن (جسم و روان )  به ویژه بعد روانی عامل اصلی تعادل رفتار اجتماعی و شخصیت افراد را تشکیل می­دهد .

در طی دوران تحصیل ( متوسطه )، شانس و شرایط ورود به رشته تربیت­بدنی با حداقل دشواریها برای نوجوانانی که بر اساس تفکرات سنتی (جدا بودن راه درس و دانش از ورزش و فعالیت ) ، باز هم به دنبال دستیابی به آرزوهای خود در محیط ورزش در حین تحصیل
می­باشند با مکانی به نام هنرستان تربیت بدنی آشنا می­شوند. موقعیت اجتماعی ورزشکار در جامعه­ی کنونی یکی دیگر از انگیزه­هایی است که خیل دانش­آموزان را به سوی این مدارس می­کشاند تا بتوانند در اجتماعی که در آن زندگی می­کنند به ایده­آل­ها و آرزوهای دست نیافتنی خود برسند .

 انتخاب مستندات و مطالب مرتبط با ” اختیاری بودن، لذت­بخش بودن “، حضور در محیط فعالیت بدنی و انجام فعالیت­های ورزشی غیر/ رقابتی توسط افراد همواره سبب افزایش توانمندی ذهنی- روانی در کنار منافع جسمانی-حرکتی می­­شود، اما! آیا مکلف بودن دانش­آموزان هنرستان­های ورزشی به حضور منظم در کلاس­های آموزشی- علمی مهارت­های رشته­های ورزشی متنوع که گاهاً با شرایط جسمانی-حرکتی و یا روحیات آنان نیز سازگاری کامل ندارد، و انجام متوالی فعالیت­های تمرینی-آموزشی به منظور تسلط بر اجرای مهارت­های مورد نیاز انجام هر ورزش بخصوص، نیز می­تواند همچون شرایط طبیعی انتخاب و لذت بردن از ورزش، سبب انبساط خاطر و تقویت بنیه روانی آنان شود؟

 بنابراین با توجه به اینکه دانش­آموزان هنرستان­های ورزش نوجوانانی هستند که مطابق با برنامه­های تدوین شده برای این مقطع ” می­بایست بصورت موظف ” روزانه چندین ساعت در محیط فعالیت­های ورزشی- آموزشی حضور داشته باشند و به همین لحاظ شرایط نسبتاً متفاوتی را در مقایسه با دیگر همسالان خود در سایر دبیرستان­ها تجربه می­نمایند، بازهم از منافع و مزایای تجربه حضور و انجام داوطلبانه فعالیت­های بدنی و ورزشی  ( همچون دیگران) بهره­مند می­شوند؟! و همچنین با توجه به این که بررسی و ارزیابی سطح سلامت روانی (عمومی) افراد در هر دوره­ای از زندگی می­تواند ملاک قابل قبولی برای امید به زندگی و پیشرفت در سایر ابعاد آن محسوب شود، لذا محقق در پی بررسی این موضوع بر آمده که آیا از دیدگاه روان­شناختی تفاوتی بین این گروه­ها (دانش آموزان تربیت بدنی در مقایسه با سایر همسالان در دیگر دبیرستان­ها و…) وجود دارد یا خیر؟ و همچنین وجود جبر و نداشتن اختیار در انتخاب نوع ورزش­ها و فعالیتها در هنرستان تربیت­بدنی برای آنان سلامت عمومی در پی خواهد داشت یا خیر­؟

دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل علی فازی شیوه‌های حل ‌اختلاف بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون

 

بی‌گمان نهضت مشروطیت ایران یکی از تحولات سرنوشت‌ساز تاریخ کشور ما به شمار می‌رود؛ چنان‌که نقطه عطف و تحولی است که برساخت‌های ذهنی وساختارهای اجتماعی را دگرگون کرده است. در این جنبش از برخورد جامعه‌ی سنتی با تفکرات مدرن، نهادها و برساخت‌های ذهنی و عینی نوینی پدیدار شد. یکی از عناصر مدرن در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران پدیده نوظهور حزب است. پدیده‌ای که تا به امروز وجود و کیفیت خود را در جامعه ایران متزلزل و دچار بحران یافته است. در‌واقع، «احزاب سیاسی از نهادهای موثر در حیات سیاسی جوامع هستند كه خود بر بستر پیش‌زمینه‌های مختلف سیاسی‌، فرهنگی‌، اجتماعی و اقتصادی گوناگون روئیده و بازتاب شرایط عینی و ذهنی حاكم بر جامعه از یكسو و ساختار نظام سیاسی، از سوی دیگر و برآیند چگونگی مواجهه و تعامل نیروهای مختلف اجتماعی با عرصه سیاست است» (باقیان،1390).

