دانلود پایان نامه : مطالعه رابطه کیفیت سود و نقدشوندگی سهام در بورس اورااق بهادار تهران
سرمایهگذاری در بازارهای سرمایه، یكیاز موارد ضروری واساسی در فرآیند رشد و توسعهاقتصادی هر كشور است. از بورس اوراق بهادار می توان به عنوان نماد بازار سرمایه یاد کرد. مدیران سرمایهگذاری، مدیران پرتفوی و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی كه در این بازار به معاملات سهام و سایر دارایی های مالی میپردازند، برای حفظ وافزایش ارزش سبد سرمایهگذاری خود باید عوامل مختلف مؤثر بر بازده پرتفوی داراییهای مالی خود تحت شرایط مختلف اقتصادی را مطالعه نموده و سعی کنند، منابع مالی خود را در داراییهای مالی سرمایهگذاری نمایند كه بیشترین بازده و كمترین ریسك را برای آنان در برداشته باشد. (طالب نیا، 1389).
اکثر سرمایهگذاران در مقطع سرمایهگذاری نقدشوندگی را به عنوان مزیت سرمایهگذاری در نظر میگیرند، و به سرمایهگذاری در اوراق سهامی میپردازند(درصورت ثابت بودن نسبی سایر شرایط) که دارای نقدشوندگی بالا است. هرچه قابلیت نقدشوندگی یک سهم کمتر باشد آن سهم برای سرمایهگذاران جذابیت کمتری خواهد داشت، مگر اینکه بازده بیشتری عاید دارنده آن گردد. شواهد تجربی نشان می دهد که عامل عدم نقدشوندگی در سرمایهگذاریها میتواند نقش مهمی را ایفانماید. به عبارت دیگر برخی سرمایهگذاران ممکن است به
سرعت به منابع مالی خود نیاز داشته باشند که در چنین شرایطی قدرت نقدشوندگی میتواند اهمیت زیادی داشته باشد. نقدشوندگی به معنای سرعت تبدیل سرمایهگذاریها به وجه نقد است. به عبارت بهتر منظور از نقدشوندگی صرفا سهولت خرید و فروش سهام می باشد.
معیار های زیادی برای نقدشوندگی در مطالعه های پیشین مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در یک دستهبندی میتوان این معیارها را به دو دستهی معیار های اطلاعاتی و معیارهای معاملاتی نقدشوندگی تقسیم کرد (رحمانی، حسینی، رضاپور،1389). در مورد معیار های اطلاعاتی اعتقاد براین است که در قبال اطلاعات به طور مستقیم واکنش نشان می دهند، و ابراز و افشا یا عدم افشای به موقع اطلاعات مورد نیاز و مورد انتظار منجر به تغییر در این معیارها میگردد. معیارهای معاملاتی بیشتر از رفتار سرمایهگذاران تاثیر می پذیرد.
همچنین در مطالعات گذشته تاثیر عوامل متعددی بر این معیار ها مورد مطالعه قرار گرفته است. عواملی چون سود نقدی ،کیفیت افشا، اندازه شرکت، نوسان بازده، از جمله این عوامل هستند. با مطالعه و بررسی این مطالعات نمیتوان عامل عدم تقارن اطلاعات را نادیده گرفت. چرا که در اکثر این مطالعات تاثیر متغیر مستقل پژوهش بر نقدشوندگی سهام از مجرای تاثیر متغیر مستقل بر عدم تقارناطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفته است. این بحث یعنی چگونگی تاثیر عدمتقارناطلاعاتی بر نقدشوندگی به صورت زیر تبیین می شود.
هزینه بازارگردان ها به سه بخش تقسیم میشود:هزینه های فرآیند سفارش، هزینه های نگهداری موجودی و هزینه های انتخاب نادرست. هزینه های فرآیند درخواست خرید و فروش(سفارش)، هزینههایی هستند که به طور مستقیم با ارائه خدمات بازارگردانی در ارتباط است و شامل اقلامی همچون عضویت در بورس، اجاره فضای بورس، هزینههای کامپیوتری، هزینههای خدمات اطلاعاتی، هزینههای نیروی کار می باشد. هزینههای نگهداری موجودیها، هزینههایی است که یک بازارگردان به دلیل مسئولیتی که در تجهیز سرمایهگذاران به فوریتهای مبادله(نقدشوندگی)دارد، متحمل می شود.
هزینههای انتخاب نادرست به این دلیل ایجاد می شود که ممکن است، بازارسازها با افرادی وارد معامله شوند که از اطلاعات بیشتری نسبت به آنان برخوردار باشند. به عبارت دیگر طرف دوم معامله دارای اطلاعات نهانی باشند. بازاراسازها برای مقابله با این ریسک اقدام به افزایش شکاف بین قیمتهای خرید و فروش پیشنهادی می نمایند. بدین طریق سعی در تضمین امنیت مالی خود دارند. با فرض این که کیفیت افشای اطلاعات بالا باشد و شرکتها مبادرت به افشای بهتر و بیشتر اطلاعات نمایند
احتمال وجود اطلاعات نهانی و به تبع آن احتمال عدمتقارناطلاعاتی کاهش خواهد یافت، و بازارسازها ریسک انتخاب نادرست را در حد پایینی ارزیابی خواهند نمود، در نتیجهی کاهش این ریسک، نقدشوندگی سهام و بازار افزایش خواهند یافت.
از سوی دیگر، در سالهای اخیر به ویژه پس از وقوع رسوایی های مالی، توجه بسیاری به کیفیت سود جلب شده است. کیفیت سود مفهومی است که دارای جنبه های متفاوتی است و از این رو تعاریف مختلفی از آن شده است. یک تعریف مهم از کیفیت سود مبتنی بر پایداری سود است؛پایداری سود به معنای تکرار پذیری سود جاری است. هر چه پایداری سود بیشتر باشد، شرکت توان بیشتری برای حفظ و استمرار سودهای جاری دارد وکیفیت سودبالاتر خواهد بود. (ثقفی، 1389)
-2- بیان مسئله
موضوع پرهزینه بودن ضعف کیفیت سود از دیرباز مورد علاقه و مناقشه دانشگاهیان و متخصصان حوزه مالی بوده است. ارتورلویت[1] ریئس سابق بورس اوراق بهادار امریکا مهمترین سودمندی کیفیت بالای استانداردهای حسابداری را بالا بردن نقدشوندگی و کاهش هزینه های سرمایهای میداند.
مدل تحلیلی کسانی مثل کیلی[2] (1985)و گلستون[3] ، میلگروم(1985) نشان میدهد که عدمتقارناطلاعاتی،ریسک هزینه گزینش نادرست را برای بازارسازهاافزایش میدهد. در واکنش به ریسک گزینش نادرست شکاف بین قیمتهای پیشنهادی خریدوفروش توسط بازارسازهاافزایش داده میشود، گسترش این شکاف به کاهش نقدشوندگی سهام منجر می گردد نقدشوندگی می تواند به هزینه های دستیابی به سرمایه راتحت تاثیرقرار دهد. طبق شواهد امیهود و مندلسون(1986) سرمایهگذاران درنظردارندتابازده سرمایهگذاری شان را خالص از هزینههای معامله و نقدشوندگی به حداکثر برساند.بعضی از سرمایه گذاران شامل افراد درون سازمانی مانندمدیران، تحلیلگران آنهاومؤسسه هایی که از این افراد، اطلاعات دریافت می کنند به اخبار محرمانه دسترسی دارند(ایسلی و اوهارا،2004)هر چه اطلاعات محرمانه بیشتر باشد،دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام بین سرمایه گذاران افزایش می یابد و لذا بازده سرمایه گذارانی که به این گونه اطلاعات دسترسی ندارند، کاهش پیدا می کنند.(چانگ و همکاران 2009)
به عنوان نمونه قائمی و وطن پرست (1384) نشان داده اند که در بورس اوراق بهادار تهران، افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین معامله گران دامنه قیمت پیشنهادی خریدو فروش سهام راوسیع تر می کند. اما قضیه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام ریشه در جریان عرضه و تقاضای غیرعادی دارد. عرضه وتقاضای غیرعادی درنتیجه وجود اطلاعات محرمانه بوجود می اید؛ هنگام وجود اخبار محرمانه بد عرضه سهام زیاد می شود و قیمت پیشنهادی فروش نیز کاهش می یابد بالعکس،هنگام وجود اخبارمحرمانه خوب ، تقاضا زیاد و قیمت پیشنهادی خرید نیز افزایش می یابد. چنانچه اطلاعات محرمانه وجود نداشته باشد، آثاراطلاعات عمومی موجود توسط بازارسازها در قیمت سهام منعکس می شود. یعنی بازارسازها در هنگام دریافت اطلاعات، قیمت را به سطح مناسب هدایت می کنند و در ، نتیجه خرید و فروش غیرعادی هم صورت نمی گیرد(رضازاده و آزاد، 1387)
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 03:01:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |