دانلود پایان نامه ارشد: جستاری در چگونگی طرح موضوعات کلامی در مجمع البیان
بیش از چهارده قرن پیش، آخرین کتاب آسمانی- قرآن کریم- بر آخرین فرستادۀ الهی- حضرت ختمی مرتبت- رسول گرامی اسلام، بهمنظور هدایت انسانها بهسوی کمال و سعادت جاودانی آنها نازل شد. وحینامۀ قرآن، متضمن معارف بلند و دستورالعملهایی است که فهم و التزام به آنها، زمینۀ دستیابی به این سعادت همیشگی را هموار میسازد. برای رسیدن به این معارف بلند و دستورالعملهای آن، باید این کتاب را بهخوبی شناخت و در زوایای آن کندوکاو و تعمق نمود تا به ژرفا و درونمایۀ آن دست یافت. این مهم با تدبّر در آیات الهی فراهم میشود. قرآن کریم در اهمیت تدبر و اندیشیدن در آیاتش سخنها گفته و همگان را به تفکر در آن تشویق کرده است. خداوند قرآن را کتابی مبارک توصیف میکند و به همگان دستور اندیشیدن به آن را میدهد. (ر.ک: ص/ 29) اما گذشته از اینکه قرآن به زبان مردم نازل شده و کتابی مبین و آشکار است، در جایی دیگر به پیامبر گرامی(ص) دستور داده تا قرآن را شرح و توضیح دهد. (ر.ک: نحل/ 44) زیرا فهمیدن ظاهر معانی یک کلام غیر از تفسیر آن است. هرکس که به زبان عربی آشنایی داشته باشد، ظاهر معانی را درمییابد. اما تفسیر محتوایی و عمیق آن را هم می فهمد؟
تفسیر، حکایت دیگری است که هیچکس جز با تلاش و کوشش روشمند و با اتکا به منابع و مصادر فهم قرآن، نمیتواند به ژرفای آن دست پیدا کند. افزون بر این، همچنین باید گفت: اگر کسی به قرآن مراجعه کند، درمییابد که قرآن ویژگیهای مخصوص بهخود را دارد که همواره ضرورت تفسیر را در هر عصر و زمان ایجاب میکند. از جمله آنکه طبق گفتار حضرت علی(ع) دارای معانی گوناگون و ژرفناک و فراخناک است: «إنَّ القُرآنَ ظاهِرُهُ أنیقٌ و باطِنُهُ عَمیقٌ» (نهج البلاغه، خطبۀ 18) نکتۀ دیگر آنکه این کتاب آسمانی در بیان عقاید و احکام دین، مطالب را فشرده و با اشاره بیان کرده که حتماً نیاز به تفسیر دارد. نکتۀ مهم دیگری نیز اینجا باید افزود و آن اینکه، نزول قرآن در یک
فرایند 20 یا 23 ساله صورت گرفته و فراز و فرودهایی را پشت سر نهاده است. لذا فهم بسیاری از مفاهیم و مقولات قرآنی از رهگذر کنار هم نهادن آنها و کشف انسجام معنایی میسر است و این مهم جز با تفسیر صحیح و روشمند حاصل نمیشود.
قرآن کتابی است سرشار از معانی بلند و الفاظ نامحدود که نکات غیبی آن با الفاظ مادی بشری و در قالب سخنان متعارف ریخته شده است. برای فهم معانی آن حتماً به طی مقدمات و توضیح و تفسیر نیازمندیم. مفسران روشها و اسلوبهای استنباط معانی آیات را از زوایا و دیدگاههای مختلف مورد مطالعه قرار دادهاند. یکی از گرایشهای مهم در رشتۀ تفسیر قرآن که از آغاز مورد توجه مفسران و قرآنپژوهان قرار گرفته، رویکرد کلامی است. در این شیوه، معمولاً مفسران برای دفاع از عقاید موافقان یا دفع شبهات مخالفان، از آیات قرآن استفاده کرده و به آنها استناد میکنند. از طرفی، این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که مفسر قرآن، خود، پیرو یکی از مذاهب اسلامی است و در اصول دینی و و فروع فقهی، نظریاتی دارد که دفاع از آنها را ضروری میشمارد. بهطور طبیعی، به هنگام تفسیر مفسر میکوشد که از عقاید و دیدگاههای خود دفاع کرده یا دستکم اصول و عقاید پذیرفتهشدۀ وی با تفسیر آیات ناسازگار نباشد. در اینجا باید گفت که اگر اصول و ضوابط تفسیر درست یا معیارپذیری در فرایند تفسیر آن حاکم نباشد، پدیدۀ تفسیر به رأی حتماً رخ خواهد داد. از سویی دیگر، پرداختن به این رویکرد تفسیری، علل و عواملی دارد از جمله خود قرآن. قرآن در توجه به مسائل اعتقادی مثل جهان غیب، یکتاپرستی، پیامبری، رستاخیز و… از استدلال استفاده میکند و مخاطب را به اصول بدیهی عقل و حقایق هستی و دانشهای طبیعی ارجاع میدهد. این شیوه از استدلال در گرایش به این سبک، سهم بسزایی داشته و مفسر را وادار کرده که از محتوای آیات استفاده کند و برای خواننده، آن شیوه استدلال را شرح و توضیح دهد.
از این نوع تفاسیر میتوان به «تبیان» طوسی در قرن پنجم اشاره کرد. در این قرن، اختلافات مذهبی گسترش یافته و مذاهب اهل سنت مانند معتزله و اشاعره، رودرروی هم قرار گرفتهاند. در این قرن، با وجود ممنوع بودن آرای معتزله، مکتب آن رشد خاصی پیدا کرد و دانشمندان این دوره، مباحث خود را بهگونهای علمی، همراه با استدلالهای عقلی و بهرهگیری از آیات و روایات به روش اجتهادی مطرح میکردند. به همین سبب، این عصر بهنوعی عصر اجتهاد و استدلال بهحساب میآید. شیخ طوسی از بزرگترین متفکران کلامی شیعه در این قرن است که با حضور علمی خود، برهانهای عقلی و کلامی را با استفاده از آیات و روایات، بهویژه در تفسیر، پایهریزی کرده است.
در ادامۀ این جریان، تفسیر «مجمع البیان» که بسیار متأثر از تبیان طوسی است، توسط طبرسی نگاشته میشود. با این تفاوت که طبرسی با تقسیمبندی مباحث، زمینۀ استفادۀ بهتر و گزینش آسانتر استفادهکننده را فراهم ساخته است. تفسیر مجمع البیان دارای اسراری تازه در معانی قرآن است و به روش اجتهادی و جامع نگاشته شده. یکی از ویژگیهای این تفسیر، پرداختن به مسائل اعتقادی و کلامی است. طبرسی مباحث گوناگون کلامی مانند توحید، عصمت انبیا، امامت، جبر و اختیار، رؤیت خداوند، افعال بندگان، اسلام و ایمان، گناهان کبیره و تکلیف را در تفسیرش، مطرح و دیدگاههای خود را دربارۀ آن بیان کرده است. وی در طرح این مسائل، بهدنبال اثبات عقاید شیعۀ امامیه (کلام شیعه) یا دفاع از آن یا در ردّ نظر مخالفان این دیدگاهها برآمده است. طبرسی در مجمع البیان، فراوان از فرقههای مختلف کلامی، بهویژه معتزله و مجبره نام برده است. شاهد این مدعا آنکه، در بسیاری موارد بهگونۀ توضیحی یا انتقادی با آن آرا مواجه شده است. در پارهای موارد، بهویژه در حوزۀ تفسیر کلامی معتزلی، شباهتهای فکری بین نگرش شیعی و اعتزال بهچشم میخورد.
این پایاننامه مشتمل بر چهار فصل است. فصل اول مربوط به کلیات و مفاهیم و اصطلاحات مهم و اساسی یا برخی مطالب دیگر است که بهنحوی کلید ورود به مباحث فصول بعدی است. در این فصل، توضیحاتی همچون تفسیر، علم کلام و تاریخ پیدایش آن و مکتبهای مختلف کلامی از جمله معتزله، اشاعره، مرجئه، حشویه، تناسخیه و… مورد بررسی قرار میگیرد.
فصل دوم که عنوان آن طبرسی و تفسیر است، انواع روشهای تفسیری، تفسیر مأثور، تفسیر عقلی اجتهادی، مبانی تفسیر، معرفی طبرسی، انگیزۀ طبرسی در نگارش مجمع البیان، بررسی مقدمۀ تفسیر مجمع البیان و شیوۀ تنظیم مطالب، مورد بررسی است.
فصل سوم که شامل 5 بخش است، در مورد جایگاه کلام شیعه در مجمع البیان بحث میکند. بخش اول به جایگاه توحید در این تفسیر و بایستگی شناخت و معرفت خدا میپردازد. در بخش دوم تا پنجم هم بهترتیب، به نقش و جایگاه معاد، نبوت، عدل و امامت در مجمع البیان پرداخته میشود.
فصل چهارم که مهمترین فصل این پایاننامه است، دربارۀ گونههای مواجهۀ کلامی طبرسی با فرقههای کلامی است که شامل 9 بخش است. بخش اول شامل رویکردهای طبرسی به معتزله است. این رویکردها شامل توضیح اقوال معتزله، تقریبگرایی اقوال معتزله و نقد آرای آنهاست. بخش دوم تا هشتم هم بهترتیب شامل انتقاد طبرسی به جبرگرایان، اصحاب الرموز، اصحاب المعارف، تناسخیه، حشویه، خوارج و مواجهه با برخی آرای زیدیه است.
در این رساله، آیات قرآن را جز در مواردی که نیاز به ترجمه بوده، ترجمه نکردهایم و در ترجمه از ترجمۀ مکارم شیرازی استفاده نمودهایم.
امید است این پژوهش، گامی هرچند ناچیز در جهت خدمت به قرآن کریم، برای تحقیقات بیشتر در زمینه طرح مباحث کلامی در تفاسیر قرآن باشد.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 06:59:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |