دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل علی فازی شیوه‌های حل ‌اختلاف بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون

 

بی‌گمان نهضت مشروطیت ایران یکی از تحولات سرنوشت‌ساز تاریخ کشور ما به شمار می‌رود؛ چنان‌که نقطه عطف و تحولی است که برساخت‌های ذهنی وساختارهای اجتماعی را دگرگون کرده است. در این جنبش از برخورد جامعه‌ی سنتی با تفکرات مدرن، نهادها و برساخت‌های ذهنی و عینی نوینی پدیدار شد. یکی از عناصر مدرن در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران پدیده نوظهور حزب است. پدیده‌ای که تا به امروز وجود و کیفیت خود را در جامعه ایران متزلزل و دچار بحران یافته است. در‌واقع، «احزاب سیاسی از نهادهای موثر در حیات سیاسی جوامع هستند كه خود بر بستر پیش‌زمینه‌های مختلف سیاسی‌، فرهنگی‌، اجتماعی و اقتصادی گوناگون روئیده و بازتاب شرایط عینی و ذهنی حاكم بر جامعه از یكسو و ساختار نظام سیاسی، از سوی دیگر و برآیند چگونگی مواجهه و تعامل نیروهای مختلف اجتماعی با عرصه سیاست است» (باقیان،1390).

در مجلس دوم شورای ملی، در دوره دوم مشروطه، گروه‌بندی‌های سیاسی بنا به سازمان‌یافتگی نسبی و ایدئولوژی متمایز خود را حزب خواندند. در طول این دوره سعی کردند به گونه‌ای سازمان یافته شکل بگیرند؛ تا جایی که هریک مرام نامه خود را تدوین کردند و روزنامه خاصی را به‌عنوان ارگان حزب به فضای سیاسی- اجتماعی زمان عرضه کردند.

دو حزب اصلی این دوره دموکرات[1] و اجتماعیون اعتدالیون[2] بودند که در تداوم جناح‌بندی‌های «تندرو» و «میانه‌روی» پیشین در مجلس اول شکل گرفتند و در این دوران در اصطلاح تقابل احزاب «انقلابی» و «اعتدالی» پدیدار شدند.  این احزاب از ابتدا دچار اختلاف بودند؛ آن چنان‌که پیدایش و تنظیم مرام نامه حزب اجتماعیون اعتدالیون صرفا عملی در تقابل با دموکرات‌ها ارزیابی شده است. در‌واقع، «این احزاب در جامعه‌ای شکل گرفتند که به‌لحاظ مناسبات اجتماعی و ساختاری با استلزامات مدرن تحزب هماهنگی نداشتند. در این شرایط احزاب به جای بالابردن میزان مشارکت مردمی در سیاست، مشغول زد‌وخورد با رقبای خود بودند و کارشان از زد‌و‌خورد به ترور و تکفیر منتهی شد و نه تنها فضای منازعات سیاسی را آشتی‌پذیر جلوه ندادند، بلکه خود تبدیل به عاملی برای ستیز در جامعه شدند» (سالمی قمصری، 1386: 40-39).

ستیز و کشمکش حاصل از این تجربه نوین تحزب، نمونه قابل توجهی برای شناخت و ارزیابی کشمکش‌های ناشی از ظهور عناصر مدرن در جامعه‌ای در حال گذار و ساختاری بدون تناسب با آن است. بحثی که عمدتا از سوی اندیشمندان و متفکرین به مذمت و نقد‌های کلی، فارغ از رویکردی مبتنی‌برساختار علمی منتهی شده است.

همچنین، با احتساب احزاب به‌عنوان یکی از شاخص‌های مهم توسعه سیاسی، چگونگی واکنش احزاب اولیه به انواع اختلافات و کشمکش‌های موجود در جهت حل اختلاف خود می‌تواند به‌عنوان موضوعی برجسته در مطالعه و آسیب‌شناسی توسعه سیاسی ایران مورد‌توجه قرار گیرد. چنان‌که حسین بشیریه (1388) به‌عنوان مهمترین لوازم بلافصل توسعه سیاسی بر وجود مکانیسم‌های حل منازعه نهادمند در درون ساختار سیاسی تأکید می‌کند. بنابراین، شناخت نوع فرایند حل اختلاف دراین دوران و علل گرایش به آن از سوی این احزاب به‌خوبی می‌تواند موانع و شرایط مناسب برای توسعه سیاسی ایران در دوران مشروطه و به‌صورت خاص احزاب در این زمان را ترسیم کند.

