دانلود پایان نامه ارشد : تحقیق و بررسی در آثار داستانی رسول پرویزی
از اواسط قرن بیستم میلادی تحت تأثیر دستاوردهای جدید زبان شناسی، مطالعه کلامی نیز جان تازهای گرفته است، به طوریکه بررسی کیفیت شکل گیری متن، نحوه ایجاد ارتباط اجزای آن (انسجام کلامی) و بافت متن مورد توجه قرار گرفته است (آلن، 1380). در واقع هدف هر نویسنده ای این است که متن منسجمی را تولید و بتواند بین بافت و متن ارتباط برقرار کند و خواننده را از هموارترین و کوتاهترین مسیر به سوی معنای مورد نظر خود رساند.
میتوان گفت خواننده به طور طبیعی و متعارف هنگام مطالعه یک نثر و یا شعر ناخودآگاه در پی یافتن معنایی است که در درون خود اثر جای دارد. یک متن ادبی ممکن است که دارای معانی مختلفی باشد، خواننده معناهای مختلفی را از آن متون بدست آورد و این فرایند یعنی بدست آوردن معنا از متون، خوانش یا تأویل نام دارد.
بینامتنیت به این موضوع اشاره دارد که به طور کلی آثار ادبی به صورت تصادفی خلق نمی شوند، بلکه توسط آثار پیشین خود به وجود می آیند. نظریه پردازان بر این عقیده اند که این روند تنها در متون ادبی صدق نمی کند، بلکه شامل متون غیرادبی نیز می شود و تمامی متون فاقد معنای مستقل هستند.. پذیرش مواردی که گفته شد در واقع به رسمیت شناختن مفهومی است که امروزه آن را بینامتنیت می نامند. طرفداران این نظریه می گویند که هیچ گفته ای نیست مگر اینکه از گفته دیگری برگرفته شده باشد و هیچ قولی نیست مگر اینکه خود نقل قول باشد. گفته ها و برگرفته ها و قول و نقل قول ها دارای رابطه و شکل پیچیده ای هستند که موجب زایش متن های نو و حضور متن های پیشین در آنها می شوند (نامور مطلق، 1390).
اساس نظری بینامتنیت این است که هر متن میزبان است برای متن دیگر. یعنی اعتقاد بر این است که هیچ وقت یک متنی که صرفاً تولید فردی یک نویسنده باشد، وجود ندارد. در واقع هر متنی تولید جمعی است، بنابراین برای نشان دادن بهتر ارتباط بین متن و بافت می
بایست ماهیت متن هایی که به عنوان متن های مهمان وارد بدنه شده اند را شناسایی کرد و نشان داد که کدام عوامل اجتماعی و فرهنگی باعث شده که یک نویسنده به جای تولید یک متن فردی، مطالب خود را از متون دیگر در بیاورد (آلن، 1380). تا سالیان قبل نیز محققان توجه چندانی به این مفهوم نداشته و فاقد حوزه مطالعاتی مستقلی بودند. سرانجام در قرن بیستم کریستوا، بانوی مهاجر بلغاری الاصل در فرانسه به این مهم اشاره کرد و در نتیجه پیوند نهایی متن ها به روشنی ترسیم شد و حوزه ای از مطالعات نوین گسترده شد، واژه ها و اصطلاحاتی برای این نظریه و رهیافت جدید ابداع شد. وی در واقع با کشف خود دیدگاه و نگرش نوینی در افق مطالعات تبیین نمود که تا پیش از او وجود نداشت (نامور مطلق، 1390). این موضوع همواره یكی از موضوعات مورد توجه محققان و منتقدان حوزههای گوناگون بهخصوص ادبی و هنری است. امروزه علاوه بر مباحث كلاسیك بینامتنیت كه با شدت و ضعف در اینجا و آنجا تداوم مییابد، گرایشهای متعدد و نوینی نیز در بینامتنیت شكل گرفته است. مطالعات بینامتنیت و گرایشهای گوناگون آن امروزه مرزهای اروپا و امریكا را درنوردیده و در كشورهای دیگر بویژه سرزمینهای شرقی نیز رونق و رواج یافته است. در كشورهایی همچون ژاپن، كره جنوبی و تركیه كه از سنت مطالعاتی پیشرفتهای برخوردارند، بینامتنیت موضوع مطالعات و نشستهایی بوده است.( نامورمطلق، 1390).
موتیف نیز بهعنوان عنصر تكرارشونده مهم در كلّ ادبیات یا در كلّ آثار یك فرد یا در یك اثر خاص حائز اهمّیّت است. مطالعه عناصر تكرار شونده مهم در ادبیات دو ملّت یا دو نویسنده یا شاعر از دو ملّت نیز میتواند موضوع جالب توجّهی برای ادبیات تطبیقی باشد. تهیّه فرهنگهای درونمایه ادبیات عامیانه در سالهای پایانی دهه شصت قرن بیستم و نمایههای موتیف و درونمایه بر مبنای این فرض بوده است كه جمعآوری و در كنار هم آوردن مصادیق مشابه از فرهنگها و شرایط محیطی گوناگون، درك و بینش ادبی ما را نسبت به فرایند ایجاد و تعریف ارزشهای زیباییشناختی تقویّت میكند. همچنین تعیین دقیق موتیفها و درونمایهها ممكن است در نهایت برای اثبات و توضیح عمومیّت یافتن و انتشار درونمایهها و موتیفهای خاص ضروری باشد(سینیورت، 1988).
بینامتنیت شاخهای از علم نشانهشناسی است که به تعامل و جاذبه میان متنها و چگونگی شکلگیری معنا و فرایند معناپردازی در متن میپردازد و نگرشی نو در عرصه رابطه میانمتنی ارائه میدهد. براساس این نظریه هیچ متنی بدون پیشمتن نیست و متنها بر پایه متنهای گذشته بنا میشوند. برای متنها آغازیوجود ندارد بلکه همواره تداوم، تکرار، دگرگونییا تقلید است، و اما تداوم، تکرار، دگرگونی یا تقلید بر چیزی از پیشوجود، استوار میشوند. انسان نمیتواند از هیچ، چیزی خلق کند، بلکه باید تصویری (خیالی یا واقعی) از متنی وجود داشتهباشد تا مادة اولیة ذهن شود.
نگرش بینامتنیت همان اندازه که آغاز را انکار میکند، پایان را نیز منکر میشود. در یک زنجیره و شبکه متنی، آغاز و پایانی وجود ندارد و هر متنی در میانه قرار دارد، چنانکه در ساختن هر متن، متنهای دیگر حضور دارند و آن متن نیز در متنهای پسین حضور خواهد داشت، بدانمعنا که هر پایانی یک آغاز و میانه است و نقطه پایانی وجود ندارد. این روابط بینامتنی نه فقط در خلق آثار بلکه در خوانش و درک آنها نیز حضور دارند، چنانکه هیچ خوانشی صورت نمیگیرد، مگر اینکه متنهای پیشخواندهشده، در آن دخالت کنند.نظریه بینامتنیت بر پایه آرای میخاییل باختین( 1896- 1975) بنیان نهاده شد.
اساس نظری بینامتنیت این است که هر متن، میزبان است برای متن دیگر، یعنی اعتقاد بر این است که هیچ وقت یک متنی که صرفاً تولید فردی یک نویسنده باشد، وجود ندارد. در واقع هر متنی تولید جمعی است. بنابراین برای نشان دادن بهتر ارتباط بین متن و بافت میبایست ماهیت متنهایی که بهعنوان متنهای میهمان وارد بدنه متن میزبان شدهاند را شناسایی کرد و نشان داد که کدام عوامل اجتماعی و فرهنگی باعث شده که یک نویسنده بجای تولید یک متن فردی، مطالب خود را از متون دیگری بیاورد (آلن، 1380).
بینامتنیت یک متن منفرد را با دیگر نظامهای بازنمایی (مانند زبان) مرتبط میسازد. حتی برای آنکه رابطة یک اثر با شرایط و بافت تاریخیاش را بررسیکنیم، باید آن را درون بینامتنش قرار دهیم و سپس آن متن و نیز بینامتنش را به دیگر نظامها و مجموعههایی ارتباط دهیم که بافت آن را تشکیل میدهند.
