" تحقیق-پروژه و پایان نامه – محدودیت های پژوهش – 5 "

 

فرضیه فوق با یافته های پژوهش پاپکو (۲۰۰۴) در رابطه با تمایز یافتگی مادران با اضطراب فرزندان و پژوهش اسکارون و دندی (۲۰۰۲) در رابطه با تمایز یافتگی والدین با سطوح شدیدی از مشکلات همخوانی دارد.از دیگر تحقیقاتی که ‌با نتایج پژوهش فوق همخوان است ، تحقیقات اسکورن (۲۰۰۰) در زمینه تمایز یافتگی و اضطراب ، تحقیقات گاوازی و همکارانش (۱۹۹۲) در زمینه پیش‌بینی سطوح تمایز یافتگی خانواده با بلوغ روانشناختی نوجوانان و سطوح نا کارآمد و صمدی (۱۳۸۰) که به برسی تاثیر تعارضات خانوادگی در بروز اختلالات روانی دانش آموزان پرداخته است ، می‌باشد . همچنین با یافته های بکتاش (۱۳۸۴) در زمینه برسی اثر گروه مواجهه به حل تعارض مادر و دختر در نوجوانان و زابلی (۱۳۸۳) در رابطه با سود مندی روان نمایشگری بر بهبود تعارضات مادر و دختر ، همخوانی دارد.

 

فرضیه ۲ : بین خود متمایز سازی مادران با مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر رابطه مثبت وجود دارد.

 

نتایج به دست آمده از ضریب همبستگی پیرسون در جدول ۵ نشان می‌دهد که بین خود متمایز سازی مادران با مسئولیت پذیری دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد. در تبین این نتیجه می توان گفت که چون الگوهای خانواده اصلی به خصوص الگوهای تمایز یافتگی پایین ، تاثیر مهمی بر اضطراب فرزندان در عملکرد اجتماعی ، تحصیلی ، مسئولیت پذیری و نشانه های روانی جسمانی دارد (پاپکو ، ۲۰۰۴). بنا براین باعث می شود فضای اضطراب آلودی بین مادر و دختر به وجود آید و تاثیر بسزایی در مسئولیت پذیری دختران در خانه ، مدرسه ، و اجتماع داشته باشد. مسئولیت پذیری فرایندی است که فرد باید آن را در سال‌های کودکی آموخته باشد تا بتواند با وظایف متعدد که در دورانهای مختلف روبرو می شود به نحو موفقیت آمیز برخورد کند تا سلامت روانی فرد تامین شود سطح تمایز یافتگی کودک بیشتر تحت تأثیر مادر است. (مهمترین فرد از لحاظ عاطفی به کودک) هر چقدر که فعالیت‌های مادر مشوق جدایی عاطفی کودک باشد، کودک به سطوح بالاتری از تمایزیافتگی خواهد رسید و هر چقدر باعث کاهش جدایی عاطفی شود، به عدم تفکیک کودک منجر خواهد شد (هام ۲۰۰۵). خانواده به عنوان یک سیستم اجتماعی عمل می‌کند و تمایز یافتگی مادران تاثیر بسزایی در مسئولیت پذیری فرزندان دارد (ستوده،۱۳۷۸).

 

فرضیه فوق با یافته های پژوهش اسکورن (۲۰۰۰) در زمینه تمایز یافتگی و اضطراب ، تحقیقات گاوازی و همکارانش (۱۹۹۲) در زمینه پیش‌بینی سطوح تمایز یافتگی خانواده با بلوغ روانشناختی نوجوانان و سطوح ناکارآمد آن ها همخوانی دارد. همچنین یافته های پژوهشی به دست آمده با تحقیق اختیاری (۱۳۸۵) در زمینه اثر بخشی آموزش مهارت‌های شناختی – رفتاری به مادران در بهبود روابط با دختران همخوانی ندارد.

 

فرضیه ۳ : بین تعارض والد – فرزندی با مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر رابطه مثبت وجود دارد.

