پایان نامه ارشد حسابداری : بررسی مقایسه ای عوامل مؤثر بر افزایش كارایی حسابرسی صورت های مالی از دیدگاه حسابرسان مستقل و حسابرسان دیوان محاسبات
صحنه جهانی به واسطهی پیشرفتهای فناوری، دنیای كوچك و فشردهای را پیریزی میكند. بیشك انقلاب اطلاعات تأثیر بسزایی در نحوهی زندگی و كار داشته است. دنیای تجاری و حرفهای امروز دستخوش تحولات بسیاری گردیده است. جهانی شدن نه تنها به تجارت، بلكه به حرفههای مختلف نیز تسری یافته است. این بدان معناست كه تقاضا برای دقت نظر بیشتر نسبت به نتیجه كارهای حرفهای افزایش یافته است و دیگر نمیتوان به سیستمها و روشهای سنتی اتكا نمود. حسابرسی نیز به عنوان یك حرفه از این امر مستثنی نبوده و نیست.
انجام حسابرسی در سازمانها، شركتها، بنگاههای اقتصادی و … در بخشهای عمومی و خصوصی گویای این است كه همه اقدامات، عملكردها و فعالیتها با كارایی صورت نمیگیرد. استفاده نامناسب از روشهای دستی و كامپیوتری، كاغذبازیهای بیفایده، سیستمها و روشهای غیر كاری عملیاتی، سلسله مراتب یا الگوهای ارتباطی پیچیده، دوباره كاری، مراحل كاری بیمورد و انجام كارهای موازی، زمینههایی از عدم وجود كارایی را در واحدهای اقتصادی نشان میدهد.
برای حسابرسان واژه کارایی واژه ناآشنایی نیست، زیرا در فرایند حسابرسی همواره میکوشند رسیدگیهای خود را به صورت کارا (رسیدگی مؤثر با کمترین هزینه) به انجام برسانند.
كارایی در انجام حسابرسی هم مدنظر ارائه كنندگان و هم مدنظر دریافت كنندگان این خدمات است، زیرا با افزایش كارایی هر دو گروه منتفع خواهند شد. این انتفاع برای دریافتكنندگان به این صورت است كه در زمان كمتر و احیاناً با هزینههای كمتر خدماتی با كیفیت مناسب دریافت میكنند و برای ارائه كنندگان خدمات این انتفاع صورت افزایش در ظرفیت كاری پرسنل، عدم نیاز به صرف هزینه و زمان اضافی برای انجام كاری معین، از دست ندادن صاحبكاران موجود (مشتریان موجود) و جذب صاحبكاران جدید (مشتریان جدید) و در نهایت افزایش در سود میتواند باشد.
1-2- بیان مسأله
عمومیشدن مالکیت بنگاههای اقتصادی، تامین مالی(استقراض) از طریق مشارکت عمومی و خصوصیسازی بخشهای دولتی و بنگاههای تحت پوشش در سالهای اخیراز جمله عوامل اصلی تغییرات بنیادی در محیط اقتصادی ایران است. درچنین شرایطی شفافیت و کیفیت مطلوب اطلاعات مالی و غیرمالی که پایه و اساس تصمیمگیری وامدهندگان بالفعل و بالقوه است اهمیت ویژه ای دارد.با در نظر گرفتن این نكته که میزان قابلتوجهی از اطلاعات مورد نیاز استفادهکنندگان توسط مدیریت بنگاههای اقتصادی تهیه، پردازش و گزارش میشود. حصول اطمینان نسبی از کیفیت این اطلاعات ضروری به نظر میرسد.تئوریهای موجود به ویژه تئوری کارگزاری بیانگر تضاد منافع بین تولید کننده اطلاعات و استفادهکنندگان آن است این تضادمنافع مولد انگیزه لازم برای مدیریت در جهت بهینه نمودن منافع خویش بوده و منجر به حرکاتی نظیر تحریف صورتهای مالی میگردد که غالبا زیان سرمایهگذاری را در بردارد. در این شرایط وجود یک مکانیزم کنترلی که به طور نسبی تضمین کننده شفافیت اطلاعات گزارش شده در صورتهای مالی باشد ضرورت مییابد. در یک اقتصاد آزاد این مکانیزم در قالب حسابرسی مالی و توسط حسابرسان مستقل ارائه میشود (حساس یگانه و خالقی بایگی، 1383).
حسابرسی با استفاده از معیار اصول پذیرفتهشده حسابداری به ارزیابی و قضاوت در مورداطلاعات مندرج درصورتهای مالی میپردازد و نتیجه کار و نظر حرفهای خود در مورد مطلوبیت صورتهای مالی در مطابقت با اصول پذیرفته شده حسابداری را در قالب گزارش حسابرسی اظهار میکند.
حسابرسان ممکن است نتوانند تمام انتظارات استفاده کنندگان را برآورده کنند و بین عملکرد دریافتی استفادهکنندگان از حسابرسان و آنچه استفادهکنندگان از حسابرسان انتظار دارند تفاوت وجود داشته باشد و به عبارت دیگر بین تصور آنها در مورد عملکرد حسابرس مستقل و تصور حرفه حسابرسی در مورد عملکرد خویش تفاوت وجود داشته باشد. علت این شکاف ممکن است انتظارات نا معقول عدهای از استفادهکنندگان، استانداردهای حسابرسی نامناسب و یا قصور حسابرس باشد (آقایی و علیجانی، 1381).
