موضوع: "بدون موضوع"
دانلود پایان نامه ارشد: مبانی واحکام فقهی اهانت به مقدسات ادیان آسمانی (زرتشت، یهودیت و مسیحیت) در فقه اسلامی
جمعه 99/10/26
1. طرح مسأله
نگاهی گذرا به فهرستی از نابهنجاریهای اخلاقی، اجتماعی، معضلات اداری، سیاسی و اعتقادی (همانند ترویج باطل و مبارزه با باورهای دینی و مکتبی) و بالأخره توهین به مقدسات مذهبی و صدها کج رویهای رنجآور دیگر، نمایشی است از جدایی آدمیان از ارزشهای دینی و حرکت به سمتوسوی مادیگری.
در هر جامعهای اشخاص و نهادهایی وجود دارند که احترام به آنها واجب است و اهانت به آنها چالشهای جدی ایجاد میکند چهبسا برخی از نزاعها در سطح بینالمللی ریشه در این موارد داشته باشد.
احترام به مقدسات هر دین یکی از اصول مسلم تربیت و نشان رشد و شکوفایی فرهنگی و لازمهی ایجاد روحیهای بشر خواهی و تحکیم مبانی اخلاقی و قوام پایههای صلح و دوستی است و عدم رعایت این صفت نیک، موجب اختلافات، کدورتها، دشمنیها و احیاناً جنگهای کوچک و بزرگ، قتلعامها و کشتارهای دستهجمعی گردیده و هزینههای سنگینی را بر فرد و جامعه تحمیل خواهد کرد. احترام به افراد بشر، اعم از مسلمان و غیرمسلمان، اصلی است که همواره آموزههای دینی و آموزگاران بزرگ بشر و پیشوایان دین بر آن تأکید داشتهاند و تکیهبر باورهای مشترک ادیان را طریق گردهمایی و همبستگی اجتماعات بشری قلمداد نمودهاند. «بگو: اى اهل كتاب، بیایید بر سر سخنى
كه میان ما و شما یكسان است بایستیم كه: جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریك او نگردانیم و بعضى از ما بعضى دیگر را بهجای خدا به خدایى نگیرد.» پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض كردند، بگویید: «شاهد باشید كه ما مسلمانیم [نه شما] »[1]
منظور از احترام گذاردن، ارج نهادن به آن چیزی است که نزد دیگران عزیز و گرامی است و افراد بدان تعلق دارند، آن امور ممکن است حیثیت و موقعیت اجتماعی، باورها و اعتقادات دینی و مذهبی باشد که نزد انسانها عزیزترین و پربهاترین چیز است؛ زیرا
اعتقادات مذهبی باشخصیت افراد جامعه عجین است. هرگونه تعدی به اعتقادات و باورهای دینی موجب جریحهدار شدن افکار و احساس عمومی میگردد، بهطوریکه اغلب، برای حفاظت و مواظبت از این آرمانهای مقدس از بذل مال و جان دریغ نمیکنند. در مکتب اسلامی مسأله توهین به مقدسات و موضوعات پیرامون آن، مسألهای نیست که مختص به مقدسات دین و مکتب خاص خود باشد بلکه توهین به مقدسات ادیان آسمانی دیگر را به دلیل داشتن مبنا ازلحاظ اخلاقی مذموم و ناپسند و ازلحاظ شرعی جایز نمیدانند.
در عصر کنونی که پیروان ادیان و فرق، در راستای اهداف خود دست به تبلیغ گستردهای زده و با تمام امکانات دنبال اهداف باطل خود میباشند، بر پیروان راستین و حقیقی دین اسلام و مذهب حق جعفری است که در این شلوغ بازار جهانی، اسلام ناب محمدی6 را بر مردم جهان عرضه نمایند و این تکلیف شرعی مقابله با موج تبلیغاتی دشمنان اسلام که با تمام ابزارها و وسایل خویش به اهانت به مقدسات روی آوردهاند هوشیاری در مقابل اهانت به مقدسات را آشکار مینماید.
یکی از اصول گفتگوی ادیان، آگاهی پیروان هر دین از حکم اهانت به مقدسات ادیان دیگر است این آگاهی میتواند پیروان ادیان را از اهانت به مقدسات یکدیگر بازدارد و بستر را برای گفتگوی ادیان و تقریب پیروان ادیان و درنهایت آشکار کردن کمال اسلام فراهم نماید؛ این پژوهش درصدد است نظریه دین اسلام را درباره توهین به مقدسات ادیان (زرتشت، یهودیت و مسیحیت) بر اساس دلایل شناختهشده و معیارهای پذیرفتهشدۀ دینی (کلام الهی، سیره نبوی 6و روایات و منابع فقهی) استنباط کند که علاوه بر حلّ برخی مسائل نظری این حوزه، در عالم خارج بهخصوص درصحنۀ سیاست خارجی، دارای کاربرد و تأثیر عملی خواهد بود و به پویایی و کارآمدی روابط ما در عرصۀ حقوق بینالملل و برقراری روابط و دیپلماسی موفق با دول و ملل غیرمسلمان کمک خواهد کرد.
با بررسی صورت گرفته خلاقیت و نگرش دادگرانهی نهفته اسلام در آنها بهخوبی نمایان خواهد شد. باشد که مورد رضای حضرت حق قرار گیرد.
2. انگیزه انتخاب
در جهان معاصر، ضرورتهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نیز گسترش رو به رشد روابط در عرصههای داخلی و خارجی، پیروان ادیان الهی را بر آن داشته تا هرچه بیشتر در جهت توسعه روابط و بهبود آن بکوشند. آیین اسلام نیز با تشویق به ایجاد محیطی توأم با صلح و امنیت همراه با همزیستی مسالمتآمیز بین افراد جامعه – با آراء گوناگون- احکام و ضوابط خاصی را در قالب دستورات شرعی برای پیروان خود صادر نموده، همه مسلمانان را به حسن معاشرت و رفتار انسان دوستانه فراخوانده است. اسلام ضمن دعوت پیروان خود به حضور در عرصههای مختلف جهانی، راهکارها و اصولی را برای این حضور پیشنهاد نموده و با تأیید کتابهای آسمانی و پیامبران پیشین، همه ادیان و پیروان آنها را به تفاهم و تلاش برای نیل به وحدت فرامیخواند. از دیدگاه قرآن، ایجاد رابطه با ادیان دیگر و پیروانشان و توفیق برای حصول به زندگی مسالمتآمیز و صلح و آرامش بر پایه آموزههای انسانساز و معیارهای عزتآفرین آن، بهراحتی ممکن است. ازاینرو، برای تحقق چنین روابطی، در شرایطی که تحصیلکردگان و روشنفکران شرق و غرب نیازمند آگاهی از دلایل شگرف مندرج در این پژوهش هستند، آشنایی با معیارها و آگاهی از اصولی که اسلام برای پیریزی روابط نیکو و حُسن همجواری پیشنهاد کرده ضروری است.
دلایلی که در این پژوهش مطرحشده دال بر دادگری شریعت اسلام است و نشان میدهد که این شریعت، رحمتی است از جانب خداوند که پیامبرش محمد 6را با آن فرستاده است؛ زیرا فرموده است: «و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم»[1]
اکنون دیگران به خواندن و نشر این پژوهش فراخوانده میشوند تا مردم از روش دادگرانهی اسلام در برخورد با غیرمسلمانان آگاه شوند؛ و الله ولی التوفیق.
دانلود پایان نامه ارشد : بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی شدید بر تغییرات واسپین و کمرین پلاسمایی
جمعه 99/10/26
عدم فعالیت بدنی و سبک زندگی غیرفعال از عوامل موثر در شیوع چاقی و اضافه وزن است که اغلب اختلالاتی نظیر مقاومت انسولینی، دیابت نوع 2، دیسلیپیدمی و فشار خون بالا را موجب میشود. چنین شرایطی منجر به بر هم خوردن تعامل بین فرآیندهای متابولیکی و ایمنی میشود. به نظر میرسد التهاب در پاتوژنز (بیماری زایی) این اختلالات موثر باشد. به خوبی مشخص شده است که پیشرفت وضعیت التهاب خفیف مزمن[1] پیشبینی قوی برای بسیاری از این بیماریها است. این وضعیت التهابی با سطوح بالای شاخصهای التهابی نظیر اینترلوکین-6 (IL-6)، عامل نکروز توموری- آلفا (TNF-α) و پروتئین واکنشگر C (CRP) مشخص میشود. بافت چربی، نوع تخصص یافتهای از بافت همبند است که عمدتاً از سلولهای چربی یا ادیپوسیتها[2] تشکیل شده است. این سلولها به صورت مجزا یا در گروههای کوچک درون بافت همبند سست یا نامنظم و غالباً به صورت گروههای مجتمع بزرگ یافت میشوند و در آنجا جزء اصلی بافت چربی را تشکیل میدهند، که بافت چربی در بسیاری از مناطق سرتاسر بدن قرار گرفته است.
بافت چربی بزرگترین ذخیره انرژی (به شکل تریگلیسرید، چربیهای خنثی) در بدن است. سایر اعضای ذخیره کننده انرژی، عمدتاً کبد و عضلات اسکلتی، این عمل [ذخیره سازی] را در شکل گلیکوژن انجام میدهند. با این حال، موجودی گلیکوژن محدود است و باید ذخیره بزرگی از کالری در بین وعدههای غذایی به حرکت درآید. چون چگالی تریگلیسریدها کمتر از گلیکوژن بوده و آنها ارزش کالریک بالاتری (3/9 kcal/g برای تریگلیسریدها در مقابل 1/4 kcal/g برای کربوهیدراتها) دارند، بافت چربی به صورت بافت ذخیرهای بسیار کارآمدی درآمده است. این بافت دائماً در حال تخریب و جایگزینی میباشد و به تحریکات عصبی و هورمونی هر دو حساس است. افزون بر این، ادیپوسیتها خود، هورمونها و تعدادی از فاکتورهای مهم را آزاد میکنند و بافت چربی هم اکنون یک اندام مهم درونریز و سیگنال دهنده محسوب میشود. بافت چربی یا آدیپوز، با ویژگیهای فیزیکی منحصر به فردش، یک هادی حرارتی چربی همچنین فضاهای میان سایر بافتها را پر و به نگه داری برخی از اندامها در محل خود کمک میکند. لایههای زیرجلدی بافت چربی به شکلگیری سطح بدن کمک میکند، در حالی که ذخایر بالشتک مانند آن که عمدتاً در کف دستها و پاها هستند، به عنوان ضربهگیر عمل میکنند. دو نوع بافت چربی وجود دارد؛ محل، ساختمان، رنگ و ویژگیهای آسیب شناختی آنها متفاوت است. بافت چربی سفید، که نوع شایعتر است، از سلولهایی تشکیل شده است که پس از تکوین کامل حاوی یک قطره مرکزی بزرگ چربی به رنگ زرد مایل به سفید در سیتوپلاسم خود هستند. بافت چربی قهوهای از سلولهایی تشکیل شده است که حاوی قطرههای چربی متعددی هستند که میان تعداد زیادی میتوکندری پراکنده شدهاند، که موجب میشود این سلولها تیرهتر به نظر برسند. هر دو نوع بافت چربی از خونرسانی غنی برخوردارند. مدتی پیش دانشمندان و پزشکان بافت چربی را به عنوان فقط یک بافت هدف غدد درونریز بررسی کردند اما اکنون به عنوان یک عضو از غدد درونریز که فقط درون خود ترشح میکند، بررسی میکنند. سلولهای چربی بالغ دستهای از پروتئینها را ترشح میکنند که به عنوان ادیپوکینها (سایتوکینهای بافت چربی) شناخته میشوند. بعد از کشف لپتین به عنوان یک هورمون مشتق شده از بافت چربی، تعداد زیاد دیگری از ادیپوکینها کشف شدند. از جمله: ادیپوکین مهار کننده فعال دپلاستوزین-1 (PAI-1) و رسیتین بودند. ادیپوکینها نقش مهمی در رابطه متقابل بین بافت چربی و بافتها و ارگانهای دیگر دارند. این بافتها انگیزه محققان را برای تجزیه و تحلیل کاملتر و جامعتر پروتئینهای ترشح شدهای که از بافت چربی مشتق میشوند و رابطه آنها با ورزش، بیشتر میکند.
واسپین اولین بار در سال 2000 در سلولهای سفید چربی شناسایی شد که در بافت چربی قابل مشاهده بود. در موشهایی که مورد آزمایش قرار گرفتهاند مشخص شد که مقاومت به انسولین و تحمل گلوکز با واسپین ارتباط مستقمی دارند (هیدا[3] و همکاران، 2005). کمرین نیز نوعی ماده پروتئینی میباشد که از سوخت و ساز چربی به دست میآید (بوزوگلو[4] و همکاران، 2007). این هورمون، در سطح خونی پلاسما در فرآیند سوخت و ساز مواد شیمیایی همراه با بسیاری از عملکردهای اصلی بدن مشاهده شده است. طبق مطالعات مختلف كمرین با شاخص توده بدنی (BMI)، مقاومت به انسولین، سندرم متابولیك، دیابت و بیماریهای قلبی-عروقی ارتباط دارد. لازم به ذكر است كه تولید كمرین به عنوان یك پروتئین كموتاكتیك در مناطق التهابی نیز گزارش شده است. این مولكول، نقش مهم و بالقوهای را در كنترل پاسخ ایمنی در نواحی ملتهب و بافتهای آسیب دیده ایفا میكند و به عنوان یك عامل ضد التهابی نیز شناخته میشود (روُی[5] و همکاران، 2007). باتوجه به تأثیرات زیاد واسپین و کمرین تقریباً بر تمام اعضاء بدن، نیاز به پژوهشهای بیشتر در زمینه ارتباط این دو ادیپوکین و فعالیتهای ورزشی بخصوص فعالیت استقامتی (هوازی) میباشد.
1-2- بیان مسأله
کشف آدیپوکینها، به طور قابل توجهی به درک درستی از بیماریهای متابولیک کمک کرده است. بافت چربی در حال حاضر، به جای اینکه تنها به عنوان یک منبع انرژی غیرفعال محسوب شوند، به عنوان یک اندام بیولوژیکی فعال، قادر به تولید مواد مختلفی مانند بسیاری از هورمونها و سایتوکینها میباشد. آدیپوکینها، سایتوکینهایی هستند که از بافت آدیپوسیت ترشح میشوند. هر چند برخی آدیپوکینها ممکن است اثر محافظتی (مانند آدیپونکتین، آپلین) داشته باشند اما بیشتر آنها میتوانند در افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی – عروقی از روی تاثیرات پیش التهابی بر سیستم عروقی یا با افزایش مقاومت انسولین موثر باشند. از آنجا که ممکن است برخی آدیپوکینها منعکس کننده وضعیت پیش التهابی ناشی از افزایش چاقی و افزایش نفوذ ماکروفاژها بدون شرکت مستقیم در مسیرهای آترواسکلروستیک باشند، پس دیگر نمیتوانیم نقش فعالی که بافت چربی در بیماریهای فیزیوپاتولوژی و متابولیک و CVD دارد، را نادیده بگیریم (سو لیم و همکاران، 2012). نتایج مطالعات مختلف نشان میدهد آدیپوکینها در افزایش چاقی مرتبط با اختلالات و سندرم متابولیک بهویژه در پاتوژنز (افراد مبتلا به دیابت نوع 2) موثر هستند (اُلفت جی و همکارانش، 2012). آدیپوکینها در افزایش تصلب شرایین (آترواسکلروز) نیز نقش دارند (سو لیم و همکاران، 2012). از جمله آدیپوکینها میتوان به اینترلوکین 6، رزیستین[6]، فاکتور نکروز آلفا، RBP4[7]، آپلین، ادیپونکتین، واسپین[8] و کمرین اشاره کرد (هیدا و همکاران[9]، 2005).
در سال 2000 یک آدیپوکین جدید به نام واسپین که به خانواده برتر سرپینها[10] تعلق داشت از بافت چربی احشایی جدا شد. واسپین (مشتق از بافت چربی احشایی سرین بازدارنده پروتئاز) آدیپوسایتوکین جدیدی است که از بافتهای چربی سفید احشایی موش صحرایی یک مدل حیوانی مبتلا به دیابت نوع 2 مشتق شده است (هیدا و همکاران، 2005). واسپین دارای خواص متعدد فیزیولوژیکی مانند بهبود تحمل گلوگز، افزایش حساسیت به انسولین، کاهش قند خون، کاهش مصرف غذا و همچنین به عنوان یک ضد التهاب در مطالعاتی که در محیط آزمایشگاه انجام شده است، میباشد (وادا، 2008؛ برونتی و همکاران، 2011). نتایج مطالعات بالینی نشان میدهد افزایش سطح واسپین در خون با چاقی و مقاومت به انسولین ارتباط دارد (تل و همکاران، 2008؛ گولکلیک و همکاران، 2009). واسپین نقش محوری در پاتوژنز بیماری کبد چرب غیرالکلی (NALFD) دارد. نه فقط به عنوان تنظیم کننده حساسیت به انسولین بلکه به عنوان واسطههای فرایندهای التهابی عمل میکند. شواهد نشان میدهد شیوع بیماری کبد چرب غیرالکلی به طور مداوم در حال افزایش است که به دلیل افزایش روزافزون چاقی است. (دیواناگام و همکاران، 2009)، مقاومت به انسولین کبدی و عضلانی را در نوجوانان مبتلا به کبد چرب غیرالکلی (NALFD) و نوجوانان سالم که وزن و سن یکسانی داشتند، اندازهگیری کردند. در نتیجه پیبردند که مقاومت به انسولین در نوجوانان با NAFLD به طور مستقل از شاخص توده بدن (BMI) آنها افزایش یافته بود. همچنین پژوهشها نشان میدهند آمادگی جسمانی در سطح بالا، باعث کاهش فعالیت واسپین میشود در حالی که فعالیت ورزشی در افراد غیرورزشکار باعث افزایش غلظت سرم واسپین میشود (ودا[11]، 2008). در مقابل در پژوهشی که بر روی 36 سر موش به دنبال 4 هفته تمرینات مقاومتی در موشهای صحرایی غیردیابتی انجام شد، مشخص گردید سطح واسپین سرمی به طور معنیداری کاهش مییابد اما در گروه دیابتی که تمرین داشتند سطح واسپین کاهش پیدا نمیکرد. از این رو میتوان چنین استنباط کرد که تمرینات مقاومتی، تاثیر متفاوتی بر سطوح واسپین سرمی گروههای دیابتی و غیردیابتی موشهای صحرایی میگذارد (صفرزاده و همکاران، 1391). از طرفی دیگر در پژوهشی که بر روی 10 زن انجام گرفت مشخص گردید به دنبال اجرای یک تمرین مقاومتی یک روزه، در سطوح واسپین و گلوکز هیچ تغییر عمدهای به وجود نمیآید اما در مقابل سطوح انسولین به طور معنیداری افزایش مییابد و همچنین باید گفت سطوح واسپین با گلوکز و انسولین همبستگی معناداری نداشت و این بدان معنی است که یک دوره تمرین قدرتی یک روزه تاثیری بر روی غلظت واسپین ندارد و این احتمال وجود دارد که واسپین تنظیم کننده مهمی برای گلوکز نباشد (قهرمانی و همکاران، 2012). بنابراین هورمون واسپین ممکن است با حساسیت به انسولین رابطه داشته باشد و بتواند با ایجاد تغییر در سطح آن، میزان مصرف گلوکز را از طریق تغییر در مقاومت به انسولین و یا حساسیت به انسولین تغییر دهد.
از طرف دیگر کمرین، ادیپوکینی میباشد که در سال 2007 کشف شده است و مشخص گردید از 131 تا 137 اسید آمینه تشکیل شده است. به طور عمده، جایگاه اصلی این ادیپوکین در بافت چربی است. بررسیها نشان میدهد کمرین در بافت چربی موشهای چاق افزایش مییابد. علاوه بر این در افراد چاق و دیابتی نیز کمرین افزایش پیدا میکند. در مجموع کمرین در نفوذ ماکروفاژها به درون بافت چربی که ممکن است باعث توسعه التهاب و مقاومت به انسولین شود، نقش مهمی را میتواند ایفا کند. همچنین مشاهده شده است این هورمون میتواند در بیماریهای خود ایمنی، آرتریت روماتوئید، بیماریهای التهابی روده، سرطان تخمدان و بیماری کبد چرب غیرالکلی تاثیرگذار
باشد. نتایج مطالعات نشان میدهد بین کمرین و شاخص سندروم متابولیکی ارتباط وجود دارد. در این تحقیقات بین شاخص توده بدنی، دور کمر، فشار خون، تریگلیسرید، کلسترول، لیپوپروتئین با چگالی پایین و سطوح کمرین همبستگی مثبت ولی بین سطوح لیپوپروتئین با چگالی بالا و ادیپونکتین و کمرین همبستگی منفیای وجود دارد. صارمی و همکارانش اثر ۱۲ هفته تمرین قدرتی بر سطح سرمی كمرین، پروتئین واكنشگر C و فاكتور نكروز تومور آلفا در افراد مبتلا به سندروم متابولیك را مورد بررسی قرار دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که 12 هفته تمرین قدرتی موجب بهبود شاخصهای قلبی و متابولیکی در افراد مبتلا به سندروم متابولیک میشود و این بهبود با کاهش سطح کمرین و CRP همراه است. ریما[12] و همکارانش نیز اثر ورزش و کاهش وزن بر سطوح کمرین و بیان بافت چربی در 740 نفر از افراد چاق را در 12 هفته فعالیت ورزشی با رژیم غذایی مشخص مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه دست یافتند که کاهش سطوح کمرین ممکن است به بهبود حساسیت به انسولین و کاهش قابل توجه وزن کمک میکند. در مقابل در پژوهشی که (حقیقی و همکاران، 1390) بر روی بیماران سندرم تخمدان پلیكیستیك PCOS)) انجام دادند، مشاهده کردند که سطح هورمون كمرین در سرم بیماران PCOS نسبت به گروه شاهد که دارای BMI مشابه بودند، افزایش قابل توجهی پیدا میکند. براساس یافتههای این پژوهش، تغییرات كمرین میتواند در تشخیص مكانیسم اختلال مذكور و یافتن راهكارهای درمانی جدید موثر واقع شود.
با توجه به اهمیت این دو هورمون بهعنوان عوامل احتمالی در پیشگیری و یا هشدار دهنده بیماریها، فرایندهای متابولیکی و عملکردهای دستگاههای مختلف بدن که در بالا بیان شد و نتایج متناقض تحقیقات انجام شده در این زمینه، بهنظر میرسد انجام پژوهش حاضر ضروری میباشد. در پژوهش حاضر، محققان بهدنبال پاسخ به این سوالات هستند که آیا تمرینات هوازی شدید تاثیری بر سطوح پلاسمایی واسپین دارد؟ آیا تمرینات هوازی شدید تاثیری بر سطوح پلاسمایی کمرین دارد و آیا بهدنبال هشت هفته تمرینات هوازی شدید، رابطه معناداری بین تغییرات واسپین و کمرین وجود دارد؟ بنابراین هدف کلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد بر سطوح پلاسمایی واسپین (Vaspin) و کمرین (Chemerin) در موشهای ماده نژاد اسپراگوداولی است.
1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق
در طول دههی گذشته، چاقی به طور فزایندهای شیوع یافته و در حال حاضر یكی از جدیترین مسائل مربوط به سلامت عمومی است. سندروم متابولیك یا سندروم مقاومت به انسولین، یك اختلال متابولیكی است كه توسط حضور چندین عامل خطرزای بیماریهای قلبی – عروقی از جمله چاقی شكمی، افزایش چربی خون، فشار خون بالا و مقاومت به انسولین مشخص میشود. سندروم متابولیك و دیابت نوع ۲، مهمترین عوامل خطرزای مرتبط با بیماریهای قلبی – عروقی در افراد چاق هستند. البته سازوكارهایی كه توسط آنها سندروم متابولیك در افراد چاق گسترش مییابد به خوبی روشن نیست. بنابراین بررسی برخی از هورمونهایی که به عنوان عوامل تاثیرگذار یا پیشآگهی (پرگنوزی) در پیشگیری و یا هشدار دهنده بیماریها، فرایندهای متابولیکی و عملکردهای دستگاههای مختلف بدن محسوب میشوند، ضروری است.