در مجلس دوم شورای ملی، در دوره دوم مشروطه، گروه‌بندی‌های سیاسی بنا به سازمان‌یافتگی نسبی و ایدئولوژی متمایز خود را حزب خواندند. در طول این دوره سعی کردند به گونه‌ای سازمان یافته شکل بگیرند؛ تا جایی که هریک مرام نامه خود را تدوین کردند و روزنامه خاصی را به‌عنوان ارگان حزب به فضای سیاسی- اجتماعی زمان عرضه کردند.

دو حزب اصلی این دوره دموکرات[1] و اجتماعیون اعتدالیون[2] بودند که در تداوم جناح‌بندی‌های «تندرو» و «میانه‌روی» پیشین در مجلس اول شکل گرفتند و در این دوران در اصطلاح تقابل احزاب «انقلابی» و «اعتدالی» پدیدار شدند.  این احزاب از ابتدا دچار اختلاف بودند؛ آن چنان‌که پیدایش و تنظیم مرام نامه حزب اجتماعیون اعتدالیون صرفا عملی در تقابل با دموکرات‌ها ارزیابی شده است. در‌واقع، «این احزاب در جامعه‌ای شکل گرفتند که به‌لحاظ مناسبات اجتماعی و ساختاری با استلزامات مدرن تحزب هماهنگی نداشتند. در این شرایط احزاب به جای بالابردن میزان مشارکت مردمی در سیاست، مشغول زد‌وخورد با رقبای خود بودند و کارشان از زد‌و‌خورد به ترور و تکفیر منتهی شد و نه تنها فضای منازعات سیاسی را آشتی‌پذیر جلوه ندادند، بلکه خود تبدیل به عاملی برای ستیز در جامعه شدند» (سالمی قمصری، 1386: 40-39).

ستیز و کشمکش حاصل از این تجربه نوین تحزب، نمونه قابل توجهی برای شناخت و ارزیابی کشمکش‌های ناشی از ظهور عناصر مدرن در جامعه‌ای در حال گذار و ساختاری بدون تناسب با آن است. بحثی که عمدتا از سوی اندیشمندان و متفکرین به مذمت و نقد‌های کلی، فارغ از رویکردی مبتنی‌برساختار علمی منتهی شده است.

همچنین، با احتساب احزاب به‌عنوان یکی از شاخص‌های مهم توسعه سیاسی، چگونگی واکنش احزاب اولیه به انواع اختلافات و کشمکش‌های موجود در جهت حل اختلاف خود می‌تواند به‌عنوان موضوعی برجسته در مطالعه و آسیب‌شناسی توسعه سیاسی ایران مورد‌توجه قرار گیرد. چنان‌که حسین بشیریه (1388) به‌عنوان مهمترین لوازم بلافصل توسعه سیاسی بر وجود مکانیسم‌های حل منازعه نهادمند در درون ساختار سیاسی تأکید می‌کند. بنابراین، شناخت نوع فرایند حل اختلاف دراین دوران و علل گرایش به آن از سوی این احزاب به‌خوبی می‌تواند موانع و شرایط مناسب برای توسعه سیاسی ایران در دوران مشروطه و به‌صورت خاص احزاب در این زمان را ترسیم کند.

در‌این زمینه، مدل‌ها و نظریات موجود در رشته‌ی حل اختلاف به‌خوبی می‌تواند بنیانی علمی جهت مطالعه‌ی سازمان‌یافته‌ی اختلافات و واکنش‌های خاص احزاب فراهم کند. این رشته علمی سال‌هاست که به موضوع کشمکش در تمامی سطوح می‌پردازد. بحثی که «در رشته‌های متنوعی از جمله روانشناسی، دیپلماسی، علوم اجتماعی، حقوق و حوزه مدیریت نزاع/حل اختلاف مطرح می‌شود. هر یک دیدگاه متفاوتی در رابطه با ماهیت کشمکش ارایه می‌دهند» (بورگس[3]، 1987). این رشته عمدتا به‌صورت عملی برای حل اختلافات در گستره‌ای از عرصه‌های مختلف زندگی انسان از روابط بین‌شخصی تا روابط درون دولت و بین‌المللی به کار می‌رود (فورلانگ[4]،2005).

«حل اختلاف اصطلاحی مفهومی است که به حالتی اطلاق می‌شود که منابع ریشه‌دار کشمکش هدایت و حل می‌شود. یعنی رفتار و نگرش‌ها دیگر خشونت‌بار نیست و ساختار کشمکش تغییر کرده است» (میال[5] و همکاران،25:2005). این اصطلاح هم به فرایند رسیدن به این

 

پایان نامه و مقاله

 تغییرات اشاره می‌کند و هم به مراحل تکمیل‌شدن فرایند حل اختلاف. براین‌اساس در این رشته مدل‌های متنوعی برای شناخت علل وقوع کشمکش، طراحی و ارزیابی راهبردهای به‌کار‌رفته و امکان‌پذیر حل اختلاف عرضه می‌شود. در ادبیات موجود حوزه کشمکش از مفاهیم گوناگونی همچون دگرگون‌سازی کشمکش، تنظیم کشمکش و مدیریت کشمکش برای چگونگی برخورد با کشمکش استفاده شده است. در این رساله به پیروی از نقطه نظر نویسندگان کتاب حل اختلاف معاصر از اصطلاح حل اختلاف بهره برده می‌شود. از نظر ایشان حل اختلاف چنان منسجم و فراگیر است که به‌نوعی تمام ظرایف این اصطلاحات را دربرمی‌گیرد. همچنین در تاریخچه‌ی این رشته، عمدتا تحلیل‌گران از اصطلاح حل اختلاف بهره برده‌اند (رامسبوتام و همکاران[9]، 2011).

در این رساله با اتکاء به مدل حل اختلاف منافع/حقوق/ قدرت(فورلانگ،2005) فرایندهای متفاوتی که احزاب برای برخورد با کشمکش به کار برده‌اند، به‌عنوان پیامد[11] درنظرگرفته شده است. همچنین، براساس راهبرد جامعه‌شناسی تاریخی تحلیلی سعی می‌شود، علل کافی و لازم منجر به اتخاذ فرایندهای خاصی از حل اختلاف در کشمکش‌های بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم شورای ملی مشخص شود. این شرایط علی بدون تعهد به رویکرد نظری خاصی از نظریات گوناگون و براساس طرح نظری دوسطحی گزینش می‌شود. بدین ترتیب، در سطح اول از مدل پویایی اعتماد شرط علی استفاده می‌شود، در سطح دوم نیز چندین شرط علی براساس مدل‌ مثلث رضایت‌مندی حل اختلاف، تحلیل خصلت اعتماد اندروسایر[12]، به همراه بخشی از مدل پویای اعتماد و همچنین موانع توسعه سیاسی در ایران از دیدگاه حسین بشیریه و نظریه «راهبرد و سیاست سرزمینی جامعه ایران» پرویز پیران، برساخته می‌شود.

بدین ترتیب این رساله، به منظور آزمون و واکاوی پیچیدگی علی پیامد موردنظر بنا به یک طرح نظری دوسطحی از روش‌شناسی تنوع‌محور[13] و روش تحلیل تطبیقی کیفی فازی[14]چارلز راگین[15] و نرم‌افزارfsQCA[16] بهره می‌برد. این روش به دلایل متعددی انتخاب شده است. از سویی گورتز و ماهونی[17](2005) تأکید می‌کنند که روش تحلیل فازی راگین ظرفیت آزمون نظریات دو سطحی را فراهم ساخته است. ازسوی دیگر، راگین مدعی است که این یک روش میانی است که از محدودیت‌های پژوهش کمی وکیفی فراتر می‌رود. مفاهیم را در همان شاکله‌ی مبتنی‌بر نظریه مجموعه[18] درجه‌بندی و آزمون می‌کند. در‌نهایت، مسیرهای متعدد و چندگانه‌‌ای را مشخص می‌کند که در قالب ترکیبات علل کافی به پیامد موردنظر منجر می‌شود (راگین،1987،2000،2008). نهایتا منطق فازی حاکم بر fsQCA به‌خوبی می‌تواند زمینه‌ای برای خوانش تاریخی فارغ از سوگیری و برچسب‌زنی دوشقی را فراهم کند.

