دانلود پایان نامه : بررسی میزان پیش بینی کنندگی ابعاد حمایت اجتماعی بر احساس ذهنی بهزیستی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال 1392

: سلامت بعنوان یکی از­ متاپارادایم­های اصلی نظریه­های بهداشتی در ­کنار مفاهیم انسان، محیط و پرستار قرار دارد؛ و دارای ابعاد عینی ­و ­ذهنی است که متاسفانه به بعد ­ذهنی آن­ کمتر توجه شده­است. احساس ذهنی بهزیستی، مفهومی کلی و ناشی از نحوه­ی ادراک شناختی و عاطفی شخص از کل زندگی است یکی از عواملی که رایطه تنگاتنگی با احساس ذهنی بهزیستی دارد حمایت اجتماعی می­باشد. وجوه مختلف آن، پیش بینی کننده­های خوبی برای احساس ذهنی بهزیستی هستند. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان پیش بینی کنندگی اثر ابعاد حمایت اجتماعی بر احساس ذهنی بهزیستی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام گرفته است.

روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی می­باشد که روی 314 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام شد. نمونه گیری به روش طبقه­بندی تصادفی شده با حجم برابر انجام شد که از هر دانشکده( پرستاری و مامایی، پزشکی، پیراپزشکی، بهداشت، دندانپزشکی) 62 دانشجو انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه­ای است مشتمل بر سه بخش: بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیک، بخش دوم پرسشنامه­ی احساس ذهنی بهزیستی شامل: پرسشنامه­ی استاندارد رضایت­ از ­زندگی (SWLS)و مقیاس عاطفه مثبت­ و ­منفی(PANAS) و بخش سوم را پرسش­نامه­ی حمایت اجتماعی نوربک تشکیل می­دهد. داده ها با استفاده از  نرم افزار آماری SPSS نسخه21 و تحت آزمون های آماری توصیفی(توزیع فراوانی و میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تی مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که احساس ذهنی بهزیستی با جنسیت ، سن، وضعیت تاهل و محل سکونت و سال تحصیلی ارتباط آماری معنی داری دارد. ضریب همبستگی پیرسون ارتباط آماری معنی دار را بین حمایت کارکردی کل با تمام ابعاد احساس ذهنی بهزیستی و همچنین بین فقدان کل و عاطفه منفی در دانشجویان را نشان داد(05/0>p). مدل رگرسیون خطی نشان داد که بعد حمایت کارکردی کل(001/0=p) و حمایت ساختاری کل(039/0=p) و تاهل(021/0=p) از پیش­بینی کننده­های رضایت از زندگی می باشند و همچنین حمایت کارکردی کل(01/0=p) پیش بینی کننده­ی عاطفه مثبت و جنسیت مونث(004/0=p)، سن پایین­­تر(018/0=p) و فقدان کل(012/0=p) به عنوان پیش بینی کننده­های عاطفه منفی می­باشد.

نتیجه­گیری: با توجه به اینکه تمام ابعاد حمایت اجتماعی به یک اندازه در پیش بینی کنندگی احساس ذهنی بهزیستی اهمیت ندارند ولی ابعادی مثل حمایت کارکردی تاثیر بسزایی در افزایش احساس ذهنی بهزیستی دارد لذا با توجه به اهمیت احساس ذهنی بهزیستی با لحاظ این بعد از حمایت اجتماعی می توان میزان سلامت را در دانشجویان ارتقا داد.

کلید واژه ها: حمایت اجتماعی، سلامت و تندرستی، دانشجویان

 

 

پایان نامه و مقاله

 

بیان مسئله

سلامت[1] حالتی پویا است که بر اساس آن افراد به طور مداوم خود را با تغییرات محیط داخلی و خارجی سازگار می­کنند(1). علوم و رشته­های مختلفی به تبیین سلامت پرداخته­اند که از میان آنها علم پرستاری نگاه ویژه­ای بر ابن مقوله دارد.

متاپارادایم­های پرستاری(Metaparadigm)عناصر پایه تئوری­های پرستاری را فراهم می­کند، در نظریه­های مختلف پرستاری مفهوم سلامت یکی از چهار متاپارادایم اصلی در کنار مفاهیم انسان، محیط و پرستار قرار می­گیرد. بر اساس فلسفه­ی کل­نگر که اساس بسیاری از نظریه­های پرستاری است سلامت بصورت طیفی تعریف می­شود که دو سر آن را مرگ و سلامت مطلق تشکیل می­دهند و سلامت فرد یا جامعه در نقطه ای پویا از این طیف قرار می­گیرد. از طرفی در نگاه کل نگرانه­ی پرستاری، سلامت متاثر از ابعاد روانی، اجتماعی، جسمی و معنوی می­باشد، لذا برای دستیابی به سلامت نیاز است بطور جامع همه­ی ابعاد سلامتی مورد توجه قرار بگیرند(1). از طرفی سلامت دارای ابعاد عینی و ذهنی می­باشد که به بعد ذهنی آن کمتر توجه شده است. فریش[2] معتقد است که مطالعه­ی احساس ذهنی بهزیستی افراد و جوامع و ارتقای آن بزرگترین چالش علمی بشر بعد از افزایش و پیشرفت در زمینه­ تکنولوژی، پزشکی و ثروت است(2). بسیاری از پژوهشگران بر مفهوم احساس ذهنی بهزیستی تاکید کرده­اند و فقدان بیماریهای روانی و وجود سطوح بالای بهزیستی را به عنوان سلامت تلقی می­نمایند(3). در واقع ویژگی مهمی که فرد واجد سلامت بایستی از آن برخوردار باشد احساس ذهنی بهزیستی است(4). احساس ذهنی بهزیستی[3]، مفهومی کلی و ناشی از نحوه­ی ادراک شناختی و عاطفی شخص از کل زندگی است. بهزیستی ذهنی دارای دو جزء شناختی و عاطفی است. بعد شناختی بهزیستی، یعنی ارزیابی شناختی افراد از میزان رضایت از زندگی و بعد عاطفی یعنی برخورداری از حداکثر عاطفه مثبت و حداقل عاطفه منفی(5, 6) . عاطفه مثبت نشان می­دهد که یک شخص تا چه میزان شور و اشتیاق به زندگی دارد و چه میزان احساس فاعلیت و هوشیاری می­کند، عاطفه مثبت بالا بر انرژی زیاد، تمرکز کامل و اشتغال لذت بخش دلالت دارد در حالیکه عاطفه مثبت پایین بر غمگینی و رخوت دلالت می­کند. عاطفه منفی یک بعد عام ناراحتی درونی و اشتغال ناخوشایند را نشان می­دهد و حالات خلقی ناخوشایندی مانند خشم، نفرت، بیزاری، گناه، ترس و عصبانیت را شامل می­شود. عاطفه منفی پایین با آرامش و راحتی همراه است(7).

افراد با احساس ذهنی بهزیستی بالا هیجانات مثبت بیشتری را تجربه می­کنند و از رویدادها و حوادث پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند و آنها را خوشایند توصیف می­کنند(8). این افراد احساس مهار و کنترل بالاتری دارند و میزان موفقیت و رضایت از زندگی بیشتری را تجربه می­کنند(9). بعلاوه این افراد نظام ایمنی سالم­تر و خلاقیت بالاتری دارند(10). در حالی که افراد با احساس ذهنی بهزیستی پایین، رویدادها و موقعیت های زندگی خود را نامطلوب ارزیابی می­کنند(11).

شواهد تاریخی و نیز تجربه روزمره زندگی حاکی از این است که برجسته ترین و عمده ترین تمایلات بشری رسیدن به بهزیستی[4] و شادمانی است(12). الگوی قدیمی توسعه به شدت بر رفاه اقتصادی به عنوان یک هدف نخست توسعه تمرکز کرده است و سایر جنبه­های زندگی و جامعه که شامل جنبه های ذهنی و احساس بهزیستی می­باشد را مورد غفلت قرار می­دهد و از اندازه گیری های عینی برای راهنمایی سیاستگذاری­ها استفاده می­کردند ولی اخیراً احساس ذهنی بهزیستی یک چالش برای اندازه گیری پیشرفت و توسعه سیاست های عمومی کشورها شده است و توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است(13)؛ لذا بررسی دقیق احساس ذهنی بهزیستی و باز شناسی عوامل عمده موثر بر آن، ضرورتی غیر قابل انکار است.

عوامل متعددی همچون امیدواری، اضطراب اجتماعی و حمایت اجتماعی با احساس ذهنی بهزیستی ارتباط دارند که یکی از عواملی که رایطه تنگاتنگی با احساس ذهنی بهزیستی دارد حمایت اجتماعی می­باشد. وجوه مختلف حمایت اجتماعی دریافت شده، پیش بینی کننده­های خوبی برای احساس ذهنی بهزیستی هستند(14).  کب[5] و توئیتس[6] حمایت اجتماعی را به این صورت تعریف می­کنند: درک از در دسترس بودن افرادی که احساس می­کنیم به ما اهمیت می­دهند، اطمینان از این که افرادی وجود دارند که بتوان در هنگام نیاز روی کمک آنها حساب کرد که باعث می­شود احساس خوبی داشته باشیم(12, 15). به طور معمول حمایت اجتماعی سه بعد دارد: بعد وسیله ای، بعد اطلاعاتی و بعد احساسی. حمایت وسیله­ای شامل منابع مادی مانند غذا و پول می­باشد، حمایت اطلاعاتی شامل فراهم آوردن اطلاعات ویا پیشنهادات است و فرد را قادر می­کند تا با مشکلات و سختی ها کنار بیاید، در نهایت حمایت احساسی در بر گیرنده­ی عشق ورزیدن، اهمیت دادن و درک طرف مقابل است. حمایت احساسی عبارت است از حمایتی که توسط دیگران نسبت به فرد ارائه می­شود و در واقع به نوعی احساس مورد علاقه واقع شدن و احساس عزت نفس را در فرد تقویت می­کند، مانند حمایت­های مستمری که انواع همیاریهای نامحسوس بین افراد را در بر می­گیرد(16, 17).

حمایت اجتماعی، احساس ذهنی بهزیستی را از دو طریق متاثر می­سازد. اولین روش تاثیر مستقیم یا تاثیر عمومی حمایت اجتماعی بر احساس ذهنی بهزیستی این است که بر رضایت از زندگی تاثیر می­گذارد، روش دوم شامل تاثیر غیر­مستقیم یا تاثیر میانجی است که از افراد در مقابل اثرات منفی در شرایط استرس زا، محافظت می­کند(18, 19).

آنچه انجام این پژوهش را مهم و ضروری نشان می­دهد این است که هر چند در مطالعات پیشین روابط این متغیرها بررسی شده است و خیلی از آنها به ارتباط مثبت این دو اشاره دارند(20, 21). گاهی نتایج معکوس هم مشاهده شد برای مثال بندورا بیان می­کند، حمایت اجتماعی افراطی می تواند ظرفیت­های کنار آمدن افراد را کاهش دهد(22). همچنین اگرچه برخی از مردم، جایگاه اجتماعی، پول و دسترسی به منابع مادی را عامل اصلی احساس ذهنی بهزیستی می­دانند، ولی بعضی از پژوهش­ها این نگرش را تایید نکرده اند. هادیانفر به نقل از آرگیل[7] و رایت[8] و لارسن[9] می­نویسد همبستگی بین وضعیت مالی خوب و احساس ذهنی بهزیستی پایین گزارش شده اند(12).

از طرفی هرچند در بیشتر مطالعات روابط بین این دو متغیر گزارش شده است ولی قدرت پیش بینی کنندگی احساس ذهنی بهزیستی توسط ابعاد حمایت اجتماعی و اینکه هر بعد حمایت اجتماعی چه میزان پیش بینی کننده­ی احساس ذهنی بهزیستی است، بیان نشده است.

نکته قابل توجه اینکه در ارزیابی اثرات حمایت اجتماعی بر سلامت دو جنبه مثبت و منفی مد نظر است. پیروی به نقل از لئو بیان می­کند، بر اساس نتایج مطالعات در شرایطی که حمایت اجتماعی با بی­میلی ارایه شود یا به احساسات فرد گیرنده توجهی نشود، حمایت­های اجتماعی می­توانند اثرات زیان آوری داشته باشند، به عبارت دیگر باعث رنجیدگی خاطر فرد می­گردند و در نهایت اثرات منفی بر سلامت وی خواهند داشت(23).

بعلاوه در این پژوهش برای سنجش حمایت اجتماعی از پرسش نامه­ی حمایت اجتماعی نوربک استفاده شده است. این پرسش نامه ابزاری است که حمایت­های اجتماعی کارکردی، ساختاری و فقدان کل را محاسبه می­کند. علاوه بر موارد فوق این پرسش نامه داده های توصیفی راجع به ارتباطات حمایتی را که فرد اخیراً(یک سال اخیر) به دلایل مختلفی از دست داده در اختیار ما قرار می دهد که از طریق آنها به راحتی می توانیم به تغییر و تحولاتی که در نظام حمایتی فرد ایجاد شده است پی ببریم. مقیاسNSSQ[10]  نسبت به سایر ابزارهای سنجش حمایت اجتماعی ارجح است برای اینکه دامنه وسیعی از سازه­ها، مفاهیم(از ساده تا پیچیده) و همچنین انواع کارکردی و ساختاری حمایت اجتماعی را در بر می­گیرد و به خوبی آنها را می­سنجد، یک ابزار عمومی برای سنجش حمایت اجتماعی می­باشد، این پرسش نامه داده­های توصیفی راجع به ارتباطات حمایتی را که فرد اخیراً(یک سال اخیر) به دلایل مختلفی از دست داده در اختیار ما قرار می­دهد که از طریق آنها به راحتی می­توانیم به تغییر و تحولاتی که در نظام حمایتی فرد ایجاد شده است پی­ ببریم(16). بدین معنی که با این ابزار ضمن تعیین میزان حمایت اجتماعی دریافت شده، فقدان­ها(حمایت­های حذف شده) هم بررسی می­شوند؛ که در مطالعات موجود در خصوص بررسی رابطه احساس ذهنی بهزیستی و حمایت اجتماعی از حداقل توجه برخوردار بوده است. علاوه بر این ابزار مورد استفاده در این مطالعه جهت سنجش احساس ذهنی بهزیستی ابزاری دو قسمتی است که هم بعد شناختی و هم بعد عاطفی احساس ذهنی را می­سنجد در صورتیکه در مطالعات مشابه جهت سنجش این دو متغیر با هم فقط از ابزار در حیطه شناختی استفاده شده و به بعد عاطفی آن توجهی نشده است.

نکته حائز اهمیت دیگر اینکه حمایت اجتماعی یکی از مهمترین پدیده­های اجتماعی است که برخورداری، ادراک و تصور آن و همچنین نیاز به آن با توجه به سن، جنس، شخصیت و حتی فرهنگ می­تواند متفاوت باشد، (که دانشجویان از این نظر از حداکثر تنوع برخوردارند). بعلاوه در هر مرحله از زندگی، نیز ممکن است جنبه هایی از حمایت اهمیت پیدا کنند و نسبت به جنبه های دیگر آن اثرات بیشتری داشته باشند(24)، که دوره­ی جوانی یکی از مراحل مهم زندگی است. امروزه دانشجویان به دلیل نقش مهمی که در اداره ی آینده­ی کشور عهده دار خواهند بود، یکی از اقشار مهم جامعه به حساب می­آیند. اهمیت این موضوع زمانی مشخص می­شود که نظری بر آمارهای رسمی از تعداد دانشجویان کشور داشته باشیم. بر طبق گزارش مرکز آمار ایران، با عنایت به آمار سال 1390 تعداد دانشجویان کل کشور 4000000 نفر اعلام شده است(25). از آنجا که یکی از استراتژی­های مهم در ارتقاء سلامت عمل بر اساس حداکثر بروز می­باشد، با توجه به اینکه دانشجویان جمعیت بزرگی از جمعیت جوان کشور ما را در بر می­گیرند، سلامت آنها اهمیت دوچندانی دارد که احساس ذهنی بهزیستی به عنوان یکی از ابعاد مهم سلامت در دانشجویان می­باشد. بعلاوه احساس ذهنی بهزیستی دانشجویان علوم پزشکی به لحاظ مرتبط بودن شغل آنها با جسم و روان انسان­ها از اهمیت ویژه تری برخوردار است.

بنابراین با توجه به اهمیت احساس ذهنی بهزیستی در دانشجویان به عنوان قشر جوان و آینده ساز جامعه و تاثیر مستقیم و غیر­مستقیم حمایت اجتماعی بر آنها و رشد روزافزون تعداد دانشجویان، و خلاء تحقیقاتی نظامدار پیرامون احساس ذهنی بهزیستی در جامعه­ی ایرانی، خصوصاً در مورد دانشجویان اهمیت این پژوهش را بیشتر نشان می­­دهد و نتایج این مطالعه می­تواند با بهبود برنامه ریزی­های خرد و کلان آموزشی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی و در اعتلای سلامت جامعه موثر باشد. از این رو انجام مطالعه­ای با عنوان” بررسی میزان پیش بینی کنندگی ابعاد حمایت اجتماعی بر احساس ذهنی بهزیستی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان” ضرورتی غیر قابل انکار است.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.