دانلود پایان نامه : تعیین کننده‌های باروری زیر حدّ جایگزین زنان کُرد مطالعه موردی زنان 49-15 ساله شهر سنندج

:

 

همواره در طول تاریخ بشری تعداد جمعیّت ساکن در یک منطقه و سرزمین از اهیّمت به‌سزایی برخوردار بوده و همیشه معیاری برای اقتدار و افتخار نسبت به مناطق دیگر به حساب می‌آمده است. جمعیّت جهان تا اواسط قرن 18 میلادی افزایش کُند و ناچیزی داشت،و همیشه بنا به‌دلایلی از جمله (شیوع بیماریهایی با تلفات سنگین، جنگ‌های دا‌‌منه‌دار و غیره…..) باعث می‌شده تا جمعیّت کل دنیا با نرخ رشد نسبتاً ثابت و البته بسیار کندی رو به جلو حرکت کند. امّا از انقلاب صنعتی به بعد با توسعه و پیشرفت تکنولوژی در همه­ی زمینه­ها و بخصوص پیشرفت در بهداشت و درمان و به دنبال آن کاهش میزان مرگ­و­میر بر حجم جمعیّت دنیا به سرعت افزوده شد. ابتدا در کشورهای توسعه­یافته که شاهد انقلاب صنعتی و پزشکی در خود بودند، این افزایش روی داد و بعد هم با انتقال پیشرفت­های پزشکی به کشورهای در حال توسعه، در این مناطق نیز جمعیّت رشد چشمگیری پیدا کرد.

کشورهای جهان سوم با وجود بهره­مندی از بیش­ترین امکانات مادی و انسانی و منابع عظیم ثروت، نسبت به کشورهای اروپایی به لحاظ

 

پایان نامه و مقاله

 توسعه اقتصادی ـ اجتماعی در شرایط  مناسبی به­سر نمی­برند. رشد سریع جمعیّت و ناهماهنگی میان رشد جمعیّت و رشد اقتصادی، موجب مشکلات زیادی در زمینه‌های مختلف اقتصادی ـ اجتماعی، تغذیه­ای، بهداشتی، آموزشی، اشتغال، مسکن و دیگر مسائل شده است و تداوم این مسائل و مشکلات و کاهش مرگ­و­میر باعث شد برنامه­های تنظیم خانواده در بعضی از این کشورها از جمله ایران مورد قبول افراد واقع شود و باروری با سرعت زیادی پایین آمد. به­طوری که در حال حاضر کاهش باروری به عنوان یکی از مهّم­ترین عوامل رشد جمعیّت در معرض تهدید واقع شده است و به زیر حدّ جایگزینی رسیده است. شواهد گویای آن است میزان باروری در ایران از 7 بچّه برای هر زن در سال 1357 به 7/1 بچّه برای هر زن در سال 1385 کاهش یافت (مرکز آمار ایران 1385). این کاهش باروری به طور همزمان در همه­ی مناطق جغرافیایی و گروه­های سنّی تولید مثل صورت گرفت. بر اساس بررسی­های انجام شده در طول دوره­ی گذار باروری در ایران، گروه­های قومی و استان­های ناهمگن از نظر قومی و مذهبی سطوح متفاوت امّا روندهای باروری مشابهی با سطوح و روندهای ملّی باروری و اکثریّت فارس تجربه کرده­اند (عباسی­شوازی و حسینی، 2008). هرچند برنامه­ی تنظیم خانواده نقش مؤثّری در سرعت کاهش باروری و استمرار آن از نیمه­ی دهه­ی 1360 به بعد داشته است، امّا فرآیند گذار باروری متناسب با تحوّلاتی بوده است که در ابعاد مختلف اقتصادی ـ اجتماعی و نیز برخی از ابعاد سنّتی خانواده به وقوع پیوسته و به تغییراتی در ایستارهای مرتبط با ازدواج و در نهایت رفتارها و تمایلات فرزندآوری مردم منجر شده است. همچنین طی سه دهه­ی اخیر، در اثر تغییرات فرهنگی ـ اجتماعی به­ویژه تحت تأثیر تحوّلات پدید آمده در خانواده، حضور زنان در عرصه­های اجتماعی افزایش یافته است. تغییرات ساختار خانواده از خانواده­ی گسترده به هسته­ای، جدا شدن فعالیت­های تولیدی از خانواده و تبدیل به یک واحد مصرفی، کاهش تعداد فرزندان خانواده و مشارکت زنان در فعالیت­های اجتماعی و کارهای درآمدزا از این تغییرات است. در تبیین این انتقال و تغییرات به رشد تحصیلات و سیاست‌های آموزشی و بهداشتی، حمایت مقامات مذهبی، کاهش مرگ ومیر نوزادان، مشکلات تامین نیازهای مادّی، فشار اقتصادی منجر به تعلیق ازدواج، بالا رفتن سن ازدواج و تغییر نگرش‌ها اشاره شده است. این انتقال اگر زمانی معلول مداخله‌های مستقیم نهاد‌های دولتی و غیردولتی بوده امروزه به مرحله‌ی تثبیت رسیده است و زنان تا حدِّ زیادی و نه کاملاً خود متمایل به این کم‌فرزندی هستند و به عبارتی خود را عاملان کم‌فرزندی و آن‌‌را نتیجه‌ی انتخاب عقلانی خود می‌دانند(محمودیان و رضائی،1391).

 

1-2)بیان مسأله

رشد جمعیّت بشر نه‌تنها افزایش تصاعدی ندارد بلکه در حال کاهش است. در طی سی سال گذشته از تعداد فرزندان به‌دنیا آمده توسط زنان جهان کاسته شده است. در مقیاس جهانی، زنان معاصر به اندازه نصف مادران خود بارور می‌شوند. نگاهی دقیق‌تر به اعداد و آمار تأیید کننده این واقعیت مستند خواهد بود. چهل سال پیش هر مادر به‌طور متوسط بین ۵ تا ۶ کودک به دنیا می‌آورد ولی در حال حاضر به نصف مقدار قبلی رسیده است(پیرس، 2008)[1]. خانواده اصلی­ترین واحدی است که تصمیمات باروری، هدف­های فرزندآوری و رفتارهای باروری در آن شکل می‌گیرد(تافلر ، 1383). و در برنامه‌های تنظیم خانواده همیشه زنان جزء گروههای هدف بوده‌اند و زنان در سیاستهای کنترل جمعیّت و تنظیم خانواده جزء گروه‌های هدف اصلی به حساب می‌آیند. به ویژه در برنامه‌های کنترل باروری و موالید این امر اهمیّت بیشتری دارد. در طی اجرای برنامه‌های کنترل جمعیت در ایران در دهه‌ی 70 بیشترین برنامه‌ها معطوف به زنان بود. سیاست کنترل موالید در ایران توانست سطح باروری را به سطح جایگزین و زیر جایگزین برساند و به این وسیله ایران در همه‌ی مناطق شهری و روستایی انتقال باروری را تجربه کرد. اعمال سیاستهای کنترل موالید موجب تغییرات شگرفی در ساختار جمعیتی جوامع شد که مهمترین آن می‌توان به انتقال باروری اشاره کرد، یعنی انتقال از باروری کل سطح بالا به باروری کل سطح جایگزین و زیر حدّ جایگزین. این تغییر شگرف با مدت زمانهای مختلف و کیفیتهای گوناگون در کشورهای جهان اتفاق افتاد. ایران از آن‌جمله کشورها بود که در اواخر قرن 20 به جرگه‌ی این گفتمان پیوست و به‌طور جدی کنترل موالید را تجربه کرد. به‌ شکل‌هایی که کمتر از یک دهه باروری کل آن کاهش چشمگیری یافت و در بسیاری از مناطق به سطح جایگزین رسید و در یک دهه‌ی اخیر، بسیاری از استانها و مناطق شهری و روستایی آن شاهد باروری سطح جایگزین و زیر حدّ جایگزین است. در این‌جا منظور از باروری سطح جایگزین، سطحی از فرزندآوری است که در آن یک نسل از زنان تنها آن تعداد فرزند کافی برای جایگزینی خود و والدینشان را به‌دنیا می‌آورند که برابر با 1/2 فرزند برای هر زن است(ویکس[3]، 68:2005). نیل به این هدف بدون شک مدیون سیاست‌های جدی معطوف به رفتار تولید مثل زنان و البته مشارکت و تصمیم گیری خود آنها نیز بوده است.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.