در گذشته باور بر این بود كه بافت چربی یك بافت بیاثر است و تنها به صورت ذخیره كنندهی تریگلیسریدها عمل میكند اما در حال حاضر به خوبی نشان داده شده است بافت چربی برخی از پروتئینهای فعال زیستی – كه به طور كلی آدیپوكینها نامیده میشوند – ترشح میكند و از این راه در هموستاز انرژی (مانند :آدیپوكین لپتین) و التهاب سیستمیك (مانند: TNF-α) نقش ایفا میكند كه به نظر میرسد در بیماریزایی سندروم متابولیك، نقش كلیدی دارند (صارمی و همکاران، 1389). بنابراین باید گفت بافت چربی به عنوان یك سیستم هورمونی فعال علاوه بر ایفای نقش در ذخیره انرژی، دركنترل متابولیسم بدن نیز شركت میكند .آدیپوكینها، پروتئینهای ترشح شده از بافت چربی هستند كه این نقش را به عهده دارند (حقیقی و همکارانش، 1391). شواهد اخیر پیشنهاد میكند كه چاقی، به ویژه چاقی احشایی، با وضعیت التهاب مزمن، توسط سطح نشانگرهای التهابی اینترلوکین6، فاکتور نکروز تومور آلفا و پروتئین واکنشگرC همراه است. در واقع التهاب مزمن، در افراد چاق مهمترین عامل مرتبط كنندهی افزایش تودهی بافت چربی و مقاومت به انسولین عنوان شده است، زیرا TNF-α، IL-6، واسپین و کمرین كه واسطههای شیمیایی ترشح شده از بافت چربی هستند، واسطههای مهم ایجاد مقاومت به انسولین در افراد چاق نیز میباشند (صارمی و همکاران، 1389).
با توجه به اینکه دو هورمون واسپین و کمرین در سالهای اخیر کشف شده است، پژوهشهای ورزشی محدودی در این زمینه انجام شده است. علاوه بر این، هنوز یک نتیجه قطعی در ارتباط با پاسخ این دو هورمون به فعالیت ورزشی نیز مشخص نشده است چرا که نتایج این پژوهشهای، متناقض میباشد. (یونگ و همکاران، 2011) نشان دادند واسپین در سلولهای اندوتلیال عروقی نقش حفاظتی دارد. ممکن است واسپین در کاهش گرفتگی شریانهای ناشی از سندرم متابولیک نیز نقشی اساسی داشته باشد. در مقابل پایینتر بودن سطح سرمی واسپین در بیماران دیابتی نوع ۲ مبتلا به عوارض ریزعروقی (نوروپاتی، رتینوپاتی و نفروپاتی) در مقایسه با بیماران بدون این عوارض حاکی از تاثیر این ادیپوکین در اختلالات متابولیکی میباشد (گالسیک[13] و همکاران، 2009). در همین زمینه در پژوهشی که بر روی 16 سر موش با یك برنامه تمرین 4 هفتهای انجام شد، مشخص گردید سطوح سرمی واسپین در گروه تجربی در مقایسه با گروه شاهد به طور معناداری پایینتر بوده است و این نتایج نشان میدهد تمرینات مقاومتی میتواند باعث كاهش سطوح سرمی واسپین همراه با كاهش سطوح شاخصهای التهابی دیگر شود. باید توجه داشت كاهش سطوح سرمی واسپین ممكن است، پاسخی تعدیلی به بهبود حساسیت انسولینی و كاهش سطوح شاخصهای التهابی در موشهای صحرایی تمرین كرده گردد (صفرزاده و همکاران، 1391). در مقابل در بافت چربی موشهای چاق نیز گزارش شده است بر اثر درمان با واسپین نوترکیب، حساسیت انسولینی افزایش مییابد که در همین ارتباط براساس یافتههای (یان و همکاران، 2008) میتوان چنین فرض نمود افزایش غلظت سرمی واسپین موشهای صحرایی دیابتی که بهدنبال تمرینات مقاومتی رخ میدهد، در افزایش حساسیت به انسولین موثر است. در پژوهشی که با هدف انجام 12 هفته تمرین ایروبیک[14] بر روی مقاومت به انسولین، آنزیمهای کبدی و نشانگرهای التهابی در مردان چاق صورت گرفت مشاهده گردید که هیچ رابطه معناداری بین سطوح واسپین و پارامترهای متابولیکی که شامل مقاومت به انسولین باشد وجود ندارد. این نتایج نشان میدهد 12 هفته تمرین ایروبیک به طور معناداری مقاومت به انسولین و پارامترهای متابولیکی را افزایش میدهد در حالی که بر سطوح واسپین پلاسمایی بیتاثیر میباشد (جی یانگ، 2011).
از طرف دیگر، در یک پژوهش مشخص گردید تغییرات ناشی از فعالیت ورزشی در غلظتهای کمرین، با چاقی و مقاومت به انسولین ارتباط ندارد (صارمی و همکاران، 2010). در پژوهشی دیگر که برای اندازهگیری سطوح کمرین بر روی 740 نفر برای اندازهگیری mRNA[15] و نیز سه گروه آزمایشی دیگر که 12 هفته تمرین، 6 ماه مطالعه رژیم با کالری محدود، و 12 ماه بعد از عمل جراحی، انجام شد، نشان داده شد که mRNA کمرین به ویژه در بافت چربی بیماران با دیابت نوع 2 بالاتر بوده است و با شاخص توده بدن (BMI)، درصد چربی بدن، پروتئین واکنشگر C[16] و ارزیابی مدل هموستاز مقاومت به انسولین و آهنگ تزریق گلوکز همبستگی دارد. کاهش وزن ناشی از عمل جراحی چاقی باعث کاهش عمدهای در ظهور کمرین شد. مقاومت به انسولین و التهاب، پیشگوییهای مستقل از BMI برای افزایش غلظت سرم کمرین میباشند. کاهش ظهور کمرین و کاهش غلظت سرم ممکن است با بهبود حساسیت انسولین و التهاب غیر قابل تشخیص در بیماریهای بالینی بالاتر از کاهش وزن عمده مرتبط باشد (چکرون[17] وهمکاران، 2012). بنابراین میتوان گفت تغییرات این هورمونها میتواند به عنوان یک عامل پیشگیری کننده و یک زنگ خطر برای افرادی باشد که احتمال دارد درگیر سندرمهای متابولیکی شوند. به همین دلیل در پژوهش حاضر آزمودنیهای سالم انتخاب شدند تا بتوان پاسخ واسپین و کمرین به فعالیت ورزشی را مورد بررسی قرار داد. بنابراین در پژوهش حاضر تاثیر 8 هفته برنامه تمرینی شدید هوازی بر این هورمونها در موشهای سالم بررسی شد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی
بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد بر سطوح پلاسمایی واسپین (Vaspin) و کمرین (Chemerin) در موشهای ماده نژاد اسپراگوداولی
1-4-2- اهداف اختصاصی
- بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد بر تغییرات واسپین موشهای ماده نژاد اسپراگوداولی
- بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد بر تغییرات کمرین موشهای ماده نژاد اسپراگوداولی
- بررسی رابطه بین واسپین و کمرین بعد از هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد در موشهای ماده نژاد اسپراگوداولی
1-5- سوالات تحقیق
آیا هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد تاثیر معناداری بر تغییرات واسپین موشهای ماده نژاد اسپراگوداولی دارد؟
- آیا هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد تاثیر معناداری بر تغییرات کمرین موشهای ماده نژاد اسپراگوداولی دارد؟
- آیا پس از هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد رابطه معناداری بین واسپین و کمرین موشهای ماده نژاد اسپراگوداولی وجود دارد؟
1-6- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش
1-6-1- تعریف مفهومی
1-6-1-1- واسپین
آدیپوسایتوکین جدیدی به نام واسپین که به خانوادهی بزرگ سرپینها[18] تعلق داشت، از بافت چربی احشایی سرین بازدارنده پروتئاز در سال 2000 جدا شد. واسپین، پروتئینی است که جرم مولکولی آن برابر با 47 کیلودالتون است و مترشحه از بافت چربی میباشد. پروتئین واسپین در موش صحرایی، موش و انسان به ترتیب از 392، 394 و 395 اسید آمینه تشکیل شده است و با توجه به آنالیزهای متعدد مشخص شده است که 40% هویت واسپین، A1 – آنتی تریپسین میباشد. در پی تحقیقات انجام شده مشخص گردید که واسپین از آدیپوکینها پیروی میکند (هیدا و همکاران، 2005).
دانلود پایان نامه ارشد: مدایح نبوی در احادیث و قرآن
جمعه 99/10/26
مدح از مضامین محوری و پر بسامد ادب پارسی است که در لغت به معنی ستایش و در اصطلاح ادبی، تعاریف گوناگونی برای آن آوردهاند، که از جملهی آنها میتوان به این دو تعریف بسنده کرد؛ 1- سخنی است که در آن گوینده به توصیف، تحسین و تمجید کسی بپردازد.[1] 2- شعر یا نثری را گویند که در آن به ستایش و برشمردن خصلتهای نیک ممدوح پرداخته میشود و گاه شاعر یا نویسنده در بیان این نیکیها و سجایا بر سبیل اغراق گام مینهد.[2]
مدح، در شعر از رونق بیشتری نسبت به نثر برخوردار است. شاعران و نویسندگان از دیرباز، سرودهها و نوشتههای خود را پس از ستایش خداوند بزرگ، به نعت و مدح پیامبر@ اختصاص دادهاند، چنان که از همان ابتدای اسلام، در مقابل دعوت ناصحانهی آن حضرت و آیات کریمهی قرآن مجید که کلام آسمانی و معجزهی الهی است، فُصحای عرب چنان خاضع شدند، که دفتر از گفتههای پریشان بشستند و به جای اشعار ناروا که پیش از آن میساختند، مدایح و مناقب آن حضرت را زیب اشعار خود نمودند.[3]
هرچند که احادیث بسیاری در نهی از مدح به ما رسیده است نظیر؛ أُحثوا فی وُجوه المدّاحین التّراب[4] «برچهرهی مدّاحان خاک بپاشید»، یا؛ مَن مَدَحَکَ فَقَد ذَبَحَکَ[5] «کسی که مدح تو گوید همانا تو را نابود کرده است»، لیکن باید توجّه نمود که مدح رسول الله@ مدح یک شخصیّت نیست، بلکه مدحِ یک حقیقت است که به امّت و مکتب خاصی اشاره دارد. یعنی در واقع این منقبتها به یک شخص برنمیگردد بلکه به یک امّت میرسد، همان گونه که دربارهی حضرت ابراهیم$ در قرآن کریم آمده است: ﴿إِنَّ إِبْراهِیمَ كانَ أُمَّةً﴾[6] «ابراهیم به تنهایی امّتی بود».[7] تفاوت مدّاحانِ پیامبر@ با دیگر مدّاحان نیز از علل دیگری است، که قبح مدح و منقبت را از بین میبرد. غالباً مدّاحان به جهت دریافت صله و پاداش، شعر خویش را پیشکش میکنند، به خلاف مدّاحان رسول الله@ که نه تنها این گونه چشمداشتی ندارند، بلکه از موهبتی که خداوند به آنان عطا کرده شکرگزارند. این ادّعا را میتوان از آنجا ثابت کرد که مدح رسول الله@، پس از رحلت ایشان نسبت به زمان حیات حضرت، رواج بیشتری پیدا کرد و بعد از گذشت چهارده قرن شاعران و مدّاحان هنوز بر سرِ مسألهی منقبت پیامبر به رقابت میپردازند.
به هر حال در میان حامیان رسول الله@، شاید بتوان حضرت خدیجه% و حضرت ابوطالب$[i] را در شمار اوّلین کسانی دانست که در شعر خود به مدح و ستایش پیامبر پرداختهاند. ستایش شاعران از پیامبر، همواره شیوهی شاعران بوده و مشهورترین منظومهی صدر اسلام، در مدح پیامبر اکرم@ و هجو دشمنان وی، دیوان حسّان بن ثابت است. نقد و بررسی این مدایح نیز، موضوعی است که بعدها ذهن منتقدان بسیاری را به خود مشغول کرد، که در آن نویسندگان به بررسی مضامینی چون ولادت، معراج، ختم رسالت، برتری حضرت نسبت به سایر انبیاء و انعکاس آن در جهان ادیان الهی میپرداختند. به عنوان مثال “بررسی چهرهی پیامبر@ در شعر معاصر” موضوع مقالهای است که در آن نویسنده بازتاب شخصیّت پیامبر@ در شعر معاصر فارسی را به تصویر کشیده است.[8] همچنین مقالهی “مدح رسول از واقعیّت تا روایت” نقد دیگری است که در آن، نویسنده به مقایسهی مضامین و محتوای مدح در زمان پیامبر با مدایح دورههای بعد پرداخته است و با ذکر شواهدی از اشعار عربی در عهد پیامبر و اشعاری از فارسی و عربی در قرون بعد، نتیجه گرفته است که مدح رسول، در عهد پیامبر بر پایهی واقعیّاتِ موجود بنا شده بود. تقریباً همهی سرودههای این دوره که در وصف و مدح پیامبر و احیاناً یاران آن حضرت آمده است، از دروغ، غلوّ و اوصاف مبالغهآمیز تهی است. در مقابل، هرچه از عهد پیامبر دورتر میشویم، مدایحِ احساسی و خیالی، جای ستایشهای واقعی را میگیرد و جنبههای رؤیایی شعر، بر واقعیّتهای آن غالب میگردد.[9] از آنچه گفته شد میتوان چنین نتیجه گرفت که؛ حتّی شخص پیامبر و اوصافِ صورت و سیرت ایشان خالی از غلوّ و مبالغهی اشعار نبوده، برخی از شاعران در این مورد نیز دخل و تصرّف نموده، طبق میل و سلیقهی شخصی، تغییراتی ایجاد کردهاند. مسلّماً اکنون تنها ملاک موجود جهت ارزیابی صحّت و سقم مدایح نبوی، قرآن و احادیثِ مربوط است. بنابراین برای پیبردن به حقیقت باید اشعار و مدایح را با آیات و احادیث در کنار هم چیده و تطبیق یا عدم تطبیق آنها (مدایح) با واقعیّت را مورد بررسی قرار داد. در این مجال دو نمونه از مدایح نبوی را باهم مقایسه مینماییم.
در روایتی آمده است که امام صادق$ نقل مىكنند: روزى پیامبر نشسته بود، ناگهان شترى آمده و در مقابل حضرت خوابید در حالی که ضجّه میزد و ناله میكرد. یکی از صحابه گفت: اى پیامبر خدا! آیا این شتر براى تو سجده مىكند؟ اگر او برایت سجده كند، سزاوارتر است كه ما این كار را انجام دهیم. حضرت فرمود: نه، شما براى خداوند سجده كنید. این شتر از صاحبانش شكایت دارد و مىگوید كه از كوچكى براى آنان بچه زاییده و كاركرده و حالا كه بزرگ شده و نصف عمرش گذشته و ضعیف است، آنان مىخواهند ذبحشكنند. در همین حین صاحب شتر رسید و پیامبر@، شتر را ضامن شد. شتر به احترام تعظیم نموده و سر بر قدم ایشان نهاده، ایشان را ستایش کرد. در رابطه با این اتّفاق حضرت خدیجه% شعری سروده و فضایل حضرت را با زبان شعر چنین بیان میکنند:
نَطَقَ البعیــرُ بفضلِـــ أحـمــــــدَ مُخبِـــراً هــــذا الّذی شَــــــرُفَت بِهِ اُمُّ القُـــــــری هــــذا محـمّـــــدٌ خیــرُ مبعـوثٍ أتـــی فَهُــــوَ الشّفیـــعُ وَ خیـــرُ مَن وَطِئَ الثّـــری یـــا حـــاسِــدیــه! تَمزَّقُــوا مِن غَیظِکُــم فَهُــــوَ الحـبیبُ وَ لا سَـــواهُ فِـــی الـــوَری
شتر به سخن درآمده، به فضیلت احمد خبر داد؛ این شخصی است که مکّه از وجودش شرافت یافت.* این، محمّد بهترین پیامبر فرستاده شده است، پس او شفیع و بهترین کسی است که قدم بر زمین نهاده.* ای حسودان! از خشمتان پاره، پاره شوید که فقط او محبوب است و جز او محبوبی در میان مردم نیست.*
نکتهی قابل توجّه آن که؛ مصرع اول از بیت سوم این شعر با آیهای از قرآن نیز مطابقت دارد که اساساً ممکن است از همین آیه الهام گرفته شده باشد! البتّه این آیه ﴿قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِكُم﴾[11] از سورهی مبارکهی آلعمران است که در مدینه نازل شده، پس یا باید این ادّعا را با توجیه پذیرفت، یعنی این شعر منسوب به حضرت خدیجه و اصالتاً از شخص دیگری است، یا این آیه در مکّه نازل شده است! به هر حال، این نمونه مدح با احادیث و آیات قرآن هماهنگی دارد، یعنی هم احادیث و هم آیات قرآن تصدیق کنندهی چنین اوصافی از پیامبر اکرم هستند. در واقع این شعر مؤیّدِ معجزات و فیض وجود ایشان، برای عالم امکان –که در فصل آخر ذکر خواهد شد- میباشد. در مقابل، مدایحی نیز وجود دارد که غیر واقع یا توأم با غلوّ است. مثلاً در شعر زیر اگر منظور شاعر محبّت محض باشد و هیچ تلاشی برای بخشوده شدن گناهان خود نکند، نوعی مغالطه درون آن به چشم میخورد.
فیـــا خـــاتــم الرّســل الکـــرام و من به لنـــا مِن مهمـــولات الذُنـــوبــ تخلــــص أَغِثنـــا أَجــِـرنــــا مِن ذُنـوبـ تعـــاظمت فــــأنت شفیــــعُ الـــــوَری و مَخلــــص وَ مـــا لِـــــی مِن وَجـــهٍ و لا مِن وسیلة سَوی أن قلبـــی فِــی المحبّـــة مُخلـــص[12]
ای آخرین پیامبرِ گرامی! کیست که ما را، از انبوه گناهان رهایی بخشد؟*
به دادِمان رس، ما را پناه ده از گناهان سنگین، زیرا تو شفیع و رهاییبخش همهی مردم هستی.*
مرا نه راهی و نه وسیلهای مانده جز آن که دلم در محبّت تو خالص است.*
با مقایسهی دو شعر فوق میتوان به این برداشت دست یافت؛ شعری که بر اساس واقعیّت سروده شده علاوه بر آن که دلنشین است و خواننده از آن لذّت محسوسی میبرد، -سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند- سازندگی، درسآموزی و هدایتگری در دلش نهفته است. در مقابل، اشعاری که توأم با غلوّ و مغالطه سروده شدهاند، نه تنها شیوایی کلامشان کمرنگتر است، بلکه هیچ گونه پند و اندرزی درون خویش ندارند و حتّی گاهی مضرّ و زیانبارند، در واقع این امید واهی به خواننده نیز منتقل شده و ممکن است وی را گمراه کند. در شعر دوم آنجا که پیامبر را شفیع گناهان قرار داده است، اگر مراد شاعر این باشد که صرفاً به جهت محبّتی که در دل دارد خود را مستحقّ شفاعت میداند، سخت به بیراهه رفته است. ما به این مضمون (شفاعت) در شعر اول نیز برخورد میکنیم، لیکن شفاعت در آنجا به طور مطلق بیان شده است. همان گونه که در قرآن نیز به شفاعت پیامبر اشاراتی شده، ولی پیامبر@ را وکیل گناهان مردم قرار نداده است ﴿وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَیْهِمْ وَكِیلًا﴾[13] ولی از شعر دوم این معنا (وکالت) برداشت میشود.[ii]
این که پیامبر گرامی اسلام وسیلهای برای تقرّبجویی به خداست و این که ایشان واسطهی فیض الهی است، بر کسی پوشیده نیست، امّا این امر، دلیل بر امید واهیِ عدّهای نمیشود که گناه کرده، بدون توبه و تلاشی در این رابطه انتظار شفاعت داشته باشند. ضمن آن که در شعر دوم بیشترِ مدح از دلسوزی شاعر نسبت به خویش است نه ستایش پیامبر@، در حالی که شعر اول اختصاص به مدح حضرت دارد. هنگامی که این دو قطعه شعر در کنار هم قرار گیرد، به وضوح این پیام دریافت میشود که؛ در شعر اول هدف شاعر پُررنگ نشان دادنِ ممدوح (پیامبر@) و در واقع نشان دادن چهرهی حقیقی از ممدوح است، امّا در شعر دوم مقصودِ شاعر نجات دادنِ خویش به واسطهی ممدوح و در حقیقت، چنگ زدن به دامان عصمت به جهت رهاییبخشیِ خویش است. با توجّه به مطالبی که تا کنون بیان شد این مسأله به ذهن خطور میکند که مدایح نبوی تا چه حدّ با قرآن و احادیث مطابقت میکند و آیا در توصیف پیامبر (چه از نظر ظاهر چه از نظر باطن) غلوّی صورت گرفته است یا نه؟ جهت دسترسی به تطبیق یا عدم تطبیق این مدایح با قرآن و روایات ما در این پژوهش تلاش میکنیم مدایحِ دو دورهی ابتدایی (صدر اسلام و اموی سال 609 – 750م) را در اشعار عربِ حجاز مورد نقد و بررسی قرار داده تا پاسخگوی این مسأله باشیم، إن شاء الله
- اهداف
هدف اصلی این پژوهش رسیدن به واقعیّت دربارهی شخصیّت رسول الله@ (چه از نظر صورت، چه از نظر سیرت) است. که از طریق مقایسه
ی مدایح و مناقب آن حضرت با آیات قرآن و روایات و احادیث به دست میآید. البتّه اهداف دیگری نیز در همین زمینه وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
- بررسی آیاتی که رسول الله@ را مدح کرده و صفات برجستهی ایشان را الگو قرار داده است، مانند: ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلىَ خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾[14] «و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری».[15]
- بحث دربارهی روایاتی که در مدح رسول خدا@ سخن گفته و چینش این احادیث در کنار آیاتِ مربوط.
- پژوهش در اشعار عرب (دو دورهی ابتدایی صدراسلام و اموی) و نگرش به تغییر رویهی شعراء، بعد از اسلام نسبت به قبل از آن و نیز بعد از رحلت پیامبر اسلام@ نسبت به زمان حیات ایشان.
- تحقیق در مدایح نبوی و بررسی تطبیق یا عدم تطبیق این مدایح با آیات قرآن و احادیث.
- تمییز حقیقت از غیرِحقیقت در اشعار عرب، با ملاک قرار دادن قرآن و روایات.
- شناساندن شخصیّت پیامبر اکرم@ تا حدّ امکان و توان.
- نشان دادن کمال از دیدگاه قرآن با برشمردن کمالات پیامبر عظیم الشّأن اسلام@
- پرسشها
در این تحقیق تلاش بر آن است که به پرسشهای ذیل پاسخ داده شود.
اصلی
- آیا مدایح نبوی با آنچه در قرآن و احادیث آمده است مطابقت دارد؟
فرعی
- ادبیات متعهّد از نظر شیعه چه تفاوتی با سایر فرق و مذاهب دارد؟
- مدّاحان پیامبر به چند دسته تقسیم میشوند؟
- شعر و شاعری از منظر قرآن به چند دسته تقسیم میشود؟
- چرا پیروان شعراء در قرآن گمراهان معرفی شدهاند؟
- قرآنکریم از کدام ویژگیهای پیامبر@ به عنوان شاخصه و الگو نام برده است؟
- ویژگیهای خُلقی و خَلقی پیامبر از دیدگاه قرآن و روایات چیست؟
- فرضیهها
آنچه در پاسخ پرسشهای فوق به ذهن میآید چنین است:
- مدایح نبوی دو دستهاند، که بعضی مطابق با قرآن و احادیث و برخی مخالف با آن هستند یا حداقل با قرآن و احادیث در یکراستا نیستند.
- ادبیات متعهّد از نظر شیعه همان است که اسلام و قرآن، آن را تأیید میکنند.
- مدّاحان پیامبر به سه دسته تقسیم میشوند؛ متعهّد، غیرمتعهّد و متغیّرالسیره.
- به نظر میرسد معیار قرآن محتوای اشعار و راه شعراء باشد، نه شعر محض. بنابراین شعر و شاعری نیز به دو دستهی مقبول و مردود تقسیم میشود.
- قرآن با این که پیروان شعراء را گمراه معرفی کرده، لیکن این خطاب باید استثنائی نیز داشته باشد.
- قرآنکریم بیشتر، مباحث اخلاقی پیامبر@ را برای مردم الگو قرار داده است.
- ویژگیهای خُلقی و خَلقی پیامبر در قرآن و روایات بسیار ذکر شده است که البتّه این مدح به شخص رسول الله@ برنمیگردد بلکه به صفات نیک و درست اشاره دارد.
- پیشینهی تحقیق
مدح در اشعار شاید به زمان ابتدایی پیدایش هنر شاعری برگردد. لیکن آنچه مورد بحث این تحقیق است (مدایح نبوی) از زمان خودِ رسول الله@ شروع شده و تا کنون ادامه دارد. از همان آغاز نبوّت به ویژه پس از هجرت، اشعار در مدح پیامبر نقش بسزایی داشت. مدایح نبوی یکی از انواع ادبیات مذهبی است، ولی هیچ یک از مورّخان به تاریخ شکلگیری این نوعِ ادبی در زبان عربی اشاره نکردهاند، زیرا این نوع شعر مانند سایر انواع شعری، ظاهر و آشکار نبوده است. مدایح مذهبی، فنّی است که در میان صوفیان و اشعار سروده شده، به وسیلهی آنان شکل گرفته است. عدّهی اندکی غیر از صوفیان نیز به این امر روی آوردهاند. از میان منقبتسرایان عرب میتوان به حسّان بن ثابت، عبدالله بن رواحه، نابغه جعدی و کعب بن زهیر که در زمان حیات حضرت مدایحی سرودهاند، اشاره نمود. مدایح نبوی بیشتر پیرامون شکوه و عظمت پیامبر، قرار گرفتن نام پیامبر در کنار نام خدا، معراج رسول الله@، برتری پیامبر نسبت به سایر پیامبران، مقام شفاعت و… سروده شدهاند.[16]
نکتهی قابل ذکر این که در زمان رسول الله@ غلوّ در اشعار بسیار کمرنگ بود و (چون صحابه مستقیماً با کرامات آن حضرت مواجه بودند) شاعران به راحتی از طبع شعر خود استفاده کرده و تصویری واقعی -تا حدّ امکان- از پیامبر اکرم در مدایح خود ترسیم مینمودند. پس از رحلت رسول خدا@ چند عامل باعث بروز غلوّ در مدح ایشان گشت که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- فقدان رسول خدا@ و عدم آگاهی شاعران پس از ایشان، از معجزات پیامبر و… .
- کمرنگ شدن ایمان و تعهّد شاعران (مانند سایر مردم) پس از رسول الله@.
- بروز مسائل سیاسی با اهمیّت،[iii] که این مسأله (مدح) را تحت الشّعاع قرار میداد.
- در دسترس نبودن صحابه، جهت گواهی دادن به واقعیّت یا عواملی که باعث شهادت به دروغ میشد، مانند؛ اغراض سیاسی، در رابطه با کرامات پیامبر یا فضایلی که به ائمّه اطهار# مرتبط میشد (مانند مسألهی غدیر و…).
- برتریطلبی فرق و مذاهب نوظهور نسبت به یکدیگر.
- توطئهی یهود جهت خلط مباحث غیر اخلاقی و خرافی با دین اسلام.
به همین علّت (ظهور غلوّ و مغالطه) کمکم، مبحث نقد و بررسی مدایح نبوی نیز مطرح شد و علاقمندان به دانستن واقعیّت دربارهی پیامبر عزم، جزم نموده تا به حقایق دست یابند. بنابراین، با کنار هم چیدن مدایح و شواهد تاریخی و…، حقایق را از دل شبهات بیرون کشیده و سعی در انتقال حقیقت به آیندگان دارند. برخی از نویسندگان در این باب قلم زدهاند، از جمله مکتوبات موجود در این زمینه، میتوان به “دیدار صبح” (شرح گزیدهای از مدایح نبوی در شعر فارسی) نوشتهی مجید رستنده، “بررسی مدایح نبوی در آثار کعب و بوصیری و شوقی” نوشتهی محمود اکبریان (پایان نامه)، “بررسی و شرح قصیده همزیهی نبویهی احمد شوقی” نوشتهی شهربانو تقوی (پایان نامه) و مقالاتی همچون؛ مدایح نبوی در شعر عربی (علی سلیمی)، مدح رسول از واقعیّت تا روایت (محمدباقر حسینی) و… اشاره کرد. لیکن هیچ کدام از نوشتههای ذکر شده، به صورت جامع مدایحِ شعرای عصر خاصّی را مورد بررسی قرار ندادهاند. اغلب، این مبحث یا به صورت کلّی ارائه شده و به جزئیّات وارد نشده است، یا به صورت خیلی جزئی یک یا چند شعر مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارت دیگر، نویسندگان، اشعارِ یک یا دو شاعر مدیحهسرا را مورد بررسی قرار داده یا اشعار را با مدایحِ دیگر شعراء مقایسه نمودهاند و از قرآن و احادیث جهت تطبیق یا عدم تطبیق منقبتها کمتر استفاده نمودهاند.
در این پژوهش سعی شده است که مدایح و منقبتهای دو دورهی ابتدایی -عصر اسلام و اموی- مورد بررسی قرار گیرد و این اشعار با ملاک قرار دادنِ قرآن و احادیث سنجیده شود و در نهایت، مدّاحانِ پیامبر@ به ویژه، مدّاحان متعهّد شناسانده شوند.
- فواید و ضرورت بحث
دین اسلام و پیامبرِخاتم@، همواره مورد هجوم اتّهامات دشمنان بوده و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نشده است. اسلام که خود، دین حق و حقیقتگرایی است همیشه به پیروان خود راستی و درستی را سفارش کرده است، اگرچه علیه خویشتن باشد.[iv] مسلمانان (به ویژه شیعیان) باید جهت تحقّق این سفارش قرآن اقدام کرده، حق و ناحق را از هم جدا نمایند. آنچه در خصوص پیامبر اسلام@ آمده است، بعد از کلام الله در درجهی دوم اهمیّت قرار دارد. مدایح نبوی نیز از این مهم مستثنی نیست و باید مورد بررسی قرار گیرد تا حق و باطلِ آن، به هم نیامیزد. شناساندن پیامبر@ (همانگونه که ایشان بودهاند) بدون هیچگونه غلوّی به ویژه از نظر روحیّات و اخلاقیّات، به نسل آینده از اهمّ وظایف صحابه، تابعان و… بوده است.
اکنون نیز این وظیفه بر عهدهی ما است تا با تلاش و کنکاش در آیات و روایات، به ویژگیهای پیامبر عظیمالشّأن@ پیبرده، این اطّلاعات را به آیندگان انتقال دهیم. اهمیّت این بحث را میتوان از چند جهت بازگو کرد؛ اول آن که مسلمان باید به دستورات دین اسلام عمل کند، نشان دادن حقیقت به عموم مردم نیز از دستورات دین است. مسألهی دوم همان شناساندن بزرگترین، آخرین و تنها مرجع مسلمانان به مردم جهان است. چنانکه خودِ قرآن نیز مؤیّد این مطلب است که رسول اکرم، پیامبرِخاتم و پیامبر همهی مردم جهان است.[v] از سوی دیگر با در پیش گرفتن این شیوه، میتوان از توطئهی گروهی سودجو که قصدِ وارونه نشان دادن دین اسلام را دارند (یهودیان و ماجرای ورود اسرائیلیات در تفاسیر قرآن) جلوگیری نمود. ایشان با مشغول کردن مردم به جزئیّات و مسائل فرعی، اصل دین را از یاد مردم برده، بسان شیطان زینتبخش اعمال واهی میگردند.[vi]
- روش تحقیق
این تحقیق از نوع بنیادی است و با روش استنباطی، در صدد است که اشعار عرب حجاز را با واقعیّاتی که در قرآن و سنّت آمده مقایسه کند. البتّه نگارنده به این مطلب التفات دارد که؛ مدح و شعری که در صدد بیان و توصیف صفات برتر شخص یا شیء است، اساساً بدونِ تخیّل و بزرگ جلوه دادن موصوف امکانپذیر نیست، لیکن شالودهی اصلی مدح نباید از چارچوب اسلام خارج شده و در مخاطب نوعی انزجار به وجود آورد. در این پژوهش ابتدا سرفصلها و طرح اولیّه پایهگذاری شده است. سپس منابع مورد نظر شناسایی و با استفاده از کتب، پایاننامهها، مقالات، سایتها و نرمافزارها پس از فیشبرداری و دستهبندی مطالب، موضوعات مختلفی به عنوان زیر مجموعهی سرفصلها مطرح شده است، که شالودهی بحث سه بخش میباشد. ادبیات اسلامی اولین بخش این تحقیق است و پس از آن شعر اسلامی و در نهایت مدایح نبوی در چارچوب اسلام مورد بررسی واقع شده، به این صورت که اشعار با آیات و روایات در کنار هم چیده شده و با مقایسهی مضامین آنها واقعی یا غیر واقعی بودنشان سنجیده میشود.
- زمان اجرایپروژه
این پروژه از ابتدای ماه فروردین سال یک هزار و سیصد و نود و یک آغاز شده و تا پایان فرودین ماه سال یک هزار و سیصد و نود و دو به طول انجامیده است.
دانلود پایان نامه ارشد : مقایسه ابعاد سلامت عمومی دانش آموزان پسر سال سوم هنرستان تربیت بدنی با گروه همسال در یک رشته منتخب نظری
جمعه 99/10/26
. 56
5-2 خلاصه پژوهش…. 56
5-3 بحث و نتیجهگیری.. 57
5-3-1 سوال پژوهشی اول.. 57
5-3-2 سوال پژوهشی دوم. 58
5-3-3 سوال پژوهشی سوم. 60
5-3-4 سوال پژوهشی چهارم. 61
5-3-5 سوال پژوهشی پنجم.. 62
5-4 نتیجهگیری.. 63
5-5 محدودیت های پژوهش…. 64
عنوان صفحه
5-6 پیشنهادها 64
5-6-1 پیشنهادهای پژوهشی.. 64
5-6-2 پیشنهادهای کاربردی.. 65
فهرست منابع
منابع فارسی….. 66
منابع انگلیسی… 69
کلیات
پیشرفتهای شگفتآور تکنولوژی در قرن حاضر با ماشینی شدن زندگی توأم شده است. این امر تحرکات و فعالیتهای بدنی را با کاهش چشمگیری همراه ساخته و باعث شده است تا فقر حرکتی، تحلیل شدید قوای جسمانی را به همراه داشته باشد. ضعف جسمانی و روانی ناشی از این بی تحرکیها، زندگی انسانها را بیش از پیش با تهدید جدی مواجه ساخته است. از این رو، پژوهشگران و محققان برای مقابله با این خطرات، توجه به تربیت بدنی و علوم ورزشی را امری الزامی میدانند؛ زیرا تأثیر مثبت فعالیتهای بدنی که عمیقاً با طبیعت انسان مناسب است، میتواند موجبات آرامش اعصاب خسته از زندگی ماشینی را فراهم آورد و از تبدیل اجتماعات امروزی به جوامع رنجور و فرتوت جلوگیری نماید (توسلی، 1388).
“تربیت بدنی و ورزش[1]“، مقولهای است که در هر اجتماعی جایگاه ویژهای دارد و نقش آن در شکوفایی استعدادهای مختلف افراد و متعاقب آن تقویت و افزایش ظرفیتهای اخلاقی، تربیتی، جسمانی، ذهنی، عقلی، مهارتی، عاطفی و اجتماعی افراد انکارناپذیر است. تربیت بدنی، بخش تکمیلی تعلیم و تربیت است که از طریق فعالیتهای جسمانی[2] و بدنی به شکوفایی استعدادها کمک میکند شکوفایی علمی و آموزشی دانشآموزان هنگامی میسر است که در زمینههای مساعدی از سلامت جسمی و روحی[3]، رشد، نشاط و تحرك فرهنگی و تربیتی استوار باشد. انجام این رسالت در مکان مقدس مدرسه با تنظیم برنامههای آموزشی متناسب در حیطههای مختلف تربیتی و متناسب با نیازهای دانشآموزان امکان پذیر است (عباس نیا، 1373).
تغییر و تحولات جهانی مقولههای زندگی معاصر، تربیت بدنی و ورزش را از ضروریاتی ساخته که دوری از آن اجتنابناپذیر به نظر میرسد تربیت بدنی بعنوان فرآیندی آموزشی تربیتی شامل کسب و پردازش مهارتهای حرکتی توسعه و نگهداری آمادگی جسمانی برای تندرستی
و سلامت، کسب دانش علمی درباره فعالیتهای جسمانی و تمرین و توسعه تصور و ذهنیت مثبت از فعالیت های جسمانی به عنوان وسیلهای برای بهبود اجرا و عملکرد انسان است که نقش مؤثر در رشد وتعالی افراد دارد برای این علم اهدافی بیان گردیده که در برگیرنده نشانهها، نیات و نتایج مطلوبی است که ازشرکت در برنامههای تربیت بدنی و ورزش حاصل میشود. این اهداف با نیازها، تجارب و علایق افراد در ارتباطند و تعیین کننده مقاصد و جهت برنامهها هستند، با توجه به اهمیت و توسعه حیطه علم تربیتبدنی و ورزش اهداف آن محدود به ردههای جمعیتی خاصی نیست بلکه به تمام ردههای جمعیتی گسترش یافته است (فتحی، 1382).
“دوران نوجوانی[4]“ به عنوان یكی ازمراحل بسیار مهم وبحرانی فرایند رشد و تحول انسان محسوب میشود و از این دوران به عنوان دوران بحران ، طوفان، استرس، دوره زایش دوباره، هویت طلبی و جزآن یاد كرده اند (حسینی و همکاران[5]،2003). این دوره همراه با تغییرات برجسته می باشد که شامل عبور شخص از مرحله طفولیت به بزرگسالی است که طیف سنی 20- 11 سال را در بر میگیرد. با توجه به اینکه سالهای نوجوانی، دوره شکلگیری ساختار شخصیت فردی و اجتماعی انسان است، بروز نابسامانیها و از جمله آسیبپذیری به اختلالات روانی میتواند قابلیتها و در نهایت آینده و سرنوشت فرد را تحت تأثیر جدی قرار دهد. از این رو توجه به نیازهای مادی و معنوی نوجوانان از اهمیت خاصی برخوردار است. دراین راه، شاید نخستین گام، بررسی میزان شیوع اختلالات آسیبشناسی روانی و شناخت آنها در نوجوانان باشد( رابرت و همکاران[6]، 1998).
بنابراین سلامت افراد واقع در سنین مدرسه میتواند نقش اصلی را در موفقیت و توسعه یك كشور ایفا نماید، زیرا فرد در مدرسه به دلیل تعامل با دانشآموزان دیگر و معلم رفتارهای بهداشتی را فرا گرفته و سبك زندگی خود را شكل میدهد(لانگ و همکاران[7]، 2000).
سازمان جهانی بهداشت [8](2010) در آخرین تعریف خود، سلامت را دارا بودن عملكرد مناسب در چهار حیطه “جسمانی[9]”، “روانی[10]”، “اجتماعی[11]” و” معنوی[12]” عنوان میكند. پاكیزه[13] (2008) اظهار كرد كه مفهوم سلامت دربرگیرنده مفاهیمی همچون: احساس خوب بودن و اطمینان از خودكارآمدی، اتكای به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خود شكوفایی توانایی های بالقوه فكری، هیجانی و غیره است و فقدان بیماری و علایم را نیز شامل میشود. “سلامت عمومی” به عنوان یكی از اركان سلامتی، لازمه یك زندگی مفید، موثر و رضایتبخش فردی است و مسئولیت سنجش، ارزیابی، كنترل، درمان و بهبود بخشیدن آن قبل از هر كس بر عهده متخصصان علوم رفتاری و اجتماعی میباشد. مطالعه مسعودزاده و همكاران[14](2005) نشان داد كه 1/39 درصد دانشآموزان مشكوك به اختلال روانی میباشند. نتایج یک مطالعه نشان داد که اختلالات بهداشت روانی نظیر افسردگی و اضطراب بر روی میلیونها نفر از مردم دنیا اثر گذاشته و میزان بیماری و هزینههای بهداشتی را افزایش داده است. اگر چه چندین روش درمانی نظیر دارودرمانی و رواندرمانی ظاهراً در معالجه این اختلالات تأثیر داشته ، ولی شواهد اظهار میدارد که این روشهای درمانی کاربرد چندانی ندارد و فعالیتهای بدنی تأثیر مثبتی روی سلامت و نشاط روحی و روانی دارد. (کوین[15]، 2000) یافتههای محققین بیانگر این است که ورزش با بهبود، شرایط روانی از جمله: حالتهای احساسی و خودشناسی ارتباط نزدیکی دارد و تمرینات بدنی وسیلهای مناسب برای دستیابی به شرایط مناسب ذهنی و روانی است (دژآهنگ، 1385).
مقایسه هنرستان تربیت بدنی و دیگر مدارس در رشته منتخب متوسطه نظری در دروس تئوری عمومی و تخصصی خلاصه نمیگردد، بلکه واحدهای عملیکارگاهی مهمترین بخش مقایسه را در بر میگیرد. دانشآموزان پسر هنرستان تربیتبدنی و علوم ورزشی درطی دو سال متوالی،10رشته ورزشی عملی را بعد از این که در پایان سال اول متوسطهی عمومی انتخاب رشته نمودن به کسب یادگیری شناختی و همراه با بالابردن مهارت عملی میپردازند. در سال اول ورودشان در آموزشگاه، ورزشهای فوتبال، والیبال، شنا، آمادگیجسمانی و ژیمناستیک را به صورت 18واحد درسی که درهفته هر رشته 4 ساعت میباشد را گذرانده و در سال دوم حضورشان ورزشهای بسکتبال، دو و میدانی، هندبال، کشتی و تنیس رویمیز با همان تعداد ساعت در هفته میگذرانند وجود دروس تئوری تخصصی شامل ایمنی و کمکهایاولیه ، تغذیه وبهداشت موادغذایی، سالنها و اماکن ورزشی، جداول مسابقاتورزشی، روانشناسی عمومی،فیزیولوژی، آناتومی انسانی، آزمونهای ورزشی و زبانتخصصی باعث گردیده است تا علم و عمل درکنار یکدیگر یک شیوه نوین علمی را در تفکر هنرجویان تربیتبدنی ایجاد نماید.
در مدارس نظری دروس به صورت تئوری و در محیطی که به آن کلاس گفته میشود تدریس میشود و تنها 2 یا 3 درس در هر سال عملی میباشد که طی سه سال فرا گرفته
میشود و بر اساس تنوع رشته متفاوت میباشد. به همین دلیل در بسیاری از دنیا بخشی از فرآیند آموزش و پرورش به مدارس اختصاص یافته که از همان ابتدا دانشآموزان را در محیط ورزش مورد آموزش قرار میدهند. این فرآیند در کشور ما در سطح متوسطه و هر نهادی به عنوان هنرستان خودش انجام میپذیرد. دانشآموزان این هنرستانها که عموماً آشنا و
علاقهمند به انجام فعالیتهای ورزشی در رشتههای مختلف هستند، ساعات متوالی از کلاسهای خود را به فعالیتهای آموزشی اشتغال دارند. لذا با توجه به مطالب ذکر شده و تفاوت در میزان ساعات ورزشی هنرستانهای تربیت بدنی و مدارس متوسطه و همچنین اهمیت سلامت عمومی در این گروه سنی و رابطه آن با ورزش تحقیق حاضر به مقایسه سلامت عمومی
دانشآموزان این مدارس میپردازد.
1-2- بیان مسأله
با تأمل در شرایط نوین اجتماعی و بررسی علل و مشکلات زندگی بشری در عرصه سلامت جسمی و روحی، در مییابیم که انسان امروزی وارث نسلهایی است که تکتک سلولهای وجودیشان با تلاش و فعالیت بدنی همراه بوده است. هزاران سال حرکت و فعالیت در طول رشد و توسعه بافتهای زنده بشر، بصورت شگفتانگیزی سلولهای بدنی را تحت تأثیر قرار داده و برنامهریزی درونی آنها را طوری تنظیم کرده است که سلول با حرکت و فعالیت، زنده است و اگر به هر دلیلی این نیاز طبیعی به طور اصولی بر طرف نشود، اختلال در عملکرد ایجاد شده و زمینه ایجاد بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی، ناهنجاریهای رفتاری و اجتماعی را فراهم مینماید(سلیمی آوانسر، 1390). خوشبختانه هر روز که میگذرد ثمرات فعالیتهای ورزشی آشکارتر میشود، تا آنجا که در آستانه قرن بیست و یکم اجرای حرکات ورزشی برای پیشگیری و حتی مداوای اکثر بیماریها کاربرد حیاتی پیدا کرده است. از این رو به موازات این تحولات، امروزه آموزش تربیت بدنی و علوم ورزشی[16] در جهان نقش علمی با ارزشی یافته و یادگیری مهارت انسان را قادر می سازد برای ارضای نیازهای روانی و حرکتی خود به طور مداوم به تمرین بپردازد (توسلی، 1388).
یكی از عادتهای مناسب بهداشتی یا رفتارهای ارتقاء دهندهی سلامتی ، فعالیتهای حركتی و ورزشی منظم است كه بر روی سلامتی انسان آثار مثبتی دارد ؛ به گونهای كه زمینه
اختلالهای روانشناختی و جسمانی را كاهش و بهداشت روانی را افزایش میدهد( فوئنتس و دیز[17]، 2010).
از نظر محققین یکی از روشهای مورد استفاده در جهت کاستن مشکلات روانی و بخصوص افسردگی ، اضطراب و افزایش عزت نفس ، بهرهگیری از تمرینات ورزشی است (رحمانی نیا، 1373).
در قرنهای پیشین انسانها بیشتر در معرض بیماریهای واگیردار قرار داشتند . اما امروزه وجود اختلالات روانی با انواع و شدتهای مختلف بیشتر به چشم میخورد (دادستان[18]، 2008).
یکی از عواملی که سلامت عمومی را بیش از سایر عوامل تحت تأثیر قرار میدهد، مسائل روانشناختی و اختلال در عملکرد روانی – اجتماعی میباشد . در ایران 6/17 درصد از گروه سنی 24-15 سال اختلالات روانی را تجربه میکنند (نوربالا و محمد، 80-1379).
ارتباط بین جسم و روان موضوعی است که از گذشته تاکنون توجه بسیاری از دانشمندان را به خود جلب کرده است . جسم و روان تأثیر غیر قابل انکاری بر روی یکدیگر داشته و هر تجربهای که ذهن و یا جسم کسب کند ، کل ارگانیسم را تحت تأثیر قرار میدهد . مسلم
آناست که تحرک، فعالیت و نشاط و سلامت جسمی به نشاط و سلامت عمومی و ایجاد حالت خوش و احساس مثبت منجر خواهد شد . پرداختن به فعالیت ورزشی به نحوی سبب تخلیه هیجانی میشود ، بدین معنی که برخی عواطف منفی ، تضاد و تعارضات درونی فرد تخلیه شده و حس اعتماد به نفس ، احترام به خویشتن و شادابی و سلامت روانی و جسمی در فرد نمایان میشود (ستوده،1376). پزشکان اعتقاد دارند که تمرین ورزشی مناسب بهترین آرام کننده بدن و روش مناسب برای رهایی از بعضی از انواع فشارها و هیجانها محسوب میشود و آمادگی بدنی به عنوان زمینهای مناسب برای دستیابی به شرایط مطلوب روانی است بطوریکه در بهبود شرایط روانی از جمله حالتهای افسردگی ، اضطراب و اعتماد به نفس مؤثر خواهد بود (کماسی، 1369).
” هنرستان تربیت بدنی” مکانی مناسب میباشد که دانشآموزان همراه با رشد سلامت عمومی، شناختی وکسب مهارتهای ورزشی به حرفهای علاقهمند میشوند که شامل همهی استانداردهای تخصصی معلم ورزش شدن را در حال و آینده را دارا میباشد . بیگمان برخوردازی از سلامت عمومی در همهی ابعاد آن (جسم و روان ) به ویژه بعد روانی عامل اصلی تعادل رفتار اجتماعی و شخصیت افراد را تشکیل میدهد .
در طی دوران تحصیل ( متوسطه )، شانس و شرایط ورود به رشته تربیتبدنی با حداقل دشواریها برای نوجوانانی که بر اساس تفکرات سنتی (جدا بودن راه درس و دانش از ورزش و فعالیت ) ، باز هم به دنبال دستیابی به آرزوهای خود در محیط ورزش در حین تحصیل
میباشند با مکانی به نام هنرستان تربیت بدنی آشنا میشوند. موقعیت اجتماعی ورزشکار در جامعهی کنونی یکی دیگر از انگیزههایی است که خیل دانشآموزان را به سوی این مدارس میکشاند تا بتوانند در اجتماعی که در آن زندگی میکنند به ایدهآلها و آرزوهای دست نیافتنی خود برسند .
انتخاب مستندات و مطالب مرتبط با ” اختیاری بودن، لذتبخش بودن “، حضور در محیط فعالیت بدنی و انجام فعالیتهای ورزشی غیر/ رقابتی توسط افراد همواره سبب افزایش توانمندی ذهنی- روانی در کنار منافع جسمانی-حرکتی میشود، اما! آیا مکلف بودن دانشآموزان هنرستانهای ورزشی به حضور منظم در کلاسهای آموزشی- علمی مهارتهای رشتههای ورزشی متنوع که گاهاً با شرایط جسمانی-حرکتی و یا روحیات آنان نیز سازگاری کامل ندارد، و انجام متوالی فعالیتهای تمرینی-آموزشی به منظور تسلط بر اجرای مهارتهای مورد نیاز انجام هر ورزش بخصوص، نیز میتواند همچون شرایط طبیعی انتخاب و لذت بردن از ورزش، سبب انبساط خاطر و تقویت بنیه روانی آنان شود؟
بنابراین با توجه به اینکه دانشآموزان هنرستانهای ورزش نوجوانانی هستند که مطابق با برنامههای تدوین شده برای این مقطع ” میبایست بصورت موظف ” روزانه چندین ساعت در محیط فعالیتهای ورزشی- آموزشی حضور داشته باشند و به همین لحاظ شرایط نسبتاً متفاوتی را در مقایسه با دیگر همسالان خود در سایر دبیرستانها تجربه مینمایند، بازهم از منافع و مزایای تجربه حضور و انجام داوطلبانه فعالیتهای بدنی و ورزشی ( همچون دیگران) بهرهمند میشوند؟! و همچنین با توجه به این که بررسی و ارزیابی سطح سلامت روانی (عمومی) افراد در هر دورهای از زندگی میتواند ملاک قابل قبولی برای امید به زندگی و پیشرفت در سایر ابعاد آن محسوب شود، لذا محقق در پی بررسی این موضوع بر آمده که آیا از دیدگاه روانشناختی تفاوتی بین این گروهها (دانش آموزان تربیت بدنی در مقایسه با سایر همسالان در دیگر دبیرستانها و…) وجود دارد یا خیر؟ و همچنین وجود جبر و نداشتن اختیار در انتخاب نوع ورزشها و فعالیتها در هنرستان تربیتبدنی برای آنان سلامت عمومی در پی خواهد داشت یا خیر؟
دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل علی فازی شیوههای حل اختلاف بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون
جمعه 99/10/26
بیگمان نهضت مشروطیت ایران یکی از تحولات سرنوشتساز تاریخ کشور ما به شمار میرود؛ چنانکه نقطه عطف و تحولی است که برساختهای ذهنی وساختارهای اجتماعی را دگرگون کرده است. در این جنبش از برخورد جامعهی سنتی با تفکرات مدرن، نهادها و برساختهای ذهنی و عینی نوینی پدیدار شد. یکی از عناصر مدرن در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران پدیده نوظهور حزب است. پدیدهای که تا به امروز وجود و کیفیت خود را در جامعه ایران متزلزل و دچار بحران یافته است. درواقع، «احزاب سیاسی از نهادهای موثر در حیات سیاسی جوامع هستند كه خود بر بستر پیشزمینههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی گوناگون روئیده و بازتاب شرایط عینی و ذهنی حاكم بر جامعه از یكسو و ساختار نظام سیاسی، از سوی دیگر و برآیند چگونگی مواجهه و تعامل نیروهای مختلف اجتماعی با عرصه سیاست است» (باقیان،1390).
در مجلس دوم شورای ملی، در دوره دوم مشروطه، گروهبندیهای سیاسی بنا به سازمانیافتگی نسبی و ایدئولوژی متمایز خود را حزب خواندند. در طول این دوره سعی کردند به گونهای سازمان یافته شکل بگیرند؛ تا جایی که هریک مرام نامه خود را تدوین کردند و روزنامه خاصی را بهعنوان ارگان حزب به فضای سیاسی- اجتماعی زمان عرضه کردند.
دو حزب اصلی این دوره دموکرات[1] و اجتماعیون اعتدالیون[2] بودند که در تداوم جناحبندیهای «تندرو» و «میانهروی» پیشین در مجلس اول شکل گرفتند و در این دوران در اصطلاح تقابل احزاب «انقلابی» و «اعتدالی» پدیدار شدند. این احزاب از ابتدا دچار اختلاف بودند؛ آن چنانکه پیدایش و تنظیم مرام نامه حزب اجتماعیون اعتدالیون صرفا عملی در تقابل با دموکراتها ارزیابی شده است. درواقع، «این احزاب در جامعهای شکل گرفتند که بهلحاظ مناسبات اجتماعی و ساختاری با استلزامات مدرن تحزب هماهنگی نداشتند. در این شرایط احزاب به جای بالابردن میزان مشارکت مردمی در سیاست، مشغول زدوخورد با رقبای خود بودند و کارشان از زدوخورد به ترور و تکفیر منتهی شد و نه تنها فضای منازعات سیاسی را آشتیپذیر جلوه ندادند، بلکه خود تبدیل به عاملی برای ستیز در جامعه شدند» (سالمی قمصری، 1386: 40-39).
ستیز و کشمکش حاصل از این تجربه نوین تحزب، نمونه قابل توجهی برای شناخت و ارزیابی کشمکشهای ناشی از ظهور عناصر مدرن در جامعهای در حال گذار و ساختاری بدون تناسب با آن است. بحثی که عمدتا از سوی اندیشمندان و متفکرین به مذمت و نقدهای کلی، فارغ از رویکردی مبتنیبرساختار علمی منتهی شده است.
همچنین، با احتساب احزاب بهعنوان یکی از شاخصهای مهم توسعه سیاسی، چگونگی واکنش احزاب اولیه به انواع اختلافات و کشمکشهای موجود در جهت حل اختلاف خود میتواند بهعنوان موضوعی برجسته در مطالعه و آسیبشناسی توسعه سیاسی ایران موردتوجه قرار گیرد. چنانکه حسین بشیریه (1388) بهعنوان مهمترین لوازم بلافصل توسعه سیاسی بر وجود مکانیسمهای حل منازعه نهادمند در درون ساختار سیاسی تأکید میکند. بنابراین، شناخت نوع فرایند حل اختلاف دراین دوران و علل گرایش به آن از سوی این احزاب بهخوبی میتواند موانع و شرایط مناسب برای توسعه سیاسی ایران در دوران مشروطه و بهصورت خاص احزاب در این زمان را ترسیم کند.
دراین زمینه، مدلها و نظریات موجود در رشتهی حل اختلاف بهخوبی میتواند بنیانی علمی جهت مطالعهی سازمانیافتهی اختلافات و واکنشهای خاص احزاب فراهم کند. این رشته علمی سالهاست که به موضوع کشمکش در تمامی سطوح میپردازد. بحثی که «در رشتههای متنوعی از جمله روانشناسی، دیپلماسی، علوم اجتماعی، حقوق و حوزه مدیریت نزاع/حل اختلاف مطرح میشود. هر یک دیدگاه متفاوتی در رابطه با ماهیت کشمکش ارایه میدهند» (بورگس[3]، 1987). این رشته عمدتا بهصورت عملی برای حل اختلافات در گسترهای از عرصههای مختلف زندگی انسان از روابط بینشخصی تا روابط درون دولت و بینالمللی به کار میرود (فورلانگ[4]،2005).
«حل اختلاف اصطلاحی مفهومی است که به حالتی اطلاق میشود که منابع ریشهدار کشمکش هدایت و حل میشود. یعنی رفتار و نگرشها دیگر خشونتبار نیست و ساختار کشمکش تغییر کرده است» (میال[5] و همکاران،25:2005). این اصطلاح هم به فرایند رسیدن به این
تغییرات اشاره میکند و هم به مراحل تکمیلشدن فرایند حل اختلاف. برایناساس در این رشته مدلهای متنوعی برای شناخت علل وقوع کشمکش، طراحی و ارزیابی راهبردهای بهکاررفته و امکانپذیر حل اختلاف عرضه میشود. در ادبیات موجود حوزه کشمکش از مفاهیم گوناگونی همچون دگرگونسازی کشمکش، تنظیم کشمکش و مدیریت کشمکش برای چگونگی برخورد با کشمکش استفاده شده است. در این رساله به پیروی از نقطه نظر نویسندگان کتاب حل اختلاف معاصر از اصطلاح حل اختلاف بهره برده میشود. از نظر ایشان حل اختلاف چنان منسجم و فراگیر است که بهنوعی تمام ظرایف این اصطلاحات را دربرمیگیرد. همچنین در تاریخچهی این رشته، عمدتا تحلیلگران از اصطلاح حل اختلاف بهره بردهاند (رامسبوتام و همکاران[9]، 2011).
در این رساله با اتکاء به مدل حل اختلاف منافع/حقوق/ قدرت(فورلانگ،2005) فرایندهای متفاوتی که احزاب برای برخورد با کشمکش به کار بردهاند، بهعنوان پیامد[11] درنظرگرفته شده است. همچنین، براساس راهبرد جامعهشناسی تاریخی تحلیلی سعی میشود، علل کافی و لازم منجر به اتخاذ فرایندهای خاصی از حل اختلاف در کشمکشهای بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم شورای ملی مشخص شود. این شرایط علی بدون تعهد به رویکرد نظری خاصی از نظریات گوناگون و براساس طرح نظری دوسطحی گزینش میشود. بدین ترتیب، در سطح اول از مدل پویایی اعتماد شرط علی استفاده میشود، در سطح دوم نیز چندین شرط علی براساس مدل مثلث رضایتمندی حل اختلاف، تحلیل خصلت اعتماد اندروسایر[12]، به همراه بخشی از مدل پویای اعتماد و همچنین موانع توسعه سیاسی در ایران از دیدگاه حسین بشیریه و نظریه «راهبرد و سیاست سرزمینی جامعه ایران» پرویز پیران، برساخته میشود.
بدین ترتیب این رساله، به منظور آزمون و واکاوی پیچیدگی علی پیامد موردنظر بنا به یک طرح نظری دوسطحی از روششناسی تنوعمحور[13] و روش تحلیل تطبیقی کیفی فازی[14]چارلز راگین[15] و نرمافزارfsQCA[16] بهره میبرد. این روش به دلایل متعددی انتخاب شده است. از سویی گورتز و ماهونی[17](2005) تأکید میکنند که روش تحلیل فازی راگین ظرفیت آزمون نظریات دو سطحی را فراهم ساخته است. ازسوی دیگر، راگین مدعی است که این یک روش میانی است که از محدودیتهای پژوهش کمی وکیفی فراتر میرود. مفاهیم را در همان شاکلهی مبتنیبر نظریه مجموعه[18] درجهبندی و آزمون میکند. درنهایت، مسیرهای متعدد و چندگانهای را مشخص میکند که در قالب ترکیبات علل کافی به پیامد موردنظر منجر میشود (راگین،1987،2000،2008). نهایتا منطق فازی حاکم بر fsQCA بهخوبی میتواند زمینهای برای خوانش تاریخی فارغ از سوگیری و برچسبزنی دوشقی را فراهم کند.
پرداختن به پیچیدگیهای علی شیوههای حل اختلاف تمام احزاب در ایران جهت آسیبشناسی تحزب در ایران مستلزم دسترسی به دادههای معتبر عظیمی است که فراتر از ظرفیت یک رسالهی کارشناسی ارشد است. از این رو صرفا کشمکش بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم شورای ملی مورد بررسی و مطالعه قرار میگیرد. درواقع، در این رساله اساسا بواسطهی محدودیت زمانی قلمروی پژوهش محدود به دوره دوم قانونگذاری شده است. بدین ترتیب تنوع محدودی بین شرایط و نظامهای موارد وجود دارد که تعمیم نتایج را محدود ساخته است.
1-2-طرح مسئله
«مجلس دوم شورای ملی در آبان 1288 در میان تحسین وسیع عامه گشایش یافت» (آبراهامیان، 1378: 92). در این دوره، فعالان سیاسی و روشنفکران بعد از تجربه تلخ استبداد محمد علی شاه و مشاهده سیستمهای حزبی اروپا به این نتیجه رسیدند که برای محافظت از آزادی، انقلاب، مجلس و مشروطیت باید تشکیلات منظم حزبی داشته باشند (نوذری،1380). این نتیجهگیری در عمل کاملا محقق نشد و از همان آغاز احزاب عمده مجلس دوم، دموکرات و اجتماعیون-اعتدالیون دچار کشمکش شدند و از روشهایی غیردموکراتیک برای حل اختلاف خود استفاده کردند. چنانکه اعتدالیون متوسل به اخذ تکفیرنامه از مرجع تشیع نجف برای اخراج رییس فرقه دموکرات از مجلس شدند. از سویی دیگر، میرزاحسنخان امینالملک که از عاملان موثر اعتدالی بود، به دست مجاهدین حیدرخانی در خانهاش کشته شد (اتحادیه(الف)،1361).
نخستین تجربهی تحزب بهعنوان عنصری مدرن در جامعه سنتی زمان قاجار رخ میدهد که از کشمکش بین دو حزب به ستیزهای گسترده اجتماعی منتهی میشود. پیچیدگی شرایط حاصل از تعامل عناصر مدرن و سنتی و همچنین شرایط خاص فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی ایران آن زمان به گونهی قابل توجهی در راههای حل اختلافی که از سوی هریک اتخاذ شده؛ بهخوبی نمود یافته است.
در رسالهی حاضر اصطلاح فرایند حل اختلاف به شیوهی ارزیابی طرفین از اختلاف و چگونگی واکنش به آن اطلاق شده است. از این رو، درمطالعهی کشمکشهای گوناگون بین دو حزب دموکرات و اجتماعیوناعتدالیون، در ابتدا این سؤال پیش میآید که در اولین تجربه تحزب در ایران، احزاب و اعضای آنها در برخورد با موارد کشمکش چه نوع ارزیابی و تصوری داشتهاند؟ و هر یک از چه شیوهها و فرایندهایی برای حل اختلاف میان خود استفاده میکردند؟ سپس، بر بنیان رویکردی کلنگر این مساله، پرسشبرانگیز میشود که از ابعاد و سطوح گوناگون، چه علل کافی و لازمی منجر به اتخاذ فرایندها و شیوههای خاص حل اختلاف از سوی این حزب شده است؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
در جوامع و نظامهای سیاسی کنونی تقریبا هماندیشی کاملی نسبتبه ضرورت تحزب وجود دارد و از احزاب بهعنوان چرخدنده ماشین دموکراسی، نماد سیاست مدرن، حلقه مفقوده و واسطهی بین مردم و کارگزاران و تصمیمگیران سیاسی یاد میشود. حزب درحقیقت گردهمایی پایدار گروهی از مردم است که از عقاید مشترک و تشکیلات منظم برخوردارند و با پشتیبانی مردم برای کسب قدرت سیاسی از راههای قانونی مبارزه میکنند (اخوان کاظمی، 1386: 8). با وجود این اهمیت اساسی، احزاب در پیشبرد دموکراسی، فضای سیاسی- اجتماعی ایران عمدتا با ناکارآمدی و ستیز و صفآرایی کینهتوزانهی احزاب روبرو بوده اند. پدیدهای که از روزگار ابتدایی شکلگیری احزاب در مجلس دوم شورای ملی به شکلی برجسته خود را نمایان ساخته است. این ستیز و کشمکش، عمده اندیشمندان را به مذمت و نقدهای کلی رهنمون کرده است. این امر، ریشه در سه نکته دارد:
الف) عدمدسترسی پژوهشگران به عمدهی دادههای لازم و جاری درمورد احزاب که هنوز جزو دادههای محرمانه و طبقه بندیشده محسوب میشوند،
ب) عدمتوجه پژوهشگران به حوزههای تخصصی خاص همچون رشته حل اختلاف جهت تحلیل و آسیبشناسی شرایط و پدیدههای اجتماعی و سیاسی،
پ) عدم کاربرد و شاید کاربرد محدود روشهای نوین علوم اجتماعی که امکان بررسی پیچیدگی علی پدیدههای تاریخی و اجتماعی را در ابعاد و سطوح گوناگون فراهم میکنند.
از این رو، در رسالهی حاضر دو مانع آخر براساس با کاربرد مدلهای حل اختلاف و روششناسی پیچیده تنوعمحور دو مانع آخر مرتفع شده است. همچنین، باتوجه به مانع نخست، احزاب دوران مشروطه بواسطهی شفافیت و حجم بیشتر دادههای روزگار پیشین انتخاب شده است. هرچند با توجه به اشتراکاتی که در پدیدههای اجتماعی در طول تاریخ دیده میشود؛ اسناد و دادههای تاریخی ظرفیت لازم را جهت فهم سازمانیافته و نسبتا عمیق پدیدههای اجتماعی دارند. ازهمین رو نیز حوزهی جامعهشناسی تاریخی موردتوجه فراوانی قرار میگیرد. البته، تحقیقات تاریخی و جامعهشناسی تاریخی ایران عمدتا به واسطهی محدودیت روشهای تحلیلی و اتکاء شدید آنها به ذهن محقق، صرفا به مفاهیم و شرایط، سطوح و ابعاد محدودی پرداختهاند. در حالیکه روشهای نسبتا نوینی همچون تحلیل تطبیقی کیفی فازی ظرفیت بررسی ابعاد و سطوح گوناگون پیچیدگی علی پدیدههای اجتماعی و تاریخی را فراهم میکنند. ازاین رو، در پژوهش حاضر، بهعنوان اثری در چهارچوب راهبرد جامعهشناسی تاریخی تحلیلی براساس روش تحلیل تطبیقی کیفی فازی و نرمافزار fsQCA سعی میشود پیچیدگی علی اتخاذ شیوههای حل اختلاف دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون مطالعه و تبیین شود. همچنین به منظور شناخت پیامد و شرایط علی در سطوح و ابعاد گوناگون از نظریات مختلف جامعهشناسی تاریخی و سیاسی و مدلهای حل اختلاف استفاده میشود.
از سوی دیگر، بهلحاظ حوزهی تاریخ، بررسی احزاب در مجلس دوم شورای ملی به دلایل زیر اهمیت و ضرورت قابل توجهی دارد:
- بیشتر تحقیقات و کتب موجود درمورد مشروطه به دورهی اول انقلاب مشروطه پرداختهاند.
- «احزاب سیاسی به طور کلی منفور بودهاند، زیرا آنها را باعث ایجاد جدایی و شکاف در جامعه میدانستند. همچنین از آن رو که تعداد اعضای هر کدام چندان چشمگیر نبود، به نظر بیاهمیت جلوه میکردند» (اتحادیه(الف)، 1361: 11). در حالیکه رسالهی حاضر با علم به جایگاه تحزب و حل اختلاف نهادمند در مقام لوازم بلافصل توسعهی سیاسی به بررسی این احزاب و شیوههای واکنش آنان به کشمکش میپردازد. درحقیقت، هرچند که واکنشها تنشزا بودند؛ شناخت و مطالعهی علی و دقیق آنها میتواند فهم دانشمندان تاریخ، علوم اجتماعی و سیاسی را از شرایط مناسب و موانع توسعه ایران روشنتر سازد.
- «انقلاب مشروطه تا امروز بهصورت رویدادی ایدهال باقی مانده است، و افرادی که با آن مربوط بودند قهرمان یا خائن جلوه کردهاند و قضاوتی بیطرفانه هنوز در این موارد کمتر صورت گرفته است» (همان:11). رویکرد فازی غالب براین رساله اساسا تصورات دو شقی در خوانش تاریخ را رد میکند. برایناساس پدیدهها و اشخاص را نمیتوان در قالب 0 و 1 ارزیابی کرد؛ بهسادگی نمیتوان افراد را کاملاخائن یا کاملا قهرمان و وطنپرست نامید. بنابراین، دراین پژوهش سعی میشود؛ با اتکاء به منطق فازی قضاوت بیطرفانه و پرهیزاز برچسبزنی معمول تسهیل گردد.
در مجموع، با توجه به محدودیتهای دسترسی به داده، محدودیتهای رسالهی کارشناسی ارشد و اهمیت مطالعهی علمی تجربه تحزب و حل اختلاف در مجلس دوم شورای ملی صرفا کشمکش بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون انتخاب شد. درواقع، به منظور انجام مطالعهای جزیی، دقیق و سازمان یافته قلمروی پژوهش به مجلس دوم محدود شدکه این امر تنوع موارد را کاهش داد و تعمیم نتایج را محدود ساخت.
1-4- پرسشهای تحقیق
در این پژوهش بر آن هستیم که با توسل به روش تحلیل تطبیقی کیفی فازی در مطالعهی موارد کشمکش بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم شورای ملی به این پرسشها پاسخ دهیم:
- چه شرایط یا ترکیبی از شرایط، علل کافی منجر به اتخاذ فرایندهای خاصی از حل اختلاف در کشمکشهای بین این دو حزب بودند؟
- کدام یک از شرایط کافی یا ترکیبی از شرایط کافی، به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردار بودند؟
- چه شرایط یا ترکیبی از شرایط، علل لازم منجر به اتخاذ فرایندهای خاصی از حل اختلاف در کشمکشهای بین این دو حزب بودند؟
در این راستا پرسشهای دیگر عبارتند از:
- بهعنوان پیامد، احزاب در واکنش به موارد کشمکش چه نوع فرایند حل اختلافی را در پیش میگرفتند؟
- بهعنوان سطح اول شرایط علی، در بازشناخت کشمکش، اعضای احزاب چه تصور و ارزیابی از علت کشمکش داشتند؟ به بیان دقیقتر، آنان چه نوع اسنادی به علت کشمکش و طرف مقابل خود میدادند؟ چه نوع اعتمادی نسبت به طرف مقابل داشتند؟
- بهعنوان سطح دوم شرایط علی، چه شرایط علی فردی و ساختاری منجر به این نو بازشناخت و اسناد میشد؟