در‌این زمینه، مدل‌ها و نظریات موجود در رشته‌ی حل اختلاف به‌خوبی می‌تواند بنیانی علمی جهت مطالعه‌ی سازمان‌یافته‌ی اختلافات و واکنش‌های خاص احزاب فراهم کند. این رشته علمی سال‌هاست که به موضوع کشمکش در تمامی سطوح می‌پردازد. بحثی که «در رشته‌های متنوعی از جمله روانشناسی، دیپلماسی، علوم اجتماعی، حقوق و حوزه مدیریت نزاع/حل اختلاف مطرح می‌شود. هر یک دیدگاه متفاوتی در رابطه با ماهیت کشمکش ارایه می‌دهند» (بورگس[3]، 1987). این رشته عمدتا به‌صورت عملی برای حل اختلافات در گستره‌ای از عرصه‌های مختلف زندگی انسان از روابط بین‌شخصی تا روابط درون دولت و بین‌المللی به کار می‌رود (فورلانگ[4]،2005).

«حل اختلاف اصطلاحی مفهومی است که به حالتی اطلاق می‌شود که منابع ریشه‌دار کشمکش هدایت و حل می‌شود. یعنی رفتار و نگرش‌ها دیگر خشونت‌بار نیست و ساختار کشمکش تغییر کرده است» (میال[5] و همکاران،25:2005). این اصطلاح هم به فرایند رسیدن به این

 

پایان نامه و مقاله

 تغییرات اشاره می‌کند و هم به مراحل تکمیل‌شدن فرایند حل اختلاف. براین‌اساس در این رشته مدل‌های متنوعی برای شناخت علل وقوع کشمکش، طراحی و ارزیابی راهبردهای به‌کار‌رفته و امکان‌پذیر حل اختلاف عرضه می‌شود. در ادبیات موجود حوزه کشمکش از مفاهیم گوناگونی همچون دگرگون‌سازی کشمکش، تنظیم کشمکش و مدیریت کشمکش برای چگونگی برخورد با کشمکش استفاده شده است. در این رساله به پیروی از نقطه نظر نویسندگان کتاب حل اختلاف معاصر از اصطلاح حل اختلاف بهره برده می‌شود. از نظر ایشان حل اختلاف چنان منسجم و فراگیر است که به‌نوعی تمام ظرایف این اصطلاحات را دربرمی‌گیرد. همچنین در تاریخچه‌ی این رشته، عمدتا تحلیل‌گران از اصطلاح حل اختلاف بهره برده‌اند (رامسبوتام و همکاران[9]، 2011).

در این رساله با اتکاء به مدل حل اختلاف منافع/حقوق/ قدرت(فورلانگ،2005) فرایندهای متفاوتی که احزاب برای برخورد با کشمکش به کار برده‌اند، به‌عنوان پیامد[11] درنظرگرفته شده است. همچنین، براساس راهبرد جامعه‌شناسی تاریخی تحلیلی سعی می‌شود، علل کافی و لازم منجر به اتخاذ فرایندهای خاصی از حل اختلاف در کشمکش‌های بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم شورای ملی مشخص شود. این شرایط علی بدون تعهد به رویکرد نظری خاصی از نظریات گوناگون و براساس طرح نظری دوسطحی گزینش می‌شود. بدین ترتیب، در سطح اول از مدل پویایی اعتماد شرط علی استفاده می‌شود، در سطح دوم نیز چندین شرط علی براساس مدل‌ مثلث رضایت‌مندی حل اختلاف، تحلیل خصلت اعتماد اندروسایر[12]، به همراه بخشی از مدل پویای اعتماد و همچنین موانع توسعه سیاسی در ایران از دیدگاه حسین بشیریه و نظریه «راهبرد و سیاست سرزمینی جامعه ایران» پرویز پیران، برساخته می‌شود.

بدین ترتیب این رساله، به منظور آزمون و واکاوی پیچیدگی علی پیامد موردنظر بنا به یک طرح نظری دوسطحی از روش‌شناسی تنوع‌محور[13] و روش تحلیل تطبیقی کیفی فازی[14]چارلز راگین[15] و نرم‌افزارfsQCA[16] بهره می‌برد. این روش به دلایل متعددی انتخاب شده است. از سویی گورتز و ماهونی[17](2005) تأکید می‌کنند که روش تحلیل فازی راگین ظرفیت آزمون نظریات دو سطحی را فراهم ساخته است. ازسوی دیگر، راگین مدعی است که این یک روش میانی است که از محدودیت‌های پژوهش کمی وکیفی فراتر می‌رود. مفاهیم را در همان شاکله‌ی مبتنی‌بر نظریه مجموعه[18] درجه‌بندی و آزمون می‌کند. در‌نهایت، مسیرهای متعدد و چندگانه‌‌ای را مشخص می‌کند که در قالب ترکیبات علل کافی به پیامد موردنظر منجر می‌شود (راگین،1987،2000،2008). نهایتا منطق فازی حاکم بر fsQCA به‌خوبی می‌تواند زمینه‌ای برای خوانش تاریخی فارغ از سوگیری و برچسب‌زنی دوشقی را فراهم کند.

پرداختن به پیچیدگی‌های علی شیوه‌های حل اختلاف تمام احزاب در ایران جهت آسیب‌شناسی تحزب در ایران مستلزم دسترسی به داده‌های معتبر عظیمی است که فراتر از ظرفیت یک رساله‌ی کارشناسی ارشد است. از این رو صرفا کشمکش بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم شورای ملی مورد بررسی و مطالعه قرار می‌گیرد. درواقع، در این رساله اساسا بواسطه‌ی محدودیت زمانی قلمروی پژوهش محدود به دوره دوم قانون‌گذاری شده است. بدین ترتیب تنوع محدودی بین شرایط و نظام‌های موارد وجود دارد که تعمیم نتایج را محدود ساخته است.

1-2-طرح مسئله

«مجلس دوم شورای ملی در آبان 1288 در میان تحسین وسیع عامه گشایش یافت» (آبراهامیان، 1378: 92). ‌در این دوره، فعالان سیاسی و روشنفکران بعد از تجربه تلخ استبداد محمد علی شاه و مشاهده سیستم‌های حزبی اروپا به این نتیجه رسیدند که برای محافظت از آزادی، انقلاب، مجلس و مشروطیت باید تشکیلات منظم حزبی داشته باشند (نوذری،1380). این نتیجه‌گیری در عمل کاملا محقق نشد و از همان آغاز احزاب عمده مجلس دوم، ‌دموکرات و اجتماعیون-‌اعتدالیون دچار کشمکش شدند و از روش‌هایی غیردموکراتیک برای حل اختلاف خود استفاده کردند. چنان‌که اعتدالیون متوسل به اخذ تکفیرنامه از مرجع تشیع نجف برای اخراج رییس فرقه دموکرات از مجلس شدند. از سویی دیگر، میرزاحسن‌خان امین‌الملک که از عاملان موثر اعتدالی بود، به دست مجاهدین حیدرخانی در خانه‌اش کشته شد (اتحادیه(الف)،1361).

نخستین تجربه‌ی تحزب به‌عنوان عنصری مدرن در جامعه سنتی زمان قاجار رخ می‌دهد که از کشمکش بین دو حزب به ستیزهای گسترده اجتماعی منتهی می‌شود. پیچیدگی شرایط حاصل از تعامل عناصر مدرن و سنتی و همچنین شرایط خاص فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی ایران آن زمان به گونه‌ی قابل توجهی در راه‌های حل اختلافی که از سوی هریک اتخاذ شده؛ به‌خوبی نمود یافته است.

در رساله‌ی حاضر اصطلاح فرایند حل اختلاف به شیوه‌ی ارزیابی طرفین از اختلاف و چگونگی واکنش به آن اطلاق شده است. از این رو، درمطالعه‌ی کشمکش‌های گوناگون بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون‌اعتدالیون، در ابتدا این سؤال پیش می‌آید که در اولین تجربه تحزب در ایران، احزاب و اعضای آنها در برخورد با موارد کشمکش‌ چه نوع ارزیابی و تصوری داشته‌اند؟ و هر یک از چه شیوه‌ها و فرایندهایی برای حل اختلاف میان خود استفاده می‌کردند؟ سپس، بر بنیان رویکردی کل‌نگر این مساله، پرسش‌برانگیز می‌شود که از ابعاد و سطوح گوناگون، چه علل کافی و لازمی منجر به اتخاذ فرایندها و شیوه‌های خاص حل اختلاف از سوی این حزب شده است؟

 1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

در جوامع و نظام‌های سیاسی کنونی تقریبا هم‌اندیشی کاملی نسبت‌به ضرورت تحزب وجود دارد و از احزاب به‌عنوان چرخ‌دنده ماشین دموکراسی، نماد سیاست مدرن، حلقه مفقوده و واسطه‌ی بین مردم و کارگزاران و تصمیم‌گیران سیاسی یاد می‌شود. حزب در‌حقیقت گردهمایی پایدار گروهی از مردم است که از عقاید مشترک و تشکیلات منظم برخوردارند و با پشتیبانی مردم برای کسب قدرت سیاسی از راه‌های قانونی مبارزه می‌کنند (اخوان کاظمی، 1386: 8). با وجود این اهمیت اساسی، احزاب در پیشبرد دموکراسی، فضای سیاسی- اجتماعی ایران عمدتا با ناکارآمدی و ستیز و صف‌آرایی کینه‌توزانه‌ی احزاب روبرو بوده اند. پدیده‌ای که از روزگار ابتدایی شکل‌گیری احزاب در مجلس دوم شورای ملی به شکلی برجسته خود را نمایان ساخته است. این ستیز و کشمکش، عمده اندیشمندان را به مذمت و نقدهای کلی رهنمون کرده است. این امر، ریشه در سه نکته دارد:

الف) عدم‌دسترسی پژوهشگران به عمده‌ی داده‌های لازم و جاری درمورد احزاب که هنوز جزو داده‌های محرمانه و طبقه بندی‌شده محسوب می‌شوند،

ب) عدم‌توجه پژوهشگران به حوزه‌های تخصصی خاص همچون رشته حل اختلاف جهت تحلیل و آسیب‌شناسی شرایط و پدیده‌های اجتماعی و سیاسی،

پ) عدم کاربرد و شاید کاربرد محدود روش‌های نوین علوم اجتماعی که امکان بررسی پیچیدگی علی پدیده‌های تاریخی و اجتماعی را در ابعاد و سطوح گوناگون فراهم می‌کنند.

از این رو، در رساله‌ی حاضر دو مانع آخر بر‌اساس با کاربرد مدل‌های حل اختلاف و روش‌شناسی پیچیده تنوع‌محور دو مانع آخر مرتفع شده است. همچنین، با‌توجه به مانع نخست، احزاب دوران مشروطه بواسطه‌ی شفافیت و حجم بیشتر داده‌های روزگار پیشین انتخاب شده است. هر‌چند با توجه به اشتراکاتی که در پدیده‌های اجتماعی در طول تاریخ دیده می‌شود؛ اسناد و داده‌های تاریخی ظرفیت لازم را جهت فهم سازمان‌یافته و نسبتا عمیق پدیده‌های اجتماعی دارند. ازهمین ‌رو نیز حوزه‌ی جامعه‌شناسی تاریخی مورد‌توجه فراوانی قرار می‌گیرد. البته، تحقیقات تاریخی و جامعه‌شناسی تاریخی ایران عمدتا به واسطه‌ی محدودیت روش‌های تحلیلی و اتکاء شدید آن‌ها به ذهن محقق، صرفا به مفاهیم و شرایط، سطوح و ابعاد محدودی پرداخته‌اند. در حالی‌که روش‌های نسبتا نوینی همچون تحلیل تطبیقی کیفی فازی ظرفیت بررسی ابعاد و سطوح گوناگون پیچیدگی علی پدیده‌های اجتماعی و تاریخی را فراهم می‌کنند. ازاین رو، در پژوهش حاضر، به‌عنوان اثری در چهارچوب راهبرد جامعه‌شناسی تاریخی تحلیلی براساس روش تحلیل تطبیقی کیفی فازی  و نرم‌افزار fsQCA سعی می‌شود پیچیدگی علی اتخاذ شیوه‌های حل اختلاف دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون مطالعه و تبیین شود. همچنین به منظور شناخت پیامد و شرایط علی در سطوح و ابعاد گوناگون از نظریات مختلف جامعه‌شناسی تاریخی و سیاسی و مدل‌های حل اختلاف استفاده می‌شود.

از سوی دیگر، به‌لحاظ حوزه‌ی تاریخ، بررسی احزاب در مجلس دوم شورای ملی به دلایل زیر اهمیت و ضرورت قابل توجهی دارد:

  • بیشتر تحقیقات و کتب موجود در‌مورد مشروطه به دوره‌ی اول انقلاب مشروطه پرداخته‌اند.
  • «احزاب سیاسی به طور کلی منفور بوده‌اند، زیرا آن‌ها را باعث ایجاد جدایی و شکاف در جامعه می‌دانستند. همچنین از آن رو که تعداد اعضای هر کدام چندان چشم‌گیر نبود، به نظر بی‌اهمیت جلوه می‌کردند» (اتحادیه(الف)، 1361: 11). در حالی‌که رساله‌ی حاضر با علم به جایگاه تحزب و حل اختلاف نهادمند در مقام لوازم بلافصل توسعه‌ی سیاسی به بررسی این احزاب و شیوه‌های واکنش آنان به کشمکش می‌پردازد. در‌حقیقت، هر‌چند که واکنش‌ها تنش‌زا بودند؛ شناخت و مطالعه‌ی علی و دقیق آن‌ها می‌تواند فهم دانشمندان تاریخ، علوم اجتماعی و سیاسی را از شرایط مناسب و موانع توسعه ایران روشن‌تر سازد.
  • «انقلاب مشروطه تا امروز به‌صورت رویدادی ایده‌ال باقی مانده است، و افرادی که با آن مربوط بودند قهرمان یا خائن جلوه کرده‌اند و قضاوتی بی‌طرفانه هنوز در این موارد کمتر صورت گرفته است» (همان:11). رویکرد فازی غالب بر‌این رساله اساسا تصورات دو شقی در خوانش تاریخ را رد می‌کند. بر‌این‌اساس پدیده‌ها و اشخاص را نمی‌توان در قالب 0 و 1 ارزیابی کرد؛ به‌سادگی نمی‌توان افراد را کاملا‌خائن یا کاملا ‌قهرمان و وطن‌پرست نامید. بنابراین، در‌این پژوهش سعی می‌شود؛ با اتکاء به منطق فازی قضاوت بی‌طرفانه و پرهیز‌از برچسب‌زنی معمول تسهیل گردد.

در مجموع، با توجه به محدودیت‌های دسترسی به داده، محدودیت‌های رساله‌ی کارشناسی ارشد و اهمیت مطالعه‌ی علمی تجربه تحزب و حل اختلاف در مجلس دوم شورای ملی صرفا کشمکش بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون انتخاب شد. در‌واقع، به منظور انجام مطالعه‌ای جزیی، دقیق و سازمان یافته قلمروی پژوهش به مجلس دوم محدود شدکه این امر تنوع موارد را کاهش داد و تعمیم نتایج را محدود ساخت.

1-4- پرسش‌های تحقیق

در این پژوهش بر آن هستیم که با توسل به روش تحلیل تطبیقی کیفی فازی در مطالعه‌ی موارد کشمکش بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم شورای ملی به این پرسش‌‌ها پاسخ دهیم:

  • چه شرایط یا ترکیبی از شرایط، علل کافی منجر به اتخاذ فرایندهای خاصی از حل اختلاف در کشمکش‌های بین این دو حزب بودند؟
  • کدام یک از شرایط کافی یا ترکیبی از شرایط کافی، به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردار بودند؟
  • چه شرایط یا ترکیبی از شرایط، علل لازم منجر به اتخاذ فرایندهای خاصی از حل اختلاف در کشمکش‌های بین این دو حزب بودند؟

در این راستا پرسش‌های دیگر عبارتند از:

  • به‌عنوان پیامد، احزاب در واکنش به موارد کشمکش چه نوع فرایند حل اختلافی را در پیش می‌گرفتند؟
  • به‌عنوان سطح اول شرایط علی، در بازشناخت کشمکش، اعضای احزاب چه تصور و ارزیابی از علت کشمکش داشتند؟ به بیان دقیق‌تر، آنان چه نوع اسنادی به علت کشمکش و طرف مقابل خود می‌دادند؟ چه نوع اعتمادی نسبت به طرف مقابل داشتند؟
  • به‌عنوان سطح دوم شرایط علی، چه شرایط علی فردی و ساختاری منجر به این نو بازشناخت و اسناد می‌شد؟
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.