پرداختن به پیچیدگی‌های علی شیوه‌های حل اختلاف تمام احزاب در ایران جهت آسیب‌شناسی تحزب در ایران مستلزم دسترسی به داده‌های معتبر عظیمی است که فراتر از ظرفیت یک رساله‌ی کارشناسی ارشد است. از این رو صرفا کشمکش بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم شورای ملی مورد بررسی و مطالعه قرار می‌گیرد. درواقع، در این رساله اساسا بواسطه‌ی محدودیت زمانی قلمروی پژوهش محدود به دوره دوم قانون‌گذاری شده است. بدین ترتیب تنوع محدودی بین شرایط و نظام‌های موارد وجود دارد که تعمیم نتایج را محدود ساخته است.

1-2-طرح مسئله

«مجلس دوم شورای ملی در آبان 1288 در میان تحسین وسیع عامه گشایش یافت» (آبراهامیان، 1378: 92). ‌در این دوره، فعالان سیاسی و روشنفکران بعد از تجربه تلخ استبداد محمد علی شاه و مشاهده سیستم‌های حزبی اروپا به این نتیجه رسیدند که برای محافظت از آزادی، انقلاب، مجلس و مشروطیت باید تشکیلات منظم حزبی داشته باشند (نوذری،1380). این نتیجه‌گیری در عمل کاملا محقق نشد و از همان آغاز احزاب عمده مجلس دوم، ‌دموکرات و اجتماعیون-‌اعتدالیون دچار کشمکش شدند و از روش‌هایی غیردموکراتیک برای حل اختلاف خود استفاده کردند. چنان‌که اعتدالیون متوسل به اخذ تکفیرنامه از مرجع تشیع نجف برای اخراج رییس فرقه دموکرات از مجلس شدند. از سویی دیگر، میرزاحسن‌خان امین‌الملک که از عاملان موثر اعتدالی بود، به دست مجاهدین حیدرخانی در خانه‌اش کشته شد (اتحادیه(الف)،1361).

نخستین تجربه‌ی تحزب به‌عنوان عنصری مدرن در جامعه سنتی زمان قاجار رخ می‌دهد که از کشمکش بین دو حزب به ستیزهای گسترده اجتماعی منتهی می‌شود. پیچیدگی شرایط حاصل از تعامل عناصر مدرن و سنتی و همچنین شرایط خاص فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی ایران آن زمان به گونه‌ی قابل توجهی در راه‌های حل اختلافی که از سوی هریک اتخاذ شده؛ به‌خوبی نمود یافته است.

در رساله‌ی حاضر اصطلاح فرایند حل اختلاف به شیوه‌ی ارزیابی طرفین از اختلاف و چگونگی واکنش به آن اطلاق شده است. از این رو، درمطالعه‌ی کشمکش‌های گوناگون بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون‌اعتدالیون، در ابتدا این سؤال پیش می‌آید که در اولین تجربه تحزب در ایران، احزاب و اعضای آنها در برخورد با موارد کشمکش‌ چه نوع ارزیابی و تصوری داشته‌اند؟ و هر یک از چه شیوه‌ها و فرایندهایی برای حل اختلاف میان خود استفاده می‌کردند؟ سپس، بر بنیان رویکردی کل‌نگر این مساله، پرسش‌برانگیز می‌شود که از ابعاد و سطوح گوناگون، چه علل کافی و لازمی منجر به اتخاذ فرایندها و شیوه‌های خاص حل اختلاف از سوی این حزب شده است؟

 1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

در جوامع و نظام‌های سیاسی کنونی تقریبا هم‌اندیشی کاملی نسبت‌به ضرورت تحزب وجود دارد و از احزاب به‌عنوان چرخ‌دنده ماشین دموکراسی، نماد سیاست مدرن، حلقه مفقوده و واسطه‌ی بین مردم و کارگزاران و تصمیم‌گیران سیاسی یاد می‌شود. حزب در‌حقیقت گردهمایی پایدار گروهی از مردم است که از عقاید مشترک و تشکیلات منظم برخوردارند و با پشتیبانی مردم برای کسب قدرت سیاسی از راه‌های قانونی مبارزه می‌کنند (اخوان کاظمی، 1386: 8). با وجود این اهمیت اساسی، احزاب در پیشبرد دموکراسی، فضای سیاسی- اجتماعی ایران عمدتا با ناکارآمدی و ستیز و صف‌آرایی کینه‌توزانه‌ی احزاب روبرو بوده اند. پدیده‌ای که از روزگار ابتدایی شکل‌گیری احزاب در مجلس دوم شورای ملی به شکلی برجسته خود را نمایان ساخته است. این ستیز و کشمکش، عمده اندیشمندان را به مذمت و نقدهای کلی رهنمون کرده است. این امر، ریشه در سه نکته دارد:

الف) عدم‌دسترسی پژوهشگران به عمده‌ی داده‌های لازم و جاری درمورد احزاب که هنوز جزو داده‌های محرمانه و طبقه بندی‌شده محسوب می‌شوند،

ب) عدم‌توجه پژوهشگران به حوزه‌های تخصصی خاص همچون رشته حل اختلاف جهت تحلیل و آسیب‌شناسی شرایط و پدیده‌های اجتماعی و سیاسی،

پ) عدم کاربرد و شاید کاربرد محدود روش‌های نوین علوم اجتماعی که امکان بررسی پیچیدگی علی پدیده‌های تاریخی و اجتماعی را در ابعاد و سطوح گوناگون فراهم می‌کنند.

از این رو، در رساله‌ی حاضر دو مانع آخر بر‌اساس با کاربرد مدل‌های حل اختلاف و روش‌شناسی پیچیده تنوع‌محور دو مانع آخر مرتفع شده است. همچنین، با‌توجه به مانع نخست، احزاب دوران مشروطه بواسطه‌ی شفافیت و حجم بیشتر داده‌های روزگار پیشین انتخاب شده است. هر‌چند با توجه به اشتراکاتی که در پدیده‌های اجتماعی در طول تاریخ دیده می‌شود؛ اسناد و داده‌های تاریخی ظرفیت لازم را جهت فهم سازمان‌یافته و نسبتا عمیق پدیده‌های اجتماعی دارند. ازهمین ‌رو نیز حوزه‌ی جامعه‌شناسی تاریخی مورد‌توجه فراوانی قرار می‌گیرد. البته، تحقیقات تاریخی و جامعه‌شناسی تاریخی ایران عمدتا به واسطه‌ی محدودیت روش‌های تحلیلی و اتکاء شدید آن‌ها به ذهن محقق، صرفا به مفاهیم و شرایط، سطوح و ابعاد محدودی پرداخته‌اند. در حالی‌که روش‌های نسبتا نوینی همچون تحلیل تطبیقی کیفی فازی ظرفیت بررسی ابعاد و سطوح گوناگون پیچیدگی علی پدیده‌های اجتماعی و تاریخی را فراهم می‌کنند. ازاین رو، در پژوهش حاضر، به‌عنوان اثری در چهارچوب راهبرد جامعه‌شناسی تاریخی تحلیلی براساس روش تحلیل تطبیقی کیفی فازی  و نرم‌افزار fsQCA سعی می‌شود پیچیدگی علی اتخاذ شیوه‌های حل اختلاف دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون مطالعه و تبیین شود. همچنین به منظور شناخت پیامد و شرایط علی در سطوح و ابعاد گوناگون از نظریات مختلف جامعه‌شناسی تاریخی و سیاسی و مدل‌های حل اختلاف استفاده می‌شود.