تشخیص كارایی حسابرسی صورتهای مالی از مسائل مورد علاقه محققان و دستاندركاران حرفه حسابرسی است، زیرا تفاوتهای پایدار و سیستماتیك در متوسط كارایی حسابرسیهایی كه توسط مؤسسات حسابرسی مختلف انجام میشود، میتواند در ساختار بازار خدمات حسابرسی تأثیر اساسی بگذارد. یعنی آن دسته از مؤسسات حسابرسی كه در انجام حسابرسیهای خود كارایی لازم را ندارند، بازار خدمات حرفهای خود را از دست خواهند داد. همچنین فقدان كارایی در حسابرسی صورتهای مالی یكی از عوامل مهم در تغییر حسابرسان توسط صاحبكاران به شمار میآید (استاین و سیمونیك، 2004)[1].
كارایی در انجام حسابرسی هم مدنظر ارائه كنندگان و هم مدنظر دریافت كنندگان این خدمات است، زیرا با افزایش كارایی هر دو گروه منتفع خواهند شد. این انتفاع برای دریافتكنندگان به این صورت است كه در زمان كمتر و احیاناً با هزینههای كمتر خدماتی با كیفیت مناسب دریافت میكنند و برای ارائه كنندگان خدمات این انتفاع صورت افزایش در ظرفیت كاری پرسنل، عدم نیاز به صرف هزینه و زمان اضافی برای انجام كاری معین، از دست ندادن صاحبكاران موجود (مشتریان موجود) و جذب صاحبكاران جدید (مشتریان جدید) و در نهایت افزایش در سود میتواند باشد. از طرف دیگر افزایش كارایی در حسابرسی صورتهای مالی میتواند باعث رشد و تعالی حرفه گردد. از آنجا كه در هر فعالیتی، تحلیل هزینه- فایده یك عامل مهم محسوب میگردد، اگر هزینه كسب خدمات حسابرسی برای دریافت كننده این خدمات بیشتر از منافع مورد انتظار آن باشد، دیگر مؤسسات یا شركتهایی كه الزام قانونی به انجام حسابرسی ندارند اقدام به خرید این خدمات نخواهند كرد و بخش قابل توجهی از بازار خدمات حسابرسی از بین خواهد رفت.
خدمات حسابرسی برای مؤسسات و شركتهایی كه از این خدمات بهره میگیرند، میتواند مزایای بسیاری در بر داشته باشد كه حتی مدیران بسیاری از شركتها از این مزایا بیاطلاع هستند و تنها زمانی متوجه این مزایا میگردند كه از خدمات حسابرسی بهرهمند شوند.
پس باید زمینهای فراهم گردد تا بتوان مؤسسات و شركتها را به استفاده از خدمات حسابرسی ترغیب كرد تا علاوه بر آشنایی بیشتر با مزایای آن به رشد حرفه نیز كمك شود. یكی از راههای ایجاد این زمینه، افزایش كارایی خدمات حسابرسی است (رضازاده و بسنده، 1385).
افزایش كارایی در حسابرسی صورتهای مالی یك عامل حیاتی برای مؤسسات حسابرسی است كه ادامه فعالیت این مؤسسات به آن وابسته است. پس همواره تعیین معیارهای كارایی حسابرسی برای مؤسسات حسابرسی امری حیاتی است و مهمتر از آن، آنها باید همواره سعی در یافتن راهها و عواملی داشته باشند كه در رشد و ارتقای كارایی فعالیتهای آنها مؤثر است، تا بتوانند با رشد و كارایی حسابرسیها توان رقابت با سایرین را برای خود حفظ كنند و حتی در صورت امكان گوی سبقت را از دیگران بربایند. برای انجام اینكار یك روش بسیار مؤثر میتواند شناسایی خصوصیات حسابرسیهایی باشد كه با كارایی قابل قبول انجام میشوند. زیرا این شناسایی میتواند موجب شكلگیری رهنمودهایی ارزنده در زمینه بهبود فرایند حسابرسی و ارائه خدمات حسابرسی كارا گردد (رادلیف، 1999)[2].
به نظر میرسد میان آنچه حسابرسان مستقل شاغل در سازمان حسابرسی و حسابرسان شاغل در دیوان محاسبات در مورد كارایی حسابرسی مالی تصور میكنند تفاوت معناداری وجود دارد.
مسئله اصلی تحقیق حاضر بررسی مقایسهای دیدگاههای حسابرسان مستقل و حسابرسان شاغل در دیوان محاسبات در خصوص كارایی حسابرسی صورتهای مالی است و نیز رسیدن به مجموعهای از عوامل مؤثر برای افزایش كارایی حسابرسی است.
برای دستیابی به این هدف لازم به پاسخگویی به سؤالات زیر میباشد:
1- شناختی كه حسابرسان از محیط كار و فعالیت صاحبكار كسب میكنند چه تأثیری بر كارایی حسابرسی صورتهای مالی دارد؟
2- شناخت و میزان اتكای حسابرسان به سیستم كنترل داخلی واحد مورد رسیدگی چه اثری بركارایی حسابرسی صورتهای مالی دارد؟
3- تأثیر استفاده از خدمات حسابرس داخلی و خدمات كارشناسی بر كارایی حسابرسی چیست؟
4- تأثیر اعمال محدودیت زمانی و كاهش هزینه اجرای حسابرسی بر كارایی حسابرسی صورتهای مالی چیست؟
5- كنترل كیفیت حسابرسی اطلاعات مالی تاریخی چه تأثیری بر كارایی حسابرسی دارد؟
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 04:06:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |