دانلود پایان نامه ارشد حسابداری : بررسی رابطه مهارتهای مدیریتی واهرم مالی با بازده حقوق صاحبان سهام در شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران


اگر یک نگاه کلی به دنیای امروز بیفکنیم به راحتی متوجه می شویم  که ،کشورهای توسعه یافته ازسیستم مدیریتی متخصص وباتجربه استفاده می نمایند.همین عامل موجب پیشرفت آنها شده است وبالعکس، درکشورهایی که به دومقوله ی تخصص وتجربه کمتر توجه شده است، به همان نسبت دچار عقب ماندگی گردیده اند.مطالعات زیادی که تاکنون درزمینه سازمان ومدیریت انجام پذیرفته ،این موضوع را روشن می سازد که مدیریت نقش مهمی درسازمانها دارد وبه عبارتی بعنوان یک حرفه مستلزم مهارتهای خاصی درزمینه های مختلف است.
دوبرین،توان مدیریتی رادرنحوه به کارگیری منابع سازمانی برای تحقق اهداف سازمانی واستفاده بهینه از آن، ازطریق کارکرد برنامه ریزی،سازماندهی وکنترل می داند(دوبرین[1]،1994).
مهارتهای مدیریتی ازجمله مسائلی است که ،ازابتدای شکل گیری مدیریت به معنای امروزی آن مورد توجه صاحبنظران ومحققان بوده است.( کتز[2];1375).
اهرم، می تواند عایدات سهامداران را به صورت چشمگیری تغییردهد.بنابراین نحوه تامین مالی ومیزان اتکای شرکت بربدهی ها جهت تامین دارائی ها ،می تواند برسود وبازده ی حقوق صاحبان سهام تاثیرگذار باشد.
گسترش دامنه فعالیت واحدهای تجاری ،نیازهای مالی جدیدی را به وجود می آورد که ازمنابع بیرونی ودرونی امکان تآمین دارد.منابع مالی درونی شامل سود انباشته  واندوخته هااست.منابع بیرونی شامل بدهی های بهره دار وحقوق صاحبان سهام است.استفاده از منابع بیرونی ازنظر هزینه سرمایه ومیزان بهره یا سودتقسیمی آن،دارای منافع ومخاطراتی است وبه تبع آن ،بر روی بازده وقیمت سهام

 

پایان نامه

 وسودحسابداری تاثیردارد.

استفاده ازبدهی بلندمدت جهت تامین مالی از یک سوتعهدات مالی برای شرکت ایجاد کرده واتکاء بیش ازحد به آن به افزایش اهرم مالی به تبع آن به افزایش احتمال ورشکستگی وعدم پرداخت اصل وبهره وام منجر می شود.مخصوصا درمورد شرکت هایی که از نظر موقعیت مالی در وضعیت مطلوبی به سر نمی برند،استفاده بیش ازحد از بدهی بلند مدت ،میزان تعهدات شرکت را سنگین کرده وباعث افزایش ریسک مالی وورشکستگی سهامداران می شود.ازاین رو، تقاضا برای سهام شرکت دربورس کاهش می یابد،که این امر خود باعث کاهش قیمت سهام ودرنتیجه کاهش بازده حقوق صاحبان سهام  می شود و دربرخی کشورها هرقدر نسبت وام بیشتر شود،ریسک بالاتر خواهد رفت وبه تبع آن ،نرخ بازده مورد انتظار اعتباردهندگان ونرخ هزینه وام ها نیز افزایش می یابد که این امر می تواند  مزیت ناشی از معافیت های مالیاتی را تحت الشعاع قرار دهد.(بریگام[3] ،2003).
باتوجه به توضیحات عنوان شده هدف اصلی که این پژوهش بررسی می کند؛بررسی رابطه  مهارت های مدیریتی واهرم مالی بابازده حقوق صاحبان سهام می باشد.
دراین فصل ابتدا مسئله تحقیق بیان می شود.هدف از ارائه این بخش آشنایی با موضوع تحقیق به صورت کلی ودرک جوانب آن به لحاظ علمی می باشد.
پس از بیان مسئله وشرح اهمیت وضرورت انجام تحقیق ،به بیان سوالات وفرضیات تحقیق پرداخته ،سپس روش تحقیق به صورت مختصر ذکر شده وهمچنین یک تعریف کلی از متغیرهای تحقیق ارائه                   می گرددودرنهایت،این فصل باتعریف واژگان تحقیق به پایان می رسد.دراین فصل چارچوب کلی ازمسئله پژوهش ارائه شده است ودر فصول بعدی به چگونگی پاسخ دادن به این مسئله پرداخته می شود.
1-2.بیان مسئله
باتوجه به موضوع تحقیق حاضر،که به بررسی رابطه مهارتهای مدیریتی واهرم  بابازده حقوق صاحبان سهام   می پردازد،یکی ازمهمترین تصمیمات مدیران یک شرکت،اخذتصمیم درموردانتخاب موثرترین روش تامین مالی می باشد.زیرا این اقدام تاثیر سریع خودرابرقیمت وبازده حقوق صاحبان سهام خواهدگذاشت.بنابراین توانایی مدیران دراخذتصمیمات مناسب علاوه برافزایش منافع سهامداران ،برجذب سرمایه گذاران موثراست.
یکی ازمعیارهای اساسی برای تصمیمگیری در بورس،بازده حقوق صاحبان سهام می باشد.بازده حقوق صاحبان سهام خودبه تنهایی دارای محتوای اطلاعاتی است وبیشترسرمایه گذاران بالفعل وبالقوه درتجزیه وتحلیل وپیش بینی ها ازآن استفاده می نمایند.بنابراین درصورتیکه ارتباطی بین متغیرهای مستقل این تحقیق بابازده حقوق صاحبان سهام مشاهده شود،می توان عوامل فوق رابه نسبت میزان ارتباطشان به عنوان معیاری برای سنجش وبرآورد بازده حقوق صاحبان سهام شرکت درنظرگرفت.بازده حقوق صاحبان سهام گویای این است که، چه میزان بازدهی به وسیله سرمایه گذاران بابت وجوه سرمایه گذاری شده توسط آنان ایجاد شده است،استفاده ازاین معیار دربخشهایی که مدیران در تصمیمات مرتبط با تحصیل دارائیها،خرید،جنبه های اعتباری،مدیریت وجوه نقد وسطح بدهی های جاری نفوذ زیادی دارند،مناسب است.بازده حقوق صاحبان سهام نشان دهنده هزینه واقعی استفاده از پول است.در مواردیکه هزینه فرصت تصمیم گرفته شده باهزینه وجوه به کار گرفته شده برابر نباشد،مدیر تمایل پیدا می کندبه گونه ای عمل کندکه بیشترین منافع برای مالکان ایجادشود وپروژه هایی راباهدف بیشینه ساختن معیار عملکرد انتخاب کند.اهرم میزان استفاده ازبدهی برای تامین مالی دارائیها رانشان میدهد.به عبارتی بهتر، به مقداربدهی که شرکت به آن متکی است ،اهرم اطلاق میگردد.اهرم باتوجه به اطلاعات ترازنامه ای و سودوزیانی کسب می شود، که دراین تحقیق از داده های مندرج درترازنامه استفاده می شود. بحران مالی جهانی که با افزایش ریسک وبازده حقوق صاحبان سهام ایجادشده است ،به دلیل به کارگیری اهرم بیش ازحداست که درساختارسرمایه شرکت منسوب میشود.به کاربردن اهرم بالا،منجربه مشکل بحران مالی میشود.درواقع به عنوان ناتوانی بخشی از مدیریت ارشد برای حفظ سطح اهرم پایداراست.مطابق بارابطه ریسک-بازده،سهامداران بازده بالاتری برای جبران ریسک مالی اضافه شده به سبب استفاده مدیریت ازاهرم بالاتر،تقاضامیکنند)لینتنر وگوردون[4]1996).
مودیلیانی ومیلر[5] (1963)بادرنظرگرفتن مالیات استدلال میکنندکه اهرم، هزینه های سرمایه شرکت راکاهش می دهد،اماصرفه جویی مالیاتی ناشی از استفاده بدهی ،ازطریق افزایش قیمت سهام خنثی میشود.بازده تابعی ازافزایش استفاده ازاهرم است.چون اهرم صرف ریسک راافزایش می دهد،بنابراین سهامداران نرخ بالاتری برای سرمایه گذاری تقاضا می کنند.حداکثرکردن بازده حقوق صاحبان سهام یک تصمیم استراتژیک است که مدیریت ارشد با آن روبروست ومدیران باتحصیلات بالاتر،دارای اعتماد به نفس بیشتری درتصمیمات استراتژیک خود هستند.یه دلیل اینکه درشرایط بهتری برای تجزیه وتحلیل انتخابات وتصمیمات استرتژیک خود هستند.مادراین تحقیق ،معیارهایی مانند (سطح تحصیلات وتوانایی مدیران)رابه عنوان شاخص اندازه گیری مهارتهای مدیریتی به کار میبریم.مدیران ارشد شرکت ،یک منبع حیاتی برای موفقیت آن شرکت هستند،چون مدیران روی موفقیت وتصمیمات استراتژیک شرکت نفوذ موثر دارند. چنین مدیرانی تصمیمات باکیفیت تراتخاذ می کنند چون آنهاتوانایی برای اجرای تصمیمات استراتژیک پیچیده دارند.امااین امکان هم وجوددارد که مدیران بامهارتهای شناختی بالاتر،سطح تحصیلات وتوانایی خودشان راجهت پنهان کردن و تحت تاثیرقراردادن بازده حقوق صاحبان سهام درراه منفی استفاده کنند.بنابراین منطقی است که فرض کنیم مهارتهای مدیریت به عنوان یک عامل ریسک است که ممکن است بازده حقوق صاحبان سهام رابه صورت مثبت یا منفی تحت تاثیرقراردهد(استوا ،اسکریبا[6]..2009).درطول سالیان ،محققان امورمالی عواملی ماننداهرم،مالیات،نسبت قیمت بازاربه ارزش دفتری واندازه ،به عنوان برخی ازمتغیرهایی که بربازده حقوق صاحبان سهام تاثیرمیگذارد شناسایی کرده اند.بااین حال عامل مهارت مدیریتی درمدل بازده اغلب حذف شده است (پاندی،2005-جاکبسن،1990[7]). اما این ممکن است صحیح نباشد ،چون ارزش مدیریت ارشد وپایه شناخت آن ممکن است به طرق مختلف بازده حقوق صاحبان سهام را تحت تاثیرقراردهد.کارملی وتیشلر([8]2006)اثرمهارتهای مدیریتی گروه مدیران ارشدرا،بر روی عملکرد شرکتهای صنعتی بررسی کردند ودریافتند که مهارتهای مدیریتی که مدیران ارشد از آن برخورداراست درعملکرد شرکت تاثیرگذاراست واثرآن ازمتغیر اندازه وسن بیشتر است.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.