از سوی دیگر، به‌لحاظ حوزه‌ی تاریخ، بررسی احزاب در مجلس دوم شورای ملی به دلایل زیر اهمیت و ضرورت قابل توجهی دارد:

  • بیشتر تحقیقات و کتب موجود در‌مورد مشروطه به دوره‌ی اول انقلاب مشروطه پرداخته‌اند.
  • «احزاب سیاسی به طور کلی منفور بوده‌اند، زیرا آن‌ها را باعث ایجاد جدایی و شکاف در جامعه می‌دانستند. همچنین از آن رو که تعداد اعضای هر کدام چندان چشم‌گیر نبود، به نظر بی‌اهمیت جلوه می‌کردند» (اتحادیه(الف)، 1361: 11). در حالی‌که رساله‌ی حاضر با علم به جایگاه تحزب و حل اختلاف نهادمند در مقام لوازم بلافصل توسعه‌ی سیاسی به بررسی این احزاب و شیوه‌های واکنش آنان به کشمکش می‌پردازد. در‌حقیقت، هر‌چند که واکنش‌ها تنش‌زا بودند؛ شناخت و مطالعه‌ی علی و دقیق آن‌ها می‌تواند فهم دانشمندان تاریخ، علوم اجتماعی و سیاسی را از شرایط مناسب و موانع توسعه ایران روشن‌تر سازد.
  • «انقلاب مشروطه تا امروز به‌صورت رویدادی ایده‌ال باقی مانده است، و افرادی که با آن مربوط بودند قهرمان یا خائن جلوه کرده‌اند و قضاوتی بی‌طرفانه هنوز در این موارد کمتر صورت گرفته است» (همان:11). رویکرد فازی غالب بر‌این رساله اساسا تصورات دو شقی در خوانش تاریخ را رد می‌کند. بر‌این‌اساس پدیده‌ها و اشخاص را نمی‌توان در قالب 0 و 1 ارزیابی کرد؛ به‌سادگی نمی‌توان افراد را کاملا‌خائن یا کاملا ‌قهرمان و وطن‌پرست نامید. بنابراین، در‌این پژوهش سعی می‌شود؛ با اتکاء به منطق فازی قضاوت بی‌طرفانه و پرهیز‌از برچسب‌زنی معمول تسهیل گردد.

در مجموع، با توجه به محدودیت‌های دسترسی به داده، محدودیت‌های رساله‌ی کارشناسی ارشد و اهمیت مطالعه‌ی علمی تجربه تحزب و حل اختلاف در مجلس دوم شورای ملی صرفا کشمکش بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون انتخاب شد. در‌واقع، به منظور انجام مطالعه‌ای جزیی، دقیق و سازمان یافته قلمروی پژوهش به مجلس دوم محدود شدکه این امر تنوع موارد را کاهش داد و تعمیم نتایج را محدود ساخت.

1-4- پرسش‌های تحقیق

در این پژوهش بر آن هستیم که با توسل به روش تحلیل تطبیقی کیفی فازی در مطالعه‌ی موارد کشمکش بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم شورای ملی به این پرسش‌‌ها پاسخ دهیم:

  • چه شرایط یا ترکیبی از شرایط، علل کافی منجر به اتخاذ فرایندهای خاصی از حل اختلاف در کشمکش‌های بین این دو حزب بودند؟
  • کدام یک از شرایط کافی یا ترکیبی از شرایط کافی، به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردار بودند؟
  • چه شرایط یا ترکیبی از شرایط، علل لازم منجر به اتخاذ فرایندهای خاصی از حل اختلاف در کشمکش‌های بین این دو حزب بودند؟

در این راستا پرسش‌های دیگر عبارتند از:

  • به‌عنوان پیامد، احزاب در واکنش به موارد کشمکش چه نوع فرایند حل اختلافی را در پیش می‌گرفتند؟
  • به‌عنوان سطح اول شرایط علی، در بازشناخت کشمکش، اعضای احزاب چه تصور و ارزیابی از علت کشمکش داشتند؟ به بیان دقیق‌تر، آنان چه نوع اسنادی به علت کشمکش و طرف مقابل خود می‌دادند؟ چه نوع اعتمادی نسبت به طرف مقابل داشتند؟
  • به‌عنوان سطح دوم شرایط علی، چه شرایط علی فردی و ساختاری منجر به این نو بازشناخت و اسناد می‌شد؟
 
مداحی های محرم