 

با توجه به جدول۶، مشاهده شد که بین تعارض والد – فرزندی با مسئولیت پذیری رابطه معنادار وجود دارد. نتایج به دست آمده از این فرضیه نشان می‌دهد تعارضات بین والدین با نوجوانانشان و مخصوصا دختران نوجوان منجر به پرخاشگری و اختلال در روابط و عملکرد می شود. یکی از ویژگی های دوران نوجوانی این است که در این دوره ، نوجوان برای کسب استقلال و هویت یابی به جستجو و کنکاش در محیط پیرامون خود می پردازد، ‌بنابرین‏ خیلی زود رابطه نوجوان با والدین مختل می شود . تعارضات بین والدین و نوجوانان زمینه را برای آسیب های اجتماعی فراهم می‌کند.( لطفی ۱۳۸۵). از جمله مشکلاتی که والدین در هنگام پرورش فرزند و پذیرفتن آداب ، رسوم ، معیارهای اخلاقی ، مسئولیت در خانواده و جامعه از سوی نوجوان با آن مواجه می‌شوند مخالفت فرزندان با خواسته های والدین است. درگیری ناشی از عدم پذیرش استقلال نوجوانان به بحث های کلامی نوجوان با والدین و مخالفت رفتاری او بر ضد قوانین تحمیلی والدین ختم می شود. اعضای خانواده با یکدیگر تعاملات زیادی دارند و تعارض بین اعضای خانواده به وحدت و یگانگی آن لطمه وارد می‌کند . شدت تعارضات موجب بروز اتفاقات ، پرخاشگری و ستیزه جویی و سر انجام اضمحلال و زوال خانواده می‌گردد(دهقان۱۳۸۰). کانون خانواده ای که بر اثر تعارض و جدال بین اعضای آن آشفته است ، محیط امن روانی و روحی که در خانواده باید وجود داشته باشد را از اعضای آن می‌گیرد و سبب ایجاد مشکلاتی مانند( مشکلات اجتماعی ، تحصیلی ، نشانه های روانی – جسمانی ، خانوادگی ، پذیرش مسئولیت های بزرگ در خانواده و جامعه و… برای اعضای آن می‌گردد (لطفی ۱۳۸۵).

 

فرضیه فوق با یافته های پژوهشی اوور بی پالینا (۲۰۰۵) در زمینه تفاوت دیدگاهای نوجوانان و والدینشان ‌در مورد مسئولیت پذیری و اداره زندگی ، پورکران(۱۳۸۵) در رابطه با مسئولیت پذیری و ویژگی های شخصیتی ، چامور و همکاران (۲۰۰۳) در رابطه با وظیفه شناسی و مسئولیت پذیری با عملکرد تلاش به منظور پیشرفت همخوانی دارد. همچنین یافته های این پژوهش با تحقیقات سامر و همکاران (۱۹۹۶) در رابطه با شیوه زندگی ، شخصیت و فشار روانی ، یوسفی لویه (۱۳۸۳) در زمینه اجزائ مسئولیت پذیری همخوانی ندارد.

 

محدودیت های پژوهش

 

    1. دشواری در دستیابی مادران تحصیل کرده(دیپلم و بالاتر) و پایین بودن سطح سواد در میان این گروه

 

    1. دور بودن برخی سئوالات در تطبیق فرهنگی که از معنا و مفهوم اصلی خود دور می شود

 

  1. چون این پژوهش به لحاظ مکانی بر روی دانش آموزان مهردشت و منطقه خاص صورت گرفته قابلیت تعمیم محدود دارد.

پیشنهادات :

 

    1. با توجه به اینکه مقیاس خود متمایز سازی ، یک مقیاس خوب تشخیص محسوب می شود کاربرد آن در حوزه های کلینیکی و مشاوره خانواده پیشنهاد می شود.

 

    1. با توجه به اینکه خود متمایز سازی پایین و تعارض بین والد – فرزند بالا است ، پیشنهاد می شود آموزش های لازم در خصوص خود متمایز سازی به مادران داده شود و اثر بخشی این آموزش را رابطه با فرزندان مشخص شود.

 

  1. پیشنهاد می شود مسئولین محترم مدارس به موضوع تعارض والد و فرزندی و رابطه آن با خود متمایز سازی نوجه نمایند و این موضوع را در سر فصل آموزش‌های مرتبط با والدین قرار دهند.

منابع

 

اختیاری ، راضیه (۱۳۸۵) اثر بخشی آموزش مهارت‌های شناختی ، رفتاری به مادران در بهبود روابط با دختران نوجوانشان ، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاور خانواده ، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

 

اسکیان پرستو (۱۳۸۴) بررسی سایکو دوام بر افزایش تمایزیافتگی خرد از خانواده اصلی در دانش‌آموزان دختر دبیرستان منطقه ۵ تهران کارشناسی ارشد تربیت معلم.

 

اصلانی ، خالد (۱۳۸۳) تاثیر روان نمایشگری گروهی بر افزایش تمایز یافتگی و تعیین ابعاد این متغییر در بین دانش جویان دانش گاه امیر کبیر، پایان نامه دکتری مشاوره ،دانشگاه امیرکبیر

 

بازرگان،عباس،حجازی،الهه،سرمد،زهره(۱۳۸۳)روش های تحقیق در علوم رفتاری .تهران انتشارات آگاه.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.