دانلود پایان نامه ارشد: كاركردهای اجتماعی دین از دیدگاه علامه طباطبایی و دوركیم
در عصر جدید با رشد علوم به ویژه علوم تجربی تبیین كاركردی رواج یافته است . این تبیین به بررسی پدیده ها بر اساس پیامد و آثار شان در زندگی فردی و اجتماعی انسان می پردازد و در عرصه های مختلف از جمله دین توجه بسیاری از دانشمندان از جمله جامعه شناسان ومردم شناسان و متکلمان را به سوی خود معطوف داشته است . سؤالی که در تبیین کارکردی دین مطرح می شود این است که دین چه نقش و كاركردی در زندگی انسان دارد ؟
از بین جامعه شناسان دورکیم را به عنوان بنیانگذاری کارکردگرایی در عصر جدید می دانند که در تبیین دین بر جنبه اجتماعی آن تاکید دارد . ایشان توجهی به صدق و کذب ادیان و حقانیت دین و گزاره های دینی ندارد و صرف نظر از حقانیت دین و با روش علمی به مطالعه دین و آثارو کارکردهای آن می پردازند .
متفکرین و اندیشمندان اسلامی نیز از گذشته های دور به پیامدها وکارکردهای دین توجه داشته اند .آنها در ضمن مباحث مختلف دینی به این موضوع نظر داشته ، اما به طور مستقل به این موضوع نپرداخته اند . بنابراین نیاز بشر به دین و اینکه دین پاسخگوی چه نیازی از نیازهای انسان است همواره مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده وتوجه به این مساله در بین آنها سابقه ای طولانی دارد . اما آنچه که دین پژوهان اسلامی در مطالعات دینی خود به آن عنایت دارند توجه به حقانیت دین و صدق و کذب آن است ، علامه طباطبایی نیز از این جمله
است . ایشان ضمن تبیین و تفسیر دین حقانیت آن را مد نظر داشته و به دفاع عقلانی از آن می پردازند .
دوركیم و علامه طباطبایی با وجود پیش فرض های متفاوتی كه از دین دارند در آثار خود به نقش و کارکردهای اجتماعی آن پرداخته اند وحضور دین در زندگی اجتماعی را یك ضرورت می دانند.هدف از انجام این پژوهش بیان كاركردهای اجتماعی دین از دیدگاه این دو متفكر و یافتن وجوه اشتراك و افتراق دیدگاههای آنها می باشد که به تفصیل به آن خواهیم پرداخت.
فصل اول:
کلیات و مفاهیم
1- بیان مساله
انسان موجودی اجتماعی است كه بدون حضور در جامعه و تعامل با دیگران از عهده پاسخگویی به نیازهای متنوع زندگی خویش بر نمی آید . این معاشرت و تعامل در زندگی اجتماعی باید مبتنی بر قانون باشد و گرنه به اختلال در نظام اجتماعی منجر خواهد شد.زیرا سود جویی و حب ذات كه از صفات غریزی انسان است، او را به سوی تضییع حقوق دیگران سوق میدهد . بنابراین برای كنترل صفات غریزی انسان وجود قانون امری ضروری به نظر میرسد. از بین همه قوانین این قوانین دینی هستند که بیش از هر قانون دیگر میتوانند در این زمینه مؤثر باشند و درثبات نظام اجتماعی نقش ایفا نمایند.
بنابراین قوانین ، اصول و ارزشهای ثابتی كه دین آنها را برای انسان فراهم میكند، برای رفع نیازهای اجتماعی وی بیش از هر چیز دیگر اهمیت دارند . دین در یك تقسیم بندی كلی به دو دسته الهی و بشری تقسیم میشود. دین بشری دینی است كه بشر با فكر خود برای خویش تدوین كرده است. اما دین الهی از سوی خداوند برای هدایت بشر فرستاده شده است.
دین چه منشأ الهی داشته باشد چه بشری، از نگاه اندیشمندانی كه از منظرهای متفاوتی به مطالعه آن پرداخته اند، دارای كاركردهای مختلفی از جمله كاركردهای اجتماعی در زندگی انسان است. كاركرد در اصطلاح جامعه شناسی غالباًبه معنی كار، نقش و وظیفه استعمال میشود. علاقه جامعه شناسان از جمله دوركیم به مطالعه دین عمدتاً ناشی از تأثیراتی است كه دین در حیات اجتماعی انسان دارد. دوركیم دین را به عنوان یك پدیده اجتماعی در نظر می گیرد و علت موجده آن را انسان و زندگی اجتماعی می داند.
علامه طباطبایی بر خلاف دوركیم برای دین منشأ الهی قائل است. از نظر ایشان نیز دین و قوانین دینی به دنبال پاسخگویی به نیازهای ضروری انسان می باشند . دوركیم و علامه طباطبایی كه هر كدام از اندیشمندان بر جسته زمان خود هستند، بر نقش مؤثر دین درحیات اجتماعی بشر تأكید دارند.
در این پژوهش بر آنیم تا به بررسی تطبیقی دین از دیدگاه دوركیم و علامه طباطبایی بپردازیم وكاركردهای اجتماعی دین را از نگاه آنان مقایسه كرده و وجوه اشتراك و افتراق آنها را بیان نماییم.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 11:11:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |