بررسی ساختار و محتوای انواع نامه در دوران قاجار

اش نیافتهام و اینک چند جمله تبرک و تیمن را از وى نقل مىشود: اگر چند امیرالمومنین على “ع” را با همۀ معالى… ( بهار، ۱۳۸۶: ۳۶۵). برخى نیز معتقدند که بدایعنگار براى نمایاندن معلومات خود به نثرى مغلق و مقید پرداخته است و شیوۀ نگارش او خالى از سادهنویسى و روانى میباشد ( تاریخ رجال ایران: ۲۹۱). ۳-۲-۵ نثر و نامهنگاری مشروطه خواهان انقلاب، مهمترین اتفاق سیاسی اجتماعی عهد قاجار است که در واقع میتواند مرحلهی نهایی یک تحول دراز فکری تلقی شود که طبیعتا بر نثر و نامهنگاری زبان فارسی اثر گذار بوده است. حوادث تاریخی این دوره در کتابها ثبت است و در اینجا از تکرار آن خودداری میشود، تنها اشاره می شود که پیروزی مشروطیت آغاز تحقق خواسته ها و آرزوهای یک ملت به شمار میآید که پس از استقرار انقلاب، این بار آرمانهای خود را از کلی به جزیی مطرح ساخت. حکومت ملی، قانون، اصلاحات اداری، تجدد و ترقی، ضرورت شناسایی و بسط علوم جدید و فرهنگ و ادبیات نو. نویسندگان شیوع دانش و منطق جدید را چارۀ دردهای جهل و سادهلوحی و اعتقادات پوسیدۀ عامه میدانستند و در این راه اگرچه از سازمانهای اجتماعی فرنگیان الهام میگرفتند، اما برخی از مشخصات بومی و منطقهای خود را نیز از نظر دور نمیداشتند. از سوی دیگر فرهنگ جدیدی که که جامعه باید از آن تغذیه کند خود متقابلاً باید همپای تجدد جامعه جدید شود. از این رو نوگرایی نیز لازم آمد و طبعن چون الگوی نظام نو اجتماعی از غرب اقتباس شده بود، به پیروی از آن، فرهنگ نیز میکوشید الگوی خود را در غرب جست و جو کند. به این دلایل نخستین نویسندگان پیشگام مشروطیت در کنار شکل سادۀ نثر قاجاری، یعنی سبک قائممقام فراهانی و امیر نظام گروسی، روش جدلی و منطقی انشای غربی را نیز در خود پذیرفتند. نثرنویس خوشقریحهای مانند دهخدا و قصهنویس پیشگامی چون جمالزاده محصول این ترکیب هستند. به طورکلی تحول اسلوب نثری و ترسل را در این دوره میتوان در دو زمینه به خوبی مشاهده کرد: ۳-۲-۵-۱ نخستین ترجمههای آثار غربی به فارسی از میان زبانهای غربی، زبان فرانسه به علل گوناگون نزد ایرانیان موقعیتی ممتاز داشت. نخست آن که زبان علمی و ادبی عصر بود، دوم آن که فرانسویان در ایران قاجاری به بدسابقگی انگلیس و روسیه نبودند، سوم آن که فرانسه برای بسیاری از ایرانیان، کشور انقلاب ژوئیه و پیشتاز آزادی فردی و حکومت ملی به شمار میآمد. برخلاف شعر فارسی که میراث آن میتوانست پایه ای برای تحول باشد، نثر به ویژه در زمینههایی چون داستاننویسی، روزنامهنویسی و نقد ادبی نیازمند تزریق خون بود و این تزریق از طریق ترجمهها، به ویژه از زبان فرانسه انجام شد. مجتبی مینوی دربارۀ کتابهای باب آن زمان که در خانواده های شهرنشین خوانده میشد چون این می نویسد: « ما در آن زمان از کتب خود ایرانیان اسکندرنامه و الف لیل و رموز حمزه و حسین کرد و امیر ارسلان و شمس و طغرا و سیاحت نامهی ابراهیم بیک و امثال اینها را میخواندیم. از ترجمههایی که از زبانهای اروپایی شده بود سرگذشت حاجی بابای اصفهانی و خانم انگلیسی یا بلوای هند و سه تفنگدار و کنت مونت کریستو و تاریخ لویی چهاردهم و نظایر آن ها را میخواندیم . . . . اما از همه بیشتر از آن کتبی لذت میبردیم که تحریر و نگارش مرحوم میرزا محمدحسین ذکاءالملک فروغی بود که غالب آنها را دیگران ترجمه کرده بودند و او انشاء کرده بود، مثل عجز بشر و سفر هشتاد روزه به دور دنیا و عشق و عفت و کلبهی هندی و همین بوسهی عذرا» ( پانزده گفتار: ٣۴۹). ناظم الاسلام کرمانی در کتاب ” تاریخ بیداری ایرانیان” در اینباره مینویسد:
« ظاهر شدن کتابهای رمان و ترجمۀ کتب خارجه از قبیل سه تفنگدار و کنت مونت کریستو و غیره و از توقیف درآمدنها نیز در زمان همین پادشاه ( یعنی مظفرالدین شاه) بود . . . مشروطه شدن دولت و سلطنت ایران نیز . . . بیداری و آگاه شدن مردم به حقوق خویش نیز . . .» (تاریخ بیداری ایرانیان: ۴۲۷). میتوان گفت کارهای مترجمانی از قبیل محمدطاهر میرزا مترجم آثار الکساندر دوما یا محمدحسین فروغی و یا میرزاحبیب اصفهانی مترجم حاجی بابای اصفهانی اثر جیمز موریه، بیشتر از بقیه مورد استقبال قرار گرفته است. به ویژه ترجمۀ رمانهای تاریخی منجر به تقلید آن ها در زبان فارسی شده است. رمان شمس و طغرا از محمدباقر میرزا خسروی و رمان عشق و سلطنت از شیخ موسی نثری از جمله نمونه های این تقلید است. نوع دیگر ترجمهها که به طور مستقیم بر شیوۀ نثر نویسندگان آن دوره سایه افکند ترجمۀ نمایشنامه ها بود که در صدر آنها آثار انتقادی و طنزآمیز مولیر قرار داشت. مانند طبیب اجباری ترجمۀ اعنماد السلطنه، مردم گریز ترجمۀ کمالالوزاره و نیز ترجمۀ نمایشنامههای میرزا فتحعلی آخوندزاده به وسیلۀ محمدجعفر قراچه داغی که به ویژه با مسایل ایران بافته شده بود. ترجمۀ این نمایشنامهها که در اغلب آنها در نام و نشانیها تغییر داده بودند تا با وضعیت ایران تطبیق پیدا کنند، در پیدایش زبانی عوام پسند، ساده و خردهگیر کمک به سزایی کرد. مترجمان این آثار بیش تر از نظر ارائۀ افکار انتقادی در محیط بستۀ آن روز اقدام به انتخاب آثار میکردند و جنبۀ ادبی و هنری برای آنان در درجۀ دوم اهمیت قرار داشت. با اینحال در چند مورد به فارسینویسی درخشانی بر میخوریم که بشارت رشد و تجدد نثر فارسی را میدهد. یکی از شیواترین نمونه ها برای این مورد ترجمۀ اتللوی شکسپیر به وسیلۀ ناصرالملک است. او این ترجمه را در حدود سال ١۲۹٣ خورشیدی در اروپا از زبان انگلیسی انجام داده است. زبان ترجمه از لحاظ استواری و پاکیزگی نثر و آهنگ دراماتیک جملات در زمان خود منحصر به فرد بوده و در زمان ما نیز ترجمۀ خوبی به شمار میرود. به ویژه که به نثر شعرگونۀ امروز سخت نزدیک است. دیگر از ترجمههایی که فارسی آن به تنهایی اثری هنری به شمار میآید، ترجمۀ کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشتهی جیمز موریه به وسیلهی میرزا حبیب اصفهانی است. نثر میرزا حبیب در این ترجمه التقاطی است از نثر منشیانۀ قاجاری و وضوح و بیتکلفی شیوۀ داستاننویسی فرنگی و توجه به اصطلاحات و ضرب المثلهای بومی ایران. بیگمان این شیوه بر آثار دو نویسندۀ بزرگ بعدی علی اکبر دهخدا و محمدعلی جمال زاده تاثیر مستقیم نهاده و به شکلی سلف واقعی نثر داستانی امروز ایران است. محمدتقی بهار در اینباره مینویسد: « قلمی که قدرت بر مجسم ساختن حکایات حاجی بابا کرده است از قادرترین و محکم ترین سادهنویسان آن عصر می باشد . . . نثر حاجی بابا گاهی در سلاست و انسجام و لطافت و پختگی مقلد گلستان و گاه در مجسم ساختن داستانها و تحریک نفوس و ایجاد هیجان در خواننده نظیر نثرهای فرنگستان است، هم ساده است و هم فنی، هم با اصول کهنهکاران نثر موافق و هم با اسلوب تازه و طرز نو همداستان، و در یک جمله یکی از شاهکارهای قرن سیزدهم هجری است» ( سبک شناسی: ٣۶۷). میرزا حبیب که از نظر طنز نویسی پیرو عبید زاکانی است، قاطعیت و برندگی شوخیهای عبید را با لحن روایی داستان بلند و روال یک گزارش اجتماعی و انتقادی تلفیق کرده است و بدین طریق نثر فکاهی سالهای بعد از او نیز مرهون میرزا حبیب است. ۳-۲-۵-۲ شیوۀ نویسندگان اواخر قاجار یکی از عواملی که زمینه را برای طرد نثر متکلف فنی آماده کرد سادگی و روانی سبک منشیانۀ قاجاری است. و چون نوبت به ادبیات بیدارکنندۀ اواخر قاجار رسید و با شیوۀ سهل انتقال معانی و افکار جدید نیز ترکیب شد، برای نخستین بار آثاری در ارتباط مستقیم با تودۀ مردم به وجود آمد. رسمی که از دورۀ قاجار در ادبیاتفارسی عمومیت یافته، عبارت است از خاطرهنویسی، شرح حال و نگارش رسالات تاریخی و انتقادی. در میان نویسندگان این گروه که آثارشان در ارتباط با جنبش مشروطه اهمیت دارد و نیز صاحب سبک ویژهای هستند، میتوان از میرزا ملکمخان، میرزا آقاخان کرمانی، میرزا علیخان امین الدوله، میرزا علیخان ظهیر الدوله، حاج سیاح محلاتی و حاج یحیی دولت آبادی نام برد. آثار برخی از اینان از جمله ملکمخان در همان زمان حیاتشان بر جامعه اثر بخشید ( مثلاً شیوهی جدلی ملکم و بحثهایی که معمولن به صورت گفتوگو مطرح میکرد بسیار مورد استقبال قرار گرفت) و آثار برخی در زمان حیاتشان حتی فرصت انتشار نیافت. آثاری که از جامعه نشأت گرفتند و روح خواسته های خلق و طرز فکر روشنفکران را بازتاب دادند و همچنین از نظر سبک آیینۀ آخرین تحولات اسلوب نویسندگی زمان خود هستند. به طورکلی با وجود اختلاف سلیقهها، این رسالهنویسان در دقت تشریح و سنجیدگی قضاوتها مشابهند. شور قومی، ایران دوستی، برخورداری از یک دانش سیاسی در پرتو نثری موجز و بی آرایه اما شورانگیز و فاخر در آثار آنان شاخص است. ( برای آشنایی با آثار ملکمخان نگاه کنید به مجموعۀ آثار او، همچنین ” میرزا ملکم خان” نوشتۀ فرشته نورایی ١٣۵٣ و نیز ” میرزا ملکم خان” نوشتۀ اسماعیل رایین ١٣۵٣، دربارۀ میرزا آقا خان کرمانی نگاه کنید به ” اندیشه های میرزا آقا خان کرمانی” نوشتۀ فریدون آدمیت ١٣۴۶، از امینالدوله، ظهیرالدوله، حاج سیاح و یحیی دولتآبادی نیز کتاب خاطراتشان منتشر شده است که نمونه های خوبی از نثر آنان را در آنها میتوان دید).

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.