موتیف كه در عمده ترجمههای ادبی فارسی معادلهای بنمایه، مایهاصلی و نقشمایه برای آن برگزیده شده است، یكی از مقولههای مهمّ مورد بحث در حوزۀ درونمایهشناسی یا دانش درونمایه است. در این حوزه، بحث از موتیف، درونمایه، موضوع، كهنالگو، نمونة اولیّهو تُپُس، راهی است برای رسیدن به سطح یا سطوح اندیشه (نه صرفاً معنا) و نظریهای كه در متن بیان میشود.در مطالعات نقد ادبی امروز، موتیف و كاركرد آن، یكی از سرفصلهای مهم در بررسی آثار و سیر اندیشه صاحب اثر، تحلیل سطح محتوایی اثر، دریافت رابطه فرم و محتوا و بررسی كیفیّت این رابطه است و در واقع، یك استراتژی تجزیه و تحلیلی مناسب در نقد ادبی، شناسایی موتیفها و مشخّص كردن اثر متقابل درونمایهای آنهاست (شافر، 2005).
1-2- بیان مسأله
بسیاری از آثار داستانی رسول پرویزی بهخصوص داستانهای موجود در کتاب” شلوارهای وصلهدار” از بینامتنیت و موتیف برخوردار هستند. به نظر میرسد با توجه به اثرگذاری بینامتنیت و موتیف در متن نوشتهها و در تفهیم مطالب، بررسی این موضوع و بیان جایگاه و ارزش آنها در نوشتهها و متون ادبی و آموزشی ارزشمند بوده و حل این مسئله دانش موجود در این زمینه را به نحو رضایتبخشی افزایش خواهد داد. در این مسیر سؤالاتی نیز مطرح میگردد که مهمترین آنها به شرح ذیل میباشد:
- رسول پرویزی درداستانهای خود، از چه نوع عناصر بینامتنیت استفاده کرده است؟
درآثار داستانی رسول پرویزی ، موتیف از چه نوع کارکردهایی برخوردار است؟-3- اهداف تحقیقاز آنجائیکه مطالعات بینامتنیت در ایران با تأخیر آغاز شده و در ایران بیشتر به نقد منابع شبیه میباشد و بهنظر میرسد که موضوع بینامتنیت و موتیف از جمله موضوعاتی هستند که در متون مختلف از جمله شعر، نقاشی، متون ادبی انجام گرفته است، اما این موضوعات کمتر در مورد متون داستانی با الگوی فرکلاف بررسی شده اند و یک نوع خلأ علمی و ادبی در این مورد احساس می شود. اگر اقدامات کمتری در ارتباط با این موضوع انجام شده، به دلیل فقدان یا ضعف اطلاعات لازم بوده و یا بر اطلاعات جامع و روزآمد استوار نبوده است.
بنابراین در این مطالعه در پی بررسی بینامتنیت و موتیف در داستانهای موجود در کتاب شلوارهای وصلهدار از مجموعه داستانهای رسول پرویزی (که مجموعاً مشتمل بر 20 داستان است) میباشیم و در این زمینه اهداف کلی زیر تعریف شده است:
- بررسی عناصر بینامتنیت در داستانهای رسول پرویزی.
- بررسی انواع کارکردهای موتیف در داستانهای رسول پرویزی.
همچنین اهداف جزئی ذیل نیز مدنظر میباشد:
- یافتن بینامتنیت صریح ازپیش انگاری در داستانهای رسول پرویزی.
- یافتن بینامتنیت صریح فراگفتمان در داستانهای رسول پرویزی.
- یافتن بینامتنیت صریح طنز در داستانهای رسول پرویزی.
- یافتن بینامتنیت سازنده یا بیناگفتمانگی در داستانهای رسول پرویزی
- یافتن موتیف مربوط به مرگ در داستانهای رسول پرویزی
- یافتن موتیف مربوط به ترس در داستانهای رسول پرویزی
- یافتن موتیف مربوط به عشق در داستانهای رسول پرویزی
- یافتن موتیف مربوط به سرنوشت در داستانهای رسول پرویزی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 07:52:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |