دانلود پایان نامه ارشد : بررسی میزان بهرهگیری از رسانههای آموزشی در فرایند یاددهی- یادگیری از نظر معلمان دینی
در عصری که به انفجار دانش و اطلاعات لقب گرفته و توسعه دانش و تکنولوژی رشد شتابانی دارد، آموزش منابع انسانی نمیتواند نسبت به این تحولات بیتفاوت بماند. نگاه عمیقتر به رسالت تعلیم و تربیت زمانی آشكار می شود که انسان موجودی است که دارای ابعاد گوناگون و پر از استعدادهای ارزشمند و زمانی استعدادهای آن محقق و شکوفا میشود که همه ابعاد معنوی، جسمی مورد توجه قرارگیرد. واضح است که آموزش و پرورش میخواهد یادگیری و آموزش در زندگی انسان از ارزش معناداری برخوردار شود و فراتر از یادگیری، به بازسازی شخصیت و توانمندی های منابع انسانی بپردازد تا آموزش به فرهنگ توسعه انسانی تبدیل شود(دولان، 1375). از سوی دیگرتحقق یادگیری منوط به بهرهبرداری صحیح و اثربخش از فناوریهای آموزشی و ساماندهی فرایند یادگیری است. به علاوه روند تغییرات شگرف امروزی در جریانات زندگی، و محدودیتهای زمانی و مکانی و اقتصادی و تنوعطلبی فراگیران قرن بیست ویک، به کارگیری رسانهها، تکنولوژی آموزشی و به ویژه تکنولوژی یادگیری را برای آموزشی پویا ، خلاق و موثر اجتناب ناپذیر کرده است. رسانههای آموزشی یکی از تکیهگاههای تکنولوژی آموزشی یا فناوری آموزشی محسوب میشود و تکنولوژی آموزشی به عنوان یک رشته علمی قدمت چندانی ندارد و با وجود عمر کوتاه تحقیقات گستردهای را در عرصه تعلیم وتربیت و تدریس اثر بخش به خود اختصاص داده است.تا جایی که در دهههای اخیر تكنولوژی آموزشی را رویكردی موثر در بهسازی آموزش و یادگیری دانستهاند.
لذا در این تحقیق برآنیم تا ابعاد بهرهگیری(میزان، نقش و موانع) از رسانههای آموزشی در فرایند یاددهی- یادگیری از نظر معلمان دینی مقطع راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی 91-90 رابررسی نماییم .بنابراین در این فصل ،به تفصیل مطالبی در خصوص کلیات تحقیق شامل؛ بیان مسئله ،اهمیت موضوع ، سوالات ، فرضیات و اهداف تحقیق حاضر و قلمرو تحقیق،جامعه آماری،روش تحقیق،ابزار و روش های گردآوری اطلاعات ارائه میگردد و در نهایت با ارائه تعاریف واژه گان تحقیق مطالب فصل به پایان می رسد.
بیان مسئله
قرن بیست و یكم قرن اكتشافات و پیشرفتهای سریع در زمینه های مختلف صنعت و تكنولوژی است. امروزه با تغییرات تكنولوژیكی فراوانی كه در جوامع بشری صورت پذیرفته است به انسانهای توسعه یافته ای نیاز است كه بتوانند با بینش مناسب مجموعه ای از مهارتهای مختلف را در مشاغل متعدد به كار گیرند و با استفاده از نیروی خلاقیت، ابتكار، دانش و مهارت گسترده ضمن انجام دادن بهینه مأموریتهای شغلی و تحقق اهداف سازمانی نقش های اجتماعی خود را به خوبی ایفا نمایند و این امر محقق نمی شود مگر این که نظام آموزشی کشور از تمام توان و پتانسیل خود در تربیت و آموزش دانش آموزان بهره بگیرد (معصومی،1380)
نظام آموزشی هر كشور در سرنوشت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن كشور نقش اساسی دارد چرا كه پرورش یابندگان امروز سیاست گزاران ،برنامه ریزان و تصمیم گیران آینده كشورند و هر كشوری كه بخواهد درنگ و سكون را پشت سر نهد باید زیربنای آموزشی خود را مستحكم نماید به نظر میرسد تحول در روشهای تدریس و استفاده از رسانه های آموزشی در امر آموزش می تواند سراغاز این تحول باشد ،چرا كه رسانه ها، یادگیری را تقویت كرده و و تقویت یادگیری تاثیر آموزش را افزایش میدهد “،گاهی هزار كلمه جای یك تصویر را نمیگیرد”(لئونارد،اچ،كلارك،2006)
جان آموس كمینیوس (john a Comenius) مربی معروف در بزرگترین اثر خود به نام “هنر بزرگ معلمی “چنین می گوید : معلم در تدریس خود باید حقایق و اشیاء را كه وجود خارجی دارند مورد استفاده قرار دهد. بر مبنای موارد مذكور نقش بهره گیری از رسانه ها در فرایند یاددهی یادگیری غیر قابل انكار است .
نکته قابل توجه دیگر این است که ابعاد و کارآیی آیندهی نقش رسانههای جمعی در آموزش، آن دستخوش دگرگونی شده و سیطره و دامنه آن گسترش یافته است. و این باعث شده که نقش مدرسین را در آموزش از معلمی به تسهیل کننده و سرپرست تغییر بدهد. (Radford 2007, 65)
از سویی دیگرآموزش هر یك از مفاهیم درسی به نوبه خود از جایگاه قابل توجهی برخوردار است اما در نظام آموزشی اسلامی پرداختن به مفاهیم دینی كه نه تنها بخش آموزش رسمی بلكه بخش عظیمی از شاكله شخصیتی فراگیران را تشكیل میدهد از اهمیتی ویژه برخوردار است.
بر این اساس مساله اصلی محقق در این تحقیق بحث شناخت دبیران دینی مدارس راهنمایی از رسانهها، میزان و نحوه کاربرد رسانهها توسط آنها در فرایند یاددهی و یادگیری و همچنین دلایل عدم استفاده آن ها از رسانه ها بوده است .در این پژوهش ابتدا دسته بندی های متفاوتی که از رسانه های آموزشی به عمل آمده بود مورد بررسی قرار گرفته ؛ سپس ابعاد مختلف استفاده دبیران دینی از رسانه های آموزشی مانند میزان آشنایی ،میزان کاربرد،هدف، نقش مورد انتظار و موانع بهره برداری از رسانه ها مورد سنجش قرار می گیرد.
اهمیت و ضرورت پژوهش
جهان امروز بی تردید از ویژگی های خاصی برخوردار است که عمده ترین آنها عبارتند از : تغییرات و تحولات سریع، پیچیدگی فزاینده و رقابت روز افزون. یکی از بارزترین ویژگی های عصر حاضر تغییرات و تحولات شگرف و مداومی است که در تکنولوژی و روش های انجام کار زندگی به چشم می خورد. سرعت این تغییرات به گونه ای است که نمی توان منحنی تغییر را در بعد زمان ترسیم کرد ، زیرا پیشرفت و تحول با شتابی بیشتر از سرعت ترسیم منحنی به وقوع می پیوندد. به عبارت دیگر، تنها چیزی که در این جهان ثابت است ، تغییر و تحول است. وسعت و تنوع تغییراتی که بر پیکره ی سازمانهای امروزی وارد می آید به قدری زیاد است که برای آنها چاره ای جز انطباق و پاسخگویی به این تغییرات وجود ندارد. از سویی دیگر سرعت نوآوری و ارائه محصولات جدید به قدری افزایش یافته که تغییرات و ابتکارات به امری عادی در جهان تبدیل شده است . ( کوارتکو و هاجتس ، 1989 ،ص 95 ).
یکی از گامهای اساسی در فرایند یاد دهی یادگیری، طراحی، انتخاب و کاربرد رسانههای آموزشی است. ابتدا باید دانست در فرهنگ فناوری آموزشی هر امکانی که در زمینه درک بهتر و یادگیری سریع همراه با علاقمندی را فراهم کند و موجب شود دوام و عمق یادگیری افزایش یابد، رسانه تلقی میشود. هرم تجارب ادگاردیل به خوبی بر ضرورت و جایگاه رسانههای آموزشی تاکید میکند. تجربه مستقیم، یادگیری موثری را فراهم میکند (دیدن یک فرایند شیمیایی، لمس کردن رگبرگها و…) اما امکان تجربه مستقیم در همه مفاهیم نیز با تجربه ذهنی، یادگیری ثمربخشی را ارائه نمیدهند. بنابراین ضروری است در بسیاری موارد معلمان از تجارب حد وسط (عکس، فیلم، ماکت و …) یا همان رسانهها استفاده کنند. واضح است بهرهگیری از رسانههای آموزشی ثمرات متعددی دارد. افزایش علاقه به یادگیری، تقویت مشارکت در یادگیری، ایجاد ارتباط دقیق و توسعه دانش و مهارت و … از مهمترین فوائد کاربرد رسانههاست.
بنابراین معلم کارآمد باید انواع رسانهها را با حیطه گستردهاش بشناسد. و با شیوه کاربرد صحیح آن آشنا شود و به عنوان یکی از عناصر تفکیکناپذیر آموزش و یادگیری از آن بهره جوید. لذا شایسته است پژوهشهای متعددی برای شناسایی ابعاد مختلف کاربرد رسانه و اثرات آن بریادگیری صورت گیرد و نتایج آن در اختیار معلمان قرار گیرد.
از این رو لازم است ابعاد بهرهگیری معلمان از انواع رسانههای آموزشی و یا به نوعی همان تکنولوژی یادگیری مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد تا ضمن تعیین میزان شناخت و کاربرد رسانهها توسط معلمان موانع این بهرهگیری نیز مورد شناسایی قرار گیرد.
انجام این تحقیق در مدارس راهنمایی شهر تهران از چند جهت می تواند اهمیت داشته باشد:
1-اطلاع رسانی به مدیریت و تسهیل در فرآیند مدیریت و نیل به اهداف سازمانی
2-كمك به تصمیم گیری های دقیق و كارآمد
3- تامین رضایت معلمان ،فراگیران و اولیا آنان
4- بهبود كیفی و كمی سطح آموزش و یادگیری
اهداف تحقیق :
این تحقیق به دنبال نیل به اهداف زیر می باشد:
- بررسی و تبیین میزان آشنایی دبیران دینی مقطع راهنمایی شهر تهران با رسانه ها ی آموزشی
- بررسی و تبیین میزان استفاده دبیران دینی مقطع راهنمایی شهر تهران از رسانه ها ی آموزشی
- بررسی و تبیین مهمترین هدف دبیران دینی راهنمایی در بهره گیری از رسانه های آموزشی
- بررسی و تبیین تاثیر دوره های آموزشی دانشگاهی بر آشنایی دبیران دینی با رسانه های آموزشی و نحوه کاربرد آن ها شده است
- بررسی و تبیین مهم ترین موانع استفاده دبیران از رسانه های آموزشی
فرضیه های تحقیق
با توجه به اهداف گفته شده، فرضیات تحقیق به صورت زیر بیان می شوند:
1-میزان آشنایی دبیران دینی راهنمایی با رسانه ها ی آموزشی کمتر از حد متوسط می باشد.
2-میزان استفاده دبیران دینی راهنمایی از رسانههای آموزشی درفرایند یاددهی یادگیری کمتر از حد متوسط است
3-مهمترین هدف دبیران دینی راهنمایی در بهره گیری از رسانه های آموزشی ، جلب توجه و تقویت علاقمندی دانش آموزان است .
4-آموزش دوره های دانشگاهی در حد متوسط موجب آشنایی دبیران دینی با رسانه های آموزشی و نحوه کاربرد آن ها شده است.
5-کاستی های نظام آموزشی مهم ترین مانع استفاده دبیران از رسانه های آموزشی می باشد.
متغیرهای تحقیق
متغیرهای مستقل:
در این پژوهش متغیر های مستقل شاملکاستی های نظام آموزشی و آموزش دوره های دانشگاهی می باشد.
متغیرهای وابسته :
متغیرهای وابسته این عبارتند از: میزان آشنایی دبیران دینی راهنمایی با رسانه های آموزشی، میزان استفاده دبیران دینی راهنمایی از رسانه های آموزشی و هدف از بهره گیری از رسانههای آموزشی.
قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی : قلمرو موضوعی تحقیق بررسی ابعاد بهره گیری از رسانه های آموزشی در فرایند یاددهی- یادگیری از نظردبیران دینی مدارس راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی 91_90 می باشد که در حوزه تکنولوژی آموزشی وارد می شود.
قلمرو زمانی : قلمرو زمانی پژوهش نیمه اول سال 1391 می باشد.
قلمرو مکانی : این پژوهش در مدارس راهنمایی شهر تهران صورت می گیرد .
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 